محبوبيت ايران و بحران سوريه (يادداشت روز)

 تبليغات و اقدامات رواني براي وارونه نشان دادن حقايق و مواضع ايران، يك رويه ثابت در دو سطح جهاني و منطقه اي بوده و در اين ميان همواره تلاش زيادي صورت گرفته تا نگرش هاي كانون هاي خاص منطقه اي و بين المللي به عنوان نگرش مردمي قالب زده شده و به ما ارائه شود. اما در عين حال در لابه لاي همين خبرها، ناخواسته خبرهاي ديگري مي آيد كه واقعيت را به گونه اي ديگر به تصوير مي كشد. در همين هفته هاي اخير تبليغات متراكمي سياست خارجي جمهوري اسلامي در عرصه تحولات منطقه اي را زير سؤال برده و وانمود كرده است كه قاطبه توده هاي جهان عرب از مواضع جانبدارانه ايران نسبت به «حكومت اسد» منزجر شده و ديگر از جمهوري اسلامي ايران حمايت چنداني نمي كنند!
واقعيت مطلب اين است كه گزاره «ديگر از حمايت توده هاي مردم از جمهوري اسلامي ايران خبري نيست» را طي 30 سال اخير بارها شنيده ايم. يك بار زماني كه ايران با گروهك هاي ضدانقلاب - در سال هاي 58 تا 60- درگير شد و آنان را به حاشيه راند، اين حرف زده شد كه با اين اقدامات قاطع، مردم از نظامي كه خود را ديني به حساب مي آورد و در عين حال به خشونت عليه مخالفان- يعني معاندان تروريست- متوسل مي شود، منزجر شده اند. يك بار ديگر در جريان برخورد نظام با فردي در جايگاه رياست جمهوري و فرد ديگري در جايگاه مرجع تقليد - به دليل ائتلاف با تروريست ها- گفته شد كه حالا ديگر اين نظام محبوبيت ندارد. يك بار ديگر فردي در جايگاه قائم مقامي رهبري به حضرت امام نامه نوشت كه اگر عده اي هنوز از نظام هواداري مي كنند به خاطر انتقادات و تذكرات من به مسئولين است! يعني نظام به خودي خود هواداري ندارد. يك بار ديگر در جريان جنگ تحميلي و بخصوص آن گاه كه نظام جمهوري اسلامي روي حقوق قطعي ايران و لزوم گوشمالي «آغازگر جنگ» پافشاري مي كرد، عده اي راه افتادند كه بله جمهوري اسلامي ديگر در ميان ملت هاي عرب جايگاهي ندارد. يك بار ديگر در جريان برخورد نظام با فتنه سال 88 و ناكام گذاشتن دروغگوهايي نظير موسوي، كروبي و خاتمي و زنداني شدن جمعي از حلقه مياني فتنه، اين موضوع در رسانه ها و محافل خاص خارجي و داخلي مطرح شد كه نظام به جاي برگزاري انتخابات سالم به تقلب روي آورده و از اين رو به يك نظام ديكتاتور تبديل شده، و ديگر جاذبه اي ميان مردم ندارد. امروز هم در محيط منطقه اي و بين المللي وانمود مي شود كه ايران به دليل حمايت از دولت بشار اسد، در نقطه مقابل اعراب قرار گرفته و با ممانعت از سقوط اسد، محبوبيت خود را از دست داده است!
واقعا معلوم نيست يك نظام چند بار «كاملاً» اعتبار خود را در ميان ملل عرب و... از دست مي دهد! واقعيت اين است كه كانون هاي خاص به هم پيوسته خارجي و منطقه اي در مواقع خاصي از كاسته شدن از نفوذ و يا تمام شدن محبوبيت ايران حرف مي زنند. اگر به تاريخ مراجعه كنيم مي بينيم كه هر وقت جبهه مشترك غربي عربي در مواجهه با ايران و يا جبهه مرتبط با ايران دچار بن بست مي شود، با ژست دلسوزانه از كاسته شدن از نفوذ ايران صحبت مي كند با اين گمان كه ايران به خاطر حفظ محبوبيت، از مسير درست خود بازمي گردد. مثلاً وقتي گروهك هاي ضدانقلاب مزارع و خانه هاي مردم را در پاوه، تركمن صحرا، اورامانات و... به آتش مي كشيدند محافل غربي عربي از آن به بپا خاستن مردم عليه حكومت جمهوري اسلامي ياد و پايكوبي مي كردند، همان ها زماني كه پاسداران جان بركف به صحنه مي آمدند و بساط غائله را در هم مي پيچيدند، ژست دلسوزي مي گرفتند كه اي كاش نظام كه با اين همه خون هاي پاك به وجود آمده به جاي خشونت، مدارا مي كرد. آقاي منتظري هم كه از سفاكي نظير مهدي هاشمي با صراحت دفاع مي كرد وقتي پاي اعدام او و اجراي عدالت رسيد، دلسوزانه! به امام نامه نوشت كه خون خون مي آورد و مرده را نمي توان زنده كرد. و در جنگ تحميلي آن گاه كه پيروزي رزمندگان اسلام بر رژيم متجاوز عراق قطعي شد- بعد از عمليات رمضان- و رزمندگان شعار «جنگ تا رفع فتنه» سر مي دادند هياتي از سوي سازمان كنفرانس اسلامي به سرپرستي حبيب شطي به تهران آمد و از لزوم صلح مسلمان با مسلمان صحبت كرد و حال آنكه همين ها در برابر تجاوز عراق به ايران سكوت كرده و بعضاً در كنار صدام قرار داشتند.
در فتنه 88 هم همين موضوع پيش آمد. رسانه هاي غربي عربي به گمان اينكه با اين فتنه كار جمهوري اسلامي ايران تمام است با صراحت به حمايت از فتنه تا رسيدن به نتيجه روي آوردند ولي وقتي فتنه مهار شد و بعضي از فتنه گران به زندان رفتند خواستار رأفت و رحمت نظام شدند و چندي بعد كه نظام كوتاه نيامد وانمود كردند كه جمهوري اسلامي ايران بعد از برخورد با فتنه گران موقعيت و مشروعيت خود را از دست داده است و جالب اين است كه اين داعيه را در منطقه عربستان سعودي پرچمداري مي كرد كه در طول بيش از 80 سال شكل گيري، حتي يك انتخابات نيم بند نيز در پرونده خود ندارد!
امروز هم در ماجراي سوريه بار ديگر از اين مسئله حرف زده مي شود. كانون هاي خبري تحليلي غربي عربي با اشاره به بحران سوريه و اوضاع اسفناكي كه مردم اين كشور دارند، وانمود مي كنند كه جمهوري اسلامي به يك طرف بحران سوريه تبديل و شريك جرم خونهايي است كه بناحق در اين كشور بر زمين ريخته مي شود و از اين رو به وجهه و اعتبار جمهوري اسلامي ايران بشدت آسيب وارد شده است! در همان حال در لابلاي همين ادعاها رسانه هاي سعودي، آمريكايي و... مي گويند اگر بحران سوريه ادامه پيدا كرده است بخاطر سماجت ايران در حمايت از دولت سوريه است! اين در حالي است كه اين خود اعتراف به اين است كه ايران در ميان مردم سوريه بيشترين اعتبار را دارد. چرا؟ چون همه مي دانند كه دولت سوريه نه به اسلحه ايران و نه به آموزش نظامي ايران احتياج دارد و ايران هم نه به سوريه اسلحه مي دهد و نه آموزش نظامي. اگر غير از اين بود كه اسناد آن بدست سرويس هاي فراوان غرب و كشورهاي عربي در دمشق و... افتاده بود. و از سوي ديگر، چه كسي است كه نداند ارتش سوريه از نظر سلاح، سازمان و تكنيك هاي نظامي «روسي» است و سيستم متمركز و فيزيكي آن هيچ شباهتي به سيستم متكثر و ديناميكي و بومي ايران ندارد و صدالبته در كدام سند، روابط نظامي با يك دولت كه مشروعيت حقوقي خود را دارد، با سؤال و ابهام مواجه است؟
ما البته منتقدين مواضع خود درباره سوريه را بايد به دو دسته تقسيم كنيم. دسته اول دوستاني كه از سر شفقت، خواستار تجديدنظر ايران در نگاه به تحولات سوريه هستند. به اين ها بايد توضيح داده شود كه ميان تلاش مخالفان براي مشاركت در حكومت و تلاشي كه تماميت ارضي و حاكميت يك ملت بر سرزمين خود را در معرض خطر و آسيب جدي قرار مي دهد، تفاوت وجود دارد. همين الان در بخش هايي از سوريه شامل حسكه و ادلب اقدامات گروه تروريستي موسوم به «جبهه نصرت» كه از سوي عربستان و قطر حمايت مي شود معطوف به جداسازي استان هاي سني نشين مركزي از حاكميت و تشكيل يك امارت شبيه امارت طالبان در پشتونستان افغانستان است. با اين وصف، بحث اصلي خود سوريه و پس از آن كشورهاي همجوار با سوريه است. اگر تروريست هاي جبهه نصرت بتوانند با محوريت حمص يك حكومت قوم گرا و متعصب به وجود آورند، تكليف حكومت تركيه چه مي شود؟ حكومت القاعده در حمص قطعا به درگيري با اهالي علوي استانهاي ساحلي لازقيه و طرطوس منجر مي شود، آنگاه قطعا 23 ميليون علوي تركيه به كمك همكيشان خود مي آيند و عملا تركيه را در معرض جنگ، درگيري و در نهايت از دست دادن نزديك به يك سوم سرزمين خود- در جنوب- قرار مي دهد. همين موضوع در اردن هم تكرار مي شود چرا كه امتداد حمص به مرزهاي اردن مي رسد و همه مي دانند كه در اردن هم جريانات شبه مذهبي تندرويي وجود دارند كه براي تاسيس يك امارت شبه طالباني در اردن فعال مي شوند. و اگرچه بديهي است كه اين تجاوزات طالبانيسم با هوشياري برخاسته از موج بيداري اسلامي روبرو شده و سركوب مي شود ولي خاموش كردن اين فتنه سالها به طول مي انجامد و در اين ميان خون صدها هزار انسان مسلمان و... به زمين ريخته مي شود.
اما به آن دسته از منتقدين سياست خارجي ايران در بحران سوريه كه بارها بد دلي خود نسبت به جمهوري اسلامي و جبهه مقاومت را بروز داده و مواضع كاملا شناخته شده اي دارند،بايد گوشزد كرد اينكه شما مي گوئيد اگر ايران از دولت سوريه پشتيباني نمي كرد، دمشق سقوط كرده بود از يك طرف اعتراف به نفوذ جمهوري اسلامي در ميان مردم هوادار اسد در سوريه است و اين واقعيت دارد، مردم سوريه در امواج توطئه هايي كه طي 10 سال اخير با آن مواجه بوده اند، به جمهوري اسلامي تكيه كرده و سربلند از آن ها بيرون آمده اند حالا هم مي دانند كه از اين پشتيباني برخوردارند. همينجا مي توان اين را هم با قاطعيت گفت وقتي ذهن مردم سوريه در زير بمباران هر روزه تبليغاتي و عمليات تروريستي غرب و كشورهاي عربي دچار خدشه نشده و ايران را نزديكترين و صادق ترين دوست خود مي داند، بقيه ملل عرب و غيرعرب نيز در زير همين بمبارانهاي تبليغات ضد ايراني مي توانند صداقت ايران را تصديق كنند كه البته به گواهي گزارش هاي فراوان، تصديق كرده و مي كنند.
سعدالله زارعي
 

P.H.D (گفت و شنود)

گفت: گزارش اخير بي بي سي بدجوري جيغ گروه هاي اپوزيسيون و مدعيان اصلاحات را به آسمان بلند كرده است.
گفتم: چرا؟ مگه چي گفته؟!
گفت: بي بي سي در اين گزارش اعتراف كرده كه جوانان ايراني افرادي تحصيلكرده و دانشمند هستند ولي گروه هاي اپوزيسيون افرادي كم سوادند كه به عنوان ابزار تبليغي در اختيار آمريكا قرار دارند.
گفتم: چه عرض كنم؟! مي گويند از يكي از همين ضد انقلابيون فراري پرسيدند تحصيلاتت چيه؟ و يارو براي اينكه قمپز در كنه گفت P.H.D ولي بعداً كه معلوم شد دروغ گفته مي خواستند پناهندگيش رو لغو كنند كه دوستش گفت؛ بابا! دروغ نگفته منظورش؛
«PASSED HIGH SCHOOL WITH DIFFICULTIES»
بوده! (يعني به سختي ديپلم گرفته)
 

گزارش اختصاصي كيهان
بحران سوريه به روايت اسناد ويكي ليكس

مكاتبات محرمانه و سري سفارتخانه هاي آمريكا كه از سوي «ويكي ليكس» منتشر شده و حاوي گزارش هاي محرمانه اين سفارتخانه ها به وزارت خارجه آمريكاست، به وضوح نشان مي دهد ريشه هاي بحران كنوني سوريه برخلاف آنچه آمريكا و متحدان اروپايي و منطقه اي آن ادعا مي كنند نه فقط كمترين رابطه اي با خواست مردم اين كشور و يا مسائل و موضوعاتي نظير اصلاحات و دموكراسي خواهي ندارد، بلكه اين بحران يك پروژه آمريكايي-اسرائيلي است كه از 6 سال قبل-سال 2006 ميلادي/ 1385- با هدف جداسازي سوريه از محور مقاومت در دستور كار قرار گرفته و مقدمات آن فراهم شده بود ولي شكست سخت اسرائيل در جنگ 33 روزه از حزب الله لبنان در سال 2006 و شكست بعدي در جنگ 22 روزه غزه در سال 2008، اجراي آن را به تأخير انداخته بود. اجراي اين پروژه بعد از انقلاب هاي اسلامي منطقه به صورت يك جنگ نيابتي PROXY WAR و با مديريت مشترك آمريكا و اسرائيل به كشورهاي تركيه، عربستان و قطر واگذار مي شود.
درباره گزارش پيش روي اشاره به دو نكته ضروري است.
اول: از ميان انبوه اسناد برگرفته از مكاتبات محرمانه و سري سفارتخانه هاي آمريكا تنها به تعدادي از آنها بسنده شده است، چرا كه ارائه تمامي اسناد ياد شده به علت حجم انبوه آن بيرون از محدوده اين گزارش است.
دوم: در گزارش پيش روي اصرار داشته ايم روي اسناد و مكاتبه هاي صورت گرفته در فاصله سال هاي 2006/1385 تا 2008/1387 تمركز كنيم تا كمترين ترديد و شائبه اي باقي نماند كه بحران كنوني سوريه دستكم از 6 سال قبل طراحي شده و آنگونه كه ادعا مي شود هيچ پيوندي با تحولات اسلامي اخير منطقه ندارد، اگرچه در بحران سوريه هيچكدام از سه ويژگي اسلامي بودن، مردمي بودن و ضد استكباري بودن كه شاخصه انقلاب هاي اخير منطقه است نيز وجود ندارد، بلكه دولت سوريه نه تنها مانند دولت هاي قبلي مصر و ليبي و يمن و تونس، دست نشانده و از متحدان آمريكا و اسرائيل نبوده بلكه به عنوان يكي از محورهاي اصلي مقاومت در تقابل آشكار با قدرت هاي استكباري نيز بوده است.
¤¤¤
1- مطابق يكي از اسناد ويكي ليكس، در نامه شماره 3732 مورخ 19 سپتامبر 2006 سفارت آمريكا كه از مبدأ تل آويو براي وزارت خارجه آمريكا ارسال شده، آمده است؛ «آرديتي» مديركل مبارزه با تروريسم شوراي امنيت اسرائيل در مذاكره با «پالمر» معاون دفتر مبارزه با تروريسم وزارت خارجه آمريكا با اشاره به ارتباط ايران، حزب الله و سوريه بر ضرورت جدا كردن سوريه از محور مقاومت تاكيد كرده و درباره مذاكره با سوريه به عنوان يك راه كار مي گويد «خيلي زود است بفهميم چگونه مي توان سوريه را از اين مدار جدا كرد. حتي اگر بلندي هاي جولان را هم روي ميز مذاكره بگذاريم، شايد اسد از ايران جدا نشود».
2- در سند شماره 3691 مورخ 6 آگوست 2006 از مبدأ تل آويو؛ به ملاقات «افرايم اسنه» عضو كميسيون سياست خارجي پارلمان رژيم صهيونيستي با سناتور «تالوار» اشاره شده و پيشنهاد استفاده از الگوي ليبي براي معامله با سوريه و جذب اين كشور به غرب مطرح شده است.
3- در سند شماره 4069 مورخ 16 اكتبر 2006 از مبدأ تل آويو به وزارت خارجه آمريكا در واشنگتن- پيشنهاد «شاهاك» رئيس ستاد مشترك ارتش رژيم صهيونيستي مطرح شده است كه «براي جدا كردن سوريه از مقاومت حتي مي توان روي بازپس دادن بلندي هاي جولان نيز حساب كرد.»
4- در سند شماره 3040 مورخ 6 آگوست 2006 از مبدأ تل آويو بر نظريه وزارت دفاع رژيم اشغالگرقدس تاكيد شده است كه «براي حفظ موقعيت و امنيت اسرائيل بايد حاكميت بشاراسد را متوقف كرد و يا او را به يك معمر قذافي ديگر تبديل كرد.»
5- در سند شماره 7405 مورخ 24 نوامبر 2006 از مقصد تل آويو و به نقل از بررسي هاي وزارت دفاع- بخوانيد وزارت جنگ- رژيم صهيونيستي و مذاكره ژنرال اشكنازي با «تانسند» دستيار ويژه رئيس جمهور آمريكا، پيشنهاد شده است با استفاده از اختلافات شيعه و سني و ساير اقوام و گروهها مي توان رژيم بشار اسد را تضعيف و سوريه را از ايران و حلقه دشمنان اسرائيل جدا كرد»
6- در سند شماره 7211 مورخ 16 سپتامبر 2006 از مقصد رياض آمده است «زلماي خليل زاد، سفير آمريكا در بغداد در ملاقات با ملك عبدالله پادشاه سعودي با وي درباره راه هاي جدا كردن سوريه از ايران گفت و گو مي كند و پادشاه در پاسخ تاكيد مي كند كه سوريه مسئله فرعي است و مسئله اصلي ايران است»
7- در سند شماره 132 مورخ 24 ژانويه 2007 از مقصد آنكارا به گفت و گوي مقامات وزارت خارجه تركيه با ويليام برنز، معاون وزارت خارجه آمريكا اشاره شده و در آن ضمن تاكيد بر ضرورت مقابله با حكومت بشار اسد براي حفظ امنيت اسرائيل از قول وزارت خارجه تركيه آمده است كه اين كشور تمامي تلاش خود را در همراهي با آمريكا براي مقابله با دولت سوريه و جدا كردن آن از ايران به كار خواهد بست. وزارت خارجه تركيه ضمن تاكيد بر حفظ تعهدات خود با اسرائيل، از نفوذ ايران در مديترانه ابراز نگراني مي كند.
8- در سند شماره 6735 مورخ 22 دسامبر 2006 از مبدأ آنكارا به وزارت خارجه آمريكا در واشنگتن، رفعت الگوناي معاون وزارت خارجه تركيه در مذاكره با رودمن، معاون وزارت دفاع آمريكا بر لزوم تلاش مشترك تركيه و آنكارا براي جدا ساختن سوريه از ايران با هدف تضعيف اقتدار منطقه اي جمهوري اسلامي ايران و حفظ امنيت اسرائيل تاكيد مي ورزد.
9- در سند شماره 1992 مورخ 17نوامبر 2008 از مبدأ آنكارا، به مذاكره سفير آمريكا در تركيه با معاون وزارت خارجه تركيه اشاره شده كه در آن جدا كردن سوريه از ايران را اقدامي ضروري براي منزوي كردن جمهوري اسلامي ايران دانسته و پيشنهاد كرده اند.
10- در سند شماره 555 مورخ 12 مارس 2008 از مبدأ رياض، «تركي بن محمد» معاون وزير خارجه عربستان و سفير آمريكا در رياض در گفت و گو با يكديگر تاكيد مي كنند حمايت ايران از سوريه باعث افزايش اقتدار منطقه اي و امنيت نظام اسلامي ايران شده است و جدا كردن سوريه از ايران را براي كاهش اقتدار منطقه اي جمهوري اسلامي ايران ضروري مي دانند.
11- در سند شماره 3889 مورخ 22 دسامبر 2006 از مبدأ بيروت به ملاقات سعد حريري با «فتلمن» سفير آمريكا اشاره شده و آمده است كه فشار بر دولت سوريه مي تواند به ايران آسيب برساند و آمريكا و اروپا علاوه بر ايران بايد روي فشار بر سوريه نيز تمركز كنند.
12- در سند شماره 4175 مورخ 11 ژوئن 2006 از مبدأ امان پايتخت اردن گزارشي از ملاقات «محمد ذهبي» رئيس دستگاه اطلاعاتي اردن با «ولچ» معاون وزير خارجه آمريكا ارائه شده و در آن بر استفاده از گروه اخوان المسلمين سوريه و برخي گروه هاي ديگر سوري براي مقابله با حاكميت بشار اسد تاكيد شده و آمده است بشار اسد بايد به اين باور برسد كه حمايت سوريه از گروه هاي مقاومت مي تواند دولت وي را با خطر تروريسم روبرو كند.
13- در سند شماره 5567 مورخ 25 ژوئيه 2006 از مبدأ «امان» به ملاقات مقام آمريكايي با ملك عبدالله دوم، پادشاه اردن اشاره شده و از قول ملك عبدالله آمده است سوريه، دارايي ايران در منطقه است و بايد روي مقابله با دولت بشار اسد با هدف نهايي ضربه زدن به ايران تمركز كرد.
¤ ¤ ¤
14- در سند شماره 44 مورخ 17 ژانويه 2007 از مبدأ منامه پايتخت بحرين نتيجه مذاكرات درياسالار فالون رئيس ستاد فرماندهي مركزي آمريكا با شيخ سلمان وليعهد بحرين با موضوع سوريه و ايران گزارش شده كه در آن آمده است؛ اگر با مذاكره و تشويق موفق به تغيير رفتار بشار اسد و جدايي سوريه از ايران و حزب الله و حماس نشويم، بايد به فشارهاي ديگر عليه رژيم سوريه روي آوريم. در مذاكره ديگري ميان وليعهد بحرين و ژنرال «زاخيم» و ژنرال «اسكينز» از مقامات نيروي دريايي آمريكا، اين طرح به اطلاع مقامات بحريني مي رسد كه قرار است پرونده ترور رفيق حريري در قالبي مشابه ماجراي «لاكربي» استفاده شود و از اين طريق، بشار اسد هم مانند معمر قذافي به همراهي با غرب وادار شود.
¤ ¤ ¤
همانگونه كه اشاره شد، تنها بخش اندك و كم شماري از اسناد ويكي ليكس درباره رايزني ها و مذاكرات مقامات آمريكايي با مقامات و رؤساي كشورهاي عرب منطقه كه با دستور كار فشار بر دولت بشار اسد و جدا كردن آن از محور مقاومت صورت پذيرفته بود در اين گزارش آمده است ضمن آن كه اسناد مربوط به رايزني مقامات آمريكايي با دولتمردان، فرماندهان نظامي و سرويس هاي اطلاعاتي كشورهاي اروپايي نيز با همين دستور كار منتشر شده و در فرصتي ديگر به آن خواهيم پرداخت.
مروري گذرا بر اسناد فوق نشان مي دهد كه؛
الف: بحران كنوني سوريه كمترين رابطه اي با خواست مردم اين كشور و يا در ادامه تحولات اخير كشورهاي منطقه نيست بلكه به همان اندازه كه تحولات و انقلاب هاي اسلامي منطقه بيرون از خواست و اراده آمريكا و متحدانش صورت پذيرفته، بحران سوريه يك پروژه آمريكايي- اسرائيلي است كه با هدف جدا كردن سوريه از محور مقاومت، ضربه زدن به ايران اسلامي و مهار انقلاب هاي اسلامي اخير در كشورهاي منطقه طراحي و عملياتي شده است.
ب: آمريكا و متحدانش نيز اعتراف مي كنند كه اصلي ترين هدف آنها از ايجاد بحران در سوريه، كاستن از اقتدار جمهوري اسلامي ايران و مهار پيشرفت هاي عظيم علمي و تكنولوژيك آن است.
ج: اسناد فوق به وضوح نشان مي دهد كه حمايت ايران از سوريه، علاوه بر ايفاي نقش رهبري نهضت هاي مقاومت و جنبش فراگير بيداري اسلامي در منطقه، دفاع از منافع ملي و اقتدار جهاني جمهوري اسلامي ايران نيز هست.
 

مهمان پرست:
ادعاي غرب درباره بسته پيشنهادي ايران به 1+5 تاكتيك تبليغاتي است

سخنگوي وزارت امورخارجه كشورمان درباره ادعاي غرب پيرامون بسته پيشنهادي جديد ايران به گروه 1+5، اين موضوع را يك تاكتيك تبليغاتي دانست و گفت، بهتر است 1+5 با رويكردي منطقي وارد مذاكره شود.
رامين مهمان پرست سخنگوي وزارت خارجه در نشست هفتگي خود با خبرنگاران درباره مذاكرات ايران با 1+5 با اشاره به گفت وگوي معاونان اشتون و جليلي اظهار داشت: در خصوص تاريخ و مكان بعدي مذاكره صحبت هايي در حال انجام است و هنوز چيزي قطعي نشده و به محض اينكه توافقي صورت گيرد، اطلاع رساني خواهد شد.
وي در مورد ادعاي غرب پيرامون بسته پيشنهادي جديد ايران افزود: اين موضوع يك تاكتيك تبليغاتي است و بهتر است كشورهاي 1+5 با رويكردي منطقي وارد شوند تا مذاكرات به تاثيرات مثبت خود برسد.
مهمان پرست ادامه داد: تصورات اشتباه مبني بر اعمال فشار و همزمان با آن پيشنهاد بسته هاي جديد هيچ ارزشي ندارد و راهگشا نيست.
وي درباره پيگيري ها براي استرداد خاوري مديرعامل سابق بانك ملي از كانادا گفت: پرونده خاوري يك پرونده قضايي و امنيتي است كه توسط مقامات امنيتي و قضايي پيگيري مي شود.
سخنگوي دستگاه ديپلماسي تصريح كرد: دستگاه سياست خارجي نيز وظيفه خود مي داند تا تلاش كند تا اقدامات لازم براي احقاق حقوق ملت انجام شود اما كار تخصصي توسط مقامات قضايي و امنيتي انجام مي شود.
مهمان پرست در مورد اجلاس رژيم حقوقي درياي خزر گفت: منافع حقوقي كشورهاي حاشيه درياي خزر بايد تامين شود؛ هرچند كه 70 درصد رژيم حقوقي درياي خزر به نتايج مطلوبي رسيده ولي بايد هر اقدامي با توافق پنج كشور صورت گيرد.
سخنگوي دستگاه ديپلماسي تاكيد كرد: هيچ كشور ثالثي نمي تواند بدون توافق 5 كشور ساحلي در درياي خزر حضور داشته باشد.
وي در خصوص رزمايش نظامي كه قرار است تا پايان سال 91 در تنگه هرمز و خليج فارس برگزار شود، اظهار داشت: امنيت خليج فارس و تنگه هرمز براي ما از اولويت اصلي برخوردار است و با توجه به اينكه برخي كشورها به دنبال ايجاد ناامني در اين منطقه هستند، اقتدار دفاعي ما براي برقراري امنيت در اين منطقه مي تواند جنبه بازدارندگي داشته باشد.
سخنگوي وزارت امور خارجه افزود: اين رزمايش ها نشانگر اقتدار ما در برقراري امنيت در منطقه به ويژه در خليج فارس و تنگه هرمز است و اين بايد موجب آرامش همه كشورهايي باشد كه نسبت به امنيت منطقه همواره ابراز علاقه مي كنند.
مهمان پرست در خصوص پيگيري هاي وزارت خارجه درباره عليرضا عسگري معاون وزير دفاع اسبق خاطرنشان كرد: قضيه عليرضا عسگري مثل برخي ديگر از اتباع كشورمان كه توسط آمريكايي ها ربوده شده اند براي فشار بيشتر بر مردم و كشور ما صورت گرفته است. ما تمام تلاش خود را انجام مي دهيم تا اطلاعات دقيقي به دست آوريم و خواستار آزادي هرچه سريعتر عسگري هستيم.
 

كيهان و خوانندگان

سامانه پيام كوتاه 30002323
¤ رژيم صهيونيستي بعد از اينكه پهپاد ايوب توانست با موفقيت بدون شناسايي تا 30 كيلومتري نيروگاه هسته اي منطقه ديمونا پيشروي كند، رژيم صهيونيستي مسيرهاي احتمالي پرواز پهپاد را رهيابي كرد اما يك نكته براي آنها مبهم بود كه از كجا پروازش را آغاز كرده يعني مبدا پرواز پهپاد كجاست! خبر مي رسد كه رژيم صهيونيستي بر فراز بلندي هاي مرزي با لبنان دكل هاي مخابراتي براي جاسوسي نصب كرده است. و همزمان آمريكا دولت لبنان را تحت فشار گذاشته تا در خاك لبنان هم اين دكل ها را نصب كند، تمام اين تحركات همه به خاطر اين بود كه ديدند نتوانستند با سامانه هاي رهگيري گنبد آهنين مبدا برخاستن پهپاد را پيدا كنند. بنابراين بايد حزب الله هوشيار باشد.
مسعودي
¤ اميدواريم مردم مصر به مرور زمان با تكيه بر قانون اساسي اين كشور و توكل بر خداوند بتوانند افراد سازشكار با غرب را از سر راه انقلاب خود كنار بگذارند همان گونه كه مردم ايران امثال بني صدر، منافقين، گروهك نهضت آزادي و بالاخره دوم خردادي هاي افراطي شيفته غرب و وكيل مدافع غربي ها را كنار زدند.
1395---0917
¤ با توجه به اوضاع نابساماني كه بين شيعيان اندونزي و ميانمار پيش آمده بهتر است شماره حسابي براي ارسال كمكهاي نقدي به آنها اعلام شودو همچنين لازم است سفارت خانه هاي ايران اقدامات لازم را در اين دو كشور به منظور برون رفت از وضعيت كنوني انجام دهند. عربستان حاضر است براي كارهاي خلاف خود در كشورهاي ديگر ميليون ها دلار خرج نمايد. در حالي كه براي اين مردم مظلوم كاري نمي كند.
يك شهروند
¤ آقاي هاشمي رفسنجاني به درستي اشاره كردند كه عبور از تمام شرايط سخت انقلاب بدون حضور، همدلي و اتحاد جدي مردم غيرممكن است و گفته اند برخي افراد و جريانات تلاش كرده اند حضور تصميم ساز مردم را ناديده و يا كمرنگ تلقي نمايند جاي بسي تعجب است كه چرا ايشان با كساني كه در برابر آراء چهل ميليوني ملت تمكين نكرده و اردوكشي خياباني به راه انداختند و به پايگاه هاي بسيج به عنوان نماد حضور مردمي در صحنه حمله ور شدند و عده اي را به شهادت رساندند همدردي و گاهي نيز همراهي كردند.
گل محمد نوراني از مهديشهر
¤ آيا آقاي عارف فراموش كرده است كه فتنه گران و انحرافي ها دو مقوله جدا از هم نيستند. او نبايد اين دو برادر ناتني را به اصولگرايان نسبت بدهد.
8575---0937
¤ با توجه به احتمال كانديداتوري آقاي عارف در انتخابات رياست جمهوري 92 لازم است يادآوري كنم ايشان كه در دولت خاتمي به عنوان معاون اول رئيس جمهور بايد نسبت به بلايي كه بر سر نخبگان كشور و سازمان ملي پرورش استعدادهاي درخشان درآوردند پاسخگو باشند. چرا اين سازمان را در آموزش و پرورش ادغام كرد؟
شكوهي-دبير تاريخ
¤ مطالب دروغي كه آقاي موسوي لاري در سخنان خويش به شهيد لاجوردي نسبت داده واقعيت هاي پشت پرده فتنه و فتنه گران را بيشتر براي بنده و امثال بنده روشن كرد. به اين نتيجه رسيده ام كه گروهك نفاق اگر توسط مردم كنار زده نمي شدند در روزهاي فتنه 88 به عنوان بازوي نظامي امثال ايشان براي وادار كردن نظام به عقب نشيني از اصول عمل مي كرد و اين آقايان امروز با آمريكا سر يك سفره غذا مي خوردند و شادي مي كردند.
7543---0912
¤ در يكي از روزنامه ها به نقل از رئيس جمهور اعلام شده بود كه حجم كلاني از پول كشور در اختيار 300 نفر است و شما هم درج كرده بوديد كه 53 هزار ميليارد تومان بانكها به بانك مركزي بدهكارند آيا مگر دولتمردان نبايد به اين وضعيت رسيدگي كنند، به آقاي احمدي نژاد راي داديم تا جلوي اين رانت خواري ها گرفته شود و وضعيت اقتصادي كشور از بحران نجات يابد.
ميرزاخاني
¤ وقتي بنابر گفته آقاي رئيس جمهور تعداد 300 نفر 60 درصد پول كشور را گرفته اند و پس نمي دهند چرا دولت از قوه قضائيه و مقننه براي پس گرفتن پول هاي مردم درخواست كمك نمي كند. اگر اين امكانات در اختيار مردم قرار گيرد بساط فقر و فساد در جامعه برچيده مي شود.
3665---0912
¤ به ماموران وظيفه شناس نيروي انتظامي بابت دستگيري زورگيرهاي خياباني كه خبرش در صدا و سيما پخش شد دست مريزاد مي گويم خداوند پشت و پناهشان باشد.
9263---0912
¤ به گفته رئيس قوه قضائيه اشد مجازات براي زورگيران در نظر گرفته مي شود از ايشان مي خواهم اشد مجازات را براي مفسدان اقتصادي و سياسي در نظر بگيرند.
شاه صاحبي و 3944---0918
¤ مبارزه نيروي انتظامي با اشرار و قاچاقچيان مواد مخدر در نقطه صفر مرزي شرق كشور نشان مي دهد كه پس از سالها تلاش پليس در مبارزه با مواد مخدر به راهكارهاي موفق دست پيدا كرده است. فراموش نمي كنيم كه تا چند سال قبل مبارزه با قاچاقچيان در جاده هاي درون كشور و گاهي خيابان هاي داخل شهرها صورت مي گرفت. كسب اين موفقيت ها توسط جان بر كفان نيروي انتظامي جاي تقدير و تشكر دارد.
6091---0915
¤ از سردار باقرزاده درخواست مي شود پيكرهاي چند تن از شهداي گمنام را در شهرستان فردوس دفن نمايند تا از بركات آنها بهره مند شويم.
2773---0913
¤ از كشاورزان جنوب فارس هستم سال گذشته بيمه خشكسالي گندم آبي محصولات كشاورزي جنوب فارس پرداخت نشد. كشاورزان خسارت ديده ناشي از خشكسالي را دريابيد. چون هيچ كس به داد ما كشاورزان نرسيده است.
غفوري
¤ چرا پول دستگاه هاي كارت خوان فروشگاه ها با تأخير به حساب فروشندگان واريز مي شود؟ بانك مركزي چه پاسخي درباره پول واريزي خريداران كه سه روز به حساب فروشنده واريز نشده دارد؟ اگر خيار غبن در معامله رخ دهد فروشنده چطور مي خواهد پول مشتري را مسترد نمايد؟ چك هاي برگشتي فروشندگان را چه كسي پاسخگوست؟ آبروي مؤمنين چه جايگاهي در نزد مسئولين بانك مركزي دارد؟
احمدزاده
¤ وقتي خيلي از پسرهاي جوان بيكار هستند چرا در هر اداره و شركتي فقط دختران جذب كار مي شوند. جالب اينكه خيلي از همين دخترها هم چون استقلال مالي پيدا مي كنند به راحتي تن به ازدواج نمي دهند. با اين روش چگونه مي خواهيم جمعيت كشور را افزايش بدهيم؟
6373---0911
¤ مي خواستم به رئيس پليس راهنمايي و رانندگي بگويم حال كه در خروجي هاي طرح ترافيك دوربين گذاشته اند، براي ما كه منازلمان در اين محدوده واقع شده خيلي سخت شده است. هنگام خروج هم مشكل داريم يعني الان بايد ساعت قبل از 6 صبح از خانه بيرون برويم و 7 شب برگرديم.
2922---0912
¤ گفته مي شود هزينه احداث تونل نيايش در تهران معادل هزينه احداث 100 كيلومتر خط مترو همراه با واگن هاي قطارش مي باشد. مي خواستم متخصصين اين كار نظر بدهند آيا چنين چيزي واقعيت دارد يا حرفي است كه عده اي بدون حساب و كتاب به زبان جاري كرده اند.
1365---0912
¤ چرا داروهاي خارجي تحت هيچ نوع بيمه اي نيست ما بيماران كه نياز داريم از داروهاي خارجي كه پزشكان براي ما تجويز مي كنند استفاده كنيم چگونه بايد از پس اين هزينه هاي گران قيمت برآييم.
يك شهروند
پاسخ روابط عمومي شهرداري منطقه 10 تهران
در پاسخ به مطلب مندرج روزنامه كيهان در مورخ 11/9/91 در خصوص درخواست شهروند محترم با موضوع نصب گاردريل در بزرگراه يادگار امام(ره) و ايجاد ترافيك شديد و مزاحمت براي خودروهاي عبوري به آگاهي مي رساند: با توجه به اينكه طراحي و نصب جداول تفكيك كننده باندهاي تندرو و كندرو و دور برگردان غيرهمسطح به منظور تفكيك باندهاي حركتي با سرعت هاي متفاوت و با ارتفاع نسبتاً كوتاه، در صورت انحراف وسايل نقليه در حين حركت و برخورد با جداول و يا عبور ناگهاني از روي آنها موجب واژگوني خودروها مي شود و از طرفي وجود گاردريل ها و نصب علائم خطرنما در طول مسير به وضوح ديد رانندگان محترم خصوصاً در شب كمك نموده و ضمن افزايش ضريب ايمني از خطرات ناشي از تصادفات احتمالي مي كاهند. لذا با توجه به مراتب فوق نصب و جانمايي گاردريل ها در مكان مذكور كه توسط كارشناسان مجرب حوزه حمل و نقل و ترافيك طبق محاسبات و براساس كارشناسي به عمل آمده صورت گرفته و مناسب به نظر مي رسد. ضمن اينكه با توجه به نصب تابلوهاي هدايت مسير و كاناليزه نمودن حركات و مسيرهاي دسترسي رانندگان محترم مي بايست از قبل نسبت به انتخاب مسير اقدام و از بروز ناگهاني حركات انحرافي خودداري نمايند.
 

پروژه پدرخوانده هاي نفاق براي ارعاب محمدرضا عارف (خبر ويژه)

فشار گروهك هاي افراطي عليه محمدرضا عارف شدت گرفته است.
10 روز پس از آن كه ارگان گروهك شوراي هماهنگي سبز ادعا كرد عارف با هدف نهادهاي امنيتي تصميم به نامزدي گرفته، يك سايت وابسته به گروهك نهضت آزادي و حزب مشاركت نيز همين ادعا را تكرار كرد.
محمدرضا عارف معاون اول رئيس جمهور در دولت اصلاحات بود و اكنون نيز سعي مي كند زاويه چنداني با خاتمي و هاشمي از خود بروز ندهد. اما در عين حال برخي مواضع وي كه مرزبندي با فتنه سبز را القا مي كند، به ذائقه گروه هاي فعال در فتنه سبز خوش نيامده است.
سايت دانشجونيوز كه توسط عناصر وابسته به حزب مشاركت و نهضت آزادي اداره مي شود، ضمن حمله به مواضع اخير عارف و ملاقات اخير وي با انجمن اسلامي دانشگاه علوم پزشكي شيراز (دفتر تحكيم) نوشت: اين گروه، ساخته دست نهادهاي امنيتي است كه در سال 87 بر سر كار آمد. عارف در ديدار با اعضاي اين تشكل جعلي مي گويد «اگر حضور من تنها ده درصد در حضور پرشكوه تر مردم تاثيرگذار خواهد بود در انتخابات شركت خواهم كرد، او همچنين در رابطه با پيش شرط برخي اصلاح طلبان براي حضور در انتخابات گفته است من قانونمدارم و نمي شود شرط بگذارم كه مثلا زندانيان آزاد شوند».
اين سايت گروهكي افزود: انجمن طيف شيراز در نشريات و بيانيه ها و مصاحبه اعضاي خود از سران جنبش سبز، آقايان موسوي و كروبي، به عنوان سران فتنه ياد مي كند و در برخي از اظهارات آنان را «مهدورالدم» خوانده اند. به نظر مي رسد ديدار محمدرضا عارف با يكي از طيف هاي امنيتي تشكل هاي دانشجويي بدون آگاهي از سابقه و روند تشكيل اين نهادهاي وابسته به حاكميت صورت نگرفته است.
سايت وابسته به گروهك نهضت آزادي و حزب مشاركت نوشت: در هفته گذشته نيز برخي از سايت هاي خبري گزارش هايي از حمايت نيروهاي امنيتي از حضور محمدرضا عارف در انتخابات منتشر كردند.
پيش از اين سايت كلمه (نزديك به حزب مشاركت و عناصري مانند رجب مزروعي و اردشير اميرارجمند)، حمله سازمان يافته به عارف را كليد زده و ادعا كرده بود: نهادهاي امنيتي از تصميم عارف براي نامزدي حمايت مي كنند. او پيش از اين و در پي رايزني ها و ديدن نتايج نظرسنجي ها از نامزدي منصرف شده بود ولي به دلايل نامعلوم در تصميم خود تجديدنظر كرده است. نهادهاي امنيتي تلاش گسترده اي را براي تشكيل جبهه اي در حمايت از وي آغاز كرده اند.
ارگان منافقين جديد در ادامه دروغ بافي خود مدعي شده بود: احضار برخي چهره هاي اصلاح طلب به نهادهاي امنيتي و نظامي براي توجيه انتخاباتي براي همين منظور صورت گرفته است. ظاهرا رايزني برخي حاميان عارف براي جلب حمايت خاتمي بي نتيجه مانده و خاتمي ارزيابي سياسي و انتخاباتي او را نادرست خوانده است.
برخورد فاشيستي جريان هاي فتنه گر و نفاق بارديگر هويت واقعي اين محافل را در پس نقاب آزادي و تحمل و تنوع سليقه ها آشكار مي كند.
گفتني است خاتمي نيز سال گذشته به اعتبار رأي دادن در انتخابات مجلس در حوزه انتخابيه دماوند با موجي از اهانت و اتهام از سوي محافل مورد اشاره مواجه شد.

 

نظر 75 درصد صهيونيست ها درباره مهم ترين عامل زوال اسرائيل (خبر ويژه)

75 درصد صهيونيست هاي ساكن سرزمين هاي اشغالي معتقدند سقوط اقتصادي و اجتماعي رژيم اسرائيل تهديدي به مراتب بزرگ تر از ايران است.
به گزارش خبرگزاري فرانسه و براساس نظرسنجي مؤسسه لاتت، سه چهارم اتباع رژيم صهيونيستي فروپاشي و زوال اقتصادي و اجتماعي را تهديدي بزرگ تر از برنامه هسته اي ايران توصيف كردند. اين مؤسسه صهيونيستي در گزارش خود از وضعيت اقتصادي اسرائيل در سال 2012 اعلام كرد «فقر و نابرابري اجتماعي» نگراني هاي عمده اغلب اسرائيلي ها را تشكيل مي دهد.
بنابراين گزارش، در فهرست نگراني هاي عمده اتباع اسرائيل، پس از فقر و نابرابري، تحصيل در جايگاه دوم و امنيت در جايگاه سوم قرار دارد.
خبرگزاري فرانسه به نقل از آخرين گزارش صندوق بين المللي پول درباره اسرائيل كه در آوريل سال 2012 منتشر شده مي گويد: اسرائيل در ميان 35 عضو سازمان توسعه و همكاري هاي اقتصادي يكي از بالاترين نرخ هاي فقر را دارد.
بنياد لاتت در گزارش خود تصريح كرد: «75 درصد از مردم اسرائيل بر اين عقيده اند كه سقوط و زوال اقتصادي بيش از ايران، اسرائيل را تهديد مي كند.»
براساس اين گزارش اين بنياد خيريه اسرائيلي، 50 درصد كودكان اسرائيلي در خانواده هايي كه از كمك هاي اقتصادي دولت بهره مي گيرند مجبور به كار هستند تا درآمد خانواده افزايش يابد. اين در حالي است كه اين رقم در سال گذشته تنها 19درصد بوده است.
10درصد از اين كودكان نيز به گدايي در خيابان ها روي آورده اند، در حالي كه اين رقم در سال گذشته تنها 3 درصد بوده است.
خبرگزاري فرانسه به نقل از مدير اين بنياد مي نويسد: گزارش تازه حاكي از آن است كه فقر و نابرابر ي اجتماعي به «ويژگي هاي دائمي» در اسرائيل تبديل شده است.
آشفتگي اوضاع اقتصادي اسرائيل در حالي است كه رژيم صهيونيستي سالانه فقط چند ميليارد دلار كمك مالي از دولت آمريكا دريافت مي كند. در جريان اعتراضات خياباني ماه هاي گذشته بالغ بر 13 صهيونيست خود را در وسط خيابان به آتش كشيدند. رژيم جعلي اسرائيل در جامعه جهاني نيز با انزواي فزاينده روبروست.
 

فريدمن: جلوگيري از گسترش محبوبيت نيروهاي مقاومت ناممكن است (خبر ويژه)

دستگاه اطلاعاتي آمريكا معتقد است محبوبيت رهبران حماس در ميان فلسطيني ها افزايش يافته و در مقابل محبوبيت سران فتح رو به كاهش است.
به گزارش مركز مطالعات اطلاعاتي بين المللي «استراتفور» كه مديريت آن را «جرج فريدمن» استاد دانشگاه دفاع ملي آمريكا بر عهده دارد، اسرائيل مي توانست موانعي را بر سر راه افزايش قدرت حماس ايجاد كند، اما اين تلاش آنها ديگر در پرتو انقلاب هاي منطقه و به قدرت رسيدن اسلامگرايان در اين كشورها به علاوه افزايش محبوبيت اين جنبش در ميان فلسطينيان امكان پذير نخواهد بود.
اين گزارش مي افزايد: پس از پيروزي حماس در جنگ 8 روزه، محبوبيت اين گروه افزايش يافته است هر چند كه فتح نيز با مراجعه به سازمان ملل و ارائه طرح عضويت ناظر فلسطين سعي كرده اين خلأ را جبران كند. «تقسيم قدرت ميان فتح و حماس مي تواند شانس بيشتري را براي حماس به همراه داشته باشد، زيرا به قدرت رسيدن حماس در كرانه باختري در پرتو بهار عربي مي تواند بر قدرت و اقتدار اين جنبش بيفزايد، حال آن كه افزايش مشاركت سياسي فتح در غزه به خاطر كاهش حمايت هاي طرف هاي لائيك عربي از اين جنبش در منطقه، به احتمال زياد راكد مانده و تاثيري در محبوبيت و افزايش قدرت آن نخواهد داشت.»
اين تحليل مطرح مي كند: نشانه هاي نااميدي از جنبش فتح و مديريت آن بر كرانه باختري از طريق بي اعتمادي فلسطينيان به اين جنبش ظاهر شده است و ملت فلسطين رهبران اين جنبش را افرادي فاسد و از كار افتاده مي دانند كه اين مي تواند فرصتي براي حماس جهت بهره برداري از تضعيف موضع فتح در ميان فلسطينيان باشد.
اين گزارش تاكيد مي كند: رژيم صهيونيستي تا جايي كه بتواند، اجازه به قدرت رسيدن حماس در كرانه باختري را نخواهد داد اما بايد گفت كه دولت عبري نمي تواند كار زيادي در مقابل به قدرت رسيدن حماس در كرانه باختري انجام دهد.
اسرائيل به خوبي مي داند كه حماس با تغييرات سياسي كه در منطقه به وجود آمده، به زودي و به طور تدريجي سيطره بيشتر مناطق فلسطيني را به دست خواهد گرفت.
نظرسنجي هاي جديد حاكي از آن است كه در ميان مردم فلسطين، اسماعيل هنيه به عنوان محبوب ترين سياستمدار فلسطيني شناخته مي شود.
 

از شمال تا جنوب عراق مي گويند آمريكا به ايران باخت (خبر ويژه)

مركز امنيت جديد آمريكا درگزارشي اعلام كرد آمريكا در عراق به ايران باخته است.
اين گزارش تحليلي از سوي اما اسكاي عضو ارشد مؤسسه جكسون تهيه شده است. اسكاي از سال 2003 تا 2004 مشاور حكومت انتقالي ائتلاف در عراق و هماهنگ كننده امور كركوك و از سال 2007 تا 2010 نيز مشاور ژنرال «ري اوديرنو» بوده است.
مؤسسه «مركز امنيت جديد آمريكا» (CNAS) با عنوان يك سازمان پژوهشي غيرانتفاعي در فوريه 2007 توسط «كرت ام كمپبل» و «ميشل اي فلورنوي»، تأسيس شده و مقر آن در واشنگتن است.
اين ديپلمات گزارشگر با بيان اينكه در يك سال گذشته چند بار به عنوان گردشگر به عراق رفته، ضمن مرور مشاهدات خود نوشت: بسياري از عراقي ها باور دارند آمريكا در عراق به ايران باخته و ايران نفوذ گسترده اي دارد.
وي مي افزايد: از شمال تا جنوب، عراقي ها به من گفتند كه آمريكا، در عراق به ايران باخته است. كردها و سني ها بر اين عقيده هستند كه ايراني ها آمريكايي ها را از عراق بيرون كرده اند. نزديكي ايران و عراق فزاينده شده است. روابط دولت مالكي با ايران بسيار گرم است.
اين ديپلمات سابق آمريكايي از قول برخي مخالفان دولت عراق- احتمالاً جريان هاي وابسته به حزب بعث و رژيم سعودي- تصريح كرد آمريكا عراق را در ظرف طلايي گذاشت و تقديم ايران كرد(!)
برخلاف ادعاي بعثي ها و حاميان سعودي و آمريكايي آنان، دو كشور ايران و عراق بعد از سرنگوني صدام از بهترين و برادرانه ترين روابط ميان ملت هاي منطقه برخوردار هستند.
اسكاي در پايان مي نويسد: اگر آمريكا درس هاي عراق را به خوبي بپذيرد و نهادي كند قادر خواهد بود كه بلندپروازي ها و جاه طلبي هاي خود را با توانمندي هايش هماهنگ كند، در غير اين صورت در آينده هنگامي كه در جاهاي ديگر مداخله كند به تصورات نادرست خود ادامه خواهد داد.

 

بي بي سي: مخالفان جمهوري اسلامي ابزار تبليغاتي آمريكا هستند (خبر ويژه)

شبكه دولتي انگليس، ارتباط با مخالفان جمهوري اسلامي را يكي از محورهاي جنگ آمريكا با ايران در كنار استفاده از حربه هاي ترور، جنگ مخفيانه، چالش نظامي و جنگ رواني معرفي كرد.
وب سايت بي بي سي با بيان اينكه آمريكا سه دهه است در جنگ سرد با ايران به سر مي برد و چالش نظامي يكي از اين حربه هاست، نوشت: جنگ پنهاني، محور ديگر جنگ سرد است. براي نمونه مي دانيم كه در چند سال اخير تعدادي از دانشمندان هسته اي ايران به قتل رسيده اند و عمليات خراب كارانه در تأسيسات زيربنايي مربوط به مراكز هسته اي انجام شده است. علاوه بر اينها، حملات ويروسي به شبكه هاي كامپيوتري ايران گزارش شده است.
بي بي سي افزود: محور ديگر جنگ سرد «جنگ رواني» از طريق رسانه هاي رسمي و غيررسمي است. آمريكا رسانه هاي خود را عليه حكومت جمهوري اسلامي به كار مي گيرد و مستقيم و غيرمستقيم، از ده ها كمپين سياسي و رسانه اي حمايت و به تأسيس سايت هاي مخالف با جمهوري اسلامي كمك مي كند. آمريكا از طريق اين رسانه ها فرسايش رواني را دنبال مي كند. محور ديگر جنگ سرد، «تماس با ناراضيان» و مخالفين سياسي است كه به منظور ايجاد ارتباط و تقويت اپوزيسيون داخلي ايران صورت مي گيرد. هدف از اين اقدام، ايجاد اهرم فشار است اين نوع تماس ها هم پنهان اند و هم آشكار، هم نيروهاي دمكراتيك و هم نيروهاي غيردمكراتيك را شامل مي شوند. البته ميزان ارتباطات متفاوت است، روابط باز و معمول ديپلماتيك تا گفتگو، تبادل نظر و هماهنگي و سرانجام ارتباط وسيع سياسي، تشكيلاتي و تداركاتي را در برمي گيرد.
بي بي سي در عين حال اذعان كرده كه ايران در حوزه جنگ پنهاني قدرت آن را دارد كه به منافع آمريكا در منطقه ضربه بزند. در جنگ رواني نيز جمهوري اسلامي قدرت قابل توجهي كلامي و رسانه اي كسب كرده و در قبال مخالفان داخلي نيز دست بالا را يافته است.