(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


دوشنبه  02 اردیبهشت 1392 - شماره 20470

صفحه (10)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
كيهان و خوانندگان
ماكاروني (گفت و شنود)
روزنامه انگليسي گاردين: هيچ يك از ادعاهاي آمريكا عليه ايران پشتوانه معتبر ندارد
اتفاق هاي بزرگ در نزديكي ما (يادداشت روز)
هافينگتن پست: ايران در شطرنج هسته اي مهارت بي نظيري دارد
اولين جلسه دادگاه مهدي هاشمي 15 ارديبهشت برگزار مي شود
مرسي: روابط ما با ايران نبايد كسي را نگران كند
بازي موازي كارگزاران با گزينه جهانگيري و روحاني (خبر ويژه)
تلگراف: آمريكا بارها در مذاكرات هسته اي با ايران كارشكني كرد (خبر ويژه)
به فرموده جناب گوستاو يونگ همه ما ول معطليم! (خبر ويژه)
   

كيهان و خوانندگان


سامانه پيام كوتاه 30002323
¤ سركوب جنبش ضد وال استريت و هر صداي حق طلبانه در آمريكا و نبود امنيت براي مردم و كشتار و ضرب و شتم شهروندان اين كشور توسط پليس و از طرف ديگر پناه دادن به تروريست هايي كه دستشان به خون بي گناهان زيادي آلوده شده و آموزش آنها همه و همه روزي سرباز مي كند و داعيه داران دروغين حقوق بشر را رسوا مي سازد. در ضمن اين سناريوي آمريكايي ها كه پس از هر انفجار و بمب گذاري چند جوان از چند مليت را عامل حادثه معرفي مي كنند قديمي و نخ نما شده چرا كه دست صهيونيست ها و اشغالگران فلسطين در اين جنايت ها پيداست.
محمودي
¤ تجاوزهاي مرگ بار آمريكايي ها از طريق پهپاد در پاكستان و يمن همچنان ادامه دارد در چنين شرايطي محكوميت انفجار بوستون آمريكا بدون پرداختن به چنين جنايت هايي از سوي وزارت خارجه كشورمان پذيرفته نيست.
2051---0913
¤ به احتمال زياد آمريكا با انفجار بوستون سعي دارد افكار عمومي را براي حمله و تجاوز جديدي به يك نقطه از جهان اسلام و كشتار مسلمانان آماده كند حداقل رسانه هاي خودمان بايد هوشيار باشند و در اين دام قرار نگيرند.
1528---0912
¤ بارها از مسئولان ديپلماسي كشورمان درخواست نموده ايم باز هم درخواست مي كنيم كه پاسخ دندان شكني به ياوه گويي هاي شيوخ منطقه خليج فارس بدهند تا آنها از توهمات خارج شوند تا هر روز جهان اسلام شاهد خيانت هاي آنها نباشد.
8847---0919
¤ حال كه جريان فتنه و حلقه انحرافي هيچ يك چشم ديدن اصول گرايان را ندارند و تصميم به ايجاد تشتت در ميان نامزدهاي اصول گرا گرفته اند بايد اصول گرايان به وحدت برسند و فردي با صلاحيت را با نظر علماي بزرگوار به مردم معرفي نمايند.
1177---0935
¤ از شوراي محترم نگهبان درخواست مي شود اجازه ندهد افراد معلوم الحال و بد سابقه با سياست مكر و حيله دوباره به عرصه قدرت و سياست برگردند.
3665---0912
¤ از آثار مفيد و ماندگار سال توليد ملي، حمايت از كار و سرمايه ايراني، بي رغبتي جوانان به اشتغال در كشورهاي بيگانه بود ان شاءا... در سال حماسه اقتصادي و حماسه سياسي اين استعدادها و سرمايه هاي گرانقدر براي اعتلا و عزت كشور به حد نهايي خود پيشرفت نمايد.
6263---0938
¤ تا زماني كه مافياي قدرت و ثروت در داخل كشورمان كنار زده نشوند نمي توانيم بر استكبار جهاني پيروز بشويم فرزندان روح الله يعني نسل سوم و چهارم انقلاب بايد اين هدف را محقق سازند.
4654---0930
¤ از مسئولين درخواست مي شود پس از بررسي و در نظر گرفتن جوانب يك خبر و بازتاب هايش، آن را اعلام نمايند. به ويژه در بخش قيمت ارزاق عمومي چه خبر كاهش چه خبر افزايش قيمت باعث ايجاد جو كاذب در جامعه مي شود. ضرورتي ندارد هر خبري رسانه اي شود.
3095---0936
¤ مسئولين وزارت راه پاسخ بدهند چرا بايد جاده شهر خنج به شيراز پر از دست انداز باشد و فكر اساسي براي ترميم و اصلاح اين جاده نشود؟
1527---0936
¤ برخي مسئولين براي تبديل شهر رشت به كلانشهر در تلاشند تا روستاهاي اطراف رشت را كه اكثر اهالي آن ها كشاورزند به شهر تبديل نمايند. سوالي كه مطرح است اينكه با اين عمل چه سودي عايد مردم روستا و كشاورزان مي شود؟
7307---0911
¤ اضافه كاري مديران و معاونين مدارس استان مازندران از آذر ماه 91 تا الان پرداخت نشده است. پيگيري هاي به عمل آمده نتيجه نداده است آيا تصميم بر اين است كه موضوع به فراموشي سپرده شود؟
رستگار
¤ از معاونت حمل و نقل و ترافيك شهرداري منطقه 14 درخواست مي شود پل عابر پياده مجهز به پله برقي در بلوار پاسدار گمنام تقاطع تكيه شهيد اكبرآبادي و تقاطع شهيد صالحي(جباري) احداث كند تا از تصادفات و خطرات جاني براي شهروندان كاسته شود.
شاه حسيني
¤ از مسئولين وزارت راه و شهرسازي و فرمانداري ساوه درخواست مي شود گودالهاي ايجاد شده در جاده خرقان-زرنديه را ترميم كنند تا مردم بيشتر از اين دچار آسيب نگردند.
ناصري
¤ راهنمايي و رانندگي تهران در بسياري از تقاطع هاي خيابان هاي اول تا ششم نيروي هوايي منشعب از خيابان پيروزي تهران چراغ چشمك زن نصب كرده كه استفاده اي از آنها نمي شود.
سروري از ساكنين خيابان نيروي هوايي
¤ به نظر مي رسد مبارزه جدي با تهيه و توزيع كنندگان عمده مواد مخدر و شيشه و صورت نمي گيرد. به مسئولين امر مي گويم يكي از بهترين راه هاي مبارزه با استكبار جهاني نجات جوانان از گرايش به اعتياد و فساد و بي بند وباري و بيكاري است.
3419---0935
¤ حركت اتوبوسهاي تندرو خاوران-آزادي از ساعت 7 صبح به كندي صورت مي گيرد مردم بايد معطل بمانند درخواست رسيدگي دارم.
1607---0918
¤ بعضي از شهروندان چگونه قبول مي كنند كه ناموس خويش را همراه خود به داخل واگن هاي شلوغ و پرازدحام مردان در مترو مي آورند؟ چرا از واگن هاي مخصوص بانوان استفاده نمي كنند كه تداخل زن و مرد نامحرم به وجود نيايد؟
7902---0919
¤ هنرمندان متعهد ما بايد در همان حدي كه هاليوود براي باطل تلاش مي كند براي خدمت به دين اسلام و ملت و رهبري براي تاسيس يك شبكه قوي توليد فيلم هاي بدون حاشيه منفي و معرفي اسلام ناب تمام همت خويش را به كار بندند.
1468---0938
¤ از مسئولين سازمان بازنشستگي نيروهاي مسلح درخواست مي شود با توجه به داشتن قبوض آب و برق و تلفن و اقساط بانكي آن هم براي اول هر ماه نسبت به پرداخت حقوق در 25 تا 27 هر ماه اقدام نمايند.
نونهال
¤ از نيروهاي پيماني آموزش و پرورش تهران هستم. هنوز از پرداخت عيدي براي ما خبري نيست. درخواست رسيدگي دارم.
0363---0912
¤ مردم با اين گراني هايي كه بعد از عيد راه افتاده چه كار بايد بكنند؟
1942---0916

 

ماكاروني (گفت و شنود)


گفت: سايت انتخاب نوشته است علت مخالفت خاتمي با نامزدي خود اين است كه مي گويد اگر رد صلاحيت بشوم وجهه بين المللي انتخابات ايران زير سؤال مي رود!
گفتم: مگر همين خاتمي نبود كه همه تلاش خود را به كار گرفت تا حماسه عظيم انتخابات 88 را با ادعاي تقلب! زير سؤال ببرد! حالا چي شده كه نگران وجهه بين المللي انتخابات است؟!
گفت: اتفاقا رد صلاحيت كساني كه وطن فروشي كرده اند نشانه اقتدار نظام، احترام به رأي مردم و سلامت انتخابات است.
گفتم: اصلا، خاتمي مي تواند فقط يك نمونه از اقدامات خود را در جريان فتنه 88 نشان بدهد كه قبلا دستور آن از سوي مثلث آمريكا و اسرائيل و انگليس صادر نشده باشد!
گفت: شايد هم جرج سوروس صهيونيست دستورالعمل جديدي به وي داده است!
گفتم: چه عرض كنم؟! يارو مي گفت، من تا چند سال پيش فكر مي كردم كه ماكاروني را هم مثل برنج مي كارند! پرسيدند يعني حالا متوجه شده اي؟ گفت؛ آره! تازه فهميده ام كه ماكاروني ميوه يك درخت است!

 

روزنامه انگليسي گاردين: هيچ يك از ادعاهاي آمريكا عليه ايران پشتوانه معتبر ندارد


روزنامه گاردين طي مقاله اي به انتقاد از سياست هاي غرب در مواجهه با ايران پرداخت.
اين روزنامه انگليسي با اشاره به مستنداتي، سياست ها و رويكردهاي غرب در برابر جمهوري اسلامي را رياكارانه دانست.
گاردين در شماره اخير خود مقاله اي تحت عنوان «در اين رويارويي هسته اي، آمريكاست كه خودسري مي كند» درج كرده است.
در ابتداي اين مقاله آمده است؛ «اين روزها سرتيتر همه اخبار جهان، درباره دو درگيري هسته اي است. ايران و كره شمالي كه هر دو تحت تحريم هاي خارجي قرار دارند و به دليل اين كه «رفتار مناسبي» ندارند، به انزوا تهديد شده تا رفتار خود را عوض كنند و بگويند ببخشيد. اگر نه تنبيه بدني مي شوند زيرا قبلا به آنان هشدار داده شده بود كه همه انتخاب ها روي ميز است. اين راهي است كه ما براي اداره دنيا در پيش گرفته ايم كه به نابودي خودمان مي انجامد. به يك دليل: رياكاري! نه فقط به اين دليل كه كشورهايي كه صدها بمب اتمي دارند به كشورهايي كه تعداد كمي بمب دارند يا اصلا ندارند ايراد مي گيرند، رياكاري بدتري در اين ميان وجود دارد. اگر تهديد كره شمالي به حمله اتمي به آمريكا (كه اصلا نشدني است زيرا آن كشور سيستم پرتاب اين دو سه بمبي را كه ساخته، ندارد) تهاجم به آمريكا محسوب مي شود، چرا تهديد ايران به بمباران از سوي آمريكا در صورت متوقف نكردن تحقيقات هسته اي اش، تهاجم به شمار نمي آيد. اين مانند روز روشن است كه كره شمالي هرگز نمي تواند كره جنوبي يا آمريكا را با بمب اتمي بزند، ولي برعكس حمله به ايران كاملا شدني و محتمل است. هيچ سناريوي قابل تصوري وجود ندارد كه شوراي امنيت سازمان ملل، حتي به آمريكا، چه رسد به اسرائيل، اجازه اقدام نظامي عليه ايران را بدهد. حتي اگر ايران از اين ادعاي هميشگي خود كه بمب اتمي غيراسلامي است، برگردد و آن را بسازد، پس چرا آمريكا تهديدهاي غيرقانوني مي كند؟»
گاردين در ادامه مي نويسد؛ علت اصلي بسياري از تنش هاي بين المللي آن است كه قدرت هاي بزرگ علاقه اي ندارند كه درك كنند كه ما در جهان چند قطبي زندگي مي كنيم. ايده برتري طلبي، كه معمولا آن را شبكه انحرافي رهبري مي خواهند غيرقابل قبول است. در دوران پس از استعمار، مراكز قدرت، قدرت نرم و نفوذ بين المللي متعدد شده اند و ما بايد خوشحال باشيم كشورهايي به صورت تك يا گروهي جرات كنند تمايلات قدرت طلبانه ابرقدرت ها را به چالش بكشند. ما بايد از اين هم فراتر برويم و ايده « جامعه بين الملل» را دست كم در تعريف امروزي غربي اش كه مورد استفاده آمريكا و دوستانش است از ارزش بيندازيم. هنگامي كه در اوت سال گذشته رهبران 120 كشور براي شركت در نشست جنبش غيرمتعهدها به تهران رفته و بر رياست ايران بر اين جنبش صحه گذاشتند، ديگر ادعاي آمريكا از اطلاق «دولت خودسر» به ايران خنده دار است. براي غرب مسلح كردن مخالفان سوريه امري طبيعي و ضروري به نظر مي رسد ولي براي بزرگ ترين دموكراسي جهان، هند، و بسياري از دموكراسي هاي آفريقايي، آمريكاي لاتين، برزيل و آفريقاي جنوبي چنين نيست. آنان اخيرا به همراه رهبران چين و روسيه در اجلاس بريكز، مخالفت خود را با تسليح بيش تر جهان اعلام كردند و خواستار راه حل سياسي براي درگيري ها شدند. البته نشست سران غيرمتعهد و بريكز چندان در رسانه هاي عقيده ساز و سياست باز آمريكايي بازتاب نداشت. رامي خوري، نويسنده لبناني دانش آموخته آمريكا اين را جنايتي حرفه اي ناميده است. وي اخيرا در آمريكا بود و به اين نتيجه رسيد كه پوشش خبري تحولات ايران در آمريكا همگي مبتني بر فرضيات، وحشت پراكني، نگراني پردازي، اتهام و انتظارات است كه هيچ كدام از اين ها پشتوانه و شاهد معتبر واقعي ندارد. وي داستان سرايي ها و سناريوسازي هاي رسانه اي عليه ايران را قابل مقايسه با اقدامات رسانه اي منتهي به حمله آمريكا به عراق در 10 سال پيش مي داند. بحران ادعايي ايران و كره شمالي، سزاوار اين همه تبليغات و تنبيهات نيست. گفت وگو و احترام به ديگران راه بهتري است. بايد همه موضوعات در يك بسته مورد تبادل نظر قرار گيرد. نه به شكل پيشنهادات تك تك اشتهاآور شكلات مانند، طنز مطلب اين است كه در مذاكرات اخير، اين ايران بود كه نقشه راهي روشن براي مذاكرات پيشنهاد داد. پذيرش حق غني سازي اورانيوم مانند هر كشور ديگر عضو پيمان منع اشاعه؛ به عبارت ديگر، اين موضوع به حاكميت و حيثيت ملي مربوط است ولي آمريكا نپذيرفت كه تحريم ها را لغو كند.

 

اتفاق هاي بزرگ در نزديكي ما (يادداشت روز)


شايد اين جمله «ميشل فوكو» فيلسوف مشهور فرانسوي را شنيده باشيد: «هميشه اتفاق هاي بزرگ در خاورميانه افتاده، از اين پس نيز چنين خواهد بود». و البته اين فقط فوكو نيست كه چنين مي انديشد بلكه امروز بسياري از دولت ها گمشده خود را در اين منطقه جستجو مي كنند و دقيقاً از همين روست كه منطقه مابين مديترانه و خليج فارس در تلاطم فزاينده قرار دارد و به نظر مي آيد اين فشار تا زماني كه سامان جديدي در عرصه بين الملل پديد نيامده است، ادامه داشته باشد.
خاورميانه برخلاف آنچه در نگاه اول تصور مي شود فقط خاستگاه «خيزش» و «شورش» نيست بلكه بيش از هر جاي ديگر خاستگاه انديشه و تمدن بوده است از اين روست كه اديان بزرگ الهي كه زمينه ساز تمدن هاي بزرگ بوده اند همه در اين منطقه پديد آمده اند. بعضي از انديشمندان غربي در واكاوي ريشه هاي تمدني غرب به اين نكته اذعان كرده اند كه تمدن مغرب زمين ريشه در خاورميانه دارد. اگوست كنت جامعه شناس سرشناس معتقد است زيرساخت پديدآمدن انديشه در غرب، انديشه وراني نظير خواجه نصير و ابوعلي سينا بوده اند اين البته به آن معنا نيست كه تار و پود و روش و نتايج تمدن غرب از شرق و دانشمندان آن اخذ شده و به آن مربوط است بلكه انديشه كردن و با انديشه به حقايق و «راههاي جديد» رسيدن در غرب از شرق اخذ شده است.
يكي از موضوعات اساسي كه غرب از شرق دريافت كرده توجه به آينده و متوقف نماندن در شرايط جاري است كه غرب از آن به «پارادايم» (Paradiyma) تعبير مي كند. دانشمنداني نظير خواجه نصير معتقد بودند امور جهان را بايد به ثابت و متغير تقسيم كرد امور ثابت از نظر او «نواميس» هستند و قرن ها ثابت مي مانند يكي از اين نواميس دين است كه در گذشته طي قرون به پيامبر جديد (به تعبير خواجه، صاحب ناموس) احتياج مي شده. اما در هر قرن به «مديريت جديد» احتياج پيدا مي شود كه بدون او امور از هم مي پاشد. كما اينكه امير مؤمنان(ع) ضمن آنكه دين را مقوله اي ابدي و لايتغير مي داند به پيروانش توصيه مي فرمايد كه فرزندانتان را متناسب با فردا تربيت كنيد زيرا آنان براي روزگاري متفاوت از روزگار شما خلق شده اند. در واقع اين نگرش همان است كه در ادبيات رايج از آن به «پارادايم» ياد مي نمايند.
در فضا و وضع جديد، حتماً بايد نگاه جديد، برنامه جديد و روش جديدي در پيش گرفت اما اين موضوعي است كه اگر با «بصيرت» و «ظرافت» همراه نشود، دستاوردها را برباد مي دهد و در عين حال نتيجه اي را هم در برنخواهد داشت، بزنگاه و نقطه كانوني اين موضوع «مديريت» يا رهبري است. براي نزديك شدن به موضوع به سال 1367 برگرديد و نوع مديريت دو شخصيت كه اداره دو كشور مهم را برعهده داشتند، مورد ارزيابي قرار دهيد؛ «حضرت امام خميني» و «ميخائيل گورباچف». در آن مقطع فهميدن اينكه تغييرات پرشتابي در پيش است، كار آساني نبود و گورباچف كه از سال 1364 زمام امور بلوك شرق را بدست گرفته بود، عمق تحولي كه در چند قدمي او بود را درك نكرد و ظرف ذهني كوچك او به او مي گفت كه ايدئولوژي كمونيزم را كنار بگذارد و رئاليسم غربي را دنبال كند تا شوروي را از عقب افتادگي اقتصادي نجات بدهد. گورباچف نيمي از مطلب را فهميده بود و در نيمه ديگر دچار خطا بود و از اين رو فرمول گورباچف «اتحاد جماهير شوروي» را از بين برد و عقب ماندگي اقتصادي نيز تشديد شد تا جايي كه روسيه دوره «يلتسين» صدها ميليارد دلار به غرب مقروض گرديد و سالها طول كشيد تا از زيربار بدهي خلاص شود. در همين مقطع حضرت امام خميني-ره- هم بزرگي تحولات و هم سمت و سوي نهايي آن را درك كرد. امام در نامه دي ماه خود به گورباچف، تحولات را حتمي و غريب الوقوع خواندند و در عين حال يادآور شدند كه اين تحولات ماهيت مادي و اقتصادي ندارد و اگر او با گمانه زني مادي گرايانه به سمت غرب رو كند، نه تنها مشكل شوروي را حل نمي كند بلكه بر عمق و گستره مشكل مي افزايد. امام در آن نامه بعد از تحليل هوشمند فلسفي عرفاني حقايق جهان، «انقلاب اسلامي» را راه حل و چشم انداز تحولات را هم بر اين مبنا تحليل كردند. چيزي نگذشت كه شوروي و بلوك شرق رسماً فرو پاشيدند و جهان شاهد تحولات بزرگ در نيمي از جهان شد. غرب به گمان اينكه به دوره طلايي خود نزديك شده شروع به داعيه پراكني كرد. رئيس جمهور وقت آمريكا در حاليكه روي عرشه يك ناو جنگي ايستاده بود گفت «همه از من راجع به قرن 21 مي پرسند من با صراحت مي گويم كه ما يك قرن آمريكايي را در پيش داريم». در اين وقت تئوريسين هاي سرشناسي نظير فوكوياما و هانتينگتون هم شروع كردند براي اين ادعا فلسفه تراشي كردن! فوكوياما گفت پايان تاريخ جهان فرا رسيده و همه دنيا در آستانه تسليم شدن در برابر ليبرال دموكراسي آمريكا هستند. هانتينگتون هم گفت جنگي خشن ميان تمدن ها رخ مي دهد و در نهايت با تسليم شدن اسلام در برابر غرب، اين جنگ تمدني فرو مي نشيند و ارزش هاي آمريكايي جهاني مي شوند.
اما امروز حتي در درون آمريكا نيز كسي يافت نمي شود كه قرن 21 را آمريكايي بداند و يا غرب را پيروز يك نزاع تمدني با اسلام معرفي نمايد. حدود دو دهه پس از فروپاشي شوروي، بخشي از بلوك غرب نيز فرو پاشيد. فروپاشي رژيم هاي وابسته به آمريكا در شمال آفريقا، فروپاشي رژيم هاي غرب گرا در آمريكاي لاتين و اذعان دستگاه هاي اطلاعاتي آمريكا به فروپاشي قريب الوقوع رژيم هاي عربستان، اردن، مراكش، بحرين و... به آن بخش از پيش بيني امام جامه تحقق پوشاند كه فرموده بود راه حل در «اسلام» است. آقاي گورباچف نمرد تا هر دو بخش پيش بيني آن مرد الهي را ببيند. وي چندي پيش در مصاحبه با روزنامه «لوفيگارو» با اذعان به اهميت نامه امام، گفت پيام هوشمندانه و شجاعانه اي بود كه اگر مي پذيرفتم اوضاع جور ديگري مي شد و شوروي از بين نمي رفت.
بحث ما در اين يادداشت بررسي محتوا و پيامدهاي نامه حضرت امام به گورباچف نيست در واقع ما با مرور عملكرد دو رهبر در مواجهه با شرايط پيش رو به اين نتيجه رسيديم كه بايد «پارادايم» پيش رو را شناخت و متناسب با آن عمل كرد چون اگر كسي از قافله عقب بيفتد قافله براي جبران عقب افتادگي او توقف نمي كند.
اما پارادايم پيش روي ما چيست و چه خصوصياتي دارد و چگونه مي توان به درك آن نايل گرديد؟ اين البته موضوعي است كه به مجال بزرگتري نياز دارد و در حد و اندازه يك يادداشت نيست.
اگر به گفتمان مسلط كنوني در عرصه بين المللي و منطقه اي نگاه بياندازيم مي بينيم كه گفتمان امنيتي است. اين گفتمان امنيتي از شوراي امنيت تا كره شمالي گسترده است و بخصوص در منطقه ما از فراگيري زيادي برخوردار است اما حتما شما هم با اين جمع بندي موافقيد كه عمر گفتمان امنيتي نمي تواند طولاني باشد. كما اينكه هيچگاه هم بيش از يك دهه به درازا نكشيده است. پس گفتمان آينده امنيتي نيست. گفتمان آينده اقتصادي هم نخواهد بود چرا كه از زمان پايان سيطره اين گفتمان زمان زيادي نگذشته است. گفتمان حاكم بر عرصه مناسبات بين الملل تا پايان قرن بيستم گفتمان- عمدتاً- اقتصادي بود و ما هر روز آمار جديدي از رشد كشورها در اين حوزه دريافت مي كرديم روزي آمريكا، روزي ژاپن، روزي آلمان، روزي هند، روزي چين، روزي ببرهاي شرق آسيا و روزي ببرهاي آمريكاي لاتين حالا زمان اين بحث ها هم به سر رسيده است. البته نمي توان گفت كه بحث اقتصادي و پارادايم اقتصادي به طور كلي از ميدان بيرون رفته ولي اينقدر معلوم است كه اين موضوعي نيست كه بتواند موجي بزرگ به وجود آورد. با اين وصف مي توان گفت پارادايم آينده طبعا هويتي فرامادي خواهد داشت نه اينكه سرمايه و... در آن راهي نداشته باشد و يا در پيدايي پارادايم آينده كاملا بي اثر باشد بلكه اقتصادهم در اين پارادايم منظر جديدي پيدا مي كند به اندازه اي كه منظر «توسعه» از «عدالت» متفاوت است.
آينده را مي توان با عنصر «فرهنگ» توضيح داد، فرهنگ موضوعي است كه در 200 سال گذشته همواره مورد بي اعتنايي واقع شده است. كمونيست ها معتقد بودند فرهنگ روي بنا و اقتصاد زيربناست، غرب نيز به گونه اي ديگر سرمايه و توسعه را اساس شكل گيري قدرت ارزيابي مي كرد و بقيه امور را «تكميل كننده» مي دانست و در عمل هم فرهنگ فقط «بازيچه» بود براي سرگرم كردن سرمايه داران. از آن طرف در هر دو نگرش مادي گرايانه كمونيست ها و كاپيتاليست ها، «دين» را كه مانا و موثرترين عنصر فرهنگي است، تخديركننده و دست و پاگير معرفي مي شد و از اين رو اگر از فرهنگ هم ذكري به ميان مي آورد در آن از روح، يعني دين خبري نبود، مي توانيم با قاطعيت زيادي بگوييم در آينده پارادايم فرهنگ حاكم خواهد شد و مناسبات جهاني تعريفي عمدتا فرهنگي پيدا مي كنند و در اين بين دين حرف اول را مي زند و شما مي توانيد رشد هر روزه آن را ببينيد... و خدا بر درجات امام راحل ما(ره) بيفزايد كه مي فرمودند «دنيا تشنه فرهنگ اسلام ناب محمدي(ص) است».
سعدالله زارعي

 

هافينگتن پست: ايران در شطرنج هسته اي مهارت بي نظيري دارد


روزنامه هافينگتن پست در مقاله اي نوشت: ايران در برابر كشورهاي 1+5 در شطرنج هسته اي مهارت بي نظيري از خود نشان داده است.
اين روزنامه آمريكايي با اعتراف به خردمندي كشورمان در روند برنامه هسته اي و نوع اتخاذ مواضع در قبال قدرت هاي جهاني در اين باره اذعان مي كند «ايران مهارت بي نظيري از خود در بازي شطرنج هسته اي در مقابل كشورهاي عضو گروه 1+5 (آمريكا، روسيه، چين، انگليس، فرانسه، آلمان) نشان داده است. تهران موفق شده با بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي همكاري نمايد و در عين حال در برنامه هسته اي خود نيز پيشرفت كند و در زمينه تحقيقات هسته اي نيز به موفقيت قابل توجهي دست يابد. تهران پيشرفت هسته اي خود را در حالي انجام داده است كه تحريم هاي اقتصادي از سوي قدرت هاي غربي عليه آن كشور اعمال شده است.»
نويسنده در ادامه با اذعان به مهارت ايرانيان در پيشبرد مذاكرات و برنامه هسته اي مي افزايد «ايرانيان نشان داده اند كه ماهرانه در جهت رسيدن به اهدافي كه در نظر گرفته اند گام برمي دارند. براي اكثريت ايرانيان موفقيت در برنامه هسته اي باعث تقويت «غرور ملي» آنان مي شود. از نظر تاريخي، ايران يك قدرت بزرگ جهاني بوده است و بسياري از ايرانيان نيز به تاريخ پرشكوه گذشته خود مي بالند. بايستي توجه كرد كه پاكستان و هند در آن منطقه سلاح هاي اتمي در اختيار دارند و افغانستان نيز در ناآرامي و بي ثباتي به سر مي برد. يك ايران هسته اي مي تواند قدرت خود را در منطقه حفظ نمايد و در راستاي منافع استراتژيك اش گام بردارد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران، نويسنده در پايان به دولت اوباما توصيه هايي را مبني بر روند مذاكرات هسته اي ارايه مي دهد و مي افزايد «نخست آنكه، دولت اوباما مي بايستي با ايران تعامل داشته باشد و مذاكره مستقيم با ايران را آغاز نمايد تا به بحث بر سر موضوع هسته اي پايان دهد. همچنين دولت آمريكا مي بايستي تلاش نمايد تا رژيم صهيونيستي را از حمله احتمالي يكجانبه عليه تأسيسات هسته اي ايران بازدارد.»
بهترين و بدترين گزينه
همچنين «جاسمين رمزي» نويسنده گاردين و خبرنگار الجزيره در مقاله اي با اشاره به رويكرد دوگانه مذاكره و جنگ در آمريكا در قبال ايران، مي نويسد: «گروهي هستند كه مي دانند هزينه اقتصادي حمله احتمالي نظامي عليه ايران براي دولت آمريكا بالا خواهد بود. در اين ميان، مركز «منافع ملي» آمريكا در گزارش جديد خود عليه احتمال حمله نظامي آمريكا عليه ايران موضع گيري كرده و افزوده است «بايستي درك كنيد كه جنگ عليه ايران بدترين گزينه ممكن است».
نويسنده در ادامه مطلب با عنوان «ديپلماسي هنوز كارآمدترين گزينه براي آمريكاست» مي افزايد «بايستي به اظهارات مقامات امنيتي آمريكا توجه كرد. «جيمز كلاپر» رئيس دستگاه امنيتي آمريكا در گزارش اخير خود اظهار داشت كه ايران درصدد توليد سلاح هسته اي نيست. وي در جلسه كميته سنا خاطرنشان كرد كه دستگاه هاي امنيتي آمريكا به اين نتيجه رسيده اند كه ايران چنين قصدي نيز نخواهد داشت.»

 

اولين جلسه دادگاه مهدي هاشمي 15 ارديبهشت برگزار مي شود


دفتر سخنگوي قوه قضائيه از برگزاري اولين جلسه دادگاه «مهدي هاشمي بهرماني» در نيمه ارديبهشت سال جاري خبر داد.
به گزارش دفتر سخنگوي قوه قضائيه، اولين جلسه دادگاه مهدي هاشمي 15 ارديبهشت در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامي تهران به رياست قاضي «ناصر سراج» تشكيل مي شود.
گفتني است؛ مهدي هاشمي در اولين روز مهرماه سال گذشته پس از 3 سال به كشور بازگشت و در فرودگاه امام خميني(ره) به وي عنوان شد كه روز بعد بايد خود را به دادسراي امنيت معرفي كند.
بنابراين گزارش دوم مهرماه سال 91 مهدي هاشمي به دادسراي امنيت مراجعه كرد كه براي وي قرار بازداشت موقت صادر شد و اين فرد 83 روز در بازداشت موقت به سر برد تا اين كه سرانجام با قرار وثيقه 10 ميليارد توماني آزاد شد.
در همين حال، قاضي سراج در مصاحبه با واحد مركزي خبر، افزود: نخستين جلسه دادگاه مهدي هاشمي بهرماني روز 15 ارديبهشت با حضور متهم پرونده و نماينده دادستان در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامي تهران برگزار مي شود.
وي درباره علني و يا غيرعلني بودن جلسه دادگاه نيز گفت: هنوز تصميمي درباره علني و يا غيرعلني بودن جلسه دادگاه نگرفته ام.

 

مرسي: روابط ما با ايران نبايد كسي را نگران كند


رئيس جمهور مصر بر اهميت نقش ايران در حل بحران سوريه تاكيد و اعلام كرد روابط تهران- قاهره نبايد كسي را نگران كند.
«محمد مرسي» در مصاحبه با الجزيره گفت: روابط مصر و ايران به ضرر كسي نيست و همه كشورهاي حوزه خليج فارس با ايران روابط ديپلماتيك دارند و روابط ما با ايران نبايد كسي را نگران كند.
وي اشاره كرد كه انقلاب، دشمناني دارد و ما دخالت در امور مصر را نمي پذيريم.
مرسي همچنين تصريح كرد كه ايران بخشي از حل مشكل سوريه است و ما سعي داريم با همكاري همه كشورها اين مشكل را حل كنيم.
وي اظهار داشت كه ثبات در فلسطين به نفع امنيت ملي مصر است.

 

بازي موازي كارگزاران با گزينه جهانگيري و روحاني (خبر ويژه)


دبير كل حزب كارگزاران در خصوص احتمال اعلام كانديداتوري جهانگيري به نمايندگي از جريان اصلاحات گفت: صحبت هايي در اين خصوص شده؛ اگر اصلاح طلبان اجماع كنند و بخواهند از ايشان حمايت كنند بله وي ممكن است بيايد. كارگزاران هم مستقل و جداي از اصلاح طلبان عمل نمي كند و اگر همه اصلاح طلبان بر روي وي اجماع كنند، كارگزاران نيز حمايت خواهد كرد.
به گزارش وب سايت اميد كه از نامزدي عارف حمايت مي كند، كرباسچي همچنين گفته است: بيشتر افرادي كه اكنون به عنوان نماينده در انتخابات اعلام حضور كرده اند مستقل هستند و ممكن است برخي از گروه ها از آنها حمايت كنند. اما آقاي جهانگيري، قرار نيست شخصي و مستقل بيايد و كانديداتوري او از سوي جريان اصلاحات نظام خواهد بود. اگر اصلاح طلبان به نتيجه برسند و از ايشان بخواهند، وي در انتخابات حضور مي يابد. اما در نهايت ايشان به صورت مستقل وارد نخواهند شد.
او همچنين درباره نظر حزب كارگزاران درباره كانديداتوري عارف گفت: حزب كارگزاران با مجموعه اصلاح طلبان در حال مذاكره است و قرار بر اين است كه كانديداي جمعي بدهند. قرار نيست هيچ حزبي از جمله كارگزاران در اصلاحات به صورت مستقل در عرصه انتخابات وارد شود. اگر مجموعه اصلاح طلبان و آقاي خاتمي به نتيجه برسند، كارگزاران هم با كانديداتوري عارف موافقت مي كند.
همزمان پايگاه اينترنتي عصر ايران گزارشي نزديك به اظهارات كرباسچي منتشر كرد و نوشت: سرانجام شوراي مشورتي اصلاح طلبان بعد از آنكه از آمدن خاتمي و هاشمي نااميد شدند از ميان 4 گزينه موجود (عارف- جهانگيري- نجفي- مهرعليزاده) اسحاق جهانگيري را به عنوان نامزد مورد اجماع اكثريت اصلاح طلبان انتخاب كرد.
براساس اين گزارش، با توافق هاي انجام شده در روزهاي اخير و توصيه صريح هاشمي و خاتمي به جهانگيري، وي كار اجرايي ستاد انتخاباتي خود را آغاز كرده است. هاشمي و خاتمي به اسحاق جهانگيري وعده حمايت همه جانبه را داده اند و وزرا و مديران دولت هاي سازندگي و اصلاحات را به پشتيباني از جهانگيري فراخوانده اند.
اين گزارش حاكي است: قرار است تا جهانگيري در نقش كانديداي حداقلي اصلاح طلبان، فضاي سياسي را براي آنها در آستانه انتخابات فراهم كند، البته اگر هاشمي يا خاتمي در انتخابات ثبت نام كنند، جهانگيري به سود آنها اعلام انصراف خواهد كرد. با انتخاب جهانگيري به عنوان كانديداي اجماع اصلاح طلبان، عارف، شريعتمداري و روحاني ناچار خواهند بود كه يا از انتخابات كناره بگيرند يا به شكل مستقل وارد شوند.
در همين خصوص گفته شده است كه سيدمحمد خاتمي تلاش خواهد كرد عارف را قانع كند كه كناره گيري كند، هاشمي هم قرار است حسن روحاني را قانع كند كه به نفع جهانگيري كناره گيري كند.
از سوي ديگر خبرگزاري مهر با اشاره به ملاقات نوروزي خاتمي و هاشمي رفسنجاني نوشت: در اين ديدار، خاتمي به هاشمي پيشنهاد كانديداتوري مي دهد اما هاشمي نمي پذيرد و در عين حال پيشنهادي را به رئيس دولت اصلاحات ارائه مي كند مبني بر اينكه اصلاح طلبان به سمت تشكيل يك ائتلاف بروند.
وي در تشريح پيشنهاد انتخاباتي اش براي اصلاح طلبان به خاتمي، مي افزايد: همانطور كه اصولگرايان ائتلاف سه گانه را براي رسيدن به اجماع برگزيده و معرفي كرده اند، خوب است كه اصلاح طلبان هم ائتلاف 1+2 را با حضور جنابعالي و آقايان اسحاق جهانگيري و حسن روحاني تشكيل دهند. اگر خروجي اين ائتلاف سه نفره براي كانديداتوري در انتخابات رياست جمهوري آينده شما باشيد كه بهترين حالت براي اصلاح طلبان به وجود خواهد آمد، در غير اين صورت ضمن موافقت با كانديداتوري يك نفر از بين اسحاق جهانگيري و حسن روحاني از آنها حمايت كنيد.
يادآور مي شود اخيراً اسحاق جهانگيري در مصاحبه با روزنامه دنياي اقتصاد گفته بود: حمايت خاتمي اول پشت برنامه است، بعد به صورت طبيعي كانديداي اول اصلاح طلب ها كه مكرراً گفته شده آقاي خاتمي است يا آقاي هاشمي. اما در صورتي كه اين دو بزرگوار به هر دليلي تصميمشان اين باشد كه وارد صحنه انتخابات نشوند، تلاش اصلاح طلب ها اين است كه از بين نيروهاي ديگرشان يك نفر را معرفي كنند.
وي مي افزايد: من در اين دوره مشورت هاي زيادي انجام دادم. مشكلات كشور را از نظر خودم، سبك و سنگين كردم كه آيا اگر بيايم مي توانم كاري انجام دهم يا نه. حالا اين كارها را كه انجام دادم، الان احساسم اين است كه در صورتي كه يك مأموريتي از طرف جريان اصلاحات در اين مقطع به عهده من گذاشته شود كه نامزد شوم، در آن صورت ممكن است كه قبول كنم؛ ولي اگر احساس كنم، چنين مأموريتي قرار نيست كه به عهده من واگذار شود، خودم شخصاً وارد اين فضا نمي شوم.

 

تلگراف: آمريكا بارها در مذاكرات هسته اي با ايران كارشكني كرد (خبر ويژه)


يك روزنامه انگليسي روايتي خواندني از سرگذشت پيشنهادهاي ايران در مذاكرات 10 ساله هسته اي منتشر كرد و نهايتا دولت آمريكا را مقصر اصلي بن بست توصيف نمود.
روزنامه تلگراف به نقل از كتاب پيتر او بورن به از دست رفتن فرصت ها براي حل چالش هسته اي ايران مي پردازد و مي نويسد «اين غرب و نه ايراني ها هستند كه؛ دستيابي به توافق مخالفت مي كنند». در اين گزارش خاطر نشان شده كه كشورهاي غربي تحت فشار آمريكا سال 2005 تاكيد كردند ايران بايد برنامه غني سازي را تعطيل كند.
روزنامه انگليسي به پيشنهاد ارائه شده در آن سال توسط مذاكره كنندگان ايراني (از جمله محمدجواد ظريف) مي پردازد و مي نويسد: هيئت ايراني نسخه پاورپوينتي را ارائه كرد كه تيم مذاكره كننده اروپايي را شگفت زده كرد. اين نسخه؛ مبنايي براي يك توافق بود. علاوه بر اين منافعي را براي دو طرف پيشنهاد مي داد، هر چند كه هر دو طرف بايد تن به مصالحه مي دادند. به اين ترتيب براي نخستين بار در سالن وزارت خارجه فرانسه كه متعلق به قرن 19 است، اين حس پديد آمد كه راهي براي خروج از بن بست هسته اي ايران و غرب وجود دارد. ايرانيان در ادامه توضيح دادند كه براي دست كشيدن از برنامه هاي توسعه سانتريفيوژها آمادگي ندارند اما در مقابل سطح برنامه هاي غني سازي را در حدودي حفظ مي كنند كه صلح آميز بودن استفاده از آن را تضمين كند. آنها همچنين پيشنهاد دادند كه ايران به پيمان منع اشاعه هسته اي براي هميشه پايبند بماند و آژانس نظارت هاي خود را گسترش دهد.
در ادامه اين گزارش آمده است: ديپلمات هاي اروپايي اجازه نداشتند احساس خود را از اين پيشنهاد روي صورت هايشان به نمايش بگذارند. اما يكي از مقامات به ياد مي آورد كه چيزي كه در آن روز شنيد يك پيشنهاد بسيار جذاب بود. به گفته وي، تيم مذاكره كننده اروپايي درك كرده بود اين يك پيشنهاد معتبر و جامع است كه با معاهده هاي بين المللي نيز هماهنگي دارد. اين ديپلمات مي افزايد در آن زمان اعتماد يك موضوع مورد بحث نبود چرا كه در 18 ماه پيش از آن طرف ايراني را شناخته بوديم و اطمينان داشتيم كه ايرانيان مي توانند تعهدات خود را عملي كنند.
پس از اينكه ايرانيان توضيح در مورد طرح پيشنهادي خود را به پايان رساندند، طرف اروپايي درخواست وقت استراحت كرد تا بتواند اين موضوع را بررسي كند. اما آنها در نهايت به اين نتيجه رسيدند كه پيشنهاد ايران نمي تواند براي مقامات عالي تر در اروپا، پذيرفتني باشد. يكي از شاهدان عيني ماجرا، مشكل را اينگونه توصيف مي كند كه در آن زمان شانس موافقت جورج بوش با اين پيشنهاد اندك بود چرا كه جمهوريخواهان و اسرائيل احتمالا چنين معامله اي را نمي پذيرفتند. بنابراين، تيم مذاكره كننده اروپايي يك ساعت بعد به زحمت و بدون اينكه هيچگونه تعهدي داشته باشد، به ميز مذاكره بازگشت و براي بررسي موضوع در پايتخت هاي اروپايي از طرف ايراني درخواست زمان كرد.
تلگراف مي نويسد: زماني كه سر جان ساورز پيشنهاد ايران را به لندن انتقال داد، اين پيشنهاد به سرعت به دست فراموشي سپرده است. منابعي در وزارت خارجه انگليس مي گويند، توني بلر، وزيرخارجه وقت مي خواست اطمينان حاصل كند كه موضوع بيشتر ادامه پيدا نمي كند. بعدها سر جان نيز به حسين موسويان، مذاكره كننده ايران توضيح داد كه چرا غرب نمي تواند اين پيشنهاد را بپذيرد. او به موسويان گفت كه واشنگتن حتي با فعاليت يك سانتريفيوژ در ايران نيز موافقت نمي كند. بنابراين طرح صلح مذاكره كنندگان ايراني در نطفه خفه شده و اين در حالي بود كه هيات مذاكره كننده اروپايي اعتقاد داشتند اين پيشنهاد عادلانه و مطابق با قوانين بين المللي است. يكي از ديپلمات هاي اروپايي كه در آن زمان در مذاكرات حاضر بود، مي گويد قدرت مانور اروپا در اين زمينه اندك بود.
روزنامه انگليسي در ادامه نوشت: ديپلمات هاي اروپايي در 5 آگوست 2005، با پيشنهاد متقابلي پاي ميز مذاكره با ايران نشستند. آنها از ايران خواستند غير از احداث و فعاليت رآكتورهاي آب سبك و تحقيقاتي، به هيچ وجه عمليات چرخه سوخت را دنبال نكند. به بيان ديگر تمامي عمليات غني سازي و مرتبط با غني سازي بايد در ايران متوقف مي شد. اين به معناي آن بود كه انگليس، فرانسه و آلمان تمامي تعهدهاي خود در مذاكرات به منظور به رسميت شناختن حقوق ايران مطابق با معاهده منع اشاعه هسته اي براي بهره مندي صلح آميز از انرژي هسته اي كه همواره موضوعي براي تضمين هاي عيني بود را زير پا بگذارند. با اين حال بار ديگر در جريان اين مذاكرات، ايران پيشنهادي به سه بزرگ اروپايي ارايه داد كه در آن تضمين هاي عيني براي ماهيت صلح آميز برنامه هاي هسته اي بدهد. اما مذاكره كنندگان اروپايي اين طرح را به عنوان مبنايي براي مذاكره قبول نكردند.
تلگراف در ادامه نوشت: مدتي بعد محمود احمدي نژاد، رئيس جمهور ايران، در سخنراني 17 سپتامبر 2005، در مجمع عمومي سازمان ملل پيشنهاد كرد كه برنامه غني سازي ايران از سوي يك كنسرسيوم بين المللي مديريت شود. كنسرسيومي كه ايران مالكيت آن را با ديگر كشورها شريك مي شود. اما بار ديگر آمريكا و اروپا يك پيشنهاد خوب از سوي ايران را نپذيرفتند. اين موضع غرب موجب شد كه ايران به خوبي درك كند تنها كشور عضو معاهده منع اشاعه هسته اي خواهد بود كه از غني سازي اورانيوم در خاك خود منع مي شود. بنابراين جاي تعجب نبود كه ايرانيان با پيشنهادهاي متقابل غرب مخالفت كنند. در نتيجه ايران برنامه هاي غني سازي خود را از سر گرفت و امروز نيز شاهد عواقب آن هستيم. در همين حال براي اروپا نيز يك فرصت تاريخي براي دستيابي به يك راهكار جامع با ايران درخصوص طيفي از موضوعات، از دست رفت. اما چرا غرب با تضمين هاي عيني ايران موافقت نكرد و در پي تحريم اقتصادي رفت؟ پاسخ اين است كه آمريكا و متحدانش دستور كار ديگري را در نظر دارند و آن تغيير رژيم در ايران است. آنگونه كه از سابقه مذاكره در سال 2005، مي توان نتيجه گرفت، بايد گفت كه ايرانيان در آن زمان براي توافق با غرب آماده بودند اما اين غرب بود كه بارها از پذيرش صلح و معامله با ايران خودداري كرد.

 

به فرموده جناب گوستاو يونگ همه ما ول معطليم! (خبر ويژه)


وبسايت وابسته به طيفي از روزنامه نگاران زنجيره اي مقيم خارج از دعوت كنندگان خاتمي به انتخابات پرسيد مسئله اصلي، برنامه است يا شخص.
سايت خودنويس مي نويسد: اخيرا عده اي از كنشگران سياسي سعي داشته آقاي خاتمي را با نامه نگاري ترغيب به نامزدي كنند. اشكالي هم ندارد اما آيا دوستان فكر مي كنند پانسمان هاي موقتي و استفاده از چسب زخم مي تواند جلوي خون ريزي مهلك را بگيرد؟ خوب تصور بر اين است كه دوستان فراموش نكرده اند كه آقاي خاتمي در اوج اقتدار اصلاح طلبان و در حالي كه مجلس هم در اختيارشان بود نتوانستند جلوي حكم حكومتي را بگيرند و سرانجام مطبوعات چه شد. الان كه اصلاح طلبان در موقعيت ضعيف تري هستند چه ابزاري در اختيار هست تا اين امر تحقق پيدا كند؟ آقاي خاتمي در كدام كلاس خودباوري و مهندسي ذهن ثبت نام كرده است كه امروز از ايشان توقع داريد كه كاري را كه در اوج قدرت نتوانست بكند در 4 سال آينده انجام دهد؟
خودنويس مي افزايد: دوستان آيا فراموش كرده اند چه بر سر مجلس ششم آمد؟ مهندسي انتخابات سال 84 در دوران رياست جمهوري كدام رئيس جمهور انجام شد؟ كدام رئيس جمهوري به غير دموكرات ترين انتخابات تن داد؟ همچنين درصدي از زندانيان امروز در سال هاي حضور آقاي خاتمي در كاخ رياست جمهوري به زندان رفتند، هنوز زندانياني از حادثه 18 تير 1378 در زندان هستند، آقاي خاتمي براي آزادي آنها آن موقع چه كرد كه امروز از وي توقع داريم براي آزادي بقيه همت كند؟ مگر همين آقاي خاتمي شرط آزادي سران جنبش سبز را براي حضور در انتخابات مجلس مطرح نكرد و بعد به دماوند نرفت كه راي دهد؟
وبسايت وابسته به نيك آهنگ كوثر (كاريكاتوريست نشريات زنجيره اي دوره اصلاحات در پايان مي نويسد: گوستاو يونگ روان شناس حرف خوبي مي زند؛ «تجربه بدون تفكر امكان ندارد». آيا دوستان ما به «تجربه خاتمي» به اندازه كافي فكر كرده اند؟ يا صرفا تصور مي كنند تكرار عملي كه نتيجه آن را قبلا ديده اند و انتظار نتيجه ديگر از آن داشتن محتمل است؟... تا وقتي كه نخبگان به جاي برنامه دنبال شخص هستند، در همين دايره اسيريم، تا وقتي كه حضور امثال خاتمي صرفا به خاطر «نه گفتن» به حاكميت مورد اقبال عده اي واقع شود و ايشان بتواند بدون ارائه برنامه، بدون توضيح ظرفيت هاي معطل مانده قانون اساسي و بدون نشان دادن مسير به صحنه برگردند، وقت تلف كردن است.

 


صفحه (10)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10