(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 18 بهمن 1388- شماره 19579
 

اسلام كامل ،آسيب ناپذير است
وقتي گرفتن يك تپه «فتح الفتوح» شد ! ادامه خاطره هشتم؛ جنگ ظفار، حميد حميد و باقي قضايا- 14

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




اسلام كامل ،آسيب ناپذير است

مي خواهند انقلاب اسلامي را از خاصيت
و اثر ضد استكباري بيندازند
تهاجم و شبيخون فرهنگي براي كمك كردن از محتواي نظام است
امروز ملت ما در مقابل خود يك جبهه گسترده اي را ملاحظه مي كند كه با همه توان خود درصدد اين است كه انقلاب اسلامي را از خاصيت و اثر ضد استكباري بيندازد. از اول پيروزي انقلاب، همان جبهه سعي اش اين بود كه نگذارد جمهوري اسلامي كه مولود انقلاب است، پا بگيرد؛ همه تلاش خودشان را كردند كه جمهوري اسلامي را از بنيان نگذارند رشد كند، و البته نتوانستند. اقدام سياسي كردند، محاصره اقتصادي كردند، جنگ تحميلي را هشت سال بر اين ملت تحميل كردند، دشمنان اين ملت را تجهيز كردند، وسوسه هاي دروني را به جان انقلاب و نظام جمهوري اسلامي انداختند، نتوانستند. به اين نتيجه رسيدند كه نظام جمهوري اسلامي را نمي شود ساقط كرد؛ چون مدافع آن، حامي آن، سينه هاي سپركرده مردم مؤمن است؛ ميليون ها انسان مؤمن اين نظام را نگه داشته اند. بحث مسئولين و دولت و بحث اينها نيست. يك وقت يك نظام قائم به چند نفر است و يك عده مرتزقه يك نظامند؛ آن نظام براي استكبار خطري ندارد. يك وقت يك نظام متكي به ايمان هاي مردم است، متكي به دل هاي مردم، به پشتيباني عميق مردم است، اين نظام را نمي شود تكان داد. اين را استكبار فهميده است. همين راهپيمائي ها، همين 22 بهمن امسال شما مردم، اين يك نمايش بسيار باشكوه و پرعظمت بود. پيشرفت هاي علمي، حضور جوان ها در صحنه هاي مختلف، شعارهاي انقلاب كه خوشبختانه زنده تر از پيش شده است - كسي از مسئولين با شرمندگي نسبت به شعارهاي انقلاب مواجه نمي شود؛ افتخار مي كنند به استقلال، به آزادي، به اسلام، به اين قانون اساسي معتبر و پرمغز و پرمعنا - نشان مي دهد كه نظام را نمي شود تكان داد. آنها به اين نتيجه رسيده اند كه بايد از محتواي نظام هرچه مي توانند كم كنند. اين تهاجم فرهنگي كه بنده چند سال قبل گفتم، اين شبيخون فرهنگي كه انسان در بخش هاي مختلف علائم آن را مشاهده مي كرد و امروز هم انسان آن را در بخش هاي مختلفي مي بيند، به اين نيت است؛ با اين قصد است؛ انقلاب را از محتواي خود، از مضمون اسلامي و ديني خود، از روح انقلابي خود تهي كنند و جدا كنند. اين، از همان نقاط حساسي است كه هوشياري مردم را مي طلبد.
دشمنان ميخواهند نظام از محتواي اسلامي و انقلابي خالي باشد
همه بدانند كه امروز دشمنان نظام جمهوري اسلامي از بركندن اين بنيان مستحكم، احساس عجز مي كنند؛ سعي شان اين است كه به وسائل گوناگون، به دست خود كساني كه تو اين انقلاب بودند و هستند، از اين محتوا ذره ذره بكنند. جمهوري اسلامي، اسمش جمهوري اسلامي باشد، اسمش نظام انقلابي باشد، اما از محتواي اسلام، از محتواي انقلاب در آن خبري نباشد. اسم چه ارزشي دارد؟ محتوا لازم است؛ محتوا مهم است. وظيفه من، وظيفه شما اين است كه از محتواي انقلابي، از اصول با ارزش انقلاب دفاع كنيم و نگذاريم اين مباني با ارزش و اين ارزش هاي والا ناديده گرفته بشود؛ اين وظيفه ماست.
اهداف خط تخريب خياباني
در داخل كشور هم عوامل اين عناصر خارجي به كار افتادند و خط تخريب خياباني شروع شد؛ خط تخريب، خط آتش سوزي، اموال عمومي را آتش بزنند، حريم كسب و كار مردم را ناامن كنند، شيشه هاي دكان مردم را بشكنند، اموال بعضي از مغازه ها را به غارت ببرند، امنيت مردم را از جانشان و مالشان سلب كنند؛ امنيت مردم مورد تطاول اينها قرار گرفت. اين ربطي به مردم و طرفداران نامزدها ندارد، اين مال بدخواهان است، مال مزدوران است، مال دست نشاندگان سرويس هاي جاسوسي غربي و صهيونيسم است.
بلواهاي بعد از انتخابات براي اين بود كه
به پشتوانه مردمي انقلاب ضربه بزنند
همه اين بلواهائي كه شما مشاهده كرديد در دوره بعد از انتخابات پيش آمد و پيش آوردند و آنها حمايت كردند، براي همين بود كه شايد بتوانند پشتوانه مردمي انقلاب را ضربه بزنند و از انقلاب بگيرند. بنده عرض كردم نشانه اعتماد مردم به اين نظام، حضور چهل ميليوني در انتخابات بود. حالا در راديوهاي بيگانه و متأسفانه بعضي هم در داخل همنواي با آنها، هي اصرار و تكرار كه بله، اعتماد مردم از نظام سلب شده! اين، جواب آن حرف است. آنجا ما گفتيم ايني كه هشتاد و پنج درصد مردم مي آيند رأي مي دهند، چهل ميليون پاي صندوقها مي آيند، به هر كسي كه رأي مي دهند، خود آمدن پاي صندوق، نشانه ي اعتماد مردم به نظام است - كه حقيقت قضيه هم همين است - اينها براي اينكه اين حرف را دروغ از آب در بياورند، مكرر در مكرر تبليغات كردند كه اعتماد مردم از دست رفته؛ چه كار كنيم؟ حالا بعضي در لباس دلسوزي گفتند چه كار كنيم كه اعتماد برگردد! مردم به نظام اعتماد دارند، نظام هم به مردم اعتماد دارد.
ج) اهداف جزئي
اهداف جزئي تر دشمن در كلام رهبري عبارتند از:
هدف دشمن بي اعتقادي به مبارزه، نااميدي نسبت به پيروزي، دنياطلبي 15/2/1372
خيلي از مسلمان در دنيا هستند كه با امريكا و دشمنان اسلام مبارزه نمي كنند. خيلي ملت ها هستندكه قرآن هم مي خوانند، نماز هم مي خوانند، عبادت هم مي كنند، اما با دشمن اسلام مبارزه نمي كنند كه هيچ، با آنها دوستي هم مي كنند! اگر دشمن بتواند ملت ما را به ملتي كه اعتقادي به مبارزه ندارد، اميدي به پيروزي ندارد، زهدي نسبت به جلوه هاي شهواني و مادي ندارد تبديل كند، پيروز شده است. اينجاست كه مبارزه فرهنگي، مبارزه اي مي شود واجب تر از واجب. الان دارند اين كار را مي كنند.
هدف تهاجم فرهنگي اين است كه ذهن مردم را از مبارزه نااميد كند 15/2/1372
هدف تهاجم فرهنگي دشمن اين است كه ذهن مردم را عوض كند؛ از راه اسلام منصرف كند، و از مبارزه نااميد كند. آن آقايي كه خودش - به حسب آنچه كه ما داريم مي بينيم - خسرالدنيا و الاخره است، بر مي دارد مي نويسد كه «ملت ايران خسر الدنيا و الاخره شده اند»! مي نويسند، و چاپ هم مي كنند كه «مسلمانهاي عالم و از جمله ملت ايران، خسر الدنيا والاخره شدند.» چرا؟ «چون با امريكا جنگيدند»! مقصودش اين است! ... نسبت به مردم اين حرفها را مي زنند، و پخش هم مي كنند. براي چي پخش مي كنند؟ براي اينكه مردم رامتزلزل كنند. براي اينكه ايمان مردم را عوض كنند.
دشمن مي خواهد اسلام، ناقص پياده شود 26/2/1375
كساني هم كه گاهي اوقات نسبت به بعضي از كارهاي ديني و شعارهاي اسلامي، اعتراض دارند و ن ق مي زنند كه «آقا؛ شما هم ديگر شورش را درآورديد! دايم راجع به ارزشهاي اسلامي مي گوييد!« فلان شعار ديگر چيست و فلان كار ديگر كدام است؟! كساني هستند كه در واقع حرف دشمن را تكرار مي كنند. دشمن مايل نيست كه اسلام به طور كامل پياده شود. چون اگر اسلام به طور كامل پياده شد، آسيب ناپذير مي گردد. حال، براي اينكه آسيب پذير شود، بايد چه كار كنند؟ بايد ناقصش كنند. بايد يك گوشه اش را نگذارند عمل شود. مثلاً نسبت به «لايحه قصاص» و «قانون مجازات»، جنجال آفريني كنند.
سه نقطه حساسيت دشمن در تبليغات عليه ملت ايران
12/10/1376
من چندي پيش هم در صحبتي گفتم در واقع دشمنان ما با نقاطي كه در تبليغاتشان برجسته مي كنند، نوعي خدمت به طراحان و گردانندگان نظام جمهوري اسلامي مي كنند! آن خدمت اين است كه مشت خود را باز مي كنند؛ نشان مي دهند كه بر روي چه چيزهايي حساسيت دارند؛ امروز اگر من بخواهم به صورت خلاصه عرض بكنم كه اينها بر روي چه چيزهايي حساسيت دارند، بايد عرض بكنم در درجه اول، اين سه چيز است: يكي اختلاف. اصرار دارند وانمود كنند كه در نظام جمهوري اسلامي، اختلاف هست. يك وقت مي گويند: اختلاف بين مسؤولين، يك وقت مي گويند: اختلاف بين دست اندركاران نظام - در دايره يي وسيع تر - يك وقت مي گويند: اختلاف بين مردم و مسؤولين، يك وقت مي گويند: اختلاف بين مردم! سعي
مي كنند اين طور وانمود كنند كه اختلاف هست.
... مسأله ي دوم، گرايش به غرب، يا گرايش به امريكاست. مرتب سعي مي كنند كه اين را هم القا كنند؛ كه بله، در ايران يك جناح - گاهي مي گويند يك جناح، گاهي مي گويند كسي، گاهي مي گويند مجموعه اي، گاهي مي گويند مردم، گاهي مي گويند دولتيها - دلشان مي خواهد كه به غرب، گرايش پيدا كنند؛ طرف غرب - طرف امريكا - بروند و آشتي كنند!
دلشان خوش است به اين كه اين را تبليغ كنند؛ چون اگر مي توانستند يك چنين كاري را انجام بدهند، البته مي كردند؛ حالا كه نتوانستند و مي بينند كه نظام جمهوري اسلامي، جهتگيري منطقي و عقلايي و مستدل خود را به طور مستحكمي حفظ كرده است، مصلحت خودشان مي دانند كه اينها را تبليغ كنند؛ مي گويند: فلان كس به امريكا گرايش دارد، فلان كس به غرب گرايش دارد، فلان كس حركت چنين مي كند و با ديگران مخالف است! براي اين كه شايد بتوانند در داخل، دلهايي را متزلزل كنند، شايد بتوانند در بين مردم، اختلاف بيندازند، شايد بتوانند دوستان را در دنيا متزلزل كنند! اين هم يك نقطه ديگر است كه روي اين، بسيار مانور و حركت مي كنند.
نقطه سوم هم بي اعتقادي مردم، به اسلام و نظام و ايمان اسلامي است؛ اين را هم به شدت تبليغ مي كنند. خوب، در داخل كشور جوانهاي ما، دانشجويان ما، همين دانشگاه تهران ما، همين مسجد دانشگاه، شاهد عبادت و راز و نياز و نماز جماعت و اعتكاف و روزه داري برجسته ترين جوانان اين مملكت است. بهترين جوانان هر كشور، جوانهايي هستند كه صاحب فكر و با انديشه باشند؛ قاعدتاً و غالباً در ميان دانشجويان، اين طور كساني به صورت وافر پيدا مي شوند؛ البته در بين غيردانشجويان هم اين طور جوانهاي خوب هستند. ولي در زمان قديم - زمان ماها كه جوان بوديم - در ميان دانشجويان، در دانشگاه تهران و بعضي دانشگاههاي ديگر، و در همه ايران، شايد هزار نفر اعتكاف نمي كردند! در قم كه مركز دين و عبادت بود، شايد چند صدنفر طلبه اعتكاف مي كردند. معمول نبود؛ مردم دور بودند.
عزيزان من، من اين را همين جا بگويم كه دستهايي - تبليغات دروغين و گاهي احمقانه، گاهي خبيثانه - مي خواهند اين طور وانمود كنند كه مردم در سابق، از حالا ديندارتر و با اخلاقتر بودند! اين، دروغ است. سابق يعني چه وقت؟ يعني دويست سال قبل؟ بله، ممكن است؛ البته آن را هم ما چيزهايي شنيده ايم، نديده ايم.

 



وقتي گرفتن يك تپه «فتح الفتوح» شد ! ادامه خاطره هشتم؛ جنگ ظفار، حميد حميد و باقي قضايا- 14

روزهاي گمشده- خاطرات احمد اللهياري
اوج گرفتن اين گونه تبليغات كهگاه موجب مي شد تا دولت ايران، به عنوان پرقدرت ترين كشور منطقه خليج فارس و درياي عمان و ژاندارم رسمي خليج فارس مجبور مي شد تا در يك برنامه هاي تاكتيكي و با هدف فريب افكار عمومي مردم جهان اعلام نمايد كه از ظفار خارج خواهد شد و تصميم درباره نحوه اداره اين سرزمين را به مردمش خواهد سپرد. از جمله در شرايطي كه هر روز روزنامه هاي داخلي ايران و برخي جرايد مزدور كشورهاي خارجي در يك سلسله برنامه جنگ رواني خبر از شكست نيروهاي ظفار و كشف انبارهاي مهمات آنان مي دادند. دولت ايران زير فشار افكار عمومي و به نقل از خبرگزاري ها خبر از خروج نيروهاي نظامي ايران از سرزمين عمان داد.
ذكر اين نكته ضروري است كه از اواخر دهه 1340 به بعد، روزنامه ها و مجلات و ديگر رسانه هاي ديداري و شنيداري مانند راديو، تلويزيون براي اينكه گرفتار شكايت و دادن غرامت به يك خبرگزاري خاص - كه از قولش خبري دروغ را انتشار داده بودند - نشوند، منبع خبرهاي دلخواه ولي كذب و نادرست خود را «خبرگزاري ها» اعلام مي كردند و به اين ترتيب به خبر دلخواه ولي كذب خود، اهميت بيشتري مي دادند و هم از شكايت آن خبرگزاري كه مجبور بودند نام آن را به عنوان منبع خبري خود، ذكر كنند، در امان و مصون بمانند.
در اين خبر چنين آمده بود:
«وزير مشاور در امور خارجي عمان در يك جلسه با حضور خبرنگاران و ديپلمات هاي خارجي، گفت كه نيروهاي نظامي ايران، برنامه هاي حمايت از سلطان نشين عمان در قبال خرابكاران جنوب را تكميل كرده و اين كشور را را ترك مي كنند. »
وي افزود:
«نيروهاي ايران. . . بنابه تقاضاي سلطان مسقط عمان به اين كشور اعزام شده بودند، . . . تحت فرماندهي عمان همراه با نيروهاي اين كشور كار خود را به بهترين نحوه انجام دادند. »
اين مقام اظهار داشت:
«كليه مواضعي كه در گذشته در ايالت ظفار، تحت كنترل نيروهاي ايران بود، اكنون به واحدهاي ارتش عمان تحويل داده شد. نيروهاي ايراني كه به تقاضاي عمان به اين كشور اعزام شده بودند، اكنون به ايران بازمي گردند. »(1)
اما ارتش شاهنشاهي ايران نه تنها ظفار را تخليه نكرد، بلكه با تحميل يك جنگ تمام عيار به مبارزان ظفار و با بهره گيري از انواع ادوات و تجهيزات مدرن و پيشرفته نظامي - كه پيشرفته ترين سلاح آنان موشك هاي سام 7 و آرپي جي بود، اين مبارزان را زير آتش پرحجم خود گرفت و گرفتن يك تپه را - كه حداكثر نفرات مستقر در آن به صد نفر هم نمي رسيد - را فتح الفتوح مي ناميد و پيرامون آن بيانيه هاي ويژه انتشار مي داد. از جمله حدود يك سال پس از انتشار مصاحبه ديپلمات عماني پيرامون خروج نيروهاي نظامي ايران، ارتش شاهنشاهي، خبر از عمليات گسترده نظامي در عمان و فتح تپه شماره 587 داد. در اين اعلاميه چنين آمده بود:
«قواي ايران كه در ايالت ظفار عمان عليه شورشيان مي جنگند، ديروز ارتباط يك مركز تجمع شورشي را با بندر «خرفات» در نزديكي مرز يمن جنوبي قطع كرد. »
ارتش شاهنشاهي ايران ديروز رسماً اعلام كرد كه:
«ساعت 8 بامداد ديروز، نيروهاي ارتش شاهنشاهي ايران با پشتيباني نيروهاي هوايي و دريايي شاهنشاهي و نيروي هوايي سلطان عمان تپه ي 587 در شابوت را به تصرف درآوردند. »
اين موضع مهم كه در نه كيلومتري غرب بندر «رخيوط» واقع شده، ارتباط و كنترل حركات دشمن را بين بندر «خرفات» - كه محل تخليه تداركات و سلاح هاي پشتيباني است و «شرشيتي» كه يكي از مراكز اصلي تجمع شورشيان است، تأمين مي كرد.
ارتش شاهنشاهي ايران با تصرف اين موضع ارتباط شورشيان را بين بندر «خرفات» و غارهاي منطقه «شترشيتي» و «شازيبي» را قطع كرده و تلفات سنگيني به دشمن وارد آورده و تعداد زيادي از شورشيان را وادار به تسليم كرده است. واحدهاي ارتش شاهنشاهي ايران هم اكنون با پشتيباني آتش توپخانه مشغول پاك كردن منطقه از عناصر باقيمانده هستند.
ارتش شاهنشاهي در اين عمليات سه شهيد و سه مجروح داشته است كه حال مجروحان رضايتبخش است. . . » (2)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1-روزنامه كيهان مورخه 20 / 7 / .1353
2- روزنامه كيهان مورخه 26 / 7 / 1354 ص 3.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14