(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 29 بهمن 1388- شماره 19585
 

بلور تربيت و ضربه هاي مخرب مدرنيته نيم نگاهي به نقش تربيتي فرزندان در جامعه امروز



بلور تربيت و ضربه هاي مخرب مدرنيته نيم نگاهي به نقش تربيتي فرزندان در جامعه امروز

حسن آقايي
دوربين و ضبط سرصحنه فريم فريم لوكيشن گفت وگوها، رفتارها، مهرباني ها، فريادها، تشويق ها و تحقيرها و... آن آرامش روان پرور و حرف هاي دلپذير و صميمانه توسط كسي در لحظه ها و ماه ها و سال ها سريال مي شود كه نه دوربين واقعي و يا از نوع ديجيتال و اتومات در كار است و نه فيلمبردارش مي تواند درست راه رود و نه سواد كلاسيك دارد و نه سال ها عمر كرده است. تمام لحظه ها، ساعات، ماه به ماه و...را اين كودك 3-2 ساله خانواده است كه هر آنچه در صحن خانه (چارديواري) مسكوني بين پدر و مادر و يا ساير افراد خانواده مي ديده، در لوح روح و شفافيت ذهنش تصويربرداري كرده است. اكران خانوادگي و اجتماعي اين تصاوير نه تنها سال هاي سال در مخيله آن كودك و ديگر كودكان ديروزي و نوجوان و جوان امروزي مي ماند كه بازخورد آن در زندگي مستقل و روابط اجتماعي اش منعكس خواهد شد و گوياي چگونگي تربيت و فرهنگ خانوادگي اش است. اگر تصاوير تلخ باشد اعضاي خانواده مي گويند: كات! كات! و چنانچه شيرين باشد: دوباره! دوباره!...
تربيت و پرورش تخيل، روان و شخصيت كودك در خانواده و محيط هايي به طور طبيعي بارور مي شود كه نخست پدر و مادر هنرمندانه اين مسئوليت را در اولويت هركار و برنامه ديگر زندگي قرار دهند. شادابي محيط، آرامش، صميميت و اعتماد به نفس از جمله اركان پردازش تربيت و آينده روشن هر فرزند از نظر علم روان شناسي است اما تنها والدين نيستند كه مي بايد همواره مراقب سلامت روحي و رفتاري فرزندان خود باشند بلكه دستگاه هاي آموزشي و ارگان هاي فرهنگي، پرورشي و تربيتي نيز در پروراندن روحيه اعتماد به نفس و سالمسازي تربيت اصيل كودكان، نوجوانان و جوانان مسئوليت دارند و سهيم هستند.
در يكي از مناطق معروف بورس انواع پوشاك خردسال و بزرگسال شهرمان انبوه خانواده ها در پياده روها به طور گروهي و برخي با فرزندان خود، آرام و با تأني ويترين مغازه ها را تماشا مي كنند، مي ايستند، عبور مي كنند و فروشگاه ديگر را سر مي زنند. بعضي وارد فروشگاه مي شوند. عده اي به پاساژها مي روند. قيمت لباس مورد نظرشان را مي پرسند و در اين فكرند كه آيا موفق به انتخاب و چك و چانه قيمت و خريد پوشاك بشوند يا نه. مشكل گفت و گو با خانواده اي در اين جمعيت، دور از انتظار نيست. آنان فرصت مناسب خريد كردن كه ضمنا موجب شادماني هر كس است را نمي خواهند با چند دقيقه گفت وگو از دست بدهند. بهرحال با يك خانواده چهارنفره و كودكي كه هرازگاه بين آغوش مادر و پدر جابه جا مي شود، سؤالم را مطرح مي كنم... دو خانم همراه هنگام شروع پرسش و پاسخ از آنان جدا مي شوند و در حاشيه پياده رو منتظر مي مانند.
انتقال تربيت مادر به كودك
موقعي كه از «خانم كرمي» همسر «محمود» كه فرزند خردسالشان را بغل كرده است مي پرسم: براي تربيت فرزند چه معيارهايي دارد و آيا شيوه تربيت دوران كودكي خود را عينا براي كودك خود اعمال مي كند يا نه؟ مي گويد: نوع و روش تربيت كودكي اش در خانواده خود را صددرصد براي تربيت كودكش اعمال مي كند. از او نحوه تربيت را سؤال مي كنم. درباره شرايط و روش تربيت همچنين عقيده دارد كه كودك در فضاي آرامش خانوادگي ضمن فراگيري آموزش و تربيت، مي بايد اين فرصت برايش فراهم آيد كه ذهنش فعال شود چون وسايل بازي و سرگرمي هاي مناسب، براي تكاپوي فكري كودك مؤثرند.
از اين مادر سؤال مي كنم در شرايط كنوني كه بسياري از پدران و مادران در بيرون از خانه مشغول كار اداري هستند و ناچار در غياب خود كودك شان را به نزديكان مي سپارند، به نظر شما نحوه تربيت و پردازش فكري بچه ها دچار چندگانگي تربيتي نمي شود؟ مي گويد: «آن شخص كه از كودك مواظبت و او را نگهداري مي كند حتما بايد فكر و برخوردش با بچه مثل روش و رفتار پدر و مادر كودك باشد وكلا رسم تربيت درست را بداند.اگر آن شخص چنين عمل نكند خانواده نبايد بچه شان را براي نگهداري به او بسپارند.»
همسر اين خانم به نام «محمود» در مورد چگونگي تربيت كودك، بر اين باور است كه رفتار دوستانه پدر و مادر در محيط خانواده شيوه مناسب تربيت و پرورش فرزند است و در مقابل، حرمتمداري بچه ها نسبت به والدين يك وظيفه است. گفته او در خصوص نوع تربيت درست و پروراندن ادراك كودكان حاكي از آن است كه در درجه اول پدر و مادر با فرزند خود رفيق شفيق باشند و همچنان تاكيد دارد كه با رشد عقلي فرزند، حرمت گذاشتن او به پدر و مادر كاملا در هر شرايط رعايت شود.
اين پدر ضمن اين كه فرزندسالاري را برنمي تابد همچنين بر اين عقيده است كه چنانچه بچه ها در هر شرايط سني در فضاي خانوادگي احساس دوست بودن با پدر و مادر را داشته باشند، در اين صورت در محيط مدرسه و جامعه هم به نوعي احساس خوب و اعتماد به نفس خواهند داشت.»
مشغله هاي پدر و مادر
و مسئله چندبعدي تربيت
«پيش از تربيت و مراقبت هاي مناسب پرورش ذهني و روحي فرزندان پدر و مادر بايد خلق و خوي و عمل درخور در محيط خانواده داشته باشند زيرا چگونگي برخورد و رفتارهاي والدين الگوي عادت و پرورش فرزندان از دوران كودكي مي شود.»
«سعيد ملكيان» شاغل در امداد خودرو، با اين نگاه به اسلوب تربيت و بازخورد آن، پيرامون موضوع اشتغالات معيشتي والدين و تأثير تربيتي سپردن كودكان به نزديكان و يا آشنايان مي گويد: «مشغله هاي پدر و مادر و به ناچار سپردن كودكان به افراد فاميل مي تواند باعث چندبعدي شدن تربيت كودك از نظر روحي و رفتاري شود، چون كه در غياب چند ساعت و احتمالا هر روز كاري، بچه از هر فرد نگهدارنده اش يك نوع رفتار و برخورد ياد مي گيرد كه ممكن است با اصول تربيت خانوادگيش سازگار نباشد.» او بردن بچه ها به مهد كودك را خوب مي داند اما مي افزايد: «متأسفانه هزينه مهدهاي كودك زياد است. هر كس وسعش نمي رسد كودك خود را به اين مكان ها بسپارد.»
بازي هاي كامپيوتري و بار منفي بر ذهن كودك
اين پدر جوان همچنين بازي هاي كامپيوتري توسط بچه ها و نوجوان ها را مغاير عرف پسنديده تعليم و تربيت فكري متعارف مي داند. به گفته او كاركرد اين قبيل وسايل روي ذهن و روحيه بچه ها تأثير منفي مي گذارد. وي همچنين با رد تماشاي ماهواره، كارتن هاي تلويزيوني را جالب و آموزنده براي كودكان نمي داند. در مقابل، آشنايي و عادت دادن فرزندان از سال هاي اوليه سني به كتاب، نقاشي و كارهاي دستي و مضاف به ثبات مادران خانه دار را مورد تأكيد قرار مي دهد.
تربيت بايد ريشه ديني داشته باشد
«فرهنگ تربيت فرزندان عوض شده است. گلي به جمال قديمي ها كه همه جور حرمتمداري بين خانواده و جامعه را رعايت مي كردند.»
اين مطلع صحبت «فرماني» كارمند بازنشسته است كه دو فرزند پسر و دخترش داراي تحصيلات عالي هستند، وي مي گويد آنها را طوري تربيت كرده كه احساس خوب و رضايتمندي دارد اگر چه دوري زياد محل كار آنان در عسلويه را مطرح مي كند. وي با اشاره به اين كه چگونگي تربيت بچه ها به موقعيت كانون خانوادگي بستگي دارد، مي گويد: «پدر و مادر بايد اعتماد به نفس فرزندان را تقويت كنند و تربيت بچه ها در خانواده بايد ريشه ديني داشته باشد. من نوعي اگر نمي توانم بچه ها و خانواده ام را آن طور كه گفته شد مراقبت كنم، به اين برمي گردد كه مي بينيم خيلي از پدرها و مادرها درگير كار و كمبودهاي زندگي شان هستند و نمي توانند يا فرصت ندارند توازني بين خواست ها و ثبات فكري ايجاد كنند درحالي كه لازمه تحقق هدايت خانواده، اقتصاد مناسب، اعتماد به نفس و آرامش فكري در جهت تقويت و انتقال اين موارد به بچه ها است.»
اين شهروند درخصوص نقش كاربرد بازي هاي كامپيوتري و ساير وسايل تكنولوژي در تربيت كودكان و نوجوانان، بر اين نظر است كه همه اين قبيل وسايل بايد در يك كانال و راهبرد درست هدايت شوند، در غير اين صورت، اعتقاد دارند بچه ها، نوجوان ها و جوان ها از طريق كاربردهاي كامپيوتري، تربيت مناسب فرهنگي و ارتباط تنگاتنگ شان با خانواده كمرنگ شود. وي مي گويد: «سفره غذا آماده مي شود اما بچه ها در اتاق ديگر سرگرم بازي با كامپيوتر و يا گوش دادن به موسيقي و درحال و هواي خودشان هستند. آنگاه كه گرسنه مي شوند مي آيند غذاشان را صرف مي كنند و دوباره به اتاق خودشان مي روند و هيچ هم به ديگر افراد خانواده اهميت حضور نمي دهند. تلويزيون هم مباحث آموزشي و تربيتي تأثيرگذار بر روند تربيتي متعارف كم دارد و يك سري برنامه ها هم وارداتي است.»
از اين پدر سؤال مي كنم: «چنين فرزنداني ولو اندك به كجا مي روند؟» مي گويد: «شما بگوييد...؟!»
تنهايي بچه ها و مشكل تربيت
موريانه هاي نابودگر تربيت با نفوذ در فضاهاي خالي از مهر و سرشار از آشفتگي و غفلت هاي پدر و مادر از همان اوايل تولد كودك و به مرور سقف ايمني سلامت روحي و ذهني او را سست و آسيب پذير مي كنند. اما همه حل مسئله ضرورت تربيت فرزند متوجه كانون خانواده نيست. دستگاه هاي آموزشي و فرهنگي سالم پروري روان و اعتماد به نفس نونهالان مي بايد با هدايتگري مستمر و زمينه سازي مناسب، شيوه هاي شكل گيري انديشه، خودباوري و امنيت تربيت كودكان، نوجوانان و جوانان را در رأس اهداف و برنامه هاي فردي، خانوادگي و اجتماعي قرار دهند.
در گفت وگو با «دكتر باقر غباري» دانشيار دانشگاه تهران، وي روش هاي چگونگي تربيت از دوران كودكي تا جواني، عوامل ريزش هاي سلامت روان و ذهن تا گام نهادن به لبه پرتگاه هاي برآمده از سرسري گرفتن تربيت صحيح، مسئله اشتغال زوجين در كار بيرون از خانه، آشفتگي و ناسازكاري هاي مخرب پدر و مادر در محيط خانوادگي و همچنين نوع برخورد نامناسب و گاها در برخي از مراكز آموزشي- و نيز گزندهاي مغاير اصول تربيتي اصيل ناشي از فرهنگ هاي وارداتي را مطرح مي كند. رئوس محور سؤالاتم از او شامل شيوه هاي درست تربيت فرزندان، عوامل بروز آسيب هاي عاطفي در كانون خانواده، نقش مشغله هاي پدر و مادر در خارج از خانه و فرهنگ وارداتي در اشكال گوناگون تربيتي است.»
بخش نخست پاسخ هاي وي مرتبط با خانواده است و اين كه يكي از موارد مزبور شايان ذكر برمي گردد به اين كه پدر و مادرها از جهت فيزيكي و عاطفي چقدر با بچه ها نزديك هستند. اصولا يكي از مشكلات، تنها بودن بچه ها در خانه است كه آنان ناچار براي رفع تنهايي شان روي به بازي هاي كامپيوتري و يا وسايل ديگر مي آورند.در حالي كه اگر پدر و مادر در دسترس باشند. راحت مي توانند فرزندان خود را تربيت كنند و به نيازهاي عاطفي، فيزيكي و فيزيولوژي آن ها پاسخ دهند. مشكل بسياري از بچه ها از آنجا ناشي مي شود كه والدين به خاطر اشتغال يا عدم ثبات عاطفي خودشان دچار تنش هستند. لذا اين وضعيت سبب آسيب ديدن بچه ها مي شود. از سوي ديگر يكي از مسايل عاطفي و فيزيكي مخصوصا اشتغال مادر در خارج از منزل است كه براي تربيت بچه ها مشكل ساز مي شود، چرا كه وي به دليل اشتغال در خارج از منزل، كودك خود را هر روز نزد يك نفر مثلا مادربزرگ، عمه يا خاله و... مي گذارد كه از فرزندش مراقبت مي كند. در چنين شرايطي تعدد مراقبت سبب آن مي شوند كه شخصيت و نوع تربيت كودك تحت تاثير نوع مراقبت فرد نگهدارنده قرار گيرد. وي تاكيد مي كند: «موقعي كه شيوه تربيتي و مراقبتي يكي نباشد و بچه ها به لحاظ تعدد افراد هر روز با يك نفر هستند، تربيت شان آسيب پذير مي شود. به عبارت ديگر پدر و يا مادر در روش تربيت فرزندشان يك ساز مي زنند و ديگران ساز ديگري.» وي مي گويد: «اين نحوه مراقبت و تربيت بيشتر در سنين اوليه و زمان تولد تا پنج سالگي آسيب ساز تربيت كودك مي شود و سال ها بعد اين مشكل، سخت تر مي شود. كودك در فاصله سنين مذكور دنياي اطراف خود را از منظر ديگري نگاه مي كند، روان شناسي بچه در دو- سه سالگي نشان مي دهد كه او اعتمادش از پدر و مادر كم و در بزرگسالي دچار عدم اعتماد نسبت به دنيا مي شود.»
نوع تربيت كودكان و نوجوانان نه تنها سرنوشت عمر و زندگي آنان و خانواده ها را رقم مي زند، كه چگونگي رفتارهاي مثبت و بازخوردهاي كردارهاي منفي لايه هاي جامعه را متاثر مي كند. تربيت به عبارت ديگر خوشه يك ميوه اي نيست. اين، هم در ساخت و پرداخت و هم در فرايند تربيت مستتر و ساري است. والدين در هر قشر از اقشار جامعه انتظار دارند كودك شان همواره فردي سالم از نظر روحي و فكري، داراي شخصيت معتبر، بانشاط و ايمان و موجب سربلندي خانواده و جامعه باشد. جواني شود قابل اعتبار و شايسته براي كشور. كارشناسان معتقدند جداي زحمات بزرگ كردن بچه از كودكي به نوجواني و از جواني به استقلال شخصي براي برآورد شدن آن انتظار و خواست، پيش از هر آن دستش گرفته شود و به اصطلاح پا به پايش رفت، نياز به مهر و عطوفت- نه به حد افراط- دارد. او بايد در محيط خانواده آرام و تهي از هر نوع هيجان و تنش مخل آرامش روان و شعور رشد كند. نظم و اخلاق- نيك و همزيستي مسالمت آميز، همانند نردباني است كه بايد براي بالا رفتن از آن با دقت پاي گذاشت. سهل انگاري، غرق شدن در كار و ساخت و عرضه هر نوع توليد و افسردگي از مشغله ها آفت انتظار كودك پروري و پروراندن روحيه و اعتماد به نفس نوجوان است. والدين بايد همچون ميزان الحراره همواره نبض فرزند خود را در دست عقل داشته باشند.
«دكتر غباري» در ادامه گفت وگو ضمن آن كه همچنان از خانواده به عنوان يك كانون تربيتي نام مي برد، مي افزايد: «تمام گناه گردن خانواده نيست.» وي به چگونگي برخوردها در محيط آموزشي با بچه ها اشاره دارد و مي گويد: «در مدرسه هم امكان ناهنجاري وجود دارد. مثلا مربي يا معلم با تنبيه به ناهنجاري دانش آموز دامن مي زند. همچنين احتمال دارد دوستان ناباب در مدرسه و بيرون از آن در سلامت تربيت او تاثيرگذار باشند، لذا اولياي مربوطه در هر حال از مراقبت فرزند خود غافل نباشند.»
عوامل منفي خانوادگي
در بروز مشكلات نوجوانان
وي ادامه صحبت خود را معطوف به علل بروز مشكلات نوجوان ها در حوزه تربيت متعارف شايسته و طرح نكات ظريف تاثيرگذار بر سلامت در محيط خانواده مي كند، از جمله اين كه كمبود دوستي و افسردگي يكي از والدين و يا از هم پاشيدگي شيرازه زندگي مشترك پدر و مادر را مطرح مي كند. به گفته او نوجوانان دو مشكل دارند. نخست اين كه از آنان بعضا خوب مواظبت نمي شود و نيازهاشان برآورده نشده است. به آن ها محبت نكرده اند، يا خانواده پريشان حال بوده و مشاجره داشته و يا پدر و مادر دچار افسردگي و بيماري رواني بوده اند. مورد ديگر مشكل، كشيده شدن آسيب و خلاء تربيت و محبت نوجوانان به دوره جواني يا اين كه در حقيقت خودشان در نوجواني شاهد جدايي پدر و مادر بوده اند و از آنجا كه كسي نبوده است اين خلأ را پر كند يا كسي دامن به اين جاي خالي پدر و مادر زده است، جوان از سرغفلت دچار اعتياد مي شود.»
«دكتر غباري» دانشيار دانشگاه تهران، در بخش پاياني صحبت هاي خود به موضوعات حساس و مهم تر به لحاظ لزوم توجه ويژه در پروسه ايمني تربيت و خنثي سازي آسيب هاي فرهنگي و مباني بالندگي ارزش مداري در جامعه اشاراتي مي كند. وي پيرامون مباحث فرهنگي تاكيد بر اين موضوع دارد كه تنش هاي فرهنگي در كشور در بافت جامعه از جمله تهاجم فرهنگي و يا به صور مختلف به عنوان ارزش ها به كودك و نوجوان عرضه مي شود و آن ها را در زندگي سرگردان مي كنند. دريافت و تحميل اين گونه پديده ها به نام ارزش از طريق فيلم ها و يا ماهواره مي تواند با ارزش هاي اصيل در تعارض باشند. در اين ارتباط مي توان اشاره كرد نوجوان كه به مسجد مي رود شايد بعد به خانه ديگري مثلا دايي خود برود كه ماهواره وجود دارد. در چنين وضع، پدر و مادر بايد فرزند خود را در برابر ميكروب و تهاجم هاي فرهنگي مصونيت سازي كنند. همچنين ارگان ها در اين شرايط وظيفه شان آموزش چگونگي واكسينه كردن بچه ها از تهاجم فرهنگي است. ارگان هاي ذيربط فرهنگي بايد در چگونه مصون سازي خانواده ها در جهت تربيت اصيل و حفظ سلامت روحي و ذهني فرزندان كمك كنند.
گزارش

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14