(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 23 اسفند 1388- شماره 19604
 

بيا تا قدر يكديگر بدانيم نگاهي به سنت صله ارحام در ايام نوروز



بيا تا قدر يكديگر بدانيم نگاهي به سنت صله ارحام در ايام نوروز

حسن آقايي
راه غفلت را از بس پاي تكرار ساييده به نظرش سخت و جان كاست. حس مي كند كوي و خيابان تهي از هر صد است، لختي به حال خود غوطه مي زند، لرزشي ناشناخت درونش را آوار مي كند و تنگناي دل در بي خبري از دوست و خويش راه به سويي آرام بخش نمي برد. او خسته از كار نيست.
دل خسته بي همتي و يا احتمالاً ذيق وقت ديدار خويش و قوم است پس از يك سال و برخي بيش.. . حس رفت و ديد و پيوستن به شادماني خويشاوندان در اولين فرصت سرتكان مي دهد و مي گويد: نه!
در اولين روز تعطيلي دست اهل و عيال را مي گيرم و از بزرگترها كه بعضي خانه نشين هستند شروع مي كنيم...
صحبت يار عزيز حاصل دور بقاست.
يكدم ديدار دوست هر دو جهانش بهاست
انسان بدون ديد و بازديد فاميل و دوست و آشناياني كه همچون خويشانند، طعم زندگي و لطف ارتباط صميمانه را نمي چشد. يك سؤال ساده: پس از گذشت يك سال، چند بار و يا چند ساعت با عمو، خاله، دايي، مادربزرگ و پدربزرگ ديدار داشتيد؟ و يا دوست خوبي كه طي همين مدت هر چند وقت يكبار با تلفن حال و احوالپرسي مي كرد و بعد اين گلايه كه چرا سري به ما نمي زنيد و حتي طوري شديد كه تلفن هم نمي زنيد؟...
راستي همه ما تا چه حد صله رحم را به جا مي آوريم؟
كاهش مشغله ها
شكوفايي رفت وآمدها
راحت، با نشاط و با صداي رسا نظرات خود را در زمينه ضرورت تجلي انساني در پيوستگي صله رحم خويشاوندان و آشنايان مطرح مي كند و كاهش ديدارها و سال به سال شدن را برنمي تابد و علت را ماشيني شدن و مشغله هاي زيادزندگي مي خواند.
«سيداسدالله حسيني» با بيان اينكه ديدوبازديد شادمانه بين اقوام بهترين كار در استحكام روابط و لذت روحي است كه انسان بايد انجام دهد و از حال و وضع فاميل و دوستان اطلاع داشته باشد، ليكن تأسف خود را از كم شدن روابط في مابين، پنهان نمي كند. او مي گويد: متأسفانه در اين زمانه ديد و بازديدها مثل سال هاي گذشته نيست. زندگي ماشيني و همه به نوعي درگير شده اند چه پولدار، چه بي پول يا كم پول.
شخصاً از كم شدن روابط ميان برخي خويشاوندان و دوستان راضي نيستم.
وي همچنين بر اين عقيده است كه كاسته شدن مشغله هاي زندگي فرصت يافتن براي رفت وآمدها و شكوفايي محبت دلهاست.
وي در اين باره اما مي افزايد: «مي بايد محيط اجتماعي نيز طوري باشد كه ناراحتي و مشغلات مخل فكر و روان انسان نشوند تا بتوان مجال براي ديدار و رفت و آمد پيوسته و مناسب ايجاد شود. «به گفته اين مغازه دار، سابقاً صله ارحام و ديدو بازديدها معمولاً هفتگي بود و همه روحيه شاداب داشتند. طي دهه هاي گذشته سنت نيك سراغ همديگر رفتن و ديدار تازه كردن خيلي انجام مي شد و رفتن به خانه دوستان و فاميل و جوياي حال هم شدن پيوسته بود. اميدوارم تمام مشكلات برطرف و ديد و بازديد ها كمافي السابق برقرار شود.» او بين صحبت هايش تعريفي مي كند كه به نوعي به آن گونه فضاي اجتماعي كه قبلاً گفت اشاره دارد و آن اين است كه به لحاظ وجود موقعيت مناسب شيوه فروشندگي، مشترياني دارد كه براي خريد مايحتاج تحصيلي شان از يك دو شهر تابعه استان به اينجا مراجعه مي كنند.
اما يك دانشجو، تاثير تكنولوژي و ماشينيزم شدن زندگي را دليل تاخير طولاني و تقليل صله رحم نزد برخي نمي داند و نظرش اين است كه خواست شخص است كه به ديدار خويش و آشنا برود يا نه.
«معصومه...» كه معماري مي خواند معتقد است ورود ماشين آلات و تكنولوژي به زندگي انسان سبب ايجاد فرصت مي كند و فرصت ها نسبت به سال هاي گذشته بيشتر شده است. مثال مي زند و مي گويد: «شستشوي ظروف خانه به وسيله ماشين ظرفشويي باعث ايجاد وقت براي خانه دار مي شود. در اين حال، طبيعتا ديدار اقوام به خود شخص مربوط مي شود.» او مي افزايد: «به عنوان مثال من شخصا تمايل ندارم به فلان فاميل سر بزنم و اين ارتباطي به تكنولوژي ندارد.» وي اضافه مي كند: «جوان امروز فقط به فكر تحصيل و تفريح است.» او ضمن اين كه تكرار مي كند وجود تكنولوژي مانع رفت و آمدها بين افراد نيست، ليكن مي افزايد كه در آخر سال و به مناسبت سال نو به ديدار خويشاوندان خود خواهد رفت.
حل و فصل مسايل در ديد و بازديدها
يك كارمند، نيكي و احسان در مورد خويشاوندان را از دو زاويه معنوي و انساني مي نگرد كه هر يك فرايند خود را بر مي تابند.
به گفته «حقاني» يك بعد صله ارحام جنبه ديني است. بر اين مبنا سفارش شده است كه پيوستگي و نيكويي كردن به اقوام و دوستان سبب طولاني شدن عمر انسان مي شود. اما روايت است كه قطع رحم تبعات منفي در انسان دارد. از طرف ديگر از جنبه اجتماعي، در صله رحم، خويشان و آشنايان از مشكلات و نيازها و احوال همديگر باخبر مي شوند و چه بسا در ديدارهاي يكديگر مسايل شان حل و فصل مي شود. وي مي افزايد: «انسان موجودي اجتماعي است، بنابراين ما در زندگي به همديگر نيازمند هستيم.»
اين شهروند، در خصوص علت آن كه برخي در فواصل زماني دور و دير به ديدار اقوام و آشنايان خود مي روند بر اين نظر است كه درصدي از اين نوع تاخيرها واقعي يا موجه است. بقيه دور شدن چنين اشخاص از مباحث اخلاقي و اجتماعي و به عبارتي بهانه آوردن منجمله مشغله ها است، در حالي كه صله رحم كه يك اصل معنوي انساني است را يك چيز فرعي قلمداد مي كنند و فرضا رفتن به گردش را اولويت مي دانند.
كسالت هاي روحي دليل تاخير ديدارهاست
«اصلا عقلاني نيست در هيچ حال و زمان خويشاوندان، دوستان صميمي و سالخوردگان را چشم به راه ديدار گذاشت. ما انسان هستيم و اولين نشانه انسانيت كردار انساني است.»
اين را «اصلاني» بازنشسته يك سازمان فرهنگي مي گويد. او تنها روي نيمكت پارك نشسته است. با طرح پرسشم پيرامون صله ارحام و ديدار اقوام و سالمندان فاميل، انگاري به اصطلاح انگشت روي رگ خواب او گذاشته مي شود. او قاطعانه مي گويد: «همه اجداد ما طي ساليان دراز به مهر و صفا در هر فرصتي به ديدار اقوام و دوستان مي رفته اند. حالا مي شنويم برخي سال تا سال ياد پدربزرگ، مادربزرگ و خانواده هم نيستند. بهانه اين است كه زندگي چنان و چنين شده است.» او مي گويد: «آن موقع كه اين قدر ماشين نبود. خانواده ها پياده دسته جمعي هرچند گاه به خانه همديگر مي رفتند. حالا كه زير پاي هركس يك اتومبيل است. باور كنيد خيلي از كسالت هاي روحي به دليل دير به دير رفتن ديدار فاميل است. زندگي بدون رفت و آمد هيچ لطفي ندارد. اميدوارم اين آخر سالي از خواب هاي غفلت بيدار شويم.»
همدلي خويشاوندان الگويي براي جوانان
«ديدارهاي اقوام در هر زمان را از بعد عاطفي بسيار سازنده در استحكام و همدلي مي دانم كه در نهايت از خداوند طلب كنيم صله رحم در متن خانواده ها موثر واقع شود.»
«محمود مقدم يزدان» كه مي گويد سال ها موسيقي تواشيح و سنتي اصيل حرفه اش بوده است ليكن به دليل رواج و فضاي موسيقايي كه به زعم او رنگ و حال و هواي غير از آن كه كار مي كرده، لاجرم به شغل آزاد روي آورده است، با بيان اين پيش گفت ها، پيرامون موضوع صله ارحام و پيوستگي عاطفي ميان مردم، مباحث ديگر از جمله طرح مشغله هاي زندگي، رويكرد به قرآن در فضاهاي ذهني و اجتماعي و اطلاع رساني و افزايش سطح موضوعات حكمت و فلسفي و فرهنگي از طريق رسانه ها را مورد تاكيد قرار مي دهد و دست آخر، سود بردن از انرژي هاي كاينات را يك عامل كاهش مشكلات قلمداد مي كند. او اما در خصوص سنت ديدار اقوام و دلجويي همديگر اظهار مي دارد: «ممكن است در صله رحم ضعيف عمل كنيم ليكن معتقدم از تكنولوژي نيز با استعانت ريشه معنويت ها مي توانيم استفاده بهينه كنيم.» وي درباره مشغلات زندگي با بيان اين كه -«من انسان اجتماعي هستم ولي تعامل در امور و وظايف را شرط آن قرار مي دهم» مي افزايد: «كتاب سجاديه امام سجاد«ع» براي آموزش ديدارها و پيوستگي معنوي و عاطفي، خوب و سازنده است... به گفته وي مشكلات جامعه، خانواده و بيرون از زمان و مكان در روابط بين افراد تأثير گذارند. همچنين در برابر مشكلات، بهره جستن از انرژي هاي كاينات مي تواند اثر مثبت داشته باشد. اگر در اين دنيا نتيجه گرفته نشود، در دنياي عقبي- آخرت- نتيجه اش حاصل مي شود. صحبت پاياني او در اين موارد، چنين است: «رفت و آمدهاي بزرگترها روي نگاه و نوع كلام بچه ها اثر مي گذارند و آنان از پدران و مادران خود مباحث احسان و پيوستگي بين خويشاوندان را الگوي خود قرار مي دهند.»
«اساس و توسعه مولدهاي زندگي انسان مجوز همياري و ايجاد ارتباط حسنه بين همنوعان، خويشان و آشنايان بوده و خواهد بود. اين قاعده اصولا جزو لاينفك قانون همزيستي و اجتماعي است.»
«سليمي» كارشناس امور اجتماعي، با اين نظر، موضوع صله رحم و توجه به سالخوردگان خويشاوندي را از درون خانواده ها برمي تاباند. او مي گويد: «آنچه كه ما به عنوان ارتباط خويشاوندي مي دانيم و برايش ارزش قايل مي شويم، عمدتا نقشي از دوران كودكي است چرا كه از بدو خلقت، در ميان جمع خانواده و فاميل چشم به اين دنيا مي گشاييم. از همان سنين كودكي به مرور هر آنچه كه در بين اعضاي خانواده و قوم و خويش مي گذرد در ذهن و روح مان نقش مي گيرد. كمي بزرگتر مي شويم كاملا درك مي كنيم كه پدر، مادر و ديگران در تامين و سامان دهي امور معيشتي زندگي جمعي هم انديشي مي كنند. اقوام به خانه مي آيند از همديگر احوالپرسي مي كنند. احيانا موردي يا مشكلي براي فرد از هر طرف پيش آمده باشد در ميان جمع و يا در خلوت بزرگترها مطرح مي كنند و با مشورت و همدلي تا حد امكان، مسئله را حل و فصل مي كنند. اين ديدارها و كارها از خردسالي و نوجواني در ذهن فرزندان حك مي شود و الان در اجتماع همان كودك و نوجوان سال ها پيش وظيفه اخلاقي و انساني خود مي داند كه به سراغ مثلا عمه سالمند، دايي و فاميل دور مي روند. تاكيد دارم مبني بر اين كه در مناسبت هاي ديني يا در آستانه سال جديد يادمان است كه مشاهده كرده و مي بينيم در چنين زمان ها رفت و آمد فوق العاده مردم چقدر به چشم مي آيد. اين ديدارها بسيار دلپذير و مسروركننده است. آدم با شاد كردن ديگران از رهگذر حرمت گذاشتن و ديدارها واقعا احساس سبكي مي كند مثل كسي كه بار سنگيني از دوش زمين مي گذارد.»
گفته وي درباره صله رحم و پرس وجوي حضوري از حال و اوضاع سالخوردگان و يا دردمندان همچنين حاكي از اين است: «اعتقادم اين است كه هيچ چيز نه سود مادي و ثروت اندوزي و نه مقام و مدرك لذتبخش تر از اين نيست كه در جمع اقوام و حتي اجتماع لبخند رضايت و آرامش دروني ديگران را نتيجه محبت و قدرداني اعمال خود مي بينيم. امام علي«ع» فرموده است: «آن كس كه نتواند دوست به دست آورد، جاني ناتوان دارد و ناتوان تر از او كسي است كه دوست به دست آمده را به رايگان از دست بدهد.»

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14