(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه اول اردیبهشت 1389- شماره 19625
 

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
طرح اجرايي آمريكا و عربستان براي عقيم گذاشتن ائتلاف ها در عراق (يادداشت روز)
رهبر معظم انقلاب سياست هاي كلي نظام اداري را ابلاغ فرمودند
شرط! (گفت و شنود)
كيهان و خوانندگان
قدرداني سازمان هاي غيردولتي زنان ازافشاگري كيهان قوه قضائيه به پرونده سياه عبادي رسيدگي كند
كچوئيان: تغيير نام مدرسه شهيد مطهري نياز به بررسي بيشتر دارد
دفاع شرم آور كاتب خاتمي و حامي موسوي از سلمان رشدي دوم! (خبر ويژه)
دعواي سير و پياز ميان سيانيوز و تلويزيون درجه 3 بي.بي.سي (خبر ويژه)
حلزون هم بعد از 15ماه به اينجا نمي رسيد كه اوباما رسيد (خبر ويژه)
اكبر پونز و ژنرال پينوشه جلاد شيلي هم آخور شدند (خبر ويژه)
شيرين كاري تازه متهمي كه نقش شاكي را بازي مي كرد (خبر ويژه)
دفاعيات مدير مسئول كيهان در دادگاه - قسمت دوم



طرح اجرايي آمريكا و عربستان براي عقيم گذاشتن ائتلاف ها در عراق (يادداشت روز)

نيم نگاهي به صحنه تحولات كنوني عراق نشان مي دهد كه دو نيروي عمده در اين كشور در حال كشمكش «تعيين سرنوشت» هستند يك نيروي مداخله گر خارجي و يك نيروي فعال بومي. مداخله گر خارجي كه داراي «هندسه اي چند ضعلي» است تلاش مي كند تا از طريق «شكاف ها» و پاشيدن دانه نيروهايي را بر مبناي «تغيير شرايط كنوني» دور هم گردآورد. نيروي فعال بومي تلاش مي كند تا از طريق تمركز روي «واقعيات موجود صحنه عراق» و با نگاه به افق آينده، كشور را به سوي استقلال واقعي و ايجاد «عراق قدرتمند» مديريت نمايد.
نگاهي به خبرهاي مرتبط با انتخابات اخير مجلس و مباحث مربوط به تشكيل دولت جديد عراق به ما مي گويد كه آمريكا و عربستان طي حدود 40 روز گذشته همه توان خود را بكار بسته اند تا عراق را با يك «چرخش بزرگ سياسي» مواجه نمايند. دعوت پي در پي عربستان از رهبران فهرست هاي انتخاباتي عراق و تبليغات متمركز «العربيه»، «شرق الاوسط» و «الحيات» روي اين نكته كه «عراق نيازمند تغييرات اساسي در ساخت قانوني است»، از اين مسئله حكايت مي كنند. در اين بين سفير آمريكا و اوديرنو فرمانده نظاميان آمريكايي در عراق تماس هاي پي در پي و متمركزي با رهبران مختلف عراقي-بخصوص رهبران فهرست هاي انتخاباتي شيعه- برقرار كرده اند. مبناي اين تماس ها و سخنان محوري مقامات آمريكا در اين تماس ها اين است كه : «فهرست ها را رها كنيد، عراق به توافق احتياج دارد. ما در فرآيند توافق توقع خاصي نداريم!»
اگر ما به موانع پيش روي آمريكا و عربستان در عراق و كاميابي آنها و ايده آل هاي آنان و سخناني كه طي 6-5 سال گذشته درباره اشتباهات خود در عراق بيان كرده اند و الزاماتي كه براي تامين منافع آمريكا برشمرده اند، نظري بيندازيم و سپس آن را با مذاكرات و اقدامات فعلي آنان درباره تشكيل دولت آينده و چگونگي آن تطبيق دهيم موارد زير به دست مي آيد:
1-آقاي باراك اوباما، يك هفته پس از برگزاري انتخابات اخير عراق گفت: «4ماه زمان نياز است تا دولت جديد عراق تشكيل شود» اين اظهارات ابتدا عجيب به نظر مي رسيد چرا كه وضع انتخابي ليست ها مي گفت كه تشكيل دولت جديد با چالش عمده اي مواجه نيست، شيعيان همگرا 159، كردها 57 و اهل سنت 80 كرسي (از 91 كرسي ليست العراقيه) كسب كرده بودند. قانون اساسي عراق، سنت جاري و در اكثريت بودن شيعيان، تعيين نخست وزير- مهم ترين پست سياسي عراق- را مشخص مي كرد هم پيماني طيف اول و دوم در دولت و مجلس قبلي عراق هم تكليف نخست وزير و رئيس جمهور را مشخص مي كرد اما آقاي اوباما با قطعيت اعلام كرد كه اين فرآيند حداقل 4 ماه به درازا مي كشد. در واقع جمعبندي آمريكايي ها اين بود كه 4 ماه زمان نياز دارند تا بتوانند نظريه «تغييراساسي در ساخت قانوني و انتخابي عراق» را محقق نمايند. راه اين مسئله كاملاً مشخص بود آمريكايي ها بايد نيروهاي همگرا با خود- كه اقليت كوچكي شامل كمتر از 30 كرسي تشكيل مي دادند- را تقويت نمايند و از سوي ديگر اختلافات طبيعي موجود بين احزاب همگرا كه طبعاً در هنگام انتخابات و مباحث مربوط به جابجايي قدرت پيش مي آيد را گسترش داده و عمق ببخشند. آنان در عين حال در اين بين روي دو نكته كه تاكنون از پذيرش آن اجتناب مي كردند- علي الظاهر- كوتاه آمدند يكي موضوع «بازشماري آراء و رسيدگي به شكايات» و يكي هم موضوع پايبندي آمريكا به توافقنامه امنيتي- بغداد- واشنگتن بود. جالب اين است كه آمريكايي ها طي سه روز هم اظهارات قبلي خود درباره قطعي بودن نتايج اعلام شده انتخابات و هم مواضع قبلي مبني بر تداوم حضور نظامي در عراق پس از پايان ضرب الاجل 2011 را پس گرفتند تا جايي كه حتي «اوديرنو» فرمانده نظامي آمريكا در عراق زمان هايي را كه تداعي كننده «جدول زمانبندي خروج» باشد را براي خروج نظاميان آمريكايي مشخص كرد!
حالا سوال اين است كه خروج آمريكا از عراق بيشتر خواست چه طايفه هايي است و كدام دسته از كشورهاي منطقه خواهان خروج آمريكا از عراق هستند و در مقابل كدام طوايف عراقي و كدام دسته از كشورهاي منطقه حضور آمريكا در عراق را براي «تغيير شرايط موجود» ضروري مي دانند؟ پاسخ كاملاً معلوم است؛ «اوديرنو» و ساير مقامات آمريكايي براي خوشايند شيعيان عراق و ايران روي دو موضوعي كه اشاره شد، تاكيد كرده اند براي اينكه مهمترين موانع بهم خوردن ساختار قانوني و مردمي عراق هستند.
2- آمريكايي ها و سعودي ها طي هفته ها- و بخصوص روزهاي اخير- تلاش گسترده اي كرده اند تا بطور جداگانه به رهبران ائتلاف هاي شيعي بگويند:«چيزي كه شما در مذاكرات با هم نمي توانيد كسب كنيد، ما حاضريم بدون چانه زني به شما بدهيم»! و جالب اين است كه در كنار اين تماس ها و وعده ها، خودشان اعلام مي كنند كه گفت وگو ميان رهبران ائتلاف هاي شيعي عقيم است. همين ديروز يكي از چهره هاي ليست علاوي مدعي شد كه مذاكرات بين شيعيان به نتيجه نرسيده است.
2- مدل آمريكا براي عراق- و براي ساير كشورهاي منطقه- اين است كه در بغداد دولت ضعيفي حاكم گردد و نخست وزير مسلوب الاختيار باشد و همه مي دانند كه اين از مشخصات دولت هاي بشدت تجزيه شده است. آمريكا و عربستان مي دانند كه نخست وزيري در عراق به شيعه مي رسد و تغيير در اين موضوع امكان پذير نيست از سوي ديگر اين دو كشور مي دانند كه اين نخست وزير بايد از دل دو ائتلاف شيعي بيرون آيد و نه از دل ائتلاف العراقيه و نيز مي دانند كه نخست وزير - در عمل و نه قانون- به حمايت حدود 200 نماينده مجلس نيازمند است. آنان در گفت وگوهاي اخير با رهبران يكي از ائتلاف هاي شيعه گفته اند بسيار خوب ما نخست وزيري شما را - كه فعلاً ساير گروههاي شيعي با آن چالش دارند- تضمين مي كنيم و شرط آن ائتلاف با فهرست «العراقيه» است. عمده پست ها بين دو فهرست توزيع شود و دو فهرست ديگر كردها و شيعيان سهم هاي محدودي داشته باشند. البته قاعدتاً اگر اين فرايند خيالي آقاي اوديرنو طي شود آن وقت به اين فرد- نخست وزير آينده- خواهند گفت كه پست نخست وزيري براي فهرست شما و پست هاي حساس و كليدي- وزارت خانه هاي خارجه، كشور، اقتصاد، نفت، امنيت و...- براي فهرست العراقيه. نتيجه چنين مدلي كاملاً مشخص است يك نخست وزير دست بسته با كابينه اي كه پست هاي كليدي آن را آقاي اوديرنو و پادشاه عربستان در اختيار دارند معلوم است عراق به كدام سو كشيده مي شود. حالا اين جمله تكميلي آقاي اوديرنو معنا پيدا مي كند: «ما همه نظاميان خود را از عراق خارج مي كنيم مگر آنكه مقامات عراقي درخواست تمديد حضور نظامي ما را داشته باشند!»
3- اعضاي برجسته فهرست العراقيه اخيراً سفري به ايران داشتند - و آنگونه كه بعضي محافل رسانه اي گفته اند- آنان اولين حرفشان با مسئولين ايراني اين بوده كه «ما همه نگراني هاي شما را برطرف مي كنيم و خواسته هاي شما را تأمين مي كنيم» و احتمالاً توقع داشته اند مقامات ايراني رفتار بشدت ضد ايراني آقاي علاوي و آقاي شعلان در دوره رياست بر دولت عراق را از ياد ببرند و به وعده اي كه حتماً فردا خلاف آن را عمل خواهند كرد، دل خوش دارند! چرا اين پيشنهادات ضميمه سخنان اوديرنو به رئيس يك فهرست شيعي شده است؟ و چرا سايت العربيه ديروز -البته به دروغ- نوشته بود: «سفر مقامات شيعي عراق به عربستان «بسيار موفقيت آميز» بود» و چرا در يك اتفاق نادر تاريخي- محمد العريفي- يك رهبر وهابي سعودي بعد از ماهها جسارت به مرجع عاليقدر شيعيان عراق كه به برپايي راهپيمايي هاي عظيم در عراق منجر شد به عذرخواهي رسمي از آيت الله سيستاني پرداخت و حتي نوشت: «او از علماي اهل سنت باتقواتر است»!؟ در واقع اين روزها عربستان و آمريكا توأمان درصدد تزريق بي حسي به بدنه نهضت مقاومت در عراق هستند و تلاش مي كنند تا با خواب كردن مخالفان سلطه آمريكا بر خاورميانه به اهداف خود دست يابند.
4- آمريكايي ها و سعودي ها در اقدامات چند هفته اخير خود، تلاش كرده اند تا موقعيت ضعيف فهرست العراقيه را زمينه ساز بحران هاي فراگير در آينده معرفي نمايند و اين در حالي است كه آنان به خوبي مي دانند كه هيچ كس در عراق و خارج از آن نمي خواهد كه فهرست العراقيه- و به تبع آن اهل سنت- را به حاشيه براند هيچ كس اين را مفيد و يا ممكن ارزيابي نكرده است. پس مسئله چيست؟ در واقع تلاش محور آمريكا، سعودي و علاوي اين است كه به فهرست هاي پيروز- و به مردم عراق كه مشاركت فعالي در پاي صندوق رأي داشته اند- بباورانند كه شرايط آينده چندان كه فكر مي كنند هموار نيست. اگر معارضان دولت در گذشته فراكسيون كوچكي بوده اند امروز يك گروه بزرگ و برخوردار از حمايت رسمي آمريكا و عربستان مي باشند بنابراين بدست گرفتن دولت در بغداد چندان خوشحالي هم ندارد. اگر اين موضوع در ذهن مقامات فعلي عراق بنشيند براي دادن پست هاي حساس به گروه مورد نظر آمريكا و عربستان مقاومت كمتري خواهند كرد. اياد علاوي چند روز پيش در يك موضعگيري عجيب اعلام كرد: «اگر حق تشكيل دولت را از ما بگيرند ما در مجلس تمام برنامه هاي دولت را بهم مي زنيم و دولت را متوقف مي كنيم»! اما آنان نمي دانند كه شيعيان و كردها چندان با رياضيات بيگانه نيستند و جمع اعداد 159 و 57 و نيز كسر عدد 91 از 325 را مي دانند.
5- طرح آمريكا و عربستان اين است كه با يك گروه شيعه كار كنند و بقيه گروههاي شيعه را بدنبال خود بكشانند. آنان به يكي از رهبران شيعي گفته اند اگر تو با كمك «العراقيه» به نخست وزيري برسي، ساير احزاب شيعي كه اينك با تو براي پست نخست وزيري رقابت مي كنند و كوتاه نمي آيند براي رسيدن به «حداقل ها» بسوي تو مي شتابند. اين در حالي است كه آمريكا اساساً نمي خواهد دولتي قوي وجود داشته باشد كه عراقي ها براي حل مشكل و رسيدن به خواسته هاي خود به آن رجوع كنند و با آن به تفاهم برسند. همين مسئله و رو بودن دست آمريكايي ها و مداومت سعودي ها در خصومت عليه دولت نوري مالكي و طالباني چنين خواسته اي را براي مقامات عراقي تهوع آور كرده است اما از آنجا كه «شيطان وقتي از دري رانده شود، در ديگر را مي جويد» موضوع را رها نمي كنند و در اين بين بيش از همه به اختلافات - واقعاً حقير- رهبران كنوني دو ائتلاف شيعي دل بسته اند و بي شرمانه از تأخيري 4 ماهه حرف مي زنند تأخيري كه شورانگيز بودن حضور مردم در انتخابات را در كام ها تلخ كند و امكان بر باد دادن دستاوردهاي مهم سياسي مردم مظلوم عراق را فراهم نمايد. اما البته اين خواب تعبير ندارد. مرجعيت پرنفوذ شيعه در عراق - آيت الله العظمي سيستاني- دو روز پيش در سخناني كنايي و معنادار اعلام كرد كه: «اگر گفت وگوها ميان احزاب و اقوام به نتيجه نرسد، براي حل مشكل وارد ميدان مي گردد.»
سعدالله زارعي

 



رهبر معظم انقلاب سياست هاي كلي نظام اداري را ابلاغ فرمودند

حضرت آيت الله العظمي خامنه اي با ابلاغ سياست هاي كلي نظام اداري، كليه مخاطبان اين سياست ها را موظف كردند زمان بندي مشخص براي عملياتي شدن آن را تهيه و پيشرفت آن را در فواصل زماني معين گزارش نمايند.
رهبر معظم انقلاب با ابلاغ سياست هاي كلي نظام اداري كه پس از مشورت با مجمع تشخيص مصلحت نظام تعيين شده است، كليه مخاطبان اين سياست ها را موظف فرمودند زمان بندي مشخص براي عملياتي شدن آن را تهيه و پيشرفت آن را در فواصل زماني معين گزارش نمايند.
متن سياست هاي كلي نظام اداري كه به رؤساي قواي سه گانه، رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام و رئيس ستاد كل نيروهاي مسلح ابلاغ شده ، بدين شرح است:
1- نهادينه سازي فرهنگ سازماني مبتني بر ارزش هاي اسلامي و كرامت انساني و ارج نهادن به سرمايه هاي انساني و اجتماعي.
2- عدالت محوري در جذب، تداوم خدمت و ارتقاي منابع انساني.
3- بهبود معيارها و روزآمدي روش هاي گزينش منابع انساني به منظور جذب نيروي انساني توانمند، متعهد و شايسته و پرهيز از تنگ نظري ها و نگرش هاي سليقه اي و غيرحرفه اي.
4- دانش گرايي و شايسته سالاري مبتني بر اخلاق اسلامي در نصب و ارتقاي مديران.
5- ايجاد زمينه رشد معنوي منابع انساني و بهسازي و ارتقاي سطح دانش، تخصص و مهارت هاي آنان.
6- رعايت عدالت در نظام پرداخت و جبران خدمات با تأكيد بر عملكرد، توانمندي، جايگاه و ويژگي هاي شغل و شاغل و تأمين حداقل معيشت با توجه به شرايط اقتصادي و اجتماعي.
7- زمينه سازي جذب و نگهداري نيروهاي متخصص در استان هاي كمتر توسعه يافته و مناطق محروم.
8- حفظ كرامت و عزت و تأمين معيشت بازنشستگان و مستمري بگيران و بهره گيري از نظرات و تجارب مفيد آنها.
9- توجه به استحكام خانواده و ايجاد تعادل بين كار و زندگي افراد در نظام اداري.
10- چابك سازي، متناسب سازي و منطقي ساختن تشكيلات نظام اداري در جهت تحقق اهداف چشم انداز.
11- انعطاف پذيري و عدم تمركز اداري و سازماني با رويكرد افزايش اثربخشي، سرعت و كيفيت خدمات كشوري.
12- توجه به اثربخشي و كارايي در فرآيندها و روشهاي اداري به منظور تسريع و تسهيل در ارائه خدمات كشوري.
13- عدالت محوري، شفافيت و روزآمدي در تنظيم و تنقيح قوانين و مقررات اداري.
14- كل نگري، همسوسازي، هماهنگي و تعامل اثربخش دستگاههاي اداري به منظور تحقق اهداف فرابخشي و چشم انداز.
15- توسعه نظام اداري الكترونيك و فراهم آوردن الزامات آن به منظور ارائه مطلوب خدمات عمومي.
16- دانش بنيان كردن نظام اداري از طريق بكارگيري اصول مديريت دانش و يكپارچه سازي اطلاعات، با ابتناء بر ارزشهاي اسلامي.
17- خدمات رساني برتر، نوين و كيفي به منظور ارتقاي سطح رضايتمندي و اعتماد مردم.
18- شفاف سازي و آگاهي بخشي نسبت به حقوق و تكاليف متقابل مردم و نظام اداري با تأكيد بر دسترسي آسان و ضابطه مند مردم به اطلاعات صحيح.
19- زمينه سازي براي جذب و استفاده از ظرفيت هاي مردمي در نظام اداري.
20- قانونگرايي، اشاعه فرهنگ مسئوليت پذيري اداري و اجتماعي، پاسخگويي و تكريم ارباب رجوع و شهروندان و اجتناب از برخورد سليقه اي و فردي در كليه فعاليت ها.
21- نهادينه سازي وجدان كاري، انضباط اجتماعي، فرهنگ خود كنترلي، امانت داري، صرفه جويي، ساده زيستي و حفظ بيت المال.
22- تنظيم روابط و مناسبات اداري بر اساس امنيت رواني، اجتماعي، اقتصادي، بهداشتي، فرهنگي و نيز رفاه نسبي آحاد جامعه.
23- حفظ حقوق مردم و جبران خسارتهاي وارده بر اشخاص حقيقي و حقوقي در اثر قصور يا تقصير در تصميمات و اقدامات خلاف قانون و مقررات در نظام اداري.
24- ارتقاي سلامت نظام اداري و رشد ارزش هاي اخلاقي در آن از طريق اصلاح فرآيندهاي قانوني و اداري، بهره گيري از امكانات فرهنگي و بكارگيري نظام موثر پيشگيري و برخورد با تخلفات.
25- كارآمد سازي و هماهنگي ساختارها و شيوه هاي نظارت و كنترل در نظام اداري و يكپارچه سازي اطلاعات.
26- حمايت از روحيه نوآوري و ابتكار و اشاعه فرهنگ و بهبود مستمر به منظور پويايي نظام اداري.
مخاطبان محترم اين سياست ها (رؤساي محترم سه قوه، نيروهاي مسلح، مسئولان نهادهاي غيردولتي) موظفند زمان بندي مشخص براي عملياتي شدن آن را تهيه و پيشرفت آن را در فواصل زماني معين گزارش نمايند.
سيدعلي خامنه اي

 



شرط! (گفت و شنود)

گفت: يكي از متهمين فراري آشوب ها پيغام فرستاده و براي معرفي خود به مراكز مربوطه چند شرط گذاشته است.
گفتم: به حق چيزهاي نشنيده از كي تا حالا و در كجاي دنيا مجرمان فراري براي معرفي خود شرط مي گذارند؟! حالا شرايطش چيست؟
گفت: پيغام فرستاده كه وزارت اطلاعات و سپاه نبايد از من بازجويي كنند! و محل بازداشتم را هم خودم انتخاب مي كنم!
گفتم: خب! ديگه چي؟!
گفت: ايشان فرموده اند قاضي رسيدگي كننده به پرونده هم بايد با انتخاب خودم باشد.
گفتم: مادري از بچه اش پرسيد؛ چرا اينقدر اصرار داري كه دارويت را از دست مادربزرگ بخوري؟ و بچه زبل! گفت؛ آخه دست مادربزرگ مي لرزه و داروي تلخ از قاشق روي زمين مي ريزه!

 



كيهان و خوانندگان

¤ شيرين عبادي كه بلندگوي آمريكا و صهيونيسم است، به چه جرئتي از كيهان كه دلسوز انقلاب و نظام است شكايت كرد؟ از قوه قضائيه جاي تعجب است كه چرا چنين شكايتي را پذيرفته است. اگر اين طوري پيش برود چند روز ديگر خانواده شاه ملعون هم دست به شكايت خواهند برد.
مهدي فرخي
¤ سياستمداراني كه فاقد پشتوانه مردمي هستند به بيگانگان اتكا مي كنند. دليل اصلي وابستگي سران فتنه به غرب نيز همين است. ساركوزي رئيس جمهور فرانسه نيز به خاطر عدم پشتوانه مردمي براي آمريكا و صهيونيسم خوش رقصي مي كند.
بيگوند از خرم آباد
¤ آقاي صفارهرندي در بخشي از يادداشت اخير خود در روزنامه كيهان، از يكي از سران فتنه خواسته كه توبه كند. اما توبه اين شخص ديگر پذيرفته نخواهد شد. زيرا حق الناس به گردن اوست و با توجه به اين كه اين حق الناس يك ملت را شامل مي شود، امكان به جا آوردن آن وجود ندارد.
اماني از تهران
¤ جاي تعجب است چرا در حالي كه فائزه هاشمي در تهران حاضر است، حكم جلب برادرش كه در خارج به سر مي برد، صادر شده است؟! البته آن هم با اين همه تاخير!
قاسم زاده از رشت
¤ اوباما با طرح مسئله حمله هسته اي به ايران، چهره رسواي خود را رسواتر كرد كه به انزواي او در جامعه جهاني خواهد انجاميد.
رضا غنجي
¤ پاك كردن دانشگاه ها و مراكز عالي تحصيلي از مدرسان ضددين و فتنه گر، گام بلندي در جهت اسلامي شدن محيط تحصيلي خواهد بود. علم و دانش بدون تهذيب، انسان تربيت نمي كند.
فيروزنيا
¤ تا زماني كه بسيج در صحنه وجود دارد و خار چشم دشمنان است، آمريكا و ايادي آن هيچ غلطي نمي توانند بكنند.
بدافشاني از مريوان
¤ ستاد تبصره 13در زمينه اسقاط و تعويض خودرو، برخوردي غيرصادقانه با متقاضيان و مراجعان مي كند. آيا مسئولان بر عملكرد اين ستاد نظارت دارند؟
حسن موحدنژاد
¤ با توجه به سخنان اخير امام جمعه تهران مبني بر شيوع بدحجابي در جامعه، چرا مقامات امنيتي و انتظامي هيچ اقدامي انجام نمي دهند؟
يك هموطن
¤ قبلاً اعلام شده بود كه حساب آتيه از 8/8/88 محسوب ميشود. اما اين تاريخ به ابتداي سال 89 موكول شد. خواهشمند است اين حساب از همان تاريخ آغاز شود.
پورحسين
¤ از ابتداي سال جاري بنا شده است تا جايگاه هاي سوخت سي ان جي از ساعت 23 تا 5 صبح به خودروهاي شخصي سوخت رساني كنند و مابقي ساعات شبانه روز به تاكسي ها اختصاص يابد. اما با توجه به افزايش خودروهاي شخصي دوگانه سوز اين تقسيم بندي عادلانه و به صرفه نيست.
طاعتي از تهران
¤ دانشگاه آزاد شهرستان ساري به رغم برخورداري از فضا و امكانات مناسب، در مقطع كارشناسي ارشد فاقد رشته هايي مهم از جمله علوم سياسي، تاريخ، جغرافيا و... است و فقط در برخي رشته ها دانشجو مي پذيرد. لطفاً رسيدگي شود.
يك شهروند از ساري
¤ سه سال است كه مسئولان از ارائه سند به باغ هاي روستاهاي طارم سفلاي استان قزوين خودداري كرده و آن را منوط به تصويب مجلس شوراي اسلامي مي دانند. از نمايندگان مجلس تقاضاي تسريع در اين مسئله مي شود.
كشاورز
¤ پيشنهاد مي شود سي دي تصاوير و كارت پستال هايي درباره مناظر ديدني استان ها و شهرهاي گوناگون توزيع شود تا هم مردم با جاذبه هاي توريستي كشورمان بيشتر آشنا شوند، هم در زمينه گردشگري رونق ايجاد گردد و هم افرادي كه توان سفر به اقصي نقاط ايران را ندارند، از طريق اين سي دي ها يا كارت پستال ها، از طبيعت و مناظر زيباي آن لذت ببرند.
فاطمه حسيني
¤ پيچ هاي كنتور گاز جلوي درب منزل ما از سوي اداره گاز باز شده است و تمام محوطه و داخل منزل مملو از بوي گاز است. وقتي به اداره مذكور اطلاع داديم پاسخ دادند كه براي جلوگيري از سرقت پيچ ها آن ها را باز كرده ايم. گناه ما چيست؟
يك شهروند از شهرري
¤ فيلم به كبودي ياس هنوز در شهرستان اهواز اكران نشده است. با توجه به اهميت اين فيلم كه درباره سردار شهيد عبدالحسين برونسي است از مسئولان فرهنگي تقاضاي نمايش هرچه سريع تر آن در اهواز مي شود.
قرباني از اهواز
¤ مساجد و حسينيه هاي روستاهاي منطقه چاردوري شهرستان اسدآباد استان همدان به دليل فقدان اعتبارات، نيمه ساخته مانده اند. از مسئولان تقاضاي توجه بيشتر مي شود.
يك هموطن
¤ ضمن تشكر از شهرداري منطقه 17 مي خواستم بدانم وعده مسئولان شهرداري اين منطقه مبني بر سرپوشيده كردن جوي هاي آب چه وقت عملي مي شود؟ زيرا عدم پوشش اين جوي ها باعث آلودگي فضا در برخي از محله هاي منطقه 17 شده است.
محمدي از تهران

 



ديروز صورت گرفت
قدرداني سازمان هاي غيردولتي زنان از افشاگري كيهان قوه قضائيه به پرونده سياه عبادي رسيدگي كند

سازمان هاي غيردولتي زنان ايران در بيانيه اي از مراجع قضايي خواستار رسيدگي سريع به پرونده سياه و خيانت بار شيرين عبادي و صدور حكم لازم شدند.
در بيانيه سازمان هاي غيردولتي زنان آمده است: ضمن قدرداني از حركت انقلابي و تكليف مدبرانه و روشنگرانه روزنامه كيهان از مراجع قضايي مي خواهيم كه هرچه سريع تر به پرونده سياه شيرين عبادي حكم لازم را صادر كنند.
در اين بيانيه آمده است: سال هاست كه عناصر خودفروخته و وابسته و جيره خوار استكبار جهاني با تأسي از اربابان خود در جهت تهمت و افترا به نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران قدم برداشته و با دريافت مبالغ هنگفت از سازمان هاي جاسوسي قصد ضربه زدن به مردمي ترين نظام را كه بر مبناي دين و خواست مردم شكل گرفته است؛ دارند. از جمله آنها «شيرين عبادي» را مي توان نام برد كه با توجه به استنادات موجود بخشي از اقدامات او مانند همكاري با سازمان هاي جاسوسي، دريافت پول، صحنه سازي و... توسط مديرمسئول محترم كيهان افشا شد.
ما زنان سازمان هاي غير دولتي (سمن) ايران ضمن قدرداني از اين حركت انقلابي و تكليف مدبرانه كيهان از مراجع قضايي مي خواهيم هرچه سريعتر با رسيدگي به پرونده سياه شيرين عبادي حكم لازم را صادر نمايند.
ضمناً مصرانه خواستار لغو پروانه وكالت نامبرده هستيم.
اسامي سازمان هاي غيردولتي زنان به شرح زير است:
1- بسيج جامعه زنان كشور
2- جنبش سبزعلوي
3- كانون فرهنگي بانوان مجتهده امين
4- بسيج پايگاه هاي تهران
5- انجمن حنيف
6- جمعيت زنان پيام آور
7- كانون تحقيقات كاربردي خيبر
8- شبكه سازمان غيردولتي زنان
9- كانون انديشه ولايت
10- موسسه فرهنگي هنري نداي بشري
11- موسسه خيريه بهار سبز اميد
12-موسسه خيريه قدر علوي
13-موسسه تورآتي
14- موسسه راه پوياي زندگي
15- جمعيت زنان انقلاب اسلامي
16- جامعه المصطفي العالميه
17- NGO زنان منتظر
18-ياران شهر آفتاب
19-موسسه زنان كارآفرين
20-موسسه خيرانديش
21-موسسه زنان خليج هميشه فارس
22- جمعيت زنان ايثارگر
23- انجمن زنان اهل بيت
24- كانون جوان ياوران
25- موسسه خيريه حسنا
26- موسسه فرهنگي اجتماعي رهپويان قائم آل محمد(عج)
27- كانون مشكوه نور
28- كانون پژوهشي اجتماعي فرهنگي طليعه رويش
29- موسسه خيريه ام البنين
30- جمعيت آيه هاي ايثار و تلاش
31- بسيج خواهران دانشگاه هاي تهران
32- موسسه فرهنگي ورزشي دين ياد
33-موسسه اطلاع رساني زنان كشور
34- خانه خبرنگاران زن ايراني
35- مجمع بانوان عضو شوراي اسلامي كشور
36- بسيج ورزشكاران و زنان پزشك
37- انجمن ورزش دوستان تكين ويژه بانوان
38- موسسه زنان ايثارگر
39- موسسه خيريه فاطمه الزهرا(س)
40-موسسه خيريه حضرت علي(ع)
41-موسسه حاميان ايتام
42- موسسه جمعيت آفتاب

 



كچوئيان: تغيير نام مدرسه شهيد مطهري نياز به بررسي بيشتر دارد

يك عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي خواستار برگزاري جلسه ديگري براي تغيير نام مدرسه عالي شهيد مطهري به دانشگاه شد.
حسين كچوئيان كه مخالف اجرايي شدن چنين تصميمي مي باشد با بيان اينكه دلايل اين تغيير نام از سوي آيت الله امامي كاشاني، برخي اقدامات و تعاملات خارجي اين مدرسه بود، گفت: دليل آقاي امامي كاشاني اين بود كه اگر مي خواهند رابطه مدرسه عالي شهيد مطهري گسترش يابد، بايد اين تغيير نام صورت بگيرد، در صورتي كه بسياري از دانشگاه ها در دنيا وجود دارند كه اسمشان مدرسه است و خيلي هم معتبر هستند.
عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي با بيان اينكه من در خصوص اين مسئله با طلاب موافقم و به نظرم اين تغيير نام كار درستي نبود، تصريح كرد: انتظار مي رفت بحث بيشتري در اين باره شود اما بر اساس ادله آيت الله كاشاني و با توجه به اينكه اعضاي شوراي عالي انقلاب فرهنگي نيز احساس كردند، خود اعضاي حوزه به مسائل و مشكلاتشان آگاهند و اشراف دارند اين مسئله را پذيرفتند و در اين باره زياد بحث نكردند و به دليل شأنيتي كه اعضا براي علما قائل هستند اين تصميم اتخاذ شد. كچوئيان ادامه داد: الان نيز با ادله طلاب موافق هستم و به نظر بنده برگزاري يك جلسه ديگر براي بررسي دوباره اين مسئله را موجه و لازم مي دانم و معتقدم شرايط اقتضاء مي كند دوباره بنشينيم و در اين خصوص بحث كنيم.

 



دفاع شرم آور كاتب خاتمي و حامي موسوي از سلمان رشدي دوم! (خبر ويژه)

كاتب ويژه خاتمي در دوران رياست جمهوري وي به ستايش از شجاع الدين شفا معاون ضددين دربار رژيم پهلوي پرداخت. بابك داد با استناد به سخنان اخير ميرحسين موسوي تصريح كرد «سبزها نبايد شخصيت سكولار محترمي چون شجاع الدين شفا را نويسنده هتاك به باورهاي اسلامي بدانند. اين زبان كيهان است.»
« بابك داد» پس از آشوب هاي خياباني از كشور گريخت اما تا مدت ها تظاهر به حضور در ايران و زندگي چريكي مخفي! مي كرد.وي با اشاره به مرگ شجاع الدين شفا در پاريس و خبر سايت «جرس» (وابسته به مهاجراني) در اين باره نوشت«خبر سايت جنبش راه سبز (جرس) شباهت هايي به روزنامه كيهان و خبرگزاري فارس پيدا كرده است.جرس درگذشت يك شخصيت باسابقه و سكولار را با ادبياتي شبيه روزنامه كيهان تهيه كرده و از ايشان (استاد شجاع الدين شفا) اين گونه نام برد «شجاع الدين شفا مترجم قديمي و نويسنده متهتك كه سه دهه پاياني عمرش را به هتك باورهاي ديني و اسلامي گذراند، در پاريس درگذشت.»
كاتب ويژه خاتمي و از اعضاي روزنامه زنجيره اي سلام اضافه مي كند: مي خواستم درباره برخي رهنمودهاي سبز در سخنان امروز مهندس موسوي ]در ديدار با اعضاي سازمان مجاهدين[ چيزهايي بنويسم اما سايت جرس اين امكان را داد تا به همين فراز از سخنان درست ميرحسين بسنده كنم. مهندس موسوي گفته است «ما راه سبز را طوري بايد تعريف و معرفي كنيم كه همه هفتاد ميليون جمعيت كشور حتي مخالفان را دربر بگيرد.» من با اين حرف موافقم اما با اين قبيل ادبيات كه از برخي دوستان سبز سر مي زند، كمي در ترديد افتاده ام كه آيا مي توانيم؟ آيا از ما برمي آيد تكثرگرا باشيم؟ اگر آري، چرا با يك شخصيت منتقد ايراني چنين برخوردي مي كنيم؟ ميرحسين موسوي مي گويد «ما مي خواهيم ايران مساوي يك پادگان و يا يك گروه اندك تلقي نشود. ايران يعني بيش از 70ميليون شهروند آزاد، با فرهنگ و اعتقادات رنگارنگ. ما از اين كثرت و تنوع نمي ترسيم.» جرس در همان راهي پا گذاشته كه گردانندگان كيهان و فارس رهروي قديمي آن هستند.
گفتني است اين منافق فراري و حامي دوآتشه موسوي، هم اكنون با صداي آمريكا همكاري مي كند. دفاع بابك داد از معاون حسين علا (وزير دربار پهلوي) با عناويني نظير «استاد»، «شخصيت محترم» و «شخصيت منتقد ايراني» در حالي است كه شجاع الدين شفا در نوشته هاي خود به شيوه كساني چون كسروي، سخيف ترين اهانت ها را به ساحت پيامبر و ائمه معصومين (عليهم السلام) كه مورد احترام نه تنها 70ميليون ايراني بلكه يك ميليارد مسلمان قرار دارند، انجام داد و هرگز ابايي از اين حرمت شكني و هتاكي نداشت. وي از عناصر مورد اعتماد شخص محمدرضا پهلوي بود تا آنجا كه جشن هاي 2500ساله شاهنشاهي را به راه انداخت و خود سخنراني ديكتاتور مقبور را تهيه كرد. اين رويه او باعث اعتراض روشنفكران آن روزگار شد.
سوابق اين سلمان رشدي دوم آن قدر سياه است كه حتي سايت بي بي سي انگليس هم با وجود تلاش براي دفاع از اين عنصر متمايل به بهائيت، او را «دين ستيز» معرفي كرد و نوشت:«خدمات شجاع الدين شفا در دربار پهلوي از سالها پيش او را از چشم بخش بزرگي از روشنفكران ايراني انداخته بود تا آنجا كه پس از انقلاب هم با وجود اينكه تا واپسين ماههاي عمرش از قلم زدن عليه حكومت جمهوري اسلامي در ايران بازنايستاد، منتقدان قديم و جديد همچنان صداقتش را زير سؤال مي بردند و مي نوشتند كه چگونه خادم سلطنت پهلوي از دموكراسي دم مي زند 3 دهه آخر عمرش هم كه وقف ستيز با دين اسلام و ديگر اديان توحيدي شد، بر شمار دشمنانش افزود... وي در روزگاري به دربار پهلوي راه يافت كه جانبداري خاندان سلطنتي از ديد روشنفكران نشانه ارتجاع بود. او رايزن فرهنگي شاه شد و نقش مهمي در سياستگذاري هاي فرهنگي شاه ايفا كرد، بويژه در سياستهاي ملي گرايانه شاهنشاهي و نكوهش آثار فرهنگ اسلامي... وي پس از اقامت در فرانسه، فصل تازه زندگي اش را با قلم زدن عليه نظام جديد حاكم بر ايران آغاز كرد و بزودي دين اسلام و سپس همه اديان ابراهيمي از جمله مسيحيت و يهوديت را هدف حمله قرار داد و عليه شان با خشمي متعصبانه رديه نوشت.»
در اين ميان آنچه عبرت آموز است وضعيت اسفناك ميرحسين موسوي است به نحوي كه از سخنان گزافه و سردرگم وي، صرفا امثال بابك داد و ديگر طيف هاي ضدانقلاب سوگوار سلمان رشدي ها استفاده مي كنند. هر دم از اين باغ بري مي رسد...

 



دعواي سير و پياز ميان سيانيوز و تلويزيون درجه 3 بي.بي.سي (خبر ويژه)

در يك چانه زني يا تسويه حساب مافيايي و البته درون خانوادگي! سايت گويانيوز (وابسته به سازمان «سيا») شبكه تلويزيوني BBC را شبكه دولتي كه از اپوزيسيون جمهوري اسلامي به عنوان ابزار دولت متبوع خود استفاده مي كند، ياد كرد.
نويسنده گويانيوز در حالي كه مي نوشت «نمي خواهم جمهوري اسلامي از اين مسئله بل بگيرد» تصريح كرد راه اندازي بي بي سي براي امكان دادن به وزير خارجه انگليس و سفير انگليس در ايران بود و اين دليل و انگيزه اصلي تأسيس شبكه بي بي سي نبايد ماست مالي شود.
گويانيوز (منتشر كننده آگهي هاي رسمي استخدام مزدور براي سازمان سيا) بي بي سي را متهم كرد كه از ناتواني افراد ايراني به عنوان ابزار انتقال تفكرات دولتمردان انگليسي استفاده مي كند.
گويانيوز همچنين انتقال مستخدمان راديو بي بي سي به تلويزيون بي بي سي را باعث تبديل بي بي سي به «تلويزيون راديويي»! توصيف كرد و با خبر دادن از دعواي گسترده در داخل گردانندگان بي بي سي نوشت: نتيجه اين شده كه ما تماشاچيان رو بكشيم و دوستان به ما يك تلويزيون درجه 3 تحويل دهند چرا كه ما قرون وسطايي هستيم. به حق كه دست شما درد نكند، ما را مفتخر كرديد.
گويانيوز به كاركرد ديگر بي بي سي در زمينه جمع آوري اطلاعات تصويري از داخل كشور اشاره كرد و تأكيد نمود كه اين شبكه انگليسي با ثمن بخس اين فيلم ها و تصاوير را مي خرد.

 



حلزون هم بعد از 15ماه به اينجا نمي رسيد كه اوباما رسيد (خبر ويژه)

16ماه پس از روي كار آمدن اوباما و تبليغات گسترده درباره موثر بودن سياست هاي پيچيده وي براي مهار ايران، اكنون مطبوعات آمريكايي اتفاق نظر دارند كه دولت اوباما مقابل جمهوري اسلامي در سردرگمي و درماندگي كامل به سر مي برد. روزنامه هاي واشنگتن پست و لس آنجلس تايمز و مجله تايم هر كدام به زباني به تبيين اين واقعيت پرداخته اند.
لس آنجلس تايمز به قلم بني موريس (نويسنده صهيونيست) نوشته است: به نظر مي رسد نه آمريكا و نه كسي در جامعه جهاني نتواند جلوي ايران را بگيرد. اوباما پيشنهاد مي كند جلوي برنامه اتمي ايران با تحريم هاي بين المللي گرفته شود. اما تناقض همين جاست؛ هرچه حامياني كه آقاي اوباما در اين راه مي خواهد با خود همراه كند بيشتر شود، تاثير تحريم ها كمتر خواهد بود. براي مثال چين حاضر است با تحريم هايي همراه شود كه تقريبا بدون معني باشد (تازه آن هم هنوز مشخص نيست كه همراهي چين را بتواند به دست آورد.) اين قضيه در مورد روسيه هم هست. در همين حال ايران با سرعت به سمت توسعه برنامه اتمي مي رود.
لس آنجلس تايمز، تلاش براي همراه كردن جامعه جهاني با تحريم ها را نقطه مثبت در كارنامه اوباما توصيف مي كند و در عين حال مي نويسد: اما با توجه به خودبيني و تنگ نظري ]![ برخي ملت ها و دولت ها، اين تلاش بي اثر مانده است. قرار بود در پاييز سال گذشته ميلادي تحريم ها تصويب شود. بعد به اواخر سال گذشته ميلادي افتاد و حالا هم قرار است يك زماني در سال جاري ميلادي عملي شود. هنوز هم اوباما مشغول هل دادن سنگ براي رسيدن به نوك قله است و احمدي نژاد هم به شكلي كه قابل درك است، غرب را تمسخر مي كند و از بي اثر بودن تحريم ها مي گويد. او اين حرف ها را مي زند چرا كه مي داند اگر تحريمي در كار باشد، بدون دندان خواهد بود و البته اقدام نظامي را هم كه آمريكا از دستور كار كنار گذاشته است. اوباما و وزير دفاعش، نگران جنگ آمريكا در عراق و افغانستان و پاكستان هستند و جرات برپايي جنگ ديگري را ندارند.
روزنامه واشنگتن پست هم ضمن تحليل نامه اخير و محرمانه رابرت گيتس به اوباما «مبني بر اينكه آمريكا استراتژي روشني در برابر ايران ندارد»، نوشت: گيتس هشداردهندگي اين نامه را انكار كرد اما اين نامه احتمالا درست است. اين مدركي است كه به هر ناظري نشان مي دهد دولت اوباما فاقد طرحي روشن است.
واشنگتن پست نوشت: ما از حمله به تاسيسات هسته اي ايران حمايت نمي كنيم. اما نشانه هاي علني نرمش دولت درباره اقدام نظامي آزاردهنده است، چرا كه پيشرفتي در استراتژي مسير دوسويه بدست نيامده، تلاش يك ساله براي تعامل ناكام مانده و تحرك براي تحريم ها سرعت حلزوني دارد.
اين روزنامه افزود: «گرچه مقامات دولت مي گويند آنها در مورد غلبه بر مقاومت روسيه و چين پيشرفت داشته اند، اما تصويب قطعنامه تحريم نيز احتمالا نيازمند ماهها چانه زني است. حتي پس از قطعنامه، آن تنها پوششي است كه اقدامات موقتي آمريكا و اتحاديه اروپا را هموار مي سازد، كه همين امر نيز نيازمند ديپلماسي بيشتر است.»
واشنگتن پست به پرسش «فايننشال تايمز» از هيلاري كلينتون اشاره مي كند؛ «تحريم ها چه چيزي را محقق مي كند؟» و اينكه كلينتون پاسخ داد «شايد به نوعي مذاكره با حسن نيت بينجامد كه اوباما 15ماه پيش خواهان آن شد.»
واشنگتن پست سپس مي نويسد: اگر دوستان و دشمنان ما گيج شده باشند قابل درك است.
مجله تايم نيز با اشاره به اينكه «ايران در برابر نشست هسته اي واشنگتن بيكار و منفعل نماند و نشست خلع سلاح هسته اي در تهران ترتيب داده شد» نوشت: توجه به نشست تهران نشان مي دهد كه استراتژي هسته اي ايران رو به پيشرفت است.
تايم نوشت: در پي تهديد اتمي ايران از سوي اوباما، سياستمداران و مقامات بلندپايه نظامي در تهران با لحني تند واكنش نشان دادند و يكي از مقامات نظامي (سرلشگر فيروزآبادي) وعده كرد در صورت حمله به ايران همه سربازان آمريكايي در خاورميانه نابود خواهند شد. اين در حالي است كه آمريكا سناريوي درگيري نظامي با ايران ولو از سوي اسرائيل را فاجعه بار مي داند. نتيجه اينكه مي توان گفت در اين بن بست هسته اي، دولت آمريكا قابليت مانور كمتري نسبت به جمهوري اسلامي دارد.

 



اكبر پونز و ژنرال پينوشه جلاد شيلي هم آخور شدند (خبر ويژه)

اعطاي جيره مزدوري به اكبر گنجي تحت عنوان دهان پركن «مبارزه براي حقوق بشر و دموكراسي» به رسوايي تازه براي جريان شبه روشنفكري مدعي مبارزه با جمهوري اسلامي تبديل شد.
به تازگي موسسه آمريكايي موسوم به كيتو (KATO) اعلام كرد جايزه ميلتون فريدمن را به مبلغ 500 هزار دلار به گنجي اختصاص مي دهد. اين خبر به طور وسيع از سوي رسانه هاي ضدانقلاب و حاميان فتنه سبز در عرصه اينترنت منتشر شد. اين در حالي است كه «ميلتون فريدمن» از نظريه پردازان موسسه كيتو، داراي سوابق همكاري گسترده با ژنرال پينوشه ديكتاتور و جلاد شيلي است. پينوشه در سال 1971 دولت انقلابي و مردمي سالوادور آلنده را با كودتاي حمايت شده از سوي سازمان سيا و همچنين عناصري چون هنري كيسينجر ساقط كرد و به قتل عام گسترده چهره هاي ضدآمريكايي پرداخت.
سايت ضدانقلابي اخبار روز موسسه كيتو را همتراز موسسه نومحافظه كار امريكن اينتر پرايز در حوزه ترويج سياست هاي نئوليبرالي معرفي كرد و نوشت: فريدمن از نظريه پردازان كيتو و از مشاوران پينوشه و نيز رونالد ريگان رئيس جمهور آمريكا بود. به نوشته تائومي كلاين نويسنده كانادايي، فريدمن برخي روساي جمهوري آمريكا و نخست وزيران انگليس و روساي صندوق بين المللي پول را از مريدان خود ذكر كرده بود. او طراح سياست هاي نئوليبرال و نومحافظه كارانه در ده هاي آخر قرن بيستم بود و با وجود اين كه خود را طرفدار صلح مي داند، ولي از حمله به افغانستان و عراق دفاع كرد.
بودجه موسسه كيتو از سوي برخي شركت هاي نفتي آمريكايي و نيز شركت هايي مانند وال مارلت، مايكروسافت و ويزا تامين مي شود.
شركت هاي عمده آمريكايي كه به سياستمداران و بلوك هاي قدرت وابسته اند نقش اصلي را در حمله به عراق و غارت منابع اقتصادي آن كشور ايفا كردند همچنان كه منشأ سوءاستفاده هاي كلان در اقتصاد آمريكا و بحران اخير اقتصادي (بي سابقه طي 70 سال گذشته) بودند. به عبارت ديگر پول هايي كه عناصر مزدور در اپوزيسيون داده مي شد پول خون مردم عراق و ملت هاي مظلوم منطقه و نهايتا مردم فرودست در آمريكاست.

 



شيرين كاري تازه متهمي كه نقش شاكي را بازي مي كرد (خبر ويژه)

يك سلطنت طلب و مزد بگير نهادهاي اطلاعاتي آمريكا و اسرائيل، جمهوري اسلامي را ناقض حقوق بشر خواند. شيرين عبادي به نيابت از اربابان آمريكايي از بان كي مون خواست مانع از ورود ايران به شوراي حقوق بشر سازمان ملل شود.
وي در نامه خود با انتقاد از اينكه مذهب رسمي كشور در قانون اساسي تشيع اعلام شده، مدعي تبعيض عليه ساير اديان شد و همزمان جريان انگليس ساخته بهائيت را جزو اديان معرفي كرد! اين سلطنت طلب فراري كه اذعان دارد به توصيه برخي سران فتنه نظير خاتمي و كروبي از بازگشت به ايران منصرف شده، با بر شمردن برخي قوانين اسلامي، آنها را ناقض حقوق بشر خواند و خواستار ممانعت از عضويت ايران در شوراي حقوق بشر شد.
انتشار ادعانامه، عليه جمهوري اسلامي به نيابت از قدرت هاي استعماري در حالي است كه هم اكنون اين مهره سلطنت طلب به شكايت از كيهان در دادگاه جمهوري اسلامي پرداخته است. البته كيهان اين شكايت را فرصت بسيار ذي قيمت براي بازگويي مستند و تكان دهنده ابعاد خيانت هاي جريان ضدانقلابي پشت پرده اين عروسك خيمه شب بازي مي داند.
اما سئوال منطقي اين است كه وقتي يك عنصر داراي سوابق خيانت و فراري، مباني اسلامي و حقوقي يك نظام سياسي را نفي مي كند و ناقض حقوق بشر مي خواند، اقامه دعواي او در دادگاه همان نظام چه توجيهي مي تواند داشته باشد. به عبارت ديگر منطقي اين است كه عناصري نظير عبادي شكايت خود را نزد همان رژيم هاي استكباري و جنايتكاري ببرند كه پول خيانت به امثال وي مي پردازند. اگرچه پذيرش شكايت وي از سوي دستگاه قضايي كشور، نشانه اي غيرقابل انكار و مثال زدني از آزادي قضا و قضاوت در نظام اسلامي ايران است.

 



دفاعيات مدير مسئول كيهان در دادگاه - قسمت دوم
چرا كميته صلح نوبل شيرين عبادي را به پاپ ترجيح داد

شريعتمداري مدير مسئول كيهان در ادامه دفاعيات خود گفت؛
رياست محترم دادگاه و اعضاي محترم هيئت منصفه
شكايت خانم شيرين عبادي از كيهان، آنگونه كه در متن شكوائيه آمده و وكلاي مدافع ايشان در اولين جلسه دادگاه مطرح كرده اند، شامل موارد زير است كه هر چند با يكديگر رابطه اي ارگانيك و در هم تنيده دارند ولي به روال جاري و معهود دادگاه، هر يك را جداگانه و با ارائه شواهد و اسناد مربوطه پاسخ خواهم داد. اين اسناد به وضوح نشان مي دهد«خانم شيرين عبادي كه صهيونيست ها و آمريكايي ها ايشان را بانوي صلح ايران»! لقب داده اند ، چه هويتي دارد!
1- در كيهان مورخ 2/6/87 مقاله اي با عنوان «اراذل و اوباش چه كساني هستند»؟! به چاپ رسيده بود كه يكي از موارد شكايت خانم شيرين عبادي از روزنامه كيهان است. در اين مقاله به نمونه اي از سوابق خانم شيرين عبادي در وابستگي به رژيم خونريز و آمريكايي پهلوي اشاره شده و آمده بود كه ايشان، خود را جان نثار شاه مي دانسته و از قتل عام مردم قم توسط رژيم پهلوي در 19 دي ماه 1365 حمايت كرده است. درباره مقاله ياد شده و علت و انگيزه آن بايد عرض كنم كه؛
الف: روز دوشنبه 28 مردادماه 1387 در كانون غيرقانوني موسوم به «مدافعان حقوق بشر»! كه خانم شيرين عبادي مسئول خودخوانده آن است يك نشست فوق العاده برپا مي شود. موضوع اين نشست «اتهامات وارده» است و افرادي نظير ابراهيم يزدي، دبيركل گروهك غيرقانوني نهضت آزادي، حسن يوسفي اشكوري، روحاني خلع لباس شده، هادي اسماعيل زاده، سارق اسناد زندان اوين در بدو انقلاب و چند تن ديگر از مدعيان اصلاح طلبي حضور داشتند و رياست جلسه برعهده خانم شيرين عبادي بوده است. در اين نشست خانم شيرين عبادي به مطالب كيهان درباره ايشان و برخي ديگر از مدعيان اصلاحات اشاره مي كند و بي آن كه براي اثبات ادعاي خود مبني بر غيرواقعي بودن اخبار و گزارش هاي كيهان دليل و سندي ارائه دهد، اظهار مي دارد «اگر مرا ترور كنند و به قتل برسم، روزنامه كيهان مسئول آن است»! و يكي ديگر از حاضران در جلسه كذايي مي گويد؛
«پشت صحنه تمامي مطالبي كه عليه خانم شيرين عبادي مطرح مي شود، حسين شريعتمداري است»! در پايان اين نشست كه به قول خودشان نشست اضطراري بود، بيانيه اي صادر مي شود. در اين بيانيه از رسانه هايي نظير روزنامه كيهان با عنوان «آشوبگر»! ياد مي كنند و از دستگاه قضايي مي خواهند كه با اين رسانه ها برخورد شده و از انتشار آنها جلوگيري شود!
بديهي است كه كيهان در واكنش به اين اقدام كانون غيرقانوني مدافعان حقوق بشر حق شكايت داشت و خانم عبادي نيز براي اقدام مجرمانه اي كه مرتكب شده بود و اتهام ناروايي كه به اينجانب و روزنامه كيهان زده بود پاسخي نداشت، اما كيهان به روال هميشگي خود كه در مقابل اينگونه اتهامات به پاسخ مي نشيند، طي يادداشتي در تاريخ
2/6/87 با عنوان «اراذل و اوباش چه كساني هستند»؟! ضمن رد ادعاهاي خانم شيرين عبادي آورده بود؛
«اين نخستين بار نيست كه شيرين عبادي دستور خفه كردن رسانه هاي متعهد و خاموش كردن صداي اعتراض مردم انقلابي را صادر مي كند و آنان را «آشوبگر» مي نامد... ايشان در روزهايي كه قيام زنان و مردان انقلابي شهر مقدس قم- 19 دي ماه 1356- به گونه اي وحشيانه از سوي رژيم آمريكايي شاه سركوب شد نيز به حمايت از آن سركوب وحشيانه و قتل عام بي رحمانه پرداخت». در ادامه آن يادداشت آمده بود؛
«شايد كمتر كسي سخنراني هاي شيرين عبادي در آن روزها را به ياد داشته باشد. سخنراني هايي كه در آن از انقلاب و انقلابيون مسلمان ايران ابراز «تنفر و انزجار» مي كرد و با لگدمال كردن پيكر زنان و كودكاني كه در جريان قتل عام وحشيانه رژيم پهلوي به خاك و خون كشيده شده بودند، خود را «جان نثار شاه» و «آماده جانبازي» در راه شاهنشاه آريامهر مي دانست.»
در همان مقاله خطاب به شيرين عبادي آمده بود؛
«امروز حق داريم به نمايندگي از آن مردان و زنان و كودكان به خون غلتيده كه خويشان حقيقي ما هستند و به پيروي از مراد و مقتدايمان حضرت امام خميني(ره) از شما دادخواهي كنيم كه چرا يك «ملت مسلمان» را كه خواستار رهايي از چنگال استعمار آمريكا و انگليس و رژيم دست نشانده پهلوي بود، «عامل اجنبي» خوانديد و چرا «انقلاب اسلامي» آنان را «آشوب طلبي» ناميديد؟ و طرفه آن كه خود را «مدافع حقوق زنان و كودكان» نيز جا مي زنيد؟! مگر قتل عام هزاران زن و كودك مظلوم اين مرز و بوم، تجاوز به حقوق زنان و كودكان نبود؟ و اگر بود- كه بود- چرا از آن قتل عام وحشيانه حمايت كرديد؟! و چرا امروز هم به همين ملت پشت كرده و بر سفره اربابان آمريكايي تان نشسته ايد و همچنان از «اراذل و اوباش» واقعي كه همجنس بازان و بهائيان و روسپيان و تروريست ها و اشرار خياباني و بياباني هستند، دفاع مي كنيد؟...»
ب: در پي چاپ اين يادداشت، خانم شيرين عبادي ضمن شكايت از روزنامه كيهان تلاش كرد اظهارات خويش در حمايت از سركوب و قتل عام مردم ايران و اعلام جان نثاري براي شاه را تكذيب كند و گفت و نوشت كه هرگز چنين اظهاراتي را بيان نكرده است! و جالب آن كه براي محكم كاري در تكذيب خبر كيهان طي مصاحبه اي با تظاهر به خشم و نفرت از رژيم سفاك پهلوي گفت؛ «مرده شور شاه را ببرند»!
با شناختي كه از خانم شيرين عبادي داشتيم و داريم، تكذيب خبر مستند كيهان از سوي ايشان برايمان دور از انتظار نبود. از دروغگويي پرسيدند آيا در طول عمر شصت و چند ساله خود براي يك بار هم كه شده، حرف راست زده اي؟ پاسخ داد اگر بگويم آري، دروغ ديگري گفته ام!
خانم شيرين عبادي در حالي خبر كيهان را تكذيب مي كرد كه اظهارات ايشان در شماره سوم بهمن ماه روزنامه رستاخيز، ارگان رسمي حزب «شاه ساخته» رستاخيز درج شده بود و ما اين سند را كه در آرشيو كيهان وجود داشت و نسخه اي از آن نيز خدمت رياست محترم دادگاه تقديم مي شود، به دست چاپ سپرديم و در پاسخ به تظاهر خانم عبادي كه گفته بود؛ «مرده شور شاه را ببرند»! خطاب به ايشان نوشتيم؛ سركار خانم عبادي! مرده شور شاه را كه چند ده سال پيش برده اند. اگر جرأت داريد، اعلام بفرمائيد مرده شور بوش و شيمون پرز و نتانياهو را ببرند. مگر قرار نيست فرزند زمان خود باشيد؟!
رياست محترم دادگاه و اعضاي محترم هيئت منصفه!
ملاحظه مي فرمائيد كه ادعاي خانم شيرين عبادي در اين بخش از شكايت ايشان بي پايه و اساس است و اگر قرار به پي گرد قضايي باشد، خانم شيرين عبادي به دلايل ياد شده قابل تعقيب هستند.
ج: براي آن كه تابلوي روشن تري از ماجراي ياد شده ترسيم كرده باشم از محضر دادگاه محترم اجازه مي خواهم به اين نكته نيز اشاره كنم كه آن روزها- بهمن ماه 56- خانم شيرين عبادي رئيس شعبه 24 دادگاه شهرستان تهران-و سپس رئيس دادگستري تهران- و مسئول «كميته زنان دادگستري» بود. كميته اي كه تحت نظارت خانم «مهناز افخمي» وزير مشاور و بهايي كابينه هويدا فعاليت مي كرد. گفتني است كه خانم مهناز افخمي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي به آمريكا گريخت و از سوي «اشرف پهلوي» مأمور راه اندازي يك تشكيلات با هدف جمع آوري و سازماندهي سلطنت طلب هاي گريخته از كشور شد. اين تشكيلات با عنوان «بنياد مطالعات ايران» در واشنگتن آمريكا راه اندازي شد كه «بنياد اشرف پهلوي» نيز ناميده مي شود. اين بنياد علاوه بر دروغ پردازي و توهم پراكني عليه اسلام و انقلاب، كمك هاي مالي و تداركاتي به ضدانقلابيون فراري را هم در دستور كار خود دارد. گروهك تروريستي «تندر»، گروهي كه انفجار در حسينيه شيراز و چند عمليات تروريستي ديگر را برعهده داشت از جمله گروههاي سلطنت طلب نزديك و مرتبط با بنياد مورد اشاره بوده است. خانم مهناز افخمي وزير مشاور بهايي در كابينه هويدا هم اكنون در آمريكا مديرعامل «بنياد مطالعات ايران» يا همان «بنياد اشرف پهلوي» است.
و اما، خانم شيرين عبادي- يعني همان خانمي كه آمريكايي ها و اسرائيلي ها ايشان را «بانوي صلح ايران»! مي نامند- با بنياد ياد شده و مديرعامل آن خانم مهناز افخمي روابط بسيار نزديكي دارد.
اشاره به اين نكته نيز ضروري است كه آقاي احمدعلي مسعود انصاري در كتاب خاطرات خود با عنوان «پس از سقوط» چاپ بهار 1385 تصريح مي كند؛ «بنياد مطالعات ايران» با تخصيص بودجه يك ميليون و سيصدهزار دلاري اشرف پهلوي در واشنگتن تشكيل شد و پرويز ثابتي، سخنگو و مديركل امنيت داخلي ساواك براي اداره آن از موساد به سيا منتقل گرديده و در بنياد ياد شده به كار گرفته شد و...
ارتباط خانم شيرين عبادي با مهناز افخمي و بنياد ياد شده كه از حاميان شناخته شده عمليات تروريستي است، اگر چه نفرت انگيز بوده و از سوي كسي كه خود را «بانوي صلح»! مي داند غيرقابل توجيه تلقي مي شود، اما، به هيچ وجه قصد ندارم ايشان را به دست داشتن مستقيم- تاكيد مي كنم كه مستقيم و نه غيرمستقيم- در عمليات تروريستي متهم كنم، چرا كه اثبات حمايت ايشان از تروريست ها را به نقطه ديگري از اين دفاعيه موكول مي كنم. ولي در اين نقطه با توجه به ماهيت بنياد ياد شده و حضور عوامل نشان دار سيا و موساد در آن، زبان حافظ به كام مي گيرم و خطاب به خانم شيرين عبادي مي گويم؛
در خلوت مغانم دوش آن صنم چه خوش گفت
با كافران چه كارت، گر بت نمي پرستي؟
2- خانم شيرين عبادي در بخش ديگري از شكوائيه خويش، كيهان را به ايراد اتهامات ناروا و درج مطالب كذب عليه خود متهم كرده و خطاب به دادستان محترم نوشته است؛ «مديرمسئول كيهان بايد منابع مورد استناد خود را ارائه نمايد».
ابتدا لازم مي دانم برخورد «احتياط آميز» خانم عبادي را كه ناشي از تجربيات چند ده ساله ايشان در حرفه وكالت و امور قضايي است «تحسين» كنم و از سوي ديگر به عنوان يك روزنامه نگار عرض كنم كه كشف اين «احتياط»هاي رمزآلود و دوپهلو نيز بخشي از حرفه ما در كار روزنامه نگاري است. خانم عبادي مواردي نظير دفاع از بهائي ها، حمايت از همجنس بازي، رابطه نزديك با محافل صهيونيستي، دريافت جايزه صلح نوبل از طريق لابي صهيونيست ها، همراهي و همكاري با سرويس هاي اطلاعاتي دشمن عليه جمهوري اسلامي و دهها نمونه ديگر از اين دست را كه در كيهان آمده است با صراحت نفي نمي كنند، بلكه مي فرمايند «مديرمسئول كيهان بايد منابع مورد استناد خود را به دادگاه ارائه دهد». چرا كه خود مي داند چه كرده است و حالا در پي آن است كه بداند آيا كيهان نيز آنچه ايشان مرتكب شده است را مي داند؟! پاسخ كيهان اما، مثبت است و براي همه آنچه درباره خانم شيرين عبادي نوشته و به مردم هشدار داده است، دلايل و اسناد غيرقابل انكاري در اختيار دارد. اگر چه امروزه با توجه به سوابق، مواضع و عملكرد برملا شده ايشان بايد گفت؛ «چيزي كه عيان است چه حاجت به بيان است»!
3- خانم شيرين عبادي نمي تواند حمايت خود از «همجنس گرايي» را نفي كرده و كيهان را به ايراد اتهام ناروا در اين باره متهم كند. چرا كه...
الف: بعد از اعطاي جايزه صلح نوبل به خانم عبادي در سال 2003 ميلادي، از آنجا كه پاپ ژان پل دوم، رهبر كاتوليك هاي جهان نيز در فهرست نامزدهاي دريافت كننده اين جايزه قرار داشت، تصميم نهايي كميته صلح نوبل در انتخاب خانم شيرين عبادي در ميان جمعيت ها و مراكزي كه جريان اعطاي جايزه صلح نوبل را دنبال مي كنند، اين پرسش آميخته به تعجب شكل گرفته و به سرعت در رسانه ها منتشر شد كه چرا با وجود نامزدي پاپ ژان پل دوم، جايزه صلح نوبل به شيرين عبادي تعلق گرفته است؟! در پي اين پرسش كه تكرار فراواني داشت، سخنگوي سوئدي هيئت انتخاب كننده برندگان جايزه صلح نوبل در يك كنفرانس مطبوعاتي اعلام كرد؛
«جناب پاپ براي ما شخصيت قابل احترامي است و ايشان نيز نامزد دريافت جايزه صلح نوبل بوده اند، اما متاسفانه جناب پاپ ژان پل دوم با همجنس گرايي و بارداري قبل از ازدواج زنان مخالفند، بنابراين نمي توانستيم جناب پاپ را انتخاب كنيم»!
همانگونه كه ملاحظه مي فرمائيد، حمايت خانم شيرين عبادي از همجنس گرايي به اندازه اي غليظ و پررنگ بوده است كه كميته صلح نوبل علي رغم امتيازات بيشتر پاپ- البته از نگاه كميته ياد شده و نه از نگاه انساني و اخلاقي- و در حالي كه افكارعمومي براي دريافت جايزه صلح نوبل روي پاپ متمركز شده بود، خانم شيرين عبادي را، آنهم با استناد به اين، به اصطلاح «امتياز»! كه حامي همجنس گرايي است، برمي گزيند!
ب: در مهرماه سال 1382- اكتبر سال 2003، شبكه تلويزيوني CNN آمريكا طي برنامه اي مستند به تحليل چگونگي اعطاي جايزه صلح نوبل 2003 به خانم شيرين عبادي مي پردازد. خانم كريستين امان پور، مجري برنامه در بخشي از گزارش خود توضيح مي دهد «اين كه نوبل امسال به پاپ ژان پل دوم رهبر كاتوليك هاي جهان نرسيد، خيلي ها را به تعجب واداشت، چون از دو سه ماه قبل، پاپ به عنوان اصلي ترين كانديداي دريافت جايزه صلح نوبل 2003 معرفي شده بود، اما، ظاهراً در رأي گيري نهايي موفق به كسب آراء لازم نشده است» مجري برنامه در ادامه گزارش خود توضيح مي دهد «البته طبيعي هم بود كه نروژي ها با اين انتخاب مخالف باشند. مخالفت پاپ با رابطه جنسي قبل از ازدواج، بارداري هاي غيررسمي و مخصوصاً مخالفت ايشان با همجنس گرايي از پاپ، شخصيتي متعصب و مخالف آزادي هاي فردي ساخته است. به ويژه در كشوري مانند نروژ كه بيست و پنج سال است در راه آزادي و صلح جهاني فداكاري كرده است»!
ج: روزنامه انگليسي اينديپندنت نيز در شماره 11 اكتبر 2003 خود روي همين نكته به عنوان علت اصلي ترجيح شيرين عبادي به پاپ تاكيد مي كند و...
د: خانم شيرين عبادي كه براي انتشار نسخه آلماني كتاب خاطراتش به برلين سفر كرده بود، در يك كنفرانس مطبوعاتي -19 آوريل 2006/فروردين 1385- به پرسش هاي مختلف خبرنگاران پاسخ مي گويد خانم عبادي در پاسخ به سوال خبرنگاري كه نظر ايشان را درباره همجنس بازي پرسيده بود، اظهار مي دارد كه «درباره همجنس گرايي بايد بگويم كه الان در ايران به موجب قانون براي همجنس گرايان مجازات هاي سختي وجود دارد. اينچنين مجازات هاي سنگيني در دنياي حقوق بشر جايز نيست»! خانم عبادي در ادامه سخنان خود، اظهارنظري مي كند كه در عصر علم و دانش و تخصصي بودن علوم، تعجب آور است و البته، كمي تا قسمتي هم خنده دار، ايشان براي اثبات - شما بخوانيد توجيه- نظر خود درباره ضرورت آزادي همجنس گرايي مي گويد «امروزه علم ثابت كرده است كه همجنس گرايي يك مساله ژنتيك است(!!). بنابراين تعيين مجازات براي كسي كه در ايجاد ژن هيچ نقشي نداشته، چه معنايي مي تواند داشته باشد.»!!
شما را به خدا بفرمائيد اين نظريه مشعشع و علمي!! خانم شيرين عبادي را در كدام مركز علمي و آكادميك به پشيزي مي خرند؟! كاش اين نظريه علمي!! در دوران قوم لوط ثابت شده و به حضرت لوط علي نبينا و عليه السلام نيز ابلاغ شده بود تا آن قوم فلك زده به خاطر اعمال زشت و شنيعي كه انجام مي دادند، دچار عذاب الهي نمي شدند!... يكي از نتايج نظريه علمي خانم عبادي آن است كه خداي عليم و خبير و رحمان و رحيم نيز -نستجيربالله- از اين پديده علمي بي خبر بوده است!... چند سال قبل، يكي از مدعيان اصلاحات و از هم پيمانان كنوني خانم شيرين عبادي در فتنه اخير، در جريان كنفرانس معروف برلين طي مصاحبه اي گفته بود؛ «مشكل دموكراسي در ايران، آن است كه در اين كشور هنوز خدا نمرده است»!!
اگر اهداي جوايز علمي نوبل هم مثل جايزه صلح نوبل، بي در و پيكر باشد - كه هست - حق آن بود كه به خانم شيرين عبادي علاوه بر جايزه صلح نوبل، جايزه نوبل در رشته فيزيولوژي و پزشكي را هم اهداء مي كردند!
هـ: خانم شيرين عبادي كه در اسفند ماه سال 87- مارس 2008- به دعوت نخست وزير اسپانيا براي شركت در نخستين اجلاس ائتلاف تمدن ها به مادريد رفته بود، طي سخناني در مركز فرهنگي خانه آسيا- شعبه مادريد- وابسته به وزارت خارجه اسپانيا، از مجرمانه بودن همجنس گرايي در ايران ابراز تأسف كرده و مي گويد «متاسفانه در ايران به لحاظ قانوني، همجنس گرايي جرم تلقي شده و براي آن مجازات هاي سنگين در نظر گرفته اند».
رياست محترم دادگاه و اعضاي محترم هيئت منصفه؛ آيا اسناد ارائه شده در حمايت و دفاع خانم شيرين عبادي از عمل زشت و نفرت انگيز همجنس گرايي كمترين ترديدي باقي مي گذارد؟
جرم بزرگتر خانم عبادي آن است كه همه جا در مجامع بين المللي و رسانه هاي آمريكايي، اروپايي و صهيونيستي، خود را نماينده زنان مسلمان ايران معرفي مي كند! آيا زنان و دختران مسلمان اين مرز و بوم كه به عفاف و پاكدامني زبان زدند و حتي زنان و دختران پيرو ساير اديان الهي در ايران با خانم شيرين عبادي درباره همجنس گرايي هم عقيده هستند؟! و آيا مسئولان محترم نبايد با تعقيب قضايي خانم عبادي از شخصيت توده هاي عظيم زنان پاكدامن و فرهيخته ايران دفاع كنند؟!
اينجانب در ادامه دفاعيات خود با ارائه شواهد و قرائن و اسناد غيرقابل انكار ديگر به اين واقعيت تلخ اشاره خواهم كرد كه يكي از اصلي ترين اهداف آمريكا و اسرائيل از اعطاي جايزه صلح نوبل به خانم شيرين عبادي، تحقيرشخصيت زن ايراني بوده است. به اين منظور كه با ارائه و معرفي خانم عبادي به عنوان نماينده زنان ايراني، مانع از الگوبرداري زنان ساير كشورهاي اسلامي از شخصيت برجسته و فرهيخته زن ايراني شوند. دغدغه اي كه طي سي و چند سال گذشته براي نظام سلطه و غارتگر جهاني به كابوس وحشتناكي تبديل شده است. در اين باره به اقتضاي موارد شكايت خانم عبادي اشاره بيشتري خواهم داشت. ان شاءالله.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14