(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 8 خرداد 1389- شماره 19656

عاملان اصلي حوادث پس از انتخابات در نگاه رهبر معظم انقلاب
نخبگان قانون شكن ؛ مسئول خون ها و خشونت ها

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




عاملان اصلي حوادث پس از انتخابات در نگاه رهبر معظم انقلاب
نخبگان قانون شكن ؛ مسئول خون ها و خشونت ها


رقابت شفاف، روشن و صريح
نكتأ سوم، مسألأ رقابتها بود. اين رقابتها كاملاً رقابتهاي آزاد، جدّي و شفاف بين نامزدهاي مختلف بود؛ همه ديدند. به قدري اين رقابتها و اين گفتگوها و اين مناظره ها شفاف و صريح بود، كه عده اي به آن معترض شدند - حالا عرض خواهم كرد - حق ّ هم تا حدودي با آنهاست. التهاباتي هم به وجود آورد كه الان هم هنوز آثارش را داريم مشاهده مي كنيم. من به شما عرض بكنم، فرض ما اين بود و هست كه اين رقابتي كه وجود دارد بين چهار نامزد انتخابات، اين رقابت ميان افراد و جريانهاي متعلق به نظام اسلامي است. ايني كه دشمنان سعي مي كنند در رسانه هاي گوناگون - كه غالباً هم اين رسانه ها مال اين صهيونيستهاي خبيث و رذل است - اين جور وانمود كنند كه دعوا بين طرفداران نظام و مخالفان نظام است، نخير، اين جوري نبود؛ آنها غلط مي كنند اين حرف را مي زنند؛ اين واقعيت ندارد. اين چهار نفري كه وارد عرصأ اين انتخابات جدّي شدند، همه شان جزو عناصر نظام و متعلق به نظام بودند و هستند. يكي از اينها رئيس جمهور كشور ماست؛ رئيس جمهور خدوم، پركار، زحمتكش، مورد اعتماد. يكي از آنها نخست وزير هشت سال در دوران رياست جمهوري خود بنده است. يكي از آنها فرماندأ سپاه در سالهاي متمادي و يكي از فرماندهان اصلي دوران دفاع مقدس بوده است. يكي از آنها دو دوره رئيس قوّأ مقننأ كشور بوده است؛ رئيس مجلس شوراي اسلامي بوده است. اينها عناصر نظامند؛ اينها همه شان متعلق به نظامند. البته اختلاف نظر دارند، اختلاف برنامه دارند، در جهتگيريهاي گوناگون سياسي باهم تفاوتهاي متعددي دارند؛ اما همه شان مال نظامند؛ چهار نفر از عناصر نظامند. اين رقابت درون نظام تعريف شد؛ نه رقابت بين درون نظام و بيرون نظام، كه راديوي صهيونيستي و راديوي آمريكا و راديوي انگليس خبيث و ديگران هي مي خواهند اين را دامن بزنند. نخير، رقابتي بود در درون نظام و بين عناصر وابستأ به نظام؛ متعلق به نظام، و همه شان هم با اين سوابق. همه شان را من از نزديك مي شناسم، افكارشان را مي دانم، سلائقشان را مي دانم، خصوصيات رفتاريشان را مي دانم، با همه شان از نزديك من كار كردم. البته بنده همأ ديدگاههاي اين آقايان را قبول ندارم؛ بعضي از نظرهايشان و عملكردهايشان از نظر من بدون شك قابل انتقاد است؛ بعضي را براي خدمت به كشور مناسبتر از بعضي ديگر مي دانم؛ اما انتخاب به عهدأ مردم بوده و هست. مردم انتخاب كردند. خواست من، تشخيص من، نه به مردم گفته شد، نه مردم لازم بود آن را مراعات كنند. مردم خودشان طبق معيارهاي خودشان تشخيص دادند، حركت كردند، عمل كردند؛ ميليونها اين طرف، ميليونها آن طرف. بنابراين، مسأله، مسألأ دروني نظام است. ايني كه بخواهند صورت مسأله را تغيير بدهند، اين صد درصد مغرضانه و خباثت آلود است. دعوا بين نظام و بيرون از نظام نيست، دعوا بين انقلاب و ضد انقلاب نيست؛ اختلاف بين عناصري در درون چهارچوب نظام است. آن مردمي هم كه به اين چهار نفر رأي دادند، اينها هم با اعتقاد به نظام رأي دادند، تشخيص دادند اين براي كشور بهتر است، به نظام پابندي اش بيشتر است، به او رأي دادند. آن كسي را كه صالحتر براي خدمت به نظام مي دانستند، به او رأي دادند؛ مردم هم در چهارچوب نظام عمل كردند. اما اين رقابتها و مناظرات، كه ابتكار مهمي بود؛ ابتكار جالبي بود؛ خيلي صريح بود، خيلي شفاف بود، خيلي جدّي بود. اين مناظره ها تو دهن آن كساني زد كه از بيرون تبليغ مي كردند كه اين رقابتها نمايشي است، واقعيت ندارد. ديدند نخير، واقعيت دارد؛ جدّي در مقابل هم ايستاده اند، باهم بحث مي كنند، با هم استدلال مي كنند. بنابراين مناظره ها و گفتگوها بسيار از اين جهت مثبت بود. البته آثار مثبتي داشت، عيوبي هم داشت، كه حالا هر دو را من عرض خواهم كرد.
آن جهت مثبت، اين بود كه در اين مناظره ها و در اين گفتگوها و در اين گفتارهاي تلويزيوني، همه شفاف و راحت حرف زدند، حرف دلشان را بر زبان آوردند، يك سيلابي از نقد و انتقاد به راه افتاد و همه مجبور شدند پاسخگويي كنند. به آنها انتقاد شد، آنها در مقام پاسخگويي برآمدند و از خودشان دفاع كردند. مواضع افراد و مواضع گروهها بدون ابهام، بدون پيچيده گويي، عريان، در مقابل چشم مردم قرار گرفت؛ سياستهايشان چيست، برنامه هايشان چيست، پابنديهايشان كدام است، تا چه حد است؛ اينها در مقابل چشم مردم قرار گرفت و مردم توانستند قضاوت كنند. مردم احساس كردند كه در نظام اسلامي بيگانه به حساب نمي آيند، نظام كشور اندروني و بيروني ندارد. همه چيز در مقابل مردم آشكار، همأ نظرات در مقابل مردم بيان شد و معلوم شد رأي مردم ناشي از همين دقّتها و تأملات خواهد بود. رأي مردم زينتي نيست. حق ّ انتخاب حقيقتاً متعلق به مردم است، مردم مي خواهند آگاهانه، هشيارانه انتخاب كنند. اين مناظره ها اين را نشان داد. يقيناً يكي از علل افزايش ده ميليوني آراء نسبت به آخرين حد نصاب دوره هاي قبل همين بود كه ذهن مردم، فكر مردم مشاركت داده شد، به عرصه آمد و آنها تشخيص دادند، وارد ميدان شدند. اين مناظره ها به سطح خيابانها هم كشيده شد، داخل خانه ها هم رفت، كه اينها قدرت انتخاب مردم را بالا مي برد. اين جور مباحثات و گفتگوها ذهنها را پرورش مي دهد، قدرت انتخاب را بالا مي برد. اين از نظر جمهوري اسلامي چيز مطلوبي است. البته همين جا من عرض بكنم كه اين گفتگوها نبايد به جايي برسد كه تبديل بشود به كدورت و كينه. اگر اين شد، آن وقت اثر عكس خواهد داشت. اگر به همان شكلي كه آن روز بود و در همان حد باقي بود، اين خوب بود؛ اما اگر بنا باشد همين طور كش پيدا كند، ادامه پيدا كند، هي بگومگو بشود، اين تدريجاً تبديل خواهد شد به كينه. البته خيلي خوب است كه اين جور مناظره هايي در سطوح مديريتي ادامه پيدا كند - البته با حذف آن عيوبي كه بعد به آن اشاره خواهم كرد - و افراد، مسئولين، خودشان را در معرض نقد و انتقاد قرار بدهند و پاسخگو باشند و پاسخ بدهند و تبيين كنند. خيلي از اوقات اگر چنانچه يك انتقادي به كسي بشود، اين فرصتي است براي او كه بتواند ذهنها را روشن كند، تبيين كنند، حقيقت را بيان كنند؛ خيلي چيز خوبي است؛ البته با حذف آن عيوبي كه عرض خواهم كرد. اگر اين جور مناظره ها در طول سال و در طول چهار سال ادامه داشته باشد، ديگر وقتي در هنگام انتخابات پيش آمد، حالت انفجاري پيدا نمي كند؛ همأ حرفها در طول زمان گفته خواهد شد، شنيده خواهد شد؛ نقدها، پاسخها، جوابها. اينها محسنات اين مناظرات بود كه خيلي خوب بود.
عيوب مناظره هاي تلويزيوني
اما عيوبي هم داشت كه اين عيوب را بايد برطرف كرد. در مواردي انسان مي ديد كه در اين مناظره ها جنبأ منطقي مناظره ضعيف مي شد؛ جنبأ احساساتي و عصبي پيدا مي كرد؛ جنبأ تخريبي غلبه پيدا مي كرد؛ سياه نمايي وضع موجود به شكل افراطي در اين مناظره ها ديده شد؛ سياه نمايي دوره هاي گذشته هم در اين مناظره ها مشاهده شد؛ هر دو بد بود. اتهاماتي مطرح شد كه در جايي اثبات نشده است؛ به شايعات تكيه شد، بي انصافيهايي احياناً ديده شد؛ هم بي انصافي نسبت به اين دولت با اين همه حجم خدمت، و هم بي انصافي نسبت به دولتهاي گذشته و دوران سي ساله. آقايان در خلال صحبت احساساتي شدند و لابه لاي حرفهاي خوب، حرفهايي هم كه خوب نبود، گفته شد. بنده هم مثل بقيأ آحاد ملّت نشستم پاي تلويزيون و اين مناظره ها را تماشا كردم و از آزادي بيان لذت بردم؛ از اين كه نظام جمهوري اسلامي توانسته است به كمك مردم بيايد تا بتوانند قدرت انتخاب خود را بالا ببرند، لذت بردم؛ اما اين بخش معيوب قضيه، بنده را ناخرسند كرد؛ متأثر شدم. براي طرفداران نامزدها هم آن بخشهاي معيوب، آن تعريضها، آن تصريحها، التهاب آور و نگران كننده بود، كه البته از هر دو طرف هم بود. بنده اين جا در منبر نماز جمعه، در خطبه اي كه در حكم نماز است، حقايق را بايد بيان بكنم. هر دو طرف در اين عيب متأسفانه مشترك بودند. از يك طرف صريحترين اهانتها به رئيس جمهور قانوني كشور شد. حتي از دو سه ماه قبل از مناظرات هم اين سخنرانيها را براي من مي آوردند و من مي ديدم يا گاهي مي شنيدم؛ تهمتهايي زدند، حرفهايي گفتند؛ به كي؟ به كسي كه رئيس جمهور قانوني كشور است، متكي به آراء مردم است. نسبتهاي خلاف دادند، رئيس جمهور مملكت را كه مورد اعتماد مردم است، به دروغگويي متهم كردند! اينها خوب است؟ كارنامه هاي جعلي براي دولت درست كردند، اين جا آن جا پخش كردند، كه ما كه در جريان امور هستيم، مي بينيم مي دانيم كه اينها خلاف واقع است؛ فحاشي كردند؛ رئيس جمهور را خرافاتي، رمال، از اين نسبتهاي خجالت آور دادند؛ اخلاق و قانون و انصاف را زير پا گذاشتند. اين از آن طرف. از اين طرف هم همين جور؛ از اين طرف هم شبيه همين كارها به نحو ديگري انجام گرفت. كارنامأ درخشان سي سالأ انقلاب كمرنگ جلوه داده شد؛ اسم بعضي از اشخاص برده شد كه اينها شخصيتهاي اين نظامند؛ اينها كساني هستند كه عمرشان را در راه اين نظام صرف كردند. بنده در نماز جمعه هيچ وقت رسمم نبوده است از افراد اسم بياورم؛ اما اين جا چون اسم آورده شده است، مجبورم اسم بياورم. به طور خاص از آقاي هاشمي رفسنجاني، از آقاي ناطق نوري من لازم است اسم بياورم و بايد بگويم. البته اين آقايان را كسي متهم به فساد مالي نكرده؛ حالا در مورد بستگان و كسان، هر كس هر ادعايي دارد، بايستي در مجاري قانوني خودش اثبات بشود و قبل از اثبات نمي شود اينها را رسانه اي كرد. اگر چيزي اثبات بشود، فرقي بين آحاد جامعه نيست؛ اما اثبات نشده، نمي شود اينها را مطرح كرد و قاطعاً ادعا كرد. وقتي اين جور حرفها مطرح مي شود، تلقيهاي نادرست در جامعه به وجود مي آيد، جوانها چيز ديگري خيال مي كنند، چيز ديگري مي فهمند. آقاي هاشمي را همه مي شناسند. من شناختم از ايشان مربوط به بعد از انقلاب و مسئوليتهاي بعد از انقلاب نيست؛ من از سال - 6331 يعني 25 سال قبل - ايشان را از نزديك مي شناسم. آقاي هاشمي از اصلي ترين افراد نهضت در دوران مبارزات بود؛ از مبارزين جدّي و پيگير قبل از انقلاب بود؛ بعد از پيروزي انقلاب از مؤثرترين شخصيتهاي جمهوري اسلامي در كنار امام بود؛ بعد از رحلت امام هم در كنار رهبري تا امروز. اين مرد بارها تا مرز شهادت پيش رفته. قبل از انقلاب اموال خودش را صرف انقلاب مي كرد و به مبارزين مي داد. اينها را جوانها خوب است بدانند. بعد از انقلاب ايشان مسؤوليتهاي زيادي داشت: هشت سال رئيس جمهور بود؛ قبلش رئيس مجلس بود؛ بعد مسؤوليتهاي ديگري داشت. در طول اين مدت هيچ موردي را سراغ نداريم كه ايشان براي خودش از انقلاب يك اندوخته اي درست كرده باشد. اينها يك حقايقي است؛ اينها را بايد دانست. در حساسترين مقاطع ايشان در خدمت انقلاب و نظام بوده. من البته در موارد متعددي با آقاي هاشمي اختلاف نظر داريم، كه طبيعي هم هست؛ ولي مردم نبايد دچار توهم بشوند، چيز ديگري فكر كنند. البته بين ايشان و بين آقاي رئيس جمهور از همان انتخاب سال 48 تا امروز اختلاف نظر بود، الان هم هست؛ هم در زمينأ مسائل خارجي اختلاف نظر دارند، هم در زمينأ نحوأ اجراي عدالت اجتماعي اختلاف نظر دارند، هم در برخي مسائل فرهنگي اختلاف نظر دارند؛ و نظر آقاي رئيس جمهور به نظر بنده نزديكتر است. در مورد آقاي ناطق نوري هم همين جور. آقاي ناطق نوري هم از شخصيتهاي خدوم انقلاب است؛ ايشان هم خدمات زيادي كرده و در دلبستگي ايشان به اين نظام و انقلاب هيچ شكي نيست. مناظره هاي زندأ تلويزيوني خوب است؛ اما اين آسيبها بايد برطرف بشود. من همان وقت - بعد از مناظره - به آقاي رئيس جمهور هم تذكر دادم؛ چون مي دانستم ايشان ترتيب اثر مي دهند. در مورد مبارزأ با فساد مالي، موضع نظام يك موضع روشني است. در زمينأ مسائل مربوط به عدالت اجتماعي، موضع نظام يك موضع روشني است. با فساد بايد در هر نقطه اي كه هست، مبارزه كرد. من مي خواهم اين را عرض بكنم: ما مدعي نيستيم در نظام ما فساد مالي و اقتصادي وجود ندارد؛ چرا، اگر وجود نداشت كه بنده آن نامأ هشت مادّه اي را چند سال قبل خطاب به رؤساي محترم سه قوّه نمي نوشتم و اين قدر روي آن تأكيد نمي كردم. چرا، هست؛ اما مي خواهم اين را بگويم: نظام جمهوري اسلامي، همين امروز يكي از سالمترين نظامهاي سياسي و اجتماعي در دنياست. اين كه ما بياييم به استناد گزارش فلان مرجع صهيونيستي، نظام را و كشور را متهم كنيم به فساد، اين مطلقاً درست نيست. اين هم كه ما اشخاص را، مسئولين را بي جهت در زمينأ فساد زير سؤال ببريم، اين هم درست نيست. فساد مالي يكي از مسائل مهم در نظام اسلامي است و بايد با او جداً مبارزه كرد؛ هم در قوّأ مجريه، هم در قوّأ قضائيه، هم در قوّأ مقننه. همه موظفند با اين مسأله مبارزه كنند. اگر مبارزه نشود، مهار نشود، توسعه پيدا خواهد كرد؛ كما اين كه بسياري از كشورهاي دنيا - همين كشورهاي غربي كه اين قدر دم از مبارزأ با فساد مالي و پولشويي و امثال اينها مي زنند - تا خرخره غرق در فسادند. قضاياي دولت انگليس و مجلس پارلمان انگليس را اين روزها شنيديد و همأ دنيا دانستند. اين يك گوشه هايي از قضاياست؛ خيلي بيش از اينهاست. اين بخش مربوط به خطاب مردم را من جمع بندي كنم. عزيزان من! ملّت ايران! 22 خرداد يك حماسه بود. اين حماسه، تاريخي شد، جهاني شد. اگرچه بعضي از دشمنان ما در اطراف دنيا خواستند اين پيروزي مطلق نظام را، اين پيروزي حتمي را، به يك پيروزي مشكوك و قابل ترديد تبديل كنند. حتّي بعضي خواستند اين را به يك شكست ملي تبديل كنند! خواستند كام شما را تلخ كنند و نگذارند بالاترين نصاب مشاركت جهاني را دنيا به نام شما ثبت كند. خواستند اين كارها را بكنند؛ اما به نام شما ثبت شد. نمي شود آن را دستكاري كرد. رقابتها تمام شد. همأ كساني كه به اين چهار نامزد رأي دادند، مأجورند؛ ان شأالله اجر الهي دارند. همه شان در درون جبهأ انقلابند، متعلق به نظامند؛ اگر با قصد قربت رأي داده باشند، عبادت هم كرده اند.
القاء تقلب در انتخابات غلط است
خط انقلاب، چهل ميليون رأي دارد؛ نه بيست و چهار و نيم ميليون كه رأي به رئيس جمهور منتخب است. چهل ميليون به خط انقلاب رأي دادند. مردم اطمينان دارند؛ اما برخي از طرفداران نامزدها هم اطمينان داشته باشند كه جمهوري اسلامي اهل خيانت در آراء مردم نيست. ساز و كارهاي قانوني انتخابات در كشور ما اجازأ تقلب نمي دهد. اين را هر كسي كه دست اندركار مسائل انتخابات هست و از مسائل انتخابات آگاه است، تصديق مي كند؛ آن هم در حد يازده ميليون تفاوت! يك وقت اختلاف بين دو رأي، صد هزار است، پانصد هزار است، يك ميليون است، حالا ممكن است آدم بگويد يك جوري تقلب كردند، جابه جا كردند؛ اما يازده ميليون را چه جور مي شود تقلب كرد! در عين حال بنده اين را گفتم، شوراي محترم نگهبان هم همين را قبول دارند كه اگر كساني شبهه دارند و مستنداتي ارائه مي دهند، بايد حتماً رسيدگي بشود؛ البته از مجاري قانوني؛ رسيدگي فقط از مجاري قانوني. بنده زير بار بدعتهاي غيرقانوني نخواهم رفت. امروز اگر چهارچوبهاي قانوني شكسته شد، در آينده هيچ انتخاباتي ديگر مصونيت نخواهد داشت. بالاخره در هر انتخاباتي بعضي برنده اند، بعضي برنده نيستند؛ هيچ انتخاباتي ديگر مورد اعتماد قرار نخواهد گرفت و مصونيت پيدا نخواهد كرد. بنابراين همه چيز دنبال بشود، انجام بگيرد، كارهاي درست، برطبق قانون. اگر واقعاً شبهه اي هست، از راههاي قانوني پيگيري بشود. قانون در اين زمينه كامل است و هيچ اشكالي در قانون نيست. همان طور كه حق ّ دارند كه نامزدها نظارت كنند، حق ّ دارند كه شكايت كنند، حق ّ دارند كه بررسي بشود. بنده از شوراي محترم نگهبان خواستم كه اگر مواردي خواستند صندوقها را بازشماري بكنند، با حضور نمايندگان خود نامزدها اين كار را بكنند. خودشان باشند، آن جا بشمرند، ثبت كنند، امضاء كنند. بنابراين، هيچ مشكلي در اين جهت وجود ندارد. اين راجع به انتخابات و خطاب به شما مردم عزيز.
سياسيون غفلت نكنند
اما خطاب دوم من، خطاب به سياسيون و نامزدها و گردانندگان احزاب و جريانات است. من مي خواهم عرض كنم به اين حضرات، كه امروز يك لحظأ حساس تاريخي براي كشور است؛ نگاه كنيد به وضع دنيا، نگاه كنيد به وضع خاورميانه، نگاه كنيد به وضع اقتصادي عالم، نگاه كنيد به مسائل كشورهاي همسايأ ما مثل عراق، مثل افغانستان، مثل پاكستان. ما در نقطأ حساسي از تاريخ قرار گرفته ايم. همأ ما وظيفه داريم كه در اين مرحلأ تاريخي هوشيار باشيم، دقيق باشيم، مواظب باشيم اشتباه نكنيم.
در اين قضيأ انتخابات، مردم حقّاً و انصافاً به وظيفأ خودشان عمل كردند. وظيفه شان اين بود كه بيايند پاي صندوقهاي رأي، كه به بهترين وجهي اين وظيفه ادا شد؛ اما ما و شما وظائف سنگين تري داريم. آن كساني كه به يك نحوي يك نوع مرجعيتي در افكار مردم دارند؛ از اين سياسيون و رؤساي احزاب و كارگردانان جريانات سياسي، و يك عده اي از اينها حرف شنوي دارند، اينها خيلي بايد مراقب رفتار خودشان باشند؛ خيلي بايد مراقب گفتار خودشان باشند. اگر آنها كمي افراطي گري كنند، دامنأ اين افراطي گري در بدنأ مردم به جاهاي بسيار حساس و خطرناكي خواهد رسيد كه گاهي خود آنها ديگر نمي توانند آن را جمع كنند، كه ما نمونه هايش را ديده ايم. افراط وقتي در جامعه به وجود آمد، هر حركت افراطي به افراطي گري ديگران دامن مي زند. اگر نخبگان سياسي بخواهند قانون را زير پا بگذارند، يا براي اصلاح ابرو، چشم را كور كنند، چه بخواهند، چه نخواهند، مسئول خونها و خشونتها و هرج و مرج ها، آنهايند. من به همأ اين آقايان، اين دوستان قديمي، اين برادران توصيه مي كنم بر خودتان مسلط باشيد؛ سعأ صدر داشته باشيد؛ دستهاي دشمن را ببينيد؛ گرگهاي گرسنأ كمين كرده را كه امروز ديگر نقاب ديپلماسي را يواش يواش دارند از چهره هايشان برمي دارند و چهرأ حقيقي خودشان را نشان مي دهند، ببينيد؛ از اينها غفلت نكنيد. امروز - حالا عرض خواهم كرد - ديپلماتهاي برجستأ چند كشور غربي كه تا حالا با تعارفات ديپلماتيك با ما حرف مي زدند، نقاب از چهره برداشتند؛ چهرأ واقعي خودشان را دارند نشان مي دهند؛ «قد بدت البغضأ م ن افواه ه م و ما تخفي صدورهم اكبر». 1 دشمنيهاي خودشان با نظام اسلامي را دارند نشان مي دهند؛ از همه هم خبيث تر دولت انگليس. من به اين برادران عرض مي كنم، به مسئوليت پيش خداي متعال فكر كنيد: پيش خدا مسئوليد، از شما سؤال خواهد شد.

 

(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14