(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


يكشنبه 3 مرداد 1389- شماره 19700

تصميم بيلدربرگ براي ايجاد واحد پولي مشترك

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




تصميم بيلدربرگ براي ايجاد واحد پولي مشترك

برخلاف سال هاي گذشته، درسال 8991 من نتوانستم به اين نشست رخنه كنم، اما نه به اين دليل كه تلاش نكردم. داوطلبي كه به دليل امنيت جاني واقتصادي بيش از اين نمي توانم وي را معرفي كنم، مرا ساعت 2 صبح روز15مه با ماشين به پشت اين اقامتگاه قصرمانند برد. روز قبل پشت ترن بري را گشته بودم.
هتل صدها متر از ورودي پشت فاصله دارد و راهي مستقيم از آن به دروازه مي رسد. به موازات اين راه، پرچيني داشت كه ارتفاع آن به كمر مي رسيد. تصميم گرفتم كه از اين پرچين همچون حفاظي براي نزديك شدن به ترن بري استفاده كنم. راننده ام با چراغ خاموش حدود 100متر دراين مسير پيش رفت.
روي ديوار رفتم وظاهراً كسي متوجه نشده بود. اما وقتي حدود 50متر رفتم، چراغ ها روشن شد و صداي روشن شدن خودرو آمد. ديگر سعي نكردم خودم را پنهان كنم و به سوي ديوار دويدم. راننده ام خودرو را، با چراغ هاي خاموش، به آرامي نزديك من آورد و من به داخل آن پريدم، وي باچراغ خاموش راه افتاد. وقتي از ديدرس آنها دور شديم، چراغ ها را روشن كرد. طبق قرار قبلي وارد رستوران وكافه كوچكي شديم كه با خودرو فاصله اندكي از ترن بري داشت، اما براي پياده روي دور بود. من كه مي دانستم كاركنان ترن بري در اينجا خستگي درمي كنند، آن هفته وقت زيادي را آنجا گذراندم تا منابع مناسبي پيدا كنم.
تلاش من براي نفوذ با چنان شكستي روبه روشد كه ناچار شديم حدود يك ساعت صبر كنيم- تا ساعت 3- تا زمان قرار فرابرسد. منبع، درست سر وقت آمد.
در واقع، اين منبع نماينده چند اسكاتلندي بود كه ازماه ها قبل مي دانستند اتفاقي شوم در ترن بري درشرف وقوع است. آنها شايسته سپاس گزاري هم ميهنان خود و جهانيان هستند.
بيشتر آنچه درباره نشست سال 1998 بيلدربرگ مي خوانيد، حاصل گفته هاي اين منبع است
-گوش ها و چشم-هاي ما داخل ترن بري.
تدابير امنيتي
تدابير امنيتي بيلدربرگ همانند تدابير امنيتي دراجلاس سران كشورهاست. اما امسال بدگماني درباره پنهان كاري به حد اعلا رسيد.با اين حال، تمام تدابير امنيتي دنيا هم نمي توانست از رسيدن خبربيلدربرگي هاي سال 1998 به مردم ممانعت كند.
درخلال دست كم 15سال گذشته كه اين حقير روزنامه نگار بيلدربرگي ها را در آمريكاي شمالي و اروپا تعقيب كردم، آنها همواره از چهارشنبه هفته ديدار، مكان برگزاري نشست را قرق مي كردند.
پيشتر به همه مهمان هاي ديگر هتل مي گفتند كه بايد صبح چهارشنبه هتل را ترك كنند.
تاشب چهارشنبه، اين اقامتگاه از همه افراد به غير از كاركنان و شركت كنندگان بيلدربرگ، تخليه مي شد. دراين چهارشنبه ها، اطلاعات زيادي به دست مي آمد، زيرا كاركنان پيش قراول بيلدربرگ مي آمدند و مستقر مي شدند.
ساعت 5/11چهارشنبه روز 13مه وارد ترن بري شدم و مي دانستم بايد پيش از اقامت درمهمان خانه گلندريشاگ 1 درشهر جيروان 2 چند ساعت درآن حوالي منتظر بمانم. ماتيو براونينگ، سردبير و ناشر مجله ويك آپ 3، مرا با ماشين خود به آنجا برد.
از اينكه دو مأمور پليس با لباس متحدالشكل در بدو ورود به استقبال ما آمدند، تعجب كرديم. آنها توضيح دادند ترن بري به علت نشستي خصوصي به روي مردم بسته است.
من پرسيدم:«آه؟ آيا نشست بيلدربرگ اينجاست؟»
مأمور پليس با لبخند پاسخ داد: «بله».
آنها براي بررسي سابقه كارت شناسايي خواستند.
خواستم پاسخ دهم، كه مأمور به ميان حرفم پريد:«فقط بايد راننده را شناسايي كنيم؛ شما را مي شناسيم.»
همان طور كه مأمور پليس گواهينامه رانندگي براونينگ را بررسي مي كرد، من كه متوجه نوشته هاي روي ورقي در دست وي شده بودم، پرسيدم: «من كي ام؟»
لبخند زد.
«اسم من جيم تاكر است.»
مأمور پليس گفت: «بله، از اسپات لايت. مي دانم سال هاست به نشست هاي بيلدربرگ مي آييد.»
«بله، اما خوشامدگويي آنها گرم نيست.»
با شنيدن اين حرف، وي خنديد و گفت فقط از دستورها اطاعت مي كند. تصور مي كردم كه مي دانست- و متأسف بود- كه چه كار مي كند: محافظت از دسته اي بين المللي گرا كه مي خواستند استقلال كشورش را غصب كنند.
درحالي كه اجباراً محل را ترك مي كرديم، گفتم: «سلام مرا به ديويد راكفلر، هنري كيسينجر و توني بلر- وي نيز اينجا خواهد بود- برسانيد.»
مأمور پليس لبخند زد و به نشانه خداحافظي دست تكان داد.
در مهمان خانه گلندريشاگ، با اتفاق شگفت انگيزي روبه رو شديم. گلندريشاگ يكي از صدها اقامتگاه كم هزينه در اين ناحيه است كه فقط تختخواب و صبحانه در اختيار مسافران مي گذارد (تلفن در اتاق نيست؛ دستشويي بيرون اتاق است.)
كيت و فيندلي مكينتاش4، مالكان مهمان خانه، گفتند شخصي به نام ريچارد گريو5 شب قبل مهمان آنها بود و براي توزيع مطالبي در نقد بيلدربرگ به ترن بري رفت. وي وكيل و مشترك اسپات لايت بود.
خانواده مكينتاش گفتند پليس وي را بازداشت كرده، خودرو و خودش را گشته و محل اقامتش را سؤال كرده بود. گريو، با خاطري آزرده، به گلندريشاگ بازگشت و وقايع را تعريف كرد.
من اصلاً گريو را نمي شناختم، و شگفت انگيز بود كه هر دو در جست وجوي بيلدربرگ به مهمان خانه گلندريشاگ رفتيم. بعداً گريو روايت خانواده مكينتاش را تأييد كرد. اما آنها نگران بودند كه بيلدربرگ به چشم توطئه به اين ماجرا نگاه كند.
فيندلي مكينتاش بنايي را مي شناخت كه شش ماه اخير ورودي هايي را مسدود كرده بود كه قرار بود در طول نشست بيلدربرگ بسته باشد. اين فقط بخشي از تدابير امنيتي بود.
روز جمعه 15مه، كه نشست بيلدربرگ در جريان بود، پليس كمپبل توماس6 خبرنگاري را كه اين رويداد را براي روزنامه اسكاتلندي ديلي ميل7 گزارش مي كرد، بازداشت كرد. با وي با خشونت برخورد كردند، به او دستبند زدند و هشت ساعت نگاه اش داشتند.
سينترا8، پرتغال
نخبگان جهان در سال 1999 طرح نظم نوين اقتصاد جهاني را اعلام كردند. البته سال ها بود كه طرح هاي اوليه آن در مرحله تدوين بود.
پيروزي در جنگ با يوگسلاوي به هر قيمت و نيز بنيان گذاري ساختار مالي بين المللي در صدر دستور كار بيلدربرگ قرار داشت. درحالي كه شخصيت هاي بيلدربرگ، در تاريخ6- 3ژوئن 1999، پشت ورودي هاي محصور و محفوظ اقامتگاه سزار پارك پنالونگا9 در پرتغال تشكيل جلسه داده بودند، سفارت يوگسلاوي بيانيه اي منتشر كرد كه در آن بيلدربرگ را عامل حمله بدون دليل به كشورش معرفي كرد. اين بيانيه مبتني بر حقايقي بود كه من در تاريخ 10 مه 1999 در اسپات لايت نوشتم:
¤ ناتو به كشوري حمله كرد كه تهديدي محسوب نمي شد و با اين كار نقش تعريف شده خود را همچون يك سازمان دفاعي نقض كرد.
¤ ناتو درجديدترين نشست سران كشورهاي عضو خود در واشنگتن اعلام كرد اكنون مي تواند درهر جايي از جهان وارد عمل شود و به خصوص از خاورميانه نام برد.
¤ دراين اجلاس، ژاك شيراك، رئيس جمهور فرانسه گفت ناتو فقط به دستور شوراي امنيت سازمان ملل وارد جنگ مي شود.
روي هم رفته، اين امر به روشني نشان مي دهد كه ناتو اكنون ارتش جهاني سازمان ملل است. اما شخصيت هاي بيلدربرگ به يكديگر مي گفتند ناتو براي اعتبار خود بايد در جنگ با يوگسلاوي پيروز شود. درعين حال، كلينتون درحال رايزني با فرماندهان نظامي آمريكا، درباره طرح جنگ زميني، بود. فاصله كلينتون و بيلدربرگ فقط به اندازه يك تماس تلفني بود.
درهمان روزي كه اسلوبودان ميلو سوويچ 10،رئيس جمهور يوگسلاوي، تقاضاي ناتو را براي تسليم پذيرفت تا مانع از خون ريزي بيشتر شود، مانند كشته شدن صدها نفر در بمباران مراكز خريد و بيمارستان ها، ناتو همچنان به عمليات بمباران هوايي ادامه مي داد.
ازمقر بيلدربرگ با مسكو و بلگراد تماس هاي تلفني برقرار شد. بيلدربرگ به كمك عاملان خود يعني سازمان ملل و ناتو، ارتش جهاني آن، درجنگي كه آغاز كرده بود، پيروز شد.
تانيوگ 11خبرگزاري يوگسلاوي اعلام كرد بيلدربرگ جنگ در بالكان را درسال 1996 طراحي و پارسال درنشست خود دراسكاتلند به روز و قطعي كرد. اين خبرگزاري به نسخه يوگسلاويايي مجله وويسكا 12 استناد كرد.
وويسكا نوشته بود كه روزنامه نگار مستقل آمريكايي اين گروه را برملا و رهبران آن را شناسايي كرده بود.
دراين نشريه آمده بود كه براساس طرح اصلي جنگ، نخستين اقدام بازداشت جنايتكاران جنگي از ميان صرب ها بود تا واكنش شديدي را برانگيزد كه بتوان از آن براي توجيه ورود به جنگ استفاده كرد. ناتو كه نتوانست واكنش مخاصمت آميزي را برانگيزد، به هر صورت دست به حمله زد.
كنت كلارك 13، عضو پارلمان انگليس و وزير خارجه سابق خزانه داري اين كشور، درنشست سال 1999 بيلدربرگ خواستار ساختار مالي بين المللي جديدي شده بود.
كلارك به همكاران بيلدربرگي خود گفت جهان بايد سه واحد پولي منطقه اي اصلي داشته باشد. نخستين واحد پولي اكنون درجريان است يوروي اروپا، وي گفت انگليس به واحد پول مشترك اروپا خواهد پيوست. كلارك خاطر نشان كرد كه بهتر است انگليس شاهد تضعيف ارزش پوند باشد تا استفاده از پول مشترك برايش آسان تر شود. كلارك از اعضاي محافظه كار و مخالف پارلمان است كه همراه با توني بلر، نخست وزير انگليس از حزب كارگر و ديگر عضو گروه بيلدربرگ، خواهان واگذاري بيشتر استقلال انگليس به اتحاديه اروپا شد.
به گفته كلارك، گام بعدي ابداع واحد پول بزرگ منطقه دوم در نيمكره غربي است. با دلاري شدن14 اقتصاد كشورهاي آمريكاي لاتين، «آمريجو15» پديد مي آيد. پاناما، درسال 1994، پول خود را رها كرده وبه استفاده از دلار روي آورده بود. آرژانتين و برزيل نيز استفاده يك جانبه از دلار را بررسي مي كنند،هرچند كه درحال مذاكره باشوراي فدرال رزرو هستند. درآن زمان، كلارك ابراز اميدواري كرد كه پول مشترك نيمكره غربي به زودي به واقعيت بپيوندد. وي افزود واحد پولي مشتركي بايد براي منطقه آسيا -اقيانوس آرام ابداع شود.
كلارك در بيلدربرگ گفت نسل بعد به سختي باور مي كنند كه قبلاً در جهان اين همه واحدهاي پولي بود و هر كشور پول خاص خود را داشت. بخشي از ساختار جديد، كه كلارك از آن صحبت كرد، شامل تاسيس سازمان هاي فراملي براي مواجهه با نشيب و فراز سه واحد پولي اصل بود. وي خواستار تعيين وزير دارايي جهان در سازمان ملل شد.
همكاران بيلدربرگ متفق القول بودند كه واحدهاي پولي منطقه اي نوظهور، كه به هيچ كشوري تعلق ندارد، نقش عمده اي در از بين بردن ملي گرايي و مفهوم كهنه استقلال خواهدداشت.
بخش اعظم اين سخنان درچارچوب بحث هايي درباره اقتصاد جديد و بازارهاي نوظهور مطرح شد كه بخشي از دستور كار بود. ديگر موضوع هايي كه در دستور كار رسمي قرار داشت. عبارت بود از رابطه بين آمريكا و اروپا در دوران تغيير، سياست اروپا و سياست آمريكا.
براي نخستين بار، دو نماينده از روسيه شركت كرده بودند: ليليا شويسو16 و دميتري ترنين17، كه هردو از دفتر بنياد كارنگي درمسكو آمده بودند. مقر بنياد كارنگي در آمريكاست و شعبات آن از گذشته هاي دور بازوي بيلدربرگ بوده اند. جسيكا ميتوز18، رئيس مؤسسه صلح بين المللي كارنگي، به نشست بيلدربرگ برگشت.
روس ها اطمينان داشتند كه دلار هاي بيشتري (عمدتا از آمريكا) از طريق سازمان هايي مانند صندوق بين المللي پول و بانك جهاني وارد اقتصاد نابسامان آنها خواهدشد.
راكفلر و سرمايه گذاران بيشماري به اين منظور به سينترا آمده بودند تا بشنوند كه ماليات پردازان آمريكايي عهده دار پرداخت سود وام هايي مي شوند كه به كشورهاي داراي بحران اعتباري اعطاء كرده اند.
در خلال بحث درباره سياست آمريكا، رهبران بيلدربرگ اظهار اطمينان كردند كه همچنان كنترل كاخ سفيد را در دست خواهندداشت. آنها به اين نكته اشاره مي كردند كه جورج دبليوبوش، فرماندار تگزاس كه احتمالا نامزد حزب جمهوريخواه خواهدبود، پسر جورج اچ دبليوبوش، رئيس جمهور سابق و از اعضاي كميسيون سه جانبه است.
اما وضع ال گور، معاون رئيس جمهور و نامزد احتمالي حزب دمكرات، چگونه خواهدبود؟ يكي از اعضاي بيلدربرگ با پوزخند اطمينان آميزي گفت: پدر (كلينتون) با وي صحبت كرده-است.»
در حقيقت بيلدربرگ از سالهاي رياست جمهوري دوايت آيزنهاور بر كاخ سفيد نفوذ مستقيم داشته است. بيشتر رؤساي جمهور عضو دست كم يكي از اين دو گروه بوده اند و همه آنان نمايندگاني به نشست هاي بيلدربرگ فرستاده اند تا دستورهاي خود را دريافت كنند.
بيلدربرگ ساختار مالي ابداع مي كند
كنت كلارك نماينده پارلمان انگليس گفت بيلدربرگ، درسال 1999، براي ابداع ساختار مالي جهاني فعاليت مي كند.
كلارك در حضور پنج گزارشگر در واشنگتن با صراحت تعحب آوري درباره گروه سري بيلدربرگ صحبت كرد و اين در حالي بود كه مدت كمي به گشايش نشست، در پشت درهاي بسته در پناه نگهبان ها در سينترا، مانده بود.
كلارك گفت بيلدربرگ رهبران سياسي و اقتصادي را براي مذاكرات غيررسمي و غيرعلني گردهم مي آورد. وي افزود: «بحث هاي زيادي درباره بهبود ساختار مالي جهاني مطرح مي شود.»
به گفته كلارك موضوع مورد بحث، دلاري شدن است كه در چارچوب آن، آرژانتين و ساير كشورهاي آمريكاي جنوبي به نفع دلار آمريكا، پول خود را از گردونه خارج مي كنند. آيا اين به معناي آغاز واحد پولي مشترك براي نيمكره غربي و سپس جهان است؟
كلارك پاسخ داد: «روزگار عملي كردن اين فكر فرا رسيده است. فكر مي كنم در آينده نزديك اتفاق بيفتد. حتم دارم كه چنين چيزي رخ خواهد داد.»
وي خاطرنشان كرد: «آمريكايي ها نبايد از اين كه دلار پول مشترك نيمكره غربي شود، بيمناك باشند زيرا پاناما دلار را به جريان انداخته است و دلارهايي كه در داخل ايالات متحده در جريان است، بيش از دلارهايي است كه در خارج اين كشور دست به دست مي شود.»
حذف واحدهاي پول ملي از مدت ها قبل هدف گروه بيلدربرگ و كميسيون سه جانبه بوده است، زيرا اين كار نه فقط نماد مهمي از استقلال را از بين مي برد و زمينه را براي رؤياي تأسيس دولت جهاني آماده مي كند، بلكه از آنجايي كه فدرال رزرو دلار را براساس بدهي ماليات پردازان منتشر مي كند، اين پول براي مالكان فدرال رزرو بسيار سودآور است. فدرال رزرو متعلق به بخش خصوصي است.
كلارك يادآوري كرد: «وقتي نوادگان ما به گذشته نگاه مي كنند، از اين همه پول ملي در جهان تعجب مي كنند» وي ادامه داد مسلماً حذف پول هاي ملي در دستور كار نشست بيلدربرگ خواهدبود.
وي گفت انگليس به نفع يورو، پول مشترك اروپا، از پوند دست برمي دارد. به گفته وي، «يورو كاري تمام شده است.» اين نماينده پارلمان ابراز اميدواري كرد كه پوند ضعيف تر شود تا دوره گذر از آن مطبوع تر شود.
كلارك، خود را رهبر جناح طرفدار اتحاديه اروپا درمجلس عوام معرفي كرد.
بوق هاي تبليغاتي بيلدربرگ، پيشگام شادي براي نظم نوين جهاني
در سال 1999، كلينتون با جسارت دكترين بيلدربرگ را مطرح كرد كه قصد دارد كه سازمان ملل به دولتي جهاني با ارتشي جهاني، براي اعمال دستورهاي خود، بدل شود. اين موضوع در روزنامه ها درج شد تا همه بخوانند، اما بسياري در خواب بودند. تا زماني كلينتون، رهبران جديدبا ملاحظه كاري خواهان تأسيس دولت جهاني مي شدند. اما رئيس جمهور با جسارت صحبت كرد و كسي هم وي را به چالش نكشيد.
كلينتون در اروپا، مدت كوتاهي پس از نشست بيلدربرگ، روز 22ژوئن 1999، در نشست ناتو سخنراني كرد. وي وعده كرد: «صرف نظر از اينكه در آفريقا، اروپاي مركزي يا هر جاي ديگري زندگي مي كنيد، اگر شهروندان بي گناه را تعقيب كنند و بكوشند براي نژاد، خاستگاه قومي يا دين، آنها را بكشند، و اگر توقف آن در حيطه قدرت ما باشد، ما جلوي آن را خواهيم گرفت.»
اين سخنراني متعاقب ايجاد رويه اي علني در نشست سران كشورهاي عضو ناتو، در آوريل 1999، در واشنگتن بود كه در نشست بيلدربرگ در سينتراي پرتغال، در ژوئن همان سال، پيگيري شد. ناتو به اين حقيقت اعتراف كرد كه مأموريت ذكر شده خودرا در جايگاه يك سازمان دفاعي نقض كرد و در تنها عمليات جنگي خود، ظرف 50سال، به كشور مستقل يوگسلاوي هجوم برد، كشوري كه متضمن هيچ تهديدي نبود.
در نشست يادشده سران كشورهاي عضو ناتو، رهبران ناتو گفتند اكنون از اختيار عمل و حضور در سراسر جهان برخوردارند- اما فقط به دستور شوراي امنيت سازمان ملل. در نشست بيلدربرگ براين امر تأكيد و از آن تجليل شد. در اين نشست به ناتو دستور داده شد درخواست هاي خود را كمتر كند و جنگ را به پايان برساند، جنگي كه باعث سرافكندگي شده بود.
جيمي هوگلند نماينده واشنگتن پست در بيلدربرگ، در ستوني كه 27ژوئن 1999 نوشت، اين تحولات را ستود.
هوگلند نوشت: «رئيس جمهور قول آينده اي را مي دهد كه در آن آمريكايي ها آماده اند در صورتي كه بتوانند جلوي كشتارهاي دسته جمعي نژادي يا قومي را در داخل يا خارج از مرزهاي كشورهاي ديگر بگيرند، با قدرت نظامي مداخله كنند.»
وي با تأكيد اين رويه گفت: «وي آينده اي را مي بيند كه ايالات متحده فعالانه با سازمان ملل و ساير نهادهاي بين المللي همكاري مي كند تا جلوي آدم كشان دسته جمعي سياسي را بگيرد و آنها را مجازات كند... وي نظم جهاني نويني را وعده مي دهد.»
هوگلند در ادامه نوشت: «عمل رئيس جمهور، جسورانه و صحبت ايشان بلندپروازانه بوده است.» وي گفت: «جنگ با يوگسلاوي، مرزها و موانع اقدام نظامي را از بين برده است.» هوگلند افزود: «اين شايسته حمايت كنگره و مردم است.»
در اين حال، بخش ديگري از دستور كار بيلدربرگ پيش مي رفت. همان طور كه در نشست سينترا وعده شد، صندوق بين المللي، بعد از 18 ماه، با پرداخت 5/4 ميليارد دلار به روسيه موافقت كرد. اين قرارداد را نخست وزير وقت روسيه سرگئي استپاشين19 ، روز 30 ژوئن، در مسكو اعلام كرد.
1- The Glendrishag
2-Girvan
3-Wake Up
4 Kate and Findlay
5 Richard Greave
6 Campbell Thomas
7 Daily Mail
8 Sintra
9 The Caesar Park Penha Longa
10 Slobodan Milosevic
11 Tanjug
12 Vojska
.13kenneth clarke
14 Dollarization
15 Amerijo
16-Lila Sheviso
17- Dmitri Trenin
18- jessica Mathews
19- Sergei Stepashin
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14