(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 22 شهريور 1389- شماره 19739

راست صحيح كدام است حقيقت يا اكثريت ؟
بنيان هاي نظري فرهنگ غرب در بوته نقد
شورش عليه جمهوريت دست هاي نامرئي -21

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




راست صحيح كدام است حقيقت يا اكثريت ؟
بنيان هاي نظري فرهنگ غرب در بوته نقد

نوشته : مهدي جمشيدي
درتفكر اسلامي، انسان ها به حسب خلقت، مساوي و برابر آفريده شده اند و هيچ انساني از اين نظر، امتياز حقوقي بر انسان ديگر ندارد. اما كرامت و فضيلت اكتسابي وجود دارد و ناشي از سه امر است: 16علم (هل يستوي الذين يعلمون والذين لايعلمون) 17، جهاد در راه خدا (فضل الله المجاهدين علي القاعدين اجراً عظيما) 18 و تقوا (ان اكرمكم عندالله أتقيكم 19).
11- درباره نسبيت گرايي معرفتي كه دموكراسري بر آن مبتني است، بايد گفت: حقيقت،امري نسبي نيست، همچنان كه هميشه مطلق نيز نيست. به بيان ديگر، اگر چه بعضي از امور نسبي هستند اما درعين حال، مي توان اموري را كه كاملاً مطلق باشند. نيز يافت. مثلاً آيا خود نظريه نسبيت گرايي معرفتي، نسبي است يا مطلق؟! (رجوع شود به فصل نخست كتاب).
12- بنا به آيات متعدد قرآن كريم، نه تنها «رأي اكثريت»، معيار تشخيص حقيقت نيست، بلكه غالبا به سوي باطل مي گرايد. علامه طباطبايي در مقاله «ولايت و زعامت در اسلام» تصريح مي كند كه در اسلام برخلاف دموكراسي، وضع قوانين با خداست نه اكثريت؛ چون معيار و پايه اصلي، حق گرايي و مطابقت با واقع است نه خواست و ميل اكثريت. ايشان مي نويسد:
«در جامعه اسلامي بايد حق و صلاح واقعي اسلام و مسلمين اجراء شود؛ خواه مطابق با اكثريت بوده باشد و خواه نه. البته در جامعه علم و تقوا كه اسلام تربيت مي كند، هرگز اكثريت، خواسته هاي هوس آميز خود را به حق و حقيقت ترجيح نخواهد داد.»20
و همچنين تأكيد مي كند:
«خداوند در دستورات آسماني خود، به پيروي از حق امر فرموده، آن را تنها ضامن سعادت بشر معرفي مي نمايد و از اتباع غير حق، نهي مي كند، اگر چه با هوا و هوس همه يا اكثريت مردم وفق دهد.»21
ايشان سپس آيات زير را در تأييد گفته خويش مي آورند: 22
«فماذا بعدالحق الا الضلال»23
«پس بعد از حق، غير از گمراهي و ضلالت نيست!»
«أفمن يهدي الي الحق أحق أن يتبع أمن لايهدي الا أن يهدي»24
«آيا كسي كه به راه حق هدايت مي كند بهتر و شايسته تر است كه پيروي شود يا كسي كه خود راه را به جز هدايت ديگري نمي يابد؟!»
«أرسل رسوله بالهدي و دين الحق»25
خداوند رسول خود را به هدايت خلق و ابلاغ دين حق فرستاد.
«لقد جئناكم بالحق و لكن أكثر كم للحق كارهون»26
همانا آئين حق را براي شما آورديم ولي بيشترتان از حق كراهت داشتيد!
«ان الانسان لفي خسر الاالذين آمنوا و عملوالصالحات و تواصوا بالحق»27
همانا انسان در زيان است مگر كساني كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام بدهند و يكديگر را به حق توصيه كنند.
«و ان تطع اكثر من في الارض يضلوك عن سبيل الله» 28
و اگر از اكثريت مردم زمين اطاعت كني، تو را از راه خدا گمراه خواهند كرد.
از نظر وي، بهترين بياني كه مي رساند رأي و نظر اكثريت، هميشه حق و صحيح نيست اين آيه است: 29
«بل جائهم بالحق و اكثرهم للحق كارهون» 30
پيغمبر براي آنان حق آورده (يا به حق آمده)، ولي اكثر مردم از حق كراهت دارند!
13- در كشورهاي غربي، منابع و ابزارهاي هدايت كننده افكار عمومي و ساز و كارهاي تبليغاتي و رسانه اي، زيرسيطره و سلطه سرمايه داران ذي نفوذ است، به گونه اي كه تفكر مستقل و خارج از قلمرو مشهورات و مقبولات دهكده جهاني و عقل مدرن، منزوي و سركوب مي شود تا نظام سلطه موجود، تداوم يابد. اين «توتاليتاريسم پنهان» كه مغاير با عدالت و آزادي در عرصه حقوق شهروندي است، ذات حقيقي دموكراسي غربي را تشكيل مي دهد.
وضعيت رسانه ها در غرب، يكي ازمصاديق اين واقعيت است. رسانه ها به عنوان يكي از اركان دموكراسي در غرب، همواره زير تسلط سياست هاي گروه هاي ذي نفوذ سياسي و اقتصادي قرار داشته اند، به صورتي كه: 31
الف: «در آمريكا و در ميان مطبوعات و رسانه هاي اصلي كه تقريبا بر نود درصد مخاطبان ايالات متحده تسلط دارند، هيچگاه تفاوت فاحشي در پوشش و تحليل و موضعگيري مسائل بين المللي وجود نداشته است.»
ب: «مطبوعات و رسانه هاي آمريكا جز در يك قسمت كوچك و محدود، در طول دو قرن اخير، روش و ايدئولوژي ويژه اي را دنبال كرده اند كه همان مكتب سرمايه داري خصوصي با ديدگاه محافظه كارانه ليبراليسم يا تجددگرايي و مدرنيته غرب است.»
ج: «انگيزه منفعت مالي و سوداگري حاصل از سيستم رسانه هاي بازرگاني كه متعلق به سرمايه داران و صاحبان ثروت است، با تعصبات و احساسات مخاطبان رابطه دارد نه با حقايق، واقعيت ها و حقانيت.»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
16- مرتضي مطهري، مقدمه اي بر جهان بيني اسلامي، جلد سوم: وحي و نبوت، تهران: انتشارات صدرا، چاپ نوزدهم، 1384، صص 113-.112
17- سوره زمر، آيه 9.
18- سوره نساء، آيه .95
19- سوره حجرات، آيه .13
20- سيدمحمدحسين طباطبايي، بررسي هاي اسلامي، قم: دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، [بي تا]، ص .182
21- همان.
22- همان.
23- سوره يونس، آيه .32
24- سوره يونس، آيه .35
25- سوره صف، آيه 9.
26- سوره زخرف، آيه .78
27- سوره عصر، آيه 2 و 3.
28- سوره انعام، آيه .116
29- سيدمحمد حسين طباطبايي، روابط اجتماعي در اسلام، قم: انتشارات آزادي، [بي تا]، ص .32
30- سوره مؤمنون، آيه .70
31- حميد مولانا، «جنگ رواني و فريبكاري رسانه ها»، فصلنامه پژوهش و سنجش، سال دهم، شماره 34، تابستان 1382، صص 35-.42
پاورقي

 



شورش عليه جمهوريت دست هاي نامرئي -21

نويسنده: محمد عبدالهي
2-6 لشگركشي خياباني با اهداف جديد
محور بعدي استراتژي موسوي و اصلاح طلبان پس از انتخابات، تداوم بخشيدن به حضور خياباني هوادارانشان201 - كه از قبل از انتخابات آغاز شده بود- در ابعاد و با اهدافي جديد بوده است. تقريباً فرداي روز اعلام نتيجه انتخابات حضور خياباني هواداران موسوي آغاز و به سرعت تبديل به آشوب، ناآرامي و درگيري خياباني شد. خود موسوي نيز به تحريك برخي از هوادارانش كه اهداف خاص را تعقيب مي كردند در اين تجمعات حضور يافت. اين آشوب ها را مي توان فاز دوم آشوب هايي دانست كه از قبل از انتخابات در تهران آغاز شده بود، با اين تفاوت كه اين آشوب ها ابعاد وسيع تر، عمق بيشتر و اهدافي راديكال تر را تعقيب مي كرد؛ به طوري كه مي توان گفت آشوب هاي قبل از انتخابات چيزي بيشتر از يك تمرين براي آشوب هاي بعد از انتخابات نبوده است. در يك نگاه كلان، ماهيت حضور خياباني اصلاح طلبان را مي توان با توجه به 4 محور زير تحليل كرد:
1-2-6 ايجاد بدنه اجتماعي براي آشوب
تصور اصلاح طلبان اين بود كه با توجه به 13 ميليون رايي كه موسوي دارد و باور بخش قابل توجهي از راي دهندگان به او در تهران به اين كه تقلب شده است، براي اولين بار فرصتي بوجود آمده است كه بتوان تعداد قابل ملاحظه اي از مردم تهران را از معترض به آشوب گر تبديل كرد و به خيابان آورد؛ به عبارت ديگر، اصلاح طلبان تصور مي كردند شايد براي اولين بار بعد از ظهور در صحنه سياسي كشور پس از دوم خرداد 1376، مي توانند براي آشوب هايي كه هدف آنها اعتراض به نظام است، نوعي بدنه اجتماعي ايجاد كنند. از ديد اصلاح طلبان مهم ترين عامل شكست آشوب هاي تير 78 و خرداد80 اين بود كه اين آشوب ها بدنه اجتماعي پيدا نكرد و مردم عادي از آن استقبال نكردند. در نتيجه نظام موفق شد آشوب ها را مهار كند و حتي مردم هم به نظام، در آرام كردن شهر كمك مي كردند. اين بار اما خيل هواداران خشمگين موسوي در تهران اين امكان را به اصلاح طلبان مي داد كه لااقل بخشي از آن ها را به خيابان بياورند و براي مدتي كم و بيش طولاني همان جا نگه دارند. اولين لازمه اجراي موفق اين پروژه اين بود كه موسوي شخصاً حضور در خيابان و اعلام برنامه براي تجمعات بعدي را بپذيرد. اصلاح طلبان در نخستين روزهاي بعد از انتخابات موفق شدند موسوي را متقاعد كنند كه خود او بايد در خيابان حضور پيداكند.
2-2-6 آشوب براي امتياز گرفتن از حاكميت
ايجاد بدنه براي آشوب توسط موسوي - كه البته با رغبت و علاقه و پي گيري خود او انجام شد- هدفي كاملا خاص را تعقيب مي كرد. برخي عناصر امنيتي جريان اصلاح طلب، سران آن را متقاعد كرده بودند كه تنها راه مطمئن براي گرفتن امتيازهاي بزرگ از حاكميت در كوتاه ترين زمان ممكن اين است كه تعداد هرچه بيشتري از مردم به خيابان ها بريزند. بسياري از صاحبنظران معتقدند نامه ساختارشكنانه هاشمي رفسنجاني كه با ادبيات تلويحا تهديدگونه تنها دو روز مانده به شروع انتخابات خطاب به رهبر معظم انقلاب نوشته شده و ابتدا سايت آينده متعلق به مهدي هاشمي اقدام به انتشار آن نمود؛ يكي از عوامل اصلي زمينه ساز بحران پس از انتخابات بوده است؛ در اين نامه بيش از هرچيز از كلمه آتش استفاده شده بود و نسبت به بروز ناآرامي هاي خياباني در روزهاي پس از انتخابات در صورت پيروزي دكتر احمدي نژاد، هشدار داده شده بود. 202
واكاوي فرايند مهندسي شده توليد ناآرامي در روزهاي بعد از انتخابات براي خاندان هاشمي نقش برجسته اي را نشان مي دهد؛ شروع اين فرايند پس از نامه تند هاشمي خطاب به رهبر انقلاب، با مصاحبه تحريك آميز وي و همسرش - عفت مرعشي - در صبح روز انتخابات203 و پس از آن در اقدامات و بيانات خارج از قانون فائزه هاشمي همراه بوده است204. اقدامات فراقانوني خاندان هاشمي حتي منجر به دستگيري آنان نيز گرديد.205 در واقع لشگركشي خياباني بخشي از استراتژي اصلاح طلبان براي امتياز گرفتن از نظام و بلكه مهم ترين بخش آن بود. تحليل برخي از چهره هاي امنيتي اطراف موسوي اين بود كه تجربه تير 78 نشان داده، حاكميت وقتي امتياز مي دهد كه بترسد و وقتي مي ترسد كه مردم به خيابان ها بيايند. حاكميت براي اين كه مردم از خيابان جمع بشوند حاضر مي شود هر كاري بكند و هر امتيازي بدهد. اصلاح طلبان در آن برهه به اين نتيجه قطعي رسيده بودند كه حالا كه پس از سال ها ناتواني از به خيابان كشاندن مردم، اين فرصت دوباره به آنها اعطا شده، بايد از حضور مردم در خيابان حداكثر بهره را ببرند و بيشترين امتيازها را از نظام بگيرند. به عنوان نمونه، در روزهاي اول بحران پس از انتخابات در تهران برخي گروه هاي اصلاح طلب به طمع افتاده بودند كه مي توانند مسئله نظارت استصوابي شوراي نگهبان را براي هميشه حل كنند.
3-2- 6 ابطال انتخابات
تجمعات پس از انتخابات از حيث اهداف دو هدف غير هم سطح را تعقيب مي كرده است. هدف اول كه در سطح بالاتري قرار داشت مجبور كردن نظام به «ابطال انتخابات» بود206. موسوي در هفته اول بارها اعلام كرد به هيچ چيز كمتر از ابطال انتخابات راضي نخواهد شد و طي بيانيه هاي خود از مردم هم مي خواست همين هدف را تعقيب كنند207. اصلاح طلبان تصور مي كردند اگر بتوانند تعداد قابل توجهي از مردم را براي زمان طولاني در خيابان نگه دارند، نظام ناچار از پذيرش ابطال سراسري انتخابات يا لااقل تجديد آن در چند شهر بزرگ خواهد شد. تحليل ستاد موسوي در آن مقطع اين بود كه اگر انتخابات به هر دليل مجددا برگزار شود، پيروزي آن ها قطعي خواهد بود.
هدف دوم كه در سطحي پايين تر قرار داشت، پس از آن در دستور كار موسوي و دوستانش قرارگرفت كه رهبر معظم انقلاب در سخنان خود در نماز جمعه روز جمعه 29 خرداد1388 تأكيد كردند زير بار هيچ مطالبه غيرقانوني نخواهند رفت. اين هدف، بي اعتبار كردن دولت از طريق وسعت دادن به تجمعات خياباني و به خشونت كشاندن آن بود كه جداگانه به آن خواهيم پرداخت.
4-2-6 ايجاد عوامل همبستگي بزرگ در روزهاي اول بحران
در مرحله آخر، اصلاح طلبان تلاش كردند با ايجاد عوامل هم بستگي بزرگ ميان هواداران خود از كوچك شدن تجمعات جلوگيري كرده و با برپايي تجمعات بزرگ و نهايتاً تبديل آن به اشكال ديگري از اعتراض مانند تحصن و اعتصاب، اعتراض ها را فراگير كنند. در اين مرحله، اصلاح طلبان تلاش كردند از طريق مفهوم سازي رسانه اي بر مسائلي تأكيد كنند كه ذهن تعداد بيشتري از مردم را باخود درگير كرده و انگيزه لازم براي ماندن در خيابان را در ذهن آن ها تقويت كند. در صدر اين مرحله بحث «تقلب» و «دزديده شدن راي مردم» قرار داشت208. اصرار اصلاح طلبان به برگزاري تجمعات بزرگ از آن جا ناشي مي شد كه سران جبهه اصلاحات تصور مي كردند در صورت بزرگ شدن اعتراض ها، ابزارهاي امنيتي و انتظامي از كار خواهد افتاد و عملاً هيچ كس توان مقاومت در مقابل خواسته هاي معترضان را نخواهد داشت.
3-6 مشروعيت زدايي از دولت در داخل و اعتبار زدايي از دولت در خارج
اگر بخواهيم كليت استراتژي اصلاح طلبان پس از نااميدي از ابطال انتخابات را در يك جمله خلاصه كنيم با توجه به مجموعه شرايط و قرائن مي توان گفت اصلاح طلبان سعي كردند در محيط داخلي و نزد مردم از دولت مشروعيت زدايي كنند؛ از جمله مصاديق اين راهبرد آنان مي توان به موارد زير اشاره كرد:
كروبي در بيانيه ي خود كه يك روز پس از برگزاري انتخابات صادر كرد، نوشت:
«نتايج اعلام شده بر اين انتخابات، نامشروع و دولت برآمده از آن فاقد وجاهت ملي و صلاحيت اجتماعي است.»209
اكبر گنجي در گفتگو با راديو فردا عنوان كرد:
«پس از برگزاري انتخابات و تقلب بزرگي كه بر اساس آن محمود احمدي نژاد به عنوان فرد برنده اعلام شد، مردم اقدام به برگزاري تظاهرات مسالمت جويانه اي كردند. آنان در اين تظاهرات به نتايج انتخابات رياست جمهوري اعتراض كردند كه با برخورد خشونت بار نيروهاي لباس شخصي، بسيج و نيروي انتظامي مواجه شدند. اين نيروها مردم را به گلوله بستند و مورد ضرب و شتم قرار دادند. »210
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
201 . سايت انتخاب 10، 24/3/88
202 . نامه سرگشاده هاشمي رفسنجاني به مقام معظم رهبري، 19/3/88، آينده
203 . 22/3/88، سايت تابناك، كدخبر51603
22/3/88، رجانيوز
204 . فائزه هاشمي، 25/3/88 - محمد سعيد كاوه، شنبه پس از انتخابات، صفحه 52-53
205 . شبكه ايران، 30/3/88
.206 . سايت كلمه، 27/3/88
207 . »ما درپي تحقق هدف ابطال انتخابات هستيم.» مير حسين موسوي، بيانيه شماره 4 ، قلم نيوز ، 27/3/88 مير حسين موسوي، بيانيه شماره 3 ، سايت كلمه، 25/3/88
بيانيه مجمع روحانيون مبارز، سايت مجمع، 23/3/88
نامه موسوي خطاب به شوراي نگهبان، 27/3/88
موسوي، بيانيه شماره4، سايت كلمه، 27/3/88
موسوي، بيانيه شماره5، سايت كلمه،30/3/88
208 . بيانيه هاي سازمان مجاهدين، جبهه مشاركت، مجمع روحانيون مبارز، موسوي و كروبي،از روز شنبه 23/3/88، قلم نيوز، كلمه، سحام نيوزو....
موسوي، بيانيه شماره 9، سايت كلمه، 10/4/88
209 . بيانيه ي كروبي،سحام نيوز،24/3/88
210 . بهروز كازروني، گفتگو با اكبر گنجي، سايت راديو فردا، 20/4/88
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14