(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 24  آبان 1389- شماره 19790

كانون گرم خانواده با فداكاري زن خانه دار
مقايسه اي بين مشكلات زندگي زنان شاغل و خانه دار (بخش پاياني)



كانون گرم خانواده با فداكاري زن خانه دار
مقايسه اي بين مشكلات زندگي زنان شاغل و خانه دار (بخش پاياني)

گاليا توانگر
فداكاري زن خانه دار تضمين كننده سعادت جامعه اش است، اگر ايثار او نبود، چطور نسل توانمند بعدي ساخته مي شد و به ثمر مي رسيد؟
زن خانه دار با بيداري خورشيد در خانه طلوع مي كند و با عشقش فضاي صميمي خانواده را رقم مي زند. متأسفانه امروزه در جوامع غربي براي اين عشق كه از ذات مقدس زن برمي خيزد هيچ گونه ارزشي قائل نيستند و بيشتر سعي دارند با استفاده ابزاري از پتانسيل هاي وجودي او به خواسته هاي تجاري و اقتصادي خود برسند. در غرب تعريف يك زن توانمند نيروي انساني با بازدهي مالي است، در حالي كه در فلسفه شرق و به ويژه در جوامع ديني مقام زن را در شايستگي مادر بودنش تعريف كرده اند.
ما بايد سعي كنيم زمينه فعاليت هاي مثبت زنان را به بهترين نحو ممكن فراهم كرده و آنها را به سمت متبلور ساختن استعدادهايشان سوق دهيم، اين به اين معنا نيست كه زن را يك ربات كارگر فرض كنيم، بلكه شايد يك زن بتواند فضاي رشدش را حتي در منزل خود نيز به دست آورد، چند ساعتي در طول روز در گروه هاي محلي فعاليت داشته باشد و يا كلاسي را اداره كرده و مابقي ساعات را به تربيت فرزندان و رقم زدن فضايي صميمي براي خانواده اش صرف كند. همه اين ها مستلزم اين است كه جامعه به اهميت و ارزش خانه داري پي ببرد.
همايون قسمتي روانشناس براي تحول در زندگي زنان خانه دار اين راهكارها را ارائه مي دهد: «بايد ارزش هاي ديني و اخلاقي را در خود تقويت كنند.
متوجه باشند كه مهمترين مسئوليت آنها اين است كه بتوانند به شوهرشان آرامش و هويت ببخشند. همانطور حضرت امام(ره) فرمودند: از دامن زن، مرد به معراج مي رود. والانگر باشند و روز به روز اطلاعاتشان را جديدتر كنند. وقتي تفكر خلاق آنها شكوفا شود، در تربيت فرزندانشان و مشاركت فكري با همسر بهتر عمل مي كنند.»
اين روانشناس صراحتاً مي گويد كه ما خانم هاي انتقادپذير كم داريم. و ي مي گويد: «تا نقدي بر رفتار و شيوه زندگي ما توسط مشاورين و متخصصين صورت نگيرد، چطور مهارت هاي زندگي بهتر را بياموزيم؟ گاليله جمله زيبايي دارد مبني بر اين كه منتقدين افرادي هستند كه خم مي شوند تا ما پا بر روي كمر آنها بگذاريم. اگر جرئت پذيرش انتقادها را نداشته باشيم، درست مثل اين است كه توانايي ايستادن به كمر منتقدين را در خود انكار كرده و از افتادن هميشه مي ترسيم. اين گونه هيچ تحولي در شيوه هاي ما ايجاد نخواهد شد. ايجاد قدرت تفاهم معناي اصلي اش اين است كه در خود ظرفيتي ايجاد كنيم كه اولا پتانسيل پذيرش نقد را در خود بالا ببريم، در ثاني ديگران را همانطور ببينيم كه هستند، نه آنگونه كه خودمان مي خواهيم. بگذاريد اعضاي خانواده به شما اعتماد كنند و حرفهاي دلشان را بزنند. اغلب بچه هايي كه به رفتارهاي پنهان رو مي آورند فرزنداني هستند كه در آنها اعتمادسازي صورت نگرفته است.»
قسمتي در تكميل صحبت هايش به وابستگي برخي زنان خانه دار به شبكه هاي ماهواره اي غربي و سريال هاي پوچي كه پخش مي كنند اشاره كرده و مي گويد: «شبكه هايي چون فارسي وان بلاي جان ما شده اند!
زناني كه سطحي نگر هستند، به راحتي سريال هايي را كه شيوه زندگي غربي را به نمايش مي گذارند، دنبال مي كنند. فرزندشان نيز كنار آنها مي نشيند و مي بيند. اين تضاد عظيم بين جامعه ارزشي و الگويي كه از زندگي غربي در ذهن كودك شكل مي گيرد را چه كسي پر خواهد كرد؟ مضاف بر اين كه تفكرات زن را در حد بسيار سطحي نگه مي دارد.»
پيرامون اهميت خانه داري فرهنگ سازي كنيم
با توجه به فرهنگ ايراني كه كدبانو بودن را يك ارزش مي داند، به نظر مي رسد تقسيم بندي زنان شاغل و زنان خانه دار تقسيم بندي نادرستي باشد، چرا كه زنان در هر رتبه و رده اي خواه ناخواه به كار خانه داري نيز مشغولند و اكثرا هم چون عشق به خانه و خانواده در ذاتشان است اين مسئوليت را با رغبت انجام مي دهند.
فاطمه آليا نماينده مجلس شوراي اسلامي توضيح مي دهد: «مهمترين راهكار براي زنان ما اين است كه مديريت زمان داشته باشند. متأسفانه زنان ما برنامه ريزي اصولي براي كارهايشان ندارند. راهكار بعدي اين است كه براي زنان هم آنهايي كه كار مي كنند و هم آنهايي كه در خانه فعالند، تسهيلاتي در نظر گرفته شود. اين ضرورت ها را حتي دولت نيز درك كرده و قوانيني تصويب شده يا در دست پيگيري است. براي زنان شاغل بر فرض مثال اصول 10و 21 قانون اساسي اصل هاي حمايتي هستند. براي آنها سهمي در عرصه بين المللي درنظر گرفته شده و حتي به وظايف مادري آنها بها داده مي شود. قانون افزايش مدت شيردهي زنان گواه اين است كه به ظرفيت هاي وجودي زن در همه ابعاد توجه شده است. در حال حاضر قانون بيمه كردن زنان خانه دار و پرداخت حقوق با جديت پيگيري مي شود. در صورتي كه هزينه و بودجه اجراي اين طرح به موازات هدفمند كردن يارانه ها به زودي تأمين شود، اين قانون به اجرا درخواهد آمد. همه اين توجهات نشان مي دهد چيزي را كه غرب ساليان سال است داعيه اش را دارد و سنگش را به سينه مي زند و دائما مي گويد حمايت از حقوق زنان توسط آنها اجرا مي شود، ما در عمل محققش كرده ايم.»
وي ادامه مي دهد:«ما حدود 14درصد زن شاغل رسمي داريم. به اين آمار بايد زناني را كه نيمه وقت كار مي كنند و يا در خانه فعاليت دارند نظير مترجمين، نويسندگان، برخي روزنامه نگاران، خياطان، آرايشگران و... را اضافه كنيم. بايد براي اين قشر هم تسهيلاتي در نظر گرفته شود. ما با توجه به پشتوانه معنوي اسلامي و انقلابي خود دريافته ايم كه زن خانه دار صاحب فعاليت يك مجاهد است. اين ها همان هايي هستند كه تحت فرمان امام(ره) انقلاب را به ثمر رساندند.»
آليا به فرهنگ سازي و تغيير نگرش جامعه نسبت به مسئوليت خانه داري تأكيد دارد و مي گويد: «خانواده سلول جامعه سالم است. زنان ما واقعا جهادگرند. هم به تربيت نسل آينده و همسرداري توجه دارند و هم دوست دارند در ساختن جامعه با تبلور توانمندي هايشان مشاركت داشته باشند. به همين دليل بايد براي جايگاه شان ارزشي خاص قائل شد. زن خانه دار فداكاري است كه نيروي انساني و معنوي آينده كشور را پرورش مي دهد.»
همكاري و تفاهم زوجين كمك
بزرگي است
زهرا عبدي كارمند بانك هر روز صبح زود دختر 5 ساله اش را به خانه مادرش مي برد و خود را سريع به محل كارش مي رساند. ساعت چهار بعدازظهر دوباره به خانه مادري اش مي رود و دختر كوچكش را تحويل مي گيرد.
وي ادامه مي دهد: «شوهر من هم مثل خيلي از مردها به آسايش علاقه دارد. او هم دوست دارد وقتي شب به خانه مي آيد همه چيز آماده و مرتب باشد. اما من و او معمولا همزمان به خانه مي رسيم و بايد كارها را به كمك يكديگر انجام دهيم.
او با من همكاري مي كند، چون مي داند كه اين كار سخت را فقط به خاطر تامين رفاه خانواده قبول كرده ام تا با وارد كردن بودجه اي در زندگي، آينده بچه هايمان را بهتر بسازيم.»
اين زن شاغل و خانه دار پيرامون مشكلات پيش رويش مي گويد: «البته زندگي زنان شاغل سخت تر از زنان خانه دار است، ما با خستگي يك روز كار فشرده به خانه مي آييم و تازه آن وقت بايد غذا درست كنيم و به كارهاي خانه برسيم. نگهداري بچه ها هم يكي از مشكلاتي است كه تا وقتي بچه ها كوچك هستند، بيشتر احساس مي شود. من مدت ها براي مراقبت از دخترم دچار مشكل بودم.
او را در يك مهد نزديك بانك مي گذاشتم و ساعتي يكبار براي شير دادنش مي رفتم. امسال گفتم پيش مادربزرگش باشد و به كلاس نقاشي و ورزش برود.»
وي در تكميل صحبت هايش مي گويد: «اگر برنامه ريزي صحيحي براي نگهداري از كودك تا قبل شش سالگي نداشته باشيم، دچار بحران مي شويم. هيچ كس نمي تواند ادعا كند كه شاغل بودن يا خانه دار بودن مادر مي تواند در ارتباط او و بچه ها تاثير مستقيمي داشته باشد. در حقيقت كيفيت ارتباط مهم است، نه كميت آن. فرزندان اگرچه در كودكي و نوجواني به حضور فيزيكي و جسماني والدين خصوصاً مادر نياز بيشتري دارند، در دوران جواني به تحصيلات و به موقعيت اجتماعي پدر و مادرشان نيز اهميت مي دهند. من و شوهرم علاوه بر رفع نياز مادي براي كار كردنمان اين دلايل را داريم و پذيرفته ايم كه در اين مسير دو بال باشيم. اما سختي هايي نيز دارد كه بايد با برنامه ريزي دقيق و همياري تا حدودي تعديلش كنيم.»
مستهلك ظلم ظالمان زمانه نباشيم
عده اي از زنان هم هستند كه علي رغم برخورداري ازموقعيت مالي خوب باز هم برداشتن شغل اصرار دارند و شغل را نوعي كلاس مي پندارند. اين گروه هنوز درك نكرده اند كه تعريف ما از يك زن خانه دار توانمند، يك زن بدون كار و تجربه نيست.
زنان خانه دار مي توانند در گروه هاي محلي، NGOها و... فعاليت هاي چشمگيري داشته باشند، علاوه بر اين كه به خانواده، همسر و فرزندان خود بها مي دهند و از سوي ديگر استرس هاي كاري را متحمل نمي شوند. به راستي چطور است كه همه چيز را به جان مي خريم، خودمان را از خيلي چيزها محروم مي كنيم تا به كاري مشغول باشيم؟ اين تغيير نگرش ها به نظر مي رسد از جايي ديگر، از سبك ها و سياق هاي زندگي مدرن و ماشيني غرب گرفته شده باشد.
در غرب اساس نگرش ماديات و انسان را ابزاري براي گردش چرخ كارخانه ها مي پندارند. اين گونه نيست كه براي انسان و رشد معنوي او سهمي قائل باشند. اسلام زن را برتري داد تا برده چنين افكاري و مستهلك ظلم ظالمان زمانه نباشد.
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14