هيچ فردي به دليل«نقد» ممنوع التحصيل نشده است

وزير علوم با بيان اينكه اين وزارتخانه هيچ فردي را به دليل نقد ممنوع التحصيل نكرده است، گفت: ممنوع التحصيل شدن افراد به دليل نقد كذب محض است .
كامران دانشجو، وزير علوم، تحقيقات و فناوري در برنامه زنده گفت وگوي ويژه خبري افزود:چند روز گذشته در يك برنامه زنده تلويزيوني موضوع ممنوع التحصيل شدن دانشجويان به دليل نقد مطرح شده كه اين موضوع كذب محض است و هيچ فردي به اين دليل ممنوع التحصيل نشده است .
به گفته وزير علوم درحال حاضر بيش ترين نقد از سوي افرادي است كه ادعا مي كنند جلوي آنها براي نقد گرفته مي شود . دانشجو با اشاره به لغو مصوبه شوراي عالي انقلاب فرهنگي، بيان داشت: در سال 77 رئيس شوراي عالي انقلاب فرهنگي مصوبه اي ابلاغ كرد كه براساس اين مصوبه رأي كميته انضباطي نهايي است كه ما حتي اين مصوبه را نيز لغو كرديم .

 

آخرين آمار رتبه هاي جهاني علم ايران

معاون پژوهشي وزير علوم آخرين آمار رتبه هاي جهاني علمي ايران را در حوزه هاي مختلف فناوري هاي نوين اعلام كرد.
محمد مهدي نژاد نوري معاون پژوهشي و فناوري وزير علوم با تشريح آخرين آمار رتبه هاي توليد علم ايران در حوزه هاي مختلف، گفت: در حال حاضر رتبه علمي ايران در حوزه نانوفناوري در مرتبه هشتم دنيا قرار دارد.
وي افزود: ايران در حوزه انرژي هاي نو رتبه دوازدهم، فناوري اطلاعات رتبه سيزدهم، آب رتبه چهاردهم، سلول هاي بنيادي رتبه هجدهم، ميكروالكترونيك رتبه بيستم و زيست فناوري رتبه سي و دوم جهان را داراست.
معاون پژوهشي وزير علوم اضافه كرد: از رتبه جهاني ايران در حوزه زيست فناوري راضي نيستم و لازم است براي ارتقاء اين رتبه از تمامي پتانسيل هاي موجود در كشور استفاده كرد.
 

برگزاري اجلاس «اساتيد مسلمان و بيداري اسلامي» در تهران

برگزاري اجلاس جهاني «اساتيد مسلمان دانشگاه ها و بيداري اسلامي» با حضور بيش از 600 استاد دانشگاه هاي سراسر جهان برگزار شد .
اين اجلاس دو روزه با شعار «پيشرفت، عدالت و مردم سالاري ديني» برگزارشده و در آن 250 نفر از اساتيد دانشگاه هاي غير ايراني و 350نفر از اساتيد دانشگاه هاي كشورمان حضور داشتند.
در اجلاس جهاني «اساتيد دانشگاه ها و بيداري اسلامي» پنج كميسيون تخصصي تشكيل دادند و اولين كميسيون به بررسي بيداري اسلامي، دستاورد رابطه قدرت در جهان معاصر پرداخت و كميسيون ديگر نيز بحث بيداري اسلامي و حكومت داري مبتني بر مردم سالاري را بررسي كرد.
 

بزرگداشت شهداي 16آذر با حضور مسئولان وزارت علوم

بزرگداشت شهداي 16 آذر با حضور مسئولين وزارت علوم بر سر مزار اين شهيدان برگزار شد.
پنجاه و نهمين سالگرد واقعه 16 آذر و گراميداشت روز دانشجو، صبح امروز (پنج شنبه) بر سر مزار احمد قندچي، مهدي شريعت رضوي و مصطفي بزرگ نيا، شهداي 16آذر در امامزاده عبدالله شهرري برگزار شد. جمعي از اساتيد، مسئولان وزارت علوم، تحقيقات و فناوري از جمله معاون فرهنگي اجتماعي وزير علوم، رئيس سازمان امور دانشجويان، مديركل حراست وزارت علوم، فرماندار و رئيس بنياد شهيد شهرستان ري و دانشجويان براي اداي احترام به مقام شامخ شهداي واقعه 16 آذر سال 32 بر سر مزار اين شهيدان حضور يافتند.
محمود ملاباشي رئيس سازمان امور دانشجويان در اين مراسم با بيان اينكه بايد پاسدار خون شهداي دانشجو باشيم، گفت: اگر از سال 1332 تا به امروز را مرور كنيم طوماري از شهداي دانشجو و طلاب در انقلاب ذخيره كرده ايم. وي افزود: همين عزيزان بودند كه در مبارزه با استكبار مبارزين را همراهي كردند و هميشه در صف مقدم بودند.
ملاباشي با بيان اينكه امروز ما شهداي دانشجو و دانشگاهيان را داريم، گفت: در حال حاضر بزرگ ترين وظيفه دانشگاه تحقيق و توليد علم و فناوري است. به گفته وي اين امر به همت لشكر عظيم 4 ميليون و 400 هزار نفري دانشجويان به دست مي آيد. رئيس سازمان امور دانشجويان با اشاره به رتبه اول ايران در توليد علم در منطقه، گفت: اميدوارم بتوانيم از نتيجه عمل عزيزاني همچون شهيد علي محمدي، رضايي نژاد، چمران، احمدي روشن و شهرياري كه راه را باز كرده اند و امروز ما نتيجه آن را مي بينيم پاسداري كنيم. وي تأكيد كرد: استكبار امروز با تمام لشكريانش در برابر ايران اسلامي سر تعظيم فرود مي آورد.
 

شاخص هاي جنبش دانشجويي در دهه پيشرفت و عدالت

مهدي امامقلي
بي ترديد جنبش دانشجويي به دليل برخورداري از شاخص هاي ذاتي و ممتاز خود (جواني، برآمدن از حوزه هاي علمي و آكادميك و استقلال از جريانات حزبي و جناحي)، گسترده ترين و اثرگذارترين جريان اجتماعي يك كشور است.
از همين رو است كه همواره در تشكيل، تحول يا تغيير گفتمان هاي اجتماعي يا پارامترهاي ساختاري و ارزشي يك كشور، نقش دانشجو و دانشگاه نسبت به ديگر گروه ها و جريانات اجتماعي و سياسي يك كشور پررنگ تر و ملموس تر بوده است.
به همين دليل است كه همه رهبران عالم جداي از ايدئولوژي حاكم بر جامعه، همواره نگاه ويژه اي را نسبت به دانشجو و محافل علمي و نخبگاني خود داشته اند. از اين رو در سالروز شهادت 3 تن از دانشجويان مسلمان (واقعه 16 آذر1332) بررسي تاريخي و تحليلي جنبش دانشجويي در كشور ايران و شاخص هاي آن در دهه عدالت و پيشرفت قابل تامل به نظر مي رسد.
جنبش دانشجويي ايران، پرسابقه ترين جريان دانشجويي جهان
گرچه به زعم مورخان، نخستين دانشگاه جهان، دانشگاه جندي شاپور بوده كه در ايران و در دوران ساساني (579 م) تاسيس شده و از مهم ترين مراكز آموزشي و تحقيقي دنياي آن زمان بوده اما محافل آكادميك و دانشگاهي غربي داراي سابقه و تشكيلات بيشتري بوده و در ايران هم تاسيس دانشگاه در ابتدا محدود و داراي بستري سكولاريستي و ليبرالي بوده است.جداي از تقدم و تاخر تاريخي غرب و ايران در تاسيس دانشگاه، به جرات مي توان گفت جنبش دانشجويي كشور ايران يكي از پرسابقه ترين جريانات دانشجويي جهان بوده است چه آنكه اصولا دانشجويان دانشگاه هاي غرب بر اساس آموزه هاي غلط مدرنيسم و بروكراسي، دانشگاه را تنها براي آموختن تكنيك هاي مادي و مالي (امرار معاش شخصي و پيشرفت هاي مبتني بر صنعت و ماشين) به عنوان دوره اي فراتر از دوران آموزش ابتدايي خود مي دانستند و با پز و تز روشنفكري در قالب «شهروند خوب درس خوانده»، كاري با تحولات داخلي و خارجي و فراز و نشيب هاي اجتماعي كشورشان نداشتند. ناگفته نماند در طول 2 سده گذشته، دانشگاه هاي غربي تنها براي تحقق اهداف نظام سلطه غربي پديد آمدند كه تاسيس دانشگاه «ژيلام» و«مدرسه افلاطوني ها» با انگاره هاي ليبراليستي در فرانسه و انگليس و تكثر و انتقال آن به ديگر كشورهاي غربي آن هم عليه گفتمان مسيحي حاكم بر غرب مصاديقي از اين ادعاست.
در ايران نيز چنين طرز تفكري، پيش فرض و مقدمه تاسيس دانشگاه تهران شد. حكومت پهلوي در سال 1313 سنگ بناي دانشگاهي را بنا نهاد تا مقدمات انتقال پيشرفت هاي غربي برآمده از مفروضات و انگاره هاي تمدن غربي به ايران فراهم شود تا شايد ملت ايران در سايه سار آموزه هاي غربي به مرحله اي از پيشرفت و ترقي در فرهنگ، تمدن و صنعت برسد!
در تاريخ معاصر ايران (در كتاب تاريخ 20 ساله ايران، نوشته سيدحسين مكي) آمده است كه هنگام تاسيس دانشگاه تهران در سال 1313 يكي از روشنفكرنماهاي رژيم منحوس پهلوي عنوان كرده كه تاسيس دانشگاه تهران براي صيقل دادن عقل و روح ايرانيان است و بس! غافل از آنكه 3 سال بعد از تاسيس دانشگاه تهران، جمعي از دانشجويان مسلمان برآمده از خانواده هاي مذهبي جامعه سنتي ايران به دليل باورداشت هنجارهاي مكتبي جامعه اسلامي و ايراني و جهت گيري هاي نظري و عملي مبتني بر اسلامخواهي، در برابر هزينه كرد هنگفت مسئولان وقت دانشگاه تهران براي حضور وليعهد وقت در دانشگاه اعتراض كرده، دستگير و اعدام خواهند شد! و نطفه بيش از 70 سال مبارزه عليه زور، بي منطقي و بي عدالتي را در جهان شكل مي دهند.
بازگشت به گذشته، بازتعريف و حركت رو به جلو
جنبش دانشجويي مسلمان از سال 1321 به بعد با تاسيس انجمن هاي اسلامي به انسجام استراتژيك رسيد، 16 آذر 32، استكبارستيزي دانشجويي را به اوج رساند و در سال هاي41 و 42 با همراهي نهضت اسلامي پيشگام حركت هاي ضداستبدادي رژيم خارجي و داخلي شد، در13 آبان 58 حماسه ساز انقلاب دوم شد و در سال 59 به بعد با حضور در جبهه هاي حق عليه باطل، به استقبال جهاد، ايثار و شهادت رفت و در سال هاي پس از تثبيت جمهوري اسلامي با تكثر تشكيلاتي و انسجام تئوريك حول محور اسلامخواهي و ولايتمداري در سپهر سياسي و اجتماعي كشور ادامه حيات داد و با پرچم دانشجوي مسلمان در دهه پيشرفت و عدالت، هويت ديده باني جامعه اسلامي و افسران جنگ نرم عليه دشمن را معنا بخشيد.
نگاهي كوتاه به فراز و نشيب هاي تاريخ معاصر جريان دانشجويي گوياي اين واقعيت است كه فصل مشترك اثربخشي جريانات دانشجويي، انتقاد، استقلال، آرمانخواهي و پيگيري گفتمان عدالتخواهي بوده است. بنابراين جنبش دانشجويي مسلمان بايد در فضاي كنوني به بازتعريف و بازخواني حركت هاي اجتماعي گذشته خود پرداخته و با بازگشت به اصول و تعريف چشم انداز مبتني بر آنها، استراتژي رو به جلو را تعريف كرده و آن را در اولويت برنامه هاي خويش قرار دهد .چه؛ حركت دانشجويان مسلمان در 16، 17 و 18 آذر سال گذشته در مواجهه با فتنه داخلي و خارجي مدلولي بر اين ادعاست.
استقلال، آرمانخواهي و دوري از افراط و تفريط
واكاوي حركت هاي دانشجويي در يك دهه اخير نشان مي دهد كه هرگاه جريان دانشجويي مولفه استقلال را از كف داده و از آرمان هاي اوليه اش جدا شده و به افراط و تفريط دچار شده، راه اصلي حركت هاي دانشگاهي را معطوف انحراف و استحاله كرده است و حركتي را كه روزي براي برپايي نماز (جهت اصلي تاسيس انجمن هاي اسلامي در دهه 20) منعقد شده بود تحت تاثير انديشه هاي سكولاريستي و ليبرالي قرار داده و به طور ديناميك در صف مخالفان جنبش دانشجويي مسلمان قرار داده است. به دليل همين افراط گري ها و تمسك به كانون هاي قدرت و ثروت، امثالي چون طبرزدي كه هر روز در نماز جماعت دانشگاه شركت مي كردند سرانجام در جهت مخالفت با ساختارهاي قانوني و شرعي نظام اسلامي، هويت خود را در تابعيت رژيم هايي چون اسرائيل ديدند. باطبي و عطري كه ليدر هاي اصلي انجمن هاي اسلامي دفتر تحكيم وحدت وقت بودند سرانجام لحاف خود را در رسانه هاي خارجي چون VOA پهن كردند. «حمزه- غ» عضو شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشگاه تربيت مدرس به دليل مبتلا شدن به همين استراتژي هاي راديكال، مسئول شاخه جوانان ستاد انتخاباتي فلان كانديدا در انتخابات اخير رياست جمهوري شد و در نهايت چندي پيش از كشور گريخت.
مجيد توكلي كه ليدر طيف مدرن دانشجويي در دانشگاه تهران بود، در غائله فتنه 88، پس از ايجاد اغتشاشات سازماندهي شده، حين فرار از دانشگاه اميركبير در حالي كه لباس زنانه به تن داشت، دستگير شد. ناگفته پيداست بازخواني علل و عوامل غائله 18 تير 78 كه عده اي دانشجونماي وابسته به حلقه كيان، جريان موسوي خوئيني ها و روزنامه سلام آن را به راه انداختند و در برابر آرمان هايشان طغيان كرده بودند از همين دست است. از اين رو، آرمانخواهي و دوري از افراط و تفريط بايد در مانيفست جنبش دانشجويي مسلمان بازتعريف شود تا در پيكره تئوريك و تشكيلاتي جريانات دانشجويي اين گونه انحرافات تاسف برانگيز تكرار نشود.
پيگيري گفتمان انتقادي، عدالتخواهي و مراقبت از گفتمان عدالت
انتقاد و پيگيري مساله مديريت دانشگاه آزاد از سوي دانشجويان و موج بيانيه ها و تجمعات دانشجويي در پيرامون اين مساله كه از سوي انجمن هاي اسلامي دانشجويان مستقل كليد خورد و حتي اخيرا موج اعتراضات دانشجويان پيرامون پولشويي و... نمونه هايي بر طول و عرض گفتمان انتقادي و عدالتخواهي جريان دانشجويي در كشور است كه بايد همچنان پيگيري و تقويت شود اما نكته مهم تر از آن، نگهداري و مراقبت از گفتمان عدالت است چه آنكه عده اي از جريانات فتنه جوي داخلي و خارجي درصدد آنند تا عدالت برآمده از رهنمودهاي رهبري، مطالبات دانشجويي و شعارها و طرح هاي عدالتخواهانه جاري در امور كشور و برنامه هايي از قبيل هدفمندي يارانه ها و... را تحت تاثير اهداف معاندانه و غرض ورزانه قرار داده و حتي با رسوخ در بدنه هاي اجرايي كشور، عدالت را به مسلخ خودخواهي هاي خود ببرند!
از اين رو دهه چهارم حيات انقلاب اسلامي كه از سوي مقام معظم رهبري به نام دهه عدالت و پيشرفت نامگذاري شده است، عرصه مغتنمي براي ظهور و بروز جنبش دانشجويي مسلمان و گفتمان عدالتخواهي در مسير پيشرفت كشور است. اين جنبش به دليل برخورداري از مولفه هاي خاص خود مي تواند به عنوان بهترين پيشتاز و پرچمدار گفتمان عدالتخواهي و مراقبت از آن باشد. به هر حال مساله عدالتخواهي امروز به عنوان گفتمان حاكم بر بخش هاي جامعه اسلامي است و مسؤوليت جريانات دانشجويي خطيرتر از گذشته به نظر مي رسد و دانشجويان بايد با دقت و بصيرت و توجه به رهنمودهاي رهبري از اين مساله به خوبي عبور كرده و جنبش دانشجويي را به سرمنزل مقصود برسانند.
بصيرت و مبارزه با جنگ نرم دشمن
اگر 16 آذر 32، دانشجويان با مجهز شدن به سلاح بصيرت، در برابر آمريكايي ها و عوامل كودتاي 28 مرداد 32 سينه سپر كردند و شهادت را لبيك گفتند، امروز شاهد آن هستيم كه همان دانشجويان مسلمان نيز با تمام ظرفيت كمي و كيفي خود در برابر همان امپرياليسم آمريكايي و پياده نظام هاي داخلي و فتنه گران قدعلم كرده و نقشه هاي شوم آنان را نقش بر آب كرده اند.فتنه 88 و نقش دانشجويان به عنوان «افسران جنگ نرم» در مقابله تئوريك و تشكيلاتي با كودتاي مخملي غرب و جريان اپوزيسيون و حضور دانشجويان آگاه در گردهمايي روزهاي 16، 17 و 18 آذر سال پيش و نيز حماسه 9 دي و 22 بهمن مصاديق روشني از اين ادعاست.رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار استادان و دانشجويان در دانشگاه علم و صنعت در 24آذر87 با اشاره به واقعه 16 آذر فرمودند: «جالب است توجه كنيد كه 16 آذر در سال 32 كه در آن 3 نفر دانشجو به خاك و خون غلتيدند، تقريبا 4 ماه بعد از 28 مرداد اتفاق افتاده، يعني بعد از كودتاي 28 مرداد و آن اختناق عجيب- سركوب عجيب همه نيروها و سكوت همه- ناگهان به وسيله دانشجويان در دانشگاه تهران يك انفجار در فضا و در محيط به وجود مي آيد، چرا؟ چون نيكسون كه آن وقت معاون رئيس جمهور آمريكا بود، آمد ايران. به عنوان اعتراض به آمريكا، به عنوان اعتراض به نيكسون كه عامل كودتاي 28 مرداد بود، اين دانشجوها در محيط دانشگاه اعتصاب و تظاهرات مي كنند كه البته با سركوب مواجه مي شوند و 3نفرشان هم كشته مي شوند.حالا 16 آذر در همه سال ها، با اين مختصات بايد شناخته شود. 16 آذر مال دانشجوي ضدنيكسون است، دانشجوي ضدآمريكاست، دانشجوي ضدسلطه است.»
بررسي فراز و نشيب هاي سياسي و اجتماعي كشور و بازخواني حركات جنبش دانشجويي پس از گذشت 57 سال از رخداد 16 آذر 32، گوياي اين واقعيت انكارناپذير است كه همچنان دانشجويان اين مرز و بوم در برابر ظلم و بي عدالتي قيام مي كنند و تاب تحمل، تساهل و تسامح در برابر هيچ گونه زورگويي و بي منطقي خارجي و داخلي را ندارند چه آنكه همين دانشجويان مسلمان يك دهه پس از حماسه 16 آذر، هويت واقعي و اسلامي خويش را با همراهي حضرت امام(ره) و نهضت اسلامي بازتعريف كردند و در ابتدايي ترين سال هاي پيروزي انقلاب اسلامي با تسخير لانه جاسوسي و سردادن شعار «لبيك يا خميني» و بعدها با شعار «لبيك يا خامنه اي» عمق استراتژيك خود را نسبت به آرمان هاي ميهن اسلامي و جمهوري اسلامي ايران اثبات كردند.امروز دانشجويان بايد با تمسك به قطب نما و چراغ راه كه همان «بصيرت» است مانند 16 آذر 32 مبارزه با دشمن را (با تكنيك مبارزه نرم) در شاكله فكري و عملي جريان دانشجويي صورت بندي و تعريف كنند تا ادامه دهنده بيش از نيم قرن مبارزه و تحقق بخش رسالت هاي اسلامي خويش باشند.