توليد سوخت مرغوب از هندوانه نامرغوب

پژوهشگران آمريكايي موفق شدند با استفاده ازهندوانه هايي كه طعم و شكل مناسبي ندارند سوخت زيستي توليد كنند.
به گزارش خبرگزاري مهر، هندوانه در تمام نقاط دنيا به عنوان بهترين ميوه فصل تابستان شناخته مي شود. بسياري از هندوانه ها به دليل شكل و طعم نامناسب در بازار به فروش نمي رسند.
به تازگي گروهي از محققان لابراتوار مركز تحقيقات كشاورزي جنوب در اكلاهاما موفق شدند با استفاده از اين هندوانه هاي به فروش نرفته اتانول توليد كنند.
اين محققان موفق شدند فرآيندي ارائه كنند كه مي تواند از بازمانده هاي كشاورزي كه انسان و حيوان به عنوان موادغذايي از آنها استفاده نمي كنند، سوخت زيستي به دست آورد.
همه ساله در آمريكا حدود
20 درصد ازهندوانه هايي كه وارد بازار مي شوند به دليل نامناسب بودن فروخته نمي شوند.
به همين منظور درسال 2007 حدود 360 هزار تن هندوانه به صورت زباله ازبين رفت. اين درحالي است كه اين ميوه مي تواند به عنوان يك منبع مهم اتانول زيستي مدنظر قرارگيرد.
60 درصد از هندوانه غني از قند است به طوري كه مغز اين ميوه از 7تا10 درصد گلوكز، فروكتوز و ساكاروز تشكيل شده است.
اين محققان موفق شدند 220 ليتر اتانول از هر هكتار زمين زيركشت هندوانه بدست آورند.
براساس گزارش رويترز، اين محققان دراين خصوص اظهارداشتند: «شيره هندوانه يك ماده قابل تخمير است كه قبل از غليظ شدن بيشتر مي تواند به راحتي با مواد ديگر تركيب شود. ساير مواد قابل تخمير مثل شهد و نيشكر بايد قبل از تخميرشدن رقيق شوند. اين در حالي است كه تحقيقات ما نشان داد كه شيره هندوانه نيازي به رقيق شدن ندارد.»

روزه و مقابله با بيماري هاي مغزي

تحقيقاتي كه تاكنون در زمينه روزه داري متناوب انجام شده، نشان مي دهد كه اين روش نه تنها سير برخي بيماري ها مانند آلزايمر و صرع را كند مي كند، بلكه ممكن است موجب پيشگيري از ابتلا به بيماري نيز شود.
در مجله علمي Neurobiology of Diesease در شماره 19 اوت، مقاله اي با عنوان neocortical and hippocampal tissues periodic fasting alters neuronal excibility in rat به چاپ رسيده است.
دراين مقاله نتايج كار يك گروه تحقيقاتي به رشته تحرير درآمده كه از سه سال پيش تاكنون در مورد اثرات انواع روزه داري بر روي عملكرد مغز تحقيق مي كند. سرپرستي اين گروه كه در بخش جراحي مغز و اعصاب و نورفيزيولوژي دانشگاه مونستر آلمان دست به اين تحقيقات زده را پروفسور علي گرجي، استاد دانشگاه در رشته تحقيقات مغز و اعصاب، برعهده دارد.
به گفته دكتر گرجي، تحقيق بر روي اثرات روزه داري بر روي عملكرد مغز به چند دهه پيش برمي گردد و در آمريكا نيز در اين زمينه تحقيقات زيادي انجام شده است.
روزه داري روش قديمي است
روزه داري روشي قديمي است كه از مدت ها پيش در فرهنگ ها و اديان مختلف وجود داشته و تا به امروز نيز برجاي مانده است. نه تنها مسلمانان، بلكه مسيحيان، گياه خواران و طرفداران طب سنتي هند نيز ايامي را به روزه داري اختصاص مي دهند.
دو نوع اصلي روزه داري وجود دارد كه در نوع نخست، فرد كالري روزانه كمتري دريافت مي كند. اما در نوع دوم كه به روزه داري متناوب معروف است فرد ساعت هاي متمادي از خوردن و آشاميدن محروم مي شود.
نوع اول روزه داري يا همان Caloric Restriction را مي توان در انواع رژيم هاي لاغري ديد. دراين نوع فرد مي خورد و مي نوشد، اما كمتر از مقدار عادي.
اما در نوع دوم كه روزه مسلمانان را شامل مي شود و به Periodic Fasting يا روزه داري متناوب معروف است، فرد براي يك دوره زماني 14 تا 24 ساعته هيچ گونه كالري دريافت نمي كند، ولي در فواصل بين آنها آزاد است تا هر ميزان غذا و مايعات كه مي خواهد بخورد و بياشامد.
اثرات روزه د اري بر عملكرد مغز
گروه تحقيقاتي دانشگاه مونستر براين عقيده است كه هر دوي اين روش ها بر عملكرد مغز اثراتي مثبت دارند، ولي روش دوم تأثيراتي به مراتب شگفت انگيزتر بر جاي مي گذارد. آزمايش ها حاكي از آن است كه وقتي فردي دست كم به مدت 12 تا 14 ساعت از خوردن و نوشيدن خودداري مي كند، بلافاصله بعداز خوردن غذا يا نوشيدن آب، در مغز وي يك موج الكتريكي بسيار قوي ايجاد مي شود.
پروفسور گرجي دراين باره مي گويد: «وقتي شما به مدت طولاني چيزي نخورده و نمي نوشيد و بعداز آن شروع به خوردن يا آشاميدن مي كنيد، موج الكتريكي قوي چند ميلي ولتي در مغزتان ايجاد مي شود، در صورتي كه امواج مغزي معمولي درحد ميكرو ولت هستند، اين موج چند ده برابر است و تمام مغز را سير مي كند و به همين خاطر سؤال اين بود كه اين موج چرا ايجاد مي شود و چه اثري دارد؟»
اين موج الكتريكي باعث مي شود كه تحريك پذيري مغز در بعضي قسمت ها نسبت به قبل از روزه داري در قشر مغز و به ويژه ناحيه حركتي آن حساسيت پذيري واضحي پيدا مي كند، به عبارتي ديگر روزه داري متناوب مي تواند مغز را در نواحي مختلف فعال تر كند. افزايش تحريك پذيري در قسمت هاي مختلف مغز از جمله اين اميد را پديد آورده كه بتوان سير برخي از بيماري ها مانند آلزايمر را كند يا از آنها پيشگيري كرد.
محققان با تكيه بر يافته هاي كنوني بر اين نظرند كه روزه داري متناوب مي تواند بر بيماري هاي آلزايمر، پاركينسون، هانتينگتون و صرع اثر گذاشته و سير آنها را آهسته كند. اين روش همچنين مي تواند امكان ابتلا به سكته مغزي و عوارض پس از آن را كاهش دهد.
روزه داري متناوب بر انسان هاي سالم نيز اثري مثبت دارد. به گفته پروفسور گرجي: «در انسان هاي سالم مي توان مثلا مقاومت سلول هاي مغزي را در مقابل سكته بالا ببرد. آزمايش هايي كه ما كرديم نشان مي دهد كه سلول هاي مغزي كه در معرض اين روزه داري هستند مي توانند به هيپوكسي يا حالتي مثل سكته مغزي مقاومت نشان بدهند.
چند روز بايد روزه گرفت؟
پروفسور گرجي با اشاره به آزمايش هايي كه تاكنون دراين زمينه انجام شده گفت: حداقل مدت روزه داري براي رسيدن به نتايج مثبت 4 هفته است.
منبع: دويچه وله

دستخط دروغگو او را لو مي دهد

محققان شيوه اي جديد ارائه كرده اند كه با تعيين خصوصيات فيزيكي دست خط افراد و تغييرات ايجاد شده حين گفتن دروغ در اين خصوصيات، مي تواند به عنوان ابزاري قوي جايگزين سيستمهاي دروغ سنج كنوني شود.
براي سالها متخصصان در تلاش بودند با رمزگشايي از خصوصيات دست خط ويژگي هاي شخصيتي افراد را رديابي كرده و در برخي موارد جنايي درباره بي گناهي آنها قضاوت كنند.
با وجود آنكه اين علم در حال خارج شدن از محدوده علمي بود، محققان اكنون دريافته اند كه با كمك ابزارهاي رايانه اي مي توان به شكلي موثر خصوصيات دست خط افراد را تعيين كرد.
محققان از صفحه اي رايانه اي (Tablet) براي اندازه گيري خصوصيات فيزيكي دست خط فرد مورد آزمايش استفاده كردند، خصوصياتي كه كنترل آگاهانه آن براي فرد بسيار مشكل خواهد بود. مدت زمان قرار گرفتن خودكار بر روي كاغذ نسبت به معلق بودن خودكار در هوا، وسعت و طول هر يك از حروف نوشته شده و فشاري كه براي نوشتن به سطح وارد مي شود از جمله اين خصوصيات فيزيكي هستند.
نتايج نشان داد اين خصوصيات فيزيكي در هنگامي كه فرد در حال نوشتن مطالب يا اعترافات دروغين است نسبت به زماني كه در حال نوشتن حقيقت است تغيير مي كند.
محققان معتقدند از اين شيوه جديد مي توان به عنوان ابزار قدرتمند و دقيق به عنوان جايگزيني براي سيستمهاي دروغ سنج رايج مانند پلي گرافها استفاده كرد تا بتوان با دقت بالاتر مداركي را براي استناد قانوني ارائه كرد.
براساس گزارش ساينس ديلي، سيستمهاي پلي گراف معمولا در نتيجه واقعي اختلال ايجاد كرده و نتيجه قابل اطميناني ارائه نمي كنند اما ابزار شناسايي دست خط مي تواند به جاي شيوه هاي رايج كلامي دقت چنين تحقيقاتي را تا حدي چشمگير افزايش دهند.

مغز افراد چاق پيرتر است

محققان آمريكايي دريافتند مغز افرادي كه از اضافه وزن و چاقي رنج مي برند 8 تا 16 سال پيرتر از مغز افراد همسن با وزن مناسب است.
دانشمندان دانشگاه لس آنجلس در بررسيهاي خود كشف كردند علاوه بر اينكه مغز افراد چاق 8 تا 16 سال پيرتر از مغز افراد با وزن طبيعي است به طور متوسط مغز اين افراد نيز 8 درصد كوچكتر از مغز افراد با شرايط فيزيكي نرمال است.
براساس گزارش نيوساينتيست، اين دانشمندان با بررسي 100 فرد بالاي 70 سال به اين نتايج دست يافتند.

ترس زنان ريشه ژنتيكي دارد

پژوهشگران آمريكايي در تحقيقات خود دريافتند كه مشكل عنكبوت ترسي در زنان يك پديده ژنتيكي است كه در طول تكامل آنها ايجاد شده است.
عنكبوت ترسي (arachnophobia) نوعي ترس واهي است كه برخي مردم از آن رنج مي برند و به خصوص اين امر در بين زنان بسيار ديده مي شود. به طوري كه بيشتر زنان با ديدن عنكبوت جيغ مي كشند.
اكنون گروهي از محققان دانشگاه كارنگي ملون در آمريكا موفق شدند توضيحاتي را براي علل اين پديده ارائه كنند.
اين تحقيقات نشان مي دهد كه زنان 4برابر بيش از مردان مستعد ترسيدن از اين حيوانات هستند. در حقيقت اين ترس در ژنهاي زنان نوشته شده است.
اين محققان در اين خصوص اظهار داشتند: «ترس از عنكبوت مي تواند در دختر بچه ها از 11ماهگي خود را نشان دهد. دختر بچه ها تصورات ترسناكي را از عنكبوت در ذهن خود شكل مي دهند.»
براساس گزارش Times of India، به اين ترتيب عنكبوت ترسي يك پديده از پيش فرض شده در زنان است كه در آنها تكامل يافته است.
به گفته اين محققان در گذشته گونه انسان، زنان ترس از حيوانات كوچك را توسعه داده اند. مردان نيز مي توانند اين ترس را داشته باشند اما در دوره تكامل آنها اين پديده به عنوان يك رفتار خطر ايجاد شده است كه به آنها اجازه مي دهد با موفقيت بيشتري به شكار حيوانات بروند. اين تفاوتهاي رفتاري ميان دو جنس تا امروز نيز باقي مانده است.

به كار نگرفتن مداوم، مغز را كوچك مي كند

نتيجه مطالعات پژوهشگران دانشگاه هاي هامبورگ، اپندورف و ينا در آلمان نشان مي دهد كه در 60 سالگي هم مغز انسان توانايي آن را دارد كه به هنگام آموزش وظايف جديد رشد كند.
در اين مطالعات 44 داوطلب در سنين 50 تا 67 سال به مدت سه ماه مورد آزمايش قرار گرفتند. به وسيله توموگرافي انعكاس مغناطيسي، دانشمندان در همه داوطلبان افزايش ماده خاكستري (محل بخش سيستم مركزي اعصاب در مغز) را در بخش «لوب آهيانه يي» يا «ل آخته آهيانه يي» مغز، يعني بخش بالايي وسط نيمكره مغز كه وظايف آن از جمله ادراك فضايي، ادراك ديداري، بازشناسي اندازه ها، رنگ و اشكال از يكديگر است، مشاهده كردند. پژوهشگران نتوانستند با اطمينان دريابند چه چيزي در اين توده خاكستري تغيير پيدا مي كند اما حدس مي زنند كه در ميان برخي سلول هاي عصبي ارتباطات تازه اي برقرار مي شود. علاوه بر اين تغيير، دانشمندان دريافتند بخش هيپوكامپوس مغز كه در يادگيري و حافظه دخالت دارد نيز بزرگ مي شود. بدين ترتيب آشكار شد در سنين بالا مغز آدمي همچنان توانايي آن را دارد كه ساختار نويني را به منظور يادگيري و آموزش شكل بخشد. از سوي ديگر با اين آزمايش ها روشن شد كه به كار نگرفتن مداوم مغز موجب كوچك شدن حجم آن مي شود. از اين رو كارشناسان توصيه مي كنند همواره با به چالش گيري مغز پويايي آن را حفظ كرده و از اين پديده جلوگيري شود. هنوز معلوم نيست كه از اين شناخت هاي جديد به دست آمده چگونه مي توان در مداواي بيماري هاي مغزي و سيستم اعصاب استفاده كرد. به نظر پروفسور آرنه ماي مدير اين پژوهش، نتايج به دست آمده بدين معناست كه به عنوان مثال براي بازسازي مغز در بيماراني كه به حمله مغزي دچار شده اند در طول زمان بايد باز هم كار كرد تا بخش هاي ديگر مغز دستورات قديمي را اجرا كنند.

خنداندن ابزار سلطه بر ديگران

پژوهشگران آلماني در تحقيقات خود نشان دادند كه خنداندن ديگران ابزار برتري است و به همين دليل زنان كمتر با ديگران شوخي مي كنند.
محققان دانشگاه فريبورگ دريافتند كه خوشمزگي و خنداندن ديگران وسيله اي است كه افراد به كمك آن در روابط اجتماعي خود زمام قدرت را در اختيار مي گيرند.
براساس گزارش تلگراف، اين دانشمندان در اين خصوص توضيح دادند: «اين تئوري توضيح مي دهد كه چرا حتي در روزگار ما هم زنان به ندرت با ديگران شوخي مي كنند و حرفهاي خنده دار مي زنند. در حالي كه مردان به راحتي ديگران را مي خندانند. در حقيقت خود را خوشمزه نشان دادن به اين معني است كه فرد كنترل موقعيت را از موضع بالاتر در اختيار مي گيرد. به طوري كه تا قبل از 1960 زنان به ندرت ديگران را مي خنداندند چرا كه تا آن زمان زنان از قدرت بالايي در مسائل اجتماعي برخوردار نبودند.
به گفته اين محققان شوخي و هجو پايه خشونت دارند و به هيچ وجه لطيف نيستند. تا سال 1960 تنها مردان شوخي مي كردند اما اكنون زنان نيز در اين عرصه فعال شده اند و حتي امروز نيز پسران 4 تا 5 عبارت خنده دار بيشتر از دختران جوان مي گويند.
اين بررسيها نشان مي دهد كه خوشمزگي تركيبي از قيدها و طعنه ها است و زنان اغلب از خوشمزگي براي شكستن قيود اجتماعي در كنار دوستان خود استفاده مي كنند در حالي كه مردان از خوشمزگي براي سرپوش گذاشتن بر ناكاميهاي خود بهره مي گيرند اما هر دو جنس از شوخي براي كنترل ديگران استفاده مي كنند.
براي مثال پزشكان بعضي اوقات از خوشمزگي براي آسوده خاطركردن بيماران استفاده مي كنند اما اگر آنها هنگام كار سكوت كنند بيمار فكرمي كند دانش پزشكي پزشك بالاتر است.
همچنين پرستاران و ماماها درباره بيماران خود جوك مي گويند اما زماني كه پزشك حاضر باشد سكوت مي كنند و بعضي افرادي كه زياد جوك مي گويند وقتي در حضور يك فرد با موقعيت بالاتر قرار مي گيرند دست از جوك گفتن و شوخي كردن بر مي دارند.

گريه رفتاري تكامل يافته است

دانشمندان در يك تحقيق تازه دريافته اند كه گريه كردن مي تواند روابط انساني را قوي تر و مستحكم تر كند.
پژوهشگران مي گويند:
هر چند گريستن به عنوان نشانه اي از درد فيزيكي يا استرس شناخته شده است، اما در عين حال مزاياي احساسي قابل توجهي دارد و مي تواند روابط بين اشخاص را تقويت و محكم تر كند.
دكتر اورن هاسون- پژوهشگر بيولوژي تكميلي- با انتشار مقاله خود در اين زمينه در نشريه روانشناسي تكاملي، خاطرنشان كرد: تجزيه و تحليل هاي علمي نشان مي دهد اگر چه اشك ريختن نشانه فشار و استرس رواني است، اما مي تواند به عنوان يك مكانيسم مبتني بر تكامل براي نزديكتر كردن انسان ها به يكديگر عمل كند.
وي تصريح كرد: گريستن يك رفتار فوق العاده تكامل يافته است.
اشك ها سرنخ ها و اطلاعات قابل اطميناني درباره نيازها و پيوندهاي اجتماعي بين افراد ايجاد مي كنند.
اين تحقيقات نشان داده است كه گريه كردن مزاياي منحصر به فرد بين دوستان و ديگر افراد در جوامع مختلف انساني دارد.
دكتر هاسون در اين پژوهش استفاده از گريه را در شرايط مختلف احساسي و اجتماعي بررسي كرده است.
وي مي گويد: گريستن يك ارزش احساسي در بين اعضاي خانواده، دوستان و اعضاي يك گروه است كه انسانها را به هم نزديكتر مي كند.

آلودگي هوا مرگبارتر از سيگار

مونوكسيدهاي آزاد پايدار، يكي از آلاينده هاي تازه كشف شده است كه مي تواند اثري مشابه دود سيگار داشته باشد.
محققان به تازگي دريافته اند اثر گروهي از آلاينده هاي هوا كه قبلاً شناخته نشده بودند، به طور قابل ملاحظه اي شبيه مواد مضر موجود در تنباكوي سيگار است. اين يافته جديد كه در دويست و سي و ششمين همايش ملي انجمن مواد شيميايي آمريكا ارائه شده نشان داده استنشاق اين مواد آلاينده مي تواند فرد را روزانه در معرض چيزي حدود 300 برابر بيشتر از راديكال هاي آزاد موجود در سيگار قرار دهد. اين كشف مي تواند راز اين قضيه را توجيه كند كه چرا غيرسيگاري ها هم دچار بيماري هاي وابسته به تنباكو مانند سرطان ريه مي شوند؛ با وجود اينكه سيگار اصلي ترين عامل ايجاد سرطان ريه شناخته شده است. از مدت ها قبل راجع به اثر زيانبار راديكال هاي آزاد موجود در دود سيگار، مسائلي روشن شده بود اما براساس اين تحقيق تازه دانشمندان متوجه شدند راديكال هاي آزادي مشابه آنچه در سيگار است را مي توان در ذرات ريز هوا هم پيدا كرد كه مي توانند عامل بسياري از بيماري هاي مرگ آور باشند.

روبات ها معلمان آينده

بچه هاي 5-6 ساله ساله شيفته عروسك هاي بامزه و بانمك هستند، مخصوصاً عروسك هايي كه حرف مي زنند و چراغ چشمك زن دارند حالا اگر بچه ها اجازه داشته باشند آنها را با خود سر كلاس ببرند كه ديگر كيف شان كوك است. «روبات قرمزي» همه اين ويژگي ها را دارد.
با اين تفاوت كه مثل شخصيت هاي كارتون هاي اكشن، ابرازاحساسات نمي كند. اما در عوض، روبات قرمزي مي تواند در آواشناسي به بچه ها حسابي كمك كند. در واقع ارتش بزرگي از روبات قرمزي ها براي كمك به كودكان در مدارس و مهدكودك ها به كار گرفته مي شود تا بچه ها بتوانند خواندن را ياد بگيرند. روبات قرمزي كه 40 سانتيمتر قد دارد، مي تواند از بچه ها امتحان الفبا بگيرد و برايشان داستان تعريف كند. مخالفان اين متد، شيوه آموزش آواشناسي روبات قرمزي را يك حقه توصيف مي كنند. اين شيوه آموزشي كاربردي (كه گاهي اوقات آن را جنجالي مي خوانند) از اين قرار است كه بچه ها، ابتدا صداي هر حرف را مي آموزند و سپس تمام يك كلمه را رمزگشايي مي كنند و با كنار هم قرار دادن آواهاي گوناگون، كلمات مختلف را مي خوانند. روبات قرمزي يا همان Red كه در واقع مخفف سه كلمه پيشرفت آموزشي سريع است، 130 پوند قيمت دارند.
در حال حاضر حدود 200 روبات قرمزي توسط مدارس مختلف خريداري شده است. علاوه بر اين، سه نهاد دولتي انگليس براي پخش اين روبات در مدارس ابتدايي ثبت نام كرده اند.
سازمان هاي آموزشي كه ارزيابي اين روبات را در سه مدرسه برعهده گرفته اند، بر اين باورند در صورتي كه از روبات قرمزي به درستي استفاده شود، روند آموزش و يادگيري دلپذير مي شود. در حالي كه بچه ها از روبات قرمزي استقبال كرده اند، اين روبات چندان به مذاق معلمان خوش نيامده است و آنها دوست ندارند كلاس شان پر از روبات شود. «ديلان ويليام» رئيس انجمن آموزشي طرفدار روبات قرمزي مي گويد؛ «تحقيق روي به كارگيري اين فناوري نشان مي دهد زماني كه ابزار از طراحي مناسبي برخوردار باشد، قادر خواهد بود حتي از بهترين معلمان هم كيفيت آموزشي بهتري ارائه دهد.»
شركت Headstart توليدكننده روبات قرمزي و Impact International بال آموزشي گسترش اين روبات بر اين باورند كه روبات قرمزي مي تواند به ابزار بزرگي براي ارتقاي مهارت هاي خواندن و نوشتن كودكان تبديل شود. نمايندگان روبات قرمزي همچنين به دنبال حمايت دولت از اين روبات آموزشي، با مقامات مربوطه مذاكراتي داشته اند. با وجود اين برخي از متخصصان كودك در مورد روبات قرمزي ابراز نگراني كرده اند. «سو پالمر» نويسنده كتاب «كودكي سمي» مي گويد: «روبات ها نمي توانند آموزش دهند بلكه تنها راه مؤثر آموزش، معلم هايي هستند كه جان دارند و نفس مي كشند و چشم در چشم بچه ها به پرسش هاي آنان پاسخ مي دهند.» در اين ميان، آواشناسان اهداف آموزشي جديدي را براي مهدكودك ها و مراكز آموزشي كودكان در نظر گرفته اند. از ماه سپتامبر گذشته مقرر شده است كودكستان ها تا زماني كه بچه ها به سن 4يا 5 سالگي مي رسند و وارد مقاطع پيش دبستاني و دبستان مي شوند، بايد نشان دهند كه بچه ها 69 هدف آموزشي مختلف را پشت سرگذاشته اند عده اي از آواشناسان بر اين باورند كه بچه ها بايد قادر باشند با استفاده از دانش آواشناسي، كلمات ساده را بنويسند و بتوانند كلمات پيچيده تر را بخوانند. «مارگات ادينگتون» عضو جنبش Open Eye كه با حمايت دولتي از به كارگيري آموزش آواشناسي براي كودكان مخالف است، مي گويد: «درست است كه بچه ها بايد مهارت آواشناسي را كسب كنند، اما اين صرفا بدان معنا نيست كه اين امر براي آنها مفيد است. بچه ها سه ساله نبايد دوره هاي آموزش آواشناسي را پشت سربگذارند، بلكه آنها بايد همان كارهايي را كه در هر مهدكودكي رايج است انجام دهند، مثل آواز خواندن و بازي كردن.»
ترجمه از امير صفائيان
منبع: wwwguardiancouk

تولد اولين نوزاد به شيوه كنترل كروموزومي

اولين نوزاد جهان كه تحت تكنيكي به نام تكنيك كنترل كروموزوميIVF رشد كرده است در انگلستان متولد شد.
اين تكنيك تخم ها را تا قبل از استفاده در تكنيكIVF تحت كنترل خواهد داشت تا از بروز اختلالات كروموزومي در آنها اطمينان حاصل شود.
زن انگليسي كه عنوان اولين مادر در استفاده از اين شيوه بارداري را در جهان به خود اختصاص داده است 41 سال سن داشته و فرزند وي از شرايط جسماني خوبي برخوردار است.
اين تكنيك كه در نوع خود اولين به شمار مي رود به پزشكان امكان مي دهد نارسايي هاي كروموزومي و ساختارهايي كه كدهاي ژنتيكي انسان را به همراه دارند را تحت نظر بگيرند. داشتن تعداد نادرست كروموزوم ها مي تواند منجر به سقط جنين يا اختلالات شديد ژنتيكي مانند سندروم داون شود.
پزشكان براي كنترل ناهنجاري هاي كروموزومي تخم از ليزر براي ايجاد شكافي كوچك بر روي غشاي آن استفاده مي كنند كه به اين شكل امكان خروج كروموزم ها به وجود مي آيد. اين كروموزوم ها توسط غربالگري رايانه اي مورد بررسي قرار مي گيرند.