(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 27 آبان 1388- شماره 19515
 

يك مطالعه فني چرخه سوخت چيست ؟
گفتاري از حجت الاسلام سيد حميد روحاني كدام خط امام؟
مذاكرات ژنو امتداد خط پيروزي هاي ايران
ديداري كه آنها مي خواستند به نيويورك پيوند دهند



يك مطالعه فني چرخه سوخت چيست ؟

عادل نوروزيان
ورود ايران به باشگاه هسته اي و قرارگرفتن در جمع كشورهاي داراي چرخه كامل سوخت هسته اي با تمام سختي هايي كه در اين راه پرپيچ و خم وجود داشت، به اتمام رسيد. امروز ايران به مرحله اي از توان تكنولوژيكي رسيده كه قادر به طراحي و اجراي تمامي مراحل پروژه هاي هسته اي خود است. در اين مقاله بر آن شديم، ضمن بيان گوشه اي از توانمندي هاي هسته اي خود، به صورت مختصر چرخه سوخت هسته اي را نيز بررسي كنيم.
چرخه سوخت هسته اي شامل فرآيندهاي مختلفي است كه منجر به تبديل سنگ معدن اورانيوم به سوخت مورد استفاده در نيروگاه هاي هسته اي مي شود. مجموعه اين مراحل، چرخه سوخت هسته اي نام گرفته است. مراحل هفت گانه چرخه سوخت هسته اي عبارتند از:
1) استخراج سنگ معدن اورانيوم، جداسازي و تخليص
در اين مرحله، تركيب اكسيداورانيوم از سنگ معدن اورانيوم جداسازي مي شود. اين تركيب زردرنگ پس از توليد، حالتي شبيه به كيك دارد. به همين دليل كيك زرد ناميده مي شود. اين مراحل معمولاً در معدن انجام مي شود. در ايران اين مرحله در تأسيسات يو سي اف اصفهان انجام مي شود.
2) تبديل كيك زرد به اورانيوم غني شده
در مرحله غني سازي پس از انجام مراحل شيميايي، كيك زرد تبديل به گاز هگزافلورايد اورانيوم (UF6) مي شود. اين ماده در دماي 30 درجه سانتيگراد مايع است اما در دماي 40 درجه تبديل به بخار شده و براي غني سازي آماده مي شود. اورانيوم در طبيعت داراي سه ايزوتوپ است كه فقط يكي از آنها قابل استفاده در نيروگاه هسته اي است. در واقع غني سازي عبارت است از بالا بردن غلظت ايزوتوپ 235 در اورانيوم طبيعي، براي غني سازي اورانيوم سه روش وجود دارد: روش ديفيوژن ياپخش گازي، روش سانتريفيوژ، روش ميدان مغناطيسي.
در بين روش هاي ذكر شده، روش استفاده از سانتريفيوژ، مقرون به صرفه تر و بهتر است. در اين روش، هگزافلورايد اورانيوم پس ازعبور از حدود 160 سانتريفيوژ به غناي حدود چهار درصد كه براي سوخت نيروگاه هسته اي موردنياز است، مي رسد اين مرحله در تأسيسات غني سازي نطنز انجام مي شود. ايران تا امروز حدود 7 هزار سانتريفيوژ در نطنز نصب كرده است كه طي برنامه پنج ساله اين رقم به 50 هزار دستگاه خواهد رسيد. از طرفي ايران توانسته است به نسل جديدي از سانتريفيوژها بعد از سانتريفيوژهاي نسل 2-IR و 3-IR برسد كه اين نسل از سانتريفيوژها در دو نوع و با كاربردهاي متفاوت هستند. همچنين ايران قادر به توليد ماشين هايي شده كه (SWU معياري از كار لازم براي جداسازي مقداري معين از اورانيوم) آنها به پنج تا شش برابر گونه هاي فعلي مي رسد.
3) تبديل UF6 به اكسيد اورانيوم
پس از اين كه گاز هگزافلورايد اورانيوم به غناي مورد نياز رسيد. درمراحلي تبديل به دي اكسيد اورانيوم (UO2) مي شود. اين ماده جامد است و حالت سراميكي دارد. در اين مرحله اين ماده به صورت حبه هاي سوخت در مي آيد. از آنجايي كه سوخت نيروگاه حتماً بايد به شكل ميله درآيد تا بتواند براي توليد انرژي در راكتور قرار داده شود، حبه هاي سوخت بر روي ميله هايي تعبيه مي شوند كه ميله هاي سوخت ناميده مي شوند. كارخانه توليد قرص و ميله سوخت يا به عبارتي مجتمع FMP، حساس ترين حلقه چرخه توليد سوخت كه با هدف توليد انواع مجتمع هاي سوخت موردنياز راكتورهاي تحقيقاتي و نيروگاه هاي توليد برق هسته اي بنا شده است كه به دليل نبود دانش فني و عدم همكاري كشورهاي صاحب اين نوع تكنولوژي با ايران، كار طراحي و ساخت اين كارخانه در تمامي فازهاي طراحي مفهومي، طراحي پايه، طراحي تفصيلي، ساخت، نصب و راه اندازي تجهيزات از سوي گروه هاي دانش فني متشكل از نيروهاي متخصص سوخت هسته اي داخلي و فارغ التحصيلان جوان دانشگاه هاي ممتاز كشور انجام گرفته است. ايران توانست ضمن در نظر گرفتن استانداردهاي روز دنيا در صنعت هسته اي، تجهيزاتي خلق كند كه اولا بومي بوده و ثانيا هر كدام در حد اختراع است. متخصصان داخلي اين پروژه براي نخستين بار در كشور تجهيزاتي را نظير جوش مقاومتي مخصوص ميله هاي سوخت همزمان با تزريق گاز هليوم، دستگاه بارگذاري قرص درون غلاف هاي سوخت، خط توليد قطعات پيچيده مجتمع سوخت نظير شبكه هاي نگهدارنده ميله هاي سوخت، آندايزينگ پيوسته ميله هاي سوخت، ميله هاي مونتاژ و كنترل كيفي مجتمع سوخت خلق كرده اند.
4) انتقال ميله هاي سوخت به نيروگاه
مواد راديواكتيو موادي خطرناك هستند و بايد در تمام مراحل چرخه سوخت، مسائل ايمني مدنظر قرار گيرد. يكي از مراحل بسيار حساسي كه مي تواند خطرساز باشد، مرحله نقل وانتقال سوخت به نيروگاه است. به همين منظور ميله هاي سوخت داخل محفظه هاي عايق بندي شده قرار داده مي شود تا از بروز هرگونه حادثه اي مانند انفجار، سوختن و ساير حوادث جلوگيري شود.
5) مصرف سوخت و توليد انرژي
در اين مرحله، ميله هاي سوخت در داخل راكتور تعبيه مي شوند تا در اثر واكنش شكافت، انرژي توليد كنند. اين انرژي كه به صورت گرماي بسيار زياد است، به آب منتقل و سبب تبخير آب مي شود. بخار توليد شده، توربين ها را به حركت درآورده و به اين ترتيب، برق توليد مي شود.
6) انبار كردن سوخت
پس از استفاده از اورانيوم غني شده در راكتور، سوخت مصرف شده بايد تا چند ماه در نيروگاه انبار شود. اين عمل سبب مي شود برخي از پسماندها كه به شدت راديواكتيو و فعال هستند، در اثر شكافت هسته اي به طور خود به خود از بين بروند. به اين مرحله، مرحله سرد شدن مي گويند.
7) انتقال سوخت مصرف شده به تأسيسات باز فرآوري
در اين روند سه مؤلفه مهم از هم جدا مي شوند: اورانيوم تهي شده، پلوتونيوم 239 و زباله هاي هسته اي. اورانيوم تهي شده درواقع اورانيومي است كه تعداد ايزوتوپ هاي مورد نياز براي استفاده در نيروگاه در آن كم شده و با غني سازي مجدد، مي توان دوباره آن را براي مصرف در نيروگاه و توليد انرژي آماده كرد. زباله هاي هسته اي گاهي براي مصارف پزشكي قابل استفاده است اما در صورتي كه غيرقابل استفاده باشد، بايد به شكل محلول درآمده و با كشتي هاي مخصوص در ته اقيانوس ها، قسمت هاي غيرمسكوني در قطب ها يا در كويرهاي غيرقابل سكونت دفن شوند. عمليات ساخت تأسيسات جديد غني سازي اورانيوم ايران در منطقه فردو نزديك شهر قم نيز در سال 2006 آغاز شده است. اين سايت فضاي كافي براي استقرار حدود 3 هزار سانتريفيوژ غني سازي اورانيوم را دارد كه مي تواند براي توليد اورانيوم غني شده مورد نياز براي تهيه سوخت نيروگاه هاي هسته اي مورد استفاده قرار گيرد. از سوي ديگر با نزديك شدن راكتور تحقيقاتي تهران، به پايان عمر كاري خود و نياز روزافزون كشور به انواع راديو ايزوتوپ هاي صنعتي و همچنين راديو داروها، راكتور تحقيقاتي آب سنگين اراك با قدرت 40 مگاوات طراحي و در نزديكي شهر خنداب در شمال غربي شهرستان اراك ساخته شد. از آنجا كه اين راكتور در زمان راه اندازي به مقدار زيادي آب سنگين نياز دارد، مجتمع آب سنگين اراك همزمان با پيگيري ساخت ساختمان و راكتور، آماده شد و به بهره برداري رسيد تا بتواند نياز راكتور را در زمان راه اندازي فراهم كند.
راكتورهاي آب سنگين نيازي به اروانيوم غني شده ندارد و از اكسيد اورانيوم طبيعي به عنوان سوخت استفاده مي كند اين فرآيند، نياز به اورانيوم غني شده را مرتفع مي كند. طراحي اين راكتورها و توليد آب سنگين، فرآيندي پيچيده بود كه با همت دانشمندان جوان كشور به تحقق پيوست. اين همه درحالي است كه در اكتبر 2003 يعني 6 سال پيش با تلاش هاي بي وقفه دولت اصلاحات، فعاليت تأسيسات نطنز را تعليق كرديم، اين تأسيسات 10 سانتريفيوژ فعال داشت. كارگاه قطعه سازي تأسيسات هسته اي هم طبق توافقنامه پاريس در بروكسل، طي سال 2004 تعطيل شد. اگرچه در مدت كوتاهي نطنز از تعطيلي خارج شد اما دوباره در پاييز همان سال (1383) به حالت تعليق درآمد و به طور كلي، تمامي سيكل هسته اي ايران طبق توافقنامه پاريس در سال 2004 معلق شد.

 



گفتاري از حجت الاسلام سيد حميد روحاني كدام خط امام؟

اين روزها خيلي ها داعيه دار خط امام (ره) هستند اما به راستي خط امام (ره) كدامين خط است و ياران واقعي و راستين امام راحل چه كساني هستند؟ براي يافتن پاسخ اين سؤالات اساسي، مرور خلاصه اي از سخنان حجت الاسلام سيد حميد روحاني مفيد خواهد بود. اين سخنراني در جمع دانشجويان دانشگاه صنعتي امير كبير انجام گرفته است.
¤¤¤
در اين مرحله بايد نخست خط امام را به درستي بشناسيم. ببينيم خط امام چيست تا مشخص شود كساني كه مدعي خط امام هستند تا چه حدي در اين قضيه راستگواند و درست مي گويند.
اول خودسازي
نخستين ويژگي حضرت امام از خود رستگي است. بزرگترين رمز حضرت امام اين بود كه از خود رسته بود. خود را نمي ديد. ببينيد از خود رسته و خود را نديدن در اين مرحله است كه خيلي دست و پا نمي زنيم كه به قدرت، شهرت و مقام برسيم. اما وقتي كه شهرتي باشد، قدرت باشد، بدش نمي آيد. بالاخره انسان است. انسان نمي تواند از اين مساله بگذرد. قدرت دوست داشتني است. شهرت دوست داشتني است. انسان خيلي وارسته اين است كه دنبال قدرت نرود اما اگر قدرت به او رو آورد استقبال مي كند. اما من مي خواهم اين ادعا را داشته باشم. كه امام به طور كلي از قدرت متنفر بود. هماني كه حضرت علي (ع) مي فرمايد. كه اين لنگه كفش پاره ارزشش از اين قدرت و مقام براي من بيشتر است. امام به اين مقام رسيده بود.
اما كساني كه دچار منيتند، براي يك دستمالي قيصريه را به آتش مي كشند، به خاطر اين كه باورشون اومده كه راي نياوردند، مي خواهند كل كشور به آتش كشيده شود. به ويرانه اي تبديل شود. انتخابات باطل شود. شايد در دوره ديگر با دوز و كلكي به قدرت برسند. اينها طرفدار خط امامند؟ خط امام اين است؟ آدمي كه يكپارچه شهوت قدرت او را گرفته نمي فهمد چه كار دارد مي كند چه مي گويد، در خط امام است؟ آقايي كه نامه سرگشاده به مقام معظم رهبري مي نويسد شروع مي كند از گذشته مي گويد، بله زماني من و شما و آقاي بهشتي را چنان مي گفتند چنين مي گفتند، به عنوان ركن اساسي انقلاب... يعني چي؟ يعني ارث و ميراث مي خواهم، يعني سهم من در اين انقلاب چيه؟ اين خط امامه؟ با منيت، با هواپرستي، با خودخواهي نمي توان پيرو خط امام بود. خط امام در مرحله اولش خودسازي است.
امام تابع ولايت فقيه بود
موضوع دوم در مورد خط امام پيروي از ولايت است. شايد بعضي گمان كنند امام از زماني كه به مقام مرجعيت و رهبري رسيدند مسأله ولايت براي ايشان مطرح شد. امام در زماني كه طلبه بودند به اين مسأله توجه داشتند. خيلي ها از ما سوال مي كنند كه چرا امام تا سال 1341 نهضت را شروع نكردند؟ علت العلل اين كه امام تا سال 41 نهضت خود را آغاز نكردند براي اين بود كه پيرو ولايت فقيه بودند و تا زماني كه آيت الله بروجردي در قيد حيات بودند، امام به خود اجازه نداد تا برخلاف رأي و نظر ايشان حركتي بكنند و قلمي بزنند و سخني بگويند. البته محضر ايشان مي رفتند و اعتراض مي كردند، انتقاد مي كردند، پيشنهاد مي دادند، اما وقتي در محضر ايشان خارج مي شدند نه سخني بر خلاف رأي ايشان بر زبان مي آوردند و نه اجازه مي دادند كه كسي به آن مرجع بزرگ اهانتي بكند، جسارتي بكند و طعنه اي بزند. انتخابات كه تمام شد مقام معظم رهبري فرمودند كه اعتراضات خود را از مسير قانوني پي گيري كنيد، كساني كه اين سخن رهبري را ناديده گرفتند خط امامي هستند؟
قرآن در مورد منافقين مي گويد كه آن ها بعضي از احكام خدا را قبول دارند و بعضي را قبول ندارند؛ آن چه به نفع آنهاست قبول دارند و آن چه به نفع آن ها نيست قبول ندارند. ما در مسائلي كه به نفع ما باشد بگوييم كه خط امامي هستيم و در آن جايي كه مغاير با منافع شخصي ماست ساز ديگري بزنيم. اين يك حركت منافقانه است. يك انسان سالم در ابتدا مي گويد كه من خط امام را قبول دارم و يا مي گويد من خط امام را دربست قبول دارم. نمي شود كه انسان خود را خط امامي بداند ولي برخلاف رأي و نظر رهبري حركتي انجام دهد. حتي كساني كه به قدرت مي رسند و غرور آن ها را فرا مي گيرد و نامه مقام معظم رهبري در مورد بعضي از افراد را ناديده مي گيرند به آن ها بايد هشدار داد كه در مسير خط ولايت استوار نيستند.
خط امام و رسانه هاي دشمن
سومين ويژگي امام اين است كه امام هيچ گاه با دشمنان نظام همصدا نشدند. هميشه سخن و پيام و نداي امام بر خلاف منافع دشمنان اسلام و ابرقدرت ها و حكومت هاي مقتدر جهاني بود. در شب 16 خرداد 42 راديوهاي بيگانه از جمله آمريكا، شوروي، آلمان، رژيم صهيونيستي و راديوهاي برخي از كشورهاي عربي يكصدا عليه امام حرف زدند.
حال امروز كه اين آقايان با اين رسانه ها هم صدا مي شوند و اين رسانه ها از اين افراد حمايت مي كنند و حتي راهنمايي مي كنند؛ منافقيني كه نامه فدايت شوم براي آن ها مي نويسند آيا منافقين و سلطنت طلب ها طرفدار خط امام شده اند و يا اين افراد از خط امام خارج شده اند كه مورد ستايش دشمنان اسلام قرار گرفتند. آيا منافقيني كه قاتلين علما و شهداي ما از جمله شهيد بهشتي و مطهري و شهداي محراب هستند آيا امروز طرفدار اين آقايان هستند و يا اين آقايان از خط امام منحرف شدند؟ جالب اين جاست كه نه تنها از اين ها حمايت مي كنند بلكه خط مي دهند و زمينه سازي مي كنند. در خط امام و در راه امام امكان ندارد كه اشتراكي با دشمنان اسلام و استكبار جهاني و صهيونيسم بين المللي باشد.
وطن خواهي
وطن خواهي به معناي اتحاد اسلامي از ويژگي هاي خط امام بود. امام با تمام قدرت به ملتش عشق مي ورزيد. اصولا كساني مي توانند به مردمشان عشق بورزند كه به خدا عشق بورزند. عشق به ملت و مردم منوط به عشق به خداست. كساني مردمي هستند كه خدايي باشند. مسأله وطن خواهي با نژادپرستي با هم متفاوت است. كساني مي توانند به كشورشان خدمت كنند كه يكپارچه خدايي شده باشند. حب الوطن من الايمان.
نه غزه نه لبنان جانم فداي ايران. كساني اين شعارها را مي سازند كه از روي عمد هست و دستور مي گيرند؛ اما عزيزاني كه اين شعارها را باور مي كنند مي دانند قضيه غزه و لبنان چيست؟ شايد بعضي ها بر اين باورند كه قضيه غزه و فلسطين براي ما فقط جنبه اسلامي و انساني دارد. فرض كنيم كه ما اصلا مسلمان نيستيم و به اسلام هم اعتقادي نداريم. فرض كنيم انسان هم نيستيم. اما ادعا مي كنيم كه ايران را مي خواهيم. شما فكر مي كنيد كه صهيونيست ها فقط به خاطر خاك فلسطين به آن منطقه آمدند؟ به خاطر مناطق نفت خيز آمدند و لذا شعار آن ها از نيل تا فرات بود؛ از مصر تا ايران. اگر تا امروز به اين نقشه خود دست پيدا نكردند به خاطر اين است كه هنوز در خاكريز اول مانده اند. اگر يك روز فلسطيني ها شكست بخورند و يا تسليم شوند و اين خاكريز فتح شود مطمئن باشيد كه صهيونيست ها گام بعدي را خواهند برداشت و براي اشغال سرزمين هاي نفت خيز جلو خواهند آمد و آن روز ما بايد در مرز ايران با صهيونيست ها بجنگيم و حضرت علي(ع) مي فرمايند: بدبخت ملتي است كه آنقدر بنشيند كه دشمن وارد منزلش شود و در داخل منزل خودش با دشمن بجنگد. امروز حمايت از فلسطين حمايت از تماميت ارضي ايران است. حمايت از مردم لبنان در حقيقت حمايت از مردم ايران است. كسي كه شعار نه غزه نه لبنان جانم فداي ايران را سر مي دهد متوجه است كه چه مي گويد؟ اين جانم فداي ايران نيست. شكست غزه، فلسطين و حزب الله لبنان يعني اين كه ايران خلع سلاح شود و آمريكا و اسرائيل به ايران حمله كند. پس اين شعار ناشي از آن است كه يا فرد متوجه نيست و يا الهام گرفته از صهيونيست هاست و اين شعار يك شعار صهيونيستي است.
اختلاف هرگز
از ويژگي هاي ديگر حضرت امام دوري از اختلاف بود. امام از آن روزي كه نهضت را آغاز كردند تا آن روزي كه فوت كردند سعي كردند در اختلاف ها داخل نشوند. شايد يكي از دلايلي كه امام را از تركيه به عراق تبعيد كردند اين بود كه مي خواستند امام را در نجف دچار اختلافات داخلي كنند، چون مي دانستند كه در آن جا انديشه هاي زيادي وجود دارد.
از آن روزي كه امام وارد نجف شد، شبنامه هاي زيادي عليه او منتشر شد. در يك شبنامه به امام نسبت هاي ناروايي را داده بودند. دو تن از اساتيد نجف كه هر دو زنده و در ايران هستند اين شبنامه را خدمت امام بردند و عرض كردند كه يا خودتان از خودتان دفاع كنيد و اين را تكذيب كنيد و يا به ما اجازه بدهيد ما از جانب شما اين شبنامه را تكذيب كنيم. امام فرمود: ديگر مجالي براي دفاع از خود نمانده است، اگر مجالي باشد بايد از اسلام دفاع كنيم. چطور مي توان باور كرد كساني كه ادعاي خط امام را دارند و راه امام را شناخته باشند ولي در جهت فتنه و آشوب حركت كنند؟ حالا آن كسي كه مي آيد و مي گويد كه من فلان جا رفتم 100 نفر به نفع من و 10 نفر عليه من بودند و من باز ادامه مي دهم؛ اين همان كمك به فتنه اي است كه امام در سال 58 هشدار آن را داده بودند. تو نه تنها در خط امام نيستي بلكه در خط آمريكا هستي، راه را براي آمريكا و رژيم صهيونيستي هموار مي كني، چگونه شما ادعاي خط امامي را داري كه به اين فتنه دامن مي زني؟
خط امام و حزب الله
خط امام حمايت از حزب الله است، كساني كه خط امام را قبول دارند بايد بدانند كه امام حزب الله را صاحبان اصلي انقلاب مي داند و در راه دفاع از حزب الله به همه توصيه مي كند: اينك به تمام متصديان امور و دست اندركاران مملكت هشدار مي دهم كه قدر اين جوانان حزب اللهي را بدانيد و از آن ها قدرداني كنيد و آن ها را تشويق كنيد و در آغوش محبت خود حفظ كنيد، اين ها بودند كه ايران را نجات دادند و از اين پس اين ها هستند كه انقلاب را پاسداري مي كنند، همين ها هستند كه با صرف هزينه اي كم در ظرف مدت كوتاهي با روشن بيني خاص خويش، كارهاي تعجب آوري نمودند كه گمان نمي شد در ايران بتوان انجام داد؛ اين مغزهاي مستعد بايد تشويق شوند تا شكوفا گردند، مسئولين صاحبان اصلي انقلاب را با بهانه هاي بي اساس پس نزنند، تا به جاي آنان كساني كه وارثان رژيم گذشته و وابستگان آن ها هستند جايگزين كنند، البته بايد از متخصصان متعهد و يا لااقل غيرمعاند استفاده شود، لكن نه به قيمت كنار گذاشتن صاحبان اصلي انقلاب كه جوانان حزب اللهي هستند؛ چشم ها و گوش ها را باز كنيد كه دشمنان حيله بازان كار كشته هستند و ممكن است از ساده دلي شما استفاده كنند و مراكز حساس را كم كم به دست گيرند و انقلاب را به سوي غرب يا شرق بكشانند. امروز كساني كه حزب اللهي ها را آشوب گر مي خوانند، حزب اللهي را آدم وحشي مي دانند، اين ها در خط امامند؟ خط امام دفاع از حزب اللهي هاست.

 



مذاكرات ژنو امتداد خط پيروزي هاي ايران

مصطفي بخشي
نشست ژنو ميان كشورهاي 1+5 (روسيه، فرانسه، چين، آمريكا، انگليس و آلمان) و جمهوري اسلامي ايران در روز پنجشنبه 9 مهرماه 88 (اول اكتبر 2009) در حالي در 10 كيلومتري ژنو سوئيس برگزار شد كه سه هفته قبل از آن، وزير امور خارجه ايران بسته پيشنهادي خود را در تهران به سفراي آن كشورها در تهران تحويل داده بود تا براساس آنچه كه رئيس جمهور و دبيرشوراي عالي امنيت ملي بيان كرده بودند، به عنوان محور مذاكرات ژنو مدنظر قرار گيرد.
محورهاي بسته پيشنهادي شامل مباحث گسترده وجهان شمول است كه هوشمندي ايران در تدوين آن و مديريت قوي تيم مذاكره كننده هسته اي در ارائه آن در نشست ژنو، عملاً مانع مانور غربي ها و به خصوص آمريكا به روي تعليق غني سازي ايران شد و بنا به اذعان كارشناسان بين المللي موجب شد براي نخستين بار طي 7 سال اخير، از زمان مطرح شدن موضوع هسته اي ايران قدرت هاي جهاني حق هسته اي فعاليت هاي غني سازي اورانيوم ايران را در جريان مذاكرات روز پنجشنبه ژنو به رسميت بشناسند.
اما بايد ديد نشست ژنو در چه حال و هوايي تشكيل شد، طرف مقابل مذاكره به دنبال چه اهدافي بود و چه نتيجه اي از آن حاصل شد؟
نشست ژنو در شرايطي برگزار شد كه از ماه ها قبل از آن، سران كشورهاي اروپايي، آمريكا و اسرائيل كه با حمايت هاي مالي و تبليغاتي گسترده خود از فتنه ها و آشوب هاي پس از انتخابات خردادماه در ايران، براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران را هدف اصلي خود قرار داده بودند و به تضعيف موضع ايران و به تعبير نتانياهو «AWEARIED IRAN» يعني حضور خسته ايران در اجلاس اكتبر ژنو به عنوان هدف كوتاه مدت اميد بسته بودند.
به نوشته روزنامه اسرائيلي هاآرتص، بنيامين نتانياهو، نخست وزير رژيم صهيونيستي در تماس با نانسي پلوسي، رئيس مجلس نمايندگان آمريكا از آنها خواسته بود در مذاكرات ژنو، بدون كمترين ترديد از عواقب آن، ايران را به سختي تحريم كنند. نظام ايران اكنون تحت تأثير مخالفت هاي اصلاح طلبان (سران آشوب) ضعيف شده و هرگز ضعيف تر از اين روزها نبوده است. بنابر اين اكنون مناسب ترين زمان براي تحريم و فشار بر ايران است... وقت آن است كه نمايندگان آمريكا و اروپا بيشترين فشار را بر تيم مذاكره كننده ايران وارد كنند. ايراني ها حتماً كوتاه مي آيند و شما موفق خواهيد شد!
اما درايت مردم و نظام در پايان دادن به آشوب ها و به تدريج ريزش شديد هواداران سران آشوب كه در روز قدس، بارز و روشن بود و همچنين بيانات رهبر معظم انقلاب در نماز عيد فطر تهران و بعد از آن در جمع مسئولان، اقتدار ايران اسلامي را بيش از پيش در چشم مقامات غربي و اسرائيلي آشكار كرد و در لحن اظهار نظرهاي مقامات و رسانه هاي آنها تغيير محسوسي پديد آمد.
البته رسانه هاي غربي و صهيونيستي دست از تبليغات عليه ايران براي تضعيف كشور و بهره گيري از آن در اجلاس ژنو برنداشتند. آنها سعي كردند با استفاده از اعلام ناگهاني وجود تأسيسات غني سازي هسته اي در فردو قم، فضاي رواني مذاكرات را به نفع خود تحت تأثير قرار دهند اما اقدام غافلگير كننده ايران در اعلام ساخت تأسيسات هسته اي در اطراف قم، 18 ماه زودتر از موعد مصوب بين المللي و قانوني و از سوي ديگر آزمايش هاي موشكي سپاه پاسداران، ضمن خنثي كردن تبليغات رواني عليه ايران، موقعيت برتري براي ايران قبل از اجلاس ژنو رقم زد.
مذاكرات اول اكتبر در چنين شرايطي تشكيل شد و با اين حال نمايندگان كشورهاي 1+5 سعي كردند در صبح روز مذاكره، دستور جلسه را همان دستور سال قبل مذاكرات (ژنو 2008) كه هدف نهايي آن تعليق غني سازي از سوي ايران بود را مطرح كنند، بنابراين هر يك از نمايندگان به طور جداگانه اين سؤال را مطرح كردند كه جمهوري اسلامي ايران درباره پيشنهاد قبلي 1+5 با عنوان توقف در مقابل توقف تاكنون چه اقدامي انجام داده و چه نظري دارد؟
جليلي، مسئول تيم مذاكره كننده هسته اي كه شخصيتي باهوش و محكم دارد، با لبخندي بر لب، خطاب به نمايندگان شش كشور طرف مذاكره گفت: همه شما آقايان تازه كار هستيد، بنابراين ايرادي بر شما نيست كه از تاريخچه مذاكرات، اطلاع چنداني نداشته باشيد و در حالي كه جمهوري اسلامي ايران بارها تأكيد كرده هرگز فرآيند غني سازي را متوقف نمي كند، امروز، از آن نقطه عبور شده آغاز مي كنيد! سپس دكتر جليلي از خاوير سولانا پرسيد: مگر جنابعالي موافقت با بحث پيرامون بسته پيشنهادي ايران را به عنوان موضوع نشست امروز به اطلاع آقايان نرسانده ايد؟
سپس در ادامه دكتر جليلي با حفظ احترام حاضران، به مرور آنچه گذشته است پرداخته و مواضع روشن و تغييرناپذير ايران مبني بر عدم توقف فرآيند غني سازي اورانيوم را همراه با مستندات قانوني براي آنها بازگو مي كند و بر اين نكته تأكيد مي كند كه دستور جلسه نشست، همان بسته پيشنهادي ايران است.
دور دوم مذاكرات، بعدازظهر همان روز برگزار شد و براساس آن، ايران با ابتكار خود و دست برتري كه در مذاكرات داشت، توانست موضوع را به بحث پيرامون بسته پيشنهادي كه از فراگيري و جهان شمولي برخوردار بود، كشانده و مسئله خلع سلاح جهاني را كه خطر آن متوجه مردم آمريكا و اروپاست را مطرح كند. جمهوري اسلامي همچنين توانست براي ادامه چرخه سوخت خود و تأمين سوخت با غناي مورد نياز راكتورهاي هسته اي خود، نظرش را مبني بر ارسال اورانيوم 5درصد به خارج از ايران و افزايش غناي آن به اطلاع برساند و بدين ترتيب موفق شد طرف هاي مقابل مذاكره را از موضع خود كه توقف برنامه غني سازي ايران را دنبال مي كردند، عقب براند.
اقدام مدبرانه و ابتكار عمل ايران در مذاكرات ژنو موجب شد بسياري از مقامات سياسيون و رسانه هاي غربي و حتي تندروهاي آمريكا نيز به پيروزي تاكتيك ايران در مذاكرات اعتراف كنند. جان بولتون در مقاله اي كه در روزنامه وال استريت ژورنال منتشر شد، درباره مذاكرات ژنو با تأكيد بر اينكه گفت وگوهاي ژنو پيروزي بزرگ ديگري براي ايران در مذاكره با غرب بود، نوشت: بزرگترين دستاورد گفت وگوهاي هفته گذشته ژنو با ايران توافق در اصل فرستادن اورانيوم با درصد غناي پايين ايران به روسيه براي غني سازي تا 75/19 درصد و جايگذاري (اين سوخت) درون ميله هاي سوختي براي راكتورهاي تحقيقاتي تهران بود. همانطور كه باراك اوباما، رئيس جمهور آمريكا گفت: اين توافق نشاني از پيشرفت بود، اقدامي كه به طرز چشمگيري ايجاد اطمينان مي كند. اين توافق در حقيقت پيروزي ديگري در ادامه پيروزي هاي متعدد ايران درباره مذاكره با غرب به حساب مي آيد زيرا هرگونه حركت سريع به سمت تحريم هاي شديدتر محو شده و دولت ايران روابط خود را با اعضاي دائم شوراي امنيت سازمان ملل از سرگرفته است. اين توافقنامه، قطعنامه هاي پيشين شوراي امنيت را كه مبني بر منع ايران از غني سازي اورانيوم بوده اند، تضعيف مي كند. جان بولتون در پايان افزود: گروه1+5 هم اكنون حتي زمان قبل از نشست ژنو نيز از حذف تهديد ايران دورتر شده است.
خبرگزاري فرانسه نيز در همين رابطه به نقل از تحليلگران سياسي نوشت: غرب در جريان نشست پنجشنبه 9مهرماه در ژنو، از مواضع خود درباره توقف غني سازي اورانيوم از سوي ايران عقب نشيني كرد و اين يك برتري براي تهران است. اين خبرگزاري همچنين به سخنان برنار هوركيد، كارشناس مسائل ايران در مركز مطالعات سياسي فرانسه نيز اشاره كرد كه مهم ترين رويداد در نشست ژنو را تغيير موضع كشورهاي عضو گروه 1+5 دانست و تأكيد كرد كه سياست هاي تيم جديد مذاكره كننده ايران، كشورهاي غربي را وادار كرده تا در نشست ژنو، براي نخستين بار حق ايران را براي غني سازي اورانيوم جهت اهداف صلح آميز به رسميت بشناسند.
از سوي ديگر روزنامه الانوار، چاپ بيروت نيز با تأكيد بر هوشمندي تيم جديد مذاكره كننده هسته اي ايران، در گزارش تحليلي خود از مذاكرات اخير ايران با گروه 1+5، تصريح كرد: ايران نقاط ضعف غرب در مذاكرات را به خوبي مي دانست.
در حالي كه بسياري از رسانه هاي بيگانه بر پيروزي ايران در مذاكرات ژنو تأكيد دارند، برخي از رسانه هاي زنجيره اي داخل كه از حاميان خط آشوب پس از انتخابات بودند سعي كردند براساس مشي ضد امنيت ملي خود، اين مذاكرات را تخطئه كنند اما آنچه حائز اهميت است اينكه جمهوري اسلامي ايران توانست در نشست ژنو پيروزي ديگري براي خود رقم زند و در اين بين آنچه قابل تأمين و توجه است نقش رئيس جمهور و مردم در ايستادگي و مقاومت در برابر فشارهاي رسانه اي- تبليغاتي غرب است كه توانست روند هسته اي شدن كشورمان را در كمال عزت و اقتدار به همراه آورد.
اكتبر سال2003 در حالي فعاليت تأسيسات نطنز به طور كامل تعليق شد كه اين تأسيسات، تنها 10 سانتريفيوژ فعال داشت و حتي كارگاه قطعه سازي تأسيسات هسته اي هم طبق توافقنامه پاريس در بروكسل، طي سال 2004 تعطيل شد و اين نبود، مگر به دليل انفعال اصلاح طلبان در آن دوره كه موجب عقب نشيني هاي متعدد ايران شد و دو سال تعليق هسته اي را به كشور تحميل كرد.
اما امروز به حول و قوه الهي و ايستادگي رهبر معظم انقلاب، مردم و رئيس جمهور منتخب آنها ايران اسلامي توانسته است تا مرحله راه اندازي 8هزار سانتريفيوژ و ساخت دومين تأسيسات براي غني سازي در فردو به پيش رود و عملا به قدرت صلح آميز هسته اي در جهان تبديل شود و دانش هسته اي خود را با دستان پرتوان دانشمندان متعهد و با ايمان هسته اي خود تثبيت و توسعه دهد. براين اساس نشست ژنو در سوئيس مشهور به گفت وگوهاي ژنو2 را بايد ادامه روند پيروزي هاي متعدد ايران در موضوع هسته اي دانست كه درپي تدبير و هوشياري و تعهد رئيس جمهور و تيم مذاكره كننده هسته اي و مسئول ارزشي آن به دست آمده است و به اميد خدا در سايه عنايت حضرت ولي عصر(عج) اين پيروزي ها براي ايران اسلامي ادامه مي يابد.

 



ديداري كه آنها مي خواستند به نيويورك پيوند دهند

حسين دادپور
چندي پيش، روزهاي پررفت و آمدي درعرصه سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران بود. شروع مذاكرات ژنو و سفر البرادعي به كشورمان و ديدار با مقامات ايراني رويدادهايي بود كه فكر هر سياست دوستي را به خود مشغول مي دارد.
ابررسانه ها و غول هاي بزرگ اطلاع رساني استعماري، سعي داشتند اين مذاكرات را ناشي از رعب و وحشت ايجاد شده در نيويورك توسط كشورهاي نظام بين المللي به افكار عمومي جهان القا كنند.
رسانه هاي غربي مي خواستند القا كنند كه ايران بلافاصله بعد از جلسه مجمع عمومي سازمان ملل و فشار كشورهاي استعماري از روي عجز به مذاكرات روي آورده است. درحالي كه اگر نگاهي به اخبار و رويدادهاي حوزه سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران داشته باشيم. خواهيم ديد كه منوچهر متكي، وزير امور خارجه كشورمان درتاريخ 18شهريور 88 بسته پيشنهادي را براي شروع مذاكرات به سفراي 18كشور اتحاديه اروپا و سفير سوئيس (حافظ منافع آمريكا در ايران) ارائه كرد. بنابر اين اقدام وزير امورخارجه كشورمان، يك اقدام پيش دستانه درسياست خارجي بوده است. مذاكرات ژنو از ماه ها قبل و با درخواست خاوير سولانا، رئيس اتحاديه اروپا از جليلي، رئيس شوراي عالي امنيت ملي صورت گرفته و هيچ ارتباطي با جلسه مجمع عمومي سازمان ملل نداشته است.
موضوع ديگري كه رسانه هاي غربي برآن تاكيد داشتند و سعي در ضعيف نشان دادن سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران در آن نهفته بود، محور مذاكرات انرژي هسته اي ايران بود كه قصد داشتند آن را بزرگ كنند و به نوعي در اين خصوص، جمهوري اسلامي ايران را بازنده اين مذاكرات نشان دهند و از سوي ديگر در مذاكرات، نخستين موضوع مذاكره كنندگان كشور عزيزمان، برروي عدم مذاكره برحق مسلم خود بوده و آنها خواستار مذاكره بر سر مسائل مشترك ديگر بوده اند.
ازحاشيه سازي رسانه هاي استعماري كه بگذريم لازم است، درباره موضوعات مورد بحث درنشست ژنو را ارزيابي كنيم.
نشست ژنو با بحث بر روي سه موضوع برگزار شد، نخستين موضوع، بحث تاسيسات هسته اي فردو بود. تأسيسات هسته اي فردو مركزي هسته اي و نيمه كاره و نيمه صنعتي است كه هنوز تجهيزات وامكانات بر روي آن استقرار نيافته است. رسانه هاي استعماري با فنون خاص خود سعي داشتند اين گونه القا كنند كه ايران به دنبال توسعه تأسيسات هسته اي زير زميني خود است و اين تاسيسات زير زميني هسته اي براي كاربردهاي نظامي حركت مي كند.
درپاسخ به اين دروغ هاي رسانه اي بايد گفت كه براساس قوانين T .P .Nكه اربابان اين رسانه ها به وجود آورده اند و ايران نيز درآن عضو است. درسال 55، قانوني با نام 1/3درباره تركيبات فرعي انرژي هسته اي وضع شده است و درآن قانون، تصريح شده است كه اگر كشوري عضو T .P .Nباشد و تأسيساتي را ايجاد كند، مي تواند تمام مراحل آن تأسيسات را تكميل كند به شرطي كه گزارش مراحل تكميل آن تأسيسات را شش ماه جلوتر از نصب تجهيزات و تزريق گاز به آژانس ارائه دهد.
درحالي كه ايران حسن نيت و اعتماد خود را به نظام بين المللي و آژانس انرژي اتمي نشان داده است و 18 ماه جلوتر از وظيفه قانوني و ضوابط پادماني عمل كرده است. رسانه ها سعي دارند اين عمل كشورمان را پنهان سازي و عمليات زيرزميني معرفي كنند. اگر اين تاسيسات زيرزميني است، چرا عكس آن در دست آنهاست. چرا عكس آن را درهمه جا منتشر مي كنند. بنابر اين بايد بارديگر يادآور شد كه نظام بين المللي، نظام شكل گرفته براي استعمار كشورهاي ضعيف است. جمهوري اسلامي ايران به خاطر اقتدار و توانمندي خود، قصد دارد، اين شكل گيري بين المللي را به هم بريزد و مجهول هميشگي نظام بين الملل را كه همان عدالت است، درجامعه ملل حكمفرما كند.
موضوع دوم نشست ژنو بر روي نحوه تامين سوخت راكتور تحقيقاتي تهران بود.
مركز تحقيقات هسته اي تهران در اميرآباد شمالي توسط خود آمريكا درسال 64 براي موارد استفاده تحقيقاتي و توليد راديو داروهاي موردنياز در علم پزشكي ايجاد شده است.
اين مركز درگذشته با سوخت اورانيم غني شده 93 درصد كار مي كرده است اما پس از اعمال برخي تحريم ها، ايران در قراردادي با يك شركت آرژانتيني موفق مي شود، ميزان سوخت مصرفي اين مركز هسته اي را به 75/19 درصد اورانيوم غني شده برساند.
مذاكره كنندگان بر روي اين امر گفت وگو كرده اند و به تفاهم رسيده اند كه ايران سوخت هسته اي غني شده با درصد پايين خود را به يكي از كشورهاي پيشنهادشده ازسوي آژانس انرژي اتمي بفرستد و آن كشور با 20 درصد غني سازي در يك بسته هسته اي به ايران ارائه دهد. البته ايران در مذاكرات اعلام كرده است كه سوخت خود را از هر كشوري مي تواند تامين كند.
موضوع سوم، بحث تاسيسات 360 مگاواتي دارخوين بوده است كه مذاكره كنندگان درباره ايمني تاسيسات، مذاكره كرده اند.
جليلي يادآور مي شود: عصر تهديد، فشار و تحريم عليه ايران براي دست كشيدن از منافع ملي خود به پايان رسيده است و تنها راه باقي مانده، مذاكره با ايران مقتدر و توانمند در عرصه نظام بين الملل است.
بحران جهاني مالي شرايط بسيار دشواري را براي اروپاييان بويژه آمريكا به وجود آورده است. به طوري كه رمق حتي يك خطر ديپلماتيك را هم ندارند و خيلي با احتياط در مقابل كشور ما به پاي ميز مذاكره مي نشينند.
ازسوي ديگر جامعه جهاني به يك عطش جمعي، نسبت به خلع سلاح جهاني رسيده است كه ديگر فضاي تهديد را نمي پذيرد.
آنچه در نشست ژنو مورد اهميت و بررسي است. سه موضوع اساسي است كه ايران به دنبال آن است.
1- تثبيت و حفظ دستاوردهاي هسته اي خود كه سالها براي به دست آوردن آن تلاش كرده و فراز و نشيب ها و تهديدهاي مختلفي را از جانب استعمارگران تحمل كرده است و با قدرت حمايت مردمي آنها را به دست آورده و سعي دارد با تمام توان از آنها به عنوان منافع ملي، حفاظت و حراست كند.
2- توسعه تاسيسات هسته اي از يك مركز به دو مركز كه نشان دهنده پيشرفت روزافزون و چشمگير و حركت جدي دانشمندان ميهن عزيزمان ايران به سمت ايران مقتدر هسته اي است.
3- تدابير سياستمداران و مسئولان هسته اي نظام و حركت در مسير اصول دفاع و پدافند غيرعامل و ايجاد زمينه هاي پيشگيري از حملات كشورهاي خادم استعمار كه هر لحظه به سمت تاسيسات هسته اي كشورمان نشانه گرفته اند. بنابراين ايجاد تاسيسات مكمل و جايگزين، راهي است مدبرانه براي ايجاد زيرساخت هاي پدافند غيرعامل، البته اين نكته را هم بايد به گوش استعمارگران و ظالمان جهاني رساند كه ايران اسلامي در اقتدار كامل بسر مي برد و در هر شرايطي به اشتباهات آنان پاسخ سنگيني خواهد داد كه ديگر نتوانند قدعلم كنند.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14