(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


چهارشنبه 27 آبان 1388- شماره 19515
 

خوشحالي آمريكا از انتصاب ميرفندرسكي به سمت سفير ايران درشوروي

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




خوشحالي آمريكا از انتصاب ميرفندرسكي به سمت سفير ايران درشوروي

ادامه گزارش لانه جاسوسي از «ديدگاه مير فندر سكي در باره
دور نماي روابط خارجي ايران» :
3- جمهوري متحد عربي: هر چند شايعات زيادي در مورد احتمال از سرگيري روابط با مصر وجود دارند، تا زماني كه ناصر حركت صلح جويانه اي منجمله (ولي نه فقط منحصر به آن) متوقف كردن تبليغات مسموم از طريق راديوي مخفي خودش، صداي آزاد ايران، انجام ندهد، دولت ايران ارتباطات را تجديد نخواهد كرد. ناصر بايستي دولت ايران را از تصميمات خوب خودش مطمئن سازد.
4- اسرائيل: ميرفندرسكي گفت اسرائيلي ها دائماً براي «قانوني كردن ارتباطمان» فشار مي آوردند، ولي «همانطور كه من به يكي از دوستان صميمي اسرائيلي خودم گفتم، بعضي از بهترين ارتباطات سياسي ما، مانند امور زناشويي تا وقتي غيرقانوني هستند بهترينند، چرا با يك ازدواج تشريفاتي آن را خراب كنيم؟ روابط با اسرائيل خوب است، به هر حال، دولت ايران اعتقاد دارد كه اسرائيلي ها بايستي هر چه زودتر نسبت به مسئله آوارگان فلسطيني، به گونه اي كه اين مشكل بالاخره بتواند حل شود، موضع بگيرند.
5 - پاكستان: شاه با ايوب خان رابطأ شخصي نزديكي دارد و به نظر مي رسد كه هر دو نفر در مورد بسياري از مشكلات، ديدگاههاي مشتركي دارند. پاكستاني ها در پاره اي مسائل نظير حل و فصل اختلافات مرزي بسيار منطقي و همكاري كننده بوده اند. ايران پاكستان را در مسئله كشمير حمايت مي كند. ولي در مورد لاس زدن پاكستان با CPR نگران است. ميرفندرسكي گفت: «بعضي ها ايرانيها را فرانسويهاي خاورميانه مي نامند»، «من پاكستاني ها را در حال حاضر، دوگل خاورميانه مي نامم».
6- تركيه: يك همپيمان ديگر سنتو كه ارتباطات با او خوب است. احتمال مي رود كه روابط تجاري با بهتر شدن توليدات ما، كمي افزايش يابند. قبرس مسئله ناخوشايندي است، ولي ربط خاصي به ايران ندارد.
7- هندوستان: روابط با هندوستان خوب است و مسئله اي نداريم. روحيه زورگرايي نهرو در گذشته، براي بسياري از ايرانيان بيش از اندازه ناخوشايند بود. پس از حمله به چين ، هندي ها در حد زيادي آرام، سر جايشان نشسته اند. اظهارات نهرو كه تاج محل «روح كاشته شدأ ايران در كالبد هندوستان است»، به نظر ميرفندرسكي موضع پسنديدأ هنديها نسبت به فرهنگ و نفوذ ايران را منعكس مي كند.
8- اتحاد جماهير شوروي: روابط با شوروي را مي توان رسمي و صحيح توصيف نمود و البته به هيچ وجه قابل مقايسه با ارتباط بسيار ويژه با ايالات متحده نيست.
9- آسياي جنوب شرقي: تنها سفارت ايران در جاكارتا است و هر چند فيليپين از دولت ايران درخواست برقراري روابط را نموده، در اصل به علت محدوديت هاي بودجه اي، هنوز هيچ تصميمي اتخاذ نشده است. دليل مهمي براي ايجاد روابط سياسي - تجاري با اندونزي وجود ندارد. ارتباطات در آغاز براين واقعيت كه اندونزي نيز يك كشور مسلمان است و در امور آفريقا - آسيا نقشي به عهده دارد، بنا شده است. به هر حال، ميرفندرسكي رهبران اندونزي، بخصوص سوكارنو را گروهي هيستريك، غير واقع بين و به طور خطرناكي مهاجم مي داند.
01- ژاپن: ميرفندرسكي ژاپن را كشوري بسيار متهور و سخت كوش مي داند، ملتي كه چيزهاي زيادي براي ارائه به ايران دارند. چون توليدات هر دو كشور زمينأ تكامل با يكديگر را فراهم مي كنند، او معتقد است كه فرصت هايي براي گسترش ارتباطات بازرگاني موجود، وجود دارند. ايران همچنين ژاپن را به صورت كشوري آسيايي در خاك ريزهاي شرقي در مقابل گسترش چين كمونيست مي بيند، بسيار مشابه اين موضوع، ايران خود را غربي ترين خاكريز در آسيا مي بيند. اينها مي توانند زمينه هايي براي بناي حتي روابط ويژأ سياسي باشند.
11- چين كمونيست: چين كمونيست احتمالاً يكي از جدي ترين مشكلاتي است كه مابقي دنيا بخصوص اتحاد جماهير شوروي و جنوب شرقي آسيا، با آن مواجه است. وقتي به توان بالقوأ ايجاد مشكل همراه با جمعيت انبوه و توان اتمي چين فكر شود، سرگيجه آور است. در حال حاضر فكري براي تغيير در مواضع ايران، نشده است.
21- ميرفندرسكي فكر مي كند كه وزيرخارجه آرام، كه او را «يك مجري عالي سياست خارجي» مي داند، وقتي كابينأ بعدي تشكيل شود، باقي خواهد ماند.
ميرفندرسكي، احمد - 5
خيلي محرمانه
زمان: 51 مي 1965 - 25/2/44
مكان: محل اقامت آقاي راكول
صورت مذاكرات شركت كنندگان: دكتر احمد ميرفندرسكي، معاون وزير امورخارجه مارتين اف. هرتز ، رايزن سفارت
موضوع: شناسايي چين كمونيست
من از آقاي ميرفندرسكي پرسيدم آيا او نيز متوجأ بهبود جزئي در رفتار مطبوعات محلي نسبت به جنگ ويتنام پس از اعلام اميدواري اخير چين كمونيست مبني بر اقدام به قتل شاه، شده است. به عنوان مثال گفتم حجم اخباري كه اوضاع لحظه به لحظأ پكن را مشخص مي كرد، تا حدي كاهش يافته است.
آقاي ميرفندرسكي گفت، ممكن است بهبودي جزئي در جرايد نسبت به جنگ ويتنام ديده شود، ولي ما نبايد در مورد احساس به رسميت شناختن چين كمونيست خودمان را گول بزنيم. او اضافه نمود كه با من به صورت خصوصي و محرمانه صحبت مي كند (بنابراين مشكل خواهد بود كه بعداً برداشت رسمي از اين مكالمه به عمل آيد). ميرفندرسكي گفت فقط يك دليل خوب براي به رسميت نشناختن چين كمونيست از سوي ايران وجود دارد و آن اين است كه ايالات متحده به شدت ناراحت خواهد شد.
همان گونه كه در وزارتخانه خود و هر زماني كه اين مسئله در جاي ديگري مطرح شده است گفته ام، اگر هم اكنون چين كمونيست را به رسميت بشناسيم مانند اين است كه ما تيري به چشم دوست خوب خود يعني ايالات متحده زده باشيم.
من گفتم علاوه بر اين كه اين كار يك اقدام خصمانه عليه ايالات متحده تلقي خواهد شد، دلايل بسيار خوبي وجود دارند كه چرا شناسايي چين كمونيست در اين زمان بسيار نامطلوب است. من به عدم تمايل چين كمونيست در صرفنظر كردن از نيروي (نظامي - م) به عنوان ابزاري در روابط بين المللي، تاكتيك هاي اخاذي از كره تا هند و ويتنام، و اين حقيقت كه اگر آشكار شود كه موضوع تهاجمي چين، منافع و عايداتي براي آن به بار آورده است، بنيان تمامي جهان آزاد لطمه خواهد ديد، اشاره كردم.
ميرفندرسكي همأ اين بحث ها را شست و كنار گذاشت، او گفت، درست يا غلط، شناسايي چين كمونيست نشانأ عدم وابستگي در دنياي آسيا - آفريقا شده است، كشوري كه چين كمونيست را به رسميت نشناسد به عنوان يك كشور تحت كنترل غرب، استعمار شده و همأ اينها نگريسته مي شود. كشوري كه چين كمونيست را به رسميت بشناسد، نشان مي دهد كه از كنترل «امپرياليسم»، استعمار و كاپيتاليسم آزاد است. ميرفندرسكي اضافه نمود، البته همه اينها مهملات است، ولي اين طرز تفكرها در ايران مانند ساير كشورهاي آسيا - آفريقا وجود دارند و بايستي مدنظر گرفته شوند.
وقتي من گفتم كه به نظر مي رسد اين عوامل در مقابل مسائل مهم مورد نظر در استراتژي سياسي، اهميت زيادي ندارند، ميرفندرسكي مهم ترين نكته را مطرح نمود: او گفت «اگر ما بخواهيم با ناصر به طور مؤثر مقابله كنيم، بايستي صداي خود را در شوراهاي آسيا - آفريقا بهتر و رساتر نمائيم.« من پرسيدم مگر به هر حال ايران دست نشاندأ اسرائيل، كاپيتاليسم و به طور كل غرب اعلام نشده است؟ ميرفندرسكي پاسخ داد، نه به طور كامل، «مهم اين است كه با دوستان ناصر همراه باشي، ما اكنون دشمنان وي را در كنار خودمان داريم، ولي اگر بنا باشد به طور مؤثر با وي مخالفت كنيم، بايد موقعيت خود را از ميان آن نوع مردمي كه او روي آنها نفوذ دارد، بهبود بخشيم. »
بحث ما اظهار مجدد ميرفندرسكي مبني بر اين كه در حال حاضر تصميم به شناسايي چين كمونيست وجود ندارد، ولي اينكه همگي واقعاً موافق آن هستند و آن را در نهايت غيرقابل اجتناب مي دانند، ولي در حال حاضر كاملاً به خوبي تشخيص داده شده است كه چنين كاري شديداً به ايالات متحده ضربه خواهد زد، پايان يافت. او مجدداً گفت كه صحبت ها خصوصي و محرمانه بوده است.
ميرفندرسكي، احمد - 6
احمد ميرفندرسكي سفير در اتحاد جماهير شوروي
خيلي محرمانه
احمد ميرفندرسكي، يك ديپلمات حرفه اي با سابقأ زياد در امور روسيه، در ژوئيه 1965 به سمت سفير ايران در اتحاد جماهير شوروي منصوب گرديد. او باهوش، بصير، متشخص، دوست داشتني و به وضوح ضد كمونيست است، ولي از آن گونه افرادي نيست كه در شرايط سخت سياسي، موضع سرسختانه اي مي گيرند. او با مقامات ايالات متحده صميمي و همكار و گوش به زنگ جريانات ظريف و دقيق در جو سياسي ايران بوده است، او اخيراً به حمايت از مواضع بيطرفانأ آفريقا - آسيايي تمايل نشان داده است. او فكري تحليل گرانه و ادراكي دقيق دارد، ولي يك متفكر عميق نيست. به نظر مي رسد كه او نه بشدت پيش داوري مي كند و نه شديداً متقاعد مي شود. ميرفندرسكي طي پنج سال اخير پيشرفت بسيار سريعي در وزارت امورخارجه داشته است. اين ارتقأ ناشي از درك سريع وي از مسائل، وفاداري وي نسبت به رؤسايش، قابليت وي در برخورد نرم با مسائل سخت و اجتناب از تصميم گيري هاي مشكل مي باشد.
ميرفندرسكي در ژوئن 1981 در تفليس روسيه (به گفته يك منبع)، جايي كه پدرش كه يك ديپلمات حرفه اي بود به عنوان سركنسول آنجا منصوب شده بود، متولد شد. او قسمتي از تحصيلات ابتدايي را در تفليس و سپس دورأ دبيرستان را در دارالفنون و كالج البرز در تهران گذراند. در 1937 او به بيروت رفت، كه در آنجا وارد دانشگاه آمريكائي بيروت شد. او متعاقباً به دانشگاه فرانسوي زبان سان ژوزف منتقل گرديد و در آنجا در رشته حقوق فارغ التحصيل شد. در 1947 وارد وزارت امورخارجه شد. پس از خدمت در ادارأ تشريفات و ادارأ دوم سياسي ( اروپاي شرقي)، در سال 9491 ميرفندرسكي به عنوان دبير سوم به مسكو فرستاده شد. (پدر وي نيز از 1949 تا 1950 در مسكو مأمور بود. ) در 1953 براي مدت كوتاهي به تهران بازگشت و مدير ادارأ دوم سياسي شد.
بعداً در همان سال، مأمور به لاهه شد و در آنجا در سال 1956 از دبير دومي به دبير اولي ارتقأ يافت. در بازگشت به تهران در سال 1957، او مدير ادارأ پيمانها شد و سپس به مدت سه سال به عنوان كنسول به دهلي اعزام گرديد. در 1960 او به عنوان سركنسول به استانبول منتقل گرديد. در 1962 در سمت مدير اداره مالي به وزارت امورخارجه بازگشت. در سپتامبر 1962 با هيئت اعزامي به سازمان ملل به نيويورك رفت و در كميته ششم اجلاس عمومي سازمان ملل خدمت نمود.
او در ژانويه 1963 مدير ادارأ دوم سياسي و در مارس مديركل امور سياسي وزارتخانه شد. او در مي 1964 به درجأ سفيري ارتقأ يافت و ماه بعد از آن معاون وزير در امور سياسي (سومين رده در مراتب سازماني وزارتخانه) گرديد.
ميرفندرسكي مردي كوتاه قد، تيره، خوش هيكل و داراي استعداد حاضر جوابي و خوش مشربي است، با مطالعات گسترده و عميق در ادبيات كلاسيك فارسي، او سخنگوئي برجسته است كه در كاربرد ضرب المثل ها و اتفاقات تاريخي و بيان به موقع آنها مهارت دارد. او در محافل سياسي ايران مشهور است و مورد احترام همكارانش مي باشد و فرانسه و روسي را به رواني و انگليسي و آلماني را خوب صحبت مي كند. يك گزارش در سال 7591 حاكي از آن است كه زماني كه تحت تأثير الكل (مست) باشد، دوست دارد تصنيف هاي روسي بخواند و روسي برقصد. او از ميهماني (پارتي) خوشش مي آيد و اغلب در مشروب خوري زياده روي مي كند. ميرفندرسكي ازدواج نموده است و دو فرزند دارد.
7 فوريه 1966 - 18/11/44
ميرفندرسكي، احمد - 7
زمان و مكان: قصر يخ - 21 آوريل 1968 - 23/1/47
خيلي محرمانه
صورت مذاكرات شركت كنندگان: سفير احمد ميرفندرسكي، سفير ايران در اتحاد جماهير شوروي
جان ا. آرميتاژ ، رايزن سفارت
موضوع: كاسگين و خليج فارس
ميرفندرسكي تكرار نمود كه به طور رسمي مورد بحث قرار دادن مسئله خليج فارس با كاسگين، صدر هيئت رئيسه شوروي، تكذيب شده است.
ميرفندرسكي تا حدي به طور طولاني موضع مكرراً اعلام شدأ را كه ايران قدرتمندترين كشور در خليج (فارس - م) است كه منافعش ناديده گرفته مي شوند و پرستيژش توسط اعراب لكه دار مي شود، تشريح نمود. او به طور جدي فعاليت هاي شرورانأ انگلستان را مورد انتقاد قرار مي داد. پس از اين كه وارد اين موضوع گرديد، ميرفندرسكي كمي آرامتر شد و در مورد منافع ايران در بحرين، اظهار داشت كه اين مسئله از طريق مذاكره قابل حل بود.
ميرفندرسكي گفت كه او فكر مي كند زندگي سياسي دولت هاي شيخ نشين هاي خليج فارس چندان طولاني نيست و او پيشنهاد كرده است كه ايران بايد امكان كار كردن روي نيروها تندروتر عرب در دولت هاي منطقه خليج (فارس - م) را مورد بررسي قرار دهد. او گفت اين پيشنهاد در دفتر خارجه به طور مختصر رد شده بوده است.
ميرفندرسكي كه با اميرتيمور مشتركاً روي اعلاميه ايران و شوروي كار كرده بودند، گفت كه از جانب شوروي براي زبان اعلاميه فشار وجود دارد، ولي چندان زياد نيست. او گفت كه روسها به «گسترش همه جانبه ناخواسته» در ويتنام عطف مي كنند كه او آن را رد كرده است، زيرا از طريق حوادث مختلف بر مسائل فائق آمده بودند. ميرفندرسكي اهميت كمي به اشارأ اعلاميه در مورد بهبود روابط سياسي آينده با شوروي داد و اين كه عبارت آن عيناً مشابه يا نزديك به نظريات برخي از موضوعات بين المللي است. ميرفندرسكي گفت «اينها همه فقط واژه هايي هستند كه اهميت زيادي ندارند».
ميرفندرسكي، احمد - 8
تاريخ: 20 سپتامبر 1971 - 29/6/50
خيلي محرمانه
از: سفارت آمريكا، مسكو 8396
به: وزارت امورخارجه، واشنگتن
جهت اطلاع: سفارت آمريكا، تهران
موضوع: معاون جديد وزير امورخارجه، احمد ميرفندرسكي
1- سفير ايران احمد ميرفندرسكي، كه از اينجا رفته است، ظاهراً در مدت مأموريت طولانيش در مسكو، به نحو عالي در انجام كارها و ايجاد ارتباط شخصي با كادر رهبري شوروي موفق بوده است. او به علت تجربه زياد در امور شوروي و به رواني صحبت كردن زبان روسي، مورد احترام بوده است. اين واقعيت كه ميرفندرسكي در 14 سپتامبر توسط پادگورني براي ملاقات خداحافظي به حضور پذيرفته شد، نشانه ميزان احترامي است كه براي وي قائل هستند و اهميتي كه شوروي همچنان براي ايجاد ارتباطات با ايران قائل است. ميرفندرسكي قبلاً پولانسكي را در 10 سپتامبر ملاقات كرده بود و توسط گروميكو براي وي در همان روز ميهماني شام ترتيب يافته بود.
2- مأمورين سفارت به ما گفته اند كه حركت ميرفندرسكي به تهران تسريع شد، زيرا شاه مي خواست كه او در شغل جديد معاون وزير در نشست هاي اجلاس عمومي سازمان ملل شركت نمايد. اميرتيمور، سفير ايران در پاكستان، طبق برنامه ريزي انجام شده، جايگزين ميرفندرسكي در مسكو خواهد شد.
ميرفندرسكي، احمد - 9
تاريخ: 1 مارس 1972 - 10/12/50
خيلي محرمانه
صورت مذاكرات شركت كنندگان: جناب آقاي احمد ميرفندرسكي، جانشين وزير امورخارجه عاليجناب داگلاس هك، وزير مختار
موضوع: فعاليت هاي شوروي در منطقه و پاكستان
من در تاريخ 1 مارس با احمد ميرفندرسكي، جانشين وزير امورخارجه، بنا به درخواست وي ملاقات نمودم. پس از آگاه نمودن من از تصميم دولت ايران مبني بر قبول توافقنامأ مشترك اصلاحيه هاي مواد مخدر به كنوانسيون واحد در ژنو ، ميرفندرسكي گفت مي خواهد در مورد فعاليت هاي شوروي در منطقأ خاورميانه و در مورد تحولات پاكستان صحبت كند. در پاسخ به سؤال وي در مورد اينكه ما طرح هاي شوروي را در اين زمينه چه مي بينيم، من به طور خلاصه افكارم را در مورد سه هدف سنتي شوروي، براي وي بيان كردم: الف) در مديترانه، ب) در سواحل و خشكي، ج) در خليج فارس. من اشاره كردم كه به نظر مي رسد شوروي به جاه طلبي هاي درازمدت خود در مديترانه و سواحل و خشكي هاي آن با عبور از دو مانع تاريخي كه در مقابلش قرار گرفته اند يعني تركيه و هيماليا، دست يافته باشد. پس از دستيابي به حضور در اين مناطق، اكنون به نظر مي رسد گام جديدي در فعاليت هايش در خليج فارس، با بازديدهاي بيشتر كشتي ها، ساختن يك بندر در عراق، ام القصر و غيره برداشته است. من فكر نمي كنم كه طرح هاي آني شوروي، شامل تصرف سرزميني و يا حضور خودش در خليج فارس باشد. به هر حال شوروي در حال كار كردن روي ديگران و سعي در شريك نمودن خود با رژيم هايي نظير عراق، سوريه و يمن است كه به طور فزاينده اي به روسيه شوروي وابسته و البته از سياست هاي آن تأثيرپذير بودند. متأسفانه دشمني هاي تاريخي و قبيله اي زياد و ساير خصومت ها از جمله، كردها، بلوچ ها، پشتوها، پاتان ها و غيره هستند كه براي شوروي ها، در صورتي كه بخواهند آنها را به طغيان وادارند، امكانات گسترده اي فراهم مي كنند.
ميرفندرسكي گفت اين نظريات خيلي موازي با افكار وي مي باشند، ولي او احساس مي كند كه روسها در مناطقي همچون بلوچستان، بسيار فعالتر از آنچه ظاهراً ما باور داريم، درگير هستند. من اظهار داشتم كه اخيراً ما با سفارت همسايه (منظور سفارت آمريكا در پاكستان است - م) اين مسئله را كنترل كرده ايم نتيجه گيري كلي اين بود كه هر چند اختلافات اسلام آباد و بلوچ ها زمينه بالقوه اي براي دخالت شوروي فراهم مي آورد و روسها گهگاه در آن دخالت نموده اند، ولي ما هيچ گونه اطلاعات قطعي در مورد دخالت روسها در تشنجات جاري در بلوچستان و اختلافات بلوچ ها با بوتو در دست نداريم.
ميرفندرسكي، آن گاه از من سؤال نمود آيا شوروي روي تجزيأ پاكستان كار مي كند، من پاسخ دادم كه اخيراً هيچ اطلاعي در اين مورد به من نرسيده است ولي برداشت شخصي من اين است كه در حال حاضر شوروي، تجزيأ پاكستان را به نفع خود نمي داند. ميرفندرسكي موافق نبود، و اظهار داشت كه يك پاكستان ضعيف يك راه براي روسيه شوروي است كه بتواند نفوذ چين را در منطقه (موردي كه بعضي رهبران شوروي از آن وحشت بسياري دارند) كاهش دهد.
در بازگشت به بحث در مورد پاكستان، ميرفندرسكي گفت كه دولت ايران متوجه گسترش تحولات است. هرچند بوتو با كفايت و با انرژي است، به نظر نمي رسد كه تسلط كاملي بر اوضاع داشته باشد. او پرسيد ما چه كاري در مورد پاكستان انجام مي دهيم. پاسخ دادم كه هرچند مخالفت هاي عمومي بسياري در مورد از سرگيري برخي وابستگي هاي سنتي به پاكستان در داخل ايالات متحده وجود دارند، ما هر كاري بتوانيم براي كمك به پاكستان انجام مي دهيم.
زماني كه بوتو براي شروع دورأ رياست جمهوري اش ايالات متحده را ترك مي كرد، رئيس جمهور نيكسون ژستي به خود گرفت كه نشان دهندأ حمايت رواني و مردمي از او بود، همان گونه كه شاه در سفر اخيرش به پاكستان انجام داد، ثانياً رئيس جمهور به گونه اي عمل كرد كه محدوديت هاي كنگره اي را ناديده گرفت و اكنون ما مي توانيم كمك هاي اقتصادي و انساني به پاكستان را از سر بگيريم. در ورأ آن، من از برداشتن گامهاي قابل ملاحظه اي در اين مورد مطلع نيستم، ولي برداشت من اين است كه تا زماني كه بوتو برخي تصميمات را اتخاذ نكند و سياست هايش را به صورت محكم تري اعلام ننمايد، ما كار چندان بيشتري نمي توانيم براي وي انجام دهيم.
در پاسخ به سؤال من در مورد اينكه دولت ايران چه مي تواند بكند، ميرفندرسكي گفت كه ايران گهگاه به پاكستان كمك كرده است و ارتباطات با پاكستان در چهارچوب سازمانهائي نظير سازمان توسعه كشورهاي منطقه اي، به نفع پاكستان است. او اضافه نمود كه براي پاكستان مشكل خواهد بود هندوستان را ببخشد، ولي به نفع پاكستان است كه گذشته را فراموش نمايد و تلاش خود را بر توسعأ خودش، از جمله اصلاحات ارضي، متمركز نمايد.
اين كشور با 55 ميليون جمعيت و پاره اي زمين هاي بسيار حاصلخيز، هيچ دليلي وجود ندارد كه نتواند پيشرفت نمايد. من به ميرفندرسكي پيشنهاد كردم كه ممكن است ايران از نفوذ خود و رهبران پاكستان و بخصوص بوتو ، استفاده نمايد، تا با فراموش كردن گذشته، سياستي متمايل به غرب اتخاذ نمايد و به جاي عطف به ماسبق، روابط جديد و متفاوتي با گذشته بنا نهد. ميرفندرسكي موافق بود و گفت دولت ايران اين موارد را از بوتو خواسته است.
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14