(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 2 آذر 1388- شماره 19519
 

قدرت هاي زورگو جهان را به كجا مي برند ؟ سوداي سلطه با جاسوس هاي پرنده



قدرت هاي زورگو جهان را به كجا مي برند ؟ سوداي سلطه با جاسوس هاي پرنده

ترجمه و تنظيم: مژگان نژند
اشاره:
حيوانات به ويژه حشرات پيوسته قوه تخيل سرويس هاي جاسوسي جهان را به كار گرفته و پژوهشگران نظامي نيز سوداي بهره گيري از توانايي هاي جانوران با هدف انجام سري ترين و خطرناكترين ماموريت هاي جاسوسي را در سر پرورانده اند. در راستاي همين اهداف است كه حشرات، موش ها، كوسه ها و بسياري از ديگر جانوران اندك اندك به «موجودات سايبورگ» تبديل گرديده اند. آنچه امروز محور عمده تحقيقات پژوهشگران وابسته به سرويس هاي جاسوسي جهان و نيز پنتاگون را تشكيل مي دهد، يافتن راهي است براي رام كردن و مهار هرچه بيشتر و بهتر اين موجودات و يا بهتر از اين، كنترل كامل آنها از راه دور! از ديدگاه اين سرويس ها، حيوانات اين قابليت را دارا هستند كه مي توان آنها را در راستاي بسياري اهداف، مانند استراق سمع، رديابي مواد منفجره و يا انجام انواع ماموريت هاي جاسوسي به كار گرفت و اين نيز با نصب تراشه هاي الكترونيك بسيار ظريف در آنها ميسر مي گردد.
آنچه در پي مي آيد، نگاهي است گذرا به يكي از پيشرفته ترين جاسوس هايي كه هم اكنون در خدمت اربابان «خودخوانده» جهان قرار دارد.
در طول تاريخ نظامي جهان، حيوانات پيوسته نقشي بيش و كم مهم و برجسته اي را در تمامي صحنه ها ايفا كرده اند. مي توان در اين راستا به اسب ها اشاره كرد كه نماد حملات سواره نظام بوده و امروز ماموريت خود را به تانك ها سپرده اند. همين طور فيل ها، و يا كبوتران نامه بر دوراني كه هنوز راديو اختراع نشده بود. «مالاپارته»، نويسنده ايتاليايي، در كتاب خود تحت عنوان «كاپوت» آورده است كه، در طول جنگ جهاني دوم ارتش سرخ سگ هايي را پرورش داده و به كار مي گرفته است كه با خود مواد منفجره حمل مي كردند و در جست وجوي خوراك خود به زير زرهپوش هاي ارتش آلمان مي رفتند.
اما، اين ميان حشرات نيز از قافله ديگر جانوران عقب نمانده اند. چرا كه، طبق تحقيقات سال هاست كه به عنوان مثال امكان پرورش زنبورها با هدف رديابي عناصر شيميايي مانند «تي ان تي» كاملا فراهم آمده است.
حال، چنانچه بار ديگر شاهپركي را بر لبه پنجره خود مشاهده كرديد، مراقب آنچه مي گوييد و آنچه انجام مي دهيد، باشيد. چرا كه، در پس اين ظاهر ساده و فريبنده كه جذب روشنايي اتاقتان گرديده، ممكن است «جاسوسي» پنهان باشد... جاسوسي در قالب يك «حشره سايبورگ» (cyborg) از نسل جديد، كه به كمك تراشه اي كه در بدنش جاسازي شده و به سيستم عصبي اش متصل است، شما را از فاصله دور تحت كنترل قرار مي دهد! نوعي كوچك اما زنده، از انواع جاسوسان موجود در سازمان هاي جاسوسي جهان...
اما، اين صرفا حشرات نيستند كه براي ايفاي نقش ماموران مخفي توجه متخصصان امر را به خود معطوف داشته اند! چرا كه، پژوهشگران وابسته به اين سازمان ها ديگر حيوانات، از جمله موش ها، كبوتران و حتي كوسه ها را نيز مدنظر داشته و براي آنها نيز سيستم هايي را تدارك ديده اند كه امكان كنترل اين موجودات را از فاصله دور فراهم مي آورد.
به چه دليل حيوانات؟
«هيلد براند»، زيست شناس متخصص آزمايش بر روي اعصاب حشرات در «دانشگاه آريزونا» در «تاكسن» آمريكا، مي گويد: «دانشمندان از ديرباز كوشيده اند روبات هايي بسيار كوچك به وجود آورند كه قادر باشند ماموريت هاي خود را به صورت خودكار به انجام برسانند. اما، فكر مي كنم كه بسياري از اين مهندسان، تاكنون اين را فهميده باشند كه بهرحال نمي توان بهتر از خود طبيعت عمل كرد.»
به علاوه، استعدادهاي حسي حيوانات در مقايسه با اغلب گيرنده هاي مصنوعي بسيار بيشتر است و بسيار ظريف تر عمل مي كند! كوسه ها، شاهپرك ها و موش ها از جمله حيواناتي هستند كه از شامه اي شگفت انگيز برخوردارند كه به آنها اجازه مي دهد ناچيزترين اثر مولكول ها را نيز رهگيري كنند. و چنانچه بتوان سيستم هدايتگر را در بدن يك «سايبورگ» پنهان كرد، تشخيص اين حيوان از ميان همنوعان تغيير نيافته اش عملا غيرممكن مي گردد. به عبارت ديگر، مي توان گفت كه جانور به «جاسوس كامل» تبديل مي شود.
و اما، «سايبورگ» چيست؟
«سايبورگ» در واقع انسان و يا در نهايت موجود هوشمند ديگري است كه بخش هايي مكانيكي را پيوند بدن خود دارد. «سايبر» از كلمه يوناني «كوبرنتاس» (Kubernetas) ريشه مي گيرد كه به معناي «سكان دار كشتي» است. «سايبورگ» نيز واژه اي انگليسي و تركيبي از دو واژه «ارگانيسم سايبرنتيك» است كه نخستين بار در سال 1960 از سوي دو دانشمند به نام هاي «مانفرد يي» و «نيتان اس كلاين» و به هنگام اشاره به مفهوم «انسان بهبود يافته»اي كه قادر باشد در محيط زيست هاي فوق زميني ادامه حيات يابد، به كار برده شده و رواج يافته است. اين مفهوم حاصل تعمقي پيرامون لزوم ايجاد ارتباطي نزديك ميان انسان و ماشين در نخستين ساعات تجسسات فضايي است. اما، امروز واژه مزبور از مفهوم نخستين خود كاملا منحرف گرديده و معنايي گوناگون يافته است، به طوري كه گاه به يك روبات نيز اطلاق مي گردد.
باتوجه به اين كه «سايبرنتيك» مطالعه انحصاري مبادلات است، ارگانيسمي مي تواند «سايبرنتيك» توصيف شود كه به مبادله اي مؤثر در اقدامي مشخص بپردازد. اما، واژه «سايبورگ» همچنين اين را القا مي كند كه سخن صرفاً از يك ارگانيسم طبيعي به ميان نيست. علم «سايبرگولوژي» هم اكنون در بسياري از دانشگاه ها تدريس مي شود.
بنابراين، «سايبورگ» تركيبي است ميان موجودي ارگانيك و يك ماشين. و اگرچه در آغاز موجودي تخيلي بوده، اما به اعتقاد برخي اكنون يك واقعيت است. به عنوان مثال، شخصي كه يك باتري در قلب خود و يا لگن خاصره اي مصنوعي دارد، مي تواند طبق تعريف فوق يك «سايبورگ» به حساب آيد.
جاسوس هاي نسل جديد
«خوزه دلگادو» از دانشگاه «ييل» آمريكا نخستين «حيوان سايبورگ» را در سال هاي دهه 1950 به وجود آورد. اين فيزيولوژيست اعصاب كشف كرد كه فعال ساختن الكترودها در مغز بسياري از انواع جانوران- از جمله گاوها- تا چه اندازه مي تواند در هدايت حركات اوليه آنها مؤثر واقع گردد. او در نمايش اين نظريه خود در سال 1963 در «كوردوبا»، موفق گرديد يكي از همين گاوهاي «سايبورگ» را كه به سمت وي حمله برده بود، با فشردن تكمه اي متوقف سازد. در سال 2002، تيمي از پژوهشگران اعلام كرد موشي «سايبورگ» به وجود آورده است كه مي توان حركاتش را از فاصله دور تنظيم كرد. اين گروه كه رياست آن را «جان چاپين»، فيزيولوژيستي از دانشگاه ايالت «نيويورك» برعهده داشت، با نصب الكترودهايي در مغز يك موش اين احساس را به حيوان القا كرد كه سبيل اش در تماس با چيزي قرار دارد.
پژوهشگران اين موش را به گونه اي آموزش دادند كه در برابر تحريكات الكتريكي از خود واكنش نشان دهد. «ليندا هرمر واسكز» از «دانشگاه فلوريدا» در «گينزويل» نيز اين «موش سايبورگ» را آموزش داد تا برخي رايحه ها (انسان، مواد منفجره و غيره) را شناسايي كند.
اما، نسل هاي پيشرفته تر موش هاي «سايبورگ» به كوله پشتي هايي مجهز شده بودند كه سوار بر يك گاري كوچك به محل مأموريت خود اعزام مي شدند. تيم «چاپين» هم اكنون در حال گسترش تكنولوژي خود به پرندگان است و قصد دارد از اين حيوانات نيز در زمينه نظارت و جاسوسي بهره گيرد.
اما، آمريكايي ها نخستين كساني نخواهند بود كه پرندگان را هدف مي گيرند. در سال 2007، تيمي به رياست «شوچنگ» از دانشگاه علوم و تكنولوژي «شاندونگ» چين اطمينان مي داد كه الكترودهايي را در مغز كبوتران كار گذارده است، به طوري كه مي توان اين پرندگان را از طريق سيگنال هاي ارسالي به وسيله يك رايانه همراه، به سمت بالا، پايين، چپ و يا راست هدايت كرد.
«جلي ايتما» از «دانشگاه بوستون» در «ماساچوست» نيز در چهارچوب يك پروژه آژانس آمريكايي مسئول تحقيقات پيشرفته دفاعي (US Defense Advanced Research Projects Agency/ DARPA) وابسته به پنتاگون، نشان داد كه مي توان با استفاده از يك محرك مغزي كوسه اي كوچك را در جهات مختلف هدايت كرد. آژانس تحقيقاتي پنتاگون از 50 سال پيش تمامي تلاش خود را در راستاي تأسيس ارتش آينده آمريكا به كار گرفته است.
يكي از امتيازات كار با حيواناتي چون موش ها، كبوترها و يا كوسه ها اينست كه به اندازه كافي بزرگ هستند كه بتوانند دوربين هاي ويديويي مينياتور يا رايانه هاي استاندارد و همينطور باتري هاي تغذيه كننده آنها را بر پشت خود حمل كنند. اما، اين حيوانات بسيار بزرگتر از آنند كه در طبيعت «محو» گردند، و به همين دليل نيز پروژه هاي تازه تر «دارپا» (DARPA) حشرات را مدنظر دارد كه مهارتشان در پرواز بي-نظير به نظر مي رسد. بدينسان، هدف از طرح حشرات هيبريد (پيوندي) ميكرو الكترومكانيك (HI-MEMS)، مينياتوري كردن كل تكنولوژي لازم به گونه اي است كه در داخل بدن كوچك يك حشره پرنده جاي بگيرد. از جمله اين حشرات نيز «سوسك سايبورگ» (Cyborg Beetle) است كه به درخواست «دارپا» در «دانشگاه ميشيگان» ساخته شده است. اما، نه تنها «سوسك سايبورگ»! كه لشكري از حشرات روبات شده و يا روبات هايي در شكل و قامت حشرات هم اكنون در آزمايشگاه هاي تحقيقات نظامي «اربابان قدرت»، به ويژه آمريكا در دست ساخت و تهيه هستند كه در شمار جاسوسان تازه نفس اين قدرت ها قرار دارند.
بايد خاطرنشان كرد كه نخستين آزمايشات پروژه حشرات پيوندي با شكست روبرو گرديد و تمامي حشراتي كه مورد استفاده قرار گرفته بودند پيش از رسيدن به سن بلوغ از بين رفتند. معهذا، پژوهشگران نااميد نگرديده، راه حل ديگري را مدنظر قرار دادند، كه آن نيز نصب تراشه هاي ميكروسكوپي در لارو حشره به منظور اجتناب از هرگونه پاسخ منفي بدن جانور بود. نرخ مرگ و مير «حشرات سايبورگ» بين 20 تا 80 درصد است. مرحله بعدي شامل نصب گيرنده هاي متعدد- مانند ميكروفون، ردياب، دوربين مينياتور و... -برروي بدن حشره است، همينطور الكترودهايي در ماهيچه بال حيوان.
هدف نهايي، همان گونه كه در بالا نيز بدان اشاره شد، مينياتوري كردن و دروني كردن تكنولوژي لازم در حشراتي است كه پرواز مي كنند، و اين نيز به منظور تبديل اين نوع حشرات به جاسوساني كامل. به عبارت ديگر، هدف ادغام «اعضاي» الكترونيك با اعضاي طبيعي جانور از طريق جاسازي آنها از بدو دگرديسي است ، به گونه اي كه نسوج بيولوژيك و مصنوعي ارتباطي محكم و ثابت با يكديگر برقرار سازند.
بدين گونه، ارتشي از حشرات حامل دوربين هاي فيلمبرداري، انواع سموم و يا مواد منفجره خواهند بود بدون آن كه شهروندان روحشان نيز از ماجرا خبر داشته باشد. و يا اين كه، مي توانند به راحتي جايگزين هواپيماهاي جاسوسي بدون خلبان يا «درون»ها (Drones) گردند! چرا كه، به آساني از زمين برمي خيزند، به پرواز درمي آيند و حتي بر ديواري عمودي فرو مي نشينند، حركاتي كه برنامه ريزي شان براي يك هواپيماي جاسوسي بدون سرنشين بسيار دشوار است. همچنين، مي توان از آنها در استراق سمع گفت وگوها و مذاكرات سياسي مهم بهره برد، يا كه آنها را به مأموريت هاي مهم جاسوسي اعزام داشت، و يا حتي براي هدايت موشك ها به سمت اهداف موردنظر به كار گرفت. براي اين چشم انداز كه چندان هم جذاب به نظر نمي رسد، پيوند مواد زنده و تكنولوژيك مي تواند به نوع بشر نيز گسترش يافته، آسيب فراواني بدان وارد آورد.
در واقع، بايد اذعان داشت كه اين «تبديل» هم اكنون آغاز گرديده است. به عنوان مثال، دو شهروند آمريكايي به نام هاي «جسي سوليوان» (از سال 2005) و «كلوديا ميچل» (از سال 2006) كه در سانحه اي بشدت مجروح شده بودند، هم اكنون به بازوهايي «بيونيك» يا «بايونيك» متصل اند. اين پروتز كه در «مؤسسه بازپروري شيكاگو» تهيه گرديده، قادر است تحريكات الكترو- ماهيچه اي حاصل از قصد تحرك آن ها را جذب كرده و سپس اين انقباضات را به دستوراتي مكانيكي مبدل سازد. يا به عبارت ديگر، فكر را به عمل درآورد. نمونه اي بارز از آنچه نماي «مغز- ماشين» قادر به انجام آن در آينده خواهد بود.
اما، هدف چيست؟ طبق انديشه «تغيير انسان ها» كه در جهان آنگلوساكسون نفوذ بسياري يافته است، پيشرفت هاي تكنولوژي الزاماًبايد به بهبود نوع بشر بيانجامد. بدينسان، بشر آينده موجودي متكامل و مجهز به انواع پروتزهاي الكترونيك يا شيميايي متصل به شبكه هاي كنترل بهداشتي يا امنيتي خواهد بود كه در بدنش سنسورها جايگزين حواس پنجگانه شده، رايانه به جاي انديشه خودمختار نشسته است تا مرحله اي از تكامل را پديد آورد كه ظهور انسان «تكنوساپين» را نويد مي دهد و پيشرفتي در مقايسه با انسان «هوموسا پين» به حساب مي آيد.
اما، چگونه مي توان تضمين كرد كه سايبورگي كه بدان تبديل شده ايم به طور كامل ارباب عناصري خواهد ماند كه «بدن افزايش يافته» ما را تشكيل مي دهند؟ چه كسي در مورد ميزان «بهبود»ي كه قرار است در انسان ها حاصل گردد، تصميم مي گيرد؟
بدين ترتيب، «آژانس پروژه هاي تحقيقاتي پيشرفته» پنتاگون يا همان «دارپا» درحالي پيشرفت هاي خود را در زمينه پروژه هاي خلق حشرات پيوندي در راستاي بكارگيري آنها در مأموريت هاي جاسوسي، رسماً اعلام مي دارد كه بسياري از كشورها، ازجمله ونزوئلا، را متهم مي كند كه كارشان بر جاسوسي بين المللي متمركز است!
بهـــرصورت، مشتقــــات تكنــولـــوژي هـــاي «HI-MEMS«امكان بهره برداري از روبات هاي پيوندي به شيوه هاي گوناگون، با هزينه اندك و پيامدهايي براي توسعه سيستم هاي دفاعي آينده-يا به عبارت ديگر، سيستم هاي جاسوسي آينده- را فراهم مي آورد. طبق افشاگري هاي روزنامه «واشنگتن پست» طي مقاله اي با عنوان «سنجاقك ها يا حشرات جاسوس؟» كه در 10 اكتبر 2007 به چاپ رسيد، جاسوس هاي پيوندي پيشتر به منظور نظارت بر تظاهرات ها و راهپيمايي هايي كه عليه جنگ عراق و اشغالگري هاي آمريكا و متحدانش برگزار گرديد، به كار گرفته شده اند.
درواقع، بسياري از تظاهركنندگان ضدجنگ كه در سپتامبر 2007 در «لافايت اسكوئير» شهر «واشنگتن» گردهم آمده بودند، حشرات عجيبي را مشاهده كردند كه بر فراز سر معترضان به پرواز درآمده بودند. «ونسا آلاركن»، رئيس «كالج نيويورك» كه در محل حضور داشت، در اين ارتباط مي گويد: «شنيدم كه كسي مي گفت: اوه، خداي من، اين را ببينيد! من نيز به آن سمت نگاه كردم و با خودم گفتم: اين ديگر چيست؟ چيزهايي شبيه به سنجاقك يا هلي كوپتر كوچك بر فراز سرمان به پرواز درآمده بودند!»
«برنارد كرين»، وكيلي در «واشنگتن»، نيز آنها را به چشم ديده است. او مي گويد: «تاكنون هرگز چنين چيزي نديده بودم. كمي بزرگتر از يك سنجاقك معمولي بودند. از خودم پرسيدم: آيا اين ها مكانيكي هستند، يا كه زنده اند!»
قدرمسلم آن كه، جمعيت حاضر در اين گردهمايي دچار «توهم جمعي» نشده بود. اين شاهدان حقيقتاً حشراتي پرنده را در آسمان بالاي سرخود مشاهده كرده بودند. اما، نه فقط در اين تظاهرات! مشاهدات ديگري نيز در جريان رويدادهاي سياسي مختلف در «واشنگتن» و «نيويورك» به عمل آمده است.
حال، حشرات جاسوس بر دو نوع اند: يا كه پيوندي اند و يا اين كه روباتي كامل در شكل و قامت حشرات اند. اما، امتيازي كه «حشرات سايبورگ» يا پيوندي نسبت به حشرات روباتي دارند اينست كه، «سايبورگي» ها به واسطه ميليون ها سال زحمت و تلاش طبيعت به راحتي پرواز مي كنند و هيچ مشكلي در اين زمينه ندارند.
«آميت لعل»، مدير برنامه «دارپا» درمورد سنجاقك هاي جاسوس مي گويد: «برخي معتقدند اين هواپيماهاي كوچك بدون سرنشين كه به حشرات مي مانند، ابزاري با تكنولوژي پيشرفته براي جاسوسي اند و احتمالاً از سوي وزارت امنيت داخلي به كار گرفته مي شوند... اما، اين بينش فيلم هاي تخيلي به واقعيت پيوسته است.»
بهرشكل، هيچيك از آژانس هاي جاسوسي آمريكا حاضر نيست بپذيرد كه اين جاسوس هاي پرنده را براي تحقق اهداف خود به كار گرفته است، هرچند بسياري از وزارتخانه ها اعتراف دارند كه در اين زمينه بسيار كوشيده اند. اما، اگرچه بسياري كارشناسان بر اين باورند كه نمونه هاي موجود از كارآيي لازم برخوردار نيستند، ولي سازمان «سيا» حتي در سال هاي دهه 1970 نيز موفق گرديده بود سنجاقكي جاسوس توليد كند.
«جرج ليتل»، سخنگوي «سيا» تأكيد دارد كه نمي تواند در مورد آنچه اين سازمان جاسوسي از آن پس انجام داده، چيزي بگويد. رياست اداره جاسوسي ملي، وزارت امنيت داخلي و سرويس هاي مخفي نيز حاضر نشده اند در اين زمينه سخني بر زبان آورند.
بدينسان، با توجه به پيشرفت هاي اخير حتي افراد بدبين نيز مي گويند كه به احتمال بسيار قوي يكي از آژانس هاي جاسوسي- امنيتي موفق گرديده به طور پنهان چيزي در اين راستا توليد كند كه از كارآيي لازم برخوردار باشد. «تام ارهارد»، يك سرهنگ بازنشسته نيروي هوايي آمريكا و كارشناس هواپيماهاي بدون خلبان كه هم اكنون در «مركز برآوردهاي استراتژيك و بودجه اي»- يك موسسه تحقيقاتي واقع در «واشنگتن»- به فعاليت مشغول است، در اين ارتباط مي گويد: «آمريكا مي تواند بسيار نيرنگ باز باشد!»
به هر صورت، از وراي انتشارات علمي مي دانيم كه پژوهشگران دانشگاه هاي آمريكايي، از جمله «ديويد اريكسون» و «جين وانگ» از دانشگاه «كورنل»، پيرامون شيوه پرواز حشرات و به ويژه سنجاقك ها، به تحقيق مي پردازند.
روبات هاي پرنده از هنگام جنگ جهاني دوم پيوسته توسط ارتش ها مورد استفاده قرار گرفته اند، اما تعداد آنها و ميزان پيشرفته بودنشان طي دهه هاي اخير بسيار افزايش يافته است. اسناد پنتاگون از حدود يكصد روبات پرنده گوناگون حكايت دارند كه برخي از آنها به كوچكي پرندگان و بعضي ديگر به ابعاد هواپيماهاي كوچكند و هم اكنون مورد استفاده قرار دارند.
بدين گونه، علاوه بر انواع جانوران «سايبورگ»، ناوگاني از روبات هاي پرنده درحال فعاليت اند كه در سال 2006 بيش از 160 هزار ساعت «پرواز»- به عبارت ديگر، چهار برابر پروازهاي انجام گرفته در سال 2003- در سابقه خود داشتند. گزارش اخير فرماندهي ارتش آمريكا و كالج «ژنرال استاف» هشدار مي دهد كه، «چنانچه قوانين حمل ونقل هوايي هرچه سريع تر وضوح نيابد، ازدياد اين «پرنده»هاي بدون خلبان مي تواند فضاي نظامي هوايي را مغشوش و به طور بالقوه خطرناك سازد!»
و اما، مسئله اينجاست كه هيچيك از آژانس هاي آمريكايي حاضر نيست اعتراف كند كه اين اسكادران هوايي «ريز نقش» را به منظور جاسوسي از مردم اعزام داشته است. با اين حال، برخي از آژانس هاي دولتي و شركت هاي خصوصي اعتراف دارند كه براي ساخت اينگونه دستگاه ها از هيچ تلاشي فروگذار نبوده اند. برخي گروه ها نيز تيم هايي راه اندازي كرده اند كه مأموريتشان پرورش حشرات حامل رايانه با هدف تبديل آنها به جاسوساني كامل است. اين «حشرات سايبورگ» به گونه اي تكامل يافته اند كه، همان طور كه در بالا ذكر شد، مي توانند مذاكرات دو وزير را منتقل سازند و يا حتي موشك هاي هدايت شونده را تا هدف مورد نظر دنبال كنند! كه در صورت آخر، ديگر نمي توان ازحشرات روباتي سخن گفت، بلكه بايد آنها را «هواپيماهاي جاسوس» خواند. لازم به يادآوري است كه يك موشك «ياكنت» (Yakont) يا «ميلان» (Milan) از سرعتي برابر با سرعت صوت (يعني 860 متر در ثانيه) برخوردارند.
به هر صورت، اين كه حشرات چگونه پرواز مي كنند، دانشي است كه پژوهشگران اخيرا بدان دست يافته اند. در اين راستا، پژوهشگران دانشگاه «كورنل» اخيرا مقاله اي به چاپ رساندند كه در آن توضيح داده شده بود چگونه سنجاقك ها براي صرفه جويي در انرژي خود به هنگام پرواز، حركات بال هاي پيش و عقب خود را هماهنگ مي سازند. اين گونه اكتشافات براي پژوهشگراني كه به تحقيق در مورد روبات ها مي پردازند بسيار حائزاهميت است، چرا كه تمامي دستگاه هاي پرنده انرژي بيش از حدي را مي طلبند و باتري ها نيز بسيار سنگين اند.
سازمان «سيا» در شمار نخستين سازمان هايي قرار داشت كه به مسئله پي برد، و سنجاقكي كه دفتر تحقيق و توسعه اين آژانس 30سال پيش به وجود آورد به سنجاقكي مي ماند كه حاوي يك موتور كوچك بنزيني براي تأمين انرژي بال زدن بود.
و اما، «دارپا» فراتر از ديگر آژانس هاي امنيتي گام برداشته است. اين آژانس در واقع موفق گرديده سيستمي انفورماتيك برروي شاهپركي نصب كند و آن را به حشره اي «سايبورگ» مبدل سازد. از ديگر سو، پژوهشگران آلماني مؤسسه «فراونهوفر» نيز نخستين دوربين ويدئويي مجهز به يك «چشم مركب» را اختراع كرده اند كه ابعاد يك سوسك را دارد. كارشناسان معتقدند، اين تلاش ها صرفاً به منظور جاسوسي از شهروندان مخالف دولت و صلح طلبان صورت نمي پذيرد، بلكه هدف بزرگتر صحنه هاي عملياتي وسيع تري چون عراق و ديگر كشورهاي خاورميانه است.
اگرچه تمامي اين ها انسان را به ياد فيلم هاي تخيلي مي اندازد، اما ارتش آمريكا به منظور افزايش شانس موفقيت خود، به ويژه در تپه هايي كه افراد مسلح را در خود پنهان دارند، برروي تكنولوژي هايي از اين دست بسيار حساب مي كند. نظاميان آمريكايي بسيار اميدوارند كه سيستم هاي نيمه خودمختار بيش از پيش به نيروهاي اين كشور در خارج از مرزهاي آن كمك كنند. ارتش آمريكا كه آزمايشگاه هاي ويژه اي نيز براي پرورش حشرات و اصولاً حيوانات موردنظر خود بنا كرده است، حتي در اين انديشه است كه بايد در كنوانسيون ژنو تجديدنظر شده، تبصره هايي به منظور تدوين مقرراتي براي اين نوع سيستم ها اضافه گردد.
بهر صورت، ارتش آمريكا پيوسته سوداي تسلط بر آسمان ها را در سر پرورانده است و آژانس «دارپا» نيز هدفي جز تسريع توسعه تكنولوژي هاي خود به منظور اجراي آنها در اين ارتش، ندارد. به عنوان مثال، در سال هاي دهه 1990 «دارپا» و «بوئينگ» در تحقيقاتي پيرامون جنگنده بدون خلبان «فرتيف» (36-X) سرمايه گذاري كردند كه پس از آن الهام بخش انواع متعدد ديگر نيز شد. «ولچر» (Vulture)، ديگر هواپيماي جاسوسي «دارپا» نيز قادر است 5سال تمام بي وقفه به جاسوسي بپردازد. اين «لاشخور» همانند ماهواره اي عمل مي كند كه در لايه استراتوسفر قرار دارد، و نه در مدارهاي پايين تر. طبق ادعاي «دارپا»، تكنولوژي جاسوسي آن نيز «انقلابي» و بسيار پيشرفته است. و باز هم، از ديگر پروژه هاي آژانس تحقيقاتي پنتاگون پروژه «بيگ داگ» (Big Dog) است كه، همان گونه كه از نامش پيداست، سگ روباتي است كه درپي نظاميان روانه شده، تجهيزات آنها را در زمين هايي كه براي حركت خودروها ناهموارند، با خود حمل مي كنند. «بيگ داگ» مي تواند بيش از 5كيلومتر در ساعت سرعت داشته، تا 54كيلوگرم بار نيز با خود حمل كند. ساخت يك ساعت اتمي به ابعاد يك حبه قند و انواع «ميني موشك»، همينطور ايجاد شبكه اي با ثبات تر و مقاوم تر از اينترنت، و يا ترجمه هم زمان متون به چندين زبان، از ديگر پروژه هاي عجيب و غريب «دارپا» به حساب مي آيند. آژانس پنتاگون هر ساله اختراعات جديد خود را در جريان كنوانسيوني عرضه مي دارد كه طي آن خبرنگاران - در صورت راه يافتن- بيش از دو ساعت حق ماندن ندارند و مسئولان معرفي اختراعات نيز از حق گفت وگو با رسانه ها محرومند.
حال، اگرچه موانع تكنيك از بين رفته اند، اما سرمايه گذاري در زمينه ايجاد «حشرات سايبورگ» و يا روبات هايي كه قامت حشرات را دارند، خطرات خود را دارد، چراكه به گفته پروفسور «فيرينگ» از «بركلي»، «اين امكان وجود دارد كه توسط پرندگان خورده شوند، يا كه در دام عنكبوتي گرفتار آيند. و در كل، اهميتي ندارد با چه مهارتي توانسته ايد حتي يك «پنتيوم» را در حشره جاسازي كنيد، چنانچه پرنده اي با سرعت 50كيلومتر در ساعت حشره شما را هدف بگيرد، كاري از دستتان برنخواهد آمد.»
«ارهارد» و ديگر كارشناسان نيز خاطرنشان مي كنند، اين امكان نيز وجود دارد كه خود تظاهركنندگان يكي از آنها را شكار كنند. اين درحالي است كه، «مارا ورهيدن» از سازمان «شراكت براي عدالت مدني» مي گويد، گروه وي درحال تحقيق درمورد شهادت تظاهركنندگاني است كه اين حشرات را به چشم خود ديده اند. اين سازمان به موجب «سند آزادي اطلاعات» از بسياري از آژانس هاي فدرال خواسته است توضيحات لازم را در اين زمينه ارائه دهند. به اعتقاد «ورهيدن»، بكارگيري اين گونه حشرات با هدف جاسوسي از فعالان سياسي نقض كامل حقوق مدني اشخاص محسوب مي شود.
منابع: سايت هاي ال گوستو، فوتورا سيانس، لوگران سوار، ياهو، ويكيپديا، اس ان وي ورلد، يو اف پي وب، كوزوپ، نيوساف تومارو، وايرد، گوگل گروپ، لوپست، ماكسي سيانس، روبو اسپات، پلانت نون ويولانس، لوموند، كافه دو وب، اوپكس.360

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14