یکشنبه 22 فروردين 1389- شماره
19616
انتقاد اعضاي «اعتماد ملي» از اقدام غيراخلاقي خاتمي وقتي كروبي بازي خورد ...
|
 |
E-mail:shayanfar@kayhannews.ir |
 |
انتقاد اعضاي «اعتماد ملي» از اقدام غيراخلاقي خاتمي وقتي كروبي بازي خورد ...
خاتمي بعدها در ديدار با كميته ايثارگران ستاد ميرحسين موسوي در اين عرصه اشاره كرد و گفت: «درست نبود دو فردي كه جامعه نسبت به آنها ذهنيت اخلاقي بودن دارد، باهم براي رسيدن به يك پست رقابت كنند. » انصراف سيد محمد خاتمي از رقابتهاي انتخابات رياست جمهوري دهم با واكنشهاي متفاوتي همراه بود. بسياري از اصلاح طلبان ضمن ابراز تأسف از اين كه خاتمي كنار رفته است، انصراف وي را اقدامي اخلاقي توصيف كردند. در همين رابطه محسن آرمين (سخنگوي سازمان مجاهدين) در گفتگو با ايلنا بيان داشت: «خاتمي با اين اقدام خود ثابت كرد، مي توان سياست ورزيد و دروغ نگفت. مي توان رقابت كرد و خلاف عهد و پيمان عمل نكرد. مي توان براي كسب قدرت تلاش كرد اما بي نيازي و نيك نيازي پيشه كرد. »1 وي با بيان اين كه معتقديم جامعه از ادامه حضور خاتمي استقبال مي كرد و اين حضور را با هيچ محذوريت اخلاقي مواجه نمي ساخت، اظهار داشت: «اما در عين حال ترديد نمي توان كرد، خاتمي با اين اقدام به سمبل و نماد التزام به اخلاق در تاريخ سياسي ايران تبديل شد و ثابت كرد كه مي توان به هنگام احساس نياز كشور متعهدانه و شجاعانه خطر كرد و در عين حال بر قدرت طلبي و منفعت پرستي نقاب احساس تكليف شرعي نزد!»2 همچنين مريم بهروزي (دبيركل ّ جامعه زينب(س) ) درباره تأثير انصراف خاتمي بر روي فضاي سياسي و انتخاباتي كشور گفت: «انصراف خاتمي به نفع كانديداهاي اصلاح طلب است. زيرا كساني كه مي خواستند به وي رأي دهند، رأي خود را به ديگر كانديداهاي اصلاح طلب مي دهند. »3 ابراهيم اميني (عضو شوراي مركزي حزب اعتماد ملي) در اظهاراتي اعلام انصراف خاتمي از حضور در رقابتهاي انتخاباتي را جلوگيري از پراكندگي آراي اصلاح طلبان دانست و گفت: «باتوجه به اين كه برخي كانديداهاي اصولگرا خط قرمز خود را حضور سيد محمد خاتمي عنوان كرده بودند به نظر مي رسد بايد شاهد تحركات جدّي در جناح اصولگرا باشيم و اگر اجماعي در آن جناح صورت نگيرد، احتمالاً انتخابات چهار قطبي را شاهد خواهيم بود. »4 محمد علي ابطحي (عضو ارشد مجمع روحانيون مبارز) نيز با اشاره به انصراف خاتمي گفت: «از اين پس آراء اصلاح طلبان بين ميرحسين و كروبي تقسيم خواهد شد. »5 گرچه اصلاح طلبان آمدن خاتمي را هوشمندانه و انصراف وي را عبرت آموز توصيف كردند، اما ايستادگي اصولگرايان بر اجماع روي دكتر احمدي نژاد آنان را دچار چالش كرد. آنان كه در پي القاء آن بودند جناح رقيب در صورت حضور خاتمي، پشت احمدي نژاد قرار مي گيرد، با انصراف خاتمي تلاش كردند تا افراد ديگري از چهره هاي اصولگرا را مطرح نمايند و با به كارگيري لفظ «غير احمدي نژادي هاي دو جناح» اتحاد و وحدت اصولگرايان را در معرفي احمدي نژاد به عنوان نامزد واحد اصولگرايان درهم بشكنند. اما در اين راه موفقيتي كسب ننمودند. علي رغم اين كه خاتمي دليل كناره گيري خود را رسيدن به كانديداي واحد براي اصلاح طلبان مي دانست و معتقد بود كه در سال (84 انتخابات نهم) هم اگر بي تدبيري ما (اختلاف بين گروههاي دوم خردادي) نبود، ملّت كار خود را مانند سال 76 مي كرد. 6 ولي براساس تحليل برخي كارشناسان مسائل سياسي، خاتمي زماني به اين نتيجه رسيد كه بايد كناره گيري خود را اعلام كند، كه با عدم استقبال مناسب از سوي مردم مواجه شد. خاتمي كه پس از اعلام كانديداتوري به چند استان كشور رفته بود تا قدري ذائقه مردم را در اقبال نسبت به حضور مجدّدش بسنجد، اما استقبال مردم از كسي كه 8 سال بر مسند رياست جمهوري تكيه زده بود و در هر دوره با آرأ بالاي همين مردم، قدم به ساختمان رياست جمهوري گذاشته بود، آن قدر سرد و بي رونق بود علي رغم پررنگ جلوه دادن حضور وي در اين شهرها و بويژه در روزنامه هاي دوم خردادي، توانست قدمهاي خاتمي را در ادامه اين مسير سست كند. حتي در جريان سفرهاي استاني خاتمي، تيم مشاورتي وي درباره سودمند بودن ادامه اين سفرها بشدّت ابراز ترديد نمود. اصرار برخي چهره هاي خاص در اطراف خاتمي بر لزوم ترتيب دادن سفر كنترل شده براي وي در حالي بود كه برخي ديگر از نزديكان او به عللي معتقد بودند خاتمي بهتر است در تهران بماند و صرفاً با نمايندگاني كه از شهرهاي مختلف كشور به ديدن او مي آيند، ديدار كند. منتقدان پروژه سفرهاي استاني خاتمي معتقد بودند، هرگونه سفر به شهرها و استانها توسط خاتمي با سفرهاي استاني احمدي نژاد مقايسه خواهد شد و از آن جا كه استقبال اين دو نفر در شهرستانها به هيچ وجه قابل مقايسه با يكديگر نيست، سفرهاي استاني خاتمي به نمايش پيوسته ناتواني وي در جلب توجه و حمايت مردم تبديل خواهد شد و انگيزه هاي خود را براي انجام سفرهاي بيشتر در آينده از دست خواهد داد.7 بويژه اين كه همزمان دكتر احمدي نژاد در ادامه سفرهاي استاني دولت به يزد رفت. شهر زادگاه خاتمي كه به نظر اصلاح طلبان به خاطر همشهري خودشان كه رقيب آينده رئيس جمهور خواهد بود، لااقل نبايد مثل شهرهاي ديگر كشور به استقبال احمدي نژاد مي رفتند اما استقبال مردم انقلابي و ارزش مدار يزد از احمدي نژاد چنان گسترده و چشمگير بود كه در واقع حرف آخر را زد. خاتمي كه خود را پيشاپيش بازنده اين ميدان مي ديد و طبيعي بود براي پرهيز از شكست و به خاطر اين كه بتواند شايد در دوره هاي بعدي در صحنه انتخابات حضور يافته و به پيروزي اميد داشته باشد، خود را كنار كشيد. بدين ترتيب خاتمي از فرصت حضور ميرحسين موسوي در صحنه استفاده كرد و زماني كه حضور وي را قطعي ديد از كانديداتوري انتخابات دهم رياست جمهوري انصراف داد. مسأله اي كه براي جريان دوم خرداد و اصلاحات بسيار گران تمام شد و درواقع اصولگرايان كه خاتمي را به عنوان قدرتمندترين گزينه اصلاح طلبان مي دانستند، او را نيامده شكست داده و به اين معنا از دل انتخاباتي در دل انتخابات دهم پيروز بيرون آمدند. انتخاباتي بدون حرف و حديث. انتخاباتي كه جاي هيچ شك و شبهه باقي نمي گذاشت. . . . خاتمي در بيانيه خود از موسوي حمايت كرد و نوشت: «برادر گرانقدر حجه الاسلام كروبي از نيروهاي ارزشمدار، رنج كشيده پس و پيش از انقلاب، مخلص و شايسته است. ولي بر اين باورم كه جناب آقاي مهندس موسوي براي ايجاد تغيير در شرايط كنوني شايستگي لازم را دارند. »8 ميرحسين موسوي نيز پس از انصراف خاتمي به نفع وي، در نامه اي ضمن تشكر از خاتمي چنين مرقوم كرد: «بسيار تأسف خورده ام كه مخالفان چگونه مي توانند نقشي را كه در بزنگاهي خطير از انقلاب اسلامي، براي اصلاح طلبي بر عهده گرفتيد، نبيند. »9 در حالي كه انصراف خاتمي از ديد برخي هواداران دل سپرده به اخلاق سياسي خاتمي تعبير مي شد، عده اي آن را غيراخلاقي دانستند. آنها معتقد بودند كه اگر براستي خاتمي هنگام اعلام نامزدي خود نمي دانست كه موسوي نيز خواهد آمد چرا حضور موسوي و رسيدن به كانديداي واحد در جبهه اصلاح طلبي را توجيهي براي كنار رفتن قلمداد مي كند و اگر نسبت به آمدن موسوي ترديد داشت چرا چند روز صبر نكرد تا موسوي تصميم نهايي خود را اعلام كند؟ آيا شتاب ايشان در اعلام نامزدي خويش با اين هدف نبوده است كه موسوي را در برابر عمل انجام شده قرار دهد؟ آيا اين حركت يك عمل غير اخلاقي و سياسي كاري نبوده است؟ سايت ادوار نيوز ضمن انتقاد از سكوت و اعتكاف موسوي و حمايت از كروبي نوشت: «اقدام خاتمي عملي غير اخلاقي بود نه اخلاقي. او خودخواهانه از يك نفر كه در اين چند ساله به اندازه تمام سكوتهاي ميرحسين حرف زده، صرف نظر كرد. »10 محمد محمد رضايي (نماينده اصلاح طلب مجلس ششم) با انتقاد از خاتمي اقدام وي را به بن بست رسيدن و نابودي اصلاحات و علت انصراف وي را فرار از شكست دانست. احمد شيرزاد (عضو فراكسيون مشاركت مجلس ششم) با بيان وضعيت اسف بار در جريان دوم خرداد گفت: «كناره گيري خاتمي ايام عيد را به كاممان زهر مار كرد. . . رويدادهاي عرصه سياست و دست تقدير همه پلهاي پشت سرمان را خراب كرده است. . . بدون ترديد موسوي بازنده، كار چنداني پيش نخواهد برد. »11 محمد رضا ناصري شوهان (عضو حزب اعتماد ملي) در گفتگو با خبرگزاري فارس در رابطه با انصراف خاتمي با تأكيد بر حمايت از كروبي چنين تحليل كرد: «ضمن احترامي كه براي خاتمي قائل هستم مي گويم كه وي طي چند ماه گذشته دو اقدام انجام داد كه غير اخلاقي بود، اوّلين اشتباه خاتمي اين بود كه وي در يك مصاحبه رسمي اعلام كرد يا من يا ميرحسين. عقلانيت حكم مي كرد كه اگر خاتمي خود وارد عرصه انتخابات نمي شد كلمه «يا» را گسترده كرده و مثلثي با حضور كروبي ايجاد مي كرد با اين اقدام مي توانست اتحادي نيز در بين اصلاح طلبان ايجاد كند. خاتمي اين مثلث را ايجاد نكرد و سپس ميرحسين موسوي وارد عرصه انتخابات شد، خاتمي انصراف داد و بعد براي وي وارد ميدان شد و براي موسوي فعاليت كرد. واقعيت اين است كه خاتمي خط خود را با كروبي جدا كرده است و در خصوص علل اين اقدام نيز بايد پاسخگو باشد، چرا كه خاتمي مديون حمايتهاي گسترده كروبي در سالهاي گذشته مي باشد كه اگر حمايتهاي كروبي نبود، شايد خاتمي رئيس جمهور نمي شد. اين حركت براي شخصيتي كه ما وي را قبل از اين كه سياسي بدانيم، شخصيتي اخلاقي مي دانستيم، اقدامي اخلاقي نبود. . . خاتمي با حمايت از ميرحسين باعث كاهش ارزش خود شد، چرا كه وي محدود شده است. خاتمي ديگر خاتمي همه اصلاح طلبان نيست و امروز واژه صحيح اصلاح طلبي را در گفتمان كروبي مي بينيم.»12 همچنين عبدالله رمضان زاده (سخنگوي دولت اصلاحات) علت كناره گيري خاتمي را نه به خاطر نامزدي موسوي، بلكه به خاطر پيامهايي بود كه دريافت كرديم مبني بر اين كه خاتمي نبايد كانديدا شود، عنوان كرد. اما خاتمي در جمع حاميان خود در ستاد 88 در تهران در واكنش به اين تحليل و صحبت در خصوص علت كناره گيري اش از انتخابات رياست جمهوري تصريح كرد: «بنده واقعاً از بعضي از اين حرفهايي كه زده مي شود تعجب مي كنم كه گفته مي شود به بنده پيغامهايي داده شده است كه كنار بروم! آيا لازم است بنده قسم بخورم كه اين گونه نبوده؟»13 روزنامه واشنگتن پست ضمن اعلام نگراني از سرانجام كناره گيري خاتمي از انتخابات، اين تصميم خاتمي را از نظر كارشناسان افزايش شانس پيروزي مجدّد احمدي نژاد دانست. خبرگزاري آسوشيتدپرس نيز در گزارشي كناره گيري خاتمي را در حكم شكستي بزرگ براي اردوي اصلاح طلبان ياد كرد. در اين حال عليرضا نوري زاده (عنصر ضد انقلاب مقيم آمريكا) با سرزنش موسوي و ابراز تأسف از انصراف خاتمي، نامزدي موسوي را تحريك و طراحي اصولگرايان توصيف كرد و گفت: «موسوي در وسوسه اي فراتر از عهد و اخلاق و بي آن كه خاتمي را خبر كند، نامزدي اش را اعلام كرد و اين ضربه سنگيني به خاتمي بود. »14 همچنين داريوش قنبري (سخنگوي فراكسيون اقليت مجلس هشتم) در خصوص انصراف خاتمي گفت: «فراكسيون اقليت مانند ديگر گروههاي سياسي متأثر از انصراف خاتمي از كانديداتوري، دچار سردرگمي شده، ولي تلاش خود را جهت تحقق وحدت در اردوگاه اصلاح طلبان پيگيري مي كند». 15 اين در حالي بود كه ابطحي (رئيس دفتر خاتمي) انصراف خاتمي را اقدامي اخلاقي و نياز جبهه اصلاحات دانست و گفت: «از آقاي خاتمي انتظار مي رفت در مقام رهبري و مديريت جريان اصلاحات، اين جريان را مديريت كند. »16 سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي كه از حاميان سرسخت خاتمي بود در واكنش به انصراف خاتمي شعار «يا خاتمي يا هيچ كس» را مطرح كرد. اعضاي اين سازمان كه پيش از انصراف خاتمي نقش اساسي در تخريب موسوي داشته و انتقادهاي تند و تيزي را عليه موسوي بيان نمودند، در ايام نخست سال 88 ديدارهايي با ميرحسين موسوي ترتيب دادند. آنان در ديدارهاي خود بدين نتيجه رسيدند كه اكنون وقت انتقام گرفتن از موسوي نيست و به رغم آن كه خروج خاتمي از صحنه را، خدمت بزرگ موسوي به اصولگرايان مي دانستند، پشت سر موسوي تجمع كرده و امكانات خود را صرف تلاش براي پيروزي وي به كار گرفتند. انصراف خاتمي در روزهاي پاياني سال 78 تلخ ترين و دردناكترين خبر براي اصلاح طلبان بود كه با وجود آمدن ميرحسين موسوي هنوز التيام نيافته بود. احمد شيرزاد (عضو شوراي مركزي حزب مشاركت) در وبلاگ شخصي خود قضيه خاتمي و موسوي را به مانند عسل و خربزه دانست و گفت: «تك تك شان شيرين اند، امّا تركيبشان سنگ مي شود سر جگر آدم». وي در ادامه گفت: «من كه بعيد مي دانم آمدن ميرحسين موسوي به صحنه تنها دليل كناره گيري خاتمي باشد؛ امّا درست يا غلط، فعلاً تمام كاسه كوزه ها بر سر اين بندأ خدا (موسوي) خراب شده و جوانها از دست رفتن پيروزي قريب الوقوع در يك دوم خرداد فراگير ديگر را از چشم او مي بينند». 17 صيانت از آرأ يا توجيه شكست به طور معمول در هر انتخابات گروههاي سياسي و احزاب مختلف با گرايشها و سلايق گوناگون در حالي باهم به رقابت مي پردازند كه خود را بخشي از نظام سياسي حاكم مي دانند و علي القاعده آنان تمامي ساز و كارهاي موجود براي رقابت را پذيرفته اند. اما در جريان دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري اين رويه معمول در هم ريخت و شرايطي ويژه پديدار گشت. اصلاح طلبان در اين انتخابات، نه به عنوان يك گروه سياسي داخل نظام كه قصد رقابت آرام، همراه با پذيرش همه اسباب آن، بلكه در قالب يك اپوزيسيون پا به صحنه گذاردند. آنان چند ماه قبل از آغاز رقابتهاي انتخاباتي چند موضوع را دنبال نمودند تا به وسيله آن نابرابري و ناعادلانه بودن انتخابات را نشان دهند! يكي از موضوعاتي كه اصلاح طلبان از ماهها قبل از برگزاري انتخابات دهم دنبال كردند، بحث جانبداري صدا و سيما از كانديداي خاص ( احمدي نژاد) بود. آنان علي رغم تذكرات مقام معظّم رهبري در خصوص زود هنگام بودن پرداختن به موضوع انتخابات، در ابتدا صدا و سيما را به عدم توجه به موضوع انتخابات و گرم نكردن فضاي انتخاباتي جامعه متهم كردند. در اين رابطه ميرحسين موسوي در اوّلين همايش سراسري سخنرانان حامي خود با انتقاد از سياستهاي رسانه هاي رسمي كشور بويژه صدا و سيما گفت: «متأسفانه در حال حاضر از اين نظر كاملاً ساكت هستيم و حداكثر برخي جوّسازيها و مطالبي مثلاً درباره آقاي كروبي و يا من و طرح برخي مسائل بي ربط صورت مي گيرد و ما چيز بيشتري در صدا و سيما نيافتيم كه نشان بدهد مردم را نه به خاطر يك كانديداي خاص، بلكه به خاطر مصالح ملي بخواهند بسيج كند تا به طور گسترده در انتخابات شركت كنند. »18 اصلاح طلبان با مقايسه عملكرد صدا و سيما در زمان دولت خاتمي و دولت احمدي نژاد، سعي در دستيابي به تنها هدف خود، يعني القاء شرايط نابرابر صدا و سيما براي انتخابات دهم نمودند. آنان كه از زمان تشكيل دولت نهم، سفرهاي استاني احمدي نژاد و دولتش را تبليغاتي و پوپوليستي مي خواندند، با نزديك شدن زمان انتخابات دهم بر شدّت هجمه هاي خود افزودند. در همين باره عبدالله رمضان زاده (عضو ارشد حزب مشاركت) گفت: « صدا و سيما در نحوه پوشش سفرهاي استاني مغلطه مي كند. »19 اصلاح طلبان در ادامه دولت را متهم به استفاده از بيت المال براي تبليغات انتخاباتي نمودند. مهدي كروبي در شهر برازجان ضمن متهم كردن دولت به استفاده از بيت المال براي تبليغات انتخاباتي گفت: «ما به عنوان رقيب رئيس جمهور كنوني دستمان خالي است. با پول بيت المال كارهاي تبليغاتي انتخاباتي انجام مي دهند و مي گويند سفرهاي معمولي است!»20 ميرحسين موسوي نيز در جمع مردم پيشوا در اين رابطه بيان كرد: «امكانات ما در اين انتخابات بسيار اندك است و از آن جا كه ما رسانه اي را به عنوان رسانه ملي در خدمت نداريم و صدا و سيما هم هيچ تلاشي براي داغ كردن تنور انتخابات نمي كند و در واقع صدا و سيما به انقلاب خدمت نمي كند، گفتيم كه هر ايراني يك رسانه باشد. »21 همچنين عماد افروغ (نماينده مجلس هفتم) با انتقاد از رسانه ملي گفت: «متأسفانه در حال حاضر شور انتخاباتي مورد انتظار در فضاي جامعه وجود ندارد و مقداري فضاي بي تفاوتي در جامعه حاكم است. »22 سهيلا جلودارزاده (عضو شوراي مركزي خانه كارگر) نيز در گفتگو با ايسنا اظهار كرد: «به نظر مي رسد در جريان انتخابات دهم علي رغم نقطه نظرات مسؤولان، از يك طرف يكي از كانديداها همه امكانات را در اختيار دارد و از سويي كانديداهاي ديگر چنين امكاناتي را در اختيار ندارند.»23 1- آفتاب يزد، 12/2/.1388 2- همان. 3- همان، 28/12/.1387 4- همان. 5- همان. 6-كيهان، 22/1/.1388 7- كيهان، 17/12/.1387 8- كيهان، 27/12/.1387 9- همان. 10- كيهان، 30/1/.1388 11- كيهان، 31/1/.1388 12- كيهان، 5/3/.1388 13-همان، 15/2/.1388 14- كيهان، 15/1/.1388 15- ايران، 16/1/.1388 16- كيهان، 16/1/.1388 17- كيهان، 18/1/.1388 18- آفتاب يزد، 31/1/.1388 19- آفتاب يزد، 21/2/.1388 20- همان، 13/2/.1388 21- همان. 22- همان. 23-همان. پاورقي
|
|

|