سايه روشن اصلاح يارانه ها (يادداشت روز)

دومين سال از دهه «پيشرفت و عدالت»، با تصميم مشترك دولت و مجلس براي هدفمند كردن يارانه ها (به عنوان فاز جديد اصلاحات و ساماندهي اقتصاد كشور) مقارن شده است. دولت طي 4 سال گذشته كوشيد در كنار خدمت رساني و گسترش بهره مندي به اقصي نقاط كشور، اصلاحاتي را در حوزه هاي بانك و بيمه، ماليات ها، ساماندهي مصرف انرژي، تامين اجتماعي، و سرمايه گذاري اشتغال و توليد به انجام برساند. اين اهتمام با كاميابي ها و بعضا ناكامي هايي مواجه شد. نتايج مثبتي فراهم شد و درعين حال برخي توقعات جامه واقعيت نپوشيد. يكي از معضلاتي كه همواره سد راه ساماندهي و اصلاحات اقتصادي در كشور مي نمود و در روند شتابان اصلاحات اقتصادي طي 4سال گذشته بيش از پيش خود را نشان داد، مسئله توزيع آشفته و بي سر و سامان يارانه هاي هنگفتي بود كه اساسا براي حمايت از طبقات متوسط و ضعيف جامعه تعبيه شده اما به مرور زمان تغيير هويت و جهت داده بود.
خو كردن به درآمدهاي نفتي در طول دست كم 6 دهه سبب شد تا اقتصاد ايران به تدريج با موضوعاتي نظير بهره وري، رونق توليد، ايجاد فرصت هاي شغلي مولد، بهره مندي در ازاي خلاقيت و توليد، خودكفايي و توازن واردات و صادرات، پويايي و رقابت اقتصادي سالم، و توازن بخش هاي كشاورزي و صنعت و خدمات بيگانه شود. به موازات اين روند، معضل «رانت»، ريخت و پاش و حيف و ميل و هرز رفتن منابع، كاهش بهره وري ناشي از انحصارهاي اقتصادي و سرانجام بهره مندي بي دليل گروه هايي خاص و كم شمار در ازاي محروم شدن بسياري از طبقات اجتماعي، به عارضه بزرگ اقتصاد ايران تبديل شد. در اين فرآيند نسبتا طولاني، واژه «يارانه» چنان مسخ شد و تغيير ماهيت داد كه به جاي تسكين رنج ها و كاهش محروميت هاي اجتماعي- اقتصادي، خود علت بسياري از رنج و حرمان هاي بعدي شد. مجرا و مسير توزيع يارانه ها چنان دچار نابساماني و انحراف شده كه عملا 90- 80 درصد آن «هرز» مي رود و صرفا به اسباب زراندوزي بدون زحمت گروه هاي خوش نشين و طفيلي اقتصادي تبديل مي شود.
در طول 2 دهه پس از جنگ، مسئله ساماندهي و هدفمند كردن يارانه ها همواره مشغله ذهني دولت ها بوده اما به دلايل گوناگون جامه واقعيت به خود نپوشيده است. با اين وجود رئيس جمهور در اولين سال از دومين دولت خود اراده كرد با همراهي مجلس محترم، اين تكليف بزرگ و بر زمين مانده را عملي كند و سنگيني اين بار و هزينه هاي احتمالي آن را به جان بخرد. هدفمندسازي توزيع يارانه ها، همه اصلاحات اقتصادي نيست اما از اركان مهم آن است. اين مهم كه به صورت قانون درآمده از فرصت ها و منابع مهمي برخوردار است و در عين حال با چالش ها و موانعي نيز مي تواند مواجه شود.
اعتماد ملت و حمايت رهبري، سرمايه بزرگ دولت در راه اجراي فاز جديد اصلاحات اقتصادي است. به اين سرمايه بزرگ بايد اصولگرايي مجلس و اراده و انگيزه بالاي رئيس جديد دستگاه قضايي را اضافه كرد. وقتي 40 ميليون نفر (85 درصد شهروندان واجد حق رأي) برگ برگ رأي خود را در صندوق اعتبار يك نظام مي ريزند، اعتماد خود را به نمايش مي گذارند. اين سرمايه را بايد قدر شمرد و مشخصا از اين «سرمايه اجتماعي- ملي» در اجراي بهتر هدفمندسازي توزيع يارانه ها استفاده بهينه را انجام داد. تجربه 31 ساله پس از انقلاب نشان داده كه هر جا مردم خوب توجيه شده اند و امكان حضور آنها در صحنه فراهم آمده، سدهاي سخت و عبورناپذير را فرو ريخته اند و كارهاي بزرگ رقم خورده است. همچنين اعتمادي كه اكثريت خيره كننده و بي سابقه ملت به عدالت خواهي، خدمتگزاري و تبعيض ستيزي رئيس جمهور نشان داد، سرمايه مكمل در راه اصلاحات اقتصادي است. سرمايه اي كه در صورت موفقيت در اين راه مي تواند افزايش هم پيدا كند. بايد از ظرفيت هاي ملي در اين راه بهره جست و پيش از آن، فرصت عملي شدن اين ظرفيت ها را فراهم كرد.
سرمايه ديگر همسويي نسبي در اركان حاكميت است. با وجود برخي ناهماهنگي ها و اختلاف نظرها و چالش ها كه طبيعي هر نظام تفكيك قوايي است بايد گفت كه از ابتداي انقلاب تا به امروز، كمتر با اين ميزان از همسويي و هماهنگي روبرو بوده ايم. اين سرمايه را بايد ارج گذاشت، امانتداري كرد و به جاي برجسته كردن نقاط اختلاف و فاصله، بر نقاط مشترك و قوت تاكيد كرد.
فرصت بعدي، ركود اقتصادي در جهان از يك سو و عداوت هاي دشمن در حوزه تحريم ها از جانب ديگر است. اگرچه تحريم ها در بادي امر به عنوان چالش به نظر مي رسد اما در واقع مشوق و انگيزه مضاعف براي تسريع در اصلاحات اقتصادي و ساماندهي و مديريت بهينه منابع است. اگر دشمنان ملت ايران امروز از فشار براي محدوديت صادرات بنزين به ايران يا كاهش واردات نفت ايران سخن مي گويند- فارغ از بحث درباره ميزان توانايي آنها در اين ادعا- بايد گفت اين فشار عدو به خودي خود سبب خير است چه آنجا كه سبب بيداري و حزم و احتياط ملي شود و چه از آن جهت كه انگشت تأكيد بر اصلاح الگوي مصرف و مديريت منابع مي گذارد.
اما در حوزه چالش ها و موانع بايد چند نكته را متذكر شد.گم شدن مسئله اصلي در مجادلات و حواشي، يكي از چالش هاي مهم در راه باز توزيع درست و هدفمند يارانه هاست. به عنوان مثال توقف در رقم درآمد حاصل از اجراي اين قانون با وجود همه اهميت، دولت و مجلس را از پيشبرد اصل كار دور مي كند. اينكه اين رقم را 20 يا 30 يا 40 هزار ميليارد تومان برآورد كنيم طبيعتاً در ميزان باز بودن دست دولت براي اجراي طرح اثر مي گذارد و از آن سو مي تواند تبعات تورمي گوناگوني را با خود به همراه بياورد. اما همان گونه كه رهبر معظم انقلاب رهنمود دادند از يك سو دولت بايد قانون را محترم بشمارد و از طرف مقابل، مجلس عنايت داشته باشد كه بار اصلي اين مسئوليت سنگين بر دوش دولت است و در اين راه بايد حتي المقدور نيازها و توقعات دولت را كه در وسط ميدان است، فراهم كند. مهم آن است كه توجه كنيم اين بار با همت و همراهي و هم پايي جمعي به مقصد مي رسد و تكروي يا گروكشي مي تواند اصل اين همت بلند را با اختلال و تعطيلي مواجه كند. در واقع همچنان كه گفته شد اصولگرايي دولت و مجلس، سرمايه مهم و يكي از منابع بزرگ در اجراي فاز مهمي از اصلاحات اقتصادي است اما با بدسليقگي، جزئي نگري، ناهمسازي، بدگماني و افتادن در دام تبليغاتي بدخواهان مي توان آن را به تهديد و چالش و فرصت سوزي تبديل كرد.
نكته اي كه در اين ميان بايد مشخصاً مورد تأكيد قرار داد «سكانداري» رؤساي محترم قواي سه گانه است. به تعبير قرآني «قوا انفسكم و اهليكم». (آيه 6 سوره تحريم) خود و نزديكان و اطرافيان خود را نگه داريد و مراقب باشيد. حلقه اطراف صاحب منصبان چه آن هنگام كه امكان تعامل بهتر و توأم با روح اخوت و حسن ظن را با ساير قوا فراهم كنند و چه آن زمان كه احياناً به تكروي، گروكشي، رقابت هاي كم مايه سياسي يا ذهنيت هاي متوهم و بي پايه دامن بزنند، منشأ اثر و آزادسازي مثبت يا منفي انرژي ها هستند. توانايي مسئولان بايد وقف اداي مسئوليت و تكليف شود نه اينكه حلقه هاي اطرافيان در عمل توانايي ها و اختيارات قوا را هزينه كش و قوس ها و بدگماني ها كنند.
اصلاحات اقتصادي از امور خطير ملي و حاكميتي است. فرقي هم نمي كند كسي در مجلس و دولت باشد يا دستگاه قضايي و مجمع تشخيص مصلحت. حامي احمدي نژاد بوده باشد يا طرفدار نامزد ديگر. خود را اصولگرا بنامد يا اصلاح طلب. برخي زمزمه ها كه از سوي افراد دون همت در جريان ها و طيف هاي مختلف سياسي مطرح مي شود- از قبيل اينكه اگر درآمدها يارانه ها را بالا ببريم در خدمت فلان نامزد انتخابات است يا پايين بياوريم در خدمت بهمان نامزد و...- وسوسه هاي مسمومي است كه از هر طرف مطرح شود، انحرافي و گمراه كننده است. آيا بايد بار مسئوليت و خدمت بر زمين بماند و نگاه مردم باز به روال برخي سال ها نااميد برگردد چون فلان تيم در دولت يا مجلس و مجمع و حزب و مركز پژوهشي و... نمي توانند خود را از اسارت رقابت هاي انتخاباتي خارج كنند؟! «قوا انفسكم و اهليكم»!
مسئله ديگر موضوع استراتژيك مبارزه با تخلفات و فساد اقتصادي است. نبايد در حياتي بودن اين مقوله ترديد كرد. مبارزه با فساد لازمه و مكمل توزيع عادلانه يارانه هاست. در عين حال بايد عنايت داشت كه دستگاه تبليغاتي دشمنان از يك سو و جريان هاي رانت خوار و متضرر از اصلاحات اقتصادي از طرف ديگر، مي كوشند با طرح مجادلات انحرافي و بدگمان كردن دولت و مجلس- و قوه قضائيه- نسبت به يكديگر، اراده و اعتماد لازم براي اجراي دور جديد اصلاحات اقتصادي را از «حاكميت» و «مردم» سلب كنند و فشلي و سستي را جايگزين نمايند. شايد همين يكي از رازهاي نامگذاري سال تازه به عنوان «همت مضاعف» و «كار مضاعف» باشد. تبادل اتهام ميان دولت و مجلس در بحبوحه آغاز يك پروژه بزرگ اصلاحات اقتصادي، كمك به حاشيه سازي است. با تخلف، زدوبند و فساد در هر رده كه باشد نبايد مماشات كرد و بايد خواستار برخورد قاطع شد.(قوه قضائيه در اين باره مسئوليت خطيري بر دوش دارد). اما اتهام پراكني، ترويج بدگماني و القاي فسادزدگي دولت يا مجلس كه طي هفته هاي اخير تصادفاً! شاهد نمونه هايي از آن بوديم، افتادن در دام تبليغاتي دشمنان و رانت خواراني است كه به دلايل گوناگون خود را متضرر اصلي اصلاحات اقتصادي مي دانند. قاطعيت در برابر هر نوع تخلف و فساد، حتماً اما حاشيه سازي و غفلت آفريني مطلقاً ممنوع!
القاي فساد، دروغ، تقلب، بي كفايتي، امكان ناپذيري اصلاحات حقيقي و... محورهاي «وسوسه» تبليغاتي است كه بدخواهان ملت ايران در خارج و داخل براي كم كردن شتاب «پيشرفت و عدالت» در كشور بدان اهتمام كرده اند.در اين ميان كافي است به ياد آوريم كه بدخواهان يك دهه پيش در روزگار از هم گسيختگي حاكميت چه تندبادي را براي از جاكندن ريشه ملت و انقلاب ايران به راه انداختند و سال گذشته چه آتش فتنه اي دست وپا كردند تا سرمايه هاي يك ملت را به آتش بكشند. آيا با يادآوري آن همت هاي كينه توزي و شرارت، باز هم مي توان اسير تفاوت آراء و سليقه ها يا حاشيه ها و ذهنيت ها و گروكشي ها ماند؟! حتي اگر آن پمپاژ دشمني ها و تندباد شرارت ها نبود، اصلاحات اقتصادي براي نهادينه شدن پيشرفت و عدالت، به خودي خود امري صعب مي نمود چه رسد به اينكه شرارت ها و عداوت ها، خود را به رخ مي كشد. به اين اعتبار، همت مضاعف و كار مضاعف يعني منازعه و فشلي را سمّ قاتل يافتن و دو چندان عقل و ايمان و مجاهدت به كار بستن. يعني سر را بلند كردن و افق دور را ديدن، ايستگاهي كه آدمي در محضر خدا و خلق به خاطر نشناختن مسئوليت يا كوتاهي در انجام آن و خاكستر ساختن از فرصت ها مؤاخذه مي شود. به ياد آوريم نعمت هاي الهي دور و نزديك را آن هنگام كه آشفته و پراكنده، نگران پنجه هاي عداوت بوديم و... صبح كرديم درحالي كه به موهبت الهي برادر شده بوديم.
و سرانجام اينكه «في التأخير آفات». فرصت ها چون ابر مي گذرند و غصه و حسرت بر جاي مي گذارند. درنگ و تأمل و سنجيدن همه ابعاد كار، پسنديده است اما تعلل و فشلي و ترديد، نه. معجون اتفاق و تدبير و توكل معجزه مي كند. دون همتي است كه توانمندي ها صرف تخطئه و مهار يكديگر شود. نوبت همدلي، هم پشتي و هم پايي است. نوبت همت است و همت يعني دل از همه چيز برگرداندن و مصروف هدف كردن.
محمد ايماني

تريلي (گفت و شنود)

گفت: مثلث آمريكا و انگليس و اسرائيل بد جوري توي هچل افتاده اند. به دريا مي روند، خشك مي شود.
گفتم: يارو درباره بدبختي خودش مي گفت؛ اگر از آسمان مرواريد ببارد، يكي از آنها در دامن من نمي افتد ولي اگر يك كبوتر از بالاي استاديوم صدهزار نفري فضله بيندازد، مستقيم روي ملاج من فرود مي آيد!
گفت: حيوونكي ها مي خواستند در ايران كودتاي مخملي راه بيندازند، توي پوزشون خورد و هنوز از شوك اين شكست بيرون نيامده بودند كه دولت رنگي اوكراين كه با هزار زحمت راه انداخته بودند سقوط كرد و سه روز قبل هم دولت رنگي قرقيزستان فرو پاشيد.
گفتم: زمانه بد جوري عليه آمريكا و اسرائيل و انگليس و سران فتنه كه دنباله آنها هستند، دنده عقب گرفته است.
گفت: اما به روي خودشان هم نمي آورند و هنوز هم ادعا مي كنند چيزي نشده!
گفتم: از شخصي پرسيدند؛ ماجراي تصادف پدرت چي بود؟ جواب داد؛ چيز مهمي نبود، انگشت دست راستش رفته بود زير چرخ هاي تريلي. به او گفتند؛ اينكه چيزي نيست، پس چرا مرد؟! و يارو گفت؛ آخه موقع تصادف، انگشتش توي دهنش بود!!

كيهان و خوانندگان

¤ صحبت هاي اخير باراك اوباما مبني بر تهديد حمله اتمي به ايران، تازگي ندارد و در آينده نيز از اين دست سخنان خواهيم شنيد. اين مسئله، نشانگر اوج انحطاط اخلاقي و انساني غرب و ليبرال دموكراسي است و نتيجه جدايي دين و اخلاق از سياست است. ما منتظريم آمريكا دست از پا خطا كند تا چنان بلايي به سرش آوريم كه ديگر هوس تجاوز به هيچ كشوري را نكند. همچنين لازم است كه در نشست جهاني خلع سلاح كه به زودي قرار است در تهران برگزار شود،حداكثر بهره برداري سياسي را ببريم. از رئيس جمهور عزيزمان نيز به خاطر پاسخ قاطع و صريح به رئيس جمهور آمريكا تشكر مي كنم.
يك هموطن
¤ دولت آمريكا كشوري مستقل و آزاده را وحشيانه ترين تهديد نظامي، يعني حمله اتمي كرد. اين افق نهايي ليبرال دموكراسي آمريكاست. افقي كه شيطاني و منحط است. اين لحن باراك اوباما، ماهيت واقعي غرب را نشان مي دهد و گوياي آن است كه سكولاريسم در نهايت به درنده خويي و نابودي بشر مي انجامد.
اميدوار
¤ چندي پيش در نشريه ديلي تلگراف چاپ شده بود كه نزديك به 50درصد از بيماري هاي ناشناخته و مرگ و ميرهاي نوزادان در عراق در اثر اورانيوم ضعيف شده موجود در سلاح هاي آمريكاست. آمريكايي ها البته اين روش ها را تنها در مقابل كشورهاي ضعيف به كار مي برند، اما اگر كشوري داراي قدرت و فناوري هسته اي، ولو به شكل صلح آميز باشد، آمريكا هيچ گاه جرئت اين گونه برخوردها را نداشته. بنابراين دانش هسته اي يك دانش بازدارنده است و افرادي كه مخالف دست يابي كشورمان به اين دانش هستند و يا در راه پيشرفت آن سنگ اندازي مي كنند، در واقع جاده صاف كن آمريكا هستند.
نيازي
¤ با توجه به نامگذاري سال 89 از سوي مقام معظم رهبري به نام سال همت مضاعف،كار مضاعف، لازم است مجلس شوراي اسلامي اولين قدم را بردارد و نسبت به كاهش تعطيلات اقدام كند.
ميرزاخاني از تهران
¤ متأسفانه برخلاف موج شديد ناتوي فرهنگي، بسياري از ارگان هاي تبليغاتي در مواجهه با اين امر و تبيين مسائل و رخدادهاي گوناگون كوتاهي مي كنند.
فيروزنيا
¤ هتك حرمت مقبره عالمان ديني از سوي هركس كه انجام شده محكوم است. اما روزنامه هايي كه امروز اين گونه براي اين مسئله سينه چاك مي كنند، در مقابل هتك حرمت هاي بزرگ تري همچون اهانت به امام راحل و توهين به روز عاشورا سكوت كردند. اين روزنامه ها چگونه انتظار دارند كه مردم حرف آن ها را باور كنند؟
عبدالله رستگار
¤ از روزنامه كيهان خواهشمند است درباره لايحه خدمات ايثارگران كه در مجلس شوراي اسلامي مسكوت مانده است، گزارش تهيه كند تا مسئولان به فكر تصويب و اجراي آن بيافتند.
محمدي از بابلسر
¤ وزارت بهداشت با ارسال بخشنامه اي به دانشگاه علوم پزشكي، پرداخت پاداش پايان خدمت كارمندان با25 سال سابقه را به دانشگاه واگذار كرد و دانشگاه نيز به دليل نداشتن چنين بودجه اي از اجراي قانون پيش از موعد از ابتداي سال 88 تاكنون امتناع نموده است. آيا چنين كاري قانوني است؟
يك هموطن
¤ اتحاديه تعاوني نانوايان تهران، پاسخگوي گلايه هاي مردمي نيست و تلفن گوياي اين اتحاديه نيز پيغام ها را دريافت نمي كند. همچنين تعزيرات آرد و نان تهران نيز در اين زمينه جوابگو نيست. با اين شرايط، مردم اگر قصد ارائه نظرات، انتقادات يا پيشنهادات خود در مورد وضعيت نان را داشته باشند بايد چه كنند.
رضايي از تهران
¤ رقابت شناگران ايراني با ورزشكاران رژيم صهيونيستي، زيرپا گذاشتن صريح خطوط قرمز نظام است. لازم است كه با اين ورزشكاران و مسئولان مربوطه برخورد قانوني صورت گيرد.
حسين كيواني از شيراز
¤ از شهردار تهران تقاضا مي شود همان طور كه درباره پايه هاي مونوريل صادقيه انتقاد كرده و از عامل ايجاد آن خواسته كه از مردم عذرخواهي نمايد، درباره پايه هاي پل كه در تقاطع خيابان هاي آزادي- بهبودي ايجاد شده و بدون سر و صدا جمع آوري شدند نيز توضيح داده و از مردم عذرخواهي نمايند.
احدي از تهران
¤ به رغم گسترش شبكه هاي صدا و سيما، هنوز اكثر نقاط كشورمان از دريافت برنامه هاي ارزشمند شبكه قرآن سيما محروم هستند. از مسئولان رسانه ملي تقاضا مي شود، جهت ترويج بيشتر فرهنگ قرآني، براي آنتن دهي شبكه قرآن اقدام شود.
سليمان بلغار
¤ سيما در نوروز تا پاسي از شب ويژه برنامه هايي سرگرم كننده پخش مي كرد. با توجه به اين كه وظيفه همه اركان حكومت ديني سوق دادن مردم به سمت تعالي و تدين است، اين نوع پخش برنامه منجر به قضا شدن نماز صبح جوانان و نوجوانان مي شود. از رسانه ملي تقاضاي تجديدنظر در اين باره مي شود.
خشنود از شهرري
¤ فيلم ها و سريال هاي طنزآميز، بايد در كنار خنداندن مخاطب، آميخته با آموزه هاي معنوي و اخلاقي باشند. متاسفانه در برخي از سريال هاي طنز نوروزي سيما، بي احترامي كوچكتر به كهنسالان جريان داشت كه تاثيري منفي بر بينندگان مي گذارد.
سليماني
¤ در تاريخ 16 فروردين ماه در ستون كيهان و خوانندگان مطلبي به نقل از يكي از شهروندان اهوازي در انتقاد از برگزاري يك جشن مبتذل توسط امور فرهنگي شهرداري اهواز چاپ شده است. لازم دانستم به اطلاع برسانم كه در اين جشن، گروهي از هنرمندان صدا و سيما از جمله آقايان: عليرضا افتخاري، مجيد اخشابي، مهران غفوريان و ... برنامه هايي مانند آنچه در رسانه ملي اجرا مي كنند را ارائه دادند. اگر اين جشن مبتذل بوده پس برنامه هاي صدا و سيما نيز مبتذل هستند.
از كارمندان امور فرهنگي شهرداري اهواز
¤ پيشنهاد مي شود گوشت هاي وارداتي در بسته هاي نيم كيلويي يا كمتر عرضه شود تا مردم بيشتر از آن استقبال كنند.
دباغيان از ساري
¤ شهرك صدف واقع در انديشه، فاقد امكانات رفاهي همچون لوله كشي گاز و آسفالت كوچه ها و خيابان هاست. همچنين 5 ماه است كه جهت وصل نمودن تلفن پول واريز نموده ام، اما هنوز هيچ اقدامي نشده است. از مديران شهري انديشه و شهرستان شهريار تقاضاي رسيدگي مي شود.
خان ميرزايي
¤از شركت خودروسازي سايپا و بقيه عوامل به خاطر خدمات جاده اي اش در ايام نوروز سپاسگزاري مي كنم چون در ايام عيد عازم خوزستان شده بودم كه خودرو بنده دچار مشكل شد كه اگر تعمير كاران امداد اين شركت به موقع به كمكم نمي آمدند چه بسا اين سفر را به تلخي ادامه مي داديم.
عبدالملكي-كرمانشاه
¤كوي فرهنگيان خيابان ايثارگران شمالي فرحزاد چراغ هاي روشنايي ندارد و جالب تر اينكه 320 خانوار ساكن در اين شهرك فاقد كنتور برق هستند و متاسفانه اداره برق منطقه شمال غرب تهران براي ايجاد اين تاسيسات شهري وجه كابل هاي خياباني و ترانس هاي برق و حتي احداث اتاقك مخصوص ترانس را از ساكنين اين شهرك كه همگي از قشر فرهنگي و معلم هستند مطالبه مي كند.
زاهديان

بازي دوگانه ! (نكته)

يكي از شاگردان قاضي «ابن جوزي» از او پرسيد چرا در فلان ماجرا، زود قضاوت كردي و حال آن كه همه ما را به بررسي و تحقيق و درنگ سفارش مي كني و از تعجيل در قضاوت برحذر مي داري؟ ابن جوزي از او پرسيد؛ در هر دو دست خويش چند انگشت داري؟ و شاگرد معترض بلافاصله پاسخ داد. ده انگشت. استاد به ملامت پرسيد؛ چرا بي درنگ پاسخ دادي؟ و شاگرد گفت؛ تعداد انگشتان خود، به يقين مي دانم و براي پاسخ نيازي به محاسبه ندارم. ابن جوزي گفت؛ در آن ماجرا كه شاهد بودي جرم يك طرف و بي گناهي طرف ديگر دعوا را به وضوح مي دانستم و براي قضاوت درباره آن «قضيه بديهي» نيازي به درنگ نداشتم.
چند روز قبل، خبري با اين مضمون كه «يكشنبه شب جمعي ناشناس به مقبره ]مرحوم آيت الله[ سيد روح الله خاتمي در اردكان يزد حمله كرده و بر آن رنگ پاشيده اند» روي خروجي سايت پارلمان نيوز وابسته به فراكسيون اقليت مجلس رفت و بلافاصله از سوي سايت ها و رسانه هاي بيگانه و ضدانقلاب در سطح گسترده اي انتشار يافت. سايت بالاترين، متعلق به منوشه امير كه گويي در انتظار اين خبر لحظه شماري مي كرد، خبر ياد شده را با آب و تاب فراوان و مظلوم نمايي درباره سران فتنه مخصوصاً محمد خاتمي منتشر كرد. اين سايت كه پيش از اين ، اهانت اراذل و اوباش اجاره اي به ساحت مقدس حضرت امام حسين عليه السلام و پاره كردن عكس حضرت امام(ره) را نشانه «آزادي خواهي»! و «ابتدايي ترين حق دموكراتيك مردم»! دانسته بود، از رنگ پاشي به مقبره مرحوم آيت الله سيدروح الله خاتمي با عنوان «هتك حرمت يك روحاني برجسته و كسي كه در زمان حيات امام]ره[ نماينده ايشان در استان يزد بوده است» ياد كرده و به مرثيه سرايي درباره اين رخداد كه آن را «بسيار تأسف آور» مي ناميد، پرداخت... شبكه هاي راديو تلويزيوني آمريكا- VOA- و دولت انگليس-BBC- راديو اسرائيل و... نيز در محكوميت اين ماجرا- كه زشت و محكوم نيز هست- سنگ تمام گذاشتند و تمامي آنها، بدون استثناء، اين اقدام را به نيروهاي حزب اللهي نسبت دادند!
در زشتي اهانت به مقبره مرحوم آيت الله سيدروح الله خاتمي و نيز مرقد شهيد محراب آيت الله صدوقي، كمترين ترديدي نيست ولي سؤال اين است كه اقدام نفرت انگيز مورد اشاره از سوي چه كساني صورت گرفته است؟! پاسخ اين سؤال اگرچه امروزه با دستگيري و اعتراف دو تن از عوامل دست اندركار آن ماجراي زشت، آشكار شده است ولي بدون بازداشت و اعتراف آنها نيز پاسخ سوال ياد شده بسيار واضح، روشن و خالي از ابهام بود. چرا...؟!
1- نگاهي به مراكز، گروهها و جرياناتي كه آشكارا- و نه پنهان و در پرده- با سران فتنه در ائتلاف بوده اند بيندازيد. سازمان هاي اطلاعاتي و مقامات سياسي آمريكا، انگليس، اسرائيل، گروههاي تروريستي منافقين، كومله، سلطنت طلب، بهايي ها، ماركسيست ها، مفسدان اقتصادي، كلان سرمايه داران و... خب! كداميك از اين طيف را مي توانيد نام ببريد كه كمترين ارادتي به اسلام و انقلاب و روحانيت داشته باشند؟! تمامي آنها- بدون استثناء- نه فقط دهها و صدها مورد از اهانت و هتك حرمت نسبت به اسلام و انقلاب را در كارنامه سياه خود دارند، بلكه برخي از آنها نظير منافقين قاتل شهداي محراب- از جمله شهيد آيت الله صدوقي- و عامل صدها انفجار در اماكن عمومي و قتل عام مردم بي دفاع بوده اند. بنابراين چگونه مي توان دست پليد و ناپاك آنها را در ماجراي ياد شده ناديده گرفت؟! آيا تمامي آنها با سران فتنه در ائتلاف نبوده اند؟! و آيا سران فتنه آشكارا از آنها حمايت نكرده اند؟!
2- «بازي در دو نقش» يكي از ترفندهايي است كه سازمان هاي اطلاعاتي بيگانه و گروههاي ضدانقلاب بارها از آن براي فتنه انگيزي و مظلوم نمايي استفاده كرده اند. مگر منافقين اعتراف نمي كردند كه از يكسو در خيابان هاي تهران و ساير شهرهاي بزرگ، ميز كتاب برپا مي كردند و از سوي ديگر به تعدادي از هواداران خود براي برهم زدن آن و متهم كردن نظام مأموريت مي دادند؟! مگر بهايي ها، سلطنت طلب ها و مخصوصاً سازمان هاي سيا، موساد و MI6 دهها نمونه از ترفند «بازي در دو نقش» را در كارنامه بعضاً اعلام شده خود ندارند؟ بنابراين با كدام منطق و براساس كدام عقل سليم مي توان آنها را كه هم پيمان سران فتنه نيز هستند، در اهانت به مقبره مرحوم آيت الله خاتمي تبرئه كرد؟!
3- اسناد كشف شده در جريان فتنه اخير، نشان داد كه تعدادي از اراذل و اوباش دستگير شده براي تخريب اماكن، آتش زدن خانه ها و مغازه ها و حتي قتل افراد كوچه و خيابان از سوي سران فتنه و سازمان هاي اطلاعاتي بيگانه و حامي فتنه گران با پرداخت مبالغ هنگفت و يا وعده و وعيدهاي آنچناني اجير شده و به كار گرفته شده بودند. اسناد به دست آمده از نوع اعتراف متهمان نيست كه سران فتنه و حاميان بيروني آنها، در صحت آن خدشه وارد كنند. با اين حساب ساده و سرانگشتي آيا ترديدي باقي مي ماند كه ماجراي اهانت به مقبره مرحوم آيت الله خاتمي نيز پروژه طراحي شده از سوي سران و عوامل فتنه بوده است؟!
4- آيا سران فتنه و عوامل ميداني آنها به ساحت مقدس حضرت امام حسين عليه السلام اهانت نكردند؟ وجود مبارك حضرت بقيه الله الاعظم را نفي نكردند؟! تصوير مبارك حضرت امام(ره) را پاره نكردند؟! اسلام را دين قرون وسطايي معرفي نكردند؟! به نفع اسرائيل در روز قدس شعار ندادند؟! به نفع آمريكا در روز مبارزه با استكبار عربده نكشيدند؟! مسجد را آتش نزدند؟! و... خب! اهانت به مقبره مرحوم آيت الله خاتمي براي كساني كه به اساس اسلام و پيامبرخدا(ص) و ائمه اطهار(ع) و امام راحل(ره) آشكارا اهانت مي كنند نه فقط غيرمنتظره و تعجب آور نيست، بلكه بسيار عادي و آسان نيز به نظر مي رسد. آيا غير از اين است؟!
5- آقاي محمد خاتمي در واكنش به حادثه ياد شده، گفته است؛ «كساني كه به مقبره پدرم حمله كرده اند را به خدا واگذار مي كنم»! كه بايد گفت؛ مرحوم پدر شما براي مردم مسلمان ايران قابل احترام و ستودني است، اما بعيد به نظر مي رسد كه حضرتعالي براي جايگاه معنوي و روحاني ايشان احترام چنداني قائل باشيد! تعجب نفرمائيد! آيا شما، پدر مرحومتان را از امام حسين(ع)، حضرت امام زمان(عج)، امام خميني(ره) و اسلام برتر مي دانيد؟ اگر چنين نيست- كه انشاءالله نيست- چرا در مقابل اهانت آشكار هم پيمانان خود به امام حسين(ع) و امام زمان(عج) و امام راحل(ره) و اسلام و... نه فقط سكوت كرديد، بلكه همصدا با ديگر سران فتنه، آنها را «مردم خداجوي»! ناميديد!! اين تناقض را چگونه پاسخ مي دهيد؟! ما مرحوم پدرتان را به قول خود آن مرحوم و به گواهي زندگي پاك و شرافتمندانه اي كه داشتند، شاگرد صديق امام راحل(ره) مي دانيم و در اين واقعيت هم ترديدي نداريم كه آن مرحوم از اهانت كنندگان به ساحت مقدس ائمه اطهار(ع) و امام راحل(ره) بيزار و متنفر بوده اند. بنابراين بايد به مردم حق بدهيد كه ابراز نگراني شما از اهانت به مقبره آن بزرگوار را به آساني نپذيرند اين نگراني برازنده مردم مسلمان و انقلابي اين مرز و بوم است و نه جنابعالي و موسوي و كروبي و...
6- بعداز حماسه هاي بي نظير 9دي ماه و 22بهمن ماه 88، سران فتنه و حاميان بيروني آنها با بن بست آزاردهنده و شكننده اي روبرو شده اند، آبروباخته، رسواشده و درون پنهان برملا گرديده... نگاهي به سايت ها و رسانه هاي خارجي و ضدانقلاب حامي فتنه بيندازيد، خاك مرگ بر آنها پاشيده اند. در اين حال و هوا، حادثه سازي و غائله آفريني يكي از ترفندهاي سابقه دار و شناخته شده اينگونه جريانات است، با اين اميد كه اعلام كنند «هنوزشان نفسي مي آيد»!
حسين شريعتمداري

تنفس مصنوعي به سران از نفس افتاده فتنه (خبر ويژه)

شماري از اعضاي سازمان مجاهدين (انقلاب) با ميرحسين موسوي ملاقات كردند. اين گروه كه در ميان آنها چند تن از نمايندگان مجلس ششم (وابسته به سازمان) هم حضور داشتند، مشخصا درباره به هم ريختگي شديد روحيه عناصر تندرو و ريزش شديد نيروها در چند ماه اخير با موسوي بحث كرده اند.
اعضاي سازمان به موسوي گفته اند حاكميت، فضا را به نحوي مهندسي كرده كه انگار همه چيز تمام شده و شما بايد مانع از اين مسئله بشويد. تندروها همچنين از موسوي خواسته اند با اظهارنظرها و صدور بيانيه گاه به گاه چنين القا كند كه فتنه پس از انتخابات نمرده است. برخي از حاضران در اين ملاقات، براي تشجيع موسوي و در مخالفت با عقب نشيني وي گفته اند، باور نمي كرديم شما به اين نحو در مقابل نظام به ميدان بياييد و مقاومت كنيد. رفتار شما شجاعانه و تحسين برانگيز است. (اين همان سياست تبليغاتي است كه جبهه استكبار براي تشجيع سران فتنه به تندروي در پيش گرفته بودند).
موسوي هم در اين ملاقات پس از جوگيرشدن، ادعا كرده اصلي ترين عامل تثبيت و حفظ نظام از بين رفته است. موسوي اگرچه گفته «مجبوريم بايستيم» اما اذعان نموده كه «حاكميت تظاهرات خياباني را جمع كرده هرچند كه مشكلات عميق تر از اين حرف هاست و با جمع شدن تظاهرات، مسئله حل نشده است.»
اين اظهارات در حالي است كه سيري در رسانه هاي معركه گردان در فتنه سبز، به بن بست ضدانقلاب در اين زمينه اذعان مي كنند. سايت بالاترين در اين باره از قول يكي از عناصر ضدانقلاب نوشت: در ديد و بازديدهاي نوروز يك سئوال آزاردهنده و تلخ بين همه ما وجود داشت «يعني همه چي تموم شد؟» يا «ديگه كاري نمي شه كرد» و جواب اين سؤال ها اين بود كه «ما كه از اول گفتيم» و «از اولش هم معلوم بود». اما اين پرسش و پاسخ ها ما را به اهميت رفتاري رهنمون مي شود كه علي شكوري راد تحت عنوان «سبزها به هم علامت بدهند» و بعد از آن مسعود بهنود با عنوان «علامتي به هم بدهيم كه سبزيم» بدان پرداختند. بخش عظيمي از ما به سكوت رفته ايم. راهكار عملي قطعا تجمعات خياباني نيست، كه هزينه هاي چنين كاري با فايده اش همخواني ندارد و شايد باعث ارعاب بيشتر شود. بايد راههاي كم هزينه تر را سنجيد. مانند كنسرت هايي در خارج كشور با نماد سبز و سرود. ما مي توانيم سرود گوش بدهيم و صداي آن را بلند كنيم تا به هم علامت داده باشيم(!)
سايت ضدانقلابي اخبار روز هم كه پس از چند ماه فعاليت پرحجم، ايام ركود را مي گذراند در تحليل مشابهي نوشت: اگر قرار بود سكوت كنيم چرا بعد از انتخابات سروصدا راه انداختيم تا يك عده دستگير شوند. انصاف هم خوب چيزي است. دستگير شده ها فكر نمي كردند ما جا مي زنيم. مثيبت ]مصيبت[ گريبانگيرمان شده است.

دستور رژيم سعودي به بعثي ها براي ترور سني هاي همكار با شيعيان (خبر ويژه)

رئيس دستگاه امنيتي عربستان دستور كشتار سني هايي را كه در عراق با دولت شيعه همكاري كنند صادر كرد.
عبدالرحمن مقرن در همايش اخير بعثي ها در صنعا طرح خود را ارائه كرد كه براساس آن سني ها بايد به خاطر همكاري با شيعيان كشته شوند. اين در حالي است كه رژيم سعودي با دعوت اياد علاوي (شيعه سكولار و آمريكايي) به رياض، وي را محور ائتلاف بعثي ها و عناصر سكولار سني و شيعه در انتخابات چند هفته پيش عراق قرار داده و بودجه هنگفت چند ميليارد دلاري را هم براي اين امر اختصاص داده بود.
به نوشته روزنامه البينه الجديده قرار است اجراي طرح پيشنهادي دستگاه اطلاعاتي سعودي به بعثي ها در مناطق سني نشين آغاز شود تا ضمن ايجاد رعب و وحشت در ميان ساكنان اين مناطق، از گسترش همكاري مردم با دولت شيعه جلوگيري كند. اين طرح پس از ارزيابي عربستان از ناكامي در انتخابات پارلماني عراق و اطمينان به روي كار آمدن دولتي اسلامگرا و ضد بعث- ضد وهابيت تدوين شده است.
در اين طرح قرار است گروه تروريستي القاعده كه با صدامي ها همدست است، چهره هاي سني گروه بيداري (صحوه) را كه با شيعيان همكاري كرده و پروسه سياسي كشور را به رسميت شناخته اند، قتل عام كند.
استفاده از برخي از سياستمداران در كابينه و پارلمان براي پوشش دادن و ادامه فعاليت هاي تروريستي كه تا ماهها پس از تشكيل كابينه ادامه خواهد داشت، بخش ديگري از طرح عربستان در خصوص كشتار مردم عراق است.
براساس اين اطلاعات، ارائه كمك هاي مالي با هدف ايجاد يك موازنه و تعادلي در نظام حكومتي طائفه اي در عراق نيز به ماموريت اصلي تعدادي از كشورهاي منطقه خليج فارس تبديل شده است.
روزنامه مزبور نوشت: پيروز اصلي درگيري ها و كشمكش هاي عراق آمريكا است و ايالات متحده در تلاش است تا يك دولت همسو با منافع خود در عراق تشكيل دهد.
شايان ذكر است كه دستگاه امنيتي سعودي در خدمت سازمان جاسوسي سيا عمل مي كند و نقش واسطه را در تربيت، اجاره(!) و ارسال تروريست هاي سلفي به عراق ايفا مي كند. برخي از تروريست هاي انتحاري كه به صورت ايزوله تربيت مي شوند، بي آن كه خود خبر داشته باشند توسط سرويس هاي جاسوسي سيا، موساد و ام آي 6 خريد و فروش مي شوند.

سرنوشت قرقيزستان در انتظار رژيم هاي مرتجع عرب (خبر ويژه)

يك روزنامه مهم منطقه به كشورهاي مرتجع عرب هشدار داد اگر به خواسته ملت هاي مسلمان منطقه گردن ننهند و سرسپردگي به آمريكا را ادامه دهند، سرنوشت دولت رنگي قرقيزستان در انتظار آنها خواهد بود.
عبدالبازي عطوان سردبير «القدس العربي» در تحليلي با عنوان «درس قرقيزي براي ملت هاي عرب» نوشت: رئيس فراري قرقيزها همانند همتايان خود در كشورهاي عربي، كشورش را اداره مي كرد و از نظر فساد اجتماعي و اقتصادي چيزي از اين كشورها كمتر نداشت او بيت المال را براي منافع شخصي مصرف مي كرد و سرنوشتي داشت كه همه ما از تلويزيون شاهد آن بوديم او كشور خود را دربست در اختيار نيروهاي جنگي مستقر در افغانستان و كشورهاي ديگر قرار داد تا در آن استراحت كنند و به اين ترتيب سرسپردگي خود را كاملاً به آمريكا به اثبات رساند. قرقيزستان نمونه كامل بي توجهي به مباني دموكراسي بود و اين همان است كه ما در كشورهاي عربي شاهد آن هستيم و علاوه بر آن حمايت هايي كه آمريكا از اين كشور مي كرد كمتر از حمايت هاي اوباما از ما نيست.
وي با اسم بردن از كشورهايي نظير مصر نوشت: ما در اين كشورها شاهد حكومت موروثي و ديكتاتوري هستيم. اگر كشورهاي عربي به خود نيايند و به حمايت كشورهايي مانند آمريكا دل خوش كرده بودند، اتفاق قرقيزستان توسط ملت هاي مسلمان تكرار خواهد شد.
گفتني است دولت سرنگون قرقيزستان پايگاه ماناس را در اختيار وزارت دفاع آمريكا قرار داده بود تا كار اردوكشي و جنايت در افغانستان را به بهترين وجه به انجام رساند. دولت سرنگون شده قرقيزستان 5 سال پيش با كودتاي رنگي موسوم به گل لاله روي كار آمده بود.

آقاي موسوي بيخودي خودت را ضايع نكن! (خبر ويژه)

مأمورمشترك موساد و جاسوس كه از حاميان دو آتشه ميرحسين موسوي در فتنه پس از انتخابات به شمار مي رود، از او خواست ولو به صورت تاكتيكي از امام خميني دفاع نكند.
نوري زاده در گفت وگو با صداي آمريكا اظهار داشت: آقاي موسوي از وفاداري به ميراث آيت الله خميني و انقلاب سخن مي گويد. اين براي مخالفان معنايي ندارد. دوران آقاي خميني براي اپوزيسيون دوران درخشاني نيست كه آرزوي بازگشت به آن دوره را بكنند.
اين سلطنت طلب مرتبط با لانه جاسوسي آمريكا كه در كودتاي ناكام كاظم شريعتمداري عليه حضرت امام مشاركت داشت، اضافه كرد: به نظر من آقاي موسوي و مشاورانش اگر براي اين مسئله بخواهند سرمايه گذاري كنند اشتباه زيادي مي كنند چون به هر حال عملكرد حاكميت، امروز به مراتب به عملكرد آقاي خميني نزديك تر است تا آن چه را كه آقاي موسوي و دوستانش علاقمندند در ايران برقرار شود. بنابراين بايد گفت آقاي موسوي شايد به خاطر خلع سلاح مخالفانش و دستگاه حاكميت ناچار شده به آقاي خميني متوسل بشود اما اين نوعي شمشير دو لبه است و مي تواند طرفداران موسوي را آزرده كند. اين سلاح خوبي نيست كه موسوي بخواهد با آن با مخالفانش و حاكميت مبارزه كند. دوران آقاي خميني هيچ مسئله درخشاني ندارد. او نبايد صحبت از آقاي خميني بكند.

واقعاً خسته شدم مگه خودتون پدر و مادر ندارين؟ (خبر ويژه)

رضا ربع پهلوي پسر ناكام محمدرضا پهلوي با لحني التماس آميز از رسانه ها خواست كه ديگر درباره ستم ها و خيانت هاي پدرش از وي سؤال نكنند. وي مي گويد واقعا از اين سؤال خسته است و ديگر نمي خواهد درباره والدينش توضيح دهد!
شاهزاده ناكام در گفت وگويي در آلمان درباره اين پرسش كه «چرا نتوانسته ايد نيروهاي اپوزيسيون را گرد آوريد؟ آيا دليل عدم حمايت آن نيروها اين نيست كه شما با گذشته و زماني كه پدرتان مسئوليت داشته برخورد نكرديد» گفت: من برخورد كرده ام، نه يك بار نه دو بار. با احزاب، چهره هاي سياسي. حالا اگر به اندازه كافي شنيده نشده، بيشتر امر ابزاري و علي حده اي است. اينها به كنار، من از شما يك سؤال طرح كنم. آيا شما خوشتان مي آيد كه قضاوت من از شما بر مبناي عملكرد والدينتان باشد؟
به گزارش گويا نيوز، وي در پاسخ اين اشكال كه «ولي شما معرف يك نظام هستيد»، از نظام سلطنتي دفاع كرد و گفت: نظام پادشاهي يك نظام است. نظام را مي خواهيد محكوم كنيد به خاطر عملكرد خاص يكي از نمايندگانش در يك دوره زماني؟ اگر كل سلطنت را مي شود محكوم كرد، همان طور من هم مي گويم نظام جمهوري كه شما مي گوييد بد است.
رضا ربع پهلوي اگرچه با حمله به فرهنگ ايراني مدعي شد «ذات جامعه ديكتاتورطلبي در ديكتاتورسازي است» در عين حال با اين اشكال مواجه شد كه «ولي نظام پادشاهي، يك نظام ديكتاتوري بود» و گفت: «خوب من هم همين را دارم مي گويم(!) شما مرا براساس افكار خودم قضاوت كنيد يا اينكه فكر مي كنيد به شكل ژنتيكي بنده تفكرات و سياست و شرايط زمان پدرم را به ارث برده ام؟ راستش را بخواهيد من 30سال است كه بايد جواب اين سؤال را بدهم. واقعا ديگر خسته شده ام. بنده پنجاه سالم است... 30سال است كه راجع به گذشته اظهارنظر كرده ام. اين را هم قبول كنيد كه فرهنگ ما سلطنت طلب دوآتشه است(!) يك دقيقه نمي آيد يك خط از حرفي كه يك كمونيست مي زند را بخواند. اين برخورد بسيار عقب افتاده و ابتدايي است. با اين نوع برخورد نشان داده ايم كه اصلا تمدنش را داريم.»
وي علاقه اش به جنبش سبز را از آن جهت دانست كه سؤالاتي از جنس آنچه گفته شد و از سوابق نمي پرسد: به اين خاطر است كه من مي گويم جريان سبز پيش داوري ندارد.
رضا پهلوي توضيح نداد كه اگر قرار باشد پاسخگوي نظام سلطنتي و عملكرد پدر و پدربزرگ و مادرش نباشد و با اين عناصر فاسد شناخته نشود يا درباره اموال و دارايي هاي كلاني كه به واسطه غارت ملت توسط خانواده، پدرومادر و پدربزرگش به وي رسيده و از كشور خارج شده، از او سؤال نشود، ديگر كدام وجه مشخصه براي وي باقي خواهد ماند.

پيشرفت هسته اي ايران در صدر اخبار جهان تحريم نتيجه معكوس مي دهد

سرويس سياسي-
رسانه هاي جهان خبر پيشرفت هاي جديد هسته اي ايران را در صدر اخبار خود قرار دادند.
شبكه تلويزيوني الجزيره در گزارشي توسط «ملحم ريا» با پخش تصاويري از سمفوني جشن هسته اي كه در سالن همايش هاي برج ميلاد برگزار شد، بيان كرد كه براساس اين آهنگ حماسي و هم پاي اين نغمه ها، تهران از پيشرفت هاي هسته اي جديدي پرده برمي دارد كه به هيچ وجه خوشايند غرب نمي باشد.
گزارشگر الجزيره با اشاره به اصرار ايران به پيشرفت در عرصه هسته اي گفت: به نظر مي رسد تهران آماده رويارويي با تحريم هاست به همين جهت از دست يابي به فناوري نسل سوم سانتريفيوژها پرده برداشت كه شش برابر از دو نسل گذشته قدرتمندتر است.
وي افزود: شايد مهمترين چيزي كه احمدي نژاد را به تأكيد بر اينكه «چرخ پيشرفت ايران غير قابل توقف است» واداشت، پاسخ دادن به شبهه افكني در توانايي ايران در دستيابي به اين فناوري هاست.
خبرنگار الجزيره با بعيد دانستن تسليم شدن ايران در برابر فشارهاي غربي گفت: از طرف ديگر به نظر نمي رسد كه غرب اجازه پيشرفت بيشتر به برنامه هسته اي ايران را بدون سنگ اندازي و يا تحريم ها بدهد ولي اين مواقع به نظر بعضي ناظران، ظاهري بوده و تهديدي براي اقتصاد ايران به شمار نمي روند.
وي در ادامه بي تأثير بودن تحريم هاي غربي را عامل پيشرفت بيشتر هسته اي ايران در سايه چهار عامل مهم كه آنها را پيشنهادات، مذاكرات، تحريم ها، سپس غافلگيري مي نامد، دانست.
رسانه هاي آمريكايي و اروپايي نيز دستاوردهاي هسته اي ايران و خبر ساخت سانتريفيوژهاي جديد ايران را پوشش دادند.
در همين رابطه روزنامه فرانسوي ليبراسيون در گزارشي اشاره كرد: با وجود هشدارهاي غرب، ايران بار ديگر اعلام كرد كه در تداوم بخشيدن به برنامه هسته اي خود مصمم است و در همين راستا سانتريفيوژ جديدي را كه قادر به غني سازي با شش برابر توان آنچه كه اين كشور تاكنون در اختيار داشته است، پرده برداري كرد.
شبكه خبري فاكس نيوز آمريكا هم مجبور به تأييد موفقيت جديد ايران شد و نوشت: ايران سومين نسل از سانتريفيوژهاي ساخت خود را روز گذشته به نمايش گذاشت. اين در حالي است كه ايران با پيش برد برنامه هسته اي خود باعث وحشت قدرت هاي جهان شده است.
فاكس نيوز ادامه داد: ايران به طور مرتب موفقيت هاي خود را در راه ساخت سانتريفيوژها در داخل كشور و در هنگامه مشاجره بابت برنامه هسته اي اش اعلام مي نمايد. خبرگزاري آمريكايي آسوشيتدپرس نيز از پوشش دستاوردهاي هسته اي ايران غافل نماند و در خبري اعلام كرد كه ايران روز جمعه نسل سوم سانتريفيوژهاي ساخت داخل را كه مي تواند برنامه غني سازي اورانيوم اين كشور را شتاب بخشد رونمايي كرد.
اين خبرگزاري ادامه داد: اقدام تهران در كمتر از 24 ساعت بعد از ديدار شش قدرت جهاني به منظور بحث راجع به تحريم هاي ضد ايراني صورت گرفت.
شبكه بي بي سي اما به جاي بازتاب خبر هسته اي ايران، در گزارشي سعي در بزرگ كردن واكنش مقامات غربي نسبت به اين دستاورد ملت ايران داشت.
اين شبكه تلاش كرد در گزارش خود بر نشست دو روز پيش گروه 1+5 در واشنگتن درباره اعمال تحريم هاي جديد بر ضد ايران تأكيد كند و از طريق اين حربه سعي در القاي افزايش فشارهاي جديد بر ضد جمهوري اسلامي را داشت.
رونمايي از دستاوردهاي جديد هسته اي ايران همچنين خشم كشورهاي غربي را كه تاب تحمل پيشرفت هاي هسته اي ايران را ندارند، بيش از پيش برانگيخت و آنها را به ارائه سري جديدي از ادعاهاي بي اساس خود درباره برنامه هسته اي ايران واداشت.
در همين ارتباط خبرگزاري فرانسه در گزارش خود نوشت: فيليپ كرولي، سخنگوي وزارت خارجه آمريكا اعلام كرد كه آشكار شدن سانتريفيوژهاي جديد غني سازي ايران نشان مي دهد كه تهران اهدافي شرورانه در برنامه هسته اي خود دنبال مي كند.
وي مدعي شد: اگر ايران مي خواهد جامعه بين المللي آنچه را كه مي گويد باور كند به سانتريفيوژهاي سريعتر نيازي ندارد.
براساس اين گزارش، كشور انگليس نيز درباره دستاوردهاي جديد هسته اي ايران مدعي شد: نگراني هاي عميقي درباره برنامه هسته اي ايران پس از رونمايي هاي جديد جمعه تهران از سانتريفيوژهاي سريعتر براي غني سازي اورانيوم وجود دارد.
يكي از سخنگويان وزارت خارجه انگليس ادعا كرد: ما به شدت درباره برنامه هسته اي ايران و عدم موفقيت اين كشور در ايجاد اطمينان از صلح آميز بودن اهداف هسته اي اين كشور براي جامعه بين المللي نگران هستيم.
اين گزارش افزود: كشور كانادا نيز در تلاش هايي براي متوقف كردن برنامه هسته اي ايران، به ديگر كشورها ملحق شد و از تحريم هاي بيشتر عليه تهران حمايت كرد. «كنون لاورنس» وزير امور خارجه كانادا در واكنش به رونمايي از قابليت هاي هسته اي جديد ايران گفت: ادعاي ايران براي آشكار كردن قابليت هاي غني سازي سريعتر اورانيوم تهديدي براي امنيت جهاني است.
ادعاهاي بي اساس برخي مقامات غربي البته از آن جهت كه اندك توجهي به رونمايي از سوخت مجازي رآكتور تهران نداشته اند، قابل تأمل است. اين كشورها از آن رو كه به دنبال متهم ساختن ايران و تكرار ادعاهاي غيرواقعي گذشته خود بودند لذا تنها رونمايي از نسل جديد سانتريفيوژها توانست بهانه خوبي را در اين راستا به آنها ارائه كند و به طرز قابل توجهي اندك اشاره اي به ديگر دستاورد هسته اي ايران، در اظهار نظرها و اخبار برخي رسانه هاي آنها نشده است.