(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 24  خرداد 1389- شماره 19669

ضرورت بازنگري بر روند فيلم هاي نازل سينماي ايران
گيشه! به كجا چنين شتابان؟



ضرورت بازنگري بر روند فيلم هاي نازل سينماي ايران
گيشه! به كجا چنين شتابان؟

پريسا جلالي
پسر جواني در نقش يك عاشق اما شيفته دو خواهر!، تباني دو دوست براي اخاذي از همسر شرعي مرد، تاكيد بر خيانت زن به همسر و موجه جلوه دادن دوستي هاي خياباني پيش از ازدواج، استفاده از پوشش و آرايش زنان توسط مردان براي خنداندن مخاطب، استفاده از حركات موزون براي حفظ گيشه، تبادل الفاظ ركيك ميان دختراني كه مردان را در تور اخاذي گرفتار كرده اند و قصد انتقام دارند،
چنگ زدن به هر ابزاري براي ثروتمند شدن و... همه و همه حاصل سينمايي است كه طي سال هاي اخير سطحي خوانده مي شود .
اين روزها معضلات بي شماري دنياي سينما را تهديد مي كند. اين ادعاي ما و مردم و مخاطبان سينما هم نيست. اظهارات بسياري از كارگردانان، تهيه كنندگان و بازيگران و اكثر اهالي سينما نيزگوياي اين واقعيت است كه سينما از معضل هاي زيادي رنج
مي برد اما بسياري از همين ناگواري ها محصول دامي است كه تعدادي از اهالي سينما را به ورطه خود انداخته است و امروز به وجوه متفاوتي ظهور و بروز مي يابد؛ گاهي در قالب فحاشي، گاهي خيانت و اغلب موارد هم ريختن قبح برخي روابط غير عرفي و . . .
گزارشات مكرر صفحات روزنامه هاي ارزشي ، حتي نشريات زرد طي ماه هاي اخير، از اظهارات سينماگران و دلخوري آنان نسبت به كاهش تعداد مخاطبان سينما به علت وفور اكران فيلم هاي سينمايي سطحي و پيش پا افتاده،همگي حكايت مفصلي از دنياي سينماي ايران است.
تعامل زنان و مردان با ديالوگ هاي كوچه بازاري، نيرنگ بازي در قشر تحصيل كرده و پول پرستي پيران و سالخوردگان، بي توجهي به ارزش هاي اخلاقي و هنجارهاي اجتماعي در فيلم هاي به اصطلاح كمدي و سرگرم كننده! همچنين سياه نمايي از وضعيت سياسي اجتماعي روز هم ماجراي ديگري است كه ماحصل سينماي ايران را طي چند سال اخير تكميل كرده است.
علاوه بر اين، تعداد معدودي فيلم هاي ارزشي
به جا مانده از جشنواره فيلم فجر هم كه به تازگي فرصت اكران براي عموم مردم را يافته اند، زير تيغ تيز انتقاد فيلم فارسي سازان نفس نفس مي زنند و از كمبود اكسيژن به علت فضاي محدود اكران رنج مي برند .
زياد دور نمي رويم. همين حالا كه مخاطبان سينما با سينماي سطحي قهر كرده اند، تلاش براي
پايين آوردن فيلم طلا و مس از پرده سينماها كه برخي مطبوعات هم بدان اشاره داشتند رقابت تنگاتنگ اصالت و ابتذال را به صحنه آورد تا جايي كه مجادله شدت گرفت و يكي از سايت هاي خبري از تلاش برخي دست اندركاران اكران فيلم هاي مبتذل براي پايين آوردن اين فيلم از اكران سينماها خبر داد.
اين در حالي است كه منتقدان نيز اين فيلم را اتفاق فرخنده اي در سينماي ايران دانستند كه سطح سليقه مخاطب را ارتقا و مخاطب را با سينماي راستين آشتي داده است.
مردم، ناراضي از فيلم هاي سينمايي
علت قهر عمده مخاطبان با سينما، سرگرم بودن مردم با ديگر ابزارهاي اوقات فراغت نيست. مشغله هم نمي تواند دليل خوبي براي نرفتن به سينما باشد همچنان كه مخاطبان پروپاقرص سينما ثابت كرده اند اوقات امتحانات، فصل سرد و برفي يا روزهاي گرم و آفتابي هيچ يك مانع از حضور در سينما نشده اند.
بنابراين حضور در ميان مردم و نشستن پاي صحبت هاي آنان بهترين فرصتي است تا علت فقدان صف هاي طويلي كه روزي براي اخذ بليط صرف مي شد را دريابيم.
« فرصتي براي تماشاي فيلم ندارم. سينما ديگر سينما نيست. اگر بخواهم فيلم هم ببينم ترجيح
مي دهم فيلم خارجي تماشا كنم. اينها كه مي سازند كه فيلم نيست.»
احسان يكي از همين مردمي است كه در ميدان وليعصر(عج) با او روبرو مي شويم و ضمن اشاره به اظهارات فوق در گفت و گو با گزارشگر كيهان اينطور توضيح مي دهد: خيلي وقت است كه به سينما نرفته ام چون ديگر علاقه اي به فيلم هاي ايراني ندارم. توليدات جديد سينماي ايران محتوايي ندارد كه بخواهم اوقات فراغتم را صرف سينما كنم. فيلم هاي خارجي را براي گذراندن وقت و سرگرمي مفيدتر مي دانم.
وي همچنين ادامه مي دهد: محتواي سطحي فيلم ها در توليدات ديده مي شود. فيلم هاي جدي يا كمدي
هيچ كدام محتوا ندارند و در اغلب فيلم ها مي توان آخر آن را حدس زد چون كاملا مشخص است.
خانم و آقاي يوسفي كه به ادعاي خودشان تازه به ايران بازگشته اند را هنگام ورود به سينما مي بينيم.
آقاي يوسفي كه نظر خاصي راجع به سينما ندارد و صرفا براي گذران فراغت ترجيح داده به سينما بيايد، به خبرنگار سرويس گزارش كيهان مي گويد: اگرچه هيچ وقت حاضر نشدم در سينماهاي آن كشور حضور يابم اما هر وقت احساس نياز مي كردم به سراغ اينترنت مي رفتم و به راحتي فيلم هاي ايراني را دانلود
مي كردم. وي ادامه مي دهد: البته فيلم ها محتواي خوبي نداشتند و گاها براي سرگرمي بود.
خانم يوسفي هم تاكيد دارد كه هيچ علاقه اي به سينما و تماشاي فيلم هاي سطحي آن ندارد و امروز به اصرار همسرش حاضر شده ساعتي را در سينما بگذراند.
كيفيت، حلقه گمشده سينماي ايران
فقدان كيفيت فيلم فارسي هاي توليدي و
نقش آفريني تكراري برخي هنرپيشه ها در آثار بعضي كارگردانان مبتذل ساز موضوعي است كه سردر سينماها را قرق كرده است.
نيك آئين از مخاطباني است كه هنگام خروج از سينما با وي مصاحبه مي كنيم.
وي كيفيت را حلقه گمشده سينماي ايران مي داند و در توضيح بيشتر مي گويد: فكر مي كنم سازندگان فيلم ها ابتدا اين فيلم ها را مي سازند بعد به اين فكر مي افتند كه چه فيلمي از آب دربيايد.
اين جوان 30 ساله در ادامه اظهار مي كند: تصاوير سر در سينماها معرف خوبي براي مراجعه يا نرفتن به سينما است. امروزه از ظاهر فيلم ها مي توان تشخيص داد فيلم ها محتوا دارند يا نه. به اعتقاد من از هر
10 فيلم شش مورد آن مبتذل هستند.
وي معيار سنجش خود از مبتذل دانستن فيلم ها را بي تفاوت كردن مخاطب نسبت به فيلم هاي سطحي از سوي سينماگران مي داند و تصريح مي كند: پس از تماشاي فيلم و هنگامي كه از سينما خارج مي شويم هيچ برداشت خاصي نسبت به فيلم نداريم. نه خنديده ايم و نه گريسته ايم و نه چيزي ياد گرفته ايم! هيچ اتفاقي در ذهن مخاطب نمي افتد فقط هزينه اي پرداخت شده و بس! حتي گاهي پشيمان مي شويم كه چرا به سينما آمده ايم در صورتي كه مي شد فراغتم را طور ديگري سپري مي كردم.
وي پيشنهاد خود را به منظور بهتر شدن وضعيت فيلمنامه ها اينطور بيان مي كند: فيلمنامه ها پيش از توليد نياز به بررسي كارشناسانه دارند. بهتر است از مخاطبان نظر سنجي شود تا مطابق نيازهاي آنها فيلم ساخته و توليد شود.
اين ادعا اينجا اثبات مي شود كه نسرين كاظمي مقدم مدير حوزه علميه شهيده بنت الهدي صدر حاصل جلسات نقد فيلم ماهانه را از طريق اين حوزه،
بي توجهي برخي فيلم ها به مفاهيم اسلامي و خيانت بزرگ اين توليدات عنوان مي كند.
وي ضمن اشاره به اكثر فيلم هايي كه اخيرا اكران شده اند مي گويد: به غير از تعداد معدودي از فيلم ها، مابقي مظاهري از مفاهيم اسلام را بازگو نمي كنند و مدت ها آسيب آن ها را در جامعه شاهد بوده ايم.
اين مدرس حوزه سازندگان برخي از اين توليدات را افرادي برمي شمارد كه از همه سهميه شان استفاده
مي كنند. برعكس اسم جذاب كه خيلي ها را به سينما مي كشاند ولي متاسفانه خيانت خيلي بزرگي را مرتكب مي شوند.
گردباد ابتذال در مزرعه سينما
سخيف، مبتذل، فيلم فارسي، كم ارزش و سطحي نام هايي است كه اهالي ارزش گراي سينما بر فيلم هاي پيش پا افتاده گذاشته اند.
توليد آثار سينمايي سخيف كه البته به گفته كارشناسان به سال 76 باز مي گردد با مرور زمان فرصت عرضه اندام يافت تا جايي كه با مبالغ يك ميليارد توماني گيشه را صاحب شد.
جذب گيشه با ادعاي پاسخگويي به نياز مخاطب عام دليلي است كه توليدكنندگان فيلم هاي سطحي بر توليد هرچه بيشتر اين فيلم ها ذكر مي كنند.
اما آيا به راستي مخاطب عام طالب چنين آثاري است؟
جواد اردكاني كارگردان فيلم سينمايي به كبودي ياس در گفت و گو با خبرنگار سرويس گزارش كيهان توليد فيلم هاي سطحي را پديده پيچيده اجتماعي مي داند كه با مترهاي صنفي نمي توان آن را تبيين كرد.
وي مي گويد: در صنعت فيلم سازي افرادي هم هستند كه دنبال محورهاي راحت مي گردند تا اينكه چنين فيلم هايي توليد مي شود. به اعتقاد من مديريت سينمايي براي بازگرداندن مخاطب به سينما باج مي دهد كه بخشي از هزينه هاي آن در حوزه اخلاقيات است. اين فيلم ها از بعد ديگر مطالبه ذائقه مردم است. اين كه چرا جامعه به اين مساله رسيده و فيلم هاي سطحي و نازل پرفروش شده اند به وضعيت عمومي اجتماع برمي گردد. البته ابتذال فقط در سينما نيست بلكه در اقتصاد و اجتماع هم وجود دارد.
اين كارگردان باسابقه تصريح مي كند: درمان وضعيت فعلي سينما با حركت چكشي قهري و بدون توجه به پشتوانه هاي آن مقدور نيست . بايد درمان كرد البته با چند قرص مسكن و كم كردن علايم بيماري و درمان مقطعي علاج پذير نيست،بلكه بايد به ابتذال نگاه فراگير داشت. اردكاني همچنين اظهار مي كند: موضوع اخلاق مدتي است رها شده و جزء اولويت ها نيست.
بلكه بايد قبل از هر چيز به اين فكر كنيم كه چگونه ذائقه هاي مختلف را به سينما بازگردانيم. ممانعت از نمايش فيلم هاي خارجي به اين دليل كه مبتذل هستند و به ازاي آن توليد و اكران فيلم هاي داخلي مبتذل تنها با اين بهانه كه در داخل ساخته شده اند حركت روبه جلو نيست. سينماي ايران فيلم هاي سالم مي خواهد. حتي اگر فيلم ها سرگرم كننده و كمدي هم باشند نبايد سلامت سينما خدشه دار شود. با برنامه هاي كوتاه مدت چهار و پنج ساله نمي توان مشكلات را حل كرد.
مخاطبان تحصيل كرده و فيلم هاي سطحي
به اعتقاد برخي از اهالي سينما، اضافه شدن تقريبا 30 سالن سينمايي به ناوگان سينمايي كشور طي
سال هاي اخير نتوانست اين توقع كه سينماي ايران با افزايش تعداد مخاطبان فيلم بين روبرو باشد را
جامه عمل بپوشاند.
به ادعاي كارشناسان سينما، افت چشمگير مخاطبان سينما به ويژه در سال 89 افزايش يافت اما با افزايش تعداد سينماها تقريبا هيچ يك از فيلم ها حتي با فروش بليط 4000 توماني هم نتوانستند فروش ميلياردي داشته باشند.
همين موضوع بهانه اي است كه اين روزها اهالي سينما جلسات كارشناسانه اي به منظور كشف علل كاهش مخاطبان سينما ترتيب دهند اما آيا اين جلسات به جذب مخاطب خواهد انجاميد؟ در حالي كه برخي كارگردانان به جاي دقت در آثار توليدي نازل تلاش
مي كنند اشكال را به برنامه هاي آن سوي آب ها نسبت داده و شبكه هاي ماهواره اي را علت اصلي فرار مخاطبان سينما جلوه دهند.
جهانگير الماسي بازيگر با سابقه تلويزيون و سينما در گفت و گوي خود با خبرنگار سرويس گزارش كيهان عقيده دارد اغلب فيلم هايي كه ساخته مي شوند سطحي هستند به همين علت تعداد مخاطبان سينما در حال كاهش است. چرا كه اكثر مخاطبان از اقشار تحصيل كرده هستند و با توليدات سطحي ارتباط برقرار نمي كنند.
وي ضمن اشاره به ظرفيت و پتانسيل سينما و تلويزيون در تربيت نسل جوان تصريح مي كند: اگر از توانايي هاي سينما و تلويزيون براي تربيت فرهنگي مخاطبان جوان استفاده كنيم به اهداف توسعه كشور هم دست خواهيم يافت. اگر به جوانان در جشنواره ها بها دهيم آثار موثر و مفيد فرهنگي براي مخاطبان جوان ساخته مي شود.
الماسي گفت و گويش را اينطور ادامه مي دهد: در عرصه فيلم كوتاه براي جوانان هم كم توجهي شده در حالي كه سال هاي زيادي است جوانان در اين فضا فعاليت هاي جدي درخوري داشته اند.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14