(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 12 مرداد 1389- شماره 19707

قانون «چتم هاوس»

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




قانون «چتم هاوس»

پليس هاي ايتاليا خبرنگار بيلدربرگ را به دام انداختند
دوشنبه 31 مه 2004،پليس لباس شخصي ايتاليا مرا در اولين روز اقامت در استرزا، براي پوشش خبري بيلدربرگ، بازداشت كرد. به گراندهتل پنج ستاره دس ايلس بوروميس رفته بودم، كه قرار بود اين گردهمايي آنجا برگزار شود، و اميدوار بودم اطلاعاتي از كاركنان هتل بگيرم. هنگامي كه بيرون مي آمدم، سه پليس لباس شخصي راه را بر من بستند، گذرنامه ام را گرفتند و مرا به سوي خودرويي بدون علامت بردند.
افسر مسئول كه آنتونيو باچينلي1 نام داشت، به من گفت مرا به يك سواري پنج دقيقه اي مي برند، چون فرمانده شان مايل است با من صحبت كند. اما بيش از 40 دقيقه طول كشيد كه خودروي پليس مرا از ميان شهر به اداره پليس برد.
مرا از خودرو پياده كردند و در اداره پليس، به اتاق بازجويي بردند.
به پليس ها گفتم مي دانم كه وزارت خارجه آمريكا راضي نيست كه من اخبار بيلدربرگ را پوشش دهم، اما بعيد است كه اقدام پليس ايتاليا را، براي به زندان انداختن من به اتهام انجام وظيفه ام، تأييد كند. بازجويم افسري حدوداً 60 ساله با صورتي ناصاف بود.
وي به كمك مترجم، شامل باچينلي و زني جوان، با من صحبت كرد و از من پرسيد آيا دليل خاصي دارد كه در استرزا هستم. پاسخ دادم: «شما مي دانيد من دقيقاً كي هستم؟ من به اينجا آمده ام تا اخبار بيلدربرگ را براي نشريه آمريكايي آمريكن فري پرس گزارش كنم.»
سپس پروانه خبرنگاري آمريكايي خودم را دادم كه آن را بررسي كردند.
افسر زن مطالب انگليسي پشت كارت خبرنگاري ام را، كه پرس شده بود، با صداي بلند خواند. اين متن از اين قرار بود: «دارنده اين كارت به اين وسيله هر مخاطره اي را در استفاده از آن مي پذيرد، اما اعضاي نيروي پليس بايد در تمام موارد به دارنده كارت احترام بگذارند و با وي همكاري كنند.»
بحثي به زبان ايتاليايي درگرفت كه در آن كلمه روزنامه نگار چند بار شنيده شد، تا اينكه افسر زن لبخند زد، گذرنامه و كارت خبرنگاري ام را بازگرداند و به من گفت ديگر پليس مزاحم من نمي شود.
با كمال تعجب، باچينلي و فرمانده مرا، پس از سه ساعت بازداشت، با خودرو به هتل رساندند. مرا حتي تا داخل هتل دنبال كردند و در سرسرا نشستند. من كه به قسمت نشستن مهمان ها مي رفتم، آنها را زير نظر داشتم. به آنها گفته بودم: «اگر شما رفقا اين قدر به بيلدربرگ علاقه مند هستيد، از شما دعوت مي كنم در روزهاي آينده دوباره به من ملحق شويد. خوشحال مي شوم به شما بگويم بچه هاي بيلدربرگ چه كار مي كنند.»
آنها پاسخ داده بودند: «آه نه. ما هميشه به اين هتل مي آييم.»
بعداً كارمندي از هتل، كه موافقت كرد به طور ناشناس با من صحبت كند، به من گفت كه دروغ مي گويند.
رسانه هاي جريان غالب هنوز پوشش خبري مي دهند
نيويورك تايمز پس از نيم قرن سكوت، روز 11 جولاي، گزارشي درباره گروه سري بيلدربرگ درج كرد- اما اين گزارش دقيق نبود و همكاري ديرينه روزنامه را فاش نكرد. مسئولان نيويورك تايمز در خلال سال ها در بسياري از نشست هاي بيلدربرگ حضور داشتند و تا به حال، به قول سكوت خود وفا كرده اند.
باوجود آنكه نيويورك تايمز چند سال قبل در خبري كه درباره مرگ يكي از شركت كنندگان درج كرد، به طور اتفاقي به بيلدربرگ اشاره كرده بود، اين اولين بار بود كه اين روزنامه واقعاً درباره اين گروه سري متشكل از سرمايه گذاران بين المللي و رهبران سياسي نوشته بود.
نيويورك تايمز از مايا بانك- پولدرمن2، اهل شهر ليدن3 در هلند، نقل قول كرد كه به هماهنگي نشست هاي بيلدربرگ در اروپا كمك مي كند. در خلال سال ها، بانك- پولدرمن همواره در برابر تلاش ها براي كسب جزئيات نشست هاي بيلدربرگ مقاومت كرده است.
وي درباره پنهان كاري بيلدربرگ موسوم به قانون «چتم هاوس»4 گفته بود: «لازم نيست چيزي را امضا كنند، اما مي فهمند كه صحبت نكنند.»
همان طور كه پيش بيني مي شد، در اين گزارش به «نظريات توطئه» انتقاد شده بود، گويي نشست هاي سري بيلدربرگ در خلال 50 سال حقيقت ثابت شده اي نبود.
اين گزارش از حضور سناتور جان ادواردز5 (دمكرات از ايالت كاروليناي شمالي) تجليل و گمانه زني كرد كه اين حضور موقعيت وي را تا نقش يك معاون رئيس جمهور ارتقا داد.
ساير نشريات اين گزارش را از تلكس خبري نيويورك تايمز اخذ كردند.
مثلاً خبرگزاري ايتارتاس گزارش كرد كه نفت روسيه از موضوع هاي عمده نشست بيلدربرگ بود. گزارش اخير ايتارتاس مشروح نشست بيلدربرگ، در سال 2004، را در استرزاي ايتاليا روايت كرده بود.
واشنگتن پست به چالش كشيده شد
روز 11 مه 2004، نامه اي براي واشنگتن پست نوشتم و اين روزنامه را دعوت كردم كه از نشست سال 2004 بيلدربرگ گزارش كند. متن زير نسخه نامه اي است كه براي مايكل گتلر6، بازرس ويژه واشنگتن پست، فرستادم. بازرس ويژه وظيفه دارد شكايت هاي خوانندگان را بررسي كند و تشخيص دهد كه به اعتقاد وي كدام شكايت درست است. وي سپس در ستون نظرگاه، كه يكشنبه هر هفته مي نويسد، به شكايت هاي درست مي پردازد و اقداماتي را براي اصلاح مشكل توصيه مي كند.
تا به امروز، پاسخي دريافت نشده است.
آقاي گتلر گرامي،
آيا مي توانم پيشنهاد كنم واشگتن پست درباره نشست مهم بين المللي، كه در روزهاي 6- 3 ژوئن در گراند هتل دس ايلس بوروميس تشكيل مي شود، گزارش جامعي درج كند؟
مقامات بلندپايه وزارت خانه هاي دفاع، خزانه داري و خارجه و كاخ سفيد نوعاً در اين نشست شركت مي كنند. سران كشورها، رهبران سياسي و سرمايه گذاران بين المللي از اروپا نيز شركت خواهند كرد.
پوشش خبري اين رخداد هزينه اي ندارد.جيمي لي هوگلند، معاون سردبير و دونالد گراهام، ناشر روزنامه شما، مرتب در اين نشست شركت مي كنند. فيليپ گراهام و كاترين گراهام، ناشران واشنگتن پست، در زمان حيات خود در اين نشست هاي ساليانه شركت كردند.
آيا وقتي 120 نفر از قدرتمندترين مردان جهان در اقامتگاهي محصور در پناه نگهبان هاي مسلح سه روز در سال گرد هم مي آيند، اين رخداد ارزش خبري ندارد؟ واضح است كه آنها در حال برنامه ريزي براي تعيين خط مشي كلاني هستند كه همه آمريكايي ها و بيشتر اروپايي ها را تحت تاثير قرار مي دهد.
با اين حال، غول هاي رسانه اي كه شركت مي كنند- كه گاه شامل نيويورك تايمز، لس آنجلس تايمز و چهار شبكه تلويزيوني بزرگ هستند- قول پنهان كاري مي دهند. يك كلمه هم براي تشريح نشست هاي بيلدربرگ درج نشده است.
20 سال است كه اخبار بيلدربرگ را ابتدا براي اسپات لايت و لابي آزادي، كه اكنون منتشر نمي شود، و اكنون براي آمريكن فري پرس گزارش كرده ام. اما بيلدربرگ در قبال من مهمان نواز نبوده است. 20 سال كامل را با روزنامه ها كار كردم- از جمله واشنگتن ديلي نيوز كه ديگر منتشر نمي شود، ريچموند تايمز- ديسپج و اكرون بيكن جورنال- بدون آنكه كلمه بيلدربرگ را بخوانم يا بشنوم.
جيمي لي و دونالد به شما مي گويند كه در بيلدربرگ هيچ اتفاق مهمي رخ نمي دهد؛ شايد اين رخداد چيزي جز يك بازي پوكر طولاني نيست. اما من توانستم با پوشش خبري بيلدربرگ، گزارش هايي را از پيش درباره پايان جنگ سرد، جنگ اول خليج فارس، درباره نقض وعده جورج بوش پدر براي افزايش ندادن ماليات ها، درباره سقوط مارگارت تاچر از نخست وزيري انگليس و ساير موضوع هاي اختصاصي بنويسم. آيا اين رخدادها مهم نبودند؟ از توجه شما ممنون هستم و مشتاقانه منتظر پاسخ شما هستم.
ارادتمند
جيم تاكر
دبير ارشد آمريكن فري پرس
روتاش - اگرن7، آلمان
در نشست سال 2005 بيلدربرگ، در اقامتگاه دورينت سوفيتل8 در شهر روتاش- اگرن در آلمان، دو منبع آگاه خودي در داخل نشست سري بيلدربرگ شنيدند كه كيسينجر به ريچارد هالبروك9، ديپلمات كهنه كار آمريكايي، گفت ظرف دو سال ممكن است بهاي نفت به 150 دلار برسد.
امسال بيلدربرگي ها در دورينت سوفيتل سي هتل اوبرفارت10، هتل اقامتي و محل برگزاري كنفرانس كه 188 اتاق مجلل دارد، تشكيل جلسه دادند. اين هتل در درياچه اي نزديك زمين گلف قرار دارد- همان چيزهايي كه بيلدربرگ به آن نياز دارد.
بنا به گزارش ها كيسينجربه هالبروك، معاون رئيس پرسئوس ال ال سي 11 و از چهره هاي ديرينه بيلدربرگ، گفت: «مدت زيادي طول نخواهد كشيد.» كيسينجر گفت تقاضا براي نفت از عرضه فراتر رفته است. نفت و كساني كه به آن دست مي يابند. جزئي از مباحثه پرمناقشه بيلدربرگ درباره سياست در قبال خاورميانه است.
منبعي آگاه گفت كه جيمز بيكر،12 كه به نمايندگي از گروه كارلايل 13حضور يافته بود، همين پيش بيني را دريك گردهمايي تجاري اظهاركرده و گفته بود «منتظر نفت به بهاي بشكه اي 150دلار باشيد.»
بيكر، در زمان رياست جمهوري ريگان و جورج بوش پدر، به نمايندگي از كاخ سفيد در نشست هاي بيلدربرگ حضور مي يافت. وي در زمان رياست جمهوري ريگان رئيس كاركنان كاخ سفيد و در دوره جورج بوش پدر وزير خزانه داري بود.
تأثير اقتصادي سه برابر شدن بهاي نفت، كه همين حالا هم بالاست، حيرت آور خواهد بود. تورم افزايش مي يابد، زيرا حمل و نقل - از مواد خام تا محصولات تمام شده در بازار- تاثير چشمگيري بر خريدها دارد- از كراوات تا خانه.
بيلدربرگ، در روزهاي 8-5مه، تشكيل جلسه داد تا تصميم بگيرد كه جهان چگونه با روابط اروپا - آمريكا، بشكه باروت خاورميانه، اقتصاد جهاني و جنگ بالقوه با ايران مواجه شود.
اولين حضور مارك وارنر 14 (دمكرات) فرماندار ويرجينيا حاكي از آن بود كه بيلدربرگ وي را نامزد رياست جمهوري به حساب مي آورد.
غيبت سناتورسابق،جان ادواردز (كاروليناي شمالي)، معاون جان كري 15] نامزد رياست جمهوري[ درسال 2004 بود، نشان مي داد كه خورشيد حيات سياسي وي غروب كرده است. پارسال اولين سال حضور جان ادواردز بود و مانند بيشتر مدعوين حاشيه نشين، وي را مانند دستمالي كهنه دور انداخته بودند.
دشمني اروپايي ها با آمريكايي ها به دليل تهاجم به عراق با درج گزارش هايي در مطبوعات اروپا بالا گرفت مبني بر اينكه توني بلر، ماه ها پيش از تهاجم آمريكا، پنهاني با بوش موافقت كرده بود كه وارد اين جنگ شود.
از جمله روزنامه گاردين چاپ لندن گزارش هاي مشروحي از متن گفت وگوي بين بلر و بوش درج كرد كه سه ماه پيش از تهاجم مارس 2003 صورت گرفته بود. اين متن به روشني نشان مي داد بلر از پيش قول مي دهد درجنگ با عراق به ايالات متحده ملحق شود.
اين امر باعث شد كه درميزگردي درباره صلح، كه كيسينجر رياست آن را برعهده داشت، اظهار نظرهاي خصمانه اي ابراز شود. اروپايي ها مي خواستند بدانند آيا ايران هدف بعدي است و اين كار چه وقت پايان مي يابد؟ و مكرراً به آمريكا هشدار داده شدبراي جنگ با ايران شتاب نكند.
اما تاريخ نشان مي دهد آمريكايي ها جنگ طلب تر ازبيلدربرگي هاي اروپايي نيستند.
اروپايي ها از تهاجم آمريكا به عراق دردوره رياست جمهوري بوش پدر درسال 1991حمايت كردند و پايان سيندرم ويتنام آمريكا 16 را جشن گرفتند. اروپايي ها همچنين از تهاجم آمريكا در دوران رياست جمهوري كلينتون به يوگسلاوي پشتيباني و ناتو را وارد عمليات كردند. اولين گلوله اي كه سربازان ناتو از روي عصبانيت شليك كردند، در يوگسلاوي بود. بيلدربرگ ناتو را عملاً به ارتش آماده سازمان ملل تبديل كرد.
نتايج انتخابات انگليس درسال 2005 خوشايند اروپايي ها بود، كه به دليل پايبندي بلر به قانون اساسي اروپا، با اكراه از وي حمايت كردند.قرار بود انگليسي ها سال 2006 درباره تصويب قانون اساسي اروپا رأي بدهند. اما آنها خوشحال بودند كه اكثريت حزب كارگر بلر درپارلمان از 160 به 60كرسي كاهش يافت و اين گمان زني مي شد كه وي ظرف دو سال از مقام نخست وزيري كنار رود.
درسال 2005 ، بيلدربرگ آيوال جيلادي17 و ناتان شارانسكي 18 از اسراييل و زياد ابوعمر فلسطيني را گردهم آورد تا به موضوع خاورميانه بپردازد.
جيلادي مشاور امور راهبردي آريل شارون نخست وزير اسراييل بود. شارانسكي وزير سابق بيت المقدس و يهوديان خارج از اسراييل بود. شارانسكي همان افراطي اسراييلي بود كه اكنون جمهوري خواهان قرن بيست و يكم از نظر ايدئولوژيك از الگوي وي پيروي مي كنند. همه مي دانند كه شارانسكي به تدوين متن سخنراني افتتاحيه دوره رياست جمهوري بوش كمك كرد و به حركت جمهوري خواهان براي دمكراتيزه كردن جهان شكل داده است.
ابوعمر، عضو مجمع قانون گذاري فلسطين19، رئيس شوراي روابط خارجي فلسطين20، و استاد علوم سياسي در دانشگاه بيرزيت21 بود.
در آن سال، بيلدربرگ به اسراييل دستور داد به وعده خود براي عقب نشيني از برخي شهرك ها در كرانه باختري و غزه عمل كند. همچنين يادآوري كردند فلسطينيان بايد بابت گرفتن بخشي از سرزمين خود سپاس گزار باشند و بر بازگشت اسراييل به مرزهاي قبل از سال 1967 پافشاري نكنند.
اروپايي بلندقدي با موهاي سفيد، درجريان بحثي درباره روابط بين دو سوي اقيانوس اطلس گفت: «بايد به رغم اختلاف هاي شديد همكاري كنيم، زيرا اكنون در جهاني زندگي مي كنيم كه اقتصاد كشورهاي آن متكي به يكديگر است. فقر در آفريقا يا آمريكاي جنوبي يا هرجاي ديگر، تهديدي براي همه ما در هر نقطه اي از جهان است.»
بار ديگر، آمريكا به دليل اختصاص ندادن سهم منصفانه اي از كمك اقتصادي به كشورهاي فقير محكوم شد. بار ديگر، كيسينجر و راكفلر در كنار ساير آمريكايي ها خندان بودند و به نشانه تاييد سر تكان مي دادند. بيلدربرگ استدلال مي كرد با احتساب ميزان كمك آمريكا نسبت به توليد ناخالص داخلي، آمريكايي ها خسيس هستند.
بار ديگر، درباره زمان رأي گيري در سازمان ملل براي برقراري ماليات جهاني مستقيم به ميزان 10 سنت بر هر بشكه نفت درهنگام استخراج صحبت شد. اين كار براي تحقق هدف بيلدربرگ به منظور تثبيت نقش سازمان ملل در جايگاه دولت رسمي جهاني اهميت داشت. دريافت چنين ماليات مستقيمي از افراد ازنظر نمادين حائزاهميت بود.
سه سال بود كه پيشنهادات ماليات جهاني بيلدربرگ در سازمان ملل بلاتكليف مانده بود، اما رسانه هاي آمريكا كه تحت كنترل بيلدربرگ بودند، خبر آن را منتشر نكرده بودند.
يكي از بيلدربرگي ها درباره ماليات بلاتكليف سازمان ملل گفت: «بگذاريد ماليات بدون هيچ گونه تبليغي به تصويب سازمان ملل برسد. از پيش با بچه هاي (خبري) صحبت كنيد و به آنها درباره برانگيختن خشم جناح راست هشدار دهيد. مردم اضافه شدن يك پني به يك گالن بنزين را احساس نمي كنند. وقتي آگاه شوند، شايد تا سه سال آينده، فقط مي گويند اين كه رقمي نيست.»
ديگر موضوع هايي كه آن سال به بحث گذاشته شد، عبارت بود از چين و انرژي، نقش روسيه در جهان، آزادسازي اقتصادي و اصلاح نظام تامين اجتماعي آمريكا. معلوم نيست علاقه بيلدربرگ به چگونگي مواجهه ايالات متحده با نظام تامين اجتماعي چه دليلي دارد. تقاضاي چين براي نفت در سالهاي اخير به شدت افزايش يافته و باعث شده بود كه بهاي آن به سطح بشكه اي 50 دلار برسد. بيلدربرگ دراين باره بحث مي كردند كه آيا خط لوله پيشنهادي بايد نفت را از روسيه به ژاپن يا چين منتقل كند.
1- Antonio Bacinelli
2-Maja Banck-Polderman
3-Leiden
4-Chatham House
5- John Edwards
6-Michael Getler
7-Rottach-Egern
8-Dorint-Sofitel
9-Richard Holbrooke
10-Dorint Sofitel Seehotel Uberfahrt
11-Perseus LLC
12-James Baker
13-The Carlyle Group
14-Mark Warner
15-John Kerry
16-Americaصs Vietnamصs Syndrome
17- Eival Gilady
18- Natan Sharansky
19- The Palestinian Legislative council
20- The Palestinian Council on Foreign Relation
21-Birzeit University
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14