چهارشنبه 19 آبان 1389-
شماره 19786
ويراژ در برابر قانون! نگاهي به گستردگي تخلفات موتورسواران -بخش نخست
|
|
|
ويراژ در برابر قانون! نگاهي به گستردگي تخلفات موتورسواران -بخش نخست
صديقه توانا پدر سخت مشغول كار است كه مطابق معمول تلفن همراهش به صدا درمي آيد، اين ساعت روز فقط دختر كوچولوي باباست كه با يك خسته نباشيد، قوت قلبي به او مي دهد، اما اينبار صداي گريان و هراسان همسرش او را نگران مي كند، اينبار متأسفانه خبري تكان دهنده، پدر را سراسيمه راهي منزل مي كند؛ «رويا با موتور تصادف كرده، سرش شكسته و موهاي سياهش از خون سرخ شده و... زود خودت را برسان.» مرد براي دقايقي گيج و حيران مي ماند، فاصله 2ساعته محل كار تا خانه را چطور طي كند، چه اتفاقي براي فرزند دلبندش افتاده، نكند خدايي ناكرده بلايي سر بچه آمده باشد، نه! نه! چاره اي ندارد هيچ وسيله اي جز موتور نمي تواند او را زودتر به خانه برساند باز هم موتور! همين ديشب بود كه رويا كوچولو بخاطر شيطنتهاي كودكانه و وروجك بازيهايش توسط پدر تنبيه شده بود و در كنج اتاق، پشت به پدر، مثلا با او قهر كرده و قطرات اشك گونه هاي سرخش را نمناك كرده بود و اين صحنه ها بر قاب تلفن همراه پدر حك شده و امروز مرد با تماشاي آن و تصور سر خونين فرزندش، ديگر طاقتش تاب شده و نمي تواند جلوي اشكهايش را بگيرد، و براي رسيدن بر بالين دلبندش از راننده موتورسيكلت مي خواهد چراغ قرمز را رد كند و براي فرار از ترافيك از پياده رو حركت كند، حال عيبي ندارد كه او فاقد گواهينامه هم باشد، مرد فقط مي خواهد زودتر خودش را به دختر كوچكش كه يكي از همين موتورسواران خلافكار، فرق سرش را شكافته، برساند. فرقي نمي كند به چه قيمتي!! فقط زودتر به مقصد برسد. واقعا همين عجله كردن ها و زود به مقصد رسيدن هاي به هر قيمتي، ما را دچار اين همه نگراني و دردسر مي كند. در طول روز هزاران نفر از شهروندان در شهرها و روستاها و كلان شهرها با مسائل و مشكلات زيادي دست به گريبان مي شوند كه هر كدام براي حل اين مشكلات ساده ترين و پيش پا افتاده ترين راه حل را بدون كمي تأمل در مورد كم خطرترين راه حل انتخاب مي كنند. شايد با خود بگوييد اگر شما هم در برخي مواقع بحراني جاي ما بوديد همين كار را مي كرديد! بله كاملا حق با شماست، اما بايد ياد بگيريم و به بچه ها هم آموزش دهيم كه هميشه در شرايط عادي دنبال راه حل هاي منطقي براي مواقع بحراني باشيم تا خدايي ناكرده در هنگام بروز حادثه دست و پايمان را گم نكنيم و خطر و دردسر ديگري براي خود و ديگران ايجاد نكنيم. متأسفانه در دنياي پرهياهو و پر مشغله امروز، زندگي مثل عقربه هاي ساعت و به سرعت برق و باد از جلوي چشمانمان مي گذرد، همه دوست دارند، به نوعي زودتر به مقصد برسند. از ترافيك فرار كنند و بدون اينكه هيچ منع قانوني بر سرراهشان باشد، كارهاي روزمره شان را سپري كنند، بدون اينكه آموزشهاي لازم را ديده باشند. هيچ با خود فكر كرده ايد كه چرا اغلب موتورسواراني كه در سطح شهر تردد مي كنند، چقدر راحت قوانين را زير پا مي گذارند؟ اكثر آنها اين اجازه را به خود مي دهند كه بدون گواهينامه، بدون كلاه ايمني و با موتورهاي ارزان و غيراستاندارد از چراغ قرمز عبور كنند و به حريم عابران پياده يعني پياده روها تجاوز نمايند و براي فرار از شلوغي خيابانها و ترافيكهاي سنگين دست و دل زن و بچه مردم را بلرزانند. در حاليكه هيچ قوانين باز دارنده و سختگيرانه اي هم از سوي مسئولان ذيربط براي اين خلافكاران بعضاً حق به جانب هم وضع نمي شود و هرازگاهي فقط به صورت مقطعي با آنها برخورد مي شود و بعد از مدتي دوباره وضع به همان شرايط سابق برمي گردد. عابران وحشتزده از صداي غران موتورسيكلت سواران به اعتقاد كارشناسان مسائل اجتماعي هيچ چيز نمي تواند موتور سواران را متوقف كند نه چراغ قرمز و نه خيابانهاي پرترافيك و فشرده پايتخت، كافي است اندكي فاصله ميان ماشينها پيدا كنند، اگر چند ناسزا هم بشنوند مي ارزد به اينكه 30ثانيه چراغ قرمز را ناديده بگيرند و بي توقف به راهشان ادامه دهند. پياده روها نيز از هجوم موتورسواران در امان نيستند، بارها ديده ايم عابران وحشتزده اي كه از صداي غران موتوري به حاشيه خيابان پناه برده اند. صداي ويراژشان آميخته با بوقهاي ممتد، فرياد عابر و اعتراض رانندگان، موسيقي هر روزه اين شهر است. نوايي كه نه براي راكبان خوش است و نه ساير شهروندان. علي كه يك فرهنگي 50ساله است و تمايلي به معرفي نام كامل خود ندارد، با موتور از پياده رو در حال حركت است و ظاهراً مشغول خريد چند قطعه شيرآلات از دستفروش حاشيه خيابان فردوسي در زير باران شديد پاييزي است. وقتي از او سؤال مي كنم چطور به خودتان اجازه مي دهيد وارد حريم عابران پياده شويد، مگر پياده رو جاي تردد وسايل نقليه است، با قيافه اي كاملا حق به جانب مي گويد: «خيابان كه مي بينيد چقدر شلوغ است واقعا حوصله ترافيك را ندارم، مجبورم، تازه همه اين كار را مي كنند و مأموران هم كه با ما كاري ندارند!» با جوان 29ساله ديگري كه همين تخلف را تكرار كرده گفت وگو مي كنم و وقتي به او مي گويم آيا مأموران جلوي اين كار شما را نمي گيرند، مي خندد و مي گويد: «اوه مأموران هفته اي يك بار موتور مرا مي خوابانند، ولي خب چاره اي نداريم آنها كار خودشان را مي كنند و ما هم كار خودمان را مي كنيم و هرازگاهي هم جريمه مي پردازيم ولي خب...» كمي جلوتر به چهارراه استانبول نزديك مي شوم. صف طويلي از موتورسيكلت سواران با كلاه و بدون كلاه ايمني، دو ترك و سه ترك و تعدادي هم با بارهاي سنگين و حجيم و يا طاقه هاي پارچه آن هم در زير باران، واقعا چشمت را خيره مي كند. آن طرف چهار راه هم وانت مخصوص توقيف و حمل موتورسيكلت سواران متخلف با تعداد زيادي مامور سفيدپوش نيروي انتظامي در چهارطرف خيابان ناخواسته واقعا صحنه هاي خبرسازي را براي سوژه گزارشم بوجود آورده اند. سراغ يكي از موتورسيكلت سواراني مي روم كه نه كلاه ايمني دارد و نه گواهينامه، با دمپايي ابري و لاانگشتي اش آن هم از جلوي چشم اين همه مامور قصد عزيمت به سعادت آباد را دارد، چون دو مسافر عجول به پستش خورده است. از او مي پرسم «هيچ مي داني اگر تصادف كني چه بلايي سرت مي آيد؟» وي بي خيال و باخنده مي گويد: «مهم نيست، ما موتورسواران از جان گذشته ايم، وقتي كار پيدا نمي كنم و همين موتور منبع درآمدم است، چاره ديگري ندارم. البته يكي از دوستانم قول داد، اگر مدركم را بگيرم در پيك موتوري برايم كاري پيدا مي كند.» موتورسواران از محدوده قوانين خارجند! همه اينها اشكال استفاده معيشتي از موتورسيكلت است. اغلب صاحبان موتورسيكلتها كه با موتور خود امرار معاش مي كنند، متعلق به قشر ضعيف هستند، چنانچه «نه» محكمي به آنها گفته شود، از كجا امرار معاش كنند؟ اگر هم به حال خودشان گذاشته شوند كه هرج و مرج، معابر را فرامي گيرد و خدا نكند كه با عابري تصادف كنند، آن موقع است كه هزار فاميل و پدر و بزرگ و ريش سفيد را واسطه قرار مي دهند تا مصدوم بيچاره از خطاي بزرگ آنان بگذرد. مجيد شاه حسيني، افسر راهنمايي و رانندگي كه مشغول توقيف يكي از موتورسيكلت سواران بدون مدرك و گواهينامه مي باشد در گفت وگو با گزارشگر كيهان مي گويد: «روزانه فقط درهمين چهارراه ده ها موتورسوار متخلف را جريمه كرده و موتور آنها را توقيف مي كنيم، اما متاسفانه بازهم شاهد زيرپا گذاشتن موارد قانوني از سوي اكثر موتورسواران هستيم.» وي اضافه مي كند: «درست است كه موتور درحال حاضر وسيله امرارمعاش بعضي هاست، ولي نبايد اين قبيل دلسوزي ها منجر به شكستن قوانين راهنمايي و رانندگي شود. وقتي اسم موتور و موتورسواري مي آيد، تصور عمومي اين است كه با موتور هرخلافي را مي شود انجام داد و به راحتي از كنارش گذشت. انگار موتورسيكلتي ها از محدوده قوانين خارجند و اين عملشان مجاز است. شما دقت كنيد، اكثر آنها حتي به جان خودشان هم رحم نمي كنند، كلاه ايمني كه نمي گذارند، بادمپايي وضعيت غيراستاندارد هم اقدام به موتورسواري مي كنند و از سوي ديگر آمار بالايي از تصادفات و حوادث رانندگي را هم به خود اختصاص مي دهند.» خانم فرشته امجديان كه قصد ردشدن از خيابان را دارد و شاهد گفت وگوي ما است، در تاييد صحبتهاي اين افسر راهنمايي و رانندگي درحاليكه دستش را روبه سر باندپيچي شده دختر 5 ساله اش مي گيرد، چنين مي گويد: «از مسئولان راهنمايي و رانندگي خواهش مي كنم كه اقدامي جدي براي برخورد با موتورسيكلت سواران متخلف انجام دهند. هفته گذشته بود كه به همراه دخترم از كوچه رد مي شديم كه ناگهان موتورسواري با سرعت 100 كيلومتر به دخترم زد و فقط خدابه ما رحم كرد و دلبندم را دوباره به من داد.» وي كه بغض گلويش را گرفته در ادامه مي گويد: «سر دخترم شكافته و الان هم سروصورتش 40 تا بخيه خورده و ظاهرا موتورسوار كه دانش آموز 16 ساله اي بيش نيست قصد تفريح با موتور برادرش را داشته اما غافل از اينكه كمي هم نگران جان ديگران و خودش باشد، به شدت گاز مي دهد تا هيجانات دوره جواني اش را تخليه كند و از سوي ديگر خانواده اش توقع دارند ما اشتباه فرزندشان را ناديده بگيريم و شكايت نكنيم.» حوادث ترافيكي، عامل اصلي تصادفات رانندگي حوادث ترافيكي علت اصلي مرگ و مير و صدمات جدي در تمامي سنين به شمار مي آيد. طبق آمار متاسفانه 90 درصد تلفات ناشي از تصادفات با وسايل نقليه موتوري كه همه ساله ميليون ها كشته و مجروح در سراسر جهان برجاي مي گذارد، مربوط به كشورهاي درحال توسعه است و تاسف بارتر اينكه ايران يكي از كشورهايي است كه از بالاترين ميزان تلفات انساني در حوادث رانندگي برخوردار است، به نحوي كه كشور ما علي رغم داشتن تنها يك درصد از جمعيت جهان در چند سال اخير، 2 درصد از تلفات انساني حاصل از تصادفات وسايل نقليه در سراسر جهان را به خود اختصاص داده است. همچنين آمار كشته شدگان در تصادفات وسايل نقليه در ايران 2 برابر و آمار مصدومين در سوانح ترافيكي در ايران تقريبا 5 برابر ميانگين آمارهاي جهاني است. دكتر احمد نرگسي متخصص بيهوشي در گفت وگو با گزارشگر كيهان با اشاره به اينكه تعداد كشته شدگان در تمامي انواع حوادث و در راس آنها حوادث ترافيكي، بعداز مرگ ومير ناشي از بيماري هاي قلبي و عروقي مقام دوم را دارد، مي گويد:«با اين تفاوت كه بيماري هاي قلبي عروقي عمدتا افراد سنين بالاتر از 60 سال را به كام مرگ مي كشاند درحاليكه ميانگين سني تلفات ناشي از حوادث ترافيكي 27 تا 36 سال است. وي مي گويد: «شكي نيست كه ناامني جاده ها، نقايص خودروها و وسايل نقليه موتوري، اشكالات اورژانس و سيستم انتقال مصدومين به مراكز بيمارستاني هريك به نوبه خود در افزايش تلفات ناشي از تصادفات وسايل نقليه در كشور نقش دارند، اما آنچه در صدر علل افزايش تلفات قرار دارد چيزي جز فرهنگ نادرست، رانندگي مخصوصا موتورسيكلت سواران نيست.» وي مي گويد: «افزايش حجم ترافيك و رفت و آمد بيش از حد خودروها در بزرگراه ها و جاده ها سبب از دست رفتن وقت، سرمايه و كاهش ميزان توليد در جامعه و افزايش تصادفات و سوانح مي شود.» دكتر نرگسي با اشاره به اينكه 25 درصد از مرگ هاي ناشي از حوادث ترافيكي مربوط به موتورسيكلت سواران است كه بخش عمده اي از آن دراثر برخورد اتومبيل با موتورسيكلت اتفاق مي افتد، خاطرنشان مي كند: «نكته در خور توجه اينكه 75 درصد اين مرگها صرفا به علت صدمات و ضربات مغزي در اثر نداشتن و يا استفاده صحيح از كلاه ايمني استاندارد در موتورسواران است و عابرين پياده خصوصا كودكان نيز از جمله قربانيان سرعتهاي غيرمجاز و انحراف رانندگان خودروها هستند.» موتور وسيله اي ارزان اما بي كيفيت موتورسيكلت وسيله اي است كه با شرايط ارزان و كيفيت پايين توليد و با توجه به نياز روزافزون به سفر و تردد از اين وسيله استفاده مي شود.» سرهنگ خسروي، معاون اجتماعي و فرهنگي ترافيك پليس راهنمايي و رانندگي ناجا در گفت وگو با گزارشگر كيهان ضمن بيان مطلب فوق در ادامه مي گويد: «موتور متاسفانه وسيله اي است كه قانونمندي دقيق و درستي براي فرهنگ استفاده از آن بين رانندگان وجود ندارد و اين قانون بين موتورسواران بسيار ضعيف است. با توجه به اينكه بيشتر قشر موتورسيكلت سواران را جوانان تشكيل مي دهند و اين عزيزان ايمن راندن را فداي هيجان راندن مي كنند و حالت تهاجمي به خود مي گيرند و تفاوتي بين آنها قائل نيستند سطح شهر را با پيست موتورسواري اشتباه مي گيرند و مرتكب انواع و اقسام تخلفات مي شوند.» سرهنگ خسروي مي گويد: «با توجه به اينكه موتورسوار هنگام رانندگي بايد 16استاندارد لازم از جمله كلاه ايمني، دستكش، لباس محافظ و... را رعايت كند و متاسفانه اين هم رعايت نمي شود و از سوي ديگر موتورسيكلت ها از نظر فني شرايط لازم را ندارند و مطابق با استانداردهاي معمول ساخته نمي شوند، روزانه شاهد آمار بالاي تصادفات و تخلفات از سوي موتورسيكلت سواران هستيم.» وقتي از وي در خصوص راهكار حل اين مشكلات سوال مي كنم در پاسخم مي گويد: «اين كار نياز به فرهنگ سازي در استفاده درست و صحيح از اين وسيله نقليه ارزان و كم حجم دارد، ضمن اينكه اگر مسئولان ذيربط در امور جوانان، براي اين قشر عظيم جامعه برنامه ريزي دقيقي براي پر كردن اوقات فراغت و تخليه هيجانات آنها داشته باشند، قطعا كمتر شاهد تخلف در سطح شهرها خواهيم بود. و با توجه به ترافيك سنگين در شهرهاي بزرگ از جمله تهران نيازمند تغيير محدوديت هاي ترافيكي هم هستيم.» از سرهنگ خسروي سوال مي كنم چرا قوانين بازدارنده اي براي برخورد با موتورسواران متخلف وجود ندارد كه در پاسخ مي گويد: «قوانين سختگيرانه اي براي برخورد با تخلفات موتورسيكلت سواران و توقيف موتور آنها وجود دارد كه به موجب مواد قانوني آنها را انجام مي دهيم، آمار توقيفات بسيار بالاست و پليس برخوردهاي سخت و جدي با متخلفان و راكبين آنها دارد، مثلا در صورت نداشتن گواهينامه و يا رانندگي بدون كلاه ايمني و حمل بار موتورسيكلت به مدت چند ماه توقيف مي شود و راننده براي دريافت موتور خود بايد جريمه نقدي بپردازد كه متاسفانه اكثر رانندگان قيد موتور توقيفي خود را مي زنند و به جاي پرداخت هزينه ترخيص، موتورسيكلت جديدي خريداري مي كنند.» ساماندهي قوانين، راه حل كاهش تخلفات موتوري حدود 3ميليون موتورسيكلت در سطح شهر تهران بزرگ تردد مي كنند و چون اين وسيله ارزان قيمت است و مصرف سوخت كمي هم دارد، اما در توليد آلودگي نقش بسزايي دارد. سيدجعفر تشكري هاشمي، معاون حمل و نقل ترافيك شهرداري تهران در گفت وگو باگزارشگر كيهان با اشاره به اينكه يكي از مشكلات ترافيك شهري تهران موتورسيكلت ها و موتورسواران هستند، مي گويد:«با توجه به اينكه عده معدودي از موتورسيكلت سواران قوانين را رعايت مي كنند و عمدتا اين مقررات را ناديده مي گيرند، از چراغ قرمز عبور مي كنند، در پياده روها و خلاف جهت حركت و باربري و مسافركشي مي كنند بنابراين در حوادث و سوانح ترافيكي نقش مهمي را بازي مي كنند.» تشكري هاشمي با اشاره به اينكه براساس آمار پراكنده 50درصد از تصادفات منجر به جرح و فوت را موتورسواران تشكيل مي دهند، مي گويد: «موتور گاهي به عنوان تاكسي استفاده مي شود و در برخي موارد نقش وانت بار را دارد و متاسفانه قانون جامع و قوي در خصوص برخورد با تخلفات موتورسواران نيز وجود ندارد.» وي مي گويد: «اقساط موتورسيكلت از استفاده از يك سفر هر روزه با تاكسي، ارزانتر تمام مي شود، بنابراين تنها راه حل كنترل موتور در پايتخت ساماندهي قوانين از سوي مجريان و قانونگذاران است.» گزارش روز
|
|
|