(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 14 بهمن 1389- شماره 19855

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
داريوش همايون مرد كه مرد!
مجلس وزير راه را بر كنار كرد
آيت الله مكارم شيرازي: كانون تحولات كشورهاي عربي، انقلاب اسلامي است
تا ملاقات خدا -4 درك حضور پروردگار در قيامت
آيت الله نوري همداني: آمريكايي ها و صهيونيست ها از تكرار تجربه انقلاب ايران وحشت زده اند
ركن آبادي با ميقاتي ديدار كرد
در سالروز رحلت پيامبر(ص) و شهادت امام حسن و امام رضا(ع) ايران يكپارچه به سوگ نشست
همزمان با 12 بهمن بيت امام در خمين گلباران شد
نگاه امام(ره) به فجر امروز خاورميانه- قسمت دوم قرن غلبه مستضعفان
پدر شهيدان زين الدين به ديار باقي شتافت



داريوش همايون مرد كه مرد!

همانطور كه خودتان چيز هستيد، هفته گذشته نه، اون يكي هفته، احمق رشيدي معلق، يا همان داريوش همايون، داشت راه مي رفت، كه يكهو كنترلش را از دست داد و با مخ، خورد زمين، به حدي كه بعد از چند روز كما، سر از آسمان در آورد! داريوش همايون كه در فتنه 88 رسما از مهندس و شيخ بيسواد و ممد تمدن حمايت كرده بود، در حالي به درك واصل شد، كه دقايقي از مرگش مي گذشت! به همين مناسبت، مجلس ختمي... ببخشيد؛ داشتم مي گفتم كه، منافقين و سلطنت طلبان مانده بودند، اين خبر تاسف انگيزناك را چجور مجوري(!) به گوش سران فتنه برسانند. با هم مشروح اين پروسه جالب و البته دردآور را كه از طريق سرويس ماهواره اي چيزنا به ما مخابره شده، بخوانيم:
عمه متوفي: اول به كدومشون بگيم؟
خاله متوفي: به مهندس بگيم، چطوره؟
همسايه روبرويي متوفي: نه تو رو خدا! اون همين طوريشم داره مي كشه!
خاله متوفي: ولي من از شيخ بيسواد، يك شماره بيشتر ندارم، كه از قرار خاموشه!
عمه متوفي: من ايرانسلشو دارم! بزار زنگ بزنم؛ باز روحيه شيخ بيسواد، هر چي باشه، بهتر از اون 2 تاي ديگه اس! ... (چند لحظه بعد) ... الو! شيخ بيسواد؟
شيخ بيسواد: كلا به شما كه عرض مي كنم الان چه وقت زنگ زدنه؟! گرفتيم خوابيديما مثلا!
عمه متوفي: شرمنده! ساعت به وقت محلي رو حواسمون نبود!... بيا تو صحبت كن اقدس! من بغض، راه چيزمو بسته!... يعني منظورم اين بود كه چيز، راه گلومو بسته!
خاله متوفي: شيخ! بدبخت شديم رفت. ديدي چه خاكي بر سرمون شد!
شيخ بيسواد: كالا به من چي مي خواين عرض كنين؟!
خاله متوفي: بزار يه جوري خبرو بديم، سكته رو نزنه!
همسايه روبرويي متوفي: بده من اون لامصبو بينم!... ببين شيخ! كريستف كلمب كي بود؟
شيخ بيسواد: چي؟
همسايه روبرويي متوفي: كريستف كلمب؟
شيخ بيسواد: كريم پوست كلفت؟!
همسايه روبرويي متوفي: اي بابا! كريستف كلمب گفتم! ك ر ي س ت ف ... كلمب!
شيخ بيسواد: صدات قطعي داره! زنگ بزن صفر نهصدو نوزدم!
عمه متوفي: بزار من بگيرمش!... الو، شيخ!
شيخ بيسواد: بفرماييد.
عمه متوفي: اديسون كي بود؟
شيخ بيسواد: ولي قبلي داشت كلا به شما كه عرض مي كنم از يه كي ديگه مي پرسيدا ؟!
عمه متوفي: خب كريستف كلمب كي بود؟
شيخ بيسواد: چون كه «كريس»، «اف» اومده، پشت بندش، جخت بلا بايد مال روسيه باشه! مثل يلتسين!!!
عمه متوفي: اديسون كي بود؟
شيخ بيسواد: توي اون يكي جام جهاني، مربي ساحل تاج(!) بود!
عمه متوفي: اون «اريكسون» بود!
شيخ بيسواد: كلاً به شما كه عرض مي كنم؛ منم همون اريكسون رو گفتم ديگه!
عمه متوفي: ولي من از تو اديسون رو پرسيدم؛ بگو اديسون كي بود؟
شيخ بيسواد: مخترع برق بود!
عمه متوفي: دمت گرم! آخرش چي شد؟
شيخ بيسواد: آخر چي، چي شد؟!
عمه متوفي: آخر و عاقبت اريكسون؟
شيخ بيسواد: الان مربي يه تيم، توي انگليسه!
عمه متوفي: اديسون رو گفتم!
شيخ بيسواد: ولي من اريكسون شنيدم!
خاله متوفي: راست مي گه زن! اريكسون گفتي!
عمه متوفي: من كه پاك قاطي كردم؛ بيا تو گوشي رو بگير!
خاله متوفي: شيخ بيسواد! بگو آخرش اديسون چي شد؟
شيخ بيسواد: كلي تلاش كرد، آخرش برق رو اختراع كرد!
خاله متوفي: بعدش چي شد؟
شيخ بيسواد: همه جا روشن شد، اما خب، كلاً به شما كه عرض مي كنم؛ اون قديما زودزود برق مي رفت!
خاله متوفي: اديسون آخرش چي شد؟
شيخ بيسواد: آخرشو به ما نگفتن، تا همين جاش گفتن!
خاله متوفي: اصلاً اديسون رو ولش كن! همه آدما يه روز مي رن كجا؟!
شيخ بيسواد: سينه قبرستون!
خاله متوفي: اي ول! سينه قبرستون كجاس؟
شيخ بيسواد: ديار فاني!
خاله متوفي: ديار باقي!
شيخ بيسواد: «باقي» هم شكر خدا خوبه! الباقي هم سلام مي رسونن. راستي! داريوش همايون چطوره؟!
خاله متوفي: رفته ديار باقي!
شيخ بيسواد: يعني رفته ولايت باقي اينا!
خاله متوفي: نه بابا! گوربگوري، مرد!
شيخ بيسواد: كي مرد؟
خاله متوفي: داريوش همايون ديگه!
شيخ بيسواد: مرد؟!
خاله متوفي: مرد!
شيخ بيسواد: مرد كه مرد! به درك كه مرد! خواب ما رو پروندي، كلاً به شما كه عرض مي كنم اينوبگي؟!
خاله متوفي: ولي اون كه طرفدار شما بود در فتنه 88؟!
شيخ بيسواد: تو راجع به كي داري صحبت مي كني؟
خاله متوفي: داريوش همايون ديگه!
شيخ بيسواد: آهان! من فكر كردم داري مي گي كريم پوست كلفت مرد!
خاله متوفي: پس كي؟
عمه متوفي: بده من اون گوشي رو. داريوش، روزي 2 مرتبه در سبد جنبش سبز تخم مي گذاشت بي معرفت!
شيخ بيسواد: چرا 2 تا؟
عمه متوفي: پس چند تا ؟
شيخ بيسواد: 6 تا؟
خاله متوفي: چرا 6 تا؟
همسايه روبرويي متوفي: پس چند تا؟
شيخ بيسواد: بياين يه بازي ديگه! گردو؟
عمه متوفي: شكستم!
«آرمون چيزف- خبرنگار سرويس ماهواره چيزنا»

 



مجلس وزير راه را بر كنار كرد

وزير راه موفق به كسب راي اعتماد مجدد از مجلس نشد. زنگ شروع به كار جلسه علني صبح سه شنبه مجلس در حالي به صدا درآمد كه استيضاح وزير راه و ترابري در دستور كار بهارستاني ها قرار داشت.
اين استيضاح در شرايطي صورت مي گرفت كه هيچ كدام از اعضاي دولت اعم از رئيس جمهور، وزراي كابينه و حتي شخص وزير راه در جلسه حضور نداشتند.
علت اين امر را هم ميرتاج الديني معاون پارلماني رئيس جمهور در جلسه غيرعلني كه قبل از جلسه علني برگزار شده بود اعلام كرد.
وي گفته بود رئيس جمهور و وزرا گمان مي كردند كه جلسه استيضاح به دليل از حد نصاب افتادن تعداد امضاهاي نمايندگان استيضاح كننده برگزار نمي شود. اما هيات رئيسه مجلس معتقد بود به دليل وصول تعدادي امضاي جديد تعداد امضاها از حد نصاب نيفتاده و حداقل بالاي 10 نفر از نمايندگان امضا كننده استيضاح هنوز امضايشان را پس نگرفته اند.
اين در حالي بود كه در مجلس اعلام شد از 22 امضا كننده استيضاح 13 نفر امضايشان را پس گرفته اند و طبق آئين نامه داخلي مجلس اگر تعداد امضاها زير 10 نفر باشد استيضاح قانوني نيست، در همين راستا و در هنگامي كه جلسه علني مجلس براي استيضاح وزير راه آغاز شد لاهوتي نماينده لنگرود طي تذكري با استناد به ماده 220 آئين نامه داخلي مجلس اظهار داشت: نمايندگان استيضاح كننده در ابتدا 22 نفر بودند كه در حال حاضر 13 نفر امضا خود را پس گرفته و تنها 9 نفر باقي مانده اند. از اين رو تقاضاي استيضاح نمي تواند مطرح شود.
اين نماينده مجلس ادامه داد: البته پس از اعلام وصول تقاضاي استيضاح تعدادي امضا به اين تقاضا اضافه شد، هر چند كه رويه اين گونه بود كه اين موضوع پذيرفته نشود و پس از اعلام وصول امضايي اضافه نشود.
لاريجاني در پاسخ به اين تذكر گفت: من نگفتم كه رويه اين گونه بوده است كه پس از اعلام وصول استيضاح امضا هاي ديگر پذيرفته شود. بلكه گفتم هر دو روش وجود داشته است و گاهي پذيرفته مي شد و گاهي نيز از پذيرفتن امضاهاي جديد خودداري مي شد و اين موضوع به تشخيص هيات رئيسه بستگي دارد.
بهروز جعفري نماينده سميرم نيز طي تذكري خطاب به لاريجاني گفت: تا به حال تقاضاي استيضاح دو تا سه نفر از وزرا مطرح شده بود كه شما فرصت مي داديد بحث هاي لازم ميان وزير و نمايندگان استيضاح كننده صورت گيرد. اما نمي دانم در مورد استيضاح آقاي بهبهاني چه اصراري داشتيد كه تا اين اندازه سريع عمل كنيد.
به گفته وي استيضاح وزير راه و ترابري را مي توانستيم از راه هاي مسالمت آميز حل كنيم.
اما لاريجاني در پاسخ به اين تذكر هم مدعي شد تقاضاي استيضاح وزير راه مدت ها پيش مطرح شده بود و ما نيز آقاي ابوترابي را مسئول بررسي اين موضوع كرديم تا جلساتي با وزير و نمايندگان مورد نظر برقرار كند، اما ظاهرا طي اين جلسات نمايندگان راضي نشده و براي اعلام وصول استيضاح فشار آوردند.
محمد ابراهيم نكونام رئيس كميسيون اصل 90 نيز طي تذكري تاكيد كرد تعداد نمايندگان امضا كننده در زمان اعلام وصول استيضاح 22 نفر بودند كه اكثر آنها انصراف دادند. اما اين موضوع كه پس از اعلام وصول استيضاح عده اي مجددا تقاضا را امضا كنند خلاف آئين نامه است.
لاريجاني در پاسخ به اين تذكر نيز گفت: آنچه از آئين نامه برداشت مي شود اين است كه اضافه شدن امضاها پس از اعلام وصول تقاضا خلاف آئين نامه نيست و در حال حاضر تعداد امضاها بيش از 10 نفر است كه در نتيجه اشكال آئين نامه وجود ندارد.
اسدالله عباسي نماينده مردم رودسر هم در تذكري با بيان اينكه آقاي ابوترابي با نمايندگان استيضاح كننده تشكيل جلسه داده بود، افزود: در جلسه نمايندگان استيضاح كننده با نايب رئيس مجلس برخي از استيضاح كنندگان بعد از شنيدن استدلال هاي مسئولان خواستار انصراف از استيضاح شدند.
وي همچنين خطاب به رئيس مجلس گفت: بايد تدابيري انديشيده شود تا از صدور طرح هاي متعدد براي استيضاح يك وزير جلوگيري شود و كسي جرأت نكند از آن تخلف كند.
لاريجاني در پاسخ به تذكر عباسي گفت: اين حرف ها تكراري است چرا كه ما اين مباحث را پيش از اين به بحث گذاشتيم.وي افزود: اساس كار ما رعايت قانون است.در ادامه ستار هدايت خواه نماينده بويراحمد هم با استناد به مواد 17، 23، 182، 219 و 220 آيين نامه خطاب به رئيس مجلس گفت: آقاي لاريجاني شما سوگند ياد كرديد كه در اجراي آيين نامه بي طرفانه عمل كنيد اما متاسفانه بنده بايد فرياد بزنم تا شما وقت تذكر بدهيد.وي با بيان اينكه رئيس مجلس بايد از حيثيت مجلس حراست كند، گفت: ظرف 10 روز گذشته سه چاپ درباره استيضاح وزير راه منتشر شده است، هر كدام از چاپ ها با امضاهاي متفاوت به گونه اي منتشر شده كه گويا ظاهرا تعمدي وجود دارد كه استيضاح وزير راه حتما انجام شود.نماينده مردم بويراحمد با بيان اينكه طبق مواد 219 و 220 آئين نامه تعداد استيضاح كنندگان حداقل بايد ده نفر باشد، گفت؛ هيئت رئيسه بايد مراقب باشد كه اگر تعداد استيضاح كنندگان كمتر از 10 نفر شد استيضاح ديگر وجاهت قانوني ندارد.
هدايت خواه اضافه كرد: استيضاح وزير راه را 22 نفر امضا كردند و سپس 13 نفر از استيضاح وزير انصراف دادند كه طبق آئين نامه اين استيضاح چون به زير 10 نفر رسيده است، وجاهت قانوني ندارد.
وي با بيان اينكه افزايش تعداد نمايندگان استيضاح كننده بعد از اعلام وصول طرح استيضاح خلاف آئين نامه است، گفت: وقتي بعد از اعلام وصول نمايندگان ديگري قصد دارند به استيضاح كنندگان اضافه شوند، بايد طرح جديدي بدهند و استيضاح جديدي مطرح كنند اما متاسفانه هيئت رئيسه برخوردي مغاير با شأن مجلس انجام داده است و برخلاف آئين نامه افزايش تعداد استيضاح كنندگان را ممكن كرده است.
لاريجاني تذكر هدايت خواه را هم وارد ندانست و گفت كه تمام اظهارات او در جلسه غيرعلني مورد بحث و بررسي قرار گرفته است.
وي افزود: ما بايد طبق آئين نامه آخرين تاثيرات را به نمايندگان بگوييم، اينكه شما بگوييد تعداد استيضاح كنندگان به 9 نفر برسد، اشتباه است ما بايد براي دفاع از حيثيت مجلس قانون را اجرا كنيم.
لاريجاني با اشاره به اظهارات هدايت خواه مبني بر اصرار بر استيضاح وزير راه مدعي شد: عكس اين موضوع درست است ما آقاي ابوترابي را مامور كرديم تا با نمايندگان استيضاح كننده صحبت كند و اكنون مراحل قانوني طي شده است.
بهرحال تذكرات فوق راه به جايي نبرد و استيضاح وزير راه و ترابري در غياب او و اعضاي دولت در دستور كار قرار گرفت.
فقط موافقان صحبت كردند
در ادامه جلسه 6 نفر از موافقان استيضاح بهبهاني در حالي به ايراد نظرات خويش پرداختند كه هيچ مخالفي در اين باره صحبت نكرد.
عزيز اكبريان نماينده كرج، سيداحمدرضا دستغيب (فخرالدين) نماينده اقليتي شيراز، احمد توكلي وعليرضا زاكاني نماينده تهران، سلمان ذاكر نماينده اروميه و جمشيد انصاري نماينده اقليتي زنجان شش موافق استيضاح وزير راه بودند كه به مدت يكساعت و نيم حرف زدند.
اكبريان نماينده كرج در اظهاراتش گفت كه استيضاح بهبهاني به نفع دولت است. دستغيب نماينده اقليتي شيراز هم مدعي شد بي توجهي مديران وزارت راه موجب فرسودگي ناوگان راه آهن شده است.
احمد توكلي، بهبهاني را متهم كرد كه براي حدود 19 سال آينده در حال حاضر براي وزارت راه تعهد ايجاد كرده است. ذاكر نماينده اروميه هم گفت: نگاه تبعيض آميز وزير راه موجب بروز حوادث سنگين در كشور شده است.
انصاري نماينده اقليتي زنجان نيز مدعي شد رئيس مركز دانشكده هوانوردي يك پزشك عمومي است.
زاكاني نماينده تهران هم اظهار كرد كه مستندات فراواني در مورد بي توجهي وزير راه به ايثارگران وجود دارد.پس از اظهارات فوق، طرح استيضاح بهبهاني به راي گذاشته شد كه در نهايت نمايندگان با 147 راي موافق، 78 راي مخالف و 9 راي ممتنع از 234 راي ماخوذه، راي اعتمادشان را از حميد بهبهاني برداشتند.

 



آيت الله مكارم شيرازي: كانون تحولات كشورهاي عربي، انقلاب اسلامي است

آيت الله ناصر مكارم شيرازي از مراجع عظام تقليد با بيان اين كه كانون و سرمنشأ تحولات اخير در كشورهاي عربي، انقلاب اسلامي است، گفت: دشمن مي خواهد اين كانون را متلاشي كند.
به گزارش ايرنا، اين مرجع تقليد روز سه شنبه در ديدار با اعضاي ستاد گراميداشت دهه فجر استان قم اظهار داشت: از بركات انقلاب اسلامي تحولات بوجود آمده در كشورهاي عربي است و دشمن اين را فهميده و قصد فشار بر روي نظام اسلامي را دارد و براي مقابله با اين هجمه، بهترين كار حفظ وحدت و اتحاد است.
وي تصريح كرد: با اين حال دست هايي در داخل و خارج، از ايجاد اين وحدت جلوگيري مي كنند.
آيت الله مكارم شيرازي اظهار داشت: قيام مردم كشورهاي عربي از يك نظر فشار را بر روي نظام كم و از ديدگاه ديگر زياد مي كند.
وي ادامه داد: وقتي مي بينيم كه انقلاب اسلامي منجر به بيداري مسلمانان و قيام در كشورهاي تونس و مصر شده است، از اين نظر فشار كمتري احساس مي كنيم، اما دشمنان مي دانند كه سرمنشا همه اين قيام ها، انقلاب اسلامي است پس ما را تحت فشار قرار خواهند داد لذا بايد هوشيار باشيم.
اين مرجع تقليد، تحولات بوجود آمده در لبنان را موجب عصبانيت استكبار خواند و افزود: حادثه اي كه در لبنان رخ داد موجب نارضايتي دشمنان شد و آنها بر اين كشور فشارهاي فراواني وارد كردند ولي وقوع تحولات تونس و مصر از اين فشارها كاست.
وي با بيان اين كه جمهوري اسلامي براي بقا نيازمند حفظ هر دو اصل تشكيل دهنده آن است، اظهار داشت: جمهوري يعني مردم، پس بايد مردم راضي باشند و همچنين اسلام نبايد كمرنگ يا بي رنگ شود كه اگر هر دو اينها حفظ شود جمهوري اسلامي نيز پايدار خواهد ماند.
آيت الله مكارم در بخش ديگر سخنان خود با اشاره به گسترش فتنه ها در مقايسه با گذشته گفت: امروز وسايل فراواني براي گسترش شيطنت ها و فتنه انگيزي ها فراهم شده است و ابزار ارتباطي مانند شبكه هاي ماهواره اي و سايت هاي اينترنتي بيش از همه دوران ها، سبب پيدايش فتنه مي شوند.
وي با تاكيد بر اين كه بايد نسل سوم انقلاب را با ارزش هاي نظام آشنا كرد، گفت: جوانان ما امروز صحنه هايي از قيام مصر را مي بينند ولي اين صحنه ها در مقابل صحنه هاي انقلاب اسلامي ملت ايران بسيار ناچيز است.
استاد درس خارج فقه حوزه علميه قم اظهار داشت: امروز ديگر همه فهميده اند كه ايران در زمان جنگ تنها بود ولي وقتي خدا را همراه داشت پيروز شد.
وي با اشاره به فرياد الله اكبر مردم در شب 22 بهمن افزود: انقلاب اسلامي ايران با شعار الله اكبر پيروز شد و بي شك با الله اكبر هم حفظ مي شود چرا كه اين انقلاب به آساني بدست نيامده است كه به آساني از دست برود.
اين مرجع تقليد با بيان اين كه انقلاب اسلامي به جاهليت مدرن و سازمان يافته رژيم شاه پايان داد، افزود: وقتي اسلام آمد به جاهليت ها پايان داد و همين كار را نيز نظام اسلامي انجام داد ولي جاهليت دوران پيش از اسلام سازمان نيافته بود.

 



تا ملاقات خدا -4 درك حضور پروردگار در قيامت

يا أيّها ال نسان نّك كاد ح لي ربّ ك كدحاً فملاق يه
قبلا گفته شد كه انسان در اين دنيا زندگي همراه با رنج و زحمتي را سپري مي كند كه سراسر حركت است. اين حركت در بستر حركت ديگري قرار دارد كه زمان را رسم مي كند و به عالم ظهور حقايق منتهي مي شود كه در آن عالم ،حضور خداي متعال درك مي شود. سپس اين سئوال مطرح شد كه آيا اين معنا با آن نكته لطيفي كه عرفا در باب لقاي الهي بيان مي كنند منافات دارد؟ براساس معنايي كه ما گفتيم، اين ملاقات، ديداري عمومي براي همه انسان ها با خداي متعال است البته براي برخي مطلوب و ممدوح است و براي برخي ديگر موجب ناراحتي و عذاب خواهد بود. حال، سئوال اين است كه آيا ممكن است اين آيات به گونه اي بر آن لقائي كه عارفان و اولياي خدا آرزو مي كنند ـ با آن لذت و سرورش ـ هم دلالت داشته باشد؟ براي پاسخ اين سؤال بايد مقدمه اي را بيان كنيم: ما در مقام گفتگو، مقصود خودمان رابا الفاظي ويژه ـ كه طبق قرارداد بر معنايي خاص دلالت مي كند ـ به مخاطب مي فهمانيم. اما گاهي معناي اصلي لفظ مراد ما نيست. براي نمونه جمله »فلاني دست و دل باز است«، بر اين معنا دلالت مي كند كه اهل جود و سخاوت است. و اين مراد غير از معاني دست و ساير مفردات است. دلالت هاي التزامي، كنايي و... به گونه اي از قبيل تداعي معاني است يعني نخست معنايي به ذهن ما مي آيد و از آن به معناي ديگري منتقل مي شويم. معمولاً مرثيه خوان ها ابتدا مقدمه اي از قبيل: حديث يا قطعه اي تاريخي و... بيان مي كنند تا ذهن مخاطب براي ذكر مصيبت آماده شود. اين در واقع استفاده از تداعي معاني است.
تداعي معاني، نعمتي خدايي
خيلي از منبري ها در ايام محرم و غير آن، در اواخر سخنان خود مثلاً ذكر مي كنند كه آزار رساندن به حيوانات و آتش زدن خانه پرندگان جايز نيست و سپس به بيان واقعه كربلا و آتش زدن خيمه هاي اباعبدالله الحسين(ع)مي پردازند. گاهي اين انتقال بسيار كارساز است و زمينه ذهني را براي تأثر از مطلب اصلي به خوبي فراهم مي كند. استفاده از يك معنا براي انتقال به معناي ديگر، صنعتي بلاغتي است كه در قرآن هم به آن توجه شده است. گاهي قرآن به بيان مطلبي بسيار مهم مي پردازد، ولي يك دفعه به معنايي ديگر منتقل مي شود . براي نمونه در سوره نحل ضمن بيان انواع نعمت هاي خدا و مخلوقاتي كه براي استفاده انسان آفريده شده، مي فرمايد: و الخيل و الب غال و الحم ير ل تركبوها و ز ينه ً و يخلق ما لا تعلمون(1)خدا براي شما اسب ها، استران و الاغ ها را آفريده كه سوارش شويد و حتي اين ها را براي زينت به كار گيريد و نيز خدا چيزهاي ديگري هم مي آفريند كه از آن بهره ها مي بريد ولي هنوز آگاهي نداريد. قبل از آن هم فرموده: و تحم ل أثقالكم لي بلد لم تكونوا بال غ يه لاّ ب ش قّ الأنفس .(2)آن چارپايان ،هم خود شما را سوار مي كنند و هم بار و بنه تان را از شهري به شهر ديگر منتقل مي كنند. سپس مي فرمايد: و علي اللّه قصد السّب يل و م نها جائ ر و لو شاء لهداكم أجمع ين(3)بر عهده خداست كه راه راست را به شما نشان بدهد. برخي از راه هايي كه در پيش روي تان است و شما مي پيماييد، كج راهه است، خدا ضمانت نكرده كه هر جا شما مي رويد حتماً به مقصد برسيد، البته اگر خدا مي خواست به گونه اي شما را راهنمايي و مجبور مي كرد كه در راه راست حركت كنيد و حتماً هم به منزل برسيد، ولي خدا چنين چيزي اراده نفرموده، بلكه اراده كرده كه خودتان اختيار داشته باشيد. سپس، دوباره به ذكر نعمت هاي خويش مي پردازد. سخن از راه رفتن و به مقصد رسيدن، زمينه اي ذهني فراهم مي كند كه خدا بفرمايد: اي انسان! تو مقصد ديگري هم داري كه بايد به آن برسي، خدا بايد آن را برايت تعيين كند و راهش را به تو نشان دهد، ولي صرف نشان دادن خدا كافي نيست، بلكه خودت هم بايد همت كني وآن راه را بپيمايي. در آيه ديگري مي فرمايد: و جعل لكم م ن الفلك و الأنعام ما تركبون(4) خدا كشتي ها و چارپايان را براي سواري شما آفريد. ل تستووا علي ظهور ه ثمّ تذكروا ن عمه ربّ كم ذا استويتم عليه و تقولوا سبحان الّذ ي سخّر لنا هذا و ما كنّا له مقر ن ين و نّا لي ربّ نا لمنقل بون وقتي خوب سوار شديد و قرار گرفتيد، فقط در انديشه اين نباشيد كه چگونه زود به منزل برسيد، به اين هم بينديشيد كه خدا چه نعمت شگفتي در اختيارتان قرار داده است. ياد قلبي هم كافي نيست، بگوييد: منزه است آن خدايي كه اين مركب را در اختيار ما قرار داد. و نّا لي ربّ نا لمنقل بون مهم تر از اين به ياد داشته باشيد كه سفري در پيش داريد كه مقصد نهايي آن خدا است. انتقال از اين سفر به سفر ديگر، تداعي معاني است، البته چون عموم مردم براي اين تداعي معاني آمادگي ندارند، خدا منت مي گذارد و خودش آن معنايي را كه بايد به آن انتقال پيدا شود، بيان مي كند. پس انتقال ذهن از معنايي به معناي ديگر بويژه اگر معناي دوم مهم تر باشد، نعمتي است كه خدا به انسان موهبت كرده است. البته عكس اين هم وجود دارد يعني گاهي انسان با معاني پستي آشناست و به آن معناي پست منتقل مي شود كه كار شيطان است.
البته در برخي آيات جاي اين انتقال ارزشمند هست، ولي به هر دليل ذكر نشده است: و علامات و ب النّجم هم يهتدون (5) «ما نشانه هايي براي انسان ها قرار داديم و به واسطه ستاره ،راه خود را مي يابند» براي نمونه با ستاره قطبي مي توان جهت قبله را شناخت. يكي از حكمت هاي آفرينش ستاره ها آن است كه انسان ها در بيابان و دريا راه خود را پيدا كنند كه در اين آيه بر آن تأكيد فرموده است. هنگامي كه خدا اين را مي فرمايد، آيا جا ندارد بگوييم: در تاريكي ها و ابهام هاي زندگي از چه كسي استفاده كنيم؟! پس شايسته است در اين جا هم خدا راهي براي بندگان قرار دهد. البته آن كسي كه آمادگي ذهني دارد و اهل تفكر و تدبر است، ذهنش به اين معنا منتقل مي شود. انتقال از هدايت ظاهري به وسيله خورشيد، ماه و ستارگان به هدايتي معنوي كه بوسيله پيامبران و ائمه حاصل مي شود، امري مقبول و مطلوب است. به نظر شما اگر كسي از اين معناهاي ظاهري به آن معناي اصلي منتقل شود، كار نادرستي كرده است؟! اين معنا تفسير لفظي نيست و گاهي در برخي روايات بطن و گاهي تأويل ناميده شده است.
سوءاستفاده از تاويلات قراني
البته در اين جا لغزشگاه هايي وجود دارد كساني كه ريگ هايي در كفش دارند، با سوء استفاده از اين روايات تأويلاتي براي آيات قرآن درست كرده و گفته اند: همان تأويلات مراد است، نه اين ظواهر! عمدتاً غلات و ملاحده بودند كه از دوران خود ائمه اطهار(عليهم السلام) اين كار را آغاز كردند. براي نمونه گفتند: «اقيموا الصلوه » يعني ولايت علي را داشته باشيد و افزودند: كسي كه ولايت علي را دارد، به نماز احتياج ندارد! معناي و ب النّجم هم يهتدون اين نيست كه علي(ع) امام است، بلكه مي گويد اين ستاره، نعمت است، ولي نعمت برتر، ستاره اي است كه روح تو و راه زندگي تو را روشن مي كند. معناي اول معناي ظاهر آيه است و بايد آن را پذيرفت، ولي جا دارد كه از آن به معناي ديگري منتقل شود و بگويد: مگر امكان دارد آن خدايي كه ماه و ستاره و خورشيد را قرار داده است تا گمراه نشويم، ما را در راهي كه براي آن آفريده شده ايم، بي راهنما بگذارد؟! برخي از مفسران كه گرايش هاي عرفاني داشتند، نخست ظاهر آيه را درست تفسير كرده اند ـ البته شايد تفسيرشان ضعف هايي هم داشته باشد ـ سپس اضافه كرده اند كه: از باب اشاره، معناي ديگري هم استفاده مي شود. مانند اين كه گفته شود «بالنجم» اشاره به علي (ع) است، نه اين كه لفظ النجم به معناي علي باشد. داستان هشام بن حكم را شنيده ايد؟ در مجلس درس آن عالم معتزلي كسي بلند شد و پرسيد: آيا شما چشم و گوش داريد؟ آيا چشم و گوش شما گاهي اشتباه نمي كند؟ پاسخ داد: آري. پرسيد: چگونه پي مي بريي كه كدام درست است؟ جواب داد: با عقلي كه خدا به من داده. گفت: خدا براي رفع اشتباه چشم و گوش تو راهي قرار داده است تا بتواني صحيح و خطا را تشخيص دهي ولي راهي قرار نداده تا در بين اين همه عقايد موجود كه در آن باطل هاي بسياري وجود دارد، حق و باطل شناخته شود؟ مي خواست با اين انتقال، امامت را ثابت كند. اگر دليل اشاره اين گونه باشد كه ما را از معنايي به معنايي لطيف تر، پربارتر و مؤثرتر منتقل كند اشكالي ندارد ولي حق نداريم بگوييم كه مراد متكلم فقط معناي دوم بوده است.
ملاقات آرماني با خدا
بعد از ذكر اين مقدمه برمي گرديم به پاسخ سؤال كه در آغاز بحث طرح كرديم. گفتيم كه مجموعه حركت هاي زندگي انسان در بستر حركت عام جهان قرار گرفته است و به سوي خدا جريان دارد. در قيامت اين حقيقت آشكار مي شود كه مؤثر اصلي در جهان خدا است و انسان حضور پروردگار را درك مي كند. آيا جا ندارد كه ذهن انسان از اين معنا به اين معنا منتقل شود كه بكوشد تا ملاقاتش با خدا در روز قيامت آرماني باشد همچون ديدار محبوبي كه پس از هزاران سال دوري، خود را در آغوش او مي بيند؟ نه اين كه وقتي خودش را در برابر خدا مي بيند، به او گفته شود: اخسأ و لاتكلم، خفه شو و حرف نزن! و با او مانند يك حيوان پست رفتار كند، سپس هم دستور بدهد او را در آتش جهنم، بيندازند! انتقال از اين معنا كه هدف از اين آفرينش، آن جهان است، پس چرا به اين اهداف پست، محدود و گذرا اكتفا كنيم و آن را هدف خود قرار ندهيم؟ اين انتقال از يك ملاقات به ملاقات ديگري است. شايد كساني كه در اين موارد به ويژه آياتي مانند: فمن كان يرجوا ل قاء ربّ ه فليعمل عملاً صال حاً و لا يشر ك ب ع باده ربّ ه أحداً گفته اند: منظور لقاي مخصوص اولياي خدا است، مرادشان نه تفسير لفظي، بلكه انتقال از معناي ظاهر به معناي باطن بوده است. به هر حال، عالم آخرت در زبان قرآن عالم رجوع الي الله است: ثمّ الي ربّ كم ترجعون(6) يا و نّكم الي ربكم تحشرون يا ا علموا انّكم ا ليه تحشرون(7)روزي بساط اين عالم برچيده خواهد شد: و السّماوات مطو يّات ب يم ين ه (8) ـ يوم نطو ي السّماء كطيّ السّ ج لّ ل لكتب (9)وقتي اين جهان سرآمد، در عالم ديگر قدرت خدا و سلطنت الهي ظهور خواهد كرد: ل من الملك اليوم ل لّه الواح د القهّار (10). الأمر يومئ ذ ل لّه (11)حال، آيا شايسته نيست كه ما با اراده خود رسيدن به آن عالم و سعادت در آن را هدف خويش قرار دهيم؟! پس خوب است كه اين سير با رنج و دشواري را براي رسيدن به آن انجام دهيم تا سرانجام به لقايي نايل شويم كه با هيچ چيز ديگر قابل مقايسه نيست.
سخنراني حضرت آيت الله مصباح يزدي (دام عزه)
در دفتر مقام معظم رهبري- قم 2/8/1384
زلال بصيرت روزهاي پنج شنبه منتشر مي شود.

 



آيت الله نوري همداني: آمريكايي ها و صهيونيست ها از تكرار تجربه انقلاب ايران وحشت زده اند

آيت الله «حسين نوري همداني» از مراجع تقليد، آمريكا و رژيم صهيونيستي را نگران و مضطرب ايجاد انقلابهاي اسلامي ديگر در خاورميانه خواند.
به گزارش ايرنا، اين مرجع تقليد ديروز در ديدار با مسئولان اوقاف و امور خيريه كشور اظهار داشت: استكبار چون انقلاب ايران را تجربه كرده، به اين مسئله پي برده است كه نبايد بگذارد ديگر چنين اتفاقي تكرار شود چرا كه منافعش با خطر جدي مواجه مي شود.
وي همچنين با تاكيد به هوشياري مسلمانان مصر و همچنين انتقاد مجدد از مواضع الازهر اظهار داشت: الازهر جاي مهمي است و من به آنجا سفر كرده ام اما اين مركز، قيام و تظاهرات مردم را عليه حكومت مصر حرام اعلام كرده است.
استاد درس خارج فقه حوزه علميه قم با بيان اينكه امروز اسلام با گروه هايي مانند آمريكا و اتحاديه اروپا و يهود صهيونيستي و وهابيت روبه رو است، گفت: اين سه گروه، دشمن و مخالف اصلي و سرسخت اسلام در دنيا به شمار مي روند كه ما اميدواريم انقلاب مردم در كشورهاي عربي از جانب اين سه دسته با مشكلي مواجه نشود.
وي گفت: در سوره «بقره» نخست كفار، بعد منافقين و بعد يهود صهيونيست از دشمنان اصلي اسلام خوانده شده اند و پيامبراسلام(ص) در مسير رسالت خود با اين گروه ها درگير بود و آنها را كنار زد.
آيت الله نوري همداني افزود: در راه پيروزي انقلاب اسلامي نيز امام خميني، ابتدا رژيم سلطنتي را ساقط كرد سپس به مبارزه با گروه هاي معاندي مانند منافقين، عوامل استكبار و آمريكا و مسيحيت وابسته به آن و رژيم صهيونيستي اقدام كرد كه مسبب همه مشكلات ايجاد شده در جهان اسلام مانند اشغال غزه و جنوب لبنان بودند.
آيت الله نوري همداني تصريح كرد: من به عنوان يك طلبه از حوزه علميه قم معتقدم كه انقلاب اسلامي ادامه رسالت پيامبر بوده است چرا كه شباهت زيادي با آن دارد.
وي با بيان اينكه ايران همواره تا قبل از پيروزي انقلاب تحت سيطره اجانب و بيگانگان بود، اظهار داشت: شوروي سابق، به عنوان يك كشور الحادي و كافر اولين كشوري بود كه با استفاده از شرايط نامناسب حكومت شاهنشاهي و بي كفايتي شاهان قاجار با بستن معاهده هاي ننگين، بخشهاي وسيعي از كشور را به تصرف خود درآورد.

 



ركن آبادي با ميقاتي ديدار كرد

سفير كشورمان در لبنان در ديدار با نجيب ميقاتي، نخست وزير مكلف لبنان بر آمادگي كامل جمهوري اسلامي ايران براي توسعه همكاري با اين كشور تاكيد كرد.
به گزارش فارس، در ديدار «غضنفر ركن آبادي» سفير جمهوري اسلامي ايران در لبنان با نجيب ميقاتي، نخست وزير مكلف لبنان مسائل منطقه اي و بين المللي و تحولات داخلي صحنه لبنان و آخرين وضعيت روابط دوجانبه ايران و لبنان مورد گفت وگو قرار گرفت.
نجيب ميقاتي در اين ديدار ايجاد وحدت در صحنه داخلي لبنان، جلوگيري از بروز فتنه طائفه اي در كشور و همچنين ايجاد نهضت توسعه اي را از اهداف خود برشمرد و اولويت اصلي خود را اهتمام به مشكلات معيشتي مردم عنوان كرد.

 



در سالروز رحلت پيامبر(ص) و شهادت امام حسن و امام رضا(ع) ايران يكپارچه به سوگ نشست

در سالروز رحلت پيامبر گرامي اسلام(ص) و شهادت امام حسن مجتبي(ع) و امام رضا(ع) مردم متدين ايران اسلامي درتمام شهرها به سوگ نشستند و دستجات عزاداري به سمت اماكن مقدسه بويژه در شهرهاي مشهدو قم به حركت درآمدند.
به گزارش ايرنا اين روزها حرم مطهر رضوي حال و هواي خاصي دارد و مملو از خيل عظيم عزاداران و ارادتمندان به ساحت پيامبر گرامي اسلام و اهل بيت عصمت و طهارت است، عزاداراني كه با چشماني اشكبار از نقاط مختلف كشور و حتي برخي كشورهاي اسلامي به مشهد آمده اند تا ضمن زيارت بارگاه مطهر هشتمين ستاره پرفروغ آسمان امامت و ولايت، مرثيه غم بسرايند.
براساس همين گزارش خيابان هاي منتهي به حرم مطهر رضوي مملو از عزاداران خاندان عصمت و طهارت(ع) است و آئين سوگواري در مساجد، حسينيه ها و تكاياي مشهد بويژه در صحن ها و رواق هاي حرم مطهر با شكوه و معنويت خاصي جريان دارد.
تعدادي از جوانان دلباخته اهل بيت عصمت و طهارت نيز با برپايي ايستگاه هاي صلواتي در معابر عمومي از جمله معابر منتهي به حرم مطهر امام رضا(ع) و توزيع چاي، خرما و ساير نذورات، عشق و ارادت خود را به ساحت اين بزرگواران نشان مي دادند.
معاون اماكن متبركه آستان قدس رضوي پيش بيني كرده است كه در دهه آخر صفر حدود 10 ميليون زائر به حرم مطهر رضوي مشرف شوند كه 3 ميليون آن مربوط به سالروز شهادت امام رضا (ع) است. به گزارش ايرنا از قم همزمان با 28 صفر مراسم باشكوهي با حضور اقشار مختلف مردم، زائران و مجاوران حرم كريمه اهل بيت(ع) درحرم حضرت فاطمه معصومه(س) برگزار شد. در اين مراسم علاوه بر سخنراني و مديحه سرايي زيارت پرفيض ائمه بقيع قرائت شد و مردم در سوگ پيامبر گرامي اسلام و امام حسن(ع) اشك ماتم ريختند.براساس همين گزارش دسته هاي عزاداري از گوشه و كنار شهر قم به سمت حرم مطهر كريمه اهل بيت(ع) به حركت درآمدند و در صحن مطهر به عزاداري پرداختند. مساجد، حسينيه ها و تكاياي شهر قم سياه پوش بود و زائران و مجاوران حرم فاطمه معصومه با اجتماع در اين مكان به عزاداري پرداختند.
گفتني است آئين عزاداري پيامبر گرامي اسلام(ص) و امام حسن مجتبي(ع) و امام رضا(ع) در آستانه حضرت عبدالعظيم حسني(ع) و ساير بقاع مقدسه، مساجد و تكاياي سراسر كشور برگزار شد و محبان خاندان عصمت و طهارت (ع) در سوگ آن معصومين اشك ماتم ريختند.

 



همزمان با 12 بهمن بيت امام در خمين گلباران شد

در سالروز ورود تاريخ ساز رهبر كبير انقلاب اسلامي به ايران و آغاز دهه فجر بيت حضرت امام در شهرستان خمين گلباران شد.
به گزارش ايرنا، صبح روز سه شنبه، مسئولان استان مركزي با حضور در بيت امام خميني در شهرستان خمين، با آرمان هاي رهبر فقيد انقلاب اسلامي تجديد ميثاق كردند.
جلسه درس اخلاق با حضور نماينده ولي فقيه در استان مركزي و استاندار اين استان از جمله برنامه هايي است كه در محل بيت قديمي حضرت امام برگزار مي شود.
همچنين همزمان با يوم الله12 بهمن،آيينهاي گراميداشت سي و سومين فجر انقلاب اسلامي سه شنبه با گلباران بيت حضرت امام درخاستگاه اين انقلاب شكوهمند در شهر قم آغاز شد.
در اين مراسم،اقشار مختلف مردم با حضور در بيت رهبر كبير انقلاب در محله موسوم به«يخچال قاضي» قم ياد و خاطره آن يار سفر كرده را گرامي داشته و به مقام ايشان اداي احترام كردند.
اين مكان از قديمي ترين محلات قم محسوب مي شود و مساحت آن حدود 300 متر است.

 



نگاه امام(ره) به فجر امروز خاورميانه- قسمت دوم قرن غلبه مستضعفان

ابراهيم حاجي محمد زاده
«... هان اي مسلمانان جهان و مستضعفان تحت سلطه ستم گران بپاخيزيد و دست اتحاد به هم دهيد و از اسلام و مقدرات خود دفاع كنيد و از هياهوي قدرتمندان نهراسيد كه اين قرن به خواست خداوند قادر قرن غلبه مستضعفان بر مستكبران و حق بر باطل است...» (1)
پيام فوق را حضرت امام (ره) در 15 شهريور 1360 به تمامي مسلمانان جهان در كنگره جهاني حج ابلاغ نموده اند. بمنظور ترسيم فضاي آن روزهاي انقلاب، بخصوص براي جواناني كه در آن روزها حضور نداشته اند كافي است اشاره كنيم در روز قبل از پيام فوق (14 شهريور1360) در محل دادستاني كل انقلاب اسلامي حجت الاسلام شهيد قدوسي دادستان كل انقلاب بر اثر انفجار بمب توسط ايادي مزدور آمريكا (منافقين) شهيدگرديده اند.
حضرت امام در پيام شهادت شهيد قدوسي ميفرمايند:
«... شهادت بر او مبارك و وفودالي الله و خروج ازظلمات به سوي نور براي او ارزاني باد. راهي است كه بايد پيمود و سفري است كه بايد رفت. چه بهتر كه در حال خدمت به اسلام و ملت شريف اسلامي شربت شهادت نوشيدن و با سرافرازي به لقاءالله رسيدن. و اين همان است كه اولياي معظم حق تعالي آرزوي آن را مي كردند و از خداي بزرگ در مناجات خود طلب مي كردند...» (2)
در همان روز (15 شهريور1360) و روز شهادت شهيد قدوسي خطاب به جهان عرب و ملت مصر ميفرمايند:
«... امروز سادات با دستگيري وسيع برادران مسلمانمان در مصر خدمت خود را به اسرائيل به اتمام رسانده است. اتحاد او با آمريكا و اسرائيل آبروي ملت عرب را ريخته است. اتحاد با اسرائيلي كه اين روزها علاوه بر جناياتش در منطقه دست به جنايت بزرگ ديگري زده است. ... جهان بايد بداند كه ايران راه خود را پيدا كرده است و تا قطع منافع آمريكاي جهانخوار، اين دشمن كينه توز مستضعفين جهان، با آن مبارزه اي آشتي ناپذير دارد، و حوادث ايران نه تنها ما را براي لحظه اي عقب نخواهد نشاند، كه ملت ما را در نابودي منافع آنان مصمم تر خواهد كرد. ما مبارزه سخت و بي امان خود را عليه آمريكا شروع كرده ايم و اميدواريم فرزندانمان با آزادي از زير يوغ ستم كاران، پرچم توحيد را در جهان بيفرازند. ما يقين داريم اگر دقيقاً به وظيفه مان كه مبارزه با آمريكاي جنايتكار است ادامه دهيم، فرزندانمان شهد پيروزي خواهند چشيد...» (3)
يك هفته قبل از پيام فوق و شهادت دادستان كل انقلاب در تاريخ (8 شهريور 1360) منافقين مزدور آمريكا با انفجار نخست وزيري شهيدان رجايي (رئيس جمهور) و باهنر (نخست وزير)را به شهادت رسانده اند. حضرت امام (ره) در تجليل از مقام اين دو شهيد بزرگوار و كوري دشمنان از رمز و راز و اثرات الهي آن مي فرمايند:
«... آنها گمان مي كنند كه افكار مومنين و ملت بپاخاسته ما همچون افكار غربزده ها و غرب است كه جز به دنيا فكر نمي كنند و جز متاع دنيا را نمي بينند ملتي كه از اول، از صدر اسلام و پيشوايان آن جان خودشان را فدا كردند براي هدف خودشان به اين مسائل و به اين امور از بين نخواهد رفت. آن كوردلاني كه گمان كرده اند كه جمهوري اسلامي با نبود چند نفر از بين خواهد رفت و سقوط خواهد كرد، آنها افكارشان، افكار اسلامي نيست و از اسلام خبري ندارند و از ايمان اطلاعي ندارند و افكارشان، افكار مادي است و براي دنيا كار مي كنند.
و به هواي دنيا هستند... ملت ما چون علي ابن ابي طالب را فدا كرده است از براي اسلام، فدا كردن امثال اين شهدا براي ملت ما يك مسئله مهم نيست...»4
و در همان روزهاي آشوب و فتنه و آتش و خون و تلاش براي ايجاد جنگ داخلي توسط ايادي استكبار جهاني در تمام ايران (26مهرماه1360) ترس از گسترش و الگوشدن انقلاب اسلامي را علت اصلي تمام توطئه ها اعلام مي كنند:
«... بدانيد كه قدرتهاي شيطاني، همه وابستگان به قدرتهاي شيطاني مثل سازمان عفو بين المللي و ديگر سازمانها همه دست به هم داده اند كه اين جمهوري اسلامي را در اينجا خفه كنند و نگذارند شكوفا بشود و خوف اين را دارند كه اين انقلاب به جاهاي ديگري كه منافع آنها در آنجاها هست صادر بشود و شماها را سرد كنند و شماها را سست كنند به خيال اينكه با اينطور توطئه ها مي توانند ملتي را كه براي خدا و اسلام قيام كرده اند را سست كنند...
اين ملت تا اسلام هست به جاي خودش ايستاده است و خدمت مي كند (5)
«بوق ها هرچه مي خواهند بگويند، مفسدين هرچه ميخواهند عمل كنند انفجارها هر چه ميخواهد بشود. آتش سوزي ها هرچه ميخواهد بشود. همه اينها را اين ملت رزمنده بزرگ تحمل مي كند و به پيش مي رود ما ديديم كه از اول نهضت تا حالا هر روز قدمها بلندتر شد و صفها فشرده تر. از اول انقلاب تا حالا هيچ سستي به خودتان راه نداديد...» (6) و عجيب تر اينكه در آن روزهاي سخت و در سخنراني فوق به امت اسلامي مصر رهنمودي ارائه ميدهند كه امروزه و پس از گذشت 29 سال شاهد طلوع فجر به ثمر رسيدن آن هستيم.
«... من اميدوارم كه ملت هاي ديگر هم توجه بكنند و اقتدا بكنند به اين ملت ايران. ملت مصر اعتنا نكنند به اين حكومت جائري كه اعلام مي كند كه ما هر كس اسم از اسلام ببرد سركوب مي كنيم. بدانند كه اسلام در مصر در خطر است و واجب است بر زن و مرد مصري كه قيام كنند و اين حكومت فاسد را كه از اول اعلام جنگ با اسلام داده است سركوب كنند...» (7)
حضرت امام برخلاف همه مرعوبان و مزدوران كه با وسعت گرفتن توطئه هاي گوناگون داخلي و خارجي و اتحاد استكبار جهاني شرق و غرب به سردمداري شيطان بزرگ، سقوط جمهوري اسلامي را لحظه شماري مي كردند، تحقق انقلاب اسلامي در جمهوري اسلامي ايران را زمينه سازي حكومت جهاني مهدي آخرالزمان(عج) اعلام مي كنند.
«... انقلاب اسلامي ايران با تأييد خداوند منان در سطح جهان در حال گسترش است و انشاالله با گسترش آن، قدرتهاي شيطاني به انزوا كشيده خواهند شد و حكومت مستضعفان برپا و زمينه براي حكومت جهاني مهدي آخرالزمان عجل الله تعالي فرجه الشريف و ارواحنالتراب مقدمه الفداء مهيا خواهد شد. هان اي مستضعفان جهان بر مستكبران آدمخوار بشوريد و حق خود را از آنان بگيريد كه خداوند با شماست و وعده او تخلف ناپذير است. از خداوند قادر متعال پيروزي اسلام را خواهانم (12/7/1360)...»(8)
(1) صحيفه امام ج 15 ص 171
(2) صحيفه امام ج 15 ص 173
(3) صحيفه امام ج 15 ص 171
(4) صحيفه امام ج 15 ص134
(5) صحيفه امام ج 15 ص 314
(6) ج 15 ص 317
(7) ج 15 ص 318
(8) ج 15 ص 349

 



پدر شهيدان زين الدين به ديار باقي شتافت

پدر شهيدان مهدي و مجيد زين الدين دعوت حق را لبيك گفت و به ديار باقي شتافت.
عبدالرزاق شيخ زين الدين پدران شهيد مهدي و مجيد زين الدين بعد از مدتها تحمل بيماري كه به آن مبتلا بود مقارن با سالروز وفات پيامبر گرامي اسلام و شهادت امام حسن مجتبي(ع) در بيمارستان وليعصر قم دار فاني را وداع گفت.مرحوم زين الدين، از انقلابيوني بود كه در دوران مبارزه با رژيم ستمشاهي اقدامات بسياري انجام داد و حتي مدت زماني نيز در تبعيد به سر برد.
به گزارش فارس، پيكر پدر شهيدان زين الدين امروز از مقابل گلزار شهداي شيخان (ميدان آستانه) به سمت حرم مطهر حضرت معصومه تشييع و پس از طواف در حرم و اقامه نماز توسط آيت الله نوري همداني به سمت گلزار شهداي علي ابن جعفر(ع) تشييع و در كنار دو فرزند شهيد خود به خاك سپرده خواهد شد.
پدر شهيدان زين الدين چندي پيش در گفت وگويي تاكيد كرد: وقتي حماسه 9 دي اتفاق افتاد جريان فتنه از ادامه نقشه هاي شوم خود نااميد شد و دانست كه تا زماني كه مردم پشتيبان رهبر خود هستند آنها كاري از پيش نخواهند برد.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14