شليك حقوقي به بي عملي سياسي (يادداشت روز)

چشم انداز تحولات منطقه بنابرشواهد و قراين غيرقابل خدشه حكايت از آن دارد كه علي رغم توطئه هاو كارشكني هاي قدرت هاي غربي خيزش و خروش ملت هاي مسلمان و بيداري اسلامي مسير را براي خاورميانه اي منهاي سيطره و نفوذ آمريكا و اذنابش فراهم كرده است.
در اين ميان رسانه ها و مطبوعات آمريكايي و صهيونيستي از «فارين پالسي» تا «جروز الم پست» اعتراف مي كنند هژموني ايالات متحده در كشاكش حركت شتاب آلود بيداري اسلامي و گسترش نفوذ ايران اسلامي روبه افول است. بيشترين سرزنش ها از سوي همين دست رسانه ها و نشريات نيز متوجه رئيس جمهور آمريكاست كه به اعتقاد آنان، مديريت نادرست و ضعيف دولت او منجر به آن شده است تا نه تنها خاورميانه با مختصات آمريكايي- صهيونيستي شكل نگيرد بلكه تحولات منطقه به نفع جبهه مقاومت و بخصوص ايران اسلامي رقم بخورد.
اينجاست كه واهمه و هراس دان مريدور، آويگدور ليبرمن، بنيامين نتانياهو تا اوباما و رابرت گيتس و جفري فلتمن و هيلاري كلينتون، الگوپذيري از انقلاب اسلامي در منطقه كه طي هفته ها و ماههاي گذشته بارها و به كرات به زبان آوردند اكنون به شوك و يك استراگيجي مبدل شده است؛ چرا كه تمامي برآوردها و محاسبه ها- حتي با خط كش آمريكايي- چشم اندازي در افق پيش روي آنها ترسيم مي نمايد كه بيداري اسلامي به پيشاهنگي جمهوري اسلامي ايران مي رود تا خاورميانه اي با مختصات اسلامي و ضد آمريكايي- صهيونيستي را به عينيت برساند.
نشانه اين واقعيت را بايد در ارزيابي شوراي روابط خارجي آمريكا ديد كه اواخر هفته پيش خاطرنشان مي كند ائتلاف ضد ايراني آمريكا پس از وقوع تحولات منطقه از هم پاشيده است و تقلاهاي واشنگتن براي ساماندهي يك ائتلاف از رژيم هاي عربي بر ضد ايران اسلامي بطور كامل با شكست مواجه شده و مردم كشورهاي عربي با حاكمان خود موافق نيستند.
اما آنچه در بحبوحه تحولات منطقه تا رسيدن به آن چشم انداز نگراني ملت ها و افكار عمومي را در پي داشته است اوج گرفتن موج گسترده نقض فاحش حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه در بحرين، يمن، ليبي و... است كه تنها اقدام سازمان ها و نهادهاي بين المللي يا سكوت بوده است يا متأسفانه همدستي و همراهي با مجرمان بين المللي.!!
در اين ميان وضعيت و موقعيت «بحرين» به علت جنايات و تجاوزات آشكار آل خليفه و آل سعود متمايزتر است. چند هفته پيش با سفر رابرت گيتس وزير جنگ آمريكا به منامه علي رغم چراغ سبزي كه واشنگتن نشان داده بود تا آل خليفه به سركوب شديد اعتراضات مدني و مردمي بحرين بپردازد اتفاق شنيع تر، قشون كشي آل سعود به بحرين بود تا به دستور ايالات متحده و با ادعاي سست و پوچ نيروهاي سپر جزيره مردم مسلمان بحرين را به خاك و خون بكشاند. بي عملي ها و انفعال در برابر كلكسيوني از جنايات آل خليفه و آل سعود عليه ملت مظلوم و بي دفاع بحرين اكنون كار را به جايي رسانده است كه در ادامه سفرهاي پياپي مقامات آمريكايي به بحرين، اين بار در هفته گذشته «جفري فلتمن» معاون وزير خارجه آمريكا به منامه گسيل شود و پس از آن جنايت جديد حاكمان دست نشانده آل سعود و آل خليفه مبني بر تهديد عفت زنان بحريني در دستور كار قرار بگيرد و در نهايت در روزهاي گذشته وقيحانه و بي شرمانه كشف حجاب زنان مسلمان و چادر از سر آنها كشيدن عملي شود.!!
اكنون پرسش كليدي كه در جان مسلمانان بخصوص برادران و خواهران ايران اسلامي شعله گرفته اين است كه در برابر اين همه جنايات و تجاوزات مشمئزكننده و ددمنشانه چه بايد كرد؟
بي شك مجموعه اقداماتي متوجه دولتها، علماء و تك تك افراد جهان اسلام و به طور ويژه، ايران اسلامي است آنهم در شرايطي كه شوراي امنيت سازمان ملل و نهادهاي حقوق بشري مانند هميشه به وظايف خودشان عمل نمي كنند.
اين نوشته مي كوشد به دور از كلي گويي ها و اظهارات كليشه اي تنها به اين بخش از سؤال فوق بپردازد كه اقدام حقوقي در دفاع از مردم مظلوم بحرين و به كيفر رساندن آل خليفه و آل سعود در پهنه حقوق بين الملل چگونه است.
قبل از هر چيز بايد مشخص شود بر مبناي موازين حقوق بين الملل و معاهدات و كنوانسيون هاي بين المللي چه جرايمي را آل سعود و آل خليفه عليه مردم بي دفاع بحرين مرتكب شده اند.
بنابر آنچه كه به تاييد سازمان هاي غيردولتي از جمله عفو بين الملل، ديده بان حقوق بشر و ساير مجامع حقوقي بين المللي رسيده است در هفته ها و ماههاي گذشته نقض حقوق بشر شهروندان بحريني مواردي چون؛ قتل و كشتار، توسل به خشونت و استفاده از زور براي سركوب اعتراض هاي مدني، استفاده از گازهاي سمي و تسليحات نامتعارف عليه مردم، بازداشت و دستگيري صدها تن از فعالان سياسي و حقوق بشري، شكنجه و ضرب و جرح دستگيرشدگان و ربايش مجروحين از بيمارستان ها بوده است.
البته آنچه در روزهاي اخير از سوي آل خليفه شدت يافته تخريب مساجد، حسينيه ها و اماكن مذهبي شيعيان بوده است.
علاوه بر سياهه طولاني جنايات «آل خليفه» كه به بخشي از آنها اشاره شد «آل سعود» نيز با لشكركشي به بحرين به سركوب مستقيم مردم و غيرنظاميان پرداخته است.
و همه اين تجاوزات آشكار و جنايات ددمنشانه درحالي است كه از يكسو اخراج شيعيان از بحرين استمرار داشته و از سوي ديگر؛ به تازگي كشف حجاب زنان شيعي بحريني دردستور كار نيروهاي نظامي و امنيتي رژيم آل خليفه قرار گرفته است.
خب؛ با اين اقدامات غيرانساني و غيرقابل انكار به لحاظ موازين حقوق بين الملل و منشور سازمان ملل و اعلاميه جهاني حقوق بشر آشكارا محرز است كه نقض حقوق بشر و حقوق بشردوستانه اتفاق افتاده است اما بطور مشخص بايد گفت به استناد ماده 7 اساسنامه ديوان كيفري بين المللي(ICC) جرم «جنايت عليه بشريت» رخ داده است. عنصر مادي اين جرم مواردي چون قتل، شكنجه، اخراج يا كوچ اجباري، محبوس ساختن و... است.
افزون بر احراز اين جرم بين المللي به موجب ماده 6 اساسنامه ديوان كيفري بين المللي، «نسل كشي» نيز به وقوع پيوسته است. گفتني است؛ عنصر مادي جرم «نسل كشي»- كه شنيع ترين جرم بين المللي بوده و حتي از جنايت عليه بشريت سنگين تر است- به موجب ماده 6 اساسنامه ديوان كيفري بين المللي و به پيروي از مادهII كنوانسيون نسل كشي مواردي چون؛ كشتن اعضاي يك گروه ملي، قومي، نژادي و يا مذهبي، ايراد صدمه شديد جسماني يا رواني، تحميل عمدي شرايط زيستي نامناسب و... است.
اين نكته را بايد افزود كه علاوه بر عنصر قانوني و مادي، عنصر معنوي لازم است تا يك جرم بر مرتكب آن بار شود و بدون ترديد در صحنه بحرين، «سوء نيت» كه همانا عنصر معنوي جرايم و تجاوزات آل خليفه و آل سعود بوده محرز است.
بنابراين با اين وضعيت انتظار بود كه شوراي امنيت سازمان ملل قبل از هر نهاد يا سازمان مسئول در محيط بين المللي بنابر وظيفه خطير خود و با استناد به منشور سازمان ملل متحد يعني حفاظت از صلح و امنيت بين المللي، اين تجاوزات و جنايات آشكار را مهار كند.
اين انتظار همچنانكه مسبوق به سابقه بود و با توجه به مشي سياسي و گزينشي شوراي امنيت عملي نشد.
حتي شوراي امنيت سازمان ملل بنابر فصل هفتم منشور سازمان ملل و بر اساس بند ب ماده 31 اساسنامه ديوان كيفري بين المللي مي توانست با توجه به صلاحيت اين دادگاه كيفري بين المللي در مورد جرايمي مثل نسل كشي و جنايت عليه بشريت موضوع را به دادستان ديوان ارجاع دهد كه علي رغم نسل كشي و جنايت عليه بشريت در بحرين از سوي آل خليفه و آل سعود، شوراي امنيت «سكوت» را در پيش گرفت.!!
از سوي ديگر؛ نمي توان اميد داشت خود ديوان كيفري بين المللي به جرايم بين المللي در بحرين رسيدگي كند و كار به سرانجامي برسد چرا كه بحرين فرآيند الحاق به ديوان كيفري بين المللي را سپري نكرده است و علي رغم آنكه در دسامبر 2000 اساسنامه ديوان را امضا كرده ولي پارلمان آن را تصويب نكرده است و در نهايت عضو ديوان به حساب نمي آيد. بديهي است كه اين بهانه حقوقي براي ديوان وجود دارد تا به موضوع جنايات آل خليفه ورود نكند.
همچنين تا زماني كه دادگاه هاي داخلي بحرين همانند مصر كه حسني مبارك را به بند انداخته است، آل خليفه را پاي ميز عدالت و مجازات بكشاند شايد خيلي دير شده باشد؛ آنهم با حجم و شتاب كشتارها، بازداشت ها و ضرب و جرح ها از سوي رژيم آل خليفه. بنابراين راهي كه به نظر مي رسد در شرايط موجود بايد عملياتي شود تا بي عملي و انفعال در برابر جنايات آل خليفه و آل سعود پايان يابد. اعمال «صلاحيت جهاني» از سوي دادگاه هاي كشورهاي مسلمان و آزاديخواه است.
گفتني است؛ صلاحيت جهاني- يا همگاني- بدين معناست كه مطابق اين اصل دولت ها حق تعقيب برخي از مجرمين را در داخل قلمرو خود داشته باشند بدون توجه به اينكه جرم در كجا رخ داده و مجرم يا قرباني تبعه چه كشوري هستند.
و بالاخره بايد گفت با توجه به اينكه جمهوري اسلامي ايران پيشقراول نهضت بيداري اسلامي است و امروز ملت ها و افكار عمومي منطقه به آن چشم دوخته اند و از انقلاب اسلامي الهام مي گيرند در اين وظيفه حساس و سرنوشت ساز و «اعمال صلاحيت جهاني» پيشقدم شود.
البته با توجه به ماده 8 قانون مجازات اسلامي كشورمان، اولا دادگاه هاي ايران زماني مي توانند اعمال صلاحيت جهاني نمايند كه بر مبناي يك قانون خاص يا عهدنامه بين المللي باشد و ثانياً؛ متهم در ايران دستگير شده باشد. از آنجاييكه قسمت دوم ماده مزبور مانعي براي اعمال صلاحيت جهاني بطور تأثيرگذار و نتيجه بخش است انتظار است مجلس شوراي اسلامي با همراهي و همكاري ساير قوا اصلاحاتي را بوجود آورند تا قوانين به گونه اي نباشد كه مانع ايفاي نقش رهبري انقلاب اسلامي در منطقه و هدايت بيداري اسلامي باشد.
و اينچنين است كه آل خليفه و آل سعود و وهابي ها خواهند فهميد كه نمي توانند بي محابا و بي شرمانه با چراغ سبز آمريكا و كودك كشان صهيونيستي به جنايات و تجاوزات خودشان ادامه دهند بلكه عنقريب در بند مجازات گرفتار خواهند شد.
حسام الدين برومند

جمعي از فعالان سياسي: ولايتمداري رمز موفقيت دولت هاست

سرويس سياسي-
جمعي از علما و فعالان سياسي با تأكيد بر لزوم تبعيت رئيس جمهور از دستور رهبر معظم انقلاب درباره وزير اطلاعات اعلام كردند كه رمز موفقيت دولت ها اطاعت از فرامين معظم له است.
حجت الاسلام والمسلمين «كاظم صديقي» در گفت وگو با فارس با بيان اينكه اساس نظام جمهوري اسلامي اسلاميت آن است و در رأس آن نايب امام زمان(عج) و يك فقيه جامع الشرايط و مرجع تقليد است، اظهار داشت: فقيه جامع الشرايط به عنوان حاكم اسلامي هدايت اين مجموعه را برعهده دارند.
وي با بيان اينكه ما در دوره هاي مختلف مجموعه نظام را تحت پرچم و زير عنايت رهبري نظام مي دانيم، افزود: در اين مجموعه شهيد رجايي، رئيس جمهور متديني بود كه افتخار مي كرد مقلد امام(ره) است.
حجت الاسلام والمسلمين صديقي بر همين اساس آقاي احمدي نژاد را با همچون شهيد رجايي مقايسه كرد و يادآور شد: ما با همه وجود از احمدي نژاد در هر دو دوره حمايت و تبليغ كرديم چرا كه وي فردي متدين، ولايت پذير و گوش به فرمان رهبري بود.
وي تصريح كرد: علاوه بر اينكه احمدي نژاد متدين است مريد آقا هم است؛ قضيه اطلاعات و اين ناهماهنگي ها مقداري دشمن را جري كرد اما با هوشمندي كه در آقاي احمدي نژاد سراغ داريم انتظار مي رود كه وي در عمل تودهني بر همه كساني كه با نظام جمهوري اسلامي سر ستيز داشته و تحمل نظام ديني براي آنها مشكل است بزند.
امام جمعه موقت تهران با بيان اينكه انتظار مي رود آقاي احمدي نژاد مثل گذشته خط شكن باشند و آحاد مردم اين اعتماد را به وي داشته باشند كه مؤمن است، اظهار داشت: نشانه ايمان احمدي نژاد ولايت پذيري وي است.
وي با تأكيد بر اينكه هر كس ولايت پذير نباشد بايد در ايمان وي ترديد داشت، ادامه داد: انتظار ما از آقاي رئيس جمهور و همه قوا اين است كه اين مسئله را در عمل نشان دهند كه بي چون و چرا مثل مردمي كه عاشق و گوش به فرمان رهبري هستند در اختيار ولي فقيه جامع الشرايط قرار دارند و ان شاءالله احمدي نژاد نيز به عنوان يك سرباز مثل هميشه در كنار آحاد مردم باشند كه به همين شكل نيز خواهد بود.
امام جمعه موقت تهران بر همين اساس به بركناري مصلحي اشاره كرد و گفت: بركناري مصلحي اصلاً به مصلحت كشور نبود، اين تصميم به نفع آقاي احمدي نژاد نيز نبوده و بسيار سؤال برانگيز و به ضرر دولت و مايه اميد دشمنان بود چرا كه در اين شرايط منطقه نظام اطلاعاتي ما دچار خلل مي شد.
تبعيت از ولايت عامل وجاهت قانوني و شرعي مسئولان
حجت الاسلام علي ثمري، مشاور سابق رئيس جمهور نيز با اشاره به ضرورت ولايت مداري و تبعيت مسئولان كشور از مقام معظم رهبري اظهار داشت: رئيس جمهور از گذشته ولايت مدار بوده و تبعيت خود را از ولايت نشان داده است.
وي با تأكيد بر اينكه وجاهت قانوني و شرعي مسئولان در نظام مقدس جمهوري اسلامي، تبعيت از ولايت است، تصريح كرد: شرط لازم و اساسي مشروعيت افرادي كه در مسند امور كشور قرار دارند، تبعيت از ولايت است از اين رو رئيس جمهور نيز از اين مقوله مستثني نيست و وي هميشه ولايتمدار بوده است.
ولايتمداري
يعني مطيع بودن امر ولي
حجت الاسلام والمسلمين مهدي طائب استاد حوزه و دانشگاه هم با اشاره به اختلاف نظرهايي كه در امور بين مسئولان به وجود مي آيد، اظهار داشت: اصولا، اختلاف در برداشت و در مصاديق و در بحث ولايتمداري تا هنگامي كه به صدور حكم نينجامد ضرري نمي رساند چرا كه ولايتمداري به اين معناست كه ما در برابر احكام صادره از سوي ولي فقيه و حاكم شرعي مطيع باشيم.
وي با بيان اين كه ولي فقيه هرگز به دنبال اين نيستند كه افراد در امور فكر و انديشه نكنند، افزود: ايشان به دنبال اين هستند كه سطح فكر و تجربه و معلومات آحاد جامعه هر چه بيشتر بالا برود و از نظر فكر و انديشه، به جايگاهي برسند كه بتوانند به ايشان نزديك شوند.
اين استاد حوزه علميه گفت: اگر اختلاف نظرها به جايي برسد كه مقام معظم رهبري حكم صادر كنند آنجا جاي اطاعت و تبعيت است و ما تاكنون ديده ايم در اختلاف نظرها هر جا كه كار به صدور حكم از سوي رهبري رسيده است آقاي احمدي نژاد نظر خود را كنار گذاشته به نظر مقام معظم رهبري عمل كرده است.
وي در پايان گفت: بنابراين، اختلاف نظر احمدي نژاد با مقام معظم رهبري درباره فعاليت وزير اطلاعات لطمه اي به ولايت مداري رئيس جمهور نزده است، جامعه از آقاي احمدي نژاد انتظار دارد همانگونه كه پيش از اين مقلد خوبي براي مقام معظم رهبري بوده از اين پس نيز باشد.
رهبري بر همه امور مسلط است
محمدنبي حبيبي دبيركل حزب موتلفه اسلامي نيز با اشاره به مخالفت رهبر معظم انقلاب اسلامي با بركناري حجت الاسلام مصلحي وزير اطلاعات اظهار داشت: مقام معظم رهبري در سفر خود به شهر مقدس قم به صراحت از اطاعت پذيري آقاي احمدي نژاد اظهار رضايت فرمودند، لذا برخي از افراد بيروني مي خواهند كاسه داغ تر از آش شوند. اما بايد بدانند شخص رهبر حكيم انقلاب اسلامي بر همه اوضاع مسلط هستند و مديري با تدبير در اوضاع كشور هستند، بنابراين بهتر است كسي در اين خصوص تعيين تكليف نكند.
وي گفت: هر چند رفتار احمدي نژاد در ماجراي آقاي مصلحي را كار درستي نمي دانيم، چرا كه چند هفته قبل رهبر انقلاب به وزارت اطلاعات سركشي كردند و هم از وزارت اطلاعات و هم از وزير با مقدمه اي تقدير كردند، لذا اين نشان از مقبوليت عملكرد مثبت اين وزارتخانه، نزد معظم له بوده است كه آقاي احمدي نژاد نبايد در اين اوضاع مبادرت به اين كار مي كرد.
دبيركل حزب موتلفه اسلامي تاكيد كرد: زماني كه ميان آقاي احمدي نژاد و نظر مبارك رهبر معظم انقلاب اختلافي وجود داشته باشد، رئيس جمهور رسما و عملا همان نظر معظم له را به اجرا مي گذارند، چرا كه در طول چند سال گذشته عملكرد احمدي نژاد نشان مي دهد او فردي ولايتمدار است.

عتيقه (گفت و شنود)

گفت: شيرين عبادي از محافل و رسانه هاي آمريكايي و اروپايي گلايه كرده است كه چرا ديگر به سران و فعالان جنبش سبز! اهميتي نمي دهند.
گفتم: حيوونكي! يعني هنوز نفهميده كه هيچكس دستمال كاغذي مصرف شده را دوباره توي جعبه نمي گذارد؟!
گفت: همين خانم مي گويد، تصور نمي كردم كه آنهمه استقبال رسانه ها و مجامع آمريكايي و اروپايي از اقدامات و اظهارات حقوق بشري من به اين زودي فروكش كند!
گفتم: پيرزني به زن همسايه اش گفت؛ اون آقايي كه هر روز به بهانه اي از اين كوچه عبور مي كنه و به من خيره ميشه چيكاره است؟ و زن همسايه گفت؛ عتيقه فروشه!

دهقان خبر داد بررسي بودجه 90 از امروز آغاز مي شود

يك عضو هيئت رئيسه مجلس شوراي اسلامي از آغاز بررسي بودجه سال 90 در صحن علني از روز يكشنبه و در دو شيفت كاري خبر داد.
محمد دهقان با بيان اين كه گزارش كميسيون تلفيق در پنج شنبه گذشته به هيئت رئيسه ارائه شده است، گفت: اين گزارش روز شنبه در اختيار نمايندگان قرار گرفته تا كليات آن در جلسه علني روز يك شنبه و در دو شيفت كاري بررسي شود.
وي هم چنين پيش بيني كرد كه بررسي لايحه بودجه 90 حداكثر تا دو هفته طول بكشد.
اين عضو هيئت رئيسه مجلس در ادامه با بيان اين كه براي رسيدگي به كليات بودجه، در آيين نامه مجلس 250 دقيقه زمان در نظر گرفته شده است، گفت: طبق آيين نامه مجلس ابتدا رئيس جمهور مي تواند از كليات لايحه بودجه دفاع كند كه در آيين نامه زمان مشخصي در اين رابطه در نظر گرفته نشده است.
دهقان كه با ايسنا گفت وگو مي كرد ادامه داد: پس از صحبت هاي رئيس جمهور، سخنگوي كميسيون تلفيق مي تواند در مدت نيم ساعت در ابتداي رسيدگي به كليات و در انتهاي آن، قبل از رأي گيري به ارائه توضيحاتي در مورد بررسي هاي كميسيون بپردازد كه پس از اظهارنظرهاي سخنگو، 10 نماينده مخالف و 10 نماينده موافق هر كدام در 10 دقيقه صحبت هايشان را مطرح مي كنند.
وي هم چنين يادآور شد: در پايان و پس از صحبت هاي نمايندگان مخالف و موافق، نماينده دولت مي تواند در 20 دقيقه از لايحه دفاع كند كه در مجموع 250 دقيقه زمان براي رسيدگي به لايحه كليات بودجه در نظر گرفته شده است كه 200 دقيقه آن مربوط به نمايندگان، 30 دقيقه مربوط به كميسيون تلفيق و 20 دقيقه نيز مربوط به نماينده دولت است.
نماينده طرقبه و چناران در مجلس هم چنين در مورد حضور رئيس جمهور در جلسه علني روز يك شنبه گفت: با توجه به اين كه رئيس جمهور در زمان تقديم لايحه بودجه در مجلس حضور پيدا كرده بود، ممكن است كه فردا به مجلس نيايد؛ ولي با اين وجود رئيس جمهور مي تواند طبق آيين نامه براي دفاع از كليات لايحه بودجه در مجلس حضور يابد.
دهقان هم چنين با بيان اين كه در زمان رسيدگي به لايحه بودجه مجلس نطق ندارد، گفت: طبق آيين نامه در زمان رسيدگي به لايحه طرح ها و لوايح ديگري قابل طرح در مجلس نيست، مگر اين كه طرح هاي دو فوريتي و به صورت ضروري در دستور كار قرار گيرد.
وي هم چنين پيش بيني كرد كه كل وقت مجلس روز يك شنبه به بررسي كليات بودجه اختصاص يابد و از روز دوشنبه هفته جاري بررسي جزئيات لايحه بودجه آغاز گردد.

رايزني ايران و ونزوئلا براي جلوگيري از خونريزي و كشتار در بحرين و ليبي

وزراي امور خارجه جمهوري اسلامي ايران و ونزوئلا بر ضرورت جلوگيري از خونريزي و كشتار مردم بي دفاع در ليبي و بحرين تاكيد كردند.
نيكلاس مادورو وزير امور خارجه ونزوئلا كه به تهران سفر كرده است، جمعه شب با علي اكبر صالحي وزير امور خارجه كشورمان ديدار و گفت وگو كرد.
وزراي امور خارجه ايران و ونزوئلا در اين ديدار ضمن مرور روند مناسبات دو جانبه و همكاري هاي فزاينده اقتصادي، تجاري و صنعتي دو كشور، پيرامون تحولات مهم منطقه اي و مسائل مهم بين المللي و همكاري هاي طرفين در اين عرصه ها رايزني و تبادل نظر كردند.
صالحي در اين ديدار با اشاره به اينكه ايران و ونزوئلا توانستند در سالهاي اخير روابط خوب و عميقي ايجاد كنند، اظهار داشت: رايزني و همكاريهاي في مابين مي تواند به روندي منتج شود كه كشورهاي در حال توسعه هم بتوانند در رتق و فتق امور بين المللي و صلح، ثبات و رفاه و توسعه جهاني سهم مناسب داشته باشند.
وزير امور خارجه كشورمان در ارتباط با تحولات منطقه شمال آفريقا، خاورميانه و خليج فارس به سياستهاي متناقض و پريشان غرب به ويژه آمريكا در قبال اين تحولات و حركتهاي مردمي اشاره كرد.
وي با تاكيد بر ضرورت توجه جامعه بين المللي به واقعيتهاي منطقه، سياستهاي ناعادلانه و متناقض و اتخاذ معيارهاي دوگانه غرب را در قبال تحولات منطقه به ويژه رفتار متفاوت در ليبي و بحرين مورد انتقاد قرار داد.
صالحي بر ضرورت جلوگيري از خونريزي و كشتار مردم بي دفاع، عدم مداخله و ورود نيروهاي خارجي، حفظ وحدت ملي، حاكميت و استقلال اين كشورها تاكيد كرد.
وزير امور خارجه ونزوئلا نيز در اين ديدار از روابط بسيار نزديك و دوستانه دو كشور و همكاريهاي گسترده تهران -كاراكاس در كليه ابعاد دو جانبه، منطقه اي و بين المللي ابراز خشنودي كرد.
مادورو با اشاره به بحرانهاي جاري در شمال آفريقا، خاورميانه و خليج فارس و خشونت و سركوب وسيع مردم، هدف غرب و استكبار را از اين سياستهاي خشن، راهبردي براي كنترل منابع نفتي و ثرورت كشورهاي منطقه دانست.

حجت الاسلام سعيدي: رسالت امروز سپاه مجاهدت در جنگ نرم است

نماينده ولي فقيه در سپاه پاسداران تاكيد كرد كه رسالت امروز سپاه مجاهدت در جنگ نرم و تهاجم فرهنگي است.
حجت الاسلام «علي سعيدي» در گفت وگو با سپاه نيوز با بيان اين كه دوم ارديبهشت يادآور صدور فرمان امام راحل در زمينه تشكيل سپاه پاسداران است و در همان روز اساسنامه آن هم تصويب شد، اظهار كرد: حقيقتا مي توان سپاه را به عنوان معجزات انقلاب به شمار آوريم كه تعبير امام «اگر سپاه نبود كشور هم نبود» به گونه اي در تاييد اين مطلب است.
نماينده ولي فقيه در سپاه گفت: سپاه در همه عرصه ها چه در مقابله با جنگ سخت، چه در مقابله با عرصه نيمه سخت و در مقابله با جنگ نرم و تهاجم فرهنگي توانسته رسالت خود را به خوبي انجام دهد.
وي افزود: سپاه در همه زمينه ها به منظور دفاع از انقلاب حضور فيزيكي داشته است، در حفاظت از مرزها، حفاظت از شخصيت ها، امنيت پرواز و بهداشت و درمان، سازندگي و مسائل فرهنگي نقش بسزا و گسترده اي را ايفا نموده است.
سعيدي با توجه به ضرورت حضور سپاه در عرصه هاي گوناگون، اظهار كرد: كارنامه سپاه به واسطه وجود نيروهاي مخلص و تابع ولايت، همواره خوش درخشيده است.
وي با اشاره به عملكرد سپاه در مقابله با فتنه 88 اظهار كرد: عملكرد سپاه در مقابله با فتنه پس از انتخابات، بسيار روشن و شفاف بود.
نماينده ولي فقيه در سپاه با اشاره به علاقه مندي مردم نسبت به سپاه گفت: حمايت مردم و رهبر معظم انقلاب، اين نهاد انقلابي را بيش از پيش شكوفا، بالنده و پويا كرده است.

سقوط آزاد دست اندركاران فتنه در فهرست مجله تايم (خبر ويژه)

يك مجله آمريكايي با نااميدي از دست اندركاران فتنه 88، نام آنان را از فهرست 100 نامزد چهره هاي اثرگذار حذف كرد.
مجله تايم در حالي كه سال 2010 نام ميرحسين موسوي، زهرا رهنورد و شيرين عبادي را در شمار نامزدهاي خود گنجانده بود، امسال اسامي آنان را از فهرست شخصيت هاي اثرگذار و پرنفوذ حذف كرد. اين مجله سال گذشته تلاش كرده بود با گنجاندن نام سه تن از فتنه گران ايراني در كنار چهره هاي سياسي جهان، به شارژ روحي عوامل ميداني فتنه بپردازد و در اين راه حتي موسوي، رقيب ليدي گاگا رقاصه مبتذل آمريكايي هم در دور نهايي شد اما از وي عقب افتاد.
اما امسال با توجه به مرگ و فراموشي فتنه سبز، مجله آمريكايي نيز ترجيح داد نام موسوي، رهنورد و عبادي را كلاً از فهرست اسامي خود حذف كند تا ترديدهاي گسترده نسبت به سنديت فهرست اين مجله در افكار عمومي- مانند پارسال- پديد نيايد.
همزمان با حذف نام دست اندركاران فتنه از فهرست مجله تايم، محافل ضد انقلاب نيز معتقدند بانيان فتنه سبز به باد فراموشي سپرده شده اند و از سوي ديگر جريان اپوزيسيون واجد هيچ گزينه درخور ديگري هم نيست.
شبكه مجازي بالاترين در اين زمينه نوشت: پاي حرف هاي رضاپهلوي مي نشيني، ميگن باباش دزد بوده، آدم كشته ، ساواك راه انداخته و و و... مياي از كشتار پادگان اشرف بگي، ميگن ول كن منافقين تروريست را، يا ميگن؛ مگه نديدي مسعود رجوي با صدام ماچ و بوسه كرده و... از خاتمي و اصلاح طلبا ميگي، ميگن بابا خاتمي بي بخاره و بقيه شون با رژيم هماهنگ هستند. اصلاً ميگي گور پدر همه اپوزيسيون، زنده باد موسوي، ميگن تكليف اعدام هاي دهه شصت چي ميشه. بابا آقايان روشنفكر سياسي! يكي تكليف ما را روشن كنه، بالاخره تحت كدوم گروه و اپوزيسيوني بايد با جمهوري اسلامي مبارزه كرد؟
بالاترين در مطلب ديگري با زير سؤال بردن گروه نيمه تعطيلي موسوم به شوراي هماهنگي راه سبز خارج كشور نوشت: اولش همه مي گفتيم جنبش نياز به سر نداره. حالا كه موسوي و كروبي توي حصرند، لينك هايي منتشر مي شود كه كساني كه در آن سوي مرزها به خوبي و خوشي زندگي مي كنند و هر روز براي تفريح و سرگرمي در تلويزيون هاي خود ظاهر مي شوند را به عنوان رهبر قالب جنبش سبز كنند، و برخي با به به و چه چه به آن دامن مي زنند. كساني مي خواهند خود را رهبر جنبش جا بزنند كه به چالش كشيدنشان فحش هاي چاله ميداني است، و كيلومترها دورتر از مردم و كشورشان زندگي مي كنند، و با راه حل هاي نانوايي وارشان مي خواهند بگويند درد مردم را مي فهمند. آيا از چند هزار كيلومتر آن طرف تر مي شود با افكار عمومي ارتباط گرفت؟!
در همين حال نامه 28 وبلاگ نويس و سايت ضدانقلاب در فضاي مجازي و خطاب به شوراي هماهنگي راه سبز منتشر شده كه اين شورا را متهم به بي كفايتي مي كند. در اين نامه آمده است: امروز كه قريب به 2 ماه از شكل گيري شوراي هماهنگي مي گذرد، امضاكنندگان اين نامه نه در قالب يك تشكل سياسي يكپارچه و در راستاي اهداف سياسي و منافع گروهي بلكه از روي احساس وظيفه و مسئوليت به نقد عملكرد و كارنامه «شوراي هماهنگي راه سبز اميد» مي پردازند. اگر واقع بينانه به عملكرد اين شورا نگاه شود، انفعال و بي تحركي مجموعه مذكور چنان بوده كه كارنامه كاركردش اصولاً خالي تر از آن است كه قابل نقد باشد. اما با درك حساسيت ها و شرايط موجود، مي توان از اين نقدها موقتاً عبور كرد و تنها از منظر عملكرد شورا در مديريت اعتراضات و حوادث پيش روي جنبش سبز به بررسي و نقد شورا و تحرك اعضايش پرداخت. اما متأسفانه در اين سوي داستان نيز چيز چندان قابل عرضي وجود ندارد و بيم آن مي رود كه چنانچه اين سكوت و انفعال ادامه پيدا كند، نه تنها نقش اين شورا در سايه ترديد قرار گيرد، بلكه خلأ رهبري جنبش باعث از هم پاشيدگي و سرخوردگي و يأس و فروپاشي جنبش شود.
در حالي كه بالاترين در مطلبي خطاب به برخي اعضاي لو رفته شورا نظير امير ارجمند و واحدي مي نوشت «آقايان، سكوتتان حال به هم زن است»، يكي از حاميان شورا در پاسخ نوشت: بالاترين زماني رونق داشت و براي داغ شدن يك لينك در اين سايت بايد 80-70 تا رأي مثبت مي گرفتي اما با سياست هاي مديريت سايت، تمام فعالين رفتند سمت سايت هاي ديگر و الان براي داغ شدن يك لينك 30 تا بيشتر رأي مثبت نمي خواد.

سبزهاي چماقدار كروبي را چندبار كشته بودند (خبر ويژه)

يك وبلاگ ضدانقلاب معتقد است كروبي تا به روز انتخابات در 22 خرداد 1388 برسد، چندبار از سوي اصلاح طلبان و ستاد موسوي كشته شده بود.
نويسنده اين وبلاگ كه با امضاي ««دلقك» به انتشار مقاله مي پردازد، يادآور شده است: وقتي كروبي در شهريور 87 اعلام نامزدي كرد هنوز هيچ تنابنده اي از اصلاح طلبان اعلام موضع نكرده بود. وقتي خاتمي با كلي يالوارياخار(خواهش و تمنا و ناز و قميش و برو جلو بيا عقب) بالاخره در بهمن ماه حاضر به كانديداتوري اصلاح طلبان شد؛ معلوم بود كه مثل دوره اصلاحات و ماجراي آخرش مصطفي معين اصلاح طلبان مي خواهند از روي جسد كروبي عبور كنند براي پيروزي. خاتمي چه دانسته و چه از روي حسن نيت اولين ميخ را به تابوت نامزدي كروبي كوبيد. با اين دليل بي دليل كه كروبي حريف احمدي نژاد نيست در حالي كه اشتباه برآوردشان حداقل يك بار و در جريان انتخابات 84 پاسخ منفي گرفته بود در آراي كمتر معين در مقابل كروبي.
«دلقك» مي افزايد: هنگامي كه شعبده بازي اصلاح طلبان به نامزدي موسوي صعود كرد و محمد خاتمي درست و از خدا خواسته از دام گريخت؛ بنظر مي رسيد كه مي توان در شرايط برابر و با اخلاق مبارزه سياسي؛ نفر برتر را ارتقاء داد. زيرا كه موسوي با ستادي كوچك و افرادي مثل خودش غيرسياسي و كم نام و نشان و بدون هو و جنجال وارد عرصه رقابت شده بود اما بالاخره رايزني ها به نتيجه رسيد و احزاب مجاهدين و مشاركت كه فرقي هم با هم ندارند مصمم شدند كه بدليل احتمال راي آوري موسوي از او حمايت كنند. ورود اين باند حزبي قدرت طلب به صحنه همه مناسبات را عوض كرد. آنان در كمترين مدت ستاد موسوي را به محاصره خود درآوردند و خودشان در مقام سياست گذار و گرداننده اصلي تبليغات و برنامه ريزي مهندس موسوي جاي گرفتند. از اينجا بود كه چماق سبز متولد شد و مهدي كروبي در هر جايي كه مي خواست تبليغات و ميتينگ بگذارد بويژه در دانشگاه ها با حمله سبزهاي به هيجان آمده و تحت هدايت دو حزب پيش گفته مواجه شد.
وي همچنين نوشت: توپخانه تبليغاتي ستاد موسوي در حال شليك بود و در حالي كه كروبي براي تبليغات، انرژي كم داشت، شايعه شد كه كروبي انصراف مي دهد. البته كروبي خودش هم خوب تقسيم انرژي نكرده بود لذا هم در مناظره ها خيلي قبراق نبود و هم از سوي ستادش در مورد بزرگترين نقطه ضعف او راجع به پول گرفتن از شهرام جزايري پاسخ قانع كننده و مدرن تمهيد نشده بود. چه او بايد مي گفت كه از جنبه سياسي كار درستي نكرده است و عذرخواهي مي كرد.
اين نويسنده ضدانقلاب در پايان نوشت: وقتي رسيديم به روز 22 خرداد 88 كروبي چندين بار توسط رفقا كشته شده بود و حتي بسياري از هوادارانش هم يا به شايعه قوي انصراف او اعتقاد پيدا كرده بودند اينكه بعداً لطيفه ساختند كه حتي كرباسچي بعنوان معاون اول كروبي به مهندس موسوي راي داده؛ ناشي از همين طنز تلخي بود كه جريان داشت. و پر بي ربط هم نبود اين جوك شريعتمداري.

منظور نتانياهو از حمله عقب نشيني بود! (خبر ويژه)

شرط پيوستن بنيامين نتانياهو به كابينه ايهود اولمرت در 4 سال پيش، حمله نظامي به ايران بود.
روزنامه صهيونيستي ها آرتص با انتشار برخي اسناد ويكي ليكس نوشت: نتانياهو شرط حضور در كابينه ائتلافي اولمرت را، اراده دولت اسرائيل براي حمله به ايران اعلام كرده بود. طبق همين اسناد، نتانياهو يك بار ديگر در سال 2005، شرط پيوستن خود به كابينه آريل شارون را حمله نظامي به ايران و انهدام تاسيسات هسته اي آن قلمداد كرده بود.
نتانياهو در سال 2007 در رأس حزب ليكود قرار داشت و با حزب كاديما به رهبري اولمرت براي تشكيل دولت ائتلافي رايزني مي كرد. هاآرتص با اشاره به سند ويكي ليكس مي نويسد: اين گزارش در 20 ژوئيه 2007 توسط رئيس دفتر سفارت آمريكا در تل آويو براي وزارت خارجه در واشنگتن فرستاده شد و نگارنده آن به گفتگوئي با يكي از مقامات سياسي آن زمان اسرائيل استناد كرده بود.
در بخشي از گزارش، از قول يكي از مشاوران نتانياهو آمده است كه نتانياهو به اولمرت تاكيد كرده بود اگر حاضر باشد براي آمادگي به منظور حمله احتمالي به تاسيسات اتمي در ايران اقدام كند، وي متقابلا آماده است حزب ليكود را وارد كابينه ائتلافي سازد و پست وزارت خارجه را بپذيرد.
روزنامه هاآرتص يادآوري كرد:اين دومين بار در آن سال ها بود كه نتانياهو از لزوم انهدام تاسيسات اتمي ايران سخن گفت زيرا وي در تابستان سال 2005 نيز به آريل شارون گفته بود كه اگر تا پيش از انتخابات، عليه حكومت ايران به اقدامي دست بزند، ليكود از دولت او پشتيباني خواهد كرد.
انتشار موضع افراطي نتانياهو در سال هاي 2005 و 2007 در حالي است كه طبق اسناد ديگر ويكي ليكس رژيم صهيونيستي به اين واقعيت رسيده بود كه ديگر قدرت درگيري نظامي با ايران را ندارد.
اخيراً نيز آويگدور ليبرمن وزير خارجه دولت نتانياهو احتمال درگيري نظامي را منتفي دانست و به نشريه دي ولت آلمان گفت: ما دولت كوچكي هستيم و درباره ميزان قدرت خود دچار توهم نمي شويم. همزمان با وي، نتانياهو براي چندمين بار با هراس اعلام كرده كه نگران الگو گرفتن انقلاب هاي منطقه از انقلاب اسلامي سال 1979 ايران و محاصره شدن با دولت هاي اسلامي است.
درماندگي روبه گسترش رژيم صهيونيستي به يك روند ثابت در تاريخ دهه اخير اين رژيم تبديل شده است. به عنوان مثال آريل شارون كه صهيونيست ها از وي به عنوان قصاب و بولدوزر ياد مي كردند اساساً با اين شعار روي كارآمد كه ضمن هجوم به غزه، ريشه مقاومت اسلامي و حماس را در غزه از جا بر خواهند كند اما خود اين جلاد وحشي بود كه با هزيمت از مقاومت اسلامي در سال 2005 دستور عقب نشيني از نوار غزه را صادر كرد و نيروهاي اسرائيل با خفت از اين منطقه گريختند، همچنان كه سال 2000 از جنوب لبنان گريخته بودند.

شيخ الازهر يا خاخام اسرائيلي؟! (خبر ويژه)

مفتي الازهر خيزش هاي اسلامي منطقه را نتيجه دخالت هاي ايران دانست و از مسئولان جمهوري اسلامي ايران خواست از آنچه كه وي «فتنه انگيزي» در كشورهاي اسلامي مي داند، دست بردارند!
احمد محمدالطيب كه با حكم حسني مبارك ديكتاتور مخلوع مصر به سمت مفتي اعظم الازهر منصوب شده است در جريان انقلاب اسلامي مردم مصر و اعتراض آنان به سرسپردگي حسني مبارك به اسرائيل، طي سخناني كه از تلويزيون دولتي مصر پخش شد، انقلابيون را «فتنه گر»! ناميده و ضمن حمايت از حسني مبارك، هرگونه اعتراض به حاكميت وي را «حرام»! دانسته بود! وي بعد از فرار حسني مبارك از قاهره با اعتراض شديد مردم مسلمان مصر روبه رو شد كه به وي لقب «خاخام الازهر» داده بودند و قصد برخورد شديد با وي را داشتند كه با وساطت برخي از اعضاي برجسته اخوان المسلمين از حمله به وي منصرف شدند.
«محمدالطيب» به هنگام محاصره مردم غزه و قتل عام آنها از سوي رژيم اشغالگر قدس در جريان جنگ 22 روزه نه فقط عليه اسرائيل و به حمايت از مردم مظلوم غزه موضعي نگرفت بلكه به درخواست مردم مصر براي تشويق حسني مبارك به گشودن گذرگاه رفح و ارسال آذوقه و دارو براي مردم غزه نيز پاسخ منفي داده بود. محمد الطيب مفتي اعظم الازهر در برخي از ملاقات هاي حسني مبارك با رابرت گيتس وزير دفاع آمريكا و نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونيستي حضور داشته است.
گفتني است اين روزها، شيخ الازهر و آخوندهاي وهابي دربار آل سعود به علت همراهي با ديكتاتورهاي حاكم بر كشورهاي اسلامي با اعتراض شديد ملت هاي مسلمان روبرو هستند و اظهارات اخير «محمدالطيب» يا به قول جوانان مسلمان مصري «خاخام الازهر»! را مي توان آخرين دست و پا زدن آخوندهاي درباري منطقه تلقي كرد.

كار رژيم يمن تمام است هيچ كاري هم از دست آمريكا برنمي آيد (خبر ويژه)

محافل تحقيقاتي و رسانه هاي آمريكا معتقدند واشنگتن هيچ جايگزيني براي ديكتاتور يمن ندارد و با اين حال به خاطر حمايت از علي عبدالله صالح بر شدت خشم و نفرت مردم يمن از كاخ سفيد مي افزايد.
مؤسسه مطالعات استراتژيك وابسته به دانشگاه جنگ آمريكا در يك پژوهش مستقل درباره يمن تأكيد كرد: آمريكا هيچ جايگزيني براي رژيم صالح ندارد. واشنگتن نبايد باعث آمريكايي سازي درگيري ها در يمن شود و بايد از اعزام نيرو خودداري كند. ما همچنين بايد درك كنيم كه هيچ گزينه جدي براي رژيم صالح جهت برخورد با تهديدهاي جنوب شبه جزيره عربستان نداريم.
در همين حال روزنامه واشنگتن پست با استناد به رفتارهاي دوگانه آمريكا در قبال تحولات منطقه خاورميانه نوشت: خشم و نااميدي نسبت به دولت اوباما در ميان فعالان سياسي و رهبران مخالف در يمن در حال تشديد است. بحران يمن شايد بيش از هر جاي ديگر مشكل دولت اوباما را در برخورد با شورش هاي جاري در سراسر خاورميانه و آفريقاي شمالي و عواقب بالقوه آنها مورد تأكيد قرار مي دهد. از يك طرف، فعالان سياسي يمن براي دست يافتن به ارزش هاي مردم سالاري كه اوباما در سخنراني خود در قاهره در ژوئن 2009 قوياً مورد تأكيد قرار داد، مبارزه مي كنند. از طرف ديگر، صالح يك متحد كليدي آمريكا در كشوري است كه بعد از افغانستان و پاكستان بيشترين تهديد امنيتي را براي ايالات متحده دارد.
اين روزنامه افزود: وزارت خارجه آمريكا به طور علني خواستار تغيير رژيم يمن نشده ولي مقامات آمريكايي به طور خصوصي تأييد مي كنند كه صالح ديگر توان حكومت در يمن را ندارد. ماه گذشته، رابرت گيتس وزير دفاع آمريكا گفت دولت آمريكا به صالح نياز دارد و افزود كه ايالات متحده «از همكاري هاي ضد تروريسم» با صالح و نيروهاي امنيتي يمن برخوردار است. وي افزود «اگر دولت سقوط كند يا با دولتي بسيار ضعيف تر جايگزين شود» در آن صورت ايالات متحده با «چالش هاي بيشتري درخارج از يمن» مواجه خواهد شد.