(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 8 اردیبهشت 1390- شماره 19913

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
تقديم به خانواده شهيد برونسي و بچه هاي تفحص نام شهيد يا مرام شهيد ؟!
5/81 دلار قيمت پايه هر بشكه نفت در بودجه 90
تاكيد آملي لاريجاني بر گسترش همكاري هاي حقوقي و قضايي تهران ـ سئول
راهكار كسب بصيرت(2) ضرورت افزايش آگاهي هاي ديني
برگزاري آيين بزرگداشت آيت الله شهيد شاه آبادي در دانشگاه تهران
مهمان پرست: مسئولان منطقه از اظهارات شتابزده خودداري كنند
كاردار بحرين در تهران به وزارت خارجه فراخوانده شد
22 تيرماه دانشجويان ايراني خارج از كشور به سفر عمره مي روند
امير محمود رستمي به جمع همرزمان شهيدش پيوست
اعتراض دانشجويان تهراني به سكوت خفت بار سازمان ملل در برابر كشتار مردم منطقه
وزير خارجه جمهوري آذربايجان: تهديد ، راه حل برنامه هسته اي ايران نيست



تقديم به خانواده شهيد برونسي و بچه هاي تفحص  نام شهيد يا مرام شهيد ؟!

حسين قدياني
باز هم از جنوب، از شرق دجله، «مجنون تفحص» براي ما «ليلا» آورده، با همان عطر لاله. لاله، پرپر هم كه باشد، باز لاله است و شهيد، همان به كه بي سر... از آنچه كه «اوس عبدالحسين برونسي» مريد خميني و عاشق خطبه هاي روحاني همشهري جوانش يعني خامنه اي بود، و از آنجا كه «گردن ها را باريك آفريده اند تا در مقتل كربلاي عشق آسان تر بريده شود»، در مطلع اين «دل نوشت» دستي مي برم در يك بيت معروف و از زبان رهرو به رهبر و دلدار به دلبر مي گويم: «در ره منزل رهبر كه خطرهاست در آن، شرط اول قدم آن است، كه بي سر باشي». حاليا! تا شهيد، شهيد است، و هر شهيدي، شهيد است، من كه نمي فهمم بحث بر سر نام شهيد براي چيست؟! اگر مسابقه شهدا با هم بر سر «گمنامي» بود، «مرام شهيد» از «نام شهيد» قطعا و حتما مهمتر است. اين شهدا جملگي يك مرام داشتند و وقتي خود دوست داشتند كه «گمنام» باشند، و بي نام بمانند، تفاوت نام شان چه اهميتي دارد؟! در «مكتب شهادت» هر شهيد ما يك «اوس عبدالحسين برونسي» است. ما در 8 سال دفاع مقدس، مگر يك «همت» و 2 «باكري» داشتيم؟!... آهاي مردم، آهاي مسئولين! شهدا دارند ما را نگاه مي كنندها. همين مانده كه در تشييع پيكر شهدا هم حاشيه را بر متن غلبه دهيم؟! اگر شهدا رفتند تا نام شان قرباني مرام شان شود، و پلاك شان، فداي ملاك شان، بس كنيم اين جر و بحث را. خانواده شهيد برونسي البته حق دارد كه مطمئن شود اين پيكر بي سر، اين شهيد مطهر، اين لاله پرپر و اين گل هديه به رهبر، آيا مشخصا شهيد خودشان هست، يا خير، اما من و شما اين وسط چه كاره ايم؟! ما در جنگ 300 هزار شهيد داديم؛ آن خون سرخ كه همچنان دارد در امتداد «ثارالله» مي جوشد، نامش ضامن بقاي ماست، يا مرامش؟! آيا همه اين 300هزار شهيد مرام شان نجوا با سيدالشهدا نبود؟! آيا اين نبود كه شب حمله، جملگي از هم حلاليت مي طلبيدند و در حين «حنابندان» با «حسين» زمزمه مي كردند كه ؛ «تو طبيب دل بيمار مني، سيد و سرور و سالار مني»؟! آيا وصيت نامه همه شان جز «اطاعت محض از ولي فقيه» بود؟! آيا جز اين بود كه جملگي ما را بر تنها نگذاشتن ولي فقيه امر كردند؟! آيا همه شان تاكيد نداشتند كه براي «اسلام»، براي «امر امام» رفته اند؟!... چه شده ما را كه در جست وجوي «شماره پلاك شهدا»، بيشتر از «عصاره ملاك شهدا» غرق شده ايم؟! اين شهيد، عبدالحسين برونسي باشد يا نباشد، «شهيد» است و در «مرام شهيد» هرگز نمي توان «تشكيك» كرد. اين شهيد، عبدالحسين برونسي باشد يا نباشد، «شهيد» است و پيام هر شهيدي، خواه همت و باكري باشد، خواه شهيد گمنام، خواه شهيد روستاي حسن سرا، خواه شهيد حسين غلام كبيري، خواه شهيد 8 سال دفاع مقدس، خواه شهيد 8 ماه دفاع مقدس، خواه شهيد «جنگ تحميلي»، خواه شهيد مصطفي خميني، خواه شهيد مصطفي مازح، خواه شهيد مصطفي چمران، همان است كه «سردار خيبر» مختصر و مفيدش را خلاصه در يك جمله كرد؛ «در دوران غيبت، اطاعت محض از ولايت فقيه داشته باشيد».
عزيزان!خواهران! برادران! خون سرخ شهدا از جمله اركان وحدت كلمه ماست. گروه خوني هر شهيد، خدمت بي مزد و منت به ملت است. چه فرقي مي كند حالا با كدام نام صداي شان بزنيم؟! مگر چه تفاوتي داشت وزوايي با وراميني؟! مگر چه فرقي مي كرد و چه فرقي مي كند كه «برادران دستواره» را با برادران افراسيابي»-مثلا- اشتباه بگيريم؟!... آنقدر كه من مي دانم، بايد بوسه زد بر دست و بازوي بچه هاي مخلص تفحص. آنقدر كه من مي فهمم، بايد به همه آنها «خسته نباشيد» گفت. به خصوص در اين ساليان كه انصافا جست وجوي اجساد مطهر شهدا از دل خاك، با وجود اين همه سال كه از جنگ سپري شده، كار بسيار سخت و طاقت فرسايي است. من ذره اي به صداقت، ايمان و تعهد حرفه اي بچه هاي تفحص شك ندارم، چرا كه خود با همين چشمان خود- مثل خيلي از شماها- تابوت شهدا را تا «معراج» مشايعت كرده ام و ديده ام... آري! با همين چشمان خود هم پلاك را ديده ام و هم 4 تكه استخوان را... و البته هم ملاك را و هم مرام را. زيادند كه ديده اند. خيلي زياد. باورم هست بعد از جنگ، هر شهيدي كه بچه هاي تفحص از دل خاك مقدس جنوب بيرون آوردند، براي فرزند شهيدي چون «عليرضا» همان «بابارحيم» است؛ خواه شهيد شهري باشد، خواه شهيد روستايي، خواه شهيد گمنام، خواه مثل «عمار هور»، شهيد «علي هاشمي» معروف به دلاوري و ايثار باشد و خواه مثل «سردار كار»، «شهيد اوس عبدالحسين برونسي» مشهور به «مجاهد اقتصادي». دلاور پاكباخته اي كه فرشتگان به حالش غبطه مي خوردند. چه فرقي مي كنند شهدا با هم مگر؟! مگر ذكر همه شهدا اين نبود كه «رهسپاريم با ولايت تا شهادت»؟! عزيزان! آيا يادتان هست ايام فاطميه مثلا 10 سال پيش را كه براي ما نزديك 300 شهيد مي آمد؟! مي بينيد! هر چه از «روزگار جنگ» بيشتر دور مي شويم، در اين «جنگ روزگار» سهم مان از رجعت لاله ها كمتر شده. اين البته طبيعي است. هر چه بيشتر از «كربلاي پنج» دور شويم، دست مان در اين «كربلاي رنج» از دامن تابوت شهيدان دورتر مي شود. پس بر ما فرض است كه كنجكاو مرام شهدا باشيم، نه اينكه نام شان چيست. اگر پلاك هر شهيدي، نام او را از شهيد ديگر متمايز مي كند، اما ملاك شهدا نشان مي دهد كه مرام آسماني ها «يكي» است و «مرام» از «نام» مهمتر است. حتي «مرام ايام» از «نام ايام» مهمتر است. مرام 22 بهمن 57 از نامش مهمتر است و مرام 9 دي 88 هم.
«يوم الله» يعني پذيرش ولايت حضرت ماه. «مرام يوم الله» يعني هر وقت ما ستاره ها در گرد شعاع ماه باشيم، دشمن هيچ غلطي نمي تواند بكند؛ هم «انقلاب اسلامي» به رهبري «خميني» پيروز مي شود و هم «جمهوري اسلامي» به رهبري «خامنه اي»، شكست ناپذير. قصه اين است. حيف نيست حال كه اين همه قصه زيباست، آن را غصه دار مي كنيم؟! اين روزها عده اي مدام به من مي گويند؛ ناراحتيم، نگرانيم! من واقعاً نمي فهمم؛ ناراحتي از چه؟!... و نگراني بابت چه؟!... مي خواهيد براي تان خاطره اي از يك شهيد بگويم كه ديگر دليلي براي هيچ غمي در ظاهر و باطن تان وجود نداشته باشد؟ از جمله شهداي «قطعه 26» بهشت زهراي تهران يكي هم شهيد «عبدالمجيد رحيمي» است كه فقط 16 سال سن داشت كه شهيد شد. مزار اين شهيد با «مزار پلارك» فاصله اي ندارد. با هم رفته بودند منطقه. اين شهيد در روز اعزام به جنوب- كه هفته بعد جالب است؛ سالگرد شهادتش است!- به ديگر رزمندگان مي گفت: «هر وقت كه از اخبار كشور، چيزهايي را مي شنوم و ناراحت مي شوم، يك لحظه كه فكر مي كنم سايه ولي فقيه بالاي سرمان است، تمام غم و غصه ام فراموش مي شود و خيلي زود مي روم و سجده شكر به جا مي آورم كه اداره امور كشور دست جانشين معصوم است». حالا اين شهيد، مرامش بيشتر بايد مورد توجه، اسوه و الگوي ما باشد، يا نامش؟!... و اصلا چه فرقي مي كند كه نامش چه باشد؟! چه فرقي مي كند مزارش در كدام قطعه از گلزار شهدا باشد؟! چه فرقي مي كند اهل كدام شهر و كدام آبادي است؟! عزيزان! «شهيد» نام خانوادگي همه شهداي ماست؛ از صدر اسلام تا امروز. ما حتي به «حسين» هم كه «خون خدا»ست، مي گوييم «حسين شهيد». به «عباس» هم مي گوييم «سقاي شهيد». عزيزان! يادتان هست «ديشب خواب بابا رو ديدم دوباره»؟! يادتان هست «خوني اگه رنگين تره، خون حسينه»؟! يادتان هست «جوني اگه شيرين تره، جون حسينه»؟!... «زينب» را يادتان هست كه «هروله» مي كرد از «صفاي تل زينبيه» تا «مروه گودي قتلگاه»؟! ؟«بنت الحسين» را يادتان هست كه نمي دانست از «ذوالجناح»، سراغ پدر را بگيرد، يا از عموجانش بپرسد؟! گلوي طفل 6 ماهه را يادتان رفته؟! تير 3 شعبه حرمله را يادتان رفته؟! مگر چند روز از «محرم» گذشته كه به جاي گرفتن انتقام خون خدا، همه هم و غم ما اين شده كه نام اين شهيد بي سر، اين لاله پرپر چيست؟! يادتان رفته «ام البنين» را «فاطمه ثاني» را كه به «عباس» آموخت، مبادا به حسين، برادر بگويي. حسين، مولاي توست... عزيزان! نام هر شهيدي «عبدالحسين» است؛ حتي اگر آن شهيد «عباس بن علي» باشد؛ «يل ام البنين» باشد. باورم هست سقاي آب و ادب، عصاي دست حسين، شيربچه علي، علمدار كربلا هنوز هم سخنش با «حسين» اين است: «تن من شعله ور از آتش عشق، تو شفاي تن تب دار مني».

 



مجلس تصويب كرد
 5/81 دلار قيمت پايه هر بشكه نفت در بودجه 90

با تصويب وكلاي ملت، قيمت پايه نفت در بودجه امسال از 80 دلار به 5/81 دلار افزايش يافت.
دومين روز كاري صحن علني در رابطه با لايحه بودجه، به بررسي جزئيات بودجه 90 گذشت و نمايندگان تصويب بخش درآمدي اين لايحه را در دستور كار قرار دادند.
اهالي خانه ملت در جلسه علني چهارشنبه صبح با پيشنهادي مبني بر الحاق بندي به جزء ب بند 12 موافقت كردند.
اين بند الحاقي با 139راي موافق، 48 راي مخالف و 22 راي ممتنع به بند 12لايحه بودجه الحاق شد و براساس اين مصوبه قيمت پيش بيني شده نفت در لايحه بودجه يك و نيم دلار افزايش يافت.
پيش از اين نمايندگان در كميسيون تلفيق مصوبه كرده بودند كه پايه قيمت نفت 80 دلار باشد كه با راي حاضر در صحن علني مقرر شد قيمت پايه نفت به 5/81 دلار افزايش يابد.
همچنين با تصويب مجلسي ها، بانك مركزي موظف شد 20درصد از وجوه حاصل از صادرات فرآورده هاي نفتي در پالايشگاه هايي كه از قيمت خوراك موضوع اين جزء استفاده مي كنند و 20درصد صادرات گاز طبيعي پس از كسر ارزش گاز خام طبيعي وارداتي را به حساب صندوق توسعه ملي واريز كند.
در همين راستا ساكنين خانه ملت تصويب كردند كه وزارت نفت از طريق شركت هاي دولتي تابعه ذيربط مكلف است كليه منابع و دريافت هاي حاصل از صادرات نفت خام و ميعانات گازي را به هر صورت، پس از كسر بازپرداخت هاي بيع متقابل بلافاصله به طور مستقيم از طريق بانك مركزي به حساب هاي مربوط در خزانه داري كل كشور واريز كند.
شركت هاي دولتي تابعه وزارت نفت هم مكلف شدند كليه درآمدهاي ريالي و ارزي خود را به حساب هاي متمركز وجوه ريالي و ارزي كه از طريق خزانه داري كل كشور به نام آنها نزد بانك مركزي جمهوري اسلامي ايران افتتاح مي شود واريز كنند.
هزينه مصرفي انرژي براي مساجد و حسينيه هاي روستايي رايگان شد
با تصويب مجلس همچنين هزينه مصرفي و حق انشعاب برق، آب و گاز براي مساجد، حسينيه ها و دارالقرآن هاي روستايي رايگان محاسبه مي شود.
در ادامه بررسي بودجه تعدادي از نمايندگان مجلس در بررسي يكي از جزءهاي بند 12لايحه بودجه مبني بر اين كه «اجازه داده مي شود از منابع صندوق توسعه ملي براي طرح هاي سرمايه گذاري بخش بالادستي وزارت نفت از طريق شركت هاي دولتي تابعه ذي ربط كه به صورت بيع متقابل يا فاينانس اجرا مي گردد با رعايت اساسنامه صندوق مذكور اختصاص يابد» تذكراتي را وارد دانستند.
در ابتدا احمد توكلي پيشنهاد حذف اين جزء را ارايه داد، چرا كه آن را مطابق با سياست هاي كلي اصل 44 نمي دانست.
سپس نمايندگان پيشنهاد اصلاحي ارايه دادند، اما توكلي در مخالفت با آن سخن گفت و تأكيد كرد كه بخش خصوصي حق ورود به اموري مثل اكتشاف كه بالادستي محسوب مي شود را ندارد.
لاريجاني اشكال وي را وارد دانست و گفت كه اين پيشنهاد اصلاحي نيز در قالب سياست هاي كلي قابل طرح نيست، بنابراين، اين جزء حذف مي شود.
به علاوه اهالي بهارستان بند 13لايحه بودجه را تصويب كردند كه مطابق آن كليه درآمدهاي حاصل از فروش كالا و خدمات شركت هاي دولتي موضوع ماده 5 قانون مديريت خدمات كشوري به حساب هاي معرفي شده از سوي خزانه داري كل كشور واريز مي شود.
سقف معافيت مالياتي 58ميليون و 200 هزار ريال
با تصويب جزء الف بند 21 لايحه بودجه 90، سقف معافيت مالياتي موضوع مواد 84 و 85 اصلاحي قانون ماليات هاي مستقيم براي سال 90، مبلغ 58 ميليون و 200 هزار ريال در سال تعيين شد.
همچنين براساس مصوبه مجلس دولت مجاز شد نسبت واگذاري شركت هتل هاي هما به اشخاص حقيقي و حقوقي از جمله بانك هاي دولتي اقدام و وجوه حاصله را به خزانه واريز كند.
با تصويب نمايندگان مجلس مبلغ 50 هزار ميليارد ريال از سهام قابل واگذاري متعلق به دولت و شركت هاي دولتي يا منابع حاصل از آن و يا ساير اموال و دارايي ها به درآمدهاي دولت اضافه مي شود.
اموال و سهام براساس صورت وضعيت مورد تأييد بالاترين مقام و ذيحساب دستگاه اجرايي و دستورالعملي كه توسط وزارت امور اقتصادي و معاونت برنامه ريزي و نظارت راهبردي رئيس جمهور ظرف سه ماه ابلاغ مي شود منتقل مي گردد.
همچنين به موجب مصوبه مجلس به دولت اجازه داده مي شود از محل سهام شركت هاي قابل واگذاري يا منابع حاصل از آن و يا فروش و واگذاري اموال و دارايي هاي طرح هاي نيمه تمام و خاتمه يافته حداكثر تا سقف 50 هزار ميليارد ريال پرداخت كند.
نمايندگان مجلس در ادامه بررسي جزئيات لايحه بودجه 90 در بخش درآمدي در جلسه علني چهارشنبه مجلس، بند 40 لايحه بودجه را مصوب كردند كه مطابق آن به هيئت امناي صندوق توسعه ملي اجازه داده مي شود 10درصد از منابع صندوق توسعه ملي را جهت پرداخت تسهيلات به بخش هاي غيردولتي در اختيار بانك كشاورزي يا صندوق حمايت از توسعه سرمايه گذاري بخش كشاورزي قرار دهند.
براساس اين گزارش، با وجودي كه اين بند مغاير با قانون برنامه پنجم بود اما با راي بيش از دو سوم نمايندگان همين طور باقي ماند و براين اساس 10درصد از صندوق توسعه ملي در اختيار بانك كشاورزي براي ارايه تسهيلات به بخش غيردولتي كشاورزي اختصاص داده شد.
نمايندگان همچنين به دولت اجازه دادند مبلغ 20 هزار ميليارد ريال اوراق مشاركت ريالي با تضمين دولت با بازپرداخت اصل و سود آن منتشر كند.
مجلسي ها در ادامه و در بررسي بندهاي الحاقي به بودجه 90، پيش بيني كردند كه از محل افزايش درآمد حاصل از صادرات نفت و ميعانات گازي مبلغي حدود 11ميليارد دلار عايد دولت شود.
اين مبلغ كه مازاد بر مبالغ مندرج در بند 12 قانون بودجه امسال پيش بيني شده است به خزانه واريز مي شود.

 



در ديدار رئيس دستگاه قضايي كره جنوبي عنوان شد
تاكيد آملي لاريجاني بر گسترش همكاري هاي حقوقي و قضايي تهران ـ سئول

در ديدار روساي دستگاه هاي قضايي ايران و كره جنوبي بر تقويت همكاري هاي حقوقي و قضايي دو كشور با تكيه بر نقاط اشتراك موجود از جمله استفاده از فناوري هاي نوين تأكيد شد .
به گزارش ايسنا، آيت الله آملي لاريجاني در اين ديدار با اشاره به روابط رو به گسترش دو كشور در ابعاد سياسي و اقتصادي، تقويت همكاري هاي حقوقي را زمينه اي براي رسيدن به سطح بالاتري از روابط توصيف كرد .
وي از كشور ايران به عنوان كشوري داراي فرهنگ و تمدن عميق و تاريخي ياد كرد و گفت: فرهنگ و تمدن ايراني بعد از ورود اسلام به اين كشور تحول بسياري يافت و عمق و عظمت خويش را مديون اسلام است و اين تمدن عظيم آثار خود را در زمينه هاي مختلف تمدن بشري بر جاي گذاشته و يكي از مهمترين زمينه هاي تحقيقاتي و علمي اين تمدن اسلامي، بررسي ها و مطالعات فقهي و قضايي برخاسته از دين اسلام است كه همواره رو به تحول بوده و عالمان بزرگي در فقه اسلامي راجع به مباحث قضايي تلاش فراوان علمي كرده اند .
آيت الله لاريجاني افزود: به پشتوانه فرهنگ 1400 ساله اسلامي در ايران، سابقه بحث هاي قضايي نيز بسيار طولاني و عميق است و «علماي اصول» در مباني فقه، مطالعات دقيقي انجام داده اند كه كمتر نظير آن را درجاي ديگري مي توان يافت. تنها در مغرب زمين در پاره اي از مباحث فلسفه حقوق و مباني حقوق (Jurisprudence ) و نيز در منطق الزامات (Deontic logic ) تا حدودي اين مباحث طرح شده است .
رئيس قوه قضاييه سپس با تشريح ساختار قضايي جمهوري اسلامي ايران «استقلال قاضي و دستگاه قضايي از ساير قواي كشور»، «امكان نظارت و بازرسي قوه قضاييه نسبت به عملكرد دستگاه اجرايي كشور» و «رسيدگي به تخلفات دستگاه هاي اجرايي» را از ويژگي هاي ممتازي برشمرد كه كمتر در دستگاه قضايي ساير كشورها لحاظ شده است .
آيت الله آملي لاريجاني تبادل تجربيات دو كشور در زمينه استفاده از فناوري هاي نوين و بويژه فناوري هاي اطلاعات (IT ) را فصل مناسبي در مناسبات حقوقي و قضايي ايران و كره جنوبي عنوان كرد و با اشاره به عملكرد دستگاه قضايي ايران در استفاده از اين فناوري ها گفت: آماده استفاده از تجربيات كره جنوبي در زمينه به كارگيري فناوري هاي نوين در مسائل حقوقي و قضايي هستيم.
رئيس دستگاه قضايي ايران همچنين با تأكيد بر اين كه توجه كشورهاي مشرق زمين به مباحث و مباني حقوق بشري فارغ از تفاوت هاي ديني و مذهبي ضرورتي است كه دستگاه قضايي دو كشور ايران و كره جنوبي مي توانند به عنوان يكي از نقاط مشترك در روابط حقوقي و قضايي خود از آن بهره بگيرند، گفت: بحث حقوق بشر فارغ از نگاه ديني و مذهبي به آن، به عنوان يك بحث نظري و فلسفي و مربوط به كل بشريت مي تواند در سطح كشورهاي مشرق زمين كه اشتراكات فراوان فرهنگي و اخلاقي و انساني دارند مورد توجه قرار گيرد. چرا كه اين بحث ها با توجه به اشتراكات موجود در كشورهاي مشرق زمين و چه بسا تفاوت هاي آن با مغرب زمين قابليت توسعه دارد .

 



راهكار كسب بصيرت(2) ضرورت افزايش آگاهي هاي ديني

اگر در جريان (جنگ جمل)كساني بصيرت نداشتند خيلي راحت طرفدار دشمنان علي مي شدند و علي دوباره خانه نشين مي شد. اكنون ماييم و چنين مسأله اي كه كار را براي علي و ياران علي هم سخت مي كند. كار به جايي مي رسد كه علي فرياد مي زند: مردم! اگر من اين جنگ را نكنم كافر مي شوم؛ از دين خارج مي شوم، تا آنهايي كه به ايشان اعتماد دارند و مي دانند دروغ نمي گويد باور كنند و براي جنگ همراهش بيايند. در چنين موقعيتي بايد چه بصيرتي داشته باشيم؟ آيا منظور بصيرتي است كه علي داشت؟ پاسخ اين است كه چنين بصيرتي در غيرمعصومين بسيار كم پيدا مي شود. بنده كه اعتراف كردم اگر من بودم خيلي هنر داشتم توقف مي كردم. حل قضيه اين است كه مفهوم بصيرت هم مثل بسياري از مفاهيم ارزشي ديگر ذومراتب است. بصيرت مراتب دارد. آن مرتبه بصيرت مخصوص علي بود. او بود كه يقين كرد كه يا بايد بجنگد يا از دين خارج بشود. من غير از امام معصوم كسي را سراغ ندارم كه بتواند اين گونه قضاوت كند. اما بصيرت به اين مرتبه منحصر نيست و مثل تقوا مراتب زيادي دارد. مرتبه اي از تقوا به ائمه معصوم و تالي تلو مقام عصمت نسبت داده مي شود؛ آن كه در عمرش نه تنها گناه نكرده كه كوشيده مكروهات را هم انجام ندهد، يك مرتبه از تقوا را دارد و يك مرتبه هم تقواي ماست كه به زور از كبائر اجتناب مي كنيم. بين اين دو، مراتب و درجات بسيار زياد است. پس بايد كوشيد و در اين مسير حركت كرد؛ مراتب بصيرت را بالا برد و به يك مرتبه نازله اش اكتفا نكرد. هر كس مسئوليت بزرگ تر يا نقش مهم تري در جامعه دارد؛ هر كه تأثيرش بر ديگران بيشتر است بايد در كسب بصيرت بيشتر بكوشد. ديگران اگر خودشان بصيرت نداشته باشند يك اصل را اگر درست بفهمند و به آن عمل كنند نجات مي يابند و آن اطاعت از ولي فقيه است. اگرچه خودشان درست سر در نمي آورند و نمي توانند مسائل را تحليل كنند، ولي اگر اين اصل را باور داشته باشند كه در زمان غيبت امام معصوم بايد از كسي كه اشبه به امام معصوم است اطاعت كنند و بدانند كه اطاعت او مثل اطاعت معصوم واجب است خيلي به خطر نمي افتند، اما كساني كه مي خواهند عهده دار مسئوليت هايي بشوند نمي توانند هر روز درباره جزئيات از ولي فقيه دستور بگيرند؛ اين كار برايشان ميسر نيست. بنابر اين مي بايست خودشان به سطح مورد نيازي از بصيرت برسند. درطول شاكله هرمي، هر كس بالاتر است و به قله نزديك تر، مسئوليتش سخت تر است و بايد بصيرتش هم بيشتر باشد تا برسد به قاعده هرم، اما در مراتب پايين تر، حداقل بصيرتي كه براي همه ما لازم است، همين است كه انسان ولي فقيه را بشناسد و بداند از چه كسي بايد اطاعت كند. الحمدلله خدا هم به ما عنايت فرمود و كسي را كه بهترين انسان روي زمين براي جانشيني امام زمان (ع)است به ما داد. اگر نبود چه خاكي به سر مي كرديم؟ اگر بود اما نمي شناختيم و اشتباه مي كرديم و در طول اين سي سال كسان ديگري را جانشين او مي دانستيم چه بلايي به سر ما مي آمد؟ الحمدلله خدا اين معرفت و اين اندازه از بصيرت را به ما داده كه بفهميم بايد از چه كسي اطاعت كنيم و اين بسياري از مشكلات ما را حل مي كند.
عناصر تشكيل دهنده بصيرت
همه اين مقدمات را عرض كردم براي اين كه به اين جا برسيم كه تكليف كسي كه موقعيتي در اجتماع دارد سنگينتر از ديگران است و بايد بصيرتش هم بيشتر از ديگران باشد تا بتواند ديگران را راهنمايي كند. اكنون اين پرسش مطرح مي شود كه چه كنيم بصيرت ما افزايش بيابد؟ بهتر است تحليل كنيم كه بصيرت چيست و از چند عنصر تشكيل مي شود و بعد ببينيم كدام يك از اين عناصر در اختيار ماست تا بكوشيم آن را تقويت كنيم.
مطلب را به عنوان يك بحث پيشنهادي خدمت شما عزيزان و نخبگان مطرح مي كنم تا روي آن فكر كنيد و از ديگران هم بپرسيد، شايد نكته هاي تكميلي به آن اضافه شود. حيف است با اين همه تأكيد مقام معظم رهبري بر روي بصيرت، دنبال نكنيم كه ببينيم اين بصيرت چيست و چگونه بايد آن را پيدا كرد.
بصيرت حداقل سه مؤلفه و سه عنصر دارد و مي توان گفت مثلثي است كه از سه ضلع تشكيل مي شود. اولين عنصر، امري خدادادي است؛ هوش و فراست خاص است. هم تجربه نشان مي دهد و هم در روايات هست كه خداوند به بعضي افراد فراست مخصوصي داده است. امروزه در روان شناسي مي گويند هوش، انواعي دارد؛ هوش هيجاني، هوش اجتماعي، هوش ارتباطي، هوش علمي و.... ممكن است كسي از جهتي باهوش باشد، ولي از جهت ديگر بهره اي از هوش نداشته باشد. بصيرت، هوش اجتماعي مي خواهد. مسائل اجتماعي درك خاصي را مي طلبد. شايد شما هم افراد متعددي را ديده باشيد كه هوش درسي شان خوب است، يعني درس را خوب مي فهمند و شايد بيش از ديگران پيشرفت علمي مي كنند، اما در درك بعضي از مسائل خيلي ضعيفند و يك نوع سادگي مخصوص در برخي از مسايل دارند. اين سادگي انواعي دارد. استادي را مي شناختم كه خودش به من مي گفت وقتي براي خريد سيب زميني مي روم، كلاه سرم مي رود! با اينكه در درس خيلي قوي بود، اما مي گفت درك معاشرت با مردم را ندارم و زود گول مي خورم. در بين اشخاص ديگر، در لباس هاي مختلف كساني را ديده ايد كه امتياز هاي خوبي دارند؛ انسان هاي ملا و درس خوانده اي هستند، اما گاهي در درك مسائل اجتماعي خيلي ضعيفند. يكي از نشانه هاي اين ضعف، اعتماد فوق العاده آن ها به بعضي اشخاص، مخصوصا خويشاوندان و برخي بستگانشان است. شايد شنيده يا ديده باشيد كه كساني امتيازات بسياري دارند، اما پسرشان مي تواند آن ها را به راست و چپ بچرخاند. دشمنان هم اول در پسر نفوذ مي كنند و او را به جان پدر مي اندازند. اين فرد هيچ غرض و سوء نيتي در اين كار ندارد، اما تحت تأثير فكر پسر يا داماد يا خويشاوندانش است.
اين عنصر يك هوش خدادادي است: اتقوا فراسه المومن فانه ينظر بنورالله.(1) استعدادها مختلف است و خدا افراد را مختلف آفريده است. بعضي ها از اين جهت ضعيفند؛ مثل برخي افراد كه قدرت جسمي شان ضعيف است. اين هم گونه اي از نقص است مثل كسي كه از اول بچگي چشمش كم سو است يا گوشش سنگين است.
ضرورت افزايش شناخت ديني
دو عنصر ديگر كسبي است. اگر انسان آن درون مايه خدادادي را داشت بايد دو كار انجام دهد تا بصيرت(2) پيدا كند. يكي اين كه بر اطلاعات ديني اش بيفزايد و بكوشد دين شناس تر باشد؛ چون يكي از لوازم بصيرت اين است كه انسان فريب نخورد و يكي از راه هاي فريب اين است كه حكم ديني را براي انسان مشتبه كنند. بگويند وظيفه شرعي اين است؛ آيه قرآن اين را مي گويد، حديث اين را مي گويد. از اين سخنان نشنيده ايد؟! آن كساني كه به روي علي شمشير كشيدند به قرآن استناد مي كردند و مي گفتند: «ن الحكم الا ل لّه؛(3) تو كافر شدي چون برخلاف قرآن عمل كردي.» يكي از شيوه ها اين است كه انسان را از راه قرآن و حديث و امثال آن فريب دهند و كسي كه معرفتش نسبت به قرآن و حديث كم است و نسبت به احكام اسلام اطلاع كافي ندارد، فريب مي خورد.
معاويه در اواخر عمر به حجاز آمد و مدتي در مكه و مدينه ماند. مي خواست براي ولايت عهدي يزيد زمينه سازي كند. كار سياست مداران همين است كه از چند سال قبل به زمينه سازي براي انتخابات بعدي مي پردازند. او با شخصيت هاي معروف مدينه ملاقات هايي داشت و البته هر كسي را از راهي فريب مي داد. براي يكي هدايا مي برد؛ نزد يكي اظهار تقوا مي كرد و يكي را مدح و ستايش مي نمود. روي هر كدام به گونه اي كار مي كرد تا ذهنش را براي پذيرفتن ولايت عهدي يزيد آماده كند. با امام حسين (ع) نيز ملاقاتي داشت و بالاخره بعد از مقدماتي كه به عقلش مي رسيد تا ذهن ايشان را براي پذيرش آماده كند، گفت: من قصدم اين است كه بعد از من يزيد مسئوليت من را بپذيرد و به اسلام خدمت كند. حضرت نگاهي كردند و گفتند: اين پسر سگ باز فاسق شارب الخمر را مي گويي!؟ او اين همه زمينه چيني كرده بود كه بگويد يزيد براي خلافت شايستگي دارد، حضرت كاسه و كوزه اش را به هم زدند و گفتند: اين شارب الخمر سگ باز را مي خواهي خليفه مسلمين كني؟ معاويه كه ديد قافيه را باخته است گفت: آقا! يزيد درباره شما اين طور حرف نمي زند. مي دانيد يعني چه؟ معاويه به امام حسين مي گويد: غيبت نكن! غيبت مسلمان حرام است. او از شما بهتر است. تو داري غيبت مي كني اما او اين طور نمي گويد؛ غيبت شما را نمي كند.
مي گفتند معاويه داهيه عرب بود. ببينيد براي امام حسين چه قدر پيچيده حرف مي زد.
غيبت واجب
اين فريب دادن از راه دين است. حالا اگر يك انسان عادي بود امكان داشت در مقابل اين منطق معاويه كم بياورد و بگويد استغفر الله؛ اشتباه كردم، غيبت كردم. اما امام اين غيبت را واجب مي داند. بي درنگ پاسخ معاويه را مي دهد تا دهانش را ببندد و ديگر از اين كثافت ها نخورد. اين بصيرت است؛ اين كه انسان بفهمد هر جا چه بايد بگويد؛ چه بايد بكند و چگونه بايد برخورد كند. اينجا اين غيبت، غيبت واجب است، اگر نگويي گناه كرده اي. مگر گفتن هر سخني پشت سر هر كسي غيبت حرام است؟ ما حتي در رساله هاي عمليه مان غيبت واجب داريم. كسي با شما مشورت مي كند كه فلاني به خواستگاري دخترم آمده و شما مي دانيد كه او مرد فاسق معتاد مشروب خوار بي ديني است. بايد به او بگويي يا نه؟ اين غيبت واجب است. كسي مي خواهد اختيار يك ملت را به دست بگيرد، شما احتياط كنيد و بگوييد من چه عرض كنم؛ از ديگري بپرسيد. از ديگري بپرسيد يعني چه؟ مقام مشورت است، بايد بگويي؛ اگر نگويي گناه كرده اي. مقدس بازي در مي آورد و مي گويد «آقا غيبت نكنيد! من در عمرم از هيچ كس بدگويي نكرده ام.» بسيار بي جا كرده ايد. مگر ممكن است مؤمن از كسي بدگويي نكند؟ اين منافق است كه مي خواهد همه را داشته باشد. مؤمن بايد قاطع باشد. بايد موضع اسلامي داشته باشد؛ حامي دين باشد. بايد كسي را كه بر ضد دين اقدام مي كند رسوا كرد. نمي شود من مقدس بازي در بياورم و بگويم خوشم نمي آيد درباره كسي حرف بزنم! ببين پيغمبر اكرم، ائمه اطهار، اميرالمؤمنين، امام حسن، امام حسين و ساير ائمه(ع) درباره ديگران چگونه رفتار مي كردند. اگر اينجا يك آدم مقدس مآبي جاي امام حسين بود چه مي گفت؟ مي گفت: حالا من يك تأملي روي ايشان دارم، يا فكرش را بكنم ببينم چه طور مي شود. اينجا جايي است كه بايد طرف را رسوا كرد.
سخنراني حضرت آيت الله مصباح يزدي(دامت بركاته)
در جمع ناظران شوراي نگهبان ـ 6/12/89
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. الكافي، 1، 219.
2.منظورمان از اين بصيرت، بصيرت ديني است. همان طور كه اميرالمؤمنين مي فرمايد: ان معي لبصيرتي.
3. انعام، 57، يوسف، 40 و 67.
زلال بصيرت روزهاي پنج شنبه منتشر مي شود.

 



برگزاري آيين بزرگداشت آيت الله شهيد شاه آبادي در دانشگاه تهران

بيست و هفتمين سالگرد شهادت شهيد آيت الله مهدي شاه آبادي با عنوان سومين همايش عرفان وشهادت در تالار علامه اميني دانشگاه تهران برگزار شد.
اين مراسم با حضور سيد محمدحسيني وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، مهدي چمران رئيس شوراي شهر تهران، فرهاد رهبر رئيس دانشگاه تهران ، خانواده آن شهيد ، اقشار مختلف مردم به ويژه روحانيون و دانشگاهيان برگزار شد.
آيت الله علي اكبر صادقي رشاد عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي و رئيس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي ، مهدي چمران رييس شوراي اسلامي شهر تهران ، حجت الاسلام جعفر شجوني دبيركل جامعه وعاظ تهران و حجت الاسلام والمسلمين عليرضا پناهيان سخنرانان اين همايش بودند كه هر يك با بيان خاطراتي ، درباره ويژگي هاي علمي و به ويژه اخلاقي آيت الله شهيد شاه آبادي سخن گفتند.
حميد شاه آبادي فرزند آيت الله شهيد شاه آبادي گفت: حضور دانشجويان و جوانان در اين همايش نشان مي دهد كه جوانان و به ويژه دانشجويان ما مشتاق شناخت سيره و رويه چهره هاي شاخص انقلاب هستند.
آيت الله شهيد مهدي شاه آبادي فرزند عارف و فقيه بزرگ آيت الله العظمي ميرزامحمدعلي شاه آبادي غروب پنجشنبه ششم ارديبهشت ماه سال 1363 بر اثر اصابت تركش خمپاره دشمن در جزيره مجنون به شهادت رسيد.
شهيد شاه آبادي نماينده مردم تهران در دوره اول و دوم مجلس شوراي اسلامي بود.

 



مهمان پرست: مسئولان منطقه از اظهارات شتابزده خودداري كنند

سخنگوي وزارت امورخارجه كشورمان در واكنش به اظهارات بي پايه واساس وزيرخارجه كويت درباره ايران هشدار داد كه مسئولان منطقه از اظهارات شتابزده خودداري كنند.
به گزارش اداره كل اطلاعات و مطبوعات وزارت امورخارجه، رامين مهمان پرست سخنگوي وزارت امورخارجه از اظهارات وزيرخارجه دولت كويت در مصاحبه با شبكه العربيه كه در رسانه هاي كويتي منتشر شد و بنا به قول وي ايران را متهم به ارتباط با شبكه ادعايي جاسوسي و دخالت در امور داخلي ديگران كرد، عميقا ابراز تاسف كرد.
وي گفت: به نظر ما اظهارات وزيرخارجه كويت در راستاي منافع منطقه تلقي نمي شود. انتظار ما اين است كه مسئولان منطقه از هرگونه اظهارات شتابزده كه كمكي به حل مشكلات منطقه نمي كند، خودداري كرده و سياست دورانديشانه و حكيمانه را در پيش گيرند.

 



در واكنش به اخراج دبير دوم سفارت ايران در منامه
كاردار بحرين در تهران به وزارت خارجه فراخوانده شد

در واكنش به اخراج دبير دوم سفارت ايران در منامه از سوي دولت بحرين، كاردار اين كشور در تهران توسط مديركل خليج فارس و خاورميانه وزارت امورخارجه فراخوانده شد.
به گزارش اداره كل اطلاعات و مطبوعات وزارت امور خارجه، در واكنش به اخراج دبير دوم سفارت جمهوري اسلامي ايران در منامه از سوي دولت بحرين، كاردار بحرين در تهران (كه تنها ديپلمات بحرين در تهران است) توسط مديركل خليج فارس و خاورميانه وزارت امور خارجه فراخوانده شد و مراتب اعتراض شديد كشورمان نسبت به طرح اتهامات بي اساس عليه ديپلمات جمهوري اسلامي ايران به وي ابلاغ شد.
مديركل خليج فارس در اين ديدار ضمن تأكيد بر اين نكته كه جمهوري اسلامي ايران انجام عمل متقابل در قبال اين اقدام بحرين را براي خود محفوظ خواهد داشت، از برخورد ناصواب دولت بحرين با مطالبات مردمي به شدت انتقاد كرد.
وي افزود: ورود نيروهاي نظامي بيگانه به بحرين براي سركوب مردم اين كشور، نه تنها كمكي به حل مشكل بحرين نكرد، بلكه مسائل داخلي بحرين را منطقه اي و شرايط را پيچيده تر كرده است.
لازم به ذكر است كه اين اقدام حكومت آل خليفه با هدف فرافكني و تحت الشعاع قرار دادن اقدامات غيرانساني خود عليه مردم بي دفاع بحرين صورت گرفته است.

 



22 تيرماه دانشجويان ايراني خارج از كشور به سفر عمره مي روند

رئيس دبيرخانه نهاد مقام معظم رهبري در امور دانشجويان خارج از كشور گفت: هزار نفر از دانشجويان ايراني كه در دانشگاه هاي خارج از كشور تحصيل مي كنند، 22 تير ماه در قالب 6 كاروان به سرزمين وحي اعزام خواهند شد.
به گزارش خبرگزاري شهر به نقل از ستاد عمره دانشجويي، حجت الاسلام قاضوي رئيس دبيرخانه نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در امور دانشجويان خارج از كشور گفت: سومين دوره اعزام دانشجويان ايراني خارج از كشور به عمره دانشجويي در تيرماه سال 90 با اعزام هزار نفر از دانشجويان انجام خواهد شد. وي تصريح كرد: اطلاع رساني به دانشجويان خارج از كشور از طريق سايت نهاد، انجمن هاي اسلامي دانشجويان ايراني خارج از كشور و ارسال ايميل به اطلاع متقاضيان مي رسد.
قاضوي گفت: با توجه به استقبال خوب دانشجويان خارج از كشور و درخواست آنها، ثبت نام همچنان ادامه دارد.
رئيس دبيرخانه نهاد مقام معظم رهبري در امور دانشجويان خارج از كشور افزود: هزار نفر از دانشجويان ايراني كه در دانشگاه هاي خارج از كشور تحصيل مي كنند، 22 تيرماه در قالب 6 كاروان به سرزمين وحي اعزام خواهند شد.

 



امير محمود رستمي به جمع همرزمان شهيدش پيوست

معاون اسبق آموزش نيروي زميني ارتش براثر عارضه قلبي نداي خالق خويش را لبيك گفت و به جمع همرزمان شهيدش پيوست.
امير محمود رستمي معاون اسبق آموزش نيروي زميني ارتش، يكي از جانبازان دفاع مقدس و از اميران اهل قلم و ادبيات ارتش جمهوري اسلامي ايران براثر عارضه قلبي نداي خالق خويش را لبيك گفت و به جمع همرزمان شهيدش پيوست.
رستمي دوره هاي عالي پياده، تكاور و هوابرد را در خارج از ايران طي كرده و قبل از جنگ تحميلي در مشاغلي همچون استاد تكاور جنگ هاي نامنظم در مركز پياده شيراز و استاد تاكتيك هاي دانشكده فرماندهي و ستاد ارتش و همچنين معاون قرارگاه و پشتيباني ستاد ارتش خدمت كرده است.
او در دوران دفاع مقدس فرمانده گروه رزمي و فرمانده تيپ يكم لشكر 28 پياده كردستان و فرمانده تيپ 55 هوابرد شيراز بود.
امير رستمي پس از دوران دفاع مقدس نيز به عنوان فرمانده لشكر 64 پياده اروميه و سپس به عنوان معاون آموزش نيروي زميني ارتش منصوب و در سال 1373 به افتخار بازنشستگي نائل آمد.
مراسم آن يادگار دوران دفاع مقدس فردا در مسجدالجواد (ع) واقع در ميدان هفتم تير از ساعت 30:13 الي 15 برگزار مي شود.

 



با تجمع در مقابل دفتر سازمان ملل؛
اعتراض دانشجويان تهراني به سكوت خفت بار سازمان ملل در برابر كشتار مردم منطقه

دانشجويان دانشگاه هاي استان تهران در اعتراض به نسل كشي مسلمانان در بحرين در مقابل دفتر سازمان ملل در تهران تجمع كردند.
به گزارش فارس، دانشجويان دانشگاه هاي استان تهران در اعتراض به جنايات آل سعود و آل خليفه عليه مردم مظلوم بحرين و سكوت مجامع بين المللي در قبال اين فجايع، از ساعت 15:16 ديروز در مقابل دفتر سازمان ملل متحد در تهران تجمع كردند.
دانشجويان تجمع كننده با سر دادن شعارهاي «مرگ بر آمريكا »، «مرگ بر اسرائيل »، «سكوت هر مسلمان، خيانت است به قرآن »، «مرگ بر UN صهيونيستي »، «آل خليفه پست، نوكر اسرائيل است »، «حكومت سعودي ننگت باد، ننگت باد »، «مسلمان مي ميرد ذلت نمي پذيرد »، «سعودي، اسرائيل پيوندتان مبارك »، «تشيع بيدار است، از اسرائيل بيزار است » و «شوراي امنيت، خجالت خجالت » نسبت به كشتار بي رحمانه مردم بحرين توسط آل سعود و آل خليفه اعتراض كردند.
تجمع كنندگان با در دست داشتن پرچم هاي «يا فاطمه زهرا(س) » و حمل پلاكارد هايي با مضامين «سازمان ملل، ديكتاتور بين الملل»، «آمده ايم تا انتقام سيلي زهرا(س) را بگيريم » و «دخالت نظامي محكوم بايد گردد، زنداني بحريني آزاد بايد گردد » از قيام هاي مردم منطقه حمايت كردند.
در ادامه اين تجمع متن نامه اي كه توسط دانشجويان دانشگاه هاي استان تهران در حمايت ازمردم بحرين و خطاب به بان كي مون دبيركل سازمان ملل متحد نوشته شده بود توسط يكي از دانشجويان به زبان انگليسي قرائت شد.

 



وزير خارجه جمهوري آذربايجان: تهديد ، راه حل برنامه هسته اي ايران نيست

وزير خارجه آذربايجان در گفت و گو با يك روزنامه روسي گفت: آذربايجان گزينه نظامي را در قبال برنامه هسته اي ايران نمي پذيرد.
«المار محمد ياروف» در گفتگو با روزنامه «مسكوفسكي نوستي» چاپ مسكو گفت: ايران به عنوان همسايه نزديك آذربايجان است و نمي توانيم گزينه نظامي را در قبال برنامه هسته اي ايران تاييد كنيم.
وزير خارجه آذربايجان با اشاره به صلح آميز بودن برنامه هسته اي ايران افزود: درك مي كنيم كه سياست منع گسترش سلاح هاي هسته اي بسيار مهم است.
درحالي كه غرب در تداوم سياست خصومت ورزي خود عليه جمهوري اسلامي ايران از برنامه هسته اي اين كشور با هدف ساخت سلاح هسته اي ياد مي كند اما بازرسان آژانس بين المللي انرژي هسته اي و بسياري از مقامات جهان بارها بر شفافيت و صلح آميز بودن اين برنامه تاكيد كرده اند.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14