(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 29 آذر 1390- شماره 20101

نگاهي به تاثير و نقش دعا در سلامتي انسان ( بخش پاياني)
چراغ تندرستي در وادي توسل



نگاهي به تاثير و نقش دعا در سلامتي انسان ( بخش پاياني)
چراغ تندرستي در وادي توسل

صديقه توانا
بشر، آنگاه كه از تلاش بي حاصل خويش در برهوت دنياي مادي و ناكامي هاي جانكاه و در حسرت خود ساخته و آه و افسوس هاي بي پايان، دچار سرگشتگي مي گردد و همه روزنه هاي اميد را به روي خود بسته مي بيند، آن دم كه در پي شكست ها و نرسيدن به خواسته ها، نور ضعيف شعله حيات در وجودش به خاموشي و سردي مي گرايد آن زمان كه طناب وجود آدمي در سنگلاخ بودن و در فرازونشيب مشكلات جانكاه زيستن، تنها به تار مويي بند است و... ناگهان دستي قدرتمند از اعماق وجود آدمي سر بر آورده، او را متوجه قدرتي مي سازد كه همه چيز از آن «اوست» و توان انجام هر كاري فقط از «وي» ساخته است، آري اين دست دعاست كه در بحراني ترين لحظه ها ارتباط انسان را با خداي خويش برقرار ساخته جريان دوباره حيات و اميد را در رگ هاي او جاري مي سازد.
انسان قرن بيست ويكم به لطف پيشرفت هاي علمي در ابعاد مختلف، زندگي سرتاسر آسايش را براي خود فراهم ساخته و زحمت بسياري از كارها را به دوش ماشين هاي دست ساز خود نهاده است. انسان اين عصر مرفه ترين انسان تمام اعصار است ولي به جرأت مي توان ادعا كرد كه مضطرب ترين انسان تمام اعصار نيز مي باشد.
حقيقت اين است كه آسايش غير از آرامش و تجربه و علم غير از دين و اعتقاد است. آنچه تجربه و علوم مادي به ما ارزاني داشته آسايش است و آن چه اعتقاد صحيح به ما عطا مي كند آرامش و طمأنينه در زندگي پرهياهوي امروز است.
انسان بدون معنويت، تنهاست
كارشناسان مسائل روان شناختي معتقدند بشر پس از مدت ها كه از امور ماوراء طبيعت و حس غافل شده و خود را به ماديات مشغول كرده بود، به يكباره متوجه خلأ موجود در زندگي خود شد، خلائي كه با هيچ يك از امكانات رفاهي نمي توانست آن را پر كند، انسان امروز خود را بدون معنويت تنها مي بيند و در پي آن است كه خود را از اين پوچي و سرگرداني نجات دهد. از اين روي هر روز به تعداد افرادي كه معتقدند، معنويت درمان رنجوري و درماندگي روحي بشر است و بر متخصصيني كه براي درمان بيماري هاي رواني و حفظ سلامت روحي و جسمي بر باورها و رفتارهاي مذهبي متمركز مي شوند اضافه مي گردد.
به اعتقاد آنها انسان رفاه زده به اين حقيقت پي برده، مادامي روي آرامش را خواهد ديد كه براي معنويت و ماوراء تجربه در زندگي خود سهمي قائل شود. تأسيس مجلات تخصصي روانشناسي در موضوعات مذهبي آمريكا و اختصاص يافتن يك بخش انجمن روانشناسي آمريكا به مطالعات روانشناسي مذهبي و چاپ چندين جلد كتاب در اين زمينه، دليل اين رويكرد است.
يكي از رفتارهاي مذهبي كه ثابت شده با سلامت و تندرستي رابطه دارد، دعا است. امروزه دانشمنداني فارغ از جنبه ديني به تأثيرات شگرف دعا توجه نموده و از نظر تجربي ثابت كرده اند كه دعا و نيايش در زندگي انسان نقش مؤثري دارد و سلامتي را به انسان بازمي گرداند.
الكسيس كارل، دانشمند مشهور فرانسوي در كتاب نيايش خود به موضوع دعا نه به عنوان يك مبلغ ديني بلكه به عنوان يك دانشمند پرداخته است. او در بخشي از كتاب خود چنين نوشته است: «نيايش همچون دم زدن، خوردن و آشاميدن از نيازهاي ژرفي است كه از عمق سرشت و فطرت طبيعي سر مي زند.»
اخيرا هم بسياري از محققان غربي، اثربخشي استفاده از دعا را علاوه بر درمان هاي استاندارد براي حالت هايي مانند افسردگي، الكليسم و ساير وابستگي هاي دارويي، مشكلات زناشويي، بيماري هاي قلبي، اعمال جراحي و... كشف كرده اند... همچنين بنابر تحقيق ديگري هم كه در بيمارستان امام خميني اروميه صورت گرفته و به بررسي رابطه بين حضور در اجتماعات مذهبي و دست زدن به خودكشي در بيماران مرتكب به خودسوزي پرداخته، اين نتيجه به دست آمده كه بهترين واكسن در برابر بيماري مسري خودكشي، تقويت روحيه مذهبي در جامعه و تشويق مردم به راز و نياز و نيايش مي باشد.
دست طبيب سبك است
در گذشته مردمان به سبب اعتقاد و باور قوي كه داشتند، همه چيزشان را از خدا مي خواستند و خداوند نيز به آنان پاسخ مثبت مي داد و البته در شرايط فعلي هم كه در عصر ماشين و تكنولوژي هستيم بسياري از افراد بيماري كه به پزشكان مراجعه مي كنند طبق همان باورهاي قلبي به سبك بودن دست طبيبان اعتقاد دارند.
دكتر سيدمصطفي معرفت كه 43 سال است كار طبابت مي كند و همچنان هم به مداواي بيماران مي پردازد در گفت وگو با گزارشگر كيهان با اشاره به اين كه خيلي از بيماران به مطب مراجعه مي كنند و از من مي خواهند دستي بر سر آنها بكشم تا شايد از صدقه سر جدم شفا يابند مي گويد: «البته خدايي ناكرده هيچ ادعايي ندارم كه امامزاده هستم و... اما اين موضوع اعتقادات قلبي مردم نسبت به دعا در درمان بيماري ها را نشان مي دهد و چه بسا بسيار ديده شده كه تعدادي از بيماران فقط براي ويزيت مي آيند و حتي داروهاي خود را نمي گيرند و تمام اين مسائل مؤيد اين نكته است كه دعا بر سلامتي و رفع بيماري ها تأثير شگرفي دارد.»
از دكتر معرفت سؤال مي كنم اينكه دعا و اعتقادات قلبي در رفع بلا و از بين بردن بيماري ها تأثيرگذار است شكي نيست چون، خود خداوند در قرآن مي فرمايد كه دواي دردهايتان را از من بخواهيد، اما از نقطه نظر پزشكي چه فعل و انفعالاتي در بدن صورت مي گيرد كه با دعا ، درد و بيماري در بدن فرد بيمار از بين مي رود و بهبودي حاصل مي گردد؟ او در پاسخم مي گويد: «دعا در وهله اول اضطراب ناشي از وجود بيماري را از بين مي برد و به واسطه رابطه اي كه بين خالق و مخلوق يا شخص بيمار با خداوند برقرار مي شود يك آرامش دروني به او مي دهد ضمن اينكه ما معتقديم خداوند هيچ كس را دست خالي از در خانه اش برنمي گرداند و هيچ دعايي را بدون پاسخ نمي گذارد، و همين اعتقاد و باور قلبي يك انرژي مثبتي به انسان مي دهد كه قدرت دفاعي بدن را بالا مي برد و اين قدرت را به فرد بيمار مي دهد تا بتواند بر درد و اعصاب خود مسلط شده بهبودي اش را به دست آورد.»
دكتر معرفت در ادامه مي گويد: «تقويت روحيه باعث مي شود انسان ناتواني خود را فراموش كند در نتيجه اين روحيه، مقاومتي كه در او به وجود مي آيد سبب بالا رفتن سيستم دفاعي بدن در برابر بيماري ها مي شود و حتي ديده شده در مواردي كه هيچ گونه اميدي به ادامه حيات براي انسان وجود ندارد، پزشك در كنار درمان طبيعي به بيمار خود روحيه مي دهد و او را تشويق به ادامه زندگي مي كند و در همين جاست كه دعا و نيايش به درگاه خداوند سبب سلامتي وجود يك فرد درمانده مي شود، و طبيعي است وقتي روحيه انسان قوي مي شود و از حالت يأس و اضطراب نجات مي يابد، ترشحات و نيروهاي دفاعي بدن، توانايي اين را مي يابند كه مقاومت شخص را در برابر ناملايمات بالا ببرند و در نتيجه بهبودي حاصل مي شود.»
از وي سؤال مي كنم آيا دعا كردن صرفاً براي بهبود امراض سخت و بيماري هاي صعب العلاج تأثير دارد كه مي گويد: بسيار ديده شده كه حتي يك سرماخوردگي ساده با تقويت روحيه بهبود يافته است. چون در زمان جنگ تحميلي كه بنده در جبهه ها مشغول خدمت رساني به برادران رزمنده بودم، مشاهده مي كردم كه برخي از برادران كم سن و سال با ابتلا به يك سرماخوردگي كمي روحيه خود را از دست مي دادند و در اينجا بود كه از مددكاران مي خواستيم با دعاي توسل و اقامه يك نماز جماعت و دعا براي شفاي بيماران به اين برادران كمك كنند و به وضوح مي ديديم كه چگونه دعا و راز و نياز باعث بهبودي بيماران مي شد، و ترس و يأس و نااميدي در آنها از بين مي رفت.»
از او مي پرسم آيا بيماران صعب العلاجي هم داشتيد كه با توسل و دعا شفا يافته باشند كه مي گويد: «بله سالها قبل بيماري داشتم كه به سرطان روده مبتلا شده بود و توانستم با ارجاع دادن او به اماكن مقدس و توسل جستن به ائمه اطهار«ع» روحيه از دست رفته اش را باز گردانم. البته ناگفته نماند، ما وسيله هستيم تمام كارها در يد قدرت پروردگار است و اوست كه شفا دهنده تمام بيماران است.»
به آقاي دكتر معرفت مي گويم علي رغم تمام توصيه هاي معنوي آيا مصرف داروهاي شيميايي را براي درمان بيماري ها توصيه مي كنيد يا اينكه بيماران بايد در خانه بنشينند و براي درمان دردهايشان دعا كنند؟ كه در توضيحاتي اين طور پاسخم را مي دهند: «طبيب يك وسيله است، مهم ترين عامل در درمان بيماري ها تلقين، استراحت كردن و پرهيز نمودن از مصرف خودسرانه داروست. اينكه بيماري به پزشك مراجعه نكند و منتظر شفا باشد كار منطقي و معقولي نيست، اما همان دارو و دكتر هم اگر خواست خدا باشد مي تواند اثرگذار باشد و اگر مصلحت نباشد نه تنها هيچ دارويي مؤثر نخواهد بود، بلكه اگر تمام طبيبان هم دور هم جمع شوند كاري از پيش نخواهند برد.»
توسل و توكل به قدرت خداوند درمانگر دردهاست
اينكه دعا در كنار درمان بر سلامتي انسان تأثيرگذار است موضوعي است كه نه تنها مورد تأييد بزرگان و پزشكان مسلمان است، بلكه انديشمندان و پزشكان غيرمسلمان هم بر آن اذعان دارند. دكتر فرانك لاباخ پزشك آلماني يكي از افرادي است كه در اين زمينه نقطه نظراتش را اينطور مطرح مي كند: «دعا و عمل در حقيقت لازم و ملزوم يكديگرند، زيرا هر يك به تنهايي ضعيف اند. مقتدرترين مردان و زنان در عمل و دعا هر دو نيرومند هستند و بهترين جراح آن كسي است كه بهترين عملش وقتي صورت گيرد كه دعا و كار را باهم توأم نمايد.»
علي جواهردهي محقق و پژوهشگر مسائل ديني نيز در گفت وگو با گزارشگر كيهان با بيان اين موضوع كه اگر انسانها اعتقاد و باور قوي به اراده خداوند داشته باشند، خدا هم به خواسته آنان پاسخ مثبت مي دهد و مردم در زمان قديم اين باور قلبي را داشتند خاطرنشان مي كند: «ازنظر آموزه هاي اسلامي و قرآني حتي تأثير دارو و شفاي بيماري در دست خداوند است، از اين روست كه آنان دستان پزشك و تأثير دارو در درمان را تنها به عنوان واسطه مي شناختند و خداوند را به عنوان مسبب الاسباب شافي واقعي مي دانستند، از اين رو بود كه همواره به دعا و نيايش در كنار دارو و درمان مي پرداختند و دارو و درمان و پزشك حاذق آنها را از خداوند غافل نمي كرد، زيرا هر چيزي كه انسان را به خود مشغول و از خداوند غافل سازد، تأثير منفي در زندگي بشر مي گذارد و همان چيزي كه دارو و درمانگر است تبديل به بلا و بيماري مي شود.»
آقاي جواهردهي در ادامه مي گويد: «كساني كه همواره به ياد خدا هستند و ذكر و ياد او در دلهايشان خانه كرده است، از يك آرامش روحي خاصي برخوردار مي شوند و همين آرامش و ذكر الهي بيماري جسمي و رواني آنان را نيز درمان و مشكلات و سختي ها را براي آنان آسان مي كند، از اين روست كه خداوند در آيه124 سوره طه، يكي از مهم ترين اسباب و علل مشكلات انساني و سخت و دشواري در معاش را غفلت از خدا و دوري از ذكر و ياد او مي داند، اما كساني كه همواره در هر چيز بزرگ و كوچك به خدا متوسل مي شوند دست نيايش به سوي او دراز مي كنند، از آرامش و زندگي آسان و گشايش در روزي برخوردار مي شوند.»
اين پژوهشگر در ادامه مي گويد: «دعا و نيايش به انسان كمك مي كند تا دردها و رنج ها را بهتر و آسان تر تحمل كنند و هم چنين موجب مي شود تا بر بيماري و درد مسلط شوند؛ زيرا ميان روان و جسم آدمي ارتباط تنگاتنگي است. كسي كه روان او با خداوند مرتبط مي شود، احساس مي كند كه با علت تام ارتباط ايجاد كرده است. اين علت تام همان گونه كه بيماري و درد را ايجاد مي كند مي تواند درد و رنج را از ميان بردارد. همين احساس ارتباط روحي است كه افزون بر افزايش آستانه تحمل در افراد، موجب درمان دردهاي سخت مي شود و حتي سرطان ها و بيماري ديگر كه پزشكان از درمان آن عاجز و ناتوان هستند در يك فرآيندي از درون از ميان مي رود. بسياري از كساني كه معجزه ديده اند بر اين نكته تأكيد دارند كه ايمان و باورشان به قدرت خداوند موجب شده است كه احساس كنند بيماري در برابر خداوند چيزي نيست و خداوند به سادگي مي تواند همان گونه كه آن را ايجاد كرده از ميان بردارد. چنين روحيه اي موجب مي شود تا انسان از درد و رنج به سادگي بگذرد و دردها و بيماري هايش را درمان كند.»
دعا، جهت مثبت دادن به انديشه و عمل
«دعا كردن به معني جهت دادن مثبت به انديشه و عمل است، زماني كه انديشه انسان به موضوعي معطوف شد، نيروي رواني به صورت آگاه و ناخودآگاه، در جهت رسيدن به آن بسيج مي شود و عموماً دعا زماني صورت مي گيرد كه انسان هر آنچه را توانسته است براي نيل به يك هدف شايسته انجام داده و منتظر ثمر آن است و در اين زمان انسان نياز به آرامش ذهني دارد، اينجاست كه اين احساس كه نيروي معنوي و برتر به انسان ياري مي دهد، باعث مي شود آرامش لازم براي كسب نتيجه حاصل شود.» دكتر فريد فدايي روان شناس و مدير گروه روانپزشكي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي نيز در گفت وگو با گزارشگر كيهان با بيان مقدمه فوق به تأثيرات مثبت دعا ازنظر روانپزشكي تأكيد مي كند و مي گويد: «دعا كردن سبب ايجاد تداعي مثبت بين خواست فرد و امور روحاني مي شود و وقتي موفقيت با نيت خير تداعي گرديد، نوعي بازتاب در دستگاه عصبي مركزي برقرار مي شود كه ايمان مذهبي را با موفقيت و كار خير به هم پيوند مي زند، در نتيجه هر يك از اين اجزاء ديگري را تقويت مي كند.»
دكتر فدايي اضافه مي كند: «پژوهش هاي علمي هم حاكي از آن است كه فرد با قرائت قرآن و گوش دادن به آيات الهي به آرامش و امنيت دست مي يابد، ضمن اينكه نه فقط محتوا و مفاهيم قرآن، بلكه موسيقي روحاني پنهان در قرائت قرآن نيز اثر شفابخش بر روان و جسم انسان دارد و باعث رفع تنش و افسردگي، كاهش درد و تسريع در بهبود زخم هاي پس از عمل جراحي مي شود، و اين كلام كه با ياد خداوند به قلوب خود آرامش و ايمني دهيد، مصداق عملي روشهاي روانشناختي است كه براي كاهش اضطراب به «تن آرامي»، «پس خوراند زيستي» و «مراقبه» توصيه مي شود، اين روشها اگر داراي جهت خودآگاهانه با ذكر خداوند باشد، مؤثرتر مي شود و نه فقط تنش را رفع مي كند، بلكه فراتر از آن، انسان را به سوي كمال مي برد و اين با ذكر خدا و دعا ميسر است.»
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14