(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 29 آذر 1390- شماره 20101

مقام معظم رهبري از روند كرسي هاي آزادانديشي گلايه دارند
مخبردزفولي با اشاره به اولين جلسه هيئت امناي دانشگاه آزاد:
وزير علوم اجازه انتخاب سرپرست براي دانشگاه آزاد را ندارد
انجمن منحل يك دانشگاه فعاليت خود را از سر گرفت
در گفت و گو با دكتر عبدالحسين خسرو پناه مطرح شد
راهكاري براي وحدت حوزه و دانشگاه



مقام معظم رهبري از روند كرسي هاي آزادانديشي گلايه دارند

رياست نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه ها با اشاره به روند برگزاري كرسي هاي آزاد انديشي در دانشگاه ها، گفت:
مقام معظم رهبري در ديدار با نخبگان، نسبت به روند اجراي
كرسي هاي آزادانديشي گلايه كردند و انتظارات و توقع ايشان در مورد گسترش اين كرسي ها برآورده نشده است.
حجت الاسلام والمسلمين محمديان در شصت و هشتمين اجلاس روساي دانشگاه هاي علوم پزشكي، افزود: مسئولان مسئوليت زمينه سازي اين كرسي ها را برعهده دارند، چرا كه ما در اين زمينه از نقد و انتقاد هيچ هراسي نداريم، آن را اقتضاي جواني مي دانيم و نكته مثبتي مي دانيم كه نياز به مديريت دارد تا بتواند موجب رشد و بالندگي آنها شود.
وي با تاكيد بر اينكه در برگزاري كرسي هاي آزادانديشي، انتقاد از مسئولان را مساوي انتقاد از نظام ندانيد، تصريح كرد: خيلي جاها از ما انتقاد مي كنند كه انتقادشان يا وارد است يا نيست، در برخي ها مواردي كه وارد است و ما بهتر مي دانيم كه در آنجاها چه ضعف هايي داريم، سعي نكنيد آن را به نظام منتقل كنيد، چرا كه بعضي انتقادها ربطي به نظام ندارد و از سر دلسوزي مطرح مي شود.
حجت الاسلام و المسلمين محمديان در بخش ديگري از سخنان خود افزود: چالش هايي كه در غرب ايجاد شده است، موجب فراهم شدن فرصت هاي طلايي براي نظام جمهوري شده است، آرمان هاي بزرگ انقلابي در منطقه و جهان به ثمر مي نشيند، بنابراين روزهاي خوش تري در آينده وجود دارد.
وي با بيان اينكه رقباي ما به ويژه رقيب اصلي در بن بست قرار گرفته است، تصريح كرد: ريشه اين مسائل به انقلاب اسلامي برمي گردد و براي آنها خيلي سخت است كه كل منطقه متحد باشد و كشور ما آرام در مسير خود حركت كند.
رياست نهاد افزود: اين براي رقيب ما خيلي رنج آور است، قطعا يكي از برنامه هاي آنها برهم زدن اين آرامش است كه مي توان در اين مورد به تحريم هاي فلج كننده، اشاره كرد، هر چند آنها مي خواهند در زمينه تروريسم و مسائل هسته اي، سلسله اضطراب هايي را ايجاد كنند.


 



مخبردزفولي با اشاره به اولين جلسه هيئت امناي دانشگاه آزاد:
وزير علوم اجازه انتخاب سرپرست براي دانشگاه آزاد را ندارد

دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي گفت: وزير علوم اجازه انتخاب سرپرست براي دانشگاه آزاد را ندارد و بايد تا پايان آذرماه جلسه
هيئت امناي دانشگاه آزاد را برگزار كرده و رئيس جديد اين دانشگاه را به شورا معرفي كند.
محمد رضا مخبر دزفولي، دبير شوراي عالي انقلاب فرهنگي در گفت وگو با فارس در پاسخ به اين سؤال كه اگر در مهلت يك ماهه تعيين شده شوراي عالي انقلاب فرهنگي اعضاي هيئت امناي دانشگاه آزاد نتوانند درباره تعيين رئيس جديد اين دانشگاه توافق كنند، آيا وزير علوم مجاز به تعيين سرپرست براي دانشگاه آزاد است يا خير، گفت: وزير علوم نمي تواند براي دانشگاه آزاد سرپرست انتخاب كند.
به گفته وي وزير علوم بايد جلسه هيئت امناي دانشگاه آزاد را برگزار كند و فرد پيشنهادي را به شوراي عالي انقلاب فرهنگي معرفي كند.

 



انجمن منحل يك دانشگاه فعاليت خود را از سر گرفت

انجمن اسلامي منحل شده يكي از دانشگاه ها با انتشار دو نشريه دانشجويي، فعاليت خود را به طور محدود در دانشگاه از سر گرفت.
به گزارش خبرگزاري دانشجو، انجمن اسلامي منحل شده دانشگاه مذكور با انتشار دو نشريه به طور محدود فعاليت سياسي خود را در دانشگاه آغاز كرد.
گفته مي شود دانشجويان فعال در انجمن اسلامي منحل شده اين دانشگاه، قصد دارند در آستانه انتخابات مجلس فعاليت سياسي داشته باشند كه اين فعاليت به طور محدود با انتشار دو نشريه به نام هاي زمينه و تزرو آغاز شده است. اين در حالي است اولين شمارگان اين دو نشريه به طور رايگان بين دانشجويان توزيع شده و هنوز از منابع مالي آن هيچ خبري در دست نيست، گفته مي شود تا پيش از منحل شدن اين انجمن هزينه مالي نشريات دانشجويي آنها از طريق برخي اصلاح طلبان داخل شاهرود تامين مي شده است.
اين گزارش مي افزايد رئيس اين دانشگاه دريك سخنراني كه در ابتداي سال تحصيلي انجام داده بود عنوان كرده بود كه امسال فضاي دانشگاه از فضاي تك قطبي خارج خواهد شد و به نشريات و جريان هاي فكري مختلف و نيز تشكل هاي دانشجويي اجازه فعاليت داده مي شود از اين رو با درخواست تمام جريان هاي فكري براي انتشار نشريه موافقت مي شود.

 



در گفت و گو با دكتر عبدالحسين خسرو پناه مطرح شد
راهكاري براي وحدت حوزه و دانشگاه

با شكل گيري نخستين هسته هاي انقلاب اسلامي، زيباترين صفحات دفتر تاريخ آن با مجاهدت و مقاومت روحانيون و دانشگاهيان دوشادوش و هم پاي يك ديگر شكل گرفت، وحدت مباركي كه ثمره اش چشيدن طعم گواراي پيروزي و برقراري حاكميت اسلامي در جامعه ي ايران بود.
معمار كبير انقلاب حضرت امام خميني(ره)، وحدت حوزه و دانشگاه را بزرگ ترين نعمت و مژده ي نهضت اسلامي مي دانستند. جامعه ي امروز اما به دليل مواجهه با هجمه هاي غرب در شاخه هاي مختلف علمي-فرهنگي و سياسي بيش از پيش نيازمند وحدت ناگسستني حوزه هاي علميه و دانشگاه ها به عنوان مغز متفكر و قلب جامعه و بازوان فرهنگي و علمي كشور است و بدون شك زير بنايي ترين قدم در راستاي بومي سازي و اسلامي سازي علوم انساني در سايه ي چنين وحدتي محقق مي شود؛ هم چنان كه به فرموده مقام معظم رهبري: «وحدت حوزه و دانشگاه گمشده اي است كه بايد آن را بيابيم تا مجموعه نظام آموزشي و علمي ـ فرهنگي كشور به عنوان پيكر واحد در راستاي مصالح عاليه ي اسلامي قرار گيرد .»
ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه و نقش اين پيوند در چالش بومي سازي علوم انساني پرسش هايي بود كه براي يافتن پاسخ آن به سراغ دكتر «عبدالحسين خسروپناه» از اساتيد حوزه و دانشگاه رفته و با وي به گفت وگو نشستيم:
- بحث وحدت حوزه و دانشگاه از مقولات مورد توجه و تأكيد بزرگان هر دو عرصه در دوران پس از انقلاب اسلامي بوده و هست. از نگاه شما آيا تقريب حوزه و دانشگاه مي تواند در راستاي بومي سازي علوم نقش آفريني كند؟
تقريب حوزه و دانشگاه در راستاي بحث بومي سازي و اسلامي سازي علوم است. در واقع دانشگاه ها با روش هاي تجربي و عقلي به تبيين پديده هاي طبيعي مي پردازند و از راه شناخت عالم و آدم در حوزه ي علوم طبيعي و علوم انساني نظريه پردازي مي كنند سپس از اين علوم به صورت كاربردي و در شاخه هاي فني-مهندسي استفاده مي كنند تا بعدها بتوانند از اين راه به صنايع نويني دست پيدا كنند. به ديگر بيان، جاري شدن آموزه هاي اسلام در فرآيند اشاره شده مي تواند نقش مهمي در بومي سازي علوم و اسلامي سازي به عنوان زير مجموعه اي از بومي سازي ايفا كند.
- به طور مصداقي وحدت حوزه و دانشگاه چگونه مي تواند منجر به اسلامي شدن علومي مانند علوم طبيعي شود؟
با مراجعه به آموزه هاي اسلام در مي يابيم كه اين آموزه ها در تشويق به شناخت طبيعت و انسان نقش بسيار مؤثري دارد و اساتيد دانشگاه
مي توانند از اين آموزه ها، بهره مند شوند. در آموزه هاي ديني وقتي بحث از طبيعت و انسان به ميان مي آيد از آن ها تحت عنوان آيات آفاقي و انفسي ياد مي شود. در واقع عالم و آدم نشانه هاي الهي هستند.
طبيعت شناس و انسان شناس اگر طبيعت و انسان را نشانه ي الهي بداند آنگاه به جاي
طبيعت شناسي و انسان شناسي به سراغ خلقت شناسي مي رود و ميان خلقت و مخلوق از يك سو و خالق از سوي ديگر ارتباط برقرار مي كند و طي چنين روندي مي تواند نوع نگاه دانشمند طبيعت شناس و انسان شناس به جهان را تغيير دهد. در اين صورت هيچ گاه دانش چنين دانشمندي، سكولار نخواهد شد. هم چنين علمي كه به ايمان و تعهد مزين شود، چنين دانشي هرگز دانشمند را به انحطاط، سبعيت و درندگي نمي كشاند.
در حال حاضر علوم طبيعي بر علوم مهندسي تأثيرگذار هستند بنابراين هنگامي كه مشاهده مي كنيم علوم مهندسي صنايعي را توليد مي كنند كه بشريت را به انحطاط و نابودي مي كشاند از آن روست كه
طبيعت شناسي آن ها خلقت شناسي نيست. آن ها مبدأ هستي، خالق هستي و ربوبيت اين خالق را از عالم طبيعت قطع كرده اند. بنابراين مطابق ميل خود در طبيعت تصرف مي كنند.
در دنياي امروز اگر مي بينيم محيط زيست آلوده شده و در حال از بين رفتن است، انسان گرفتار بحران هويت شده و ده ها مشكل ديگري كه امروز گريبان گير بشر و جامعه است و اكنون نوع بشر به اين نتيجه رسيده كه منشأ بسياري از چالش هاي امروزي همين دانشي است كه براي رفع مشكلاتش به وجود آمده بود.
اين جاست كه در مي يابيم آموزه هاي ديني مي تواند نقش مؤثري براي طبيعت شناس و انسان شناس داشته باشد تا او بتواند
خلقت شناسي كند و طبيعت و انسان را آيات انفسي و الهي بداند. اين دو دسته آيات اين ديدگاه را به دانشمند مي دهد و تبيين اين دو دسته آيات گفته شده توسط حوزه هاي علميه انجام مي شود. در واقع حوزه هاي علميه بايد اين دسته از آيات را براي دانشمندان تبيين كنند تا آن ها بتوانند با اين نگاه و نگرش خلقت شناسي كنند و آيات انفسي و آفاقي الهي را بشناسند.
دسته ي ديگري از آيات نيز تئوري هايي درباره طبيعت و انسان ارايه مي دهند؛ به طور مثال وقتي خداوند مي فرمايد: «اذا الشمس كورت»يا وقتي مي فرمايد:
«و تري الجبال تحسبها جامدتا و مرالسحاب» يا «والشمس تجري لمستقر لها» تدبر در اين آيات
مي تواند براي دانشمندان سر منشأ تئوري هاي جديد علمي شود و دانشمند از راه اين تئوري
به دست آوردهاي تازه اي دست يابد. در واقع تدبر و تأمل در آيات قرآن لايه هاي جديدي در شناخت خلقت و آفرينش الهي به ارمغان مي آورد و در سايه ي اين نگاه جديد و اين افق پهناور،
تئوري هاي جديد خلق شده و دانشمند مي تواند به دست آوردهاي تازه تري نايل آيد.
از سوي ديگر بايد در نظر داشت آيات قرآن و روايات خود به مثابه دايره اي براي هدايت انسان ها، خلقت شناسي و انسان شناسي هستند. اين دسته ي سوم از آيات و روايات نيز بايد توسط حوزه هاي علميه ارايه شود تا دانشمندان از اين تئوري ها استفاده كنند. به اين صورت، وحدت علمي بين حوزه و دانشگاه برقرار مي شود و در واقع اين وحدت ميان حوزه و دانشگاه تحقق پيدا
مي كند و هم اسلاميت علوم طبيعي و انساني تحقق مي يابد. بنابراين بهترين راهكار براي وحدت حوزه و دانشگاه اسلامي سازي علوم طبيعي، انساني، فني و مهندسي است.
- اين وحدت حوزه و دانشگاه از ابتداي انقلاب از سوي امام مطرح شد. چرا حاصل اين وحدت را در حوزه ي علوم انساني به شكل آثار مكتوب و پژوهشي در حدي كه قابليت تبديل به متون درسي در حوزه ي علوم انساني داشته باشد، مشهود نيست؟
البته از ابتداي انقلاب تعامل خوبي ميان حوزه و دانشگاه برقرار بوده است، به گونه اي كه اساتيد دانشگاه براي طرح مباحث مربوط به حوزه مي روند و متقابلاً حضور و تدريس اساتيد حوزه را در دانشگاه ها شاهد هستيم به طوري كه اغلب دروس معارف دانشگاه ها توسط اساتيد حوزه انجام مي شود و از اين راه پيوندي بسيط ميان اساتيد حوزه و دانشگاه و به تناسب طلاب و دانشجويان برقرار شده است و از اين جهت بايد بگوييم نظريه ي وحدت حوزه و دانشگاه بسيار ميمون، مبارك و كاربردي بوده است ولي اگر بخواهد كار مبنايي و اساسي تري انجام شود بايد به اسلامي سازي علوم نيز اقدام كرد.
- چرا امروز در رابطه با بومي سازي علوم انساني به نتايج خوبي نرسيده ايم و مطابق بيانات مقام معظم رهبري انتظارات در حوزه ي بومي سازي علوم انساني بر آورده نشده است؟
نبايد انتظار داشت علوم در يك شب اسلامي و بومي شوند، اين مهم كاري بسيار زمان بر است و براي تحقق آن ابتدا بايد تئوري هايي تدوين شود سپس اين تئوري ها به مرحله ي عمل برسد و در نهايت امكاناتي در اختيار گذاشته شود تا اين تعامل برقرار شود، بنابراين نبايد مأيوس و نا اميد شد.
- بنابراين ارزيابي شما اين است كه وحدت حوزه و دانشگاه اتفاق افتاده و روند بومي سازي و اسلامي شدن در حال طي شدن است.
وحدت حوزه و دانشگاه اجمالاً اتفاق افتاده و در يك مقايسه ميان وضعيت قبل از انقلاب و بعد از انقلاب به روشني در مي يابيم ارتباطات و تعاملات بين حوزه و دانشگاه به شكل قابل ملاحظه اي بهتر شده و اگر كسي اين تفاوت را انكار كند به نظر من بي انصافي است. هم چنان كه در حال حاضر مقدمات اوليه ي اسلامي سازي نيز انجام شده و شوراي تحول و ارتقاي علوم انساني در اين زمينه در حال تلاش و برنامه ريزي است. وزارت علوم هم كارهاي بسيار ارزشمندي انجام داده كه تلاش همه ي آن ها قابل تقدير است. در نهايت نيز بايد به نهادهاي تصميم ساز و تأثير گذار در اين امر مقداري زمان داد تا نتايج اين تغييرات به شكلي ملموس تر احساس شود.
- چند سالي است كه بسياري از روحانيون به رشته هاي علوم انساني ورود يافته اند و شاهد اين هستيم كه افراد داراي مدارك حوزوي به شكل نسبتاً گسترده اي به منظور ادامه ي تحصيل وارد دانشگاه ها مي شوند و اين ورود بيش تر در حوزه ي علوم انساني است. به نظر مي رسد ورود حوزوي ها به دانشگاه فرصتي براي اسلامي سازي و بومي سازي علوم انساني است. ارزيابي شما از اين جريان چيست؟
اين جريان از زمان حضرت «آيت الله مصباح» يعني بيش از دو دهه ي گذشته و توسط آن بزرگوار آغاز شد. ايشان با جذب و گزينش
طلبه هاي مستعد در حوزه هاي مختلف علوم انساني اعم از علوم رفتاري و اجتماعي در مقاطع تحصيلي كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكترا، آن ها را آموزش مي دهند و در كنار فقه، اصول، فلسفه و كلام، علوم انساني را هم فرا مي گيرند كه اين حركت مي تواند در وحدت حوزه و دانشگاه و اسلامي سازي علوم بسيار مؤثر باشد و كار ارزشمندي است. مشابه چنين حركتي را در دانشگاه امام صادق
(عليه السلام) شاهد هستيم كه دانشجوها در كنار تحصيل علوم انساني به كسب معارف اسلامي نيز مي پردازند. اين كار بسيار ارزشمند است اما در عين حال ما بايد به يك تئوري دست پيدا كنيم كه تمام دانشگاه هاي علوم انساني با رويكرد متقن و قابل توجهي، اسلامي سازي علوم را تحقق بخشند.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14