(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 9 بهمن 1390- شماره 20130

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
اين گزينه زير ميز است ! (يادداشت روز)
آغاز نشست بين المللي جوانان و بيداري اسلامي 1000 جوان از 73 كشور در تهران
سيم خاردار (گفت و شنود)
كيهان و خوانندگان
طائب: تخريب اصولگرايان به دست خودشان براي ايجاد رقابت كاملا غلط است
عوامل فراري فتنه در صف سفربه اسرائيل (خبر ويژه)
... واگذار مي شود! (خبر ويژه)
سبزهاي رنگرز به اصلاح طلبان درس سياست ندهند (خبر ويژه)
داگان: انقلاب 1979 ايران بنيانگذار حوادث امروز خاورميانه است (خبر ويژه)



اين گزينه زير ميز است ! (يادداشت روز)

اين روزها باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا كاملا فعال شده و در حالي كه تنها 10 ماه به انتخابات رياست جمهوري آمريكا مانده است پي در پي به ايراد سخنراني مي پردازد.
اين سخنان چه در رستوراني در منهتن نيويورك باشد و چه در قالب گفت وگو با نشريه تايم و يا اظهاراتي در برابر كنگره باشد يك ترجيع بند مشترك دارد: «جمهوري اسلامي ايران».
اوباما سه شنبه گذشته طي سخناني در كنگره كه آخرين نطق سالانه در دوره اول رياست جمهوري او محسوب مي شد ناگزير موضوع ايران را پيش كشيد و پس از آنكه ادعا كرد ايران از هميشه منزوي تر شده و آمريكا مصمم است از دستيابي ايران به سلاح هسته اي جلوگيري كند گفت: «همه گزينه ها روي ميز است».
البته 45 روز پيش نيز باراك اوباما در ديدار با ايهود باراك وزير جنگ رژيم صهيونيستي كه در هتل گايلورد در نشنال هاربور مريلند برگزار شد به موضوع ايران پرداخته و گفته بود: «همه گزينه ها روي ميز است».
هيلاري كلينتون وزير خارجه آمريكا هم چندي پيش از اين عبارت «همه گزينه ها روي ميز است» استفاده كرد تا گويا يك عبارت تمام عيار آمريكايي باشد. عبارتي كه البته واكنش تحليلگران سابق و مديران پيشين آژانس اطلاعات مركزي آمريكا-CIA- را برانگيخته است.
ري مك گاورن، اليزابت مور، جان اي مك لافلين و... از جمله تحليلگران و مديران سيا بودند كه به صراحت بيان كردند اين عبارت براساس محاسبات اشتباه است و پيامدهاي آن مورد ارزيابي قرار نگرفته است.
جالب است كه حتي «گاورن» و «مور» در مقاله اي كه در نشريه آنلاين «كانسرتيوم نيوز» منتشر شد خطاب به اوباما مي نويسند:« استفاده مكرر شما از عبارت پيش پا افتاده «همه گزينه ها روي ميز است» باعث مي شود اين سوال را مطرح كنيم كه آيا شما و مشاورانتان تاثيرهاي از كنترل خارج شدن خصومت ها با ايران را متوجه هستيد يا خير؟... به اين ديوانگي خاتمه دهيد... اگر مشاوران شما توصيه كرده اند كه خصومت با ايران به نفع اسرائيل تمام مي شود، سخت در اشتباهند چون جنگ با ايران در بلندمدت به نابودي اسرائيل منجر مي شود و پيامدهايي فاجعه آميز براي اقتصاد جهان خواهد داشت كه بايد از آن آگاه باشيد».
اين دو مقام سابق سيا يك توصيه استراتژيك نيز به اوباما كردند: «يك حادثه يا تحريك مي تواند به خارج شدن اوضاع از كنترل در تنگه هرمز منجر شود».
طرفه آنكه بارها منابع رسانه اي آمريكا طي چند ماه گذشته به اوباما هشدار داده اند كه ارزيابي هاي مارتين دمپسي رئيس جديد ستاد مشترك آمريكا قابل تكيه نيست و اوباما را به سخنان سلف او مايكل مولن ارجاع داده اند كه هشدار داده بود ايران مي تواند تنگه هرمز را ببندد.
اما يك روي ديگر عبارت «همه گزينه ها روي ميز است» موضوع مذاكره در نقطه مقابل تهديد، تحريم و ترور است كه باراك اوباما آن را در سخنان خود مطرح كرده است.
در همين سخنان اخيرش در كنگره او بر حل پرونده هسته اي ايران از طريق مسالمت آميز اشاره مي كند و البته جنس اين دست از سخنان اوباما وقتي بهتر فهميده مي شود كه در گفت وگو با فريد زكريا در نشريه تايم مي گويد: «بايد اعتراف كنم هركسي پرونده ايران را آسان بپندارد قطعا نمي داند كه ما در خصوص چه چيزي حرف مي زنيم... جامعه جهاني بايد همزمان از اهرم مذاكره و فشار استفاده كند.! بنابراين وقتي اوباما مدعي است كه در رويارويي با جمهوري اسلامي ايران از همه گزينه ها استفاده خواهد كرد و «تهديد»، «حمله»، «ترور»، «تحريم» تا «مذاكره» و راههاي به اصطلاح مسالمت آميز بر روي ميز قرار دارد بايد ديد عيار اين عبارت مورد ادعا چه ميزان است و اين نوشته تلاش مي كند در شرايط موجود به ارزيابي سخنان اوباما بنشيند و هدف اصلي مجموعه سخنان او را مورد واكاوي قرار دهد.
براي آنكه معلوم شود آمريكايي ها چه در سر دارند و اينكه پس از به سقف رساندن فشارها و تهديدها و به تصويب رساندن تحريم هاي يكجانبه عليه ايران، چرا از مذاكره و روش هاي مسالمت آميز نيز صحبت مي كنند و همواره طوطي وار در چند ماه گذشته مي گويند «همه گزينه ها روي ميز است» بايد ترفندها و اقدامات آنها بر ضد جمهوري اسلامي و خروجي آن كارشكني ها و دسيسه ها در افق نگاهي جامع مرور و تحليل شود.
طي چند ماه گذشته ابتدا در اقدامي از قبل برنامه ريزي شده و يك سناريو چند فصلي، سه پرونده اتهامي «تروريسم»، «هسته اي» و «حقوق بشر» عليه ايران به كارگرداني آمريكا به صحنه آمد و حتي سه قطعنامه درباره سه موضوع ياد شده بر ضد ايران صادر شد.
نكته گفتني در اين خصوص اين است كه علي رغم هياهو و شلتاق كاري هاي رسانه هاي غربي - صهيونيستي پس از مدتي افكار عمومي دنيا فهميد كه در اتهام تروريسم (طرح كذايي ترور سفير عربستان در خاك واشنگتن) دلايل آمريكا به شدت سست و پوچ است و از همين روي اين ادعاي بزرگ هيچ گاه قابليت اثبات نداشته و نخواهد داشت. زيرا تمام ادعاي واشنگتن مبتني بر شهادت دو نفر و گفته هاي آن ها بود كه يكي از آنها (ارباب سير) براساس تحقيقات قضايي معمولا در حالت مستي بوده و در اولين جلسه دادگاه نيز اظهاراتش را در اداره «اف بي آي» تكذيب كرد و ديگري (شخصي موسوم به غلام شكوري) كه هيچ گاه وجود خارجي او احراز نشد.
داستان حقوق بشر نيز براي آمريكايي ها به سرانجام نرسيد و علي رغم طرح ادعاهايي بر ضد ايران و صدور قطعنامه اي در مجمع عمومي سازمان ملل كه راي اقليت (86 كشور) در برابر اكثريت (193) را داشت، افكار عمومي دنيا در صحنه عمل و بدون رتوش نقض فاحش حقوق بشر آمريكا را در خيابان هاي نيويورك و در پهنه جنبش تسخير وال استريت نظاره كرد.
اينجا بود كه در پي نتيجه نگرفتن هاي اين قطعنامه ها، تهديدات و لفاظي هاي جنگ طلبانه مقامات آمريكايي و صهيونيستي شروع شد و البته مدت زيادي دوام نياورد كه فروكش كرد و جالب اينكه نشريه تايم مي نويسد: «به رغم اينكه همه رسانه ها بر طبل جنگ مي كوبند نه باراك اوباما و نه پنتاگون تمايلي به رويارويي با ايران ندارند.»
مجله تايم البته از نگاهي عميق تر نيز موضوع حمله احتمالي به ايران را بررسي كرده و تصريح مي كند اساسا امكان گزينه نظامي براي غرب وجود ندارد چون 1- قيمت نفت افزايش پيدا مي كند 2- ايران توان بستن تنگه هرمز را دارد 3- توانايي نظامي و موشكي ايران به گونه اي است كه مي تواند به راحتي حملات را تلافي كند و 4- قدرت نيروي هوايي ايران عاملي بازدارنده است.
بنابراين به تعبيري آمريكايي ها و چند كشور غربي آخرين فشنگ خود را عليه ايران شليك كردند: «تحريم نفت و بانك مركزي ايران» اما به اعتراف رسانه هاي مشهور و كارشناسان پرآوازه و برجسته آمريكايي اين شليك، شليك به پاي خود آمريكا بوده است.
مجموعه اين اعترافات و اقرارهاي غيرقابل انكار خود فهرستي مطول است اما به عنوان اندكي از بسيارها مي توان به چند نمونه اشاره كرد كه قابل اعتناست. رويترز در تحليلي كشورهاي غربي را بازندگان اصلي تحريم نفتي ايران دانست و برژينسكي مشاور سابق امنيت ملي آمريكا در دوران جيمي كارتر تاكيد مي كند تحريم ها عليه ايران بازي با آتش است.
تعجب نكنيد وقتي شخصيتي مانند جان بولتون كه مواضع ضد ايراني او مشهور است دست به قلم مي برد و هشدارگونه مي نويسد: تحريم ها اثربخش نخواهد بود چون كشورهاي بسياري متقاضي معافيت از پروژه مشاركت در تحريم نفتي ايران هستند. از سوي ديگر؛ «امير اورن» روزنامه نگار كهنه كار صهيونيستي كه در حوزه امور خاورميانه و ايران متمركز است در هاآرتص خاطرنشان مي كند اينكه مقامات آمريكايي دكلمه وار بر زبان مي آورند كه «همه گزينه ها روي ميز است» خطاب به ايران نبايد قلمداد شود بلكه اخطار به اسرائيل است كه مبادا درصدد حمله به ايران برآيد.
و بالاخره با مرور مباحث پيشين آنچه قابل تامل و دقت ويژه است سفر هيئت عالي رتبه بازرسان آژانس بين المللي انرژي اتمي به تهران است كه از امروز به مدت سه روز به طول خواهد انجاميد.
رياست اين هيئت را «هرمان ناكارتس» معاون مديركل در امور پادمان ها برعهده دارد كه «رافائل گروسي» دستيار مديركل در امور سياسي نيز حضور دارد تا در خصوص موضوعات مورد نظر آژانس و در چارچوب توافق صورت گرفته با ايران به مذاكره بپردازند.
و نكته خوشمزه اين است كه روز گذشته و در آستانه سفر اين هيئت، آمانو مديركل آژانس به زبان مي آورد كه؛ «هدف تاسيسات هسته اي ايران صلح آميز است».
اينجاست كه با اندك دقتي مشخص مي شود عبارت «همه گزينه ها روي ميز است» يك بلوف از سوي آمريكايي ها و صهيونيست ها است و همه آن فشارها، تهديدها، تحريم ها براي يك «مذاكره» است و به عبارت ديگر يك گزينه بيش تر وجود ندارد و آن دريوزگي مذاكره از ايران است. اين «گزينه» البته زير ميز است!
حسام الدين برومند

 



آغاز نشست بين المللي جوانان و بيداري اسلامي 1000 جوان از 73 كشور در تهران

نخستين اجلاس بين المللي جوانان و بيداري اسلامي با حضور بيش از 1000 نفر از جوانان جهان اسلام از امروز آغاز به كار مي كند.
علي اكبر ولايتي، دبيركل مجمع جهاني بيداري اسلامي صبح شنبه با حضور در پژوهشكده باقر العلوم(ع) در نشستي خبري درباره اجلاس بين المللي جوانان بيداري اسلامي كه طي دو روز از يكشنبه در مركز همايش هاي بين المللي برج ميلاد برگزار مي شود، گفت: در اين همايش بيش از 1000 تن از جوانان از 73 كشور (53كشور و اقليت هاي مسلمان) شركت خواهند كرد و در آن به مساله بيداري اسلامي و جوانان و نقش آنان در بيداري اسلامي و آينده خواهند پرداخت.
ولايتي ادامه داد: از آنجا كه در اين اجلاس جوانان و نقش آنان مورد بررسي قرار مي گيرد، اين اجلاس از اهميت بسياري برخوردار است.
مشاور امور بين الملل رهبر معظم انقلاب يادآور شد: اولين اجلاس عمومي بيداري اسلامي 26 و 27 شهريورماه با حضور بيش از 700 نفر از انديشمندان داخلي و خارجي و فرهيختگان جهان اسلام برگزار شد.
دبيركل مجمع جهاني بيداري اسلامي درباره تاثير انقلاب اسلامي بر امر بيداري اسلامي و اينكه چه اقدامات عملي براي انتقال تجربيات و منحرف نشدن روند بيداري اسلامي در كشورها صورت گرفته است، تصريح كرد: ما مسئول تحركاتي كه در ديگر كشورها در جريان بيداري اسلامي انجام مي شود، نيستيم. هر كشوري كه در آن بيداري باشد، ما از آن حمايت معنوي مي كنيم. اينكه ما از 73 كشور از كشورهاي اسلامي و غيراسلامي براي حضور در اين اجلاس دعوت كرديم حكايت از آن دارد كه ما قصد آن را نداريم كه براي ديگران تعيين و تكليف كنيم. مجمع جهاني بيداري اسلامي يك NGO بين المللي در جهان اسلامي است كه تصميمات آن يك تصميمات بين المللي است و ارتباطي با دولت ها ندارد. جواناني كه در اجلاس حاضر خواهند شد راجع به خودشان تصميم گيري مي كنند و دبيرخانه مجمع نيز تصميمات آن را اجرا خواهد كرد.
مشاور امور بين الملل مقام معظم رهبري در پاسخ به سوال ديگري درخصوص اظهارنظرهاي مسئولان ليبيايي مبني بر جبران كمبود نفت، در صورت تحريم ايران گفت: قضاوت آنچه كه در ليبي اتفاق مي افتد آسان نيست، اما اساس حركت در ليبي اسلامي بوده و مردم مسلمان پيشتاز بوده اند و توانستند حكومتي برپا كنند كه ارزش هاي اسلامي در آنجا احيا شود، اما ناتو اواسط كار در آنجا مداخله كرد، آمريكا نيز تعدادي نيرو در آنجا پياده كرد. وضعيت ليبي وضعيت سختي است و آنها تحت فشار همه جانبه هستند. با توجه به اينكه تاسيسات نفتي ليبي در بمباران هاي اخير تخريب شده، همين كه آنها بتوانند ظرف مدتي نه چندان كوتاه به توليدات نفتي قبل از انقلاب خود برسند اين خود دستاوردي براي آنها خواهد بود. برداشت ما اين است كه آنها تحت فشار بيگانگان و نفوذي هاي بيگانه چنين حرفي زده اند.
ولايتي ادامه داد: آنها نه توان چنين جبراني را دارند و نه آنطور كه ما از رهبران اصلي انقلاب مي شناسيم چنين تصميمي را عليه ايران اتخاذ خواهند كرد؛ بنابراين آنچه از ليبي مي شنويد تحت تاثير فشارهاي مختلف رواني و تبليغاتي و اعمال نفوذ سياسي ناتو است كه مهمان ناخوانده ليبيايي هاست. خود ليبيايي ها قذافي را سرنگون كردند و ناتو هيچ دخالتي نداشت و ما متاسفانه گرفتار اين دخالت هاي بيگانگان هستيم.
دبيركل مجمع جهاني بيداري اسلامي درخصوص نگاه ايران به تلاش هاي برخي كشورهاي حوزه خليج فارس عليه سوريه تاكيد كرد: امور داخلي سوريه ارتباطي با بيگانگان ندارد و اگر برخي از كشورهاي حاشيه خليج فارس در امور آن دخالت مي كنند از سوي آمريكا مامور بوده و با صهيونيست ها مرتبط هستند و اين خواسته صهيونيسم بين الملل است كه حلقه مقاومتي عليه صهيونيست ها شكسته شود. نيات آنها كاملا واضح است و ايران با هرگونه مداخله در امور داخلي كشورها از جمله سوريه مخالف است. مردم سوريه خود تصميم مي گيرند و حضور ميليوني آنها حكايت از خواسته عمومي آنها دارد. در كشورهاي ديگر مردم اگر چيزي خواستند مسالمت آميز وارد ميدان شدند. برخي كساني كه در سوريه عليه حكومت فعاليت مي كنند اينها از خارج از مرزها اسلحه هاي شان تهيه مي شود. افرادي كه اسلحه و پول در اختيار آنها قرار مي دهند افراد معلوم الحالي در جاهاي مختلف هستند كه پولشان را برخي كشورهاي عامل بيگانه در منطقه تامين مي كند و قطعا اين يك طرح صهيونيستي عليه حكومت مقاوم سوريه است كه از ابتداي قضيه فلسطين تا به حال يكي از استوانه هاي پايداري در برابر صهيونيست ها بوده است.
وي درخصوص تفاوت ميان انقلاب هاي به وقوع پيوسته در مصر و تونس با آنچه كه در سوريه مي گذرد، گفت: در مصر و تونس مردم به ميدان آمدند و خواستند كه انتخابات برگزار شود و حسني مبارك (ديكتاتور مخلوع) كنار برود. در اين كشورها آمريكايي ها، صهيونيست ها و مرتجعين عرب با كناره گيري بن علي و مبارك مخالفت كردند و برخي از سران مرتجع عربي با تماس هاي مكرر با باراك اوباما از او خواستند كه نگذارد مبارك كنار برود و برخي هم به زين العابدين بن علي پناهندگي دادند، اما در سوريه اين مثلث يعني آمريكا، صهيونيست ها و سران برخي كشورهاي عربي و غيرعربي از نيروهاي مسلحي كه به سوريه نفوذ كرده بودند، حمايت كردند. دشمني اين مثلث عليه امت اسلامي مشخص است و آنها از اتفاقات به وقوع پيوسته در برخي كشورها حمايت و در برخي ديگر مخالفت كرده اند و از اينجا مي توان به اين تفاوت پي برد.
ولايتي درباره نقش تركيه و اتحاديه عرب در قبال سوريه و تفاوت نقش آنها با نقش ايران در قبال سوريه بيان كرد: ما فكر مي كنيم كه كم كم دوستان ما در تركيه متوجه شدند كه اقدامات اوليه شان شايد به مصلحت تركيه نبود و لذا حالا تفاوت موضعي را از سوي تركيه شاهديم. موضع ما در قبال سوريه ثابت و روشن است، همچنين موضع عراق، حزب الله لبنان، روسيه و چين شبيه به مواضع ايران است. ما اميدواريم بتوانيم دوستان خود را در تركيه به اين قناعت برسانيم كه مراقب باشند مجري سياست هايي كه مخالف خط مشي تركيه است، نباشند و فكر مي كنيم كه به تدريج به اين مساله برسند.
دبيركل مجمع جهاني بيداري اسلامي درخصوص اينكه جنبش وال استريت را يك جنبش انساني مي توان ناميد يا يك جنبش معيشتي و اينكه آيا از جوانان اين جنبش دراجلاس جوانان و بيداري اسلامي دعوت شده است، گفت: اگر مشكلات اقتصادي هست، اين مشكلات بخشي از مشكلات انساني هستند. مردم آمريكا داراي مشكلات اقتصادي اند و آمريكايي ها به اين مساله اذعان دارند، اما جوانان وال استريتي گفته اند كه بايد كاري كنند كه جوانان مصري انجام دادند، اما انگيزه آنان اسلامي نيست بلكه جنبه اقتصادي دارد و آنها طالب عدالت اند. بايد گفت از اين جوانان در نشست فردا دعوت نشده است. جوانان غيرمسلمان در اين اجلاس حضور ندارند.
ولايتي در پاسخ به سوالي درباره مواضع ايران درخصوص پيروزي اسلام گراها در انتخابات گفت: ما بسيار خوشحاليم از اينكه نتيجه فعاليت مسلمانان موجب روي كارآمدن معتقدين به اسلام در اين كشورها شده است؛ زيرا حاكميت اسلام موجب برقراري مردم سالاري ديني و قطع دست اجانب در كشورهاي اسلامي مي شود. ايران بناي آن دارد كه همكاري صميمانه اي با كشورهاي اسلامي داشته باشد.
گفتني است نشست مقدماتي اجلاس جوانان و بيداري اسلامي نيز چهارشنبه 28 دي ماه امسال در هتل المپيك تهران برگزار شده بود.

 



سيم خاردار (گفت و شنود)

گفت: تازه چه خبر؟!
گفتم: شركت نفتي توتال و چند شركت اروپايي ديگر از يكسو با صدور اطلاعيه از تحريم نفتي ايران توسط اتحاديه اروپا حمايت كرده اند و از سوي ديگر با واسطه چند شركت ديگر خواستار خريد نفت ايران شده اند!
گفت: سران اروپا را بگو كه حيوونكي ها براي تحريم نفتي ايران چه يقه اي دريدند و چقدر عربده كشيدند؟!
گفتم: نوچه هاي آمريكا و انگليس و اسرائيل در ايران هم از روي دست اربابانشان ديكته مي نويسند. از يكطرف انتخابات را تحريم مي كنند و از طرف ديگر براي ثبت نام در انتخابات صف مي كشند و از هم سبقت مي گيرند.
گفت: بيخود نيست كه هر دوتاشون به بن بست رسيده و نمي دانند در مقابل اسلام و انقلاب چه خاكي بر سر خودشان بريزند.
گفتم: چه عرض كنم؟! خب! قانون طبيعت اين است كه وقتي «مار» و«جوجه تيغي» با هم ازدواج مي كنند، بچه شون «سيم خاردار» ميشه!
 



ساعت 3 تا 6 بعد از ظهر: 33110065
تمام ساعات شبانه روز:33916546
سامانه پیام کوتاه: 30002323

كيهان و خوانندگان
¤آمريكا و اروپا طي سالهاي قبل و بخصوص در اين روزهاي اخير بيشترين فشارها و تحريم ها را به مردم وارد كردند و به اجرا گذاشتند، همزمان با صدور دستور رئيس جمهور مبني بر افزايش سود سپرده هاي بانكي قيمت سكه و طلا و ارز سقوط كرد. مفهوم اين حوادث اين است كه اصلا اين تحريمها براي ما اثري نداشته و ندارد. اين افزايشها كاذب است.
مختاري-از تهران
¤از يادداشت مدير مسئول كيهان درخصوص اينكه «چه كساني تحريم را بزك مي كنند»، تشكر مي كنم، مطلب فوق العاده اي بود. با خواندن اين مقاله دريچه اي تازه به روي ما در مقابل اين فتنه گران داخلي و خارجي باز شد، چرا ما صبر كنيم تا 6 ماه ديگر اروپا و آمريكا ما را تحريم كنند، ما بايد آنها را تحريم كنيم. بهتر است مجلس شوراي اسلامي با تصويب طرحي در اين زمينه قدم اول را بردارد.
مهدوي از شهريار
حسيني از اصفهان، آذريان و چند هموطن ديگر
¤پيشنهاد كيهان درخصوص پيشقدمي ايران در اعمال تحريم نفتي عليه كشورهاي اروپايي از همين الان، پيشنهادي عاقلانه و بسيار منطقي است. مسئولان بايد به اين پيشنهاد توجه كنند.
عابدي از اصفهان
¤ جاي تاسف است كه چرا تاكنون سازمان ملل با ريشه و عوامل بمب گذاري ها و عمليات تروريستي برخورد نكرده است؟
سليمان بلغار
¤ايران نبايد با فرانسه مراودات عظيم اتومبيل سازي را ادامه دهد، پاشنه آشيل اقتصاد فرانسه اتومبيل سازي است با توقف اين همكاري مي توان فرانسه را فلج كرد.
ناصري-كرج
¤اتحاديه عرب وقاحت را به حد نهايت رسانده است. به مردم سوريه كه از رئيس جمهور خود حمايت مي كنند، مي گويد بايد بشار اسد را كنار گذاشت به ملت هاي يمن و بحرين و عربستان و اردن و كه حاكمان جبار را نمي خواهند و مردم بي گناه نيز توسط آنها شهيد مي شوند، مي گويد اين حاكمان كه از آمريكا تبعيت مي كنند بايد در راس كار بمانند و به جناياتشان ادامه دهند.
يك دبير بازنشسته
¤حال كه به زمان انتخابات نزديك مي شويم متاسفانه عده اي سودجو با استفاده از ناآگاهي كارگران آنها را به ضيافت ناهارهاي چرب و شيرين دعوت مي كنند تا از آنها راي بگيرند. اما همين آقايان تحمل شنيدن يك گله و شكايت از سوي كارگران را در خانه كارگر ندارند.
دليري
¤دولتمردان بايد در مورد وضعيت حجاب دختران و نوجوانان و جوانان دقت لازم به خرج دهند چرا كه پشت سر تمام اين قضايا نقش صهيونيسم ديده مي شود. وقتي تمام كشت و كشتارها توسط صهيونيست ها صورت مي گيرد، تكليف خود را بايد با آنها و كارهاي ديگرشان هم روشن كنيم.
يك شهروند
¤در جلوي ايستگاه مترو قيطريه يك پست راهنمايي و رانندگي است كه توقف خودروها را كنترل مي كند. اما متاسفانه، جلوي توقف خودروهاي مقابل رستورانهاي واقع در محل را نمي گيرد، وقتي به ماموران اعتراض كرديم با ما برخورد مناسبي نداشتند.
سيدمحمد جوزي
¤كوچه كلام در خيابان آيت الله كاشاني نرسيده به جنت آباد در پشت نيروگاه برق 4 ماه است در خاموشي مطلق فرو رفته است. اين مسئله باعث ايجاد زحمت براي اهالي بخصوص زنان و دختران شده است.
يكي از اهالي
¤دولتمردان به فكر بازنشستگان هستند و امكان استفاده از امكانات موجود در كشور را براي آنها فراهم مي نمايند، ولي متاسفانه برخي در نحوه اين خدمت رساني تعلل مي كنند. دولت كارت شارژ اتوبوس در اختيار ما قرار داده، اما در اكثر اتوبوسها اين دستگاهها فعال نيست.
هاشم ضيافتي
¤در شهر كرج -سرآسياب خيابان كاشاني، بن بست دوم، تعدادي از اراذل و اوباش باعث ايجاد مزاحمت براي خانواده ها و اهالي محله شده اند. از ماموران نيروي انتظامي تقاضاي رسيدگي و برخورد داريم.
يك شهروند
پاسخ روابط عمومي وزارت آموزش و پرورش
در پاسخ به مطلب مندرج در كيهان مورخ 7/10/90 با عنوان «مدرسه راهنمايي امام خميني(ره) باقرشهر از دانش آموزان تقاضاي تحويل سي هزار تومان نموده است» به اطلاع مي رساند، پس از بررسي هاي دقيق موارد زير قابل ذكر مي باشد:
1- مبلغ درخواستي 20هزار تومان بابت كلاس هاي جبراني دو درس زبان و رياضي مي باشد يعني هر درس مبلغ ده هزار تومان.
2- كلاس هاي تقويتي و جبراني اين واحد آموزشي در ساعات پنجره خالي كلاس ها در روز شنبه و دوشنبه تشكيل مي شود بدين ترتيب زمان برگزاري كلاس ها با توجه به تشكيل هفته اي يك جلسه براي هر درس از دي ماه 90 تا پايان ارديبهشت 91 حدود شش ماه خواهد بود و با در نظر گرفتن تعطيلات امتحانات نوبت اول و تعطيلات عيد نوروز حدود 20 جلسه براي هر درس در نظر گرفته شده است با توجه به اين كه حدود 5 درصد از هزينه دريافتي صرف برگزاري امتحانات ماهانه و تكثير سؤالات و... براي پيشرفت تحصيلي اين دانش آموزان مي گردد، مبلغ هر جلسه درسي 500 تومان محاسبه گرديده است.
3- لذا با توجه به مستندات ارائه شده توسط مدير مدرسه و اظهارات معاون آموزشي و دبيران مربوطه و ضعيف بودن وضعيت درسي اكثريت دانش آموزان و رعايت مقررات تشكيل كلاس هاي جبراني در دروس فوق، تشكيل كلاس هاي جبراني كاملا ضروري به نظر مي رسد مبلغ دريافتي براي هر جلسه 500 تومان منطقي و متناسب با وضعيت اقتصادي خانواده هاي منطقه مي باشد.
4- كليه موارد ثبت نام و حضور در كلاس به صورت داوطلبانه و اختياري مي باشد بديهي است دانش آموزان و اولياء ايشان در صورت عدم تمايل در كلاس هاي مذكور شركت نخواهند داشت.
پاسخ پست بانك ايران
در پاسخ به مطلب مندرج در ستون كيهان و خوانندگان بيستم مهرماه سال جاري با مضمون «معلوم نيست پست بانك دولتي و خصوصي است و ما كارمندان تكليف خود را نمي دانيم و...»، به اطلاع خوانندگان و همچنين مشتريان و كاركنان محترم پست بانك ايران مي رساند؛ اين بانك طبق مصوبه مجلس شوراي اسلامي و هيئت وزيران يك بانك دولتي زير نظر وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات است و با بيش از 14هزار و500 شعبه و دفتر خدمات بانكي روستايي و شهري به عنوان گسترده ترين شبكه بانكي دولت محسوب مي شود و نقش بسيار موثري در گسترش عدالت اجتماعي و اقتصادي بويژه در پرداخت يارانه ها و ايجاد اشتغال در روستاها دارد. از طرفي تمامي ساختمان هاي ستادي و شعب اين بانك در سراسر كشور براساس الگوهاي استاندارد مراجع ذيربط از جمله بانك مركزي داراي امكانات و تجهيزات مورد نياز مي باشد و همه شعب اين بانك مجهز به تجهيزات بانكداري الكترونيك از قبيل؛ دستگاه هاي پايانه شعب(pin pad) پايانه فروش(POS)، خودپرداز(ATM) و وب كيوسك و ساير امكانات نظير؛ دستگاه هاي پول شمار، نوبت دهي و غيره مي باشد كه چنين اظهاراتي از سوي فرد تماس گيرنده در ستون مذكور خلاف واقع مي باشد.
پاسخ روابط عمومي شركت آب و فاضلاب استان تهران
در پاسخ به مطلب مندرج در روزنامه در تاريخ 19/10/90 درخصوص آسفالت نشدن كوچه هاي فرعي پس از اجراي شبكه فاضلاب در محله باروت كوبي شهرري، به آگاهي مي رساند: پس از اجراي عمليات نصب انشعاب فاضلاب در محله مورد اشاره، ترميم آسفالت منطقه بايد توسط شهرداري منطقه 20 انجام شود. لذا از شهروند محترم تقاضا مي شود اين مورد را از طريق سامانه 137 شهرداري پيگيري كند.

 



طائب: تخريب اصولگرايان به دست خودشان براي ايجاد رقابت كاملا غلط است

رئيس قرارگاه عمار با تاكيد بر اينكه حفظ اصولگرايي مهمتر از ورود اصولگرايان به مجلس است، گفت: تخريب اصولگرايان به دست خودشان براي ايجاد رقابت كاملا غلط است.
حجت الاسلام مهدي طائب در خصوص رعايت اخلاق انتخاباتي از سوي جريان هاي سياسي درآستانه انتخابات نهمين دوره مجلس گفت: درانتخابات هم مانند ساير كارهاي روزانه ما، غيبت، تهمت، دروغ، آبروريزي مومن و رنجاندن ديگران معنا مي يابد و اگر اين موارد رعايت شود انتخابات سالمي كه مقام معظم رهبري فرمودند شكل خواهد گرفت.
رئيس قرار گاه عمار در ادامه خاطر نشان كرد: گاهي به دليل برخي ندانم كاري ها و يا ندانستن احكام، فكر مي كنيم چون صلاح است ما نماينده شويم و طرف مقابل صلاحيت لازم را ندارد، بايد در مقام مشورت با مردم دست به افشاگري عليه رقيب بزنيم.
طائب همچنين با اشاره به رفتارهاي نادرست برخي گروه ها در تخريب رقباي خود اظهار داشت: افشاگري و كشف موارد پنهاني فقط در زماني كه فسق علني از سوي طرف مقابل، براي مردم آشكار شده و يا اينكه برخي مسئولان مربوطه براي تصميم گيري نياز به كشف موارد پنهان داشته باشند، جايز است.
اين استاد حوزه علميه و دانشگاه تصريح كرد: افشاگري و كشف موارد پنهاني كه فسق بودنش ثابت نشده و صرفا به اختلاف سلايق ميان گروه ها بر مي گردد، خلاف شرع است.
طائب در پاسخ به اين سوال كه «آيا اين درست است برخي گروه هاي اصولگرا انتخابات آينده را رقابتي درون اردوگاه اصولگرايان فرض كرده و به همين خاطر به تخريب و بي اخلاقي در خصوص رقباي خود روي آورده اند»، گفت: اين تصور كاملا غلط است.
رئيس قرارگاه عمار با بيان اينكه حفظ اصولگرايي مهم تر از فرستادن افراد اصولگرا به مجلس است، عنوان داشت: اگربخواهيم براي فرستادن افراد اصولگرا به مجلس اصل اصولگرايي را زير سؤال ببريم كار باطلي انجام داده ايم.
اين استاد حوزه و دانشگاه كه با مهر گفت وگو كرده همچنين با اشاره به اينكه تنها دليلي كه اصولگرايان توانستند درمقابل برخي مجالس منحرف ايستادگي و مقابله كنند به خاطر پافشاري آنها بر اصولگرايي است، گفت: اگر با شيوه هاي غير اصولگرايي يك مجلس تشكيل شود كه به تصور ما اصولگرا است درآينده ضربه خواهيم خورد، چرا كه اصولگرايي را از دست داده ايم.

 



عوامل فراري فتنه در صف سفربه اسرائيل (خبر ويژه)

تردد برخي عناصر اپوزيسيون به تل آويو افزايش يافته است.
در حالي كه برخي از اين افراد نظير محسن كديور، اصرار دارند به شكل مخفيانه به فلسطين اشغالي سفر كنند، گروه ديگري از مخالفان به شكل علني به تل آويو برده مي شوند تا به خيال خود، از اشغالگري رژيم كودك كش صهيونيست قبح زدايي شود! اين در حالي است كه برخي عوامل ترورهاي چند سال اخير در كشورمان نيز به واسطه برخي گروه هاي نفاق و در برخي كنسولگري ها و سفارتخانه هاي منطقه اي، در خدمت موساد يارگيري شده و جهت آموزش هاي ويژه تروريستي به تل آويو رفته اند. مجيد جمالي منشي يكي از اين تروريست ها بود كه شهيد مسعود علي محمدي را به شهادت رساند.
پيش از اين كاسپين ماكان نامزد ندا آقا سلطان - و از متهمان تروروي- با شيادي تمام اقدام به سوءاستفاده از حيثيت نامزد خود كرده و ضمن سفر به تل آويو، با شيمون پرز رئيس رژيم صهيونيستي ملاقات و سپس با تلويزيون رژيم صهيونيستي عليه ايران مصاحبه كرد. اخيرا نيز اميرعباس فخر آور به همراه گروهي از دوستانش در حلقه چند نفره موسوم به (كنفدراسيون دانشجويان!) به تل آويو سفر كرده است.
فخرآور پس از بازگشت برادرش به تهران و لو رفتن برخي تصاوير و اطلاعات جلسات كاملا سري ضدانقلاب، متهم شده بود كه نفوذي جمهوري اسلامي در ميان اپوزيسيون است. وي كه ننگ آور لقب گرفته بود، متقابلا كساني چون باطبي را متهم كرد كه نفوذي وزارت اطلاعات هستند.
فخر آور در وبلاگ خود ضمن انتشار خبر سفر به تل آويو و مصاحبه با شبكه دو تلويزيون رژيم صهيونيستي نوشت: ما به دعوت دولت اسرائيل وارد تل آويو شديم.
وي در مصاحبه با تلويزيون رژيم صهيونيستي و درباره تعبير شيطان بزرگ درباره اسرائيل گفت: ما مانند جمهوري اسلامي فكر نمي كنيم. ما اسرائيل را دوست داريم.
وي افزوده است: من سالها در ايران شكنجه سفيد شدم(!) دوستان زيادي داشتم كه پس از شكنجه سفيد گفتند ديگر نمي خواهند فعاليت سياسي داشته باشند.
در ادامه اين مصاحبه، مجري كانال دوم اسرائيل از خطري كه متوجه فخرآور حتي در بيرون از ايران است(!؟) سوال كرد كه فخرآور گفت: در آمريكا زندگي من در امان است اما سه سال پيش كه من به تركيه سفر كرده بودم آنها به من حمله كردند اما خدا رو شكر من جان سالم به در بردم. اما در سفر به اروپا و كشورهاي ديگر من بايد مواظب باشم.
فخرآور در پاسخ به سوال بعدي كه درخصوص نحوه خروجش از ايران بود، گفت: من 8 سال حكم زندان داشتم. فرار من يك نقشه بود. ريچارد پرل معاون وزارت دفاع ايالات متحده در اجراي نقشه فرار من از زندان و ايران به من كمك كرد. وي به دبي آمد و من كمتر از يك هفته ويزاي آمريكا را گرفتم. فخرآور- به نوشته سايت بالاترين- به اين سوال پاسخ نداد كه چگونه علي رغم 8 سال محكوميت موفق به فرار از ايران شده است؟! چرا كه كمك ريچارد پرل انتقال وي از دوبي به آمريكا بوده است. قبل از آن چه؟!
در همين حال ميترا فرهمند خبرنگار راديو فردا در فلسطين اشغالي گزارش داد كه فيلم جدايي نادر از سيمين به واسطه همراهي برخي تهيه كنندگان، در روزهاي آينده در اسرائيل اكران مي شود. اين گزارش حاكي است: منتقدان اسرائيلي فيلم، به صف تحسين كنندگان اين فيلم پيوسته اند. منتقدان فيلم و سينما دراسرائيل همواره تحسين كننده فيلمسازان دهه هاي اخير ايراني بوده اند؛ عشق و تحسين آنها به دست اندركاران سينما با اكران فيلمهاي محسن مخملباف در سينماهاي اسرائيل آغاز شد. فيلم هاي ساخته دختران آقاي مخملباف نيز غوغايي در ميان سينماروهاي اسرائيلي ايجاد كرد.
در ادامه خبر راديو فردا آمده است: در سال هاي اخير كه تنش ميان اسرائيل و ايران به اوج رسيده، اسرائيلي ها كمتر توانسته بودند امتياز اكران فيلمي از كارهاي ساخته شده در ايران را بدست آورند زيرا دست اندركاران ايراني فيلم ها و نيز شركت هاي خارجي توزيع كننده آنها تلاش داشتند كه از درآمد خود از فروش فيلم به اسرائيلي ها صرف نظر كنند تا مبادا سازندگان ايراني فيلم را به درد سر بيندازند. شركت هايي كه امتياز توزيع برخي از فيلم هاي ايراني را در جهان دريافت كرده اند، اروپايي هستند و لذا، حق خود مي دانند كه فيلم را به هر خريداري بفروشند. اما دردسرهاي بزرگ ناشي از عواقب اكران فيلم هاي ايراني در اسرائيل، در سال هاي اخير برخي از شركت هاي اروپايي را نيز به رعايت ملاحظاتي بي سابقه در قبال دست اندركاران فيلم هاي ايراني وادار كرده بود. توزيع كنندگان فيلم «جدايي نادر از سيمين»، اين فيلم را به خريدار اسرائيلي نيز فروخته اند.


 



... واگذار مي شود! (خبر ويژه)

يك پايگاه اينترنتي وابسته به حلقه انحرافي در اقدامي كم سابقه اعلام كرد «واگذار مي شود».
پايگاه اينترنتي موسوم به «معيارنيوز» كه به همراه برخي وبلاگ ها و پايگاه هاي مشابه فعاليت مي كند، در مطلبي با عنوان «معيارنيوز واگذار مي شود» نوشت: «امتياز سايت واگذار مي شود. متقاضيان پيشنهاد را ذيل همين خبر ارسال نمايند. از متقاضيان درخواست مي شود شماره تماس خود را نيز قيد نمايند»!
يادآور مي شود حلقه انحرافي در حالي كه در نقطه متضاد گفتمان انقلاب اسلامي و دولت اسلامي قرار گرفته، در رسانه هاي مجازي راه اندازي شده از پوشش هاي فريبكارانه اي چون «حاميان گفتمان انقلاب»، «حاميان گفتمان خدمت و عدالت»، «حاميان دولت اسلامي» در صفحه اول خود استفاده مي كند. اين گروه چند سايت را شامل مي شوند. پيش از اين برخي از همان ها به خاطر جرايم ضد امنيتي، مسدود شده اند. حلقه انحرافي سرمايه گذاري مشابهي را نيز در ميان برخي نشريات زنجيره اي زرد انجام داده بود كه عملا از جيب بيت المال به كام عناصر فرصت طلب اجاره اي و زنجيره اي رفت.
ذكر اين نكته نيز ضروري است كه حلقه انحرافي براساس اصول اباحي مسلكي و فرصت طلبي، و به اعتبار نداشتن جريان و سازمان وفادار، به شكل معامله اي، بده- بستاني و واگذاري عمل مي كند كه همين امر برخي مفاسد معتنابه اقتصادي، سياسي، فرهنگي و حتي امنيتي را موجب شده است.

 



سبزهاي رنگرز به اصلاح طلبان درس سياست ندهند (خبر ويژه)

اقدام گروهك موسوم به «شوراي هماهنگي سبز» در حمله و ترور شخصيت اصلاح طلباني كه براي نامزدي انتخابات ثبت نام كرده اند، با واكنش يكي از آنان مواجه شد.
سايت كلمه وابسته به موسوي و شوراي هماهنگي و اميرارجمند كه از خارج كشور به روز مي شود، چندي پيش در نوشته اي با امضاي «عده اي از زندانيان سياسي»(!؟)، افرادي چون تابش، كواكبيان و اعلمي را «دورو، فرصت طلب، قدرت طلب، تواب و...» توصيف و آنان را متهم به خيانت كرده بود. اكبر اعلمي در پاسخ به اين اقدام آمرانه و مافيايي، با اشاره به ادعاي كلمه مبني بر اينكه «اكثر مردم شما را به دليل نام نويسي ملامت مي كنند»، يادآور شد: اي كاش اين نمايندگان اكثريت مردم حداقل يك دليل علمي و قابل قبول براي درستي ادعاي خود ارائه مي دادند تا بنده با پي بردن به ناخرسندي «اكثر مردم» از ثبت نام خود در انتخابات و مصون ماندن از ملامت آنان، در اولين فرصت توبه نامه اي نوشته و به خاطر ارتكاب اين گناه نابخشودني از مردم پوزش بطلبم! مضحك تر اين كه بنده در سايتي، «اصلاح طلب سابق» خوانده شده ام كه خود دو سال است به صف رسانه هاي اصلاح طلب پيوسته است و دست اندركاران، پرده نشين اش هنوز هم جرأت و شهامت بيان نام و نشان خود را در داخل و يا خارج از كشور ندارند.
اعلمي در پاسخ خود همچنين به ارتباط دادن حوادث 2 سال گذشته به ثبت نام در انتخابات پرداخته و مي نويسد: نويسنده يا نويسندگان آن نامه، در انتهاي نوشتار خود به ثبت نام كنندگان اصلاح طلب نوشته اند كه شما بر سر قبري گريه مي كنيد كه مرده اي ندارد! بعد هم ندا آقاسلطان و خون كشته شدگان را دستمايه قرار داده اند. كلمه اي ها بايد پاسخ دهند كه آيا سركوب مربوط به همين 2 سال است و به زمان آقاي موسوي و جناب هاشمي مربوط نمي شود؟ كلمه اي ها قبل از اينكه مرا بخاطر ثبت نام در انتخاباتي كه نتيجه اش رد صلاحيت بوده مورد شماتت و هتاكي قرار دهند، به اين پرسش پاسخ دهند كه اگر قبر مورد ادعاي آنها مرده اي ندارد كه بر سر آن گريه كنيم، مراد كلمه اي ها و ديگر دوستان آنان در انتخابات سال 88 براي كدام مرده شيون و مويه كرده و ناخن بر سر و روي خود مي كشيدند!؟ آيا به تعبير آنها، اين قبر پس از ناكامي نامزد مورد نظر آنان در انتخابات، از مرده تهي شده است!؟ و همچنين بايد پاسخ دهند كه چرا در دوره هاي قبل، با هزار و يك بهانه و تراشيدن دليل و توجيه همه را به شركت در انتخابات تشويق مي كردند!؟ چرا در هر دوره از انتخابات و در شرايطي كه بسياري از داوطلبان شركت در انتخابات مختلف از استفاده از حقوق اجتماعي خود محروم مي شدند، سران كلمه اي ها و پيروان و مريدان آنها با همه توش و توان خود در انتخابات از جمله انتخابات دهم رياست جمهوري شركت مي كردند؟ آيا داوطلب شدن امثال آقايان خاتمي، موسوي، كروبي، رفسنجاني و به قول شما كساني كه قبلاً در مجلس بوده اند و امروز در زندان به سر مي برند در انتخابات مختلف را هم ناشي از دورويي، فرصت طلبي و شوق رسيدن به قدرت مي پنداريد يا هركس به جز شما مصمم به استفاده از حقوق اجتماعي خود باشد مستحق برخورداري از چنين القابي است!؟ اگر اصرار آقاي موسوي براي شركت در انتخابات و پس از آن اصرار بر پيروزي اش در انتخابات را ناشي از شوق خدمت مي خوانيد، در اين صورت كم لطفي است كه امثال مرا از اين عنوان محروم كرده و ثبت نام كردن در انتخابات و رد صلاحيت شدن را ناشي از شوق رسيدن به قدرت به حساب آوريد!
عضو فراكسيون اصلاحات در مجلس ششم، گردانندگان كلمه را رنگرزهاي سياسي توصيف كرد و نوشت: بنده با اين قبيل جريان سازي ها و القائات رنگرزان سياست بيگانه نيستم و با ترفندهاي مقطعي آنها آشنايم و مي دانم كه هرگاه منافعشان ايجاب كند و خود از فرصت استفاده در انتخابات برخوردار شوند، با ده ها توجيه، حوض خالي (بخوانيد قبر خالي) را پر آب (بخوانيد داراي مرده) نشان مي دهند و برعكس هرگاه اقتضا كند، با توسل به ده ها توجيه ديگر حوض پر آب را خالي از آب (بخوانيد قبر را خالي ازمرده!) نشان خواهد داد!... هرگز براي كسي كه از شهامت لازم براي نوشتن يك نامه با نام و نشان و بدون تهمت و افترا حتي خطاب به امثال بنده، بي بهره است، كوچكترين ارزشي قائل نيستم و اين نشان مي دهد كه زندان رفتن چنين افرادي هم از روي هوي و هوس و يا ناخودآگاه و غيرقابل اجتناب بوده است و پرواضح است كه فرجام مبارزات چنين افراد دن كيشوت گونه اي هم چيزي جز توبه و اظهار ندامت و پشيماني در مقابل دوربين نيست!
وي در پايان نوشت: از قديم گفته اند هر گردي گردو نيست، لذا ارزش و اعتبار هر زنداني سياسي در نزد مردم هم به عقيده و مرام و دلايل زنداني شدنش و ميزان پايداري اش بستگي دارد.و الا زنداني شدن به خاطر يك كانديداي خاص و يا در اعتراض به نتايج يك انتخابات با هدف جانبداري از يك كانديداي خاص الزاماً به كسي ارزش و اعتبار نمي دهد تا چه رسد به اين كه او جزو توابين باشد و حتي از نوشتن نام و نشان خود در زير يك بيانيه هتاكانه هم بيم و هراس داشته باشد. كساني كه حتي حاضر نيستند براي نوشتن يك نامه سرگشاده به امثال بنده مسئوليت آن را هم پذيرفته و حداقل امضاي خود را پاي چنين نامه اي بگذارند، براساس كدام منطق سياسي به خود اجازه مي دهند تا در نقش يك رهبري سياسي از كساني كه خود در ميدان سياست چندين پيراهن بيشتر از آنها پاره كرده اند و همواره با نام و نشان كامل مواضع خود را صريح و شفاف بيان كرده و مي كنند، انتظار پيروي داشته باشند!؟... كلمه اي ها تمام هنرشان اين است كه در دنياي مجازي با نام مستعار نقش قهرماناني پوشالي را بازي مي كنند.

 



داگان: انقلاب 1979 ايران بنيانگذار حوادث امروز خاورميانه است (خبر ويژه)

رئيس سابق موساد درباره انقلاب هاي خاورميانه و بحران امنيتي رژيم صهيونيستي گفت: انقلاب سال 1979 ايران به عنوان واقعه اي موسس و بنيانگذار عمل كرده است.
مئير داگان در مصاحبه با روزنامه فرانسوي فيگارو، گفت: من عنوان «بهار عربي» براي انقلاب هاي منطقه خاورميانه را رد مي كنم. اين انقلاب ها ليبرالي نيست.
وي اين مطلب را درپاسخ به اين پرسش گفت كه «ميان پيشرفت در برنامه هسته اي ايران و انقلاب هاي عربي، به نظر مي رسد سال 2012 ميلادي سال مهمي براي خاورميانه باشد.نظر شما چيست؟» داگان در پاسخ گفته است: سياستمداران دائما مي گويند كه اوضاع بحراني است و سال جاري سال مهمي خواهد بود. اين عادت سياستمداران است ولي ما در دوره اي زندگي مي كنيم كه تغييرات ديگر به معناي تحول نيست بلكه يك انقلاب است با اين حال من اصطلاح بهار عربي را براي انقلاب هاي منطقه رد مي كنم. اينها انقلاب هاي ليبرال نيست.
رئيس سابق موساد در پاسخ به اين پرسش كه «به نظر شما واقعه مهم سال هاي گذشته چه بوده است؟» تصريح كرد: من همواره به اين مي انديشم كه انقلاب سال 1979 ايران، به عنوان واقعه اي بنيانگذار و موسس عمل كرده و آنچه ما با آن زندگي مي كنيم محصول و عواقب همين انقلاب است. آنچه امروز در اطراف ايران مي گذرد، به همه جهان ربط پيدا مي كند. چه كسي خليج(فارس) و اطراف آن را كه 60 درصد نفت جهان از آن تامين مي شود، كنترل مي كند؟ حتي اگر آسياي مركزي را هم اضافه كنيم، اين ميزان نفت بيشتر مي شود.
وي درباره اين سوال خبرنگار كه «آيا همانند بسياري از مقامات اسرائيلي فكر نمي كنيد فعاليت هاي جديد غني سازي ايران به منزله عبور از خط قرمز است؟»، گفت: اينكه فكر كنيم هيچ راه بازگشتي وجود ندارد يك خريت است.
فناوري هسته اي به خوبي شناخته شده است و به سال هاي 1930 ميلادي باز مي گردد.زماني كه يك كشور تصميم مي گيرد سلاح داشته باشد مي توان مانع از آن شد.
در كشوري به همان ميزان كمتر پيشرفته همانند پاكستان يا كره شمالي موفق به اين كار شده اند و بسياري ديگر از كشورها هم موفق به آن خواهند شد. بسيار محتاطانه عمل مي كنند. آيا آن ها به دنبال سلاح اتمي هستند؟ مسلما بله و روي آن هم كار مي كنند(!) ولي در عين حال آنها صبوري هم مي كنند و قبل از عبور از آخرين مرحله مراقبت بسيار مي كنند و اين مرحله بر همين پايه استوار است كه خود را به سوي ساخت بمب ببرند. ايراني ها احمق نيستند و خيلي فراتر از اين ها قرار دارند. ايراني ها انسان هاي بسيار باهوش و مردمي توانا هستند. آنها روي بلندمدت كار مي كنند. آنها هم هنوز به اين مسئله متقاعد نشده اند كه بايد به هر قيمتي شده قدم آخر را بردارند.
وي خواستار استفاده متناوب از سياست چماق و هويج شد اما درباره اقدامي مشابه حمله به تاسيسات اتمي عراق و سوريه گفت: ميان برنامه هسته اي ايران و برنامه هاي هسته اي عراق و سوريه كه ما در گذشته با آن مقابله كرديم تفاوت بزرگي وجود دارد. در اين دو مورد عراق و سوريه هيچ كدام راكتور هسته اي نداشتند و تخريب اين دو مركز هم فعاليت هاي آنان را تا دهها سال عقب انداخت. در حالي كه برنامه هسته اي ايران در چندين سايت متمركز شده و نمي توان آنها را با يك حمله از بين برد ضمن اين كه اين كار عواقب منطقه اي وخيمي دارد.
داگان درباره تاكتيك هاي ايران گفت: «ايراني ها باهوش و روشمند عمل مي كنند. آنها تجربه تاريخي فراواني در روابط شان با دنيا دارند و هيچ وقت در كارهايشان عجله نمي كنند. البته مي توانند در تحليل هايشان اشتباه هم بكنند يا محاسبات غلط داشته باشند. ولي در مجموع بازيگران توانمندي هستند. بياد داشته باشيد كه آنها در مذاكره استاد هستند و خودشان مخترع چانه زني مي باشند روشهاي ايراني ها ماهرانه است.

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14