(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


یکشنبه 3  دی  1391 - شماره 20388

صفحه (10)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
نوبت خط شكنان (يادداشت روز)
مگس (گفت و شنود)
سخنگوي اشتون: 1+5 به تداوم گفت وگو با ايران متعهد است
هديه به خوانندگان
به دليل بيماري جلال طالباني سفر احمدي نژاد به عراق به تعويق افتاد
آمانو: ايران و آژانس در مسير توافق گام برمي دارند
مهمانپرست: قطعنامه ضدايراني ناشي از سياست هاي دوگانه غربي ها است
نامه اعتراضي خانواده هاي قرباني ترور به دولت كانادا
كيهان و خوانندگان
قرار بود سبز باشه ولي خيلي زرد شده! (خبر ويژه)
ديويد سنگر: اوباماي دموكرات ادامه بوش نومحافظه كار است (خبر ويژه)
بي اعتمادي فرمانده نيروي هوايي اسرائيل به گنبد آهنين (خبر ويژه)
فايل صوتي درست است اما از دست در رفته! (خبر ويژه)


نوبت خط شكنان (يادداشت روز)

اصولگرايي به يك معنا منطق و مضمون انقلاب اسلامي است اما تشكيل جريان اجتماعي- سياسي با اين عنوان، ريشه در تحولات 15 سال گذشته دارد. اصولگرايي از يك منظر، برآمده از عدم تكافوي تقسيم بندي نارساي «چپ-راست» بود؛ اينكه گرفتاري در تقسيم بندي هاي موهوم، ظرفيت هاي بزرگ انقلاب را به هدر مي دهد. انگيزه دوم، تندباد اتفاقاتي بود كه پس از انتخابات سال 76 در حوزه سياست و فرهنگ و امنيت و اقتصاد كشور پديد آمد. اين تندباد گويا سر ايستادن نداشت و مي خواست به نيابت از جبهه دشمن، اصول و ريشه هاي انقلاب را بخشكاند. به همين دليل تكوين جريان اجتماعي- سياسي با تابلوي اصولگرايي، واكنش به شعار اصلاح طلبي نبود بلكه به منزله دفاع از ارزشها و مقاومت در برابر هجوم مغول وار جريان اباحه مسلك بود.
اصولگرايي با اين مضمون ريشه در باورها و آرمان ها و مطلوب هاي مردم داشت و به تدريج در همان فضاي اختناق آميز سيطره جريان ساختارشكن و اصول ستيز براي خود جا باز كرد. دقيقا 10 سال پيش بود كه اجتماع اصولگرايان ذيل تابلوي آبادگران ايران اسلامي، اولين پيروزي را در انتخابات شوراي شهر دوم و سپس -در سال 82- پيروزي در انتخابات مجلس هفتم را رقم زد. اين روند با شدت و ضعف ها و نوساناتي تا نهمين دوره انتخابات مجلس (اسفند 90) تداوم پيدا كرده، هرچند كه به تدريج در طيف هاي مختلف آن، شاهد انشعاب هايي نظير انشعاب حلقه آقاي احمدي نژاد، انشعاب طيف نزديك به آقاي لاريجاني تحت عنوان فراكسيون اكثريت مجلس نهم، انشعاب جبهه پايداري از جبهه متحد و نظاير آن بوده ايم. از تجربه ائتلاف آبادگران تا تشكيل گروه 6+5 و شوراي هماهنگي نيروهاي انقلاب و كاربست فرمول 7+8 (جبهه متحد اصولگرايان) در انتخابات مجلس نهم 10سال فاصله است و طبعا ضرورت دارد صرف نظر از علايق حلقه هاي نامزد محورگرا، در مجموعه اين تجربه 10ساله بازانديشي صورت گيرد.
اينكه زايش و رويش اصولگرايي محصول كدام ضرورت ها و اقتضائات و گذشت ها بود؟ چه توفيقات بزرگي را در متن فشارها و تهديدها و بحران آفريني بدخواهان، با خود به ارمغان آورد؟ كجاها و چرا لنگيد؟ و تجديد قوا و سازمان آن مستلزم كدام مقدمات است؟ مرور اين پرسش ها اگرچه ممكن است با انتخابات رياست جمهوري خرداد 92 تلاقي و هم پوشاني هايي پيدا كند، اما فرا انتخاباتي و فرازماني است. انتخابات با همه اهميت و خطورت، ايستگاه و منزل است، نه مقصد و مطلوب. فرداي اعلام نتيجه انتخابات، شروع تكاليف و مسئوليت هاي جديد براي اصولگرايان است همچنان كه ماه هاي پيش از برگزاري انتخابات. امروز كه به اين پويش تاريخي 10ساله نگاه مي كنيم هم نقاط قوت و عطف فراواني را مي توان رصد نمود و هم نقاط ضعف و آسيب را فهرست كرد.
اصولگرايي از احساس تعهد و مسئوليت و دردمندي و الزام فداكاري جوشيد. 10 سال پيش، آنها كه ذيل اين تابلو نامزد شدند و آنان كه ايثار كردند و پذيرفتند به خاطر مصلحت بزرگتر كنار بنشينند و تعويض در تيم بازيكنان انجام شود، نوعا دغدغه هاي الهي و ارزشمند داشتند. تلقي من باشم و تو نباشي و دعواهاي كم مايه و مبتذل، مجال بروز نداشت. دشمن تاخته بود و از خيابان تا برخي كريدورهاي سياسي جولان مي داد. آن روز بسيج شدن با نيت هاي خالص و عزم مومنانه، به كار بركت داد و ضعف ها و خلل هاي بي شمار را پوشاند. حرف از عمرو و زيد و اين رجل سياسي و آن نامزد نبود. به يك معنا دفاع مقدس سياسي با منطق خدمتگزاري مردم و مقابله و مبارزه با استكبار و نفاق جديد شكل گرفت و چون اخلاص هويدا بود، به دل هاي مردم نيز نشست. خود مردم بودند كه اصولگرايان را بركشيدند و از انزوا و عزلت، به عزت و احترام و اعتبار رساندند. البته شماري از برآمدگان، مديون انقلاب و نظام و مردم باقي ماندند و شماري به رسم تاريخ، دچار سكر نعمت و مستي قدرت شدند، شماري آبرومند و اصولگرا باقي ماندند و كساني آهنگ عقبگرد به سمت بيغوله اي كردند كه طيفي از مدعيان اصلاح طلبي در آن بيغوله رفته و سرمايه و اعتبار خود را تباه كرده بودند.
اگر اصولگرايي روزي به اقتضاي شرايط، انتخابات محور بود، امروز بايد در كنار اهميت دادن به انتخابات و معرفي نامزد، استراتژي محور باشد تا بتواند خلأها و آسيب هاي گذشته را بپوشاند. طبعا معناي استراتژي محوري دعوت به انحلال انواع تشكل هاي متصف به عنوان اصولگرايي نيست. احزاب و گروه ها و حلقه ها، كار ويژه هاي مثبت و منفي خود را دارند و نوعا در انتخابات نيز فعال تر مي شوند. اما در اين ميان نبايد از سازمان دهي «جريان اجتماعي اصولگرايان» كه موتور اصلي پيشرفت ها و پيروزي هاي گسترده يك دهه اخير بوده و بار سنگين مسئوليت هاي انقلاب بر دوش آنها قرار داشته، غافل ماند. اين جريان اجتماعي چون به روح جمعي ايراني و عواطف و عقايد و باورهاي آن تعلق دارد، جريان قدرتمند و نافذ و پراثر و در عين حال كم ادعايي است.
اين جريان همان بدنه اجتماعي جمهوري اسلامي است كه در نقاط عطف انقلاب و سر بزنگاه ها ضرورت ها، وسط ميدان آمده و سينه سپر كرده و هزينه داده بي آنكه سفره نشيني كند و امتياز بجويد. جريان اجتماعي همان گونه كه انقلاب و جنگ و بحران هاي پديد آمده توسط گروه هاي نفاق را مديريت كرد، مدافع اجتماعي گفتمان سازندگي و پيشرفت و عدالت در 20 سال اخير بود، به اقتضا از دولت سازندگي و دولت عدالت دفاع كرد و تير تهمت ها را به خاطر اصل نظام و انقلاب به جان خريد و البته از سوي برخي متوليان امر مورد كم لطفي و اجحاف قرار گرفت. اين جريان هم به خاطر دفاع از هاشمي و هم به خاطر حمايت از احمدي نژاد - در مقاطع متفاوت- فحش خورده و پاي تكليف نوشته است. و همين جريان، به هنگام ضرورت، به مطالبه آرمان ها و اصول از دولت ها و سياستمداران پرداخته و مغضوب واقع شده است؛ چون اصولگراست و اصولگرايي هزينه دارد.
امروز براي اصولگرايي چه بايد كرد؟ آيا ساز و كار صرف تعيين نامزد -ها- و پرتاب آنان به سكوي قدرت و سپس كنده شدن و جا ماندن عقبه حركت نامزدها در ميانه راه، تكافوي اصولگرايي را مي كند؟ اصلا آيا سطح انتخابات آن هم با مختصات روز راي و انتخاب صاحب منصبان، تنها سطح مسئوليت اصولگرايان است؟با اين تلقي، موضوع فرصت ها، چالش ها، اهداف و برنامه ها(استراتژي، پيشرفت و عدالت و مقاومت) چه مي شود؟ فرض مي گيريم اصولگرايان اختيارش را داشتند و همين الان مي توانستند رئيس جمهور و دولت يا شوراي شهر و مجالس آتي و رؤساي آنها را تعيين كنند. آيا مسئله حل بود و ديگر چالش و دغدغه اي باقي نمي ماند؟ پيداست كه اين تلقي، تلقي بسيط و ابتدايي از مسئوليت اصولگرايي و موضوع سازمان يابي اصولگرايان است. شرايط به اقتضاي سنت الهي رو به پيچيدگي مي گذارد. تعبير «پيچيدگي» نبايد ما را بترساند. اين پيچيدگي و بغرنجي و سختي شرايط آزمون، عين رشد و تعالي و اخلاص خوبان و تمييز حكيمانه آنان در محضر الهي است. معلوم است كه كنكور دوره دكترا به مراتب سخت تر از كنكور ورودي دانشگاه است اما انسان مشتاق مدارج بالاي علمي به خاطر اين سختي و پيچيدگي، شانه از آزمون خالي نمي كند هيچ، كه مشتاقانه به استقبال هم مي رود.
اسوه اصولگرايي، سيره نبوي و علوي است. پيامبر اعظم(ص) و امير مومنان(ع)، همواره و مجاهدانه به استقبال خطرهاي بزرگ مي رفتند. اين تعبير شريف و لطيف از علي بن ابيطالب عليه السلام است كه «وقتي آتش جنگ گداخته مي شد همه ما به رسول خدا(ص) پناه مي برديم چرا كه او از همه ما به دشمن نزديك تر بود» و در ركاب چنان مولا و مقتدايي بود كه روز جنگ احزاب به هنگام عربده كشي و هم آوردطلبي عمروبن عبدود، تنها امير مومنان برخاست و سينه سپر كرد و به رسول خدا عرض نمود من هم آوردي او مي كنم. البته به وقت سختي، اصولگرايي حكم كيميا را پيدا مي كند و ناياب مي شود. در طول تاريخ كم نيستند آنها كه در برابر تهديدها و تهمت ها و ملامت ها، كم آورده و لنگ مانده اند. اما درجازدگان و عافيت طلبان و تن آسانان كه اسوه نمي شوند. اسوه بزرگ، مقتدايي است كه جان و مال و همسر و فرزندان و آبرو را در طول 30 ساله پس از رحلت غمبار پيامبر اعظم(ص) به ميانه ميدان آورد تا سزاوار گفتن اين كلمات بلندبالا در خطبه 37 نهج البلاغه باشد: «فقمت بالأمر حين فش لوا و تطّلعت حين تقبّعوا و نطقت حين تعتعوا و مضيت بنورالله حين وقفوا... پس براي اداي مسئوليت به پا خاستم هنگامي كه ديگران سست و ناتوان شدند. و سر بلند كردم و خود را آشكار ساختم در آن زمان كه ديگران سر در لاك فرو برده و پنهان شدند. و سخن گفتم آن هنگام كه از گفتن بازماندند. و به نور هدايت الهي رفتم زماني كه ديگران متوقف شدند. آن هنگام صداي من از همه پايين تر بود اما در سبقت به امر خير از همه بالاتر بودم... چون كوهي كه تندبادها آن را به حركت درنياورد و طوفان ها ناتوان از كندن آن باشد». و اين چنين، علي بن ابيطالب(ع) اسوه شد براي همه آنها كه محبّ و محبوب خدايند، با مومنان فروتن و در برابر كافران، سرسخت و نفوذناپذيرند، در راه خداوند جهاد مي كنند و -بالاتر از همه- «از ملامت سرزنش كنندگان نمي هراسند» (آيه 45 سوره مائده).
درست همين روزگار پرحادثه و ابتلا- لبريز از بشارت ها و انذارهاي حق- است كه بايد چون كوه سينه برافراشت، به ميان ميدان آمد، بدون لكنت زبان از حقيقت و فضيلت دفاع كرد و البته ملامت و زخم زبان شنيد. كه به تعبير لسان الغيب حافظ «بر ما بسي كمان ملامت كشيده اند- تا كار خود ز ابروي جانان گشاده ايم». اينجا موضع خط شكني و صف شكني و مجال مالك اشترها و عمّارهاي بصير و صبور است به اقتداي علي. كار اصولگرايي ما به سامان و مبارك خواهد ماند اگر 1- خوبان ما مثل هميشه آبرو و اعتبار شريف خويش را در فضاي ترور و تخريب شخصيت و اتهام افكني جبهه دشمنان و منافقان، به ميدان آورند. 2- مثل دهه گذشته به اعتبار تشخيص دغدغه ها و مسئوليت هاي بزرگ، تواضع و تنازل و تفاهم و تعاون را ضرورت بدانند. 3- حميت يكديگر و جبهه كلي اصولگرايي(حامل انقلاب) را بر تمايزگذاري ها و تفرقه طلبي هاي سست مايه رجحان بخشند و پشت هم را آنجا كه پاي اصول و مصالح بزرگ انقلاب است خالي نكنند. 4- عميق تر و فراتر از هيجان هاي انتخاباتي به آوردگاه ميان دو جبهه حق و باطل بنگرند.
بيش از اين بايد در باب تجديد سازمان اصولگرايي گفت و شنيد.
محمد ايماني
 


مگس (گفت و شنود)

گفت: يكي از عوامل فراري فتنه 88 در صفحه «فيس بوك» خودش نوشته بايد مي دانستيم كه دروغ و تهمت عمر زيادي ندارد و خيلي زود فاش مي شود.
گفتم: منظورش چيه؟!
گفت: نوشته در اتفاقات بعد از انتخابات سال 88 سر قبر خالي معركه گرفتيم، با ادعاي تقلب دست به آشوب زديم، نامه جعل كرديم ولي رژيم با ما مدارا كرد تا دستمان رو بشه!
گفتم: يارو مي خواست توي يك رستوران غذاي مجاني بخوره، يك سوسك انداخت توي ظرف غذا و داد و بيداد راه انداخت كه اين چه رستورانيه! صاحب رستوران كه مي دونست يارو كلك مي زنه، يك پرس غذاي ديگه براش آورد و گفت بخور مجانيه! و بعد يك مگس هم كف دستش گذاشت و گفت با اين هم يك چايي بخور و برو گورتو گم كن!
 


سخنگوي اشتون: 1+5 به تداوم گفت وگو با ايران متعهد است

سخنگوي مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا اعلام كرد كه 1+5 به آغاز دور ديگري از گفت وگوها با ايران متعهد است.
«مايكل مان» در گفت وگو با ايسنا تاكيد كرد كه «سه كشور اروپايي به علاوه سه (فرانسه، انگليس، آلمان، روسيه، چين، آمريكا) همچنان به داشتن دور ديگري از گفت وگوها، به رياست (كاترين اشتون) نماينده عالي اتحاديه اروپا به همراه مديران سياسي 3+3 با دكتر جليلي (دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران) در اسرع وقت كاملا متعهدند.»
وي افزود: به اين منظور هلگا اشميت (معاون اشتون) هفته گذشته با دكتر باقري (معاون جليلي) در راستاي بررسي زمان هاي احتمالي (گفت وگوها) در تماس بوده است.
مايكل مان تصريح كرد: تا به امروز 3+3 پاسخي از جانب ايران به پيشنهاد ملموس خود براي ديدار دريافت نكرده است.
سخنگوي اشتون تاكيد كرد: 3+3 بر مبناي پيشنهاد قاطع و معتبر براي يك گام اعتمادساز كه در نشست بغداد در مه 2012 ارائه كرد، به دنبال راه ها و ابزارهايي براي تجديد اين پيشنهاد بوده است.
وي در پاسخ به اين سوال كه آيا 1+5 قصد دارد به پيشنهادات ارائه شده از سوي ايران در نشست مسكو پاسخ دهد يا خير؟ گفت: در رابطه با پيشنهاد ايران كه پيش از تابستان ارائه شد، 3+3 واكنش خود را به نكات مختلف مطرح شده توسط ايران در زمان گفت وگوهاي مسكو در ماه ژوئن و در طول نشست كارشناسان 3+3 با ايران در استانبول در ماه ژوئيه نشان داده است.
جمهوري اسلامي ايران در جريان مذاكرات مسكو به طور جامع پيشنهادها، ديدگاه ها و راهكارهاي خود را در رابطه با موضوع هسته اي و نيز موضوعات مورد علاقه دو طرف در قالب پاورپوينت ارائه كرد و خواستار پاسخ 1+5 به پيشنهادات خود شد.
اظهارات سخنگوي اشتون در اين باره در حالي مطرح مي شود كه دبير شوراي عالي امنيت ملي كشورمان اخيرا در اظهاراتي تاكيد كرد: پس از گفت وگوهاي ايران و 1+5 در مسكو و ارائه پيشنهادهاي منطقي جمهوري اسلامي ايران، انتظار جامعه جهاني آن است كه اين كشورها بتوانند با پاسخ منطقي به اين پيشنهادها به ميز مذاكره بازگردند.
ايران همواره براي مذاكرات با 1+5 و حل مسالمت آميز موضوع هسته اي اعلام آمادگي كرده است اما 1+5 در ماه هاي اخير به دليل انتخابات رياست جمهوري آمريكا و نيز تعيين تيم جديد مذاكراتي اين كشور برگزاري گفت وگوها را به تاخير انداخت.
جليلي آبان ماه نيز در ديداري با سرگئي ريابكوف، معاون وزير امور خارجه روسيه با بيان آمادگي هميشگي ايران براي انجام گفت وگوها تاكيد كرد كه «جمهوري اسلامي ايران اميدوار است كه 1+5 هرچه سريع تر به ميز گفت وگوها بازگردد» و براي تاخير چند ماهه خود «در از سرگيري گفت وگوها پاسخ مناسب داشته باشد.»
جليلي افزود: اميدواريم 1+5 با پاسخي مبتني بر تامين حقوق ايران، برگزاري هرچه سريع تر گفت و گوها را شكل دهد.
 


هديه به خوانندگان

حضرت آيت الله جوادي آملي مي فرمايند: «زاهدان و عابداني كه پيوندي با جهاد و شهادت و مبارزه ندارند، خواسته يا ناخواسته دوستدار امام غايب اند نه امام قائم(عج). مطلوب اينان غايب آل محمد است نه قائم آل محمد(ص)».
 


به دليل بيماري جلال طالباني سفر احمدي نژاد به عراق به تعويق افتاد

مديركل بين الملل دفتر رئيس جمهور با اشاره به سفر برنامه ريزي شده محمود احمدي نژاد به عراق كه قرار بود هفته اول دي ماه انجام شود، گفت: به دليل وخامت حال جلال طالباني اين سفر به زمان ديگري موكول شد.
محمد فرقاني با بيان اين كه رئيس جمهور قرار بود در سفري دوجانبه براي ديدار با مقامات عراقي و گسترش همكاري دوجانبه به عراق سفر كند اظهار كرد: بيماري جلال طالباني رئيس جمهور عراق سبب به تعويق افتادن اين سفر شد.
به گزارش فارس، براساس تشريفات پروتكلي بايد رئيس جمهور عراق از رئيس جمهور كشورمان استقبال كند اما با توجه به بيماري رئيس جمهور عراق اين سفر تا زماني كه وضعيت جلال طالباني مشخص نشود، انجام نخواهد شد.
 


آمانو: ايران و آژانس در مسير توافق گام برمي دارند

مديركل آژانس بين المللي انرژي اتمي نسبت به حصول توافقي ميان جمهوري اسلامي ايران و آژانس درباره برخي موضوعات مرتبط با برنامه هسته اي كشورمان ابراز اميدواري كرد.
«يوكيا آمانو» در حاشيه كنفرانسي درباره فوكوشيما به روزنامه «تايمز آو اينديا» گفت: در مذاكرات آژانس و ايران در تاريخ 13 دسامبر (23 آذر 91) پيشرفت هايي حاصل شده است و ظاهراً هر دو طرف قصد دارند به توافق برسند.
بنابراين گزارش وي با ذكر اينكه «ما نزديك به يك سال است كه مذاكره داشته ايم اما نتايج ملموسي نداشته ايم و اين نگران كننده است» افزود: حوزه هايي را كه ايران بايد در آن اقدامات بيشتري انجام دهد مشخص كرده است.
اين روزنامه به نقل از وي افزود: بايد احساس فوريت وجود داشته باشد و «اگر ما نتوانيم يك راه حل پيدا كنيم، شرايط تشديد خواهد شد. آژانس مي خواهد اين مسئله را از طريق ابزارهاي ديپلماتيك حل كند و ما هم چنان به گفت وگو متعهديم.
آمانو گفت: ما به تازگي دور ديگري از گفت وگوها را به اتمام رسانديم. با وجودي كه توافقي حاصل نشد، پيشرفت حاصل شد. دو طرف قصد دارند به يك توافق برسند و اين مسير صحيحي است زيرا به نفع ايران نيز هست.
بنابراين گزارش، ايران نيز آخرين دور گفت و گوها را مثبت توصيف كرده است.
وي گفت: ايران به عنوان عضو پيمان منع اشاعه تسليحات هسته اي (ان.پي.تي) نبايد سلاح هسته اي توليد كند و «ما نمي گوييم كه ايران سلاح هسته اي دارد اما اطلاعاتي داريم مبني بر اينكه ايران به فعاليت هايي در رابطه با توليد ابزارهاي انفجار هسته اي وارد شده است و مي خواهيم (اين را) روشن سازيم.
ادعاي آمانو درباره فعاليت هاي مدنظر، به موضوع مطالعات ادعايي برمي گردد كه براساس آن آمريكا و برخي كشورهاي غربي مدعي شده اند از طريق منافقين به اسنادي دست يافته اند كه نشان مي دهد ايران در تلاش براي ساخت سلاح هسته اي بوده است. اما با گذشت بيش از 5 سال از طرح اين ادعا هنوز اصل اسناد مورد اشاره در اختيار ايران و حتي آژانس براي روشن شدن ماهيت آنها قرار نگرفته است.
آمانو افزود: گفت و گوهاي ايران و آژانس كاملاً مستقل از روند مذاكرات 1+5 با ايران است. دامنه آنها متفاوت است.
وي ادامه داد: ما هيچ ارتباطي با تحريم ها نداريم و هيچ ارزيابي امنيتي ارائه نمي كنيم. آژانس به پادمان ها و اجراي قطعنامه هاي شوراي امنيت سازمان ملل و مشخص كردن اينكه آيا فعاليت هاي ايران داراي اهداف صلح آميز است يا خير مي پردازد.
اين ادعاي آمانو نيز در حالي مطرح شده است كه گزارش هاي مغرضانه و سياسي آژانس درباره برنامه هسته اي ايران باعث ارجاع اين پرونده به شوراي امنيت و متعاقب آن صدور قطعنامه هاي غيرقانوني شوراي امنيت عليه فعاليت هاي هسته اي و بخش اقتصاد ايران شد.
 


مهمانپرست: قطعنامه ضدايراني ناشي از سياست هاي دوگانه غربي ها است

سخنگوي وزارت امور خارجه كشورمان قطعنامه به اصطلاح حقوق بشري بر ضد ايران را ناشي از ناكارآمدي مكانيزم هاي حقوق بشري دانست و گفت: اين مسئله نشان مي دهد كه كشورهاي غربي در مواجهه با حقوق بشر استانداردهاي دوگانه اي دارند.
رامين مهمانپرست در واكنش به قطعنامه وضعيت حقوق بشر در جمهوري اسلامي ايران از سوي مجمع عمومي سازمان ملل متحد، اظهار داشت: متاسفانه و به روال چند سال گذشته، تعدادي از كشورهاي غربي به پيشگامي كانادا و آمريكا با اهداف سياسي و به بهانه واهي نقض حقوق بشر، قطعنامه اي را عليه كشورمان مطرح كردند كه با توجه به نقض گسترده حقوق بشر توسط كشورهاي باني قطعنامه فوق، اين مسئله نشان دهنده ناكارايي مكانيزم هاي حقوق بشري سازمان ملل متحد و اعمال استانداردهاي دوگانه كشورهاي غربي است.
سخنگوي دستگاه ديپلماسي افزود: جمهوري اسلامي ايران بدون توجه به چنين اقدامات مداخله جويانه سياسي، بر اساس شرع مقدس اسلام و اصول مندرج در قانون اساسي كشور، در جهت حمايت و گسترش احترام به حقوق آحاد شهروندان خود همچنان ثابت قدم بوده و معتقد است كه موضوع حقوق بشر نبايد صحنه تقابل كشورها و فرهنگ هاي مختلف شود بلكه اين مسئله مي تواند با گفت و گو و احترام متقابل كه اساس حقوق بشر است زمينه ساز همكاري ملت ها و انتقال تجارب براي ارتقاي كرامت انساني شود.
گفتني است، سياست هاي خصمانه كشورهايي همچون آمريكا و كانادا منجر به صدور قطعنامه اي ضدايراني در مجمع عمومي سازمان ملل متحد شد. اين قطعنامه در جريان راي گيري با 86 راي موافق، 32 راي مخالف و 65 راي ممتنع به تصويب رسيد.
 


نامه اعتراضي خانواده هاي قرباني ترور به دولت كانادا

انجمن دفاع از قربانيان تروريسم، با ارسال نامه اي به دولت كانادا، اقدام اين كشور در خروج منافقين از فهرست گروه هاي تروريستي را محكوم كرد.
در نامه انجمن دفاع از تروريسم خاورميانه سوابق طولاني فرقه مجاهدين خلق(منافقين) در انجام عملياتهاي تروريستي و بكارگيري روش هاي خرابكارانه هم چون ترور 12 هزار شهروند ايراني، هفت شهروند آمريكايي و دهها هزار شهروند عراقي يادآوري شده است.
در ادامه نامه خانواده هاي قرباني ترور تاكيد شده است: تلاش براي تدارك حمله تروريستي به سفارت هاي ايران در 13 كشور اروپايي در سال 2003 ميلادي، خودسوزي 10 تن از اعضاي اين فرقه در اعتراض به دستگيري مريم رجوي سركرده اين فرقه در همين سال كه به اتهام پولشويي و تدارك حملات تروريستي توسط پليس فرانسه دستگير شده بود براساس همين مشي مسلحانه و تروريستي مجاهدين خلق (منافقين) قابل ارزيابي است.
اين انجمن در اين نامه رويكرد دولت كانادا در خروج نام فرقه منافقين را متاثر از مسائل سياسي دانست و آن را محكوم كرد.
لازم به يادآوري است كه دولت كانادا پنج شنبه گذشته در اقدامي خصمانه عليه جمهوري اسلامي ايران با هماهنگي مقامات كاخ سفيد، فرقه تروريستي منافقين را از فهرست گروههاي تروريستي خود خارج كرد.
 


كيهان و خوانندگان

 سامانه پيام كوتاه 30002323
¤ معارضان سوريه هيچ كدام اهل سوريه نيستند تا بر سر ميز مذاكره بنشينند آنها مزدوراني هستند كه براي كشتار مردم بي گناه و ايجاد رعب و وحشت دلار گرفته اند. اين را ديگر اربابان شان هم اعتراف كردند.
يك شهروند
¤ به عنوان يك مسلمان به تمام فتنه گران و سران آنها مي گوييم از الان تا زمان انتخابات 6 ماه مانده است توصيه مي كنم به جاي تبليغات با استغاثه به درگاه پروردگار از رفتار خلاف دين و شرع خود توبه كنند.
3487---0912
¤ از بعضي عناصر دوم خردادي كه ژست غربي مي گيرند و مدح و ثناي دولت آمريكا را مي كنند سوال مي كنم چرا ارباب آنها از حادثه آتش سوزي يك دبستان ما در يك گوشه كشور پهناور ايران اين همه عكس و تصوير در اينترنت پخش مي كند ولي حادثه دلخراش كشتار دانش آموزان آمريكايي توسط يك قاتل در سانسور كامل خبري قرار داده است و هيچ تصويري از اين جنايت هولناك منتشر نمي كند.
6571---0912
¤ شيشه نزديكتر از سنگ ندارد خويشي هر بلايي كه به هر كس برسد از خويش است مقاله 29 آذر، با عنوان شرق شناسي غرب زدگان را خواندم ياد كلام امام راحل افتادم كه فرمودند (قريب به اين مضمون) كه متخصص اگر متعهد نباشد خوب خوبش صفر است. پس چرا نظام آموزشي ما به متخصصان غيرمتعهد اجازه مي دهد از امكانات نظام استفاده كرده و مغز جوانان ما را آلوده كنند. آيا كم از سمت غرب و خارج مورد تهاجم فرهنگي هستيم كه بايد از داخل هم از سوي غرب زدگان به اصطلاح روشنفكر كه فكر نمي كنم در افكارشان نوري هم سو سو بزند ضربه بخوريم. بايد فكري كرد.
رضايي
¤ متاسفانه فقط حمله مسلحانه به مدرسه آمريكايي آن هم توسط يك شهروند آمريكا اقدام عليه حقوق بشر شناخته مي شود در حالي كه در كشور سوريه تروريست هاي تربيت شده توسط آمريكا و صهيونيسم غيرنظاميان مسلمان و بي پناهي را كه در مسجد پناه گرفته اند به طور فجيع به شهادت مي رسانند ولي از حقوق بشر آمريكايي خبري نيست و حركتي ديده نمي شود.
8853---0912
¤ مادرهاي كودكان افغاني، عراقي، فلسطيني، سوري، لبناني، بحريني، يمني و بوسنيايي و با مادران آمريكايي احساس همدردي مي كنند، ولي مادران آمريكايي آيا تاكنون از آن مصائب دامنه دار و طولاني خبر دار شده اند؟
4380---0912
¤ يك كارمند بازنشسته ذوب آهن هستم. چندين سال است كه حقوق ما را افزايش نداده اند و گاهي پرداخت هم نمي شود و هيچ كس نيست كه حق و حقوق ما را بگيرد.
7443---0912
¤ اگر تدبيري انديشيده شود كه نان كيلويي به فروش برسد اولين قدم عملي در مبارزه با گران فروشي اين كالاي اساسي برداشته شده است.
5796---0912
¤ معضل دست فروشان در خيابان دهقان و خيابان هاي اطراف به ويژه خيابان اول نيروي هوايي از منطقه 13 شهرداري همچنان لاينحل باقي است در كنار آن سوءاستفاده برخي مغازه داران كه پياده رو محل عبور شهروندان را با مانكن ها و اجناس مغازه به انحصار خود درآورده اند كه برخي جيب بري ها و ناامني ها از كنار آنها فشار مضاعف بر مردم مي آورد تعجب آور آنكه هرازگاه كاركنان شهرداري فقط به برخي فروشندگان اعتراض و اجناس آنها را با خود مي برند بي آنكه به ديگران كاري داشته باشند؟! اميد آنكه شهرداري منطقه فكر اساسي به حل اين معضل نمايد.
طالعي
¤ مدت يك سال مي شود كه پله برقي تنها پل هوايي عابر پياده رو به روي شهرستان پاكدشت بر روي جاده امام رضا خراب شده ولي براي تعمير آن اقدامي انجام نمي گيرد. چرا جان شهروندان براي بعضي از مسئولين اين شهرستان اهميت ندارد و هيچ مسئولي در اين رابطه احساس مسئوليت نمي كند؟
7642---0919
¤ از پليس راهور منطقه 14شهرداري درخواست مي شود نسبت به نصب دوربين ثبت تخلفات براي رانندگان متخلفي كه از سمت جنوب خيابان شهيد ارجمندي وارد بزرگراه شهيد محلاتي مي شوند اقدام نمايد. اين خيابان از شمال به جنوب يك طرفه است ولي در عمل مراعات نمي شود و خطراتي براي شهروندان متصور است.
يكي از اهالي محل
¤ دستگاه سي تي اسكن بيمارستان امام جعفر صادق(ع) شهرستان اليگودرز بيش از دو ماه است كه از كار افتاده است از مسئولين امر درخواست پيگيري و رفع مشكل ياد شده را دارم.
9702---0916
¤ دبير آموزش و پرورش با سابقه 9 سال تدريس و داراي مدرك ليسانس هستم. حقوق دريافتي ام بعد از كسر بيمه و ماليات 690 هزار تومان مي باشد. بيشتر اين مبلغ هزينه پرداخت اقساط وام هاي دريافتي مي شود در كل 135هزار تومان باقي مي ماند كه بايد هزينه آب و برق... نيز بپردازم. خدا وكيلي يك مقام مسئول پاسخ بدهد چگونه زندگي شرافتمندانه داشته باشيم.
3075---0916
¤ ساكن منطقه 22 تهران هستيم. هزينه تلفن منزل بنده هيچ گاه از 15هزار تومان در هر دوره بيشتر نمي شد ولي در اين دوره 36 هزار تومان پول تلفن آمده است. تو را به خدا بنويسيد چرا؟
فراهاني
¤ كارگر ساختماني هستم كه حدود يك سال قبل موفق به دريافت كارت مهارت شدم ولي با اين حال بيمه نشده ام. از مسئولين امر براي بيمه شدنم تقاضاي حمايت دارم.
9691---0919
¤ ما بازنشستگان ذوب آهن البرز شرقي دامغان، شاهرود، مدت 2 ماه است كه حقوق دريافت نكرده ايم، حتي از اول سال مابه التفاوت 15درصد افزايش و حكم جديد را هم پرداخت نكرده اند؟ چرا فكري به حال ما بازنشستگان نمي كنند.
جمعي از بازنشستگان ذوب آهن
 


قرار بود سبز باشه ولي خيلي زرد شده! (خبر ويژه)

 يك شبكه اينترنتي وابسته به ضدانقلاب معتقد است روزنامه هاي زنجيره اي، جنبش سبز را به «دنياي زرد زرد» تبديل كرده و از اين طريق كاسبي مي كنند.
«بالاترين» كه به عنوان ترمينال مخالفان جمهوري اسلامي عمل مي كند، در تحليل خود نوشت: رندانه ترين برداشت از داستان دنباله دار مهدي هاشمي و نيك آهنگ كوثر كاريكاتوريست ناموفق و نه چندان خوش نام روزنامه هاي دوران مشهور به اصلاحات، فروكاستن جنبش سبز به جنگ حاكميت است. اين نتيجه گيري شتاب زده و مسبوق به سابقه، بر يك فرض استوار است، و آن پذيرش دربست بزرگ نمايي هاي كسي است كه به سيره و زبان لاف زنان قهوه خانه نشين دست و پايي مي زند تا آبرو، و شايد اعتباري در ميان مخالفان پيدا كند؛ و همه اين ها نيز برآمده از يك زيرزبان كشي سخيف از سوي طرف حساب سابقش در شركت بهينه سازي مصرف سوخت است.
بالاترين با انتشار تصوير آگهي مانند روزنامه اعتماد و برخي روزنامه هاي مشابه مي نويسد: زردنويسي هاي پس از انقلاب، پس از يك دوره فترت 15 ساله صورت گرفت و ناگهان بساط روزنامه فروشي ها به اشغال انواع و اقسام رنگين نامه ها مزين شده كه در آن مناسبات شغلي و عاطفي برجسته شد. زردنوشت هايي كه به تازگي پيرامون دوران بازداشت و آزادي مهدي هاشمي در صفحه نخست برخي از روزنامه هاي تهران، برخلاف روند جاري به چاپ رسيده، از مهوع ترين انواع اين شيوه در مطبوعات ايران است؛ واقعاً پيدا نيست كه آيا متن هاي مورد اشاره از كيفيت نازلي نسبت به نمونه هاي درخشانش در روزنامه هاي مشهور به دوم خردادي برخوردار بوده اند، يا كيفيت سوژه در حافظه جمعي مردم آن قدر پايين بوده است، كه سرجمع آن به يك «تياتر روحوضي» بدل شده است؟ شك نيست كه دبيران اين روزنامه و حتي سفارش دهندگان اين مطالب، به اين امر واقف بوده اند كه دست و پا كردن عواطف در افكار عمومي براي شخصي چون مهدي هاشمي، اگر محال نباشد، كار بسيار دشواري است. پس انتشار اين سلسله گزارشات زردنگار، بنا بر كدام ضرورت يا مصلحتي رخ مي دهد؟ به راستي در ماجراهاي چند ماه اخير، جنبش سبز مخاطب دنياي زرد-زرد-زرد پيرامون خود بوده اند، يا مخاطب دست چين شده در برابر يك ناشي گري عامدانه!
يادآور مي شود برخي نشريات زنجيره اي - اجاره اي به ويژه طي ماه هاي اخير با انتشار تصاوير بزرگ از افراد خاص و نوشتن تملق نامه هاي مهوع سعي كرده اند ژست اپوزيسيوني از خود به نمايش بگذارند. هر چند در وابستگي برخي از اين نشريات به مخالفان نظام ترديدي نيست اما طيف ديگري از نشريات ياد شده بيشتر دنبال كاسبي هستند و به نوعي كارچاق كني و حق العمل كاري مشغولند كه اصطلاحاً اگر براي سوژه ها يا مردم آب نشود، براي صاحبان اين نشريات نان مي شود!


 


ديويد سنگر: اوباماي دموكرات ادامه بوش نومحافظه كار است (خبر ويژه)


تحليلگر ارشد نيويورك تايمز، باراك اوباما را فردي داراي تناقض در گفتار و رفتار معرفي كرد و او را ادامه سياست هاي بوش دانست.
ديويد سنگر در گفت وگو با فارين پاليسي و درباره كتاب خود موسوم به «جنگ هاي پنهان اوباما و استفاده از قدرت آمريكا» اظهار داشت: سياست خارجي باراك اوباما ضد و نقيض است. چند روز پيش از تفويض قدرت به اوباما در سال 2009، «جورج بوش» رئيس جمهوري سابق، از اوباما خواست بي سر و صدا با او در كاخ سفيد ديدار كند. در اين ديدار، جورج بوش برچند نكته حياتي تأكيد بسيار كرد: ادامه استفاده از هواپيماهاي بدون سرنشين در پاكستان، مبارزه عليه القاعده و حمله سايبري به تأسيسات ايران.
سنگر به فارين پاليسي مي گويد: زماني كه باراك اوباما به كاخ سفيد راه يافت، بسياري از ليبرال ها و ديگر هواداران او معتقد بودند كه اوباما به سياست هاي زمان جورج بوش پايان مي دهد و كمتر به اين مسئله مي انديشيدند كه استفاده از تكنيك هاي «قدرت سخت» در دوران اوباما ضروري به نظر خواهد رسيد. بنابراين آن زمان كه اوباما در سياست خارجي خود از همين تكنيك استفاده كرد، بسيار متعجب شدند. در همان زمان، بسياري از محافظه كاران معتقد بودند كه او ضعيف تر و ساده تر از آن است كه «سياست همكاري» را در پيش بگيرد. آنان نيز زماني كه ديدند اوباما برخي از اولويت هاي بوش را در تصميمات خود قرار داده است، بسيار شگفت زده شدند. زماني كه در حال نوشتن اين كتاب بودم، تنها موضوعي كه توجه من را به خود جلب كرد آن بود كه چقدر روش هاي اوباما با آنچه ما در كمپين 2008 جمهوري خواهان مي شنيديم، يكسان است.
سنگر گفت: بنابراين، كتاب حاضر درباره شگفتي ها نوشته شد. در اين كتاب تلاش كردم كه تفكر جدي و مناسبي را از دكترين اوباما ارائه دهم، حتي اگر خود او اكنون از تمامي آنان فاصله گرفته باشد. من مي خواهم بفهمم كه آيا اين دكترين فضايي براي اجرا دارد و زماني كه خلاصه اي از اين دكترين را ارائه كردم، اين مسئله به دو قسمت تبديل شد. يعني زماني كه تهديدي مستقيماً ايالات متحده را هدف قرار مي دهد، اوباما تمايل دارد تا از فشارها و نيروهاي يك جانبه استفاده كند؛ حتي اگر در اين مسير حاكميت مطلق اين كشور نقض و يا متحدان واشنگتن عصبي شوند. اما وقتي كه تهديدهاي بين المللي مستقيماً آمريكا را مورد هدف قرار نمي دهد، مانند اتفاق ها در ليبي و سوريه، اوباما ترجيح مي دهد كه ژستي بگيرد كه خواهان رهبري اين حوادث نيست. در حقيقت او مي خواهد از ديگر نيروها براي هدايت بحران ها بهره ببرد.
به گزارش «عصر ايران»، تحليلگر نيويورك تايمز در ادامه گفت: من معتقدم كه نيمه دوم دوران رياست جمهوري بوش شباهت زيادي به اقداماتي دارد كه اوباما در دو سال اخير انجام داده است. از سوي ديگر، بايد بگويم كه اوباما در تلاش هست كه در برخي موارد مانند افغانستان و پاكستان تجديد نظر كند و نگاهي واقعي تر به اين دو مسئله داشته باشد؛ هر چند كه در دور دوم بوش نيز شايعه هايي مبني بر تغيير سياست ها در افغانستان شنيده مي شد.
وي درباره حملات سايبري گفت: نكته قابل توجه آن است كه آمريكا استفاده از حملات سايبري را مانند ديگر اقدامات دفاعي در ارتش اين كشور مي داند و قوانين يكساني را مد نظر قرار مي دهد. اما مطمئناً ديگر كشورها مانند چين و روسيه نمي توانند نگاه يكساني به اين مسئله داشته باشند. چرا كه از هكرهاي جوان در باقي كشورها مطمئن نيستم. پس اكنون اين پرسش مطرح مي شود كه وقتي كشوري از حملات سايبري استفاده مي كند، آيا اين اجازه را به باقي كشورها مي دهد كه از همين تجهيزات بهره ببرند؟ مثلاً آمريكا به دولت ايران اين حق را مي دهد كه به سيستم هاي كشورش از طريق ويروس هاي كامپيوتري حمله كند؟
 


بي اعتمادي فرمانده نيروي هوايي اسرائيل به گنبد آهنين (خبر ويژه)

فرمانده نيروي هوايي رژيم صهيونيستي با اذعان به ضعف اين رژيم براي مقابله با موشك هاي مقاومت تاكيد كرد: سامانه هاي دفاعي كاملي براي مقابله با موشك هاي گروه هاي مقاومت در اختيار نداريم.
به گزارش پايگاه خبري فلسطين اليوم، «عامير ايشل» فرمانده نيروي هوايي رژيم صهيونيستي تاكيد كرد نيروي هوايي در جنگ هاي آينده با مشكلات و دشواري هايي مواجه خواهد شد.
وي در اظهاراتي كاملا مخالف با اظهارات سابق مقامات اين رژيم مبني بر اين كه سامانه هاي ضدموشكي از جمله گنبد آهنين توانايي منهدم كردن هرگونه موشك بر فراز آسمان سرزمين هاي اشغالي را دارا هستند تصريح كرد: با توجه به ضعف سامانه هاي دفاعي، ما بايد منتظر اصابت موشك هاي گروه هاي مقاومت به شهرهايمان باشيم.
اظهارات اين فرمانده ارتش به هنگام بازديد وي از پايگاه هوايي ارتش در تل آويو صورت گرفته است.
مدتي پيش از شروع جنگ هشت روزه و ناكامي فضاحت بار ارتش رژيم صهيونيستي در مقابله با موشك هاي مقاومت بويژه موشك فجر 5، نيروهاي اسرائيلي با مشاركت آمريكا مانور گسترده اي براي مقابله با موشك هاي مقاومت انجام داده بودند.
 


فايل صوتي درست است اما از دست در رفته! (خبر ويژه)

دستيار مهدي هاشمي در سازمان بهينه سازي مصرف سوخت و واسطه آشنايي وي با نيك آهنگ كوثر از 12 سال پيش تاكيد كرد فايل صوتي مربوط به مكالمات اين دو نفر سنديت دارد.
دستيار مهدي هاشمي در عين حال كه خود را دوست دو طرف و بيطرف وانمود مي كرد، اتهاماتي را به نيك آهنگ كوثر وارد كرده تا دين خود را به مهدي هاشمي ادا كرده باشد. «روح ا...-ز» پسر يكي از مديران سابق حوزه هنري كه در فتنه سال 88 بازداشت شده بود، پس از مدتي از كشور خارج شد. و ابتدا به مالزي رفت. نامبرده در سال 79 مدير روابط عمومي مهدي هاشمي در سازمان بهينه سازي مصرف بوده، جايي كه مهدي هاشمي متهم به سوءاستفاده مالي و پولشويي چند ميليارد توماني است.
«روح ا...-ز» در مصاحبه با وبسايت ضدانقلابي «راديو كوچه» از گارد دوستي نيك آهنگ كوثر، او را دچار اختلال شخصيت كه جاي نگراني دارد معرفي مي كند و درباره سابقه ارتباط كوثر و هاشمي مي گويد: در سال 1379 كه سازمان بهينه سازي تشكيل شد من به درخواست آقاي «مهدي هاشمي» در پست رئيس سازمان روابط عمومي قرار گرفتم. از آقاي «كوثر» و چندين نفر از دوستان ديگر در حوزه هاي مختلف اطلاع رساني دعوت كردم كه به آن سازمان بيايند و هم كاري خودشان را با ما شروع كنند. خوب ما قبل از آن با آقاي «كوثر» هم در هفته نامه «مهر» كه مربوط به پدرم و حوزه هنري بود هم كاري داشتيم و من رابطه خوبي با ايشان داشتم. آقاي «كوثر» به آن جا دعوت شدند و در حقيقت كليد آشنايي ايشان با آقاي «هاشمي» از آن دعوت و هم كاري با آن سازمان زده شد.
ما يك باكسي داشتيم در حوزه تحت مسئوليت من به عنوان شوراي سياست گذاري تبليغ و ترويج كه من مختار بودم در آن جا چندين نفر از مشاورين را در چارت سازماني منصوب كنم، يكي از آن مشاورين آقاي «كوثر»، يكي آقاي «بهروز افخمي»، يكي آقاي «نصرت كريمي» و... دوستان بابت اين فعاليت ماهيانه آن جا حقوقي دريافت مي كردند، ما به تمامي دوستان با توجه به فعاليتي كه يك سان بود ماهيانه 300 هزار تومان حقوق مي داديم. آقاي كوثر و يكي از دوستانش يك ان جي او درست كردند با عنوان انجمن قلم سبز ايران و پروپوزالي براي من آوردند براي تاسيس خبرگزاري. يك برآورد تقريبي كرده بودند به مبلغ صد ميليون تومان [در سال 79] كه در هيئت مديره سازمان به تصويب رسانديم و قرارداد را داديم به مجموعه همكاران آقاي كوثر.
وي رابطه عميق تر مهدي هاشمي و نيك آهنگ را مربوط به سالهاي بعد دانسته و گفت: آقاي هاشمي همان موقع و كوثر خيلي دوستانه با هم رفتار مي كردند و نيك آهنگ از اين رابطه سوءاستفاده نمي كرد اما يك جا ديگر قضايا از دست خارج شد و مهدي هاشمي 8-7 ماه پيش از من گله مي كرد كه تو اين نان را توي كاسه من گذاشتي و بيا درست كن.
«روح ا...-ز» با بيان اينكه «آن مكالمه هاي كوثر و هاشمي دوستانه بوده است»، بر اصالت فايل هاي صوتي تصريح كرد و افزود: من به حرف نيك آهنگ هيچ شكي ندارم، از اين كه اين نوار را ممكن است «نيك آهنگ» منتشر نكرده باشد، اما اين كه يه مكالمه دوستانه منتشر مي شود در اين ميان بحث هست، شما ده، دوازده سال سابقه دوستي داريد با كسي و نان و نمك اين آدم را خورده ايد و به هر حال آن زمان كه قرارداد مي بستيد يا حقوق مي گرفتيد اين ضبط مكالمات مطرح نبوده اما چه طور شد كه حالا بعد از اين زمان طولاني آدم همه چيز را فراموش كند و بيايد يك مكالمه دوستانه را ضبط كند، اين كارها به نظر من اصلا شايسته «نيك آهنگ» نبود.
وي در ادامه كاريكاتوريست فراري را به نيروهاي امنيتي داخل كشور وصل كرد و با تلاش براي خراب كردن وي اين گونه القا كرد كه وي قصد اخاذي داشته است! اما مهم تر از قصد نيك آهنگ، اظهارات وقيحانه مهدي هاشمي در خلوت با اين دوست سالهاي گذشته خود بوده كه ضمن آن بر فعاليت هاي ضدانقلابي خود و برخي اعضاي خانواده صحه مي گذارد.
روح ا...ز مي گويد: من ناگزيرم بگويم با اينكه خلاف ميل باطني است، اما آقاي «هاشمي» يك حرف هايي را به من زده ]مبني بر اينكه[ بين صحبت هاي ما اين حرف ها ردوبدل شده كه من دوست نداشتم اين حرف ها ضبط بشه و مثل مكالمه اخير شود و انتشار پيدا كند. آن مكالمه ها، مكالمه هاي دوستانه بوده است. آقاي «هاشمي» يكي دو بار به من گفته بود كه «نيك آهنگ» در اين قضيه از سپاه خط مي گيرد تا جريان خارج از كشور را براي من ناامن كند و من را ملزم به برگشت به ايران كند. ببينيد اين يك ادعا است و من به خاطر اين حرف از آقاي هاشمي درخواست سند كردم و ايشان گفتند من سندها را به شما مي دهم تو هم در جريان باش. ولي هيچ گاه سندي به من ندادند.
وي در ادامه مصاحبه با راديو كوچه ادعا مي كند: به مهدي هاشمي گفتم كه ريشه اين جريان چي بود، شما كه رابطه دوستي داشتيد، شما كه با هم خوب بوديد، ايشان گفت در يك مقطعي كه من از ايران خارج شدم «نيك آهنگ» از من درخواست پول كرده است. گفته كه بيا با خودنويس هم كاري كن، بيا پول بده به خودنويس، با هم كار كنيم، من كارهاي شما را انجام مي دهم، حتي من در مطالب كه مطالعه مي كردم - اين چند روز اخير - ديدم كه وقتي آقاي «هاشمي» از كشور خارج مي شود، يك زماني «نيك آهنگ» با آقاي «هاشمي» هم كاري مي كرده در سايت خودنويس و مطالبي را مي زده كه باب ميل آقاي «هاشمي» بوده است اما چه مي شود كه يك باره اين جريان تغيير مي كند و فضا عوض مي شود و مي رود به سمت درگيري با «هاشمي» و خانواده «هاشمي»، من كه بيش تر فكر مي كنم مي بينم كه آقاي «هاشمي» هفت-هشت ماه پيش راجع به اين قضيه به من صحبت كرده و توضيح داده بود.
خبرنگار در اين قسمت مي پرسد: به نظر شما مهدي هاشمي زماني كه با «كوثر» صحبت مي كرده در وضعيت عادي بوده؟ و چيزي خورده و مصرف كرده بوده كه «روح ا...-ز» پاسخ مي دهد: من خيلي مصاحبه را گوش دادم و در حين مصاحبه شنيدم آقاي مهدي هاشمي دارن چيزي را مثل خيار يا هويج مثلا داشتند مي خوردند. آقاي هاشمي اصولا اهل مصرف چيزي نبود.
وي آنگاه براي خراب كردن نيك آهنگ كوثر مي گويد او از مهدي هاشمي پول مي خواسته است.
در واكنش به اين اظهارات، پايگاه اينترنتي خودنويس تاكيد كرد: اگر نيك آهنگ كوثر با مهدي هاشمي شراكت داشته، روح ا.. [ز] كه نيك آهنگ را به مهدي هاشمي معرفي كرده شراكت بيشتري داشته است.
سايت نيك آهنگ تصريح كرده كه به هنگام ديپورت شدن «روح ا...-ز» از مالزي به وي كمك كرده است.
 


صفحه (10)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10