(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


چهارشنبه 08 خرداد 1392 - شماره 20505

پدرانه
هدف؛ دفاع از نظام اسلامى است
گفت‌وگويي خواندني با دکترمجيد قاسمي رئيس دانشگاه خواجه نصير الدين طوسي
معمار انقلاب به ما ياد داد که “ ما مي توانيم
دانشگاه در جبهه
دانشجوي شهيد مهدي حشمتي‌فر
   


ببينيد عزيزان! شماها مي‌دانيد - چون ديدم در بيانات شماها هم هست - امروز جمهورى اسلامى و نظام اسلامى با يك جنگ عظيمى مواجه است، ليكن جنگ نرم - كه ديدم همين تعبير «جنگ نرم» توى صحبتهاى شما جوانها هست و الحمدللَّه به اين نكات توجه داريد؛ اين خيلى براى ما مايه خوشحالى است - خوب، حالا در جنگ نرم، چه كسانى بايد ميدان بيايند؟ قدر مسلّم نخبگان فكرى اند. يعنى شما افسران جوانِ جبهه مقابله با جنگ نرميد.
اينى كه چه كار بايد بكنيد، چه جورى بايد عمل كنيد، چه جورى بايد تبيين كنيد، اينها چيزهائى نيست كه من بيايم فهرست كنم، بگويم آقا اين عمل را انجام بدهيد، اين عمل را انجام ندهيد؛ اينها كارهائى است كه خود شماها بايد در مجامع اصلي‌تان، فكرى‌تان، در اتاقهاى فكرتان بنشينيد، راهكارها را پيدا كنيد؛ ليكن هدف مشخص است: هدف، دفاع از نظام اسلامى و جمهورى اسلامى است در مقابله با يك حركت همه جانبه متكى به زور و تزوير و پول و امكانات عظيم پيشرفته علمىِ رسانه اى. بايد با اين جريان شيطانىِ خطرناك مقابله شود.
* مقام معظم رهبري - ديدار با دانشجويان و نخبگان علمي، 1388/6/4

 


حسين راد
اشاره:
دکتر قاسمي متولد تهران است اما اصالتاً کاشاني است، به شوخي از ترسو بودنش مي‌گويد اما وقتي سخنانش را مي‌شنويم يقين مي‌کنيم که در عرصه علمي، مجاهدي شجاع است . در ايران تا مقطع کارشناسي تحصيلات کرده وبعد از آن براي ادامه تحصيل در مقطع ارشد و دکترا در رشته مهندسي مکانيک گرايش تبديل انرژي و حرارت سيالات به آمريکا رفت . وي مدتي بعد با کسب مدارج عالي علمي ودانش نامه دکترا وپس از همکاري با دانشمندان مشهور هم رشته خودش، به ايران بازگشت. ايشان حدود 170 مقاله علمي دارد وتا کنون شش کتاب از وي به چاپ رسيده است. خودش معتقد است” همه اينها از توفيقات الهي است. هر آنچه گفتم هذا من فضل ربي . اگر به خود بنده بود، امکان نداشت حتي موفق به يکي ار آنها شوم.” با هدف اطلاع از آخرين پيشرفت هاي علمي کشورمان افتخارات غرور آفرين فرزندان ايران اسلامي ، صبح يک روز بهاري به اتاق رياست دانشگاه خواجه نصير الدين طوسي رفتيم . دانشگاهي که حدود سه سال است رياست آن به دکتر قاسمي سپرده شده است.با اينکه از جلسه دادگاه رسيدگي به اتهامش بابت انجام پروژه عمراني دانشگاه آمده بود، با خوشرويي به استقبالمان آمد وبا صبر ودقت مثال زدني به سؤال هايمان پاسخ داد. آنچه مي‌خوانيد مشروح گفت وگوي گرم وصميمي ما با ايشان است که بيش از يک ماه قبل انجام شده است .
صفحه دانشگاه
* به عنوان رئيس دانشگاه ، مهم ترين هدف و دل مشغولي شما چيست و قله نگاه شما کجاست؟
دکتر قاسمي : يک رئيس دانشگاه در هر جاي دنيا بيشترين دغدغه اش اين است که آن دانشگاه سهم و جايگاه خودش را در کشور و در دنيا حفظ کند و ارتقاء ببخشد. به لحاظ متعارف از باب مديريت دانشگاه من اهداف و برنامه هايي دارم والبته يک وظايفي را هيأت امنا و سياستگذاران حوزه آموزش عالي گذاشته اند که من خودم را مکلف به انجام آنها مي دانم که در اصل در راستاي اهداف کلان نظام جمهوري اسلامي ، يک سرباز مي‌دانم. اما يکي از چيزهايي که من مي توانم عرض کنم تاثير اين دانشگاه – علي رغم پراکندگي پرديس‌ها‌يش- تأثيرگذاري بسيار قابل قبول در حوزه صنعت و بخصوص در برخي صنايع خاص است . و اين خيلي قشنگ وافتخار آميز است. شما مي بينيد که يک دانشگاهي که در چند پرديس جدا از هم فعاليت
مي کند ، به نحو محسوسي در صنايع مهم و استراتژيک مثل صنايع هوايي تأثيرگذار است .يکي از مهم ترين دغدغه هاي من اين بود و هست که اين دانشگاه را که جزء 3 تا 5 دانشگاه برتر صنعتي کشور هست و در بعضي از رشته ها جزو برترين‌هاي منطقه و دنيا هست، اين رتبه ها را نگه دارم و بياورم بالاتر. مثلا ما در نقشه برداري جزو سه تاي اول دنيا هستيم . در هوافضا جزو بهترين‌ها در منطقه هستيم. نکته ي بعدي اين که دانشگاه صنعتي خواجه نصير مي بايستي تجميع شود و جزو دانشگاه هاي بزرگ کشور شود. از اين پراکندگي خارج شود. يکي از دغدغه هاي اصلي من اين است که بتوانيم دانشگاه را- با اين مسئوليتي که نظام روي دوشش گذاشته - تجميع کنيم. در اين دو وادي ما خيلي تلاش کرده ايم و مي‌کنيم.
* در مدت مديريت شما، در حوزه هاي آموزش، پژوهش ، فرهنگ و رفاه چه کارهايي براي دانشجويان انجام شده است؟
- در حوزه دانشجويي ما مي بايست فضايي را فراهم کنيم که دانشجويان ما بتوانند در آن فضا بدون دغدغه کار علمي بکنند. اين يک وظيفه اصلي بنده و همکاران بنده است. يکي از کارهايي که ما کرديم اين بود که سعي کرديم استانداردهاي جهاني در اين دانشگاه پياده کنيم. اولين استاندارد جهاني، نسبت استاد به دانشجو است اين عدد بيست به يک است. يعني براي هر 20 دانشجويي که سر کلاس مي نشيند يک استاد وجود داشته باشد. ما در دانشگاه خودمان حدود 6700 دانشجو داريم .در همه مقاطع کارشناسي ، ارشد و دکترا و همچنين در مجازي و به ازاي اين تعداد دانشجو، تقريبا 280 استاد داريم. اين بسيار قابل قبول است يعني 23 به 1 . اين خيلي خوب است نگاه کنيم 1 به 18 يا 19 مي شود که خيلي عالي است. به لحاظ سطح علمي اساتيد بايد عرض کنم با توجه به گذرگاههايي که ما در دانشگاه داريم و مراحلي که براي جذب طي ميشود، ما افرادي را در دانشگاه خودمان استخدام مي کنيم که جزو بهترين هاي ايران که هستند هيچ، در دنيا هم داراي مرتبه ودرجه بالايي هستند. من به شما عرض مي کنم در دانشگاه، ما اساتيدي داريم که‌کتاب هايشان در دنيا برتر مي شود. ما الان چهار تا کتاب داريم که در سطح پابليشرهاي دنيا چاپ شده است. همين پارسال استاد نمونه فرهنگستان علوم آقاي دکتر خاکي صديق از دانشگاه خواجه نصير بود چند تاي ديگر هم مي توانستند باشند ولي خب قرار بوده است که يک نفر باشد. استاد نمونه سال 90 آقاي دکتر شکوهفر بودند تزهاي برتر سال 90 در دکترا در مهندسي مکانيک از دانشگاه خواجه نصير بود لذا مي‌توانم بگويم که از لحاظ سطح علمي اساتيد مجربي در دانشگاه خواجه نصير مشغول به تدريس هستند . در بعد پژوهش آن ارتباطي که بين صنعت و دانشگاه خواجه نصير هست ارتباط اميدوارکننده و قابل قبولي است به اين شکل که هر استادي يک پروژه اي دارد اين پروژه بايد دانشجو را درگير کند همکار را درگير کند اين ها خودش باعث مي شود دانشجو آن علمي را که به صورت تئوري در کلاس مي گيرد عملي دست به آچار در آزمايشگاه وکارگاه انجام دهد. اين يک لطف بزرگ الهي است که دانشجويان ما با فضاي واقعي کار و پروژه ها آشنا مي شوند. در موضوع فضاهاي خوابگاهي، من از شما دعوت مي‌کنم برويد فضاي خوابگاهي دانشگاه خواجه نصير را ببينيد . در شلوغ‌ترين اتاق هاي ما حداکثر 4 نفر ساکن هستند. ما پارسال يک خوابگاه جديد به دانشگاه اضافه کرديم . در بعد تجهيزاتي (که هم استاد را در بر مي گيرد و هم دانشجو را) پارسال اولين باري بوده است که دو و نيم ميليارد تومان، به تجهيزات آموزشي و پژوهشي اضافه کرديم.خوب از اين ها دانشجو يان عزيز ما بهره مي برند، وسايل سمعي و بصري دانشگاه را تغيير داديم. در خصوص اماکن دانشگاهي ، ما الحمدلله توانستيم چيزي حدود ده هکتار به فضاهاي دانشگاه اضافه کنيم اين خودش يک حرکت مهم رو به جلو بود. همه اين ها را مي‌توانيد در راستاي آن بحث بهبود خدمات به دانشجو محاسبه کنيد.
اما در بعد فرهنگي بايد مقدمتا عرض کنم که وقتي قرار است شما يک ماشين پيشرفته بسازيد بايد دقت کنيد که همه اجزايش مرتبط باهم وکارآمد باشد. در اين موضوع هم ما بايد هوشمندانه به سمتي برويم که دانشگاه هايمان کارخانه آدم سازي بشوند و دغدغه هايي که رهبر معظم انقلاب دارند پيگيري شود نه اين که دانشگاه هاي ما به گونه‌اي باشد که ما دانشجو را وارد کنيم و از آن طرف خداي نکرده فردي را تحويل دهيم که اين فرد به اين ماشين نخورد! يک جزء يا قطعه بسازيم که به اين ماشين فرهنگي واعتقادي ما نخورد. نتيجه چه مي‌شود؟ يا بايد بگذاريدش کنار يا بايد برود خارج. لذا اين بعد فرهنگي خيلي مهم است. ما در دانشگاه خواجه نصير کارهاي مهمي کرديم اما بازهم خيلي کار داريم خيلي راه داريم .يکي از بزرگان مي فرمودند ما در اين 33 ساله در کشور کارخانه عظيم آبادي راه انداختيم ولي يک عظمت فرهنگي متناسب با عظمت انقلاب راه نينداختيم در صورتي که عظمت فرهنگي داريم ولايت فقيه حضرت امام، شهدا، حضرت آقا، جانبازان همه اين‌ها مي‌تواند نقطه‌هاي عظمت يک فرهنگ باشد. اگر يکي از اين ها در خارج از کشور بود چه مي‌کردند؟ آنها از نداشته‌هايشان مي سازند واي به حال داشته‌هايشان! ما از داشته هايمان نتوانستيم به خوبي استفاده کنيم. يکي اش همين دانشجوهايي که دارند مي‌گيرند مي‌برند آن طرف قشنگ مي‌سازندشان تا براي خودشان کار کنند. لذا ما در فرهنگي خيلي کار کم کرديم .اما فکر مي‌کنم در اين چهار سال در تعيين جهت گيري ها خيلي موفق بوديم . آن هم نظرات خود مقام معظم رهبري وهمين‌طور وزير محترم علوم است که واقعا ما استاد سکولار نمي خواهيم ما دانشجوي سياست زده نمي‌خواهيم دانشجوي سياسي ، بشاش، خوب و فعال مي‌خواهيم اين بايد در يک محيط فرهنگي باشد يعني يک محيطي که شانتاژ در آن نباشد اين الحمدلله در اين دولت اتفاق افتاده است. ما هم معاونت فرهنگي گذاشتيم هم کرسي هاي آزاد انديشي سعي کرديم راه بيندازيم و دانشجوها فعال شوند هم محيط را برايشان فراهم کرديم که اين محيط مال همه است فقط مال يک قشر خاصي نيست قبل از دولت نهم اين گونه بودکه اگر از يک قشر خاصي نبودي جايگاهي نداشتي به جز يک تفکر بقيه قشرها مظلوم بودند اما امروز دانشگاه مال همه است بيايد در کرسي ها بنشينيم و با هم صحبت کنيم به دور از هرگونه غوغا سالاري وخصومت چرا که دانشگاه محل تبادل افکار است.
* جناب دکترقاسمي؛ مي‌خواستم در خصوص وضعيت آزمايشگاهها ي دانشگاه خواجه نصير و به‌طور کلي دانشگاههاي صنعتي توضيحي بدهيد. به نظر مي‌رسد دانشگاه هاي صنعتي ما با اين جايگاه اميدوار کننده علمي وبا پروژه هاي موفق صنعتي ، مثل ماهواره ، موشک ، نانو و ... قطعا آزمايشگاه هاي قوي با دقت بالا وقابل اعتنا واتکا دارند. در نقطه مقابل اين حرف افرادي معتقدند که ما اصلا چيزي به اسم آزمايشگاه مفيد و به روز در ايران يا نداريم يا آن قدر کم است که عملا طرح ها و پروژه هايمان را ، دانشجو بايد بگيرد دستش برود آن طرف، يک آزمايشي بکند ونتيجه را بياورد . حالا يا در قالب فرصت مطالعاتي يا پروژه مشترک يا راههاي ديگر. شما به‌عنوان رئيس يک دانشگاه فني و مدرس و صاحب مقاله و تأليف هم داريد وحضوري حدودا بيست ساله در سيستم آموزش عالي و اجراي پروژه هاي مختلف ،نظرتان در اين باره چيست ؟ بالاخره قضاوت شما قضاوت تعيين کننده اي است.
- سؤال بسيار بجايي است . من ادعا مي‌کنم هيچ کشوري در دنيا اين قدر بطور متنوع دستگاه‌هاي آزمايشگاهي ندارد. مثلا CNC هاي پيشرفته. ما شايد ده تايش را در ايران داشته باشيم شما برويد در انگليس شايد دو تايش هم نباشد يک اتفاقي دارد مي افتد که افتاده است . يک مشکلي بود که انشاالله دارد با سياست گذاري هاي فعلي از بين مي رود. مشکل اين است عده اي از ما جزيره‌اي کار مي‌کنيم. يعني اين تجهيزات پيشرفته را مال کشور نمي‌دانيم. مي گوييم اين مال اين مجموعه است ! يک دفعه يک مجموعه کوچکي يک سيستم آزمايشي با عظمتي را وارد مي کند اين فقط در اختيار يک نفر يا يک معدود افرادي باشد! اين اجازه داده نمي شود که بقيه هم از آن استفاده کنند. اتفاقي که افتاد در دولت نهم و دهم اين قضيه شروع کرد به تغيير کردن. بخصوص در دولت دهم وبا نظر آقاي دکتر دانشجو شبکه آزمايشگاهي و دانشگاهي تعريف شد. و گفتند پول هاي تجهيزات به کساني داده مي‌شود که بيايند در اين شبکه هاي آزمايشگاهي . آن چيزي که مغفول بود و بايد تقويت شود اين ارتباط بين شبکه هاي آزمايشگاهي و شبکه‌‌هاي علمي است . نبايد اين‌گونه باشد که دانشجو مي خواهد يک کاري را انجام دهد يا براي استفاده از يک آزمايشگاه به درهاي بسته متعددي بخورد. وقتي هم که در باز مي شود مجبور باشد هزينه هنگفت بپردازد. ما بايد يک تفکر جديد در کشور ايجاد کنيم به اين معني که اين ها بيت‌المال است مال فردي نيست مال دانشگاه نيست مال نظام است افراد مي توانند با هم تفاهم کنند و از اين استفاده کنند شما شک نکنيد ما وسايل آزمايشگاه پيشرفته‌اي در اين مملکت داريم که شايد در خود آمريکا تعداد انگشت شمارش باشد ولي ما ارتباط و استفاده بهينه بلد نيستيم. من امروز به شما عرض مي‌کنم که اگر در مملکت بسته شود با همين تجهيزات ما مي توانيم در ايران انقلاب صنعتي داشته باشيم و به قله هاي علمي برسيم.
* دانشگاه خواجه نصير چند تا دانشکده دارد ؟
- ما تا سال 89 و ابتداي 90 که من آمدم 7 تا دانشکده داشتيم. يعني دانشکده هاي برق، مکانيک، علوم ، هوافضا ، نقشه برداري ، عمران و صنايع . من که آمدم دانشکده هاي مواد، شيمي ، رياضي ،فيزيک هم درست کرديم. بعدآ دانشکده مواد و دانشکده کامپيوتر و IT هم اضافه کرديم. يعني شد 13 تا. سند بالادستي دانشگاه اين اجازه را مي دهد که در 5 سال آينده من 17 دانشکده را داشته باشم. الان 13 تا داريم ولي انشاالله 4 تاي ديگر هم آماده است بايد مکانش را ببينيم تجهيزاتش را ببينيم که ان‌شاالله آن ها هم اضافه خواهد شد.
* اين دانشکده ها متمرکز هستند يا در نقاط مختلفي پراکنده است؟
- ما سه تا پرديس داريم پرديس ونک شامل دانشکده عمران، نقشه برداري، مکانيک و صنايع و دفتر مرکزي است. پرديس سيدخندان شامل دانشکده هاي برق ، کامپيوتر، علوم که الان تبديل شده است به رياضي ، فيزيک، شيمي يعني هفت دانشکده آنجاست. يکي هم پرديس هوافضا که خوابگاه ها و دانشکده هوافضا در آن قرار دارند.
* پراکندگي پرديس هاي دانشگاه خواجه نصير و بحث تجميع آن موضوعي جدي است که دغدغه بسياري از علاقه‌مندان و دانشجويان اين دانشگاه بوده و يقينا در دستور کار شما هم هست در خصوص تجميع هم توضيح بدهيد.
-ابتدايي که بنده رئيس دانشگاه شدم عزم جدي بر تجميع گذاشتم و شخص آقاي دکتر دانشجو پيگير تجميع دانشگاه خواجه نصير بود. در ابتدا نظر بر اين بود که دانشگاه خواجه نصير در زمين‌هاي دانشگاه شهيد عباسپور تجميع شود. جلسات مختلفي هم گذاشته شد در سطح وزارت علوم. آن چيزي که امروز اتفاق افتاد اين است که ظاهرا اين تلاش ها به نتيجه نرسيد و دانشگاه شهيد بهشتي با آن دانشگاه دارد با هم مشترک مي‌شوند. اين چقدر مفيد مي تواند باشد ، در جايگاه من نيست.تصميم خود مقام عالي وزارت و دولت و کشور است ولي اعتقاد من اين است که ما مي‌بايستي دانشگاه خواجه نصير را اولويت
مي داديم در اين قضيه . اما من هميشه مي گويم که ما بايد به آينده نگاه کنيم گذشته ها را فراموش کنيم ولي از آن درس بگيريم. آن چيزي که امروز اتفاق افتاده است اين است که يک زمين 2/4 هکتاري که دولت دهم در سال 89 به دانشگاه تحويل داده بود ، را داريم به دانشگاه ملحق مي کنيم. اين زمين چسبيده است به دانشکده هوافضاي ما در تهرانپارس. مجموعا وبا آن بخش هاي قبلي ، ما 9 هکتار زمين الان آنجا داريم. اسم اين زمين اين مجموعه را گذاشتيم مجموعه شهيد رضايي نژاد. که دانشکده هاي جديدالتأسيس و دانشکده‌هاي گذشته ما مثل دانشکده صنايع ، دانشکده رياضي،دانشکده فيزيک،دانشکده شيمي،دانشکده مواد ... ان‌شاالله آنجا هم جايابي مي شوند
* اين کار چقدر زمان نياز دارد و چه موانعي بر سر راه شما وجود داشته ودارد؟
- علي رغم اين که يک سال و نيم است که زمين را به ما تحويل داده اند، اخيرا شروع به ديوارکشي کرديم. چون نمي توانستيم ديوار بکشيم به دلايلي! چون من تا پارسال خيلي دنبال تجميع دانشگاه با شهيدعباس پور بودم ، فکر مي کردم بايد براي آن مجموعه طرح توسعه بريزم بعد که الان در اين دو سه ماه اخير آن تجميع منتفي شد، ديگر من از بهمن ماه شروع کردم به پيگيري توسعه در اين جا و در اول قدم ، طرح توسعه دانشگاه را تهيه کرديم. آن چيزي که بديهي است دانشکده هاي جديد التأسيس قطعا آنجا جايابي خواهند شد. دانشکده هوافضايمان آن جا هست آنجا خواهد بود دانشکده صنايع چون دانشکده مهم و بزرگي است از پرديس ونک مي رود آن جا. دانشکده هايي که نياز به جاي بزرگتر و امکانات بهتري دارند هم مي‌روند. دانشکده هايي که فعلا ما نظر نداريم کاري بکنيم دانشکده برق است و دانشکده مکانيک و دانشکده عمران است.
* از مشکلات اين کار نگفتيد ما اطلاع داريم که در اين مسير بخصوص در خصوص زميني که اکنون در اختيار داريد درد سرهاي زيادي متحمل شده ايد!
- اصل اين زمين ها بيش از 18 هکتار بوده در بالاي زمين هوافضا ، متعلق به منابع طبيعي. در سال 85 طبق جلسه اي که رياست جمهوري بود تصميم بر اين مي شود که اين زمين ها را بدهند به يک مجموعه دولتي ديگر .به نام سازمان گوشت. به سازمان گوشت مي گويند اگر مي خواهيد ما اين زمين ها را سند براي شما بدهيم بايد مقداري‌اش را بدهيد به دانشگاه خواجه نصير. که 2/4 هکتارش را مي‌دهند به خواجه نصير. حالا چرا 2/4 دادند به ما 14 هکتار دادند به آنها اين جاي سوال است.اينجاست که من ميگويم بايدا تأسي کنم به ولايت. تفاوت ما با عربستان و ديگر کشورها اين است آنها ادعاي مسلماني دارند ولي ولايت ندارند. اما ولايت داريم ما اگر ادعا مي کنيم پيرو ولايتيم بايد در عمل باشد. حضرت آقا از زماني که من يادم است - همان طور که امام براي علم يک حساب جدايي باز کردند - حساب خاصي براي دانشگاه ها وپيشرفت علمي باز کردند ايشان. فرمودند : العلم سلطان. خب حالا سازمان گوشت مهم تر است يا دانشگاه.!؟ 14 هکتار به او بدهيم 4 هکتار بدهيم به دانشگاه! يا آن طرف خيابان يک زمين بي نهايتي بدهيم به يک مجموعه ديگر بعد به دانشگاه - که همه آنهايي که کار مي کنند در اين مملکت افتخارشان اين است که ما مدرک ليسانس و فوق ليسانس از دانشگاه گرفتيم – 4 هکتار بدهيم آن هم در اين شرايط عسرت ما به لحاظ فضاي کار. اين جا هست که من نفهميدم! اين 2/4 هکتار را براي ما سال 90 طبق صورتجلسه اي هم سند زدند عرصه و اعيان هم تحويل دادند. از سال 90 ما طناب کشي کرديم گفته خب مال دانشگاه است مي‌خواهيم برويم ديوار بکشيم محصورش کنيم. زمين خودمان را نمي گذاشتند محصور کنيم! و ما خيلي متعجب هستيم و گله مان اين است واقعا کسي در اين مملکت نگاه نمي کند که دانشگاه وراي مسائل ديگر است؟ بايد خود آنها پيشگام شوند .مشکل در محصور کردن بوده است. در بودجه هم همين‌طور است. ما واقعا بودجه به خودروساز مي‌دهيم به هنر‌پيشه و ورزشکار مي‌دهيم ولي چقدر بودجه به دانشگاه ها مي دهيم؟ خودروسازي مهم تر است يا دانشگاه؟ نمي گويم به آنها نبايد بدهيم. کدام مقدم است ؟چقدر ميزان تاثيرش است. واقعا ما درد دل داريم ومعتقديم بايد کل سيستم نگاه کنند به مقام معظم رهبري به ولايت. براي علم جايگاه قائل شوند. ببينيد در دنيا تمام بورسيه ها يکي از دنيا مي آيد مي آيند يک بورسيه درست مي کنند يک مجموعه پول درست مي کنند به نام فلان شخص در دانشگاه ما بالعکس زمين هايشان را مي گيريم محدودشان مي کنيم فشار مي گذاريم که رشد نکند. اصلا من متعجبم چرا بايد دانشگاه خواجه نصير تنها باشد. ما واقعا بايد با يک تفکر جديدي در اين قضايا بياييم جلو. دانشگاه نه ملک بنده است نه ملک شما ابزار اين نظام است براي آدمسازي . واقعا من از زماني که اين جا آمدم باورم نمي شود اين قدر دانشگاه ها در بودجه در امکانات تحت فشارباشند . خيلي جالب است مي گويند ما تنظيم بازار مرغ و دامداري هاي کشور را در سوله گذاشته ايم. عزيزان؛ تنظيم بازار کل کشور در مغز دانشجو است. آن را خراب مي‌کنيد که اين زمين را بگيريد!؟ خيلي من متعجبم ! اين را بگذاريد در کنار نگاه مقام معظم رهبري که اين قدر براي علم ارزش قائلند. آقا مي آيند متفکرين را مي‌گذارند دور تا دور چهارساعت مي نشيند گوش مي‌دهند مي گويم من مجيد قاسمي به‌عنوان رئيس دانشگاه اينگونه هستم؟ اينقدر توان دارم ؟ ايشان با آن جايگاه جهاني ومشغله هاي گوناگون خيلي خونسردانه خيلي پدرانه توجه مي‌کنند. اين از باب اهميت به علم ومسائل دانشگاه است .آيا همه نبايد اينگونه باشيم؟ امروز من را بردند دادگاه براي اين که دور زمين دانشگاه را دارم ديوار مي کشم! زمين شخصي نبوده زمين دانشگاه را عرض ميکنم که دولت براساس مصوبه به ما تحويل داده است ! آدم اين را چگونه تحليل کند؟ من رئيس دانشگاه بايد به فکر پيشرفت علمي باشم يا تهيه لايحه دفاعيه که مبادا به زندان بيفتم!؟ آن هم براي اينکه دور زمين دانشگاه را ديوار مي کشم! به هيچ احدي هم نبوده است که من نگويم! من رئيس دانشگاه به شوراي تأمين، وزير، وکيل ... به همه گفته ام. آن وقت آقا وقتي که در مشهد صحبت مي کند اولين پيروزي هاي نظام را در بعد علمي مي گويد. آيا ما ولايي هستيم؟ به خدا من متعجبم. ببينيد افتخارملي همين موشک بود همين ماهواره بود همين موفقيتهاي علمي بود ديگر. موقعي که دشمن هياهو مي‌کند، اين موفقيت ها را با غرور به رخ دنيا مي‌کشيم حالا تنظيم بازار مرغ برايمان مهم تر است يا تنظيم افکار دانشجو و تهيه امکانات دانشگاه ؟ شما در کيهان پيشگام شکستن توطئه‌هاي دشمن بوديد و هستيد و خواهيد بود ان شاالله. شما بياييد يک بحثي راه بيندازيد که ما حرفمان با عملمان يکي باشد. نمي توانيم يک چيزي بگوييم يک کار ديگري بکنيم.
* در بحث بودجه هم ظاهرا شما با مشکلاتي مواجه هستيد؟
- من اين ها را که به شما مي گويم ادبيات من واقعا اين گونه است براي من فرقي نمي کند فردا بگويند برو در فلان پادگان .من سرباز نظام هستم. ولي واقعا شما ببينيد 65 درصد بودجه دانشگاه پارسال تحقق پيدا کرد. نرخ رشد دانشجويان را هم من به شما مي گويم. ما در کارشناسي ارشد 43 درصد رشد داشتيم. در دکترا 3 برابر شديم. 300 درصد رشد داشتيم. نرخ رشد اقلام و اجناس را هم شما ببينيد. من اگر بخواهم آموزش و پژوهش رشد پيدا کند بايد پول بدهم. من مي گويم سربازم. به سرباز ابزار بدهيد ، ندهيد تير مي خورد ! سرباز وظيفه اش سربازي است اين نيست که بنده بلند شوم بروم در دادگاه، در فلان مجموعه لابي کنم پول بگيرم. حضرت آقا در صحبت هايش به عدالت تاکيد دارند. عدالت حکم مي کند همان دانشگاه شهرستاني هم به نياز خودش برسد، نمي‌توانيد بگوييد چون تهران نيست ، چون رئيسش ارتباطات ندارد پول را به ديگران بيشتر مي دهيم به اين کمتر مي دهيم ! بايد مقايسه کنند دانشگاه را با صنعت خودرو با صنعت نفت با صنعت گاز با ورزش! ببينند بيشتر دراين بايد هزينه کنيم يا در آن؟به خدا قسم چون اين ملت ولايي هستند و ما دانشجوها و استادها ولايي هستيم داريم جان فشاني مي کنيم. نظر آقا امام زمان است که ما اين رشد علمي را داريم. هرگز نمي خواهيم آقا احساس بدي بکند. ما بايد اولويت ها را درنظام خودمان مشخص کنيم. اگر اولويت ما علم و عالم و دانشگاه است اين هيچ کاري ندارد. در بودجه دانشگاه ها بنويسند اين وراي همه است. خب بياييم اولويت را عوض کنيم هيچ کاري هم ندارد. کار شاقي نيست. اگر شما ادعا داريد که آموزش عالي نجات دهنده کشور است ؟ اگر حضرت آقا را مي بينم که اولويت را به دانشگاه‌ها مي دهند،پس بايد همه قوانين ازجمله بودجه در همين راستا تعريف شود نه برخلاف آن. يک نمونه‌اش را من به شما گفتم از يک زمين 4 هکتارش را به ما دادند 14 هکتار به ديگران !
* يک جمله اي گفتيد خيلي جالب بود گفتيد 300 درصد ورودي دکترايتان افزوده شده. اين خيلي ارزشمند است! دراين مورد توضيح بدهيد.
- ببينيد جوان مملکت ما دارد از سطح کارشناسي مي رود به ارشدو دکترا .خب شما استحضار داريد که يک زماني پشت کنکور ما 1 ميليون و 200هزار نفر بودند الان پشت ارشد ما 700، 800 هزار نفر هستند. الان اين موج دارد مي‌رود به سمت دکترا. مثلا 200 هزار تا پشت ورود به دکترا هستند. من اعتقاد وزير را دارم که ما قادر هستيم تمام متقاضيان آموزش عالي را در کشور سرويس دهيم. اين اعتقاد در ماست. اما چرا نمي‌توانيم بدهيم بحث هاي قبلي من. آيا عزمي در اين وجود دارد ؟ بله عزم نظام وعزم وزير هست. عزم دانشگاه ها و رؤساي دانشگاه ها و اساتيد محترم هست. آن چيزي که مغفول هست ببينيد ما نمي‌توانيم دانشجوي دکترا بياوريم بعد ساختمان وکارگاه نداشته باشيم. امکانات نداشته باشيم. نمي‌شود در يک دفتر سه تا استاد بنشينند. بعد آن طرف ببينم 2/14 هکتار صرف تنظيم بازار ران مرغ و گوشت بشود! من خواهش مي کنم شما تشريف ببريد ببينيد به نام تنظيم بازار، مجموعه فرهنگي در آن است! بعد بياييد ببينيد در دانشگاه خواجه نصير يک مجموعه فرهنگي هست؟ ما در يک مکان کوچک هم آزمايشگاه زده ايم. ما به سهم خودمان توانستيم در دوره ارشد و دکترا نقش آفريني کنيم و به سمت اين برويم که در ارشد و دکترا برابر شويم با ورودي هاي کارشناسي . ما هم خوشحال هستيم که اساتيد ما قبول زحمت کردند و الحمدلله تقريبا سه برابر شده است اين رشد دکترا. در ارشد هم ما 50 درصد رشد داشتيم .
* در حوزه جذب اساتيد شما چگونه فعاليت کرديد؟
- مقام عالي وزارت در سند بالادستي گفت ما بايد 40 هزار نيرو جذب کنيم براي 5 سال آينده. خب ما تقريبا 77 نفر استاد تا اول امسال جذب کرديم اين خيلي براي دانشگاه ما استثنايي است. ما در بعد فضاي مناسب براي اساتيد عزيزمان شرمنده‌ايم الان در بعضي از دانشکده هايمان سه تا استاد در يک دفتر مي نشينند. انشاالله با تدابيري که در بخش ساختمان هاي دانشگاه انديشيده شده و من براي شما عرض خواهم کرد اين مشکلات برطرف شده و ما در 5 سال آينده ما مي رويم جزو دانشگاهي که 500 استاد به بالا داريم
*بعضي دانشجو ها با ايميل به کيهان مي‌گويند که وقتي مي خواهند در برخي دانشگاه‌ها استاد جذب کنند ، بين ما که داخل کشور دکترا گرفته ايم با يک کسي که در خارج از کشور دکترا خوانده است، هميشه اولويت به آن خارج رفته داده مي‌شود. اين حرف درست است؟ وچرا بايد اين‌گونه باشد؟
- من خواهش مي کنم يک مقدار تصحيح کنيد. سالهاي قبل اين طوري بود و اين دليل خداي نکرده خصومتي نبود دليل اين بود که ما در آموزش عالي به آن حرفي که حضرت امام و حضرت آقا مي‌زدند که: “ما مي توانيم”عمل نکرده بوديم. ما در آموزش عالي در دهه هاي گذشته تعداد انگشت شماري‌دانشجوي دکترا داشتيم تعداد انگشت شماري در دانشکده هاي خودمان. خروجي اين ها جذب مي‌شدند ولي ما نيازمان به مراتب بيشتر از اين بود.. ولي امروز به فضل خدا شاهد شکوفايي چشمگير در بحث تحصيلات تکميلي هستيم واين البته ابتداي راه است و من به طور قاطع مي گويم از اين 77 نفر استاد جـذب شده بالاي 90 درصدشان تحصيل کرده‌هاي خوب کشور خودمان هستند..
* در خصوص ميزان مشارکت دانشگاهتان در پروژه ها و طرح هاي ملي توضيحي بدهيد؟
- اين موضوعي است که من در خصوص آن گلايه دارم چرا که معتقدم ما مي بايست در همه ابعاد نظام از جمله حوزه پژوهش و تحقيقات عدالت را ساري و جاري کنيم. اگر ادعا مي کنيم خواجه نصير جزو دانشگاه هاي برتر کمک به صنعت است به اندازه خودش بايد به آن طرح ملي بدهيم نه اين که مثلا 10 طرح ملي براي يک دانشگاه باشد و يک طرح ملي براي دانشگاه خواجه نصير . يک تعريف‌هايي بايد داشته باشيم اگر همه نخبگان ما فقط در يک دانشگاه هستند در بقيه را ببندند. اين اولين گله من هست. ما نمي توانيم 40 طرح ملي داشته باشيم فقط يک طرحش بيايد خواجه نصير بقيه اش برود جاهاي ديگر. آن هم سه تا دانشگاه خاص. ببينيد ما بايد بنشينيم براي کشور تعريف کنيم. قطب هاي علمي را و به واسطه آن، دانشگاه‌ها را. ما الان يک طرح بزرگ ملي را الحمدلله داريم انجام مي دهيم به نام پلت فرم خودرو که بين ما و علم و صنعت و اميرکبير است و الحمدلله طرف صنعتي اش هم مشخص بود . دو طرح ديگر بوده است که متأسفانه وعلي‌رغم اينکه با اعلام خود مديران مجموعه هاي بهره بردار از نتايج طرح شروع شد ولي يکي اش کاملا متوقف شده وبه جاي ديگري داد شدکه اين به نظر من به علت عدم مطالعه دقيق بوده است يکي هم همين طرح ماهواره سال بوده است که رئيس سازمان فضايي در سال 90 خودشان در جشن پژوهشي دانشگاه خواجه نصير اعلام کردند و ما هم خيلي پيگيري کرديم ولي خودشان لغو کردند!
*به جاي ديگري دادند ؟
- بايداز خودشان بپرسيد اما من به عنوان خادم يک دانشگاه برتر گله مندي خودم را ابراز مي کنم . فقط اين را مي خواهم بگويم هوافضاي ما جزو دانشکده هاي برتر است . يک طرح سومي هم داشتيم به نام هليکوپتر ملي که باز هم خود مديران عزيز وبزرگوار مجموعه صنعتي مورد نظر آمدند و تفاهم نامه ها را نوشتيم اما اين طرح هم به هر دليلي الان متوقف است ! ما خيلي تلاش داريم که اين طرح ها عملياتي شود، دليلش هم اين است که ما خودمان ذي نفع نيستيم .دانشجو و کشور و دانشگاه ذي نفع است آنها بهره مي برند همه کشور بهره مي برد .کجا بهتر از خواجه نصير دانشجو مي‌تواند يافته ها وآرزوها وآرمان هاي علمي‌اش را دنبال کند؟ اميدوار هستيم با چيزي که شما مي نويسيد اين وضعيت تغيير کند واين طرح ها تکاني بخورند.
* اين طرح هايي که فرموديد مهم وبسيار قابل توجه است وجاي تاسف است که به تاخير افتاده است اما من از شما مي‌پرسم پتانسيل دانشگاه شما در اين سطح هست که بتواند يک چنين طرح هايي را اجرايي کند؟ آيا طرف‌هاي شما به توانمندي نخبگان ايراني که در خواجه نصير هستند شک دارند؟
- ببينيد من آمار مقالات را به شما بگويم خودتان وخوانندگان محترمتان وجامعه دانشگاهي قضاوت کنيد من اسم نمي آورم اين آمار هم مربوط به ديروز است . دانشگاهي با 2300 استاد 23605 مقاله دارد. 6 دانشگاه ديگر هريک حدود استاد يا اندکي بيشتر دارند و هرکدام 14000 تا 6000 مقاله دارند .اما خواجه نصير با 273 استاد 5108 مقاله دارد. نسبت مقاله به استاد 7/3 است بي‌نظير است . در بهترين دانشگاههاي کشور با چند هزار استاد اين عدد2 و 5/2 است. ما اگر عدالت را مي‌خواهيم داشته باشيم بايد آماري کار کنيم من آماري به شما ثابت مي کنم . اين آمار اسکوپوس است که همين امروز به من دادند اين بنيه علمي ماست. من خواهش مي کنم هر صنعتي به دانشگاه خواجه نصير پروژه داده است برويد ببينيد نتيجه اش چه شده است؟ ما بايد تعداد پروژه و موفقيت‌ها و خداي نکرده شکست آن پروژه ها را در دانشگاه‌هاي مختلف ببينيم بعد قضاوت کنيم. وقتي که در حضور وزير محترم علوم و وزير محترم دفاع بودند 5 دانشگاه به عنوان برترين‌ها و موفق ترين ها صحبت کردند دومينش بنده بودم از دانشگاه خواجه نصير . دانشگاه ما شهيد علم و فناوري دارد من جدا گله مند هستم چون ما بايد به مقام معظم رهبري نگاه کنيم و عدالت را ساري و جاري کنيم. در بودجه ها و تخصيص بودجه ها منابع و بقيه مسائل به سمتي برويم که عدالت ساري شود. من واقعا گله‌مند هستم آن چيزي که در توانايي خواجه نصير هست به آن ارجاع نمي‌شود اين گلايه به اين خاطر است که ما هر جا صنعت آمده است رفتيم به استقبالش و نشان داديم در صنعت موفق بوديم. حالا طرح هاي ملي کجاست؟ تخصيص ها کجاست.؟ اين بحث وزارت يا آقاي دکتر دانشجو نيست من به تمام و کمال از ايشان تشکر مي کنم. چون جايي نبوده است که ما دست دراز کنيم و ايشان عنايت نکرده باشند. اما من بحثم سطوح ديگر و ساير مراکز تصميم گيرست.
* اجازه بدهيد کمي از دانشگاه خواجه نصير فاصله بگيريم وبه وضع کلي علم در ايران نگاه کنيم. مي‌بينيم که در سالهاي اخير سياه نمايي در باره دست آوردهاي نظام مقدس اسلامي روز به روز زيادتر مي‌شود يعني به رغم اين همه موفقيت چشمگير دانشمندان ايراني، بيان مي‌شود که انقلاب دست آوردي نداشته است و همه چيز با گران شدن يک کالا- که البته نارواست و نبايد بشود- زير سؤال مي‌رود. شما بعنوان يک استاد دانشگاه با سابقه مديريت اجرايي وضع امروز ايران را در مقايسه با قبل از انقلاب و يا ديگر کشورها چگونه مي بينيد؟
- سؤال خيلي خوبي بود. اولا برويم به صدر اسلام مي گويند فردي آمد به پيغمبر خدا گفت اگر شما پيغمبري و درست مي‌گوييد خدا من را بکشدخداوند عذاب نازل کرد و افتاد مرد. حالا اگر اين ها اذعان کنند ما فرستاديم ميمون را به فضا و سالم آمده است، بايد خودشان بميرند ديگر. هر جا حقي هست ناحقش مي کنند حضرت آقا در اين سخنراني اخيرشان در مشهد واقعا خيلي عنايت داشتند. اين ها شانتاژ مي کنند. اين که حالا آن ها چه مي گويند مهم نيست بگذار بگويند! اين که ما ماهواره فرستاديم موشک فرستاديم بديهي است.قابل انکار نيست.اما اين ها براي پتانسيل علمي ايران چيزي نيست. کجا زمان قبل از انقلاب ما موشک را خودمان درست مي کرديم مي فرستاديم. در صنعت نفت مستشاران آمريکايي مي گفتند در يک محدوده چند کيلومتري اگر ايراني ها باشند ما کار نمي کنيم! همسر آن شاه مخلوع وقتي که اسرائيلي ها حمله مي‌کنند به اعراب در جنگ شش روزه، مي‌گفت اگر من مي‌توانستم راننده مي شدم براي يهودي ها! تا اين حد نوکر بودند. هم خودشان سرسپرده بودند هم همه چيز مال آنها بود. بديهي است که قبل از انقلاب از خودمان هيچ چيزي نداشتيم. شما بفرماييد ما چه داشتيم تا من بگويم ما چه چيزي اضافه کرديم! اگر شما به ذهنتان مي رسد بگوييد. مثلا ما چند تا دانشگاه داشتيم؟ چند تا مدرسه عالي داشتيم ؟ يک تعداد محدود و معدود دانشجو مي‌گرفتيم. شما بگذاريد من به شما بگويم در اين ده سال فقط ما رشد دانشمان سه برابر شده است. من از شما سؤال مي کنم آيا ما زمان شاه قرارداد هسته‌اي نداشتيم؟ پس چرا تا انقلاب دهه اول نتوانستيم از هسته‌اي مان استفاده کنيم؟ اگر ما مي داشتيم که مشکلي نداشتيم. مثل هواپيما، به ما مي فروختند هر موقع هم دلشان نمي‌خواست نمي‌فروختند مال خودشان است هم علم مال خودشان بوده است هم تکنولوژي مال خودشان بوده است هر موقع مي خواستند مي دادند هر موقع نمي خواستند نمي دادند. اتفاقي که افتاد بعداز انقلاب اين بود که معمار انقلاب به ما ياد داد که “ ما مي توانيم “ يک زماني پارچه ها را در کشورهاي اروپايي مي ساختند مهر اسلامي مي‌زدند . چرا؟ چون مال کشور اسلامي بهتر بود. يک زماني در اروپا مي خواستند بگويند ما عالميم ،کلاه مي گذاشتند در فرانسه لباس بلند مي دوختند مثل لباس علماي ما که مثلا ما به آنها تأسي کرديم. اين را دزديدند از ما به واسطه مديران بي لياقت و پادشاهاني که اين ها خودشان دست پرورده آنها بودند . اما حضرت امام همه چيز را تغيير دادند ورهبر انقلاب هم همان راه را رفتند حالا امروز شما ببينيد ما کجاييم؟ من فقط چند تا دستاورد بگويم ماهواره، سلول هاي بنيادي ، موشک. زمان شوروي سابق وقتي که اولين موشکشان رفت در مدار 250 کيلومتر رهبر وقت شوروي آمد در تلويزيونشان گفت امروز من اعلام مي کنم شوروي يک ابرقدرت شد. در ماهواره دو سه بار رفتند ماهواره بخرند. همين ماهواره خيلي عادي. اولا نمي دادند بعد هم که مي خواستند بدهند يک رقم هايي مي‌گفتند يعني آقا نمي دهيم ديگر! حالا کجاييم؟ در پل سازي، سد سازي در جا هاي ديگر هم چشم دارد مي بيند اندکي انصاف لازم است . يک موقع‌هايي مي گفتند يک دانشجوي دکترا تربيت کن بعضي ها ميگفتند مگر ما مي‌توانيم؟ امروزه بنده خودم تا حالا چند دانشجوي دکترا تربيت کرده ام. تازه بنده شايد متوسط جامعه اساتيد باشم. کجا هست که بگويند ما نمي توانيم؟ من سؤال مي کنم کدام کشور دنيا چنين تحريم‌هايي به آن تحميل شده است و باقي مانده است. اصلا غيرقانوني است تحريم به بانک مرکزي زده شود به ما زدند. ولي مانديم چرا؟ اگر دانشش مال خودمان نبود اگر علمش مال خودمان نبود در هر عرصه اي چه خودرو چه ساخت و ساز چه موشک و... ما دوام مي آورديم؟ مال خودمان بود. آرزوي حضرت آقا را تکرار کنم. آرزوي حضرت آقا قاعدتا بايد آرزوي تک تک ما باشد آن آرزو اين است که” نفت را ببندند” اين ملت نشان داده است مي تواند. هر چه نداريم نخوريم اما خودمان هم رحم داشته باشيم. يک دفعه خودرو نشود 5 برابر. رحم داشته باشيم. آن‌وقت مي‌بينيم که اين ملت مي تواند.
* در خصوص ماهواره ايراني ، اطلاع دارم که جنابعالي دست اندر کار واز محورهاي اصلي ماجرا بوديد. روشن شدن ابعاد اين موفقيت بزرگ براي جامعه مطلوب واميد بخش است . چون متاسفانه بعضي افراد در اينکه دانشمندان خودمان بدون نياز به دانش خارجي چنين موفقيتي داشته اند، تشکيک ميکنند! اگر ممکن است درباره چگونگي شکل‌گيري تفکر ساخت ماهواره ايراني ومراحل آن توضيحي ارائه کنيد.
- اصلا شک نکنيد که ماهواره اي که علم وصنعت فرستاد بـالا قطعـا تمام قـطعاتش MADE IN IRAN است. من چيزي را که ندانم به شما نمي گويم خود من تست هايش را ديدم خودم دوربين هايش را ديدم. روح شهداي عزيزمان شاد. من وقتي که آمدم ايران يک جمع اين گونه من را جذب کرد . برادر عزيزمان آقاي دکتر سليماني (وزير سابق مخابرات) آقاي دکتر دانشجو آقاي دکتر بلندي. عين بچه هاي جبهه! ديديد يک جا خيمه مي زدند ؟ من وارد شدم ديدم در يک سوله محقري اين سه تا عزيزمان خيمه زدند مي‌گويند ما مي توانيم ما بايد ماهواره بسازيم!دست خالي! اين قدر هم کارشکني شد از ديد من ولي عزم بچه ها جزم بود ايمان به انقلاب پايه کار آنها بود. آقاي دکتر سليماني که استاد بنده هستند ايشان 20 شهيد دارند در خانواده شان. آقاي دکتر دانشجو که خودش جبهه رفته است و آقاي دکتر بلندي هم به همين ترتيب . آقاي دکتر سليماني آن زمان معاون وزير بودند . يک معاون وزير شايد بگويد کسر شأن است. ولي عين يک بچه جبهه اي کار مي‌کرد. آقاي دکتر دانشجو همين طور آقاي دکتر بلندي هم همين طور. يک تيم سه نفره بودند من را توسط فردي آوردند آنجا. لذا از آنجا شروع کرديم. من يادم است جلسات متعددي داشتيم. يک دفعه يکي از مسئولين بلند پايه وزارت دفاع آمد بازديد کند از سولـه اي کـه يک عـده بسيجي در آن کار مـي‌کردند. من اسم تيم خودم را زده بودم” عشق يعني يک پلاک و استخوان”. اين طوري کار مي کردند. من آنجا گفتم اگر عزم شما باشد من درست مي کنم دکتر سليماني هم بودند. آن شخص گفت: چه طور؟ گفتم نمونه اش اين است: يک نرم افزاري را خارجي ها آن موقع مي خواستند به دانشگاه ما بدهند صد هزار دلار.خيلي گران بود. بچه ها ، همين جوان ها غالبشان از خواجه نصير بودند، نرم افزار درست کرده بودند هندي ها آمده بودند اين نرم افزار را تأييد کرده بودند و اعلام کرده بودند که همان جوابي را مي دهد که نسخه خارجي مي دهد. گفتم اگر شما عزمتان باشد ما مي کنيم و از همان جا شروع شد. يک تيم 5، 6 نفره بودند که سه تا عزيزان را نام بردم . من آنجا به دوستان گفتم که براي اين که اين بماند- چون متأسفانه در ايران دشمن هم است مي روند وارد مي کنند و دلسردي ايجاد کنند- ما گفتيم اين را مکتوب کنيم . يادم هست به آقاي دکتر سليماني گفتم ايشان گفت يعني بايد چه کار کنيم؟ گفتم بنشينيم هر کسي يک بخشش را بنويسد . دو تا کتاب نوشتيم يکي مشترک و يکي هم تخصصي. و ادامه پيدا کرد و الحمدلله مبنايي شد براي کار ماهواره و افتخار مي‌کنيم کـه ان‌شاالله باقيات صالحات باشد
* يعني واقعا ازهمين جمع ساده و بسيجي شروع شد؟
-واقعا همين بود وهمکاري همه افراد معتقد به نظام وانقلاب. خدا رحمت کندآقاي غفاري مديرعامل وقت صا ايران را. ايشان کمک کرد. من يادم هست يک جلسه اي با ايشان داشتيم گفتند من همه چيز را در اختيارتان مي گذارم برويد انجام دهيد ولي واقعا از سه تا استاد حزب اللهي و انقلابي شروع شد و من به شما اعلام مي کنم تمام قطعات ماهواره داخلي بود. ما 24ساعت کار مي کرديم ، بچه ها خسته نمي شدند ياد جبهه مي افتادند با هم بحث مي کرديم که يک پيچ چگونه باشد. ولي به عشق انقلاب و اسلام و آقا کار مي کردند واقعا من آن صحنه ها را به ياد مي آورم الحمدلله مي‌گويم که آن طوري کار شد و اگر ما اين دانشگاه را از اولويت هايمان بدانيم اين انقلاب با نظري که حضرت مهدي (عج) دارند و خون و شهدا ، به خدا قسم همه کارهايش همين جوري مي رود جلو. ايشان نظر دارند.
* از شرکت شما در اين گفت‌ وگو تشکر مي‌کنيم و از خداوند توفيق بيشتر شمارا خواستاريم.

 


شهيد مهدي حشمتي فر در سال 1336 در شهر سبزوار در يک خانواده مذهبي به دنيا آمد. تحصيلات ابتدايي و متوسطه را در همان شهر به پايان رساند و سپس در دانشگاه خواجه نصير و در رشته مهندسي مکانيک به تحصيل ادامه داد.
فعاليتهاي سياسي و مذهبي او، از سال سوم دبيرستان با مقاله‌خواني و جلسات پنهاني انقلابي آغاز گرديد که وي  همواره سرپرستي و مسئوليت اداره آن جلسات را بعهده داشت.
قبل از انقلاب انجمن اسلامي دانشگاه را با دوستانش راه اندازي کرد و با انجمن اسلامي دانشجويان سراسر کشور تماس برقرار نمود. مهدي پس از پيروزي انقلاب اسلامي براي کارورزي عازم زاهدان شد و در آنجا بر دامنه فعاليتهاي سياسي عقيدتي و فرهنگي خود افزود.
با اوج گيري جنگ در بهمن ماه 1359 راهي جبهه شد و به شناسايي دقيق مناطق جنگي و همکاري نزديک با شهيد دکتر چمران در گروه جنگ هاي نامنظم پرداخت. پس از شهادت دکتر چمران با سپاه پاسداران انقلاب اسلامي سوسنگرد و اهواز همکاري صميمانه نمود تا به عضويت سپاه در آمد.
مهدي به فعاليتش در سپاه ادامه داد تا از طريق شورا به فرماندهي گردان امام علي منصوب گرديد. در اين مدت او حتي مجروح گشت و به پشت جبهه منتقل شد اما بعد از بهبودي به جبهه بازگشت. سرانجام روز پنجشنبه 21 بهمن 1360 در جبهه نيسان به فيض عظيم شهادت نائل آمد.


(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10