(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


دوشنبه 11 آذر 1392 - شماره 20654

آب سردی که برآتش فتنه ریخته شد
   


Research@kayhan.ir
متن كامل نامه فرماندهان ارشد سپاه به سيّد محمد خاتمى به شرح ذيل است :
«رياست محترم جمهورى حضرت حجه‌الاسلام والمسلمين سيّد محمد خاتمى، با عرض سلام و خسته نباشيد به استحضار مى‌رساند: به دنبال حوادث اخير به عنوان مجموعه‌اى از خدمتگزاران دوران دفاع مقدس ملّت شريف ايران، وظيفه خود دانستيم مطلبى را خدمت حضرت عالى، دانشمند ارزشمند عرضه بداريم. اميدواريم با سعه صدر و شعار ارزشمند توأم با سيره‌اى كه تبليغ مى‌فرماييد (شنيدن هر سخن و ايده ولو مخالف) به اين موضوع كه شايد در هزاران زجركشيده انقلاب باشد كه امروزه به دور از هرگونه خط و خطوط با چشمى نگران، مسايل و حوادث انقلاب را مى‌نگرند و سكوت، مسامحه و ساده‌انگارى مسؤولين كه از بركت خون هزاران شهيد بر مسند نشسته‌اند، متحيّر و متعجب‌اند.
جناب آقاى خاتمى؛ قطعآ همه ما حضرت عالى را انسان وارسته، انقلابى، متديّن و داراى ريشه عميق دينى در حوزه و دلسوز به انقلاب دانسته و مى‌دانيم، امّا نحوه برخورد با حوادثى كه همه ما شاهد شادى و رقص دشمنان پيرامون آن هستيم و در اولويت قرار دادن پيگيرى برخى اشتباهات و تخلفات و بزرگ كردن آنها در مقابل عدم توجه و يا كوچك جلوه دادن برخى ديگر از همين نمونه قانون‌شكنى و هتك حرمت و فشار، باعث شده است جريانهاى مُعاند با انقلاب گستاخ‌تر و در مقابل آن، مدافعان انقلاب محافظه‌كارانه و با دلزدگى توأم با نااميدى، هر روز تحقير شده و به ثمره اين همه خون نگريسته و انگشت خود را با تأسف و تأثر مى‌گزند.
جناب آقاى رئيس‌جمهور، حمله به كوى دانشگاه همان طورى كه رهبر بزرگوار و مظلوم اين انقلاب فرمودند امرى ناپسند، زشت و بد بود و على‌رغم اين كه سخت‌ترين و تندترين برخوردها با آن انجام پذيرفت، امّا همه مردم به دليل ناپسندى عمل انجام شده اين برخوردها را پذيرفته و بر آن صحّه گذاردند، امّا سؤال مهم و پرابهام اين است كه آيا فاجعه فقط همين بود؟
صرفآ همين موضوع قابل پيگيرى و توجه و اعتراض و تحصن است كه چند وزير به خاطر آن استعفا دهند، شوراى امنيت تشكيل جلسه بدهد و گروه تحقيق تشكيل گردد، امّا آيا حرمت‌شكنى و توهين به مبانى اين نظام، تأسف و پيگيرى ندارد؟ آيا حريم ولايت فقيه كمتر از كوى دانشگاه است؟ آيا حريم امام، آن انسان كم‌نظير، كمتر از جسارت به يك دانشجو است؟ آيا چند روز امنيت كشور را دچار اخلال كردن و به هر مؤمن و متديّن حمله كردن و آتش زدن فاجعه نيست؟ آيا زير سؤال بردن جمهورى اسلامى، اين يادگار دهها هزار شهيد و شعار عليه آن دادن فاجعه نيست؟
جناب آقاى خاتمى، چند شب پيش وقتى گفته شد عدّه‌اى با شعار عليه رهبر معظّم انقلاب به سمت مجموعه شهيد مطهرى در حركت‌اند، بچه‌هاى كوچك ما در چشم ما نگريستند، انگار از ما سؤال مى‌كردند غيرت شما كجا رفته است؟ جناب آقاى رئيس‌جمهور، امروز وقتى چهره رهبر معظّم انقلاب را ديديم، مرگ خودمان را از خداوند طلب كرديم، چون كه كتف‌هايمان بسته است و خار در چشم و استخوان در گلو، بايد ناظر پژمرده شدن نهالى باشيم كه حاصل 14 قرن سيلى و زجر شيعه اسلام است.
جناب آقاى خاتمى، شما خوب مى‌دانيد، در عين توانمندى به خاطر مصلحت‌انديشى دوستان ناتوانيم، چه كسى است كه نداند امروز منافقين و معاندين دسته دسته به نام دانشجو به صف اين معركه مى‌پيوندند و خوديهاى كينه‌جو و منفعت‌طلب كوته‌نظر، آتش بيار آن شده‌اند و براى تهييج آن، از هر سخن و نوشته‌اى دريغ نمى‌كنند؟ جناب آقاى خاتمى، تا كى با اشك بنگريم و خون دل بخوريم و با هرج و مرج و توهين، تمرين دموكراسى كنيم و به قيمت از دست رفتن نظام، صبر انقلابى داشته باشيم؟!
جناب آقاى رئيس‌جمهور، هزاران خانواده شهيد و جانباز و رزمنده به شما رأى دادند كه رأى آنها مدال سينه شماست. آنها از شما انتظار برخورد منصفانه با اين مسائل را دارند و ما امروز رد پاى دشمن را در اين حوادث بخوبى مى‌بينيم و قهقهه مستانه را مى‌شنويم. امروز را دريابيد كه فردا خيلى دير است و پشيمانى فردا غيرقابل جبران است.
سيد بزرگوار، به سخنرانى بظاهر دوستان و خوديها در جمع دانشجويان بنگريد، آيا همه آن گفته‌ها تشويق و ترغيب به هرج و مرج و قانون‌شكنى نيست؟ آيا معناى سال امام همين بود؟ آيا به همين صورت مى‌توان ميراث گرانبهاى او را حفظ كرد و آيا بى‌توجهى تعداد اندكى به نام حزب‌الله مجوزى است براى شكستن سر هر متدين و هتك حرمت آن؟ جناب آقاى خاتمى، رسانه‌ها و راديوهاى دنيا را بنگريد، آيا صداى دف و دُهل آنها به گوش نمى‌رسد؟ جناب آقاى رئيس‌جمهور، اگر امروز تصميم انقلابى نگيريد و رسالت اسلامى و ملّى خودتان را عمل نكنيد، فردا آن‌قدر دير و غيرقابل جبران است كه قابل تصوّر نيست.
در پايان با كمال احترام و علاقه به حضرت عالى اعلام مى‌داريم كاسه صبرمان به پايان رسيده است و تحمّل بيش از آن را در صورت عدم رسيدگى، بر خود جايز نمى‌دانيم.
فرماندهان و خدمتگزاران ملّت شريف ايران در دوران دفاع مقدس : غلامعلى رشيد ـ عزيز جعفرى ـ محمدباقر قاليباف ـ قاسم سليمانى ـ جعفر اسدى ـ احمد كاظمى ـ محمد كوثرى ـ اسدالله ناصح ـ محمد باقرى ـ غلامعلى محرابى ـ عبدالحميد رئوفى‌نژاد ـ نورعلى شوشترى ـ دكتر على احمديان ـ احمد غلامپور ـ يعقوب زهدى ـ نبى‌الله رودكى ـ على فدوى ـ غلامرضا جلالى ـ امين شريعتى ـ حسين همدانى ـ اسماعيل قاآنى ـ على فضلى ـ على زاهدى ـ مرتضى قربانى.»281
انتشار نامه فرماندهان ارشد سپاه پاسداران كه از روى دلسوزى و دفاع از حريم ولايت فقيه و بسيار محرمانه خطاب به رئيس‌جمهور نگاشته شده بود، با واكنش دبيركل وقت مجمع روحانيون مبارز روبه‌رو شد. مهدى كروبى در واكنش به اين نامه محرمانه با ارسال نامه سرگشاده تندى به فرمانده وقت كل سپاه، اين نهاد مقدس را متهم به جانبدارى از جريان سياسى مخالف مجمع روحانيون مبارز و رئيس‌جمهور نمود : «نيروهاى مسلّح بويژه سپاه پاسداران بنا به وصيت بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران بايد از ورود به جريانات سياسى اكيدآ اجتناب كنند. وارد شدن نيروهاى مسلّح در مسايل سياسى از خطرناك‌ترين آفاتى است كه وحدت و نيرومندى آن را تهديد مى‌كند و درنتيجه وحدت و يكپارچگى و تماميت ارضى ميهن اسلامى را در معرض خطر جدى قرار مى‌دهد».282
اين در حالى بود كه نامه محرمانه فرماندهان سپاه پاسداران در جهت دفاع از حريم ولايت و حمايت از بسيج به عنوان يكى از يادگارهاى ارزشمند حضرت امام(ره) در برابر حملات گسترده اصلاح‌طلبان نوشته شده بود و هيچ ربطى به حمايت از يك جريان خاص سياسى نداشت. همچنين سپاه پاسداران به عنوان پاسدار انقلاب اسلامى و ارزشهاى مقدّس آن وظيفه خود مى‌داند كه در برابر تهديدات نرم و حملات دشمنان انقلاب اسلامى عليه آنان موضع‌گيرى نموده و به دفاع از آرمانهاى انقلاب اسلامى بپردازد. به راستى اگر سپاه در برابر اين‌گونه آشوبها كه براندازى نظام جمهورى اسلامى را در پى دارند، اقدامى نكند، چگونه وظيفه قانونى خود يعنى دفاع از ارزشهاى انقلاب اسلامى و پاسدارى از آن را به عمل خواهد آورد و اگر اين نهاد مقدّس در برابر اقدامات‌براندازانه سكوت كند و هيچ اقدامى انجام ندهند؛ آيا برخى از همين گروههاى مدّعى، سپاه و بسيج را متهم به بى‌توجهى به وظيفه قانونى خود نمى‌كنند؟
سيّد محمد خاتمى نيز با بى‌تفاوتى از كنار اين نامه دلسوزانه فرماندهان دوران دفاع مقدس گذشت، تا اين كه مقام معظّم رهبرى با عنايت به حساسيت شرايط، در پيامى خطاب به ملّت شريف ايران و نيروهاى انقلابى، خواستار حفظ هوشيارى و آمادگى لازم براى فرو خواباندن اين فتنه بزرگ شدند.
متن پيام مقام معظّم رهبرى كه در تاريخ 22 تير 1378 صادر شد بدين شرح است :
«بسم الله الرحمن الرحيم ملّت رشيد و غيور ايران، مردم عزيز تهران دو روز است كه جمعى از اشرار با كمك و همراهى برخى از گروهكهاى سياسى ورشكسته و با تشويق و پشتيبانى دشمنان خارجى در سطح تهران به فساد و تخريب اموال و ارعاب و عربده‌جويى پرداخته و موجب سلب امنيت و آسايش مردم شده‌اند. دشمنان زبون و حقير اسلام و انقلاب گمان كرده‌اند، انقلاب و مردم مؤمن و انقلابى به آنان اجازه خواهند داد كه با فتنه‌انگيزى خود، راه سلطه آمريكاى جنايتكار را بر ميهن عزيز ما هموار كنند. گروهكهاى وابسته و معاند، طبق تحليل اربابان و معلمان خود، گمان كرده‌اند مردم ايران از اسلام و انقلاب، دست برداشته‌اند و به خيال باطل خود مى‌خواهند از انقلاب اسلامى انتقام بگيرند. ولى غافل از اين كه ملّت مؤمن و شجاع و هوشيار به آنان و اربابان و پشتيبانان آنان، اجازه ادامه شرارت را نخواهند داد نظام مقتدر اسلامى، آنان را بشدّت منكوب خواهد كرد.
به مسؤولان در دولت و بخصوص مسؤولين امنيت عمومى تأكيد شده است كه با درايت و قدرت، عناصر مفسد و محارب را در جاى خود بنشانند و بى‌شك كسانى كه چشم به فتنه‌انگيزى‌هاى اين روسياهان دوخته‌اند، مأيوس خواهند شد. ملّت بزرگ ايران مخصوصآ جوانان عزيز بايد در كمال هوشيارى مراقب حركات دشمن باشند و به طور كامل با مأموران، همكارى كنند و عرصه را بر عناصر مزدور و خودفروخته دشمن، تنگ نمايند و بخصوص فرزندان بسيجى‌ام بايد آمادگى لازم را در خود حفظ كنند و با حضور خود در هر صحنه‌اى كه حضور آنان درآن لازم است، دشمنان زبون را مرعوب و منكوب سازند. تأييد اسلام و مسلمين را از خداوند متعال مسألت مى‌كنم. سيدعلى خامنه‌اى، 22 تير 1378283 متعاقب پيام مقام معظّم رهبرى، در روز چهارشنبه 23/4/1378 سيل خروشان ملّت در شهرهاى مختلف كشور به ويژه شهر تهران در حمايت از ولايت فقيه و رهبر معظّم انقلاب حضرت آيت‌الله خامنه‌اى به خيابانها آمده و با يك راهپيمايى ميليونى آب سردى بر آتش‌افروزى فتنه‌گران در غائله 18 تير ريختند.
در اين ميان جبهه دوم خرداد به منظور ايجاد شكاف و گسست در صف واحد مردم و عدم تمكين به دعوت شوراى هماهنگى تبليغات اسلامى، مبنى بر حضور در راهپيمايى حمايت از ولايت فقيه، از دانشجويان دعوت كرد كه در ساعت 4 بعدازظهر همان روز در محل دانشگاه تهران گرد هم آيند. ولى مجمع روحانيون مبارز با اتخاذ مواضع جداگانه‌اى از گروههاى دوم خرداد بر فراخوان شوراى هماهنگى تبليغات اسلامى تمكين كرد. مهدى كروبى (دبير وقت مجمع روحانيون مبارز) طى مصاحبه‌اى يك روز قبل از 23 تير اعلام كرد :
«نظر به اين كه خبرى در تلكسهاى خبرى و مطبوعاتى درج شده است كه پانزده تشكل جبهه دوم خرداد از جمله مجمع روحانيون مبارز، مردم را به اجتماع در ساعت 4 بعدازظهر 22 تير در دانشگاه تهران دعوت نموده است، بدين وسيله لازم ديدم اعلام دارم كه مجمع روحانيون مبارز چنين دعوتى را از مردم ننموده و خبر مذكور را تكذيب مى‌نمايم».284
امّا اين تكذيب مجمع روحانيون مبارز و تبعيت از ولايت فقيه مقطعى بود و پس از آن كه موسوى خوئينى‌ها (عضو ارشد مجمع روحانيون مبارز و مدير مسؤول روزنامه سلام) طبق قانون در دادگاه ويژه روحانيت محاكمه گرديد، دست به اعتراض زد. اوّلين اعتراض مجمع روحانيون به رسانه ملى بود. اين تشكل روحانى على‌رغم ادعاى شعار «دانستن حق مردم است»، به پخش قسمتهايى از دادگاه محاكمه مدير مسؤول روزنامه سلام و عضو مجمع روحانيون مبارز، ضمن اعتراض به صدا و سيما در اطلاعيه‌اى اعلام كرد: «سيماى مركزى جمهورى اسلامى نيز در اين جريان به صورت غير متعارف با پخش گزينشى صحنه‌اى از اين محاكمه و اعلام حكم محكوميت ايشان (موسوى خوئينى‌ها) همراهى و همسويى خود را با جناح خاص سياسى ابراز داشته است و به طور غير مستقيم بر طبل اختلافات و تفرقه مى‌كوبد».285
در حالى كه جرائم مطبوعاتى موسوى خوئينى‌ها از سوى دادگاه ويژه روحانيت بررسى و به دليل افشاى نامه طبقه‌بندى شده حكم تعطيلى آن روزنامه صادر شد، مجمع روحانيون مبارز بدون توجه به روحانى بودن خوئينى‌ها و لزوم بررسى پرونده وى در دادگاه ويژه، اين اقدام را غيرقانونى عنوان كرد و در اطلاعيه‌اى آورد: «اقدام دادگاه ويژه روحانيت كه در شرايط خاصى تشكيل شد و دخالت آن در زمينه مطبوعات كه در نظام جمهورى اسلامى از جايگاه ويژه قانونى برخوردار است، برخلاف اصل 24 و 168 قانون اساسى است كه مطبوعات را در بيان مطالب آزاد مى‌داند، مگر آن كه مُخل به مبانى اسلام يا حقوق عمومى باشد. دخالت غيرقانونى دادگاه ويژه روحانيت در امر مطبوعات، زمينه را براى اعمال غيرقانونى ديگران و گسترش هرج و مرج در جامعه فراهم مى‌كند و با شكسته شدن قانون به دست حافظان و مجريان قانون چگونه مى‌توان افراد عادى را از توسل به اقدامات خلاف قانون براى رسيدن به اهداف خود برحذر داشت».286
281- نقش رهبرى در مديريت بحران‌ها، ج 2، صص 95-97.
282- روزنامه همشهرى، به تاريخ 30/4/1378.
283- پيام مقام معظّم رهبرى، خطاب به ملّت شريف ايران، به تاريخ 22 تير 1378.
284- روزنامه كيهان، به تاريخ 22/4/1378.
285- روزنامه خرداد، به تاريخ 17/5/1378.
286- روزنامه خرداد، به تاريخ 19/5/1378.
پاورقی

 

(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10