(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


چهارشنبه 27 آذر 1392 - شماره 20668

رهبرمعظم انقلاب دردیدار با شورای عالی انقلاب فرهنگی درسال 78:
بعضی مطبوعات پایگاه دشمن شده‌اند
روایتی مستند از دخالت‌ها و جنایات‌ آمریکا در ایران 1392-1332
اعتراف دیرهنگام مصدق
   


Research@kayhan.ir
زاويه گرفتن مواضع مجمع روحانيون مبارز با ولايت فقيه زمان، تا آن‌جا پيش رفت كه در سال 1379 مستقيمآ در مقابل مواضع رهبرى قرار گرفت. به دنبال حمله روزنامه‌هاى زنجيره‌اى جريان دوم خرداد به ارزشها و اعتقادات دينى و انقلابى و همسو شدن روزنامه‌هايى چون؛ صبح امروز، سلام، جامعه، توس، هم‌ميهن، آفتاب امروز، بيان و . . . كه متمايل به احزاب و تشكلهاى اصلاح‌طلب بودند، با اهداف برخى كشورهاى غربى مخالف نظام جمهورى اسلامى، استكبار جهانى را برآن داشت تا با حمايت از برخى نشريات داخلى، براندازى خاموش و نرم نظام جمهورى اسلامى را درپيش گيرند. سكولارهاى تجديدنظرطلب، در خوش‌خدمتى به آمريكا در پوشش آزادى بيان با نفوذ در مطبوعات كشور، باورهاى دينى مردم را مورد هجوم قرار دادند. در اين‌جا به برخى از حملات رسانه‌اى اصلاح‌طلبان عليه اعتقادات دينى مردم اشاره مى‌كنيم :
«اگر مجوز راهپيمايى به هر گروه براساس قانون داده شود اشكال ندارد، حتّى عليه خدا»330 ، «قرائتهاى مختلف از دين زدودنى نيستند و همه را بايد به رسميت شناخت»331 ، «صحت قصه حضرت يوسف ‌(ع) در قرآن كريم از محالات است»332 ، «نظريه عينيت سياست و ديانت، زائيده افكار عاميانه و قديمى است»333، «مظاهر دينى چون حجاب و حياى زنان نماد عقب‌افتادگى»334 ، «عمر نوح پيامبر 60 الى 70 سال بوده و 950 سال، عمر خاندان نوح بوده است، واقعآ بعيد است يك شخصى 950 سال عمر كند»335 ، «پيامبر رفت و هيچ فردى را به جانشينى خود انتخاب نكرد. امام حسين جانشين پدر خود نبود»336 ، «حكومت دينى، تفكرى غلط است و بر همين اساس، دين و سياست از يكديگر جدا مى‌باشند»337 و صدها نمونه ديگر.
اين فضاى رسانه‌اى دولت اصلاحات نارضايتى مراجع تقليد و رهبر انقلاب و بسيارى از شخصيتها و گروهها و مردم را برانگيخت. مقام معظّم رهبرى در اوّلين اعتراض خود نسبت به اين روند در ديدار با اعضاى شوراى عالى انقلاب فرهنگى در آذر 1378 فرمودند :
«آقاى مهاجرانى ـ ظاهرآ ـ نيستند و خودشان را راحت كردند از اين كه بيايند و حرفهاى ما را بشنوند! به هرحال فرق نمى‌كند؛ چه ايشان باشند، چه نباشند، من اعتراضم اين است، اين اعتراض را بارها هم گفته‌ام، الآن هم در جمع شما مى‌گويم، وزارت ارشاد در اين دو سالى كه ايشان در رأس اين كار هستند، هيچ كار اسلامى به عنوان اسلامى ارائه نداد! اين اوّلين اعتراض من است».338
حضرت آيت‌الله خامنه‌اى كه طبق قانون اساسى و شرع پاسدار اسلاميت و جمهوريت نظام اسلامى هستند و سياستهاى كلى نظام را مشخص مى‌سازند، با ادامه روند حملات روزنامه‌هاى زنجيره‌اى در توهين به ارزشهاى اسلامى، آن را نفوذ دشمن در مطبوعات كشور ناميدند و فرمودند :
«من حالا مى‌بينم متأسفانه همان دشمنى كه به وسيله تبليغات خود، همتش اين بود كه افكار عمومى يك كشور را به سمتى متوجه كند، امروز به جاى راديوها، آمده و از داخل كشور ما پايگاه زده است. بعضى از اين مطبوعات كه امروز هستند، پايگاههاى دشمن‌اند، همان كارى مى‌كنند كه راديو و تلويزيونهاى بى‌بى‌سى و آمريكا و رژيم صهيونيستى مى‌خواهند بكنند».339
حضرت آيت‌الله خامنه‌اى همچنين در ديدار با جوانان ضمن بيان اين كه امروز مطبوعاتى پيدا مى‌شوند كه همه همتشان تشويش افكار عمومى و ايجاد اختلاف و بدبينى در مردم است، بيان داشتند :
«اينها اميد را در جوانان مى‌ميراند، روح اعتماد به مسئولان را در آحاد مردم كشور تضعيف مى‌كند، نهادهاى اصلى كشور را مورد اهانت و توهين قرار مى‌دهند! اين يك نوع شارلاتانيزم مطبوعاتى است كه امروز بعضى از مطبوعات در پيش گرفته‌اند».340
به دنبال استمرار خط‌مشى روزنامه‌هاى زنجيره‌اى، قوّه قضائيه و دادگسترى استان تهران پس از طى مراحل قانونى حكم توقيف تعدادى از روزنامه‌ها را صادر كرد و در جلسات گوناگون به طور خاص موارد اتهامى را به مديران مسئول اين روزنامه‌ها تفهيم كرد. روزنامه بيان با مديرمسئولی على‌اكبر محتشمى‌پور، روزنامه‌اى بود كه پس از توقيف روزنامه سلام تبديل به ارگان مجمع روحانيون مبارز شده بود. لذا با توقيف روزنامه‌هاى زنجيره‌اى جريان دوم خرداد، اين روزنامه نيز براساس قانون توقيف گرديد. با توقيف اين روزنامه، مجمع روحانيون مبارز ضمن محكوميت آن، توقيف نشريات ديگر را نيز به شدّت مورد حمله قرار داد و در بيانيه‌اى اعلام كرد: «حركت نسنجيده‌اى كه از چندى پيش با حمله به مطبوعات و بستن آنها به بهانه‌هاى غيرقانونى آغاز شد و به توقيف بيش از نوزده نشريه در فاصله كوتاهى انجاميد، شايد در هيچ نقطه از جهان سابقه نداشت. توقيف روزنامه بيان ضربه‌اى ديگر به حيثيت و اعتبار نظام
و لطمه‌اى بر آزاديهاى مصرّح در قانون اساسى است».341
البته روزنامه رسالت يك ماه بعد در نقدى بر بيانيه مجمع روحانيون مبارز و اعتراض به توقيف روزنامه بيان نوشت: «توقع از مجمع اين بود كه به جاى تكرار حرف دشمنان دانا، دوستان انقلابى خود را آزرده نكند. در فرازى از بيانيه مجمع، مديرمسئول بيان به عنوان يكى از ياران صديق امام معرفى شده و برخورد قوّه قضائيه با او داراى آثار سوء و تبعات سهمگين در روحيه نيروهاى ارزشى قلمداد شده است. گمان نمى‌رود كه مجمع مخالف اين نظر باشد كه صرف يار امام بودن دليل بر اين نيست كه يار امام هرآنچه نيك تشخيص داد، مرتكب شود و خود را از هرگونه نقد و برخورد قانونى و شرعى در قبال اعمال مجرمانه مبرّا بداند، در حالى كه قانون، همه، حتى رهبر انقلاب را در برابر قانون يكسان مى‌داند».342
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
330- روزنامه آفتاب امروز، به تاريخ 2/6/1378.
331- روزنامه ايران، به تاريخ 12/1/1378.
332- روزنامه صبح امروز، به تاريخ 7/3/1378.
333- روزنامه آبان، به تاريخ 21/6/1377.
334- روزنامه جامعه، به تاريخ 14/4/1378.
335- روزنامه صبح امروز، به تاريخ 19/10/1378.
336- روزنامه صبح امروز، به تاريخ 23/8/1378.
337- روزنامه پيام هاجر، به تاريخ 28/7/1378.
338- بيانات مقام معظّم رهبرى در ديدار اعضاى شوراى عالى انقلاب فرهنگى، به تاريخ23/9/1378.
339- بيانات مقام معظّم رهبرى در خطبه‌هاى نماز جمعه، به تاريخ 7/1/1379.
340- بيانات مقام معظّم رهبرى در ديدار با جوانان مصلى بزرگ امام خمينى(ره)، به تاريخ1/2/1379.
341- روزنامه حيات نو، به تاريخ 14/4/1379.
342- روزنامه رسالت، به تاريخ 16/6/1379.
پاورقی

 


Research@kayhan.ir
تالیف: کامران غضنفری
يکي از ابزارهاي بسيار مهم عمليات "‌بدمن Bedamn" براي زمينه‌سازي اجراي کودتا و آماده‌کردن افکار عمومي براي پذيرش آن، مطبوعات بود. اسناد و مدارک انکارناپذيري وجود دارند که نشان مي‌دهند دولت‌هاي آمريکا و انگليس با نفوذ عمّال ايراني‌شان در شبکه مطبوعاتي، دست به تبليغات گسترده‌اي بر ضد حامیان ملی شدن صنعت نفت زدند که سرانجام در 28 مرداد 1332 نتيجه دلخواه خود را از آن گرفتند.47 دونالد ويلبر در بخش ديگري از گزارش خود به گوشه‌هايي از اقدامات تبليغاتي و رواني اشاره کرده، مي‌نويسد:
"‌بر اين توافق شد که ايستگاه سيا بايد با سياست جديد حمله به دولت مصدق از طريق تبليغات خاکستري خود، فوراً کار را آغاز کند. ايستگاه اين خط را به مأموران خود مخابره کرد و آن را به برادران رشيديان (عوامل سرويس اطلاعاتي انگليس) انتقال داد. از گروه‌ هنري سيا، يعني قسمتي از پايگاه مشورتي ستاد جنگ رواني و تبليغاتي، خواسته شد تا تعداد قابل ملاحظه‌اي از کاريکاتور‌هاي ضد مصدقي را آماده کند." 48
در بخشي از اسناد سازمان سيا، در توضيح قسمتي از طرح کودتا، از مطبوعات و تبليغات با عنوان "‌عوامل ويژه‌" ياد شده و وظايف آن چنين بيان شده است: "‌گروه انگليسي براي تبليغ خط ضد ‌مصدقي، استفاده از روزنامه‌هاي محلي و کوچک را ادامه خواهد داد. در ستاد فرماندهي سيا و پايگاه آمريکا، مأموران مطالبي را به‌صورت مقاله، رساله يا جزوه تهيه کرده و به فارسي برمي‌گردانند که برخي از آنها در حمايت از شاه و برخي بر ضد مصدق خواهند بود." 49
با همکاري وزارت امور خارجه آمريکا، سازمان سيا چندين مقاله در روزنامه‌ها و مجلات عمده آمريکا به چاپ رسانده بود که به هنگام انتشار آنها در ايران، تأثير روانشناختي پيش‌بيني شده‌اي را بر جاي گذاشت و به برانگيختن جنگ رواني عليه مصدق ياري رساند.50
کودتای 28 مرداد و هشدارهای پیش از آن
سفارت شوروي در تهران، روز 24 تير ماه 1332، در بولتن خبري خود از قول خبرگزاري تاس اعلام کرد که :
‌"وزارت امور خارجه آمريکا، در تدارک کودتا در ايران است‌".51
چند روز بعد از اين گزارش روس‌ها، کريمپور شيرازي نیز در تاريخ 28 تير 1332، در صفحه اول روزنامه "شورش" با تيتر درشت نسبت به وقوع يک کودتاي نظامي هشدار داد. 52
نکته مهمی که باید به آن توجه کرد ، آنست که روسها با داشتن عناصر نفوذی مانند "کیم فیلبی" در بالاترین رده های سرویس اطلاعاتی ام.آی.6 انگلیس – که در عین حال رابط ام.آی.6 با سازمان سیا نیز بود –53 ، در جریان طراحی کودتا از سوی انگلیس و آمریکا ، قرار گرفته بودند . لذا این خبر را ابتدا از طریق خبرگزاری تاس اعلام کرده ، سپس از طریق مسئولین حزب توده به دکتر مصدق اطلاع می دهند .
دکتر غلامحسين صديقي (وزير کشور دولت مصدق) نيز در نهم مرداد ماه طي يک سخنراني در کرج، نسبت به وقوع کودتا هشدار مي‌دهد. در همين روزها برخي از روزنامه‌ها نيز خبر از فعل و انفعالاتي مي‌دادند که منظور نهائي آنها کودتا و سرنگوني دولت بود. با اين حال، هيچ اقدام جدي‌اي براي مقابله با کودتا از سوي دولت صورت نمي‌گرفت. 54
موسي مهران (از محافظين دکتر مصدق) نيز در اين باره مي‌گويد: روز پنج شنبه 22 مرداد 1332، روزنامه ارگان "جمعيت مبارزه با استعمار" که در حقيقت ارگان و بيان کننده نظرات حزب توده بود، اعلام کرد کودتايي در شرف وقوع است و اسامي تعدادي از افرادي که قرار بود در اين کودتا شرکت ‌کنند را نيز نوشت. از آن جمله نامهاي سرلشگر زاهدي، سرتيپ باتمانقليچ، سرهنگ دفتري، سرهنگ آزموده، سرتيپ گيلانشاه، سرهنگ اخوي و چند نفر ديگر. 55
خود دکتر مصدق نيز بعدها در دادگاه اظهار مي‌دارد:
" در روزهاي 19 و 20 مرداد، عده‌اي از اشخاصي که به منزل من مي‌آمدند، اظهار مي‌کردند که دربار خيال کودتا دارد ... روز 22 مرداد اين شايعه قوت گرفت. من رئيس ستاد ارتش را خواستم و از او پرسيدم چه تدابيري ديده‌ايد که کودتا صورت وقوع پيدا نکند؟ ايشان به من جواب داد که تمام احتياطات لازم شده و جاي نگراني نيست." 56
دکتر کريم سنجابي در خاطرات خود مي‌نويسد:
" يک نفر از خود عوامل کودتا که نمي‌دانم چه شخصي بود، با مصدق ارتباط محرمانه داشت و جريان‌ها را مرتباً به‌وسيله تلفن به او خبر مي‌داد. ولي متأسفانه مصدق اقدام و تجهيزاتي که براي جلوگيري از کودتا لازم بود، نتوانست به‌عمل بياورد و باز متأسفانه در چند روز پيش از کودتا، به زاهدي اجازه داد که از تحصن مجلس سالم بيرون برود."57
بعداز‌ظهر 23 مرداد، حزب توده با اطلاعات مؤثقي که توسط سازمان افسران کسب کرده بود، جزئيات کودتا که قرار بود نيمه‌هاي شب 23 مرداد و بامداد 24 مرداد به وقوع بپيوندند را به اطلاع دکتر مصدق رساند. 58
سرهنگ ممتاز (مسئول حفاظت از خانه دکتر مصدق) اظهار می دارد :
" شب 24 مرداد، سرگرد فولادوند (از افسران گارد شاهنشاهي) خبر امکان کودتا را به دکتر مصدق رسانده بود." 59
موسي مهران نیز در بخش دیگری از خاطراتش مي‌گويد:
" ساعت 7 عصر روز 24 مرداد، سرهنگ مبشري نفر اول سازمان افسران حزب توده، به آقاي دکتر مصدق اطلاع داد که امشب کودتا مي‌شود و اسامي کودتاچياني را هم که قبلاً منتشر شده بود ذکر کرد. به نام سرهنگ [سرتیپ] دفتري هم اشاره شده بود." 60
دکتر مصدق خود در خاطراتش اعتراف مي‌کند که:
" شنبه 24 مرداد، بين ساعت 6 و 7، شخص ناشناسي مرا پاي تلفن خانه خودم خواست و گفت عده‌اي مأمور شده‌اند که در اين شب کودتا کنند و شما را دستگير نمايند. دو عراده تانک هم از سعدآباد به شهر مي‌فرستند که در يکي از خيابان‌هاي نزديک خانه شما متوقف شود."61
در همان روز 24 مرداد، محمد حسين آشتياني (کارمند بازنشسته وزارت دارايي) که خويشاوندان او به دربار شاهنشاهي نزديک بودند، نيز جزئيات طرح کودتا را تلفني براي دکتر مصدق توضيح داد. 62
کودتا‌گران نيز پس از اطلاع از فاش شدن زمان کودتا، به واحدهاي عمل کننده اطلاع دادند که زمان کودتا به شب بعد موکول شده است. 63
شب بعد، در حالي که شاه در يکي از اقامتگاه‌هاي خود در ساحل درياي خزر پناه گرفته بود، سرهنگ نعمت‌الله نصيري که بعدها رئيس ساواک شد، فرمان عزل دکتر مصدق را در محل اقامتگاهش به وي ابلاغ کرد. اما مصدق پس از دادن رسيد نامه به نصيري، دستور بازداشت او را داد. 64
پس از بازداشت نصيري، شاه از کشور فرار کرده، ابتدا به بغداد و از آنجا به رم رفت. طرح اجراي کودتا شکست خورد و کرميت روزولت و همکارانش مجبور شدند استراتژي جديدي طراحي کنند. براي خروج روزولت و گروه او، هم‌چنين زاهدي و تعداد ديگري از دست‌اندرکاران مهم کودتا، به‌وسيله هواپيماي وابسته نظامي آمريکا، برنامه اضطراري تهيه و تدارک شد. زاهدي را به يکي از خانه‌هاي امن سيا بردند و تا روزي که مصدق سرنگون گرديد، در آنجا مخفي بود. روزولت به اميد آن که بتواند کودتاي دوم و موفقي را به ثمر برساند، سلسله عمليات پراکنده‌اي را از سر‌گرفت. 65 ابتدا بيانيه‌اي مبني بر دعوت نيروهاي مسلح به حمايت از شاه تهيه و منتشر گرديد. سپس هيئت مستشاري نظامي آمريکا نيز طرفداران زاهدي را مسلح کرد. 66 در این رابطه، سرلشکر جورج. سي. استوارت در مورد نقش هيئت مستشاري نظامي آمريکا در کودتاي 28 مرداد، در برابر کنگره آمريکا چنين شهادت داده است :
" وقتي که بحران به اوج خود رسيد و همه چيز در حال فروپاشي بود، ما ضوابط خود را زير پا نهاديم، از جمله به علت وضع اضطراري بي‌درنگ پتو، پوتين، لباس نظامي، دستگاه مولد برق و وسايل پزشکي در اختيار ارتش گذاشتيم که اجازه داد محيطي به نفع شاه ايجاد شود ... سلاح‌هايي که سربازان داشتند، کاميون‌هايي که سوار بودند، زره‌پوش‌هايي که در خيابان ها به حرکت در‌مي‌آمدند و ارتباطات راديوئي که اجازه داد اختيار اوضاع را در دست گيرند، همه از طريق برنامه کمک نظامي تأمين شد."67

منابع در دفتر روزنامه موجود است.
پاورقی

 

(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10