(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10


یکشنبه 1 دی 1392 - شماره 20671

شعر
پیاده نظام لشکر حسین (ع)
   

مدافع حرم
چادر ببند بر کمر و، انقلاب کن
شام خراب را سر شامی خراب کن
از ری، مدافعان حرم انتخاب کن
روی تمام سینه زنانت حساب کن...
مکرسقیفه نقشه ی خصمانه ریخته
در باغ دوست، آفت بیگانه ریخته
آتش اگرچه بر در این خانه ریخته
بی بی چه قدر دور تو پروانه ریخته !
ما که نمرده ایم، شما بی حرم شوی !
زهرای بی مزار در این شام غم شوی
پاییز را فراری خشم بهار کن
این قوم را دوباره به نفرین دچار کن
تیغی دو دَم به گرده ی طوفان سوار کن
اصلاً به ذوالفقار علی واگذار کن
این انتظار، جانِ جنون را به لب رساند
تمارهای شهر مرا، تا حلب کشاند
باید دمشق آینه ی کربلا شود
تا راز شوم شب زد گان برملا شود
تنها برای صبح، قمر خون بها شود
باید گره به دستِ علمدار وا شود
پس بی دلیل نیست، که اغیار جا زدند !
برگنبد تو، بیرق عباس را زدند
وحید قاسمی  

 

علیرضا آل یمین
دهم محرم الحرام سال 61 هجری مبدأ تاریخ مظلومان عالم است. روز دهم، فریاد بلند آزادگان و حق خواهان را چنان با خون حلقوم آغشتند که الی‌الابد از جا بر نخیزد. اما همین خونِ به نا حق بر زمین ریخته جان گرفت و سر برآورد و قد کشید و شد کابوس فرزندان ابوسفیان. خون خدا دامن خلیفه های سقیفه زاده را هم تا به امروز گرفته است. اٍنَّ لِقتل الحسین حرارهُ فی قلوب المؤمنین لا تبردُ ابدا؛ آنکه داغ به دل دارد آرام نمی‌نشیند، فریاد می زند، زار می‌زند، ضجه می‌زند، هیاهو و هروله می‌کند و ا‌ین‌ها وقتی به هم در می‌آمیزد، ولوله‌ای می‌افتد به جان عالم. اشکِ بر مصائب حسین علیه السلام و زیارت مضجع حضرتش دو سفارش مؤکّدی است که بارها و بارها در احادیث و روایات معصومین (علیهما السلام) بر آن‌ها تأکید شده. خاصه در زیارت اربعین که حتی سفارش شده اگر امکان زیارت کربلا را ندارید از پشت بام خانه‌تان به سوی کربلا بایستید، سلامی دهید و زیارتنامه‌ای بخوانید که؛ قبرنا فی قلوب من والانا، این یعنی قدمی در مسیر کربلا برداشتن و ابراز اشتیاق به زیارت. حالا که هزار و چهارصد سال از قیام خونبار حسینی می‌گذرد، بساط هیاهو و هروله همچنان برپاست و یکی از پرشکوه ترین این حماسه‌ها را در اربعین کربلا می‌توان یافت. پیاده روی و اجتماع عظیم شیعیان را در عراق به این دلیل حماسه می‌نامم که همین تظاهرات اعتقادی نمونه و مصداق عینی برائت از مشرکین است. کاروان‌های میلیونی که به سمت کربلا حرکت می‌کند، یادآور کاروان اهل بیت است که از مکه به سوی کربلا می‌آمد. کاروانی که هم حضراتی همچون اباعبدالله الحسین، ابالفضل العباس، علی اکبر و یلانی همچون بریر و عابس و زهیر و هم زنان و کودکان همراه آن بودند. کاروان اربعین بوی جهاد و خون و حماسه می‌دهد . کربلا، همیشهء تاریخ مظهر آوردگاه مظلومین و ظالمین خواهد ماند. پیاده روی اربعین، حماسه بزرگ شیعیان مظلوم عالم است. هم شور دارد از دیدار این همه مشتاق و سینه چاک اهل بیت که گرد هم می‌آیند، هم حزن دارد از یادآوری مصائب آل الله. حالا،کم‌کم صدای گام‌های پیاده نظام اباعبدالله حسین، گوش خلیفه‌های سقیفه زاده را پر کرده است و حتی فرعون‌های غرب نشین هم دیگر همهمه‌ی لبیک یا حسینِ سیاه پوشان کربلا را با ترس و لرز ترجمه می‌کنند و عمر سعد‌ها، حرمله‌هایشان را می‌فرستند که ترسی به جان این سپاه بیندازند اما از قلب این کاروان، هنوز صدای "فیا سیوف خذینی" به گوش می‌رسد.
پس از سقوط صدام، سنت دیرینه‌ی پیاده روی اربعین از نقاط مختلف عراق به سمت کربلا بار دیگر احیا شد. هر چند در زمان حکومت حزب بعث عراق هم بسیاری از شیعیان به صورت مخفیانه از بیراهه‌ها و بیابان‌ها، مقید به انجام این فریضهء حسینی بودند اما پس از صدام، و بهتر و بیشتر، پس از کمرنگ شدن حضور نیروهای آمریکایی در عراق این راه پیمایی مورد توجه قرار گرفت چنان که طی سال‌های گذشته آمارها از حضور پانزده تا بیست میلیونی شیعیان در این اجتماع عظیم خبر می‌‌دادند. اجتماع عظیمی که برای آن نمونه‌ای در تاریخ ذکر نشده است. کدام اندیشه، کدام شخص و کدام جریان در زمانه ما که تفکرات کذایی غرب و شرق هویت انسانی را به تاراج برده‌اند می‌تواند قریب به بیست میلیون انسان را چندین شبانه روز گرد هم جمع کند و مهم‌تر اینکه تمام مایحتاج این جماعت را هم خود مردم با جان و دل تهیه کنند. کجا هستند رسانه‌های نظام سلطه تا جوشش خون شیعه را منعکس کنند.
شیعیان از هر جای عالم که توانسته اند خودشان را به این رودهای خروشانی رسانده‌اند که از نقاط مختلف عراق به کربلا ختم می‌شود. حضور در این راهپیمایی، حس غرور آمیزی از عظمت تشیع در زمانه‌ای دارد که انگار تمام دنیا جمع شده‌اند تا این چراغ جاوید را خاموش کنند. گفتن از این همایش عظیم عاشورایی قند مکرر است و حتی وصف آن نیز مشتاقانش را مست می‌کند. اینکه ببینی پیر زنی عصا می‌کشد و از میان جمعیت راه باز می‌کند و می‌خواهد پیشی بگیرد از جوان‌ترها برای رسیدن به کعبه‌ی کربلا، اینکه میان انبوه آدم‌ها پیرمرد آفتاب سوخته‌ای را ببینی که عمری در آستانه‌ی هیات‌ها و موکب‌ها نوکری کرده است و عاقبت کمرش خم شده زیر بار مصیبت فرزند فاطمه زهرا علیها سلام وحالا تکیه به شانه‌ی نوه اش داده و "دلخوش از این جوانی از دست داده است" شیدایت می‌کند. زن و مرد و کوچک و بزرگ و پیر و جوان جمع شده‌اند در سپاه آن سردار بی لشکر و از پس اعصار به «هل من ناصر ینصرنی»‌اش لبیک می گویند. در این مسیر که همراه کاروان اربعین می‌شوی صحنه‌های عاشورا برایت مکشوف می‌شود. وقتی مادری را می‌بینی که فرزند شیرخوار خود را در آغوش می‌فشارد و راه می‌رود، وقتی دختر سه ساله‌ای را می‌بینی که دست پدرش را رها نمی‌کند و برای پدر شیرین زبانی می‌کند، یا پسران نوجوانی که کنار راه ایستاده‌اند و با جان و دل از زائران پذیرایی می‌کنند دلت پر می‌کشد تا کاروان 61 هجری کربلا. حق گویی و حق خواهی، زن و کودک نمی‌شناسد. هر کس نفس در سینه دارد و خون عاشورا در رگ‌هایش جریان یافته باید فریاد بزند؛ «هیهات منّا الذلّه » و دوری از ذلت فقط با لبیک یا حسین محقق خواهد شد و لاغیر. لبیک یا حسینی که در این روزهای نفس گیر عالم معنای تازه‌ای یافته است. روزگاری که مسلمان کشی تیتر اول تمام رسانه های دنیا شده ، دیگر لبیک گویی این زائران پیاده نظام، تنها یک شعار نیست، بلکه یک پیام است که مخاطبانش زورگویان عالمند. همان‌ها که این پیام خوابشان را آشفته کرده است. مدتی پیش حکومت آل خلیفه در بحرین اعلام کرد؛ شیعیان بحرینی حق سفر به عراق و شرکت در پیاده روی اربعین را ندارند. در حالی‌که سال گذشته شاهد حضور گسترده‌ی شیعیان بحرینی در این همایش عظیم شیعی بودیم و اتفاقا تمام اشعار و سرودهایشان با مضمون سیاسی و ظلم ستیزی بود . یعنی آمده بودند تا در مضجع مظلوم‌ترین شهید عالم بیعت تازه کنند و حرف‌هایشان را به گوش هم مذهبانشان برسانند. آل خلیفه خوب می‌داند آن تفکری که به عاشورا گره خورده باشد محو شدنی نیست، چه آنکه خون حسین علیه‌السلام دامن اسلاف همین آل خلیفه‌ها را گرفته است و دیده اند و شنیده اند آنچه بر سرشان آمده و حالا نه می‌گذارند شیعیان بحرین در ایام عاشورا خیمه عزا بر پا کنند و نه اجازه می دهند در پیاده روی اربعین حضور داشته باشند .
از سوی دیگر یکی از گروه‌های تروریستی فعال در سوریه با عنوان داعش (دولت اسلامی شام و عراق) که همراه با القاعده و ارتش آزاد ، مسلمان‌کشی می‌کند پیش از شروع ماه محرم، بخشی از نیروهایش را از شام به عراق منتقل کرد تا با بمب‌گذاری ، عملیات‌های انتحاری، انفجارهای متعدد و ترور، مانع از عزاداری شیعیان در ایام عزای اباعبدالله شوند و گویا هدف از همه این‌ جنایت‌ها کمرنگ کردن حضور شیعیان در پیاده روی اربعین بوده است. طی این مدت مدام اخبار انفجار های متعدد در عراق به گوشمان رسیده است و حتی تعدادی از هموطنانمان در جریان آن به شهادت رسیده‌اند اما نتیجه آن چیزی نشد که تروریست‌های سلفی و اربابان غربی و عربی‌شان تصور می‌کردند. بلکه اخبار حاکی از افزایش روز به روز زائران اباعبدالله است.
مسافران کربلا می‌روند تا با اباعبدالله الحسین و حضرت قمر بنی هاشم ابالفضل العباس عهد ببندند که تا پای جان از حرم حضرت عقیله العرب زینب کبری و ملیکه الحسین حضرت رقیه سلام الله علیهما دفاع خواهند کرد. دشمن واحد، اتحاد میان مسلمانان را دو چندان کرده است دشمنانی که دین، پوستین وارونه ای است بر تنشان و چنان در جهل هزاران ساله فرومانده‌اند که روی پرچم‌هایشان می‌نویسند؛ لبیک یا معاویه و لبیک یا یزید و به سیاق همان اسلاف پلیدشان به زن و کودک هم رحم نمی‌کنند و همچون عصر جاهلیت کودک می‌کشند. خلیفه ها همچون سلف خود افتاده اند به تجهیز لشکر و دارند به خیال خامی ، خودشان را برای غاضریه دیگر مهیا می‌کنند، اما از غروب عاشورا که خون فرزندان رسول الله بر خاک جاری شد پیروانش با داغ بر دل مانده منتظرند تا روز انتقام فرا رسد.

 


(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(4(صفحه (2.3.10