(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 9 شهريور 1388- شماره 19450
 

ليبراليسم فريبكار
مدير كل اداره نغمات آييني: دغدغه ما بالندگي شعر و موسيقي ديني است
زبان شعله
نسيم



ليبراليسم فريبكار

پژمان كريمي
هنر، ترادفي ناگزير با مفهوم خلاقيت دارد و خلاقيت آن گاهي سر برمي آورد كه از دريچه نگاه و ذهن هنرمند، تراوش نمايد. از اين روست كه لاجرم خلاقيت فرآورده اي متشكل از اجزاي جهان بيني اهل هنر است. نسبت به چنين واقعيتي، هيچ مناقشه اي نمود نداشته و ندارد. اما، جدل آن گاهي درمي گيرد كه ماهيت سياسي به عنوان جزئي از ساخت جهان بيني هنرمند، غيرقابل انكار پنداشته شود! آناني كه به ليبراليسم فكري پاي فشاري مي كنند، عمده كساني اند كه «جهان بيني» هنرمند را لزوماً دربرگيرنده باورهاي سياسي قلمداد نمي كنند و سخت به محكوم كردن پيوند سياست و هنر برمي خيزند. زيرا برآنند كه چون غايت سياست «قدرت» است و قدرت و راستي و حقيقت نمايي ملتزم يكديگر نيستند، پس شأنيت هنرمند در انكار سياست و دوري از تعبيه و تكريم آن در ساخت جهان بيني اوست.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1357، بسياري از هنرمندان و از جمله اهالي قلم، كه در فضاي فرهنگ و هنر رژيم طاغوت تنفس كرده بودند، به سه گروه عمده تقسيم شدند:
گروهي، اساساً سكوت پيشه كرده و بي اعتنا به دگرگوني بزرگ جامعه ايراني، طبل خود كوفت و ره روزمرگي پيمود.
اين گروه همچنان كه سياستهاي فرهنگي رژيم طاغوت را تاب آورد، و بدان گام هماهنگ زد، سياست هاي فرهنگي نظام ديني را نيز به عنوان «بايد و نبايدهاي» ناگزير، در پيش چشم گرفت.
گروهي ديگر اما، اگر چه از فضاي اباحه گري نظام شاهي، حيات هنري شان را آغازيده بود، اما زير شعاع «شور و شعور» انقلابي مردم ايران، «تولدي دوباره» يافت و سياست را «تعهد ديني و مردمي» ديد و رو به «هنر متعهد» آورد.
گروه سوم اما، خود را همچنان وامدار رشحات ليبراليسم مي پنداشت. اين گروه در عمل، اصل ليبراليستي «انكار جهان بيني سياسي» را آشكارا پيش نگرفت و ضمن تقبيح سياست در حوزه كلام، به رفتار سياسي مشغول شد و در داخل و خارج كمر به تقابل با هنر متعهد بست.
البته اين گروه هيچ گاه نتوانست در قد و قواره «سياسيون» و «سياستمداران» آشكار شود. زيرا جهان بيني آنان در بعد سياست، هم از «بي فروغي چراغ دانش» و هم از جانب جزم انديشي و نبود قدرت تحليل، جدي و الهام بخش و مولد نبوده و نيست. آنچه عنصر ساخت جهان بيني آنان را تشكيل مي دهد، صرفاً آن بخش از تلقينات سياسي ليبراليسم فكري است كه موافق طبع جزم انديش و دين ستيز آن واقع شده است. طبيعي است كه چنين گروهي با «مردم مسلمان » هيچ گاه همدلي و همگامي نيز نداشته و ندارد. در طي هشت سال دفاع مقدس، چند نفر از اعضاي گروه ياد شده، دچار احساسات ناب انساني شدند و در نكوهش متجاوز، ارجمندي و ترغيب مدافعان كشور و دين و در اندوه شهيدان، ارائه اثر نمودند؟
اما از همين گروه بودند كساني كه بدون اشاره به نام متجاوز، صرفاً به نفي جنگ تأكيد نمودند و به حق كشور و مردم و نظام سياسي جمهوري اسلامي، جفا كردند.
منسوبان به گروه ياد شده، در حوزه ادبيات را مي توان با نام بردن از اعضاي كانون منحله نويسندگان، شناسايي كرد. هماناني كه برخي شان در طي حوادث پس از انتخابات 22 خرداد تهران، شعارهاي ضد «سياست» خود را فراموش كردند، سكوت شان در مقطع بهمن 57 و هشت سال دفاع مقدس را از ياد بردند و ناگهان دل به «مردمي» دادند كه هيچ گاه از جنس «خود» نمي دانستند. حال ، چگونه مي توان باور كرد كه اينان و همه همپالگي هايشان، دردمند جامعه خويش باشند، در حالي كه در همه حال «جامعه» خود را تنها گذاشتند؟!
چگونه مي توان به اصطلاح فرآورده هاي احساسي آنان را در يكي از روزنامه هاي زنجيره اي به ياد آورد و جعلي بودن حس و احساسات شان را درنيافت؟!
اينان و گروهي كه در آن مي گنجند، جملگي مصاديقي از عناصر مسخ شده در دايره ليبراليسم فكري اند كه با سركوب سياست ورزي و جهان بيني سياسي، تبديل به ابزار و پياده نظام سياسيون ليبرال داخلي و خارجي شده و مي شوند. ليبراليسمي فريبكار كه تنها در قالب شعار به نفي سياست و سياست ورزي پافشاري مي كند.
نتيجه اينكه يك هنرمند بدون جهان بيني متاثر از عنصر سياست، واقعيت مسلم ندارد، ليبراليسم در ذات خود، در پي القائات سياسي با ابزار انگاري نسبت به قشر هنرمند است و هنرمندان ايستاده در برابر هنر متعهد و نظام ارزشگراي ديني ايران، به عنوان پياده نظام ليبراليسم، دست به تظاهرات شبه سياسي مي زنند.
پياده نظامي كه موجوديت و رفتار به اصطلاح سياسي شان از ارزش مردمگرايانه برخوردار نيست.

 



مدير كل اداره نغمات آييني: دغدغه ما بالندگي شعر و موسيقي ديني است

اداره كل نغمات آييني و زيرمجموعه آن راديو «نوا»، چندي است به طور جدي در زمينه ارائه ادبيات و موسيقي آئيني و مذهبي، در عرصه صدا و سيما پديدار شده است و مي كوشد كه با توليدات خود نيازهاي ديگر شبكه هاي سيما و صدا را برطرف سازد. به دليل محوريت «ادبيات و موسيقي» در زمينه توليدات آن اداره كل، با مهدي دهقان نيري مدير كل آن اداره و راديو نوا ، كه خود از شاعران و نويسندگان دفاع مقدس است ، گفت وگويي كرده ايم.
¤¤¤
«رسانه» در نظرگاه اداره كل نغمات، چه جايگاهي دارد؟
آنچه كه اكنون از مسلمات شده و «خاص» و عام بدان اعتقاد پيدا كرده اند همين نقش بي بديل رسانه ها، خصوصاً رسانه ملي صدا و سيما در عرصه تاثيرگذاري بر مخاصبين (و حتي به طور غيرمستقيم بر غيرمخاطبين) بوده و با كمي تامل مي توان به شواهد بسياري بر اين ادعا دست يافت. هيچ داننده خردورزي براي انتشار سريع فرهنگ و فرهنگ سازي آني در جامعه در عصري كه مدرنيته با تمام وجود بر آن سايه انداخته است، به سراغ چيزي غير از رسانه ها نرفته و به جامعيت رسانه اي و اطلاعاتي صدا و سيما شكي نخواهد داشت. صدا و سيما در كشور ما بنا به اشارت امام خميني(ره) بنيان گذار انقلاب اسلامي و در پي آن رهبري معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي(دام عزه)، به مثابه يك دانشگاه عمل مي كند و بر همين اساس، قدرت نفوذ بالايي در افكار و اذهان عمومي دارد.
اين رسانه از مناسبت هاي ديني، مذهبي، ملي و سياسي به عنوان يك فرصت مناسب استفاده بهينه كرده و با اتكا به آنها، خود را به حلقه مخاطبان بي شمار پيوند داده و با آنها هم صدا مي شود. از جمله مصاديق آن، دهه آغازين محرم و نهايتاً تاسوعا و عاشوراي حسيني است كه رسانه در بين مردم حضور پررنگ يافته و مشاهدات بي واسطه خود را از آنچه در مساجد، تكايا و كوچه و خيابان مي گذرد، روايت مي كند. حلقه هاي خودجوش و مردم محوري كه همواره عظمت بخش اسلام و انسان بوده و يكي از نغمات آييني و ديني يعني مداحي و مرثيه سرايي را احيا مي كنند.
¤ اداره كل نغمات آييني، تا به چه اندازه، رو به ادبيات بالنده ديني دارد؟
ادبيات بالنده ديني، همچون زرهي پولادين، نسل جديد را در مقابل هجوم سكولاريسم، حفظ مي كند. امروزه موضوع جامعه شناسي دين، از اهم مباحث جامعه شناسي است؛ انديشمندان علوم اجتماعي با ديدگاه هاي گوناگون، آرا و انديشه هاي خود را در اين زمينه مطرح ساخته اند. چالش هاي برون ديني از يك سو و از سوي ديگر، چالش هاي درون ديني كه مي توان آن را چالش هاي مذهبي ناميد، چشم انداز خاصي را پيش روي ما مي گشايند تا با شناخت دقيق قابليت ها و محدوديت ها، در اين وادي قدم بگذاريم.
سكولاريسم به عنوان پرخطرترين چالش برون ديني، امروزه بسيار قوي تر و گسترده تر از گذشته، دين نسل جديد ما را كه از درون نيز بنا به فتاواي مختلف و آموزه هاي متفاوت در چالش است، مورد تهاجم قرار داده، همچون غده اي سرطاني، جسم و روح آنان را آزار مي دهد.
بي توجهي به مقوله فرهنگ، ضعف و عدم كارآمدي برخي از متوليان و نهادها، فقدان شناخت دقيق جبهه مهاجم و برنامه ها، نبود استراتژي و هماهنگي لازم در بين نيروها، ضعف كمي و كيفي و عدم تناسب توليدات بالنده ديني از حيث محتوا، ارائه و توزيع اثر و ميزان اثرگذاري آنها، وجود برخي اختلافات و كارهاي سياسي و سليقه اي، همه حكايت از چالش هاي درون ديني دارد، آن هم در سال هايي كه بايد تمدن اسلامي و ادبيات بالنده ديني گسترش يافته و نظام براساس جبهه متحد فرهنگي به قله هاي شكوفايي خويش دست يازد.
از جنبه اي ديگر، امكانات مدرن ارتباطي امروز و رسانه ها، شرايط را براي طرح مباحث و موضوعات ديني تسهيل كرده و نسل جديد با مطالبات جديدتري پا به اين عرصه گذاشته است.
¤ يك بخش از فعاليت هاي اداره كل نغمات به موسيقي اختصاص دارد. گويا هم اينك آن اداره كل، به روي كار و ترويج فرهنگ استفاده از موسيقي بدون ساز، متمركز شده است! چرا و با چه هدفي؟
هرچند نابساماني فضاي فعلي مداحي و نغمه سرايي عاشورايي در كشورمان، از جهاتي واجد توجه و تأمل بوده و علي رغم توسعه كيفي و كمي «شعر عاشورايي» هنوز به نقطه مطلوب دست نيافته است، لكن يكي از نقاط قابل عطف و بزرگ ترين مزيت فرهنگي كشور ما نسبت به ديگر فرهنگ هاست. اقوام و ملل مختلف، موسيقي هاي محلي و سنتي خاص خود را دارند و شايد موسيقي پاپ، امروز فصل مشترك تمام فرهنگ ها باشد. اما آنچه ما ايرانيان مسلمان داريم و ديگر ملل از آن كمتر بهره مند هستند، همين مدح اولياي دين در قالبي مشهور به مداحي، از منحصربفردترين نغمات آييني است.
نغمات آييني، مجموعه اي از مفاهيم بلند ديني، عرفاني و اعتقادي درهم آميخته با هنرهاي زيباي آواز (vocal)، همخواني(choral)، ادعيه خواني، ابتهال، تلاوت و... است كه پخش و ترويج آنها به حضور هرچه بيشتر ايران و تحكيم جايگاه آن در منطقه به عنوان فرهنگ انحصاري، كمك شاياني خواهد كرد. براي كشوري مانند ايران به عنوان ام القراي جهان اسلام، بخش گسترده و رسانه اي نغمات آييني ضروري مي نمايد، چرا كه حضور ايرانيان را در فضاي رسانه اي جهان اسلام قوي تر مي كند. همين طور، از آنجا كه مخاطبين به دنبال گزينه هاي جديد و برنامه هاي متنوع بوده، با لمس دكمه اي، امواج مختلف راديويي و كانال هاي متفاوت تلويزيوني را به سرعت مرور مي كنند، اين گستردگي پخش نغمات آييني، اهميت بيشتري پيدا خواهد كرد. به همين منظور رسانه ملي براي دست يابي به اين هدف، راديو نوا را راه اندازي كرده است.
راديو نوا، به عنوان صداي سبز نيايش، فرصت انتخاب جديدي است براي مخاطبيني كه به آواهاي مذهبي علاقه مند هستند. اين شبكه با راديو قرآن و راديو معارف تفاوت هايي از نظر ساختار و محتوا داشته و آنچه در آن شبكه ها پيام مكمل محسوب مي شود در اين راديو خود پيام است و با ساختار آوايي و نوايي به مخاطب منتقل مي شود.
پخش نغمات آييني از اين راديو يعني انعكاس فعاليت هاي گروه هاي مولد (در كل جامعه)، يعني پشتوانه اي محكم براي حيات فرهنگي و اقتصادي اين گروه ها.پخش نغمات آييني، يعني غنا بخشيدن به حافظه جوانان و مردم. يعني حيات دوباره بخشيدن به آن با رويكرد جذب علاقه مندان به فعاليت در عرصه هنرهاي ديني و به جريان انداختن ذوق فطري و هنري آنان در مسير دين و فرهنگ.
پخش نغمات آييني با رويكرد قومي و محلي يعني تثبيت تماميت ارضي كشور و تحكيم وحدت ملي. يعني شركت دادن قوميت هاي مختلف مذهبي و ملي در فرهنگ عمومي كشور.
اداره كل نغمات آييني و راديو نوا، با توليد و توزيع هزاران قطعه نغمات آييني و پخش مستمر راديو نوا توانسته است گام هاي موثري در راستاي نيل به اهداف و رسالت هاي پيش گفته بردارد. اين اداره كل براي توسعه فعاليت هاي خود در سال 88 به افزايش 40 درصدي توليدات، افزايش ساعت پخش راديو نوا به 12 ساعت، افزايش ارتباطات سازماني با شوراي عالي قرآن، مجمع جهاني اهل بيت(ع)، جامعه مداحان كشور و... مي انديشد. برگزاري همايش پيرغلامان، هم انديشي گروه هاي هم خوان و تواشيح، جشنواره اذان و ابتهال و حركت به سمت گسترش فرهنگ اذان و اذان گويي از ديگر فعاليت هاي برنامه ريزي شده در اين اداره كل خواهد بود.
¤ آيا اداره كل نغمات، براي تجميع نخبگان عرصات شعر و موسيقي و بهره از آنان، برنامه اي را طراحي كرده است تا از اين طريق، بالندگي شعر و موسيقي تلفيقي ديني حاصل شود؟
اداره كل شامل دو بخش بزرگ است . يكي «راديو نوا» كه به پخش آثار نغماتي و تبيين و ترويج و توسعه نغمات و بالندگي شعر و موسيقي تلفيقي ديني با تجميع نخبگان مي پردازد.و دوم حوزه توليد و تامين نغمات و ارسال به ديگر شبكه ها كه در اين حوزه نيز كميته هاي تخصصي مختلفي وجود دارد، مانند كميته آواز با حضور نخبگان اين عرصه، كميته شعر با حضور شاعران فرهيخته، كميته اذان و ابتهال با حضور قاريان و مبتهلين جهاني، كميته مداحي با حضور مداحان پيشكسوت و كميته هم خواني و تواشيح باحضور اساتيد فن.
بنابراين رويكرد و دغدغه اداره كل نغمات بطور كلي همين بالندگي شعر و موسيقي تلفيقي ديني است.

 



زبان شعله

بندي از ديوان زنجيرم بس است
مدعاي عشق، تكفيرم بس است
تا بداني با خليلم الفتي است
اينكه در آتش نمي ميرم، بس است
گردهان از آتش انديشه سوخت
با زبان شعله، تفسيرم بس است
بيش از اين، اي عاشقي! آبم بكن!
كاتش هجران به تبخيرم بس است
گر چه پاي اختيارم دست اوست
اينكه دامان تو مي گيرم، بس است
هر زمان، مي گيرم از خود انتقام
گرچه بيدادت به تقصيرم بس است
همرهان ساز مخالف مي زنند
مطربا! ديگر بم و زيرم بس است
تا بخوانم با دل مجنون، امير!
بندي از ديوانم زنجيرم بس است
امير عاملي

 



نسيم

هيچ چيز را زشت مخوان دوست من، مگر وحشت يك روح را در پيشگاه خاطرات خويش.به دنبال زيبايي برويد، حتي زماني كه شما را به لبه پرتگاه هدايت كند؛ هرچند او بال و پر داشته باشد و شما بي بال و پر باشيد، هر چند او از فراز آن لبه گذر كند، زيرا جايي كه زيبايي نباشد، هيچ چيز ديگري وجود ندارد.
جبران خليل جبران

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14