(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 10 شهريور 1388- شماره 19451
 

راه هاي تخليه و تحليه نفس



راه هاي تخليه و تحليه نفس

حبيب حسيني
هر كسي پيش از آن كه خويش را به صفات كمالي بيارايد، مي بايست خانه از اغيار خالي دارد. از اين رو تخليه پيش از تحليه از مهم ترين مسايل در مسير سلوك الهي و متاله شدن دانسته شده است.
بسياري از مردم مي كوشند تا پيش از تصفيه نفس و ايجاد فضا و بستري مناسب و پاك، خانه وجود خويش را به صفات كمال بيارايند و در اين راه بسيار تلاش مي كنند ولي به سبب آن كه تصفيه باطني نداشته اند، با مجموعه اي از متناقضات رو به رو مي شوند و در عمل از آن همه تلاش، بسيار كم تر سود مي برند.
براي اين كه انسان بهره اي كامل و تمام از تلاش هاي خويش ببرد، مي بايست نخست پيش از تحليه به تخليه اقدام نموده و جان و ظرف كمالي خويش را از هرگونه اغيار پاك كند. اينجاست كه نقش تصفيه نفس و ارزش و جايگاه آن به خوبي روشن مي شود. براي دست يابي به اين مهم مي بايست از تقوا و تزكيه نفس به عنوان دو عامل مهم جارو كردن جان از اغيار ياد كرد.
نويسنده در اين مطلب بر آن است تا با استفاده از آيات قرآن، ضرورت بهره گيري از تقوا و تزكيه را مورد بررسي قرار دهد كه با هم آن را از نظر مي گذرانيم.
تزكيه نفس و تقوا، گام نخست خدايي شدن
هر انساني براي دست يابي به اهداف آفرينش مي بايست نخست به تزكيه نفس بپردازد، زيرا بي خانه پالايش شده از آلاينده ها نمي توان اميد داشت كه صفات كمالي در آن مستقر گردند و چنان كه بايسته و شايسته است عرض اندام نمايند.
انسان زماني مي تواند در نقش متاله، ظهور و بروز كند و در مقام خلافت الهي قرار گيرد كه بتواند با معرفت از همه چيز و اطاعت عبادي از خداوند، اغياري را كه بازدارنده از حضور و بروز صفات كمالي الهي مي باشند، از خانه دل بيرون راند.
تزكيه نفس كه با عمل شايسته و طريقه پسنديده انجام مي پذيرد، درحقيقت تلاشي براي دست يابي به سبب هايي است كه اغيار را از جان بيرون مي كند و زمينه و فرصت مناسب براي ظهور و بروز اسما و صفات كمالي الهي در جان فراهم مي آورد. از اين رو مي توان گفت كه تزكيه نفس و خودسازي درحقيقت گام نخست متاله گرديدن انسان و قرار گرفتن در مسير كمالي و هدف آفرينش مي باشد.
خداوند در آيات 128 و 129 به مهم ترين اثر تزكيه وخودسازي اشاره كرده و در آن جا تبيين مي كند كه پاكيزگي انسان ها از آلودگي ها، موجب رسيدن امت ها و ملت ها به مقام تسليم در برابر خداوند مي باشد؛ زيرا درخواست هاي ابراهيم(ع) و اسماعيل(ع) براي بعثت پيامبري از ميان فرزندان آنان در پي درخواست تشكيل امت مسلم، بدين جهت مي باشد كه اين بعثت و هدف هاي آن از جمله تزكيه نفس و خودسازي، از ضروريات بنيادي براي تشكيل امت مسلمان است.
به سخن ديگر، تا عوامل اصلي و نخست امت مسلم يعني تزكيه نفس و خودسازي يكايك افراد امت فراهم نيايد نمي توان اميد داشت تا امت مسلمي وجود پيدا كند. بنابراين دست يابي به هر كمالي از جمله امت مسلم، تنها زماني شدني است كه تزكيه و خودسازي انجام گرفته باشد.
آيات 77 و 79 سوره واقعه توضيح مي دهد كه پاكي نفس و منزه بودن آن از گناه، زمينه هاي لازم براي درك حقايق قرآني را فراهم مي آورد. اين بدان معناست كه دانش واقعي و علم حقيقي زماني در آدمي تحقق مي يابد كه انسان پيش از آن، نفس و جانش را از هرگونه آلودگي ها پاك كرده باشد. از اين رو تزكيه را بر تعليم مقدس دانسته اند. به اين معنا كه پرورش و خودسازي نفس از هرگونه آلودگي ها و ناپاكي ها، مي تواند موجبات تحقق علم و دانش واقعي را در انسان فراهم آورد.
اصولا از ديدگاه قرآن، داشتن تقوا به معناي دست يابي به بسياري از چيزهاست كه از جمله آن دانش و علم و قدرت تحليل و جداسازي حق از باطل مي باشد. خداوند در آيه 282 سوره بقره خودسازي و تقوا را زمينه ساز بهره مندي از تعليمات ويژه الهي و دانش هاي خاص مي داند و در آيه 29 سوره انفال رعايت تقوا و پرهيزگاري را موجب بهره مندي از بصيرت ويژه براي شناخت حق از باطل معرفي مي كند.
اين آيات در حقيقت بر اين نكته تاكيد دارند كه دست يابي به دانش و بصيرت واقعي تنها از راه تزكيه نفس و تقواشدني است و هر علم و دانش و بصيرتي كه از راه هاي ديگر به دست آيد، دانش واقعي و بصيرت حقيقي شمرده نمي شود و تاثيرات و آثار واقعي و خاص خود را نخواهد داشت.
بيدار دلي، ثمره تقوا و تزكيه
از اين كه فرقان يعني جداسازي حق از باطل و درست از نادرست را به صورت نكره آورده اين معنا را مي توان استنباط كرد كه اين بصيرت خدادادي، عنايتي ويژه است و يك توانايي همانند ديگر توانمندي هاي عمومي نيست كه خداوند به همه بشر ارزاني داشته است. بنابراين نمي بايست اين اثر بصيرت و فرقان را كه از راه تقوا و پرهيزگاري به دست مي آيد همان دانش و بصيرت عقلاني و يا فطري و يا مانند آن برشمرد بلكه توانايي خاصي است كه مي توان از آن به بيدار دلي تعبير كرد. به اين معنا كه انسان با تقوا به بيداردلي و بصيرتي دست مي يابد كه حق را از باطل به سادگي مي شناسد و جدا مي كند.
ريشه اين توانايي را مي بايست در نوري جست كه از طريق تقوا در درون جان آدمي فروزان و روشن مي گردد. آيات 48 سوره انبيا و 28 سوره حديد بيان مي كند كه انسان هاي پرهيزگار به نوري دست مي يابند كه به آنان توانايي شناخت دقيق و كامل حق از باطل را مي دهد و جداسازي ميان آن ها را ممكن مي سازد.
اين گونه است كه با تزكيه نفس و پرهيزگاري محبت خداوند در جان ها ريشه مي كند (بقره آيات 222 و توبه آيه 108) و جان پاك و مطهر انسان، بستر مناسبي را فراهم مي آورد تا انسان با متاله شدن و تحقق بخشي به صفات و اسماي الهي در خود، رستگاري و فلاح واقعي را تجربه كند (اعلي آيه 14 و شمس آيات 7و 9) و رضايت الهي را به دست آورد (ليل آيات 18 و 21) و در مقام عبوديت ربوبي نشيند و فلسفه آفرينش را در خود تجلي بخشد و ماموريت خويش را در مقام ربوبيت به انجام رساند.
از اين رو خداوند در آيات 62 و 63 سوره يونس و نيز 19 سوره جاثيه، تقوا و پرهيزگاري انسان را سبب دست يابي به ولايت الهي مي شمارد و از مردم مي خواهد تا اين گونه خود را در جرگه ولايت الهي وارد ساخته و ماموريت انساني خويش را به اتمام رسانند.
بنابراين مي توان به اين نكته به طور قاطع اشاره كرد كه هرگونه بهره مندي انسان از تعاليم الهي و نورانيت خاص و بصيرت ويژه و در نتيجه متاله شدن تنها از راه تقوا و تزكيه نفس شدني است و راه هاي ديگر يا انسان را به مقصد و مقصود نمي رسانند يا راه هاي بس دراز و طولاني است كه موجبات خستگي و درماندگي انسان را فراهم مي آورد.
چگونگي خودسازي و تزكيه نفس
اكنون اين پرسش مطرح مي شود كه اگر بخواهيم تزكيه نفس كنيم و يا خودسازي را براي تخليه نفس از آلودگي ها و ناپاكي ها انجام دهيم چه كاري بايد انجام دهيم و چگونه خودسازي داشته باشيم؟
برخي براي انجام خودسازي و تزكيه نفس، راه هاي سخت رياضت و رهبانيت را در پيش مي گيرند و خود را چنان به رنج و سختي مي افكنند كه گاه بسياري از توانمندي ها و ظرفيت هاي خدادادي سرشته در ذات انسان نيز با آن از بين مي رود.
رفتار آنان همانند كسي است كه بخواهد براي از ميان بردن چند موش كه در انبار غله اش افتاده انبار خويش را به آتش كشد كه در اين ميان موش ها از ميان مي روند ولي غلات نيز به آتش اين انديشه مي سوزد و از ميان مي رود و حتي گاه ممكن است كه غلات بسوزد و انبار از ميان برود ولي موشها از آتش بگريزند و خود را تقويت كرده و بدتر از پيش به جان وي افتند.
رياضت هاي غيرشرعي و رهبانيت هاي خودساخته، انسان را از بسياري از توانمندي ها و ظرفيت هاي خدادادي محروم مي سازد. از اين رو بسياري از افراد كه گرفتار عرفان هاي كاذب و باطل و دروغين و مدعيان آن مي افتند، به جاي آن كه تزكيه نفس نمايند و خانه از اغيار پاك گردانند، خانه و جان خويش را مي سوزانند.
قرآن راه دست يابي به تزكيه نفس و خودسازي را، راهي آسان و ساده و سالم گرفته است كه هم موشان غارت گر را بكشد و يا بيرون كند و هم خانه جان را مهيا و آماده براي پذيرش حقايق نوراني و صفات كمالي كند. اين گونه است كه شريعت غراي اسلام را به عنوان بهترين و آسان ترين و كامل ترين راه دست يابي به حقيقت معرفي مي كند.
هر انساني كه بخواهد از طريقت شريعت به حقيقت متاله شدن و بصيرت و نورانيت الهي برسد به سادگي مي تواند اين راه را بپيمايد بي آن كه آسيبي به توانايي ها و ظرفيت هاي ديگر وارد سازد.
به جاي انتخاب روش سخت رياضت، مي توان با روش هاي سالم و ساده طريقت شريعت، به گونه اي عمل كرد كه هم موشان دين و ايمان از خانه رانده و ياكشته شوند و هم تمام امكانات خدادادي وجود بشري مورد استفاده كامل قرارگيرد. حتي به نظر مي رسد كه از راه شريعت اسلام مي توان موشان را به گونه اي تسليم كرد تا اين دشمنان موذي و مضر خود به نيروها و ياران انسان تبديل شده و در خدمت منافع و اهداف انسانيت درآيند. از اين رو حضرت پيامبر(ص)مي فرمايد كه «اسلم شيطاني بيدي» شيطانم به دست من تسليم شد يا اسلام آورد. در حقيقت شيطان و دشمن درون خويش را نه تنها از راه طريقت شريعت به بند كشيد و تسليم نمود بلكه كاري كرد تا در مسير اهداف اسلامي به او ياري رساند.
بسياري از هواهاي نفساني كه دشمن جان آدمي هستند و به عنوان غرايز از آنان ياد مي شود، با راه هاي ساده و آسان شريعت، قابل مهار و مديريت هستند به گونه اي كه خود به عوامل كمالي انسان تبديل شوند. به عنوان نمونه به جاي آن كه انسان شهوت جنسي خويش را سركوب كند و با رياضت هاي سخت و باطل، آن را نابود سازد، مي تواند با بهره گيري از راهكار ازدواج، آن را به عنوان يك عامل كارساز و مفيد براي متاله شدن درآورد. خداوند در آياتي چون 78 سوره هود و 232 سوره حديد، ازدواج را راهي براي مديريت و مهار اين قوه و توان نفساني معرفي مي كند و از مومنان مي خواهد تا اين روش را براي دست يابي به تزكيه نفس در پيش گيرند.
تاكيد خداوند در آيه 30 سوره نور بر عفت و حيا از آن روست كه عمل به اين روش مي تواند آدمي را نسبت به طغيان هواهاي نفساني و خواسته هاي جنسي از راه باطل باز دارد. از اين رو عفت گزيني را به عنوان يكي از مهم ترين روش هاي دست يابي به تزكيه نفس در برابر شهوت هاي جنسي مطرح مي سازد تا انسان بتواند خود را در برابر خواسته هاي شيطاني جنسي نگه دارد.
در راستاي تحقق اين مهم است كه در آيات 27 و 28 سوره نور بر رعايت توصيه هاي الهي به مومنان درباره آداب ورود به منازل يك ديگر سفارش مي كند؛ زيرا اگر انسان اين اصول را در زندگي رعايت كند مي توان اميد داشت تا جامعه طاهر و پاك داشته باشيم و فرصت ها و بسترهاي تعرضات جنسي كاسته شود؛ چون بسياري از تجاوزات جنسي به سبب عدم مراعات اصول و آداب معاشرت هاي اجتماعي ميان زن و مرد مي باشد. در اين راستا، دستور حفظ حجاب و پرهيز از چشم چراني براي آن صادر شده است تا زمينه براي تعرضات جنسي فراهم نشود و هر يك از زن و مرد بتوانند در حريم حيا و عفت، از خواسته هاي شيطاني نفس دور باشند.
از ديگر مشكلات انسان، گرايش به دنيا و ماديات آن است. براي رهايي از اين گرايش طبيعي و غريزي به دنيا و ماديات لازم نيست تا با رياضت هاي سخت و شديد چون مرتاضان هندي عمل شود و يا به جاي زندگي با مردم به كوه و جنگل پناه برد و از خوردن گوشت و مانند آن خودداري كرد و به گياه خواري و مانند آن اقدام نمود؛ بلكه مي توان با بهره گيري از همه آموزه هاي انسان ساز قرآني راهي براي مديريت و مهار آن جست، به گونه اي كه خود اين قوه سركش در خدمت انسان و انسانيت در آيد.
به عنوان نمونه خداوند در آيات 18 و 20 سوره ليل، از انفاق به عنوان يك راهكار براي تزكيه نفس و خودسازي ياد مي كند. به اين معنا كه انسان مي تواند با انفاق برخي از نعمت هاي خدادادي، خود را از اسارت ماديات رهايي بخشد و اجازه ندهد تا نفس به تكاثر اقدام كند. به سخن ديگر انسان مي تواند با انفاق هر آن چه كه از ماديات به دست مي آورد و بخشش آن به نيازمندان، آن را به كوثري تبديل كند كه زمينه متاله شدن و خدايي گرديدن وي را فراهم مي آورد.
خداوند در آيه 103 سوره توبه پرداخت زكات از سوي مردم را مايه تطهير و تزكيه اهل ايمان مي شمارد و به آن سفارش مي كند. اين آيه و آيات ديگر، خود گواه اين معناست كه اصولا انسان در دام ماديات است مگر آن كه از راه هاي مشروع آن را مديريت و مهار نمايد كه از جمله اين راه هاي مشروع، دادن صدقه و انفاق كردن اموال و پرداخت زكات است.
خداوند در آيه 6 سوره مائده پس از بيان برخي از احكام و تشريع آن به اين نكته توجه مي دهد كه هدف از تشريع احكام آن است تا انسان ها به آن عمل كرده و زمينه تزكيه نفس و خودسازي را از راه آن فراهم آورند و جان خويش را از بسياري از دشمنان و اغيار پاك سازند.
در حقيقت برخي از آموزه هاي قرآني و شريعت اسلامي براي آن است كه انسان از راه آن خود را تزكيه كند و جان از بيگانگان و اغيار خالي كند و يا به مديريت غرايز نفساني بپردازد.
چنان كه برخي ديگر از احكام و قوانين الهي نيز براي ايجاد امور كمالي و صفات الهي در انسان است.
به سخن ديگر، قوانين شريعت به دو دسته اصلي بخش مي شوند. برخي از آن براي تخليه نفس از ناپاكي ها و آلودگي هاست و برخي ديگر براي تحليه نفس به فضايل اخلاقي و صفات كمالي مي باشد. (تحليه از حلي و ح ليه به معني آراستگي است)
از آياتي چون 129 سوره بقره اين معنا به دست مي آيد كه انسان مي تواند با تعليم و آموزش حكمت و ديگر آيات الهي و انديشه در هستي و اهداف آن، زمينه هاي تطهير و تزكيه نفس را فراهم آورد؛ زيرا آگاهي يابي نسبت به اهداف هستي و شناخت درست از آن به انسان كمك مي كند تا هر آن چه را كه براي تعالي و تكامل مفيد است بشناسد وبه كار گيرد و از هر آن چه زيانبار و بازدارنده از سير صعودي است دوري ورزد و تقوا پيشه گيرد.
اين ها نمونه ها و مصاديقي براي تزكيه نفس و تطهير آن از برخي از قواي بازدارنده و مشكل ساز در مسير متاله شدن آدمي است كوتاه سخن آنكه هر عمل صالح و كار نيكي مي تواند افزون بر اين كه موجبات تزكيه نفس و خودسازي انسان را فراهم آورد مي تواند به عنوان عامل متاله شدن نيز باشد. به اين معنا كه انسان امكان مي يابد با عمل نيك و صالح، گام هاي بلندي به سوي تزكيه و تطهير نفس و تخليه آن از رذايل انساني و ناپاكي ها بردارد و هم چنين صفات كمالي را در خود تجلي و تحقق و متاله شدن را تجربه كند. (طه آيات 75 و 76)
از آيات قرآني اين معنا به دست مي آيد كه انسان در همه عمرش به ويژه پيش از چهل سالگي اين فرصت را دارد كه به خودسازي و تزكيه نفس بپردازد و صفات و اسماي الهي را در خود فعليت و تحقق بخشد. البته برخي از زمان ها و فرصت ها براي بشر اين امكان را فراهم مي آورد تا به سادگي و آساني به اين هدف دست يابد. از اين رو خداوند ماه رمضان و نيز زمان حج را دوره هاي خاص و ويژه اي دانسته است كه انسان در آن زمان و فرصت، بهتر و آسان تر مي تواند به تزكيه نفس و خودسازي اقدام كند. پس بهتر است كه از اين فرصت به شكل كامل بهره بريم و زيانكار و خاسر از دنيا نرويم.

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14