(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 15 شهريور 1388- شماره 19455
 

رابطه روحي با خدا
آفت عجب
ناكامي شيطان در ماه رمضان
عوامل كسب توفيق توبه
بهار قرآن نازل و قرآن صاعد
حفاظت مرزهاي وجود در ماه رمضان
تپش قلم



رابطه روحي با خدا

قال الصادق(ع): ان روح المؤمن، لاشد اتصالا بروح الله من اتصال شعاع الشمس بها.
امام صادق(ع) فرمود: اتصال روح مؤمن به روح خداوند، بيشتر از اتصال پرتو خورشيد به خورشيد است1.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- الكافي، ج2، ص 166

 



آفت عجب

نقل شده كه يكي از زهاد، خدا را هفتاد سال بندگي نمود و بسيار در عبادت كوشا بوده و عجب و اعتماد تمام بر طاعات خود داشت. خداوند مهربان بر او لطف كرد و خواست كه اين مرض مهلك رااز او دور گرداند، او را در بياباني بي آب انداخت و تشنگي بر او غالب گرديد، نزديك بود هلاك شود، در آن حال به فرمان حضرت ذوالجلاله فرشته اي با ظرف آبي بر او ظاهر گشت. زاهد از او آب طلبيد، آن فرشته گفت: اين آب رايگان نيست. زاهد گفت: چيزي با خود ندارم. فرشته گفت: طاعات و حسنات. او گفت: ده سال از عبادت خود را دادم فرشته گفت: نمي شود تا همه طاعات خود را ندهي، آب نمي دهم.
زاهد فكر كرد نزديك است جان شيرين را تسليم كند ناچار عبادت هفتادساله را داد و كمي آب نوشيد.
فرشته در جواب گفت: عبادتي كه ارزش و بهاي اين اندازه آب را داشته باشد، آيا سزاوار است كه به آن مباهات كني ومغرور شوي1.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- عده الداعي، ص 227

 



ناكامي شيطان در ماه رمضان

پرسش:
چه عوامل واسبابي موجب كمرنگ شدن نقش اغواگرانه و فريب كارانه شيطان در ماه مبارك رمضان مي گردد. به تعبير روايات چرا شيطان در اين ماه به بند كشيده مي شود؟
پاسخ:
از ديدگاه اسلام، شياطين، موجوداتي نامرئي از جنس جن اند كه از شعور، آگاهي آزادي وقدرت انتخاب برخوردارند. لكن با سوء استفاده از آزادي خود، با زيبا جلوه دادن زشتي ها و تحريك هوس هاي نامشروع انسان، به گمراه ساختن و فريب دادن او مي پردازند. اما در وراي اين نقش اغواگرانه اي كه شياطين در نظام آفرينش بازي مي كنند، حكمت آن، شكوفايي استعدادهاي پنهاني انسان و تربيت در حد انسان كامل در سايه مقاومت در برابر اين لغزشگاهها و فريب ها نهفته است.
اين در حالي است كه مرز سلطه شياطين بر انسان، از حد تحريك و وسوسه فراتر نمي رود، از اين رو انسان را به زشتي ها فقط دعوت مي كنند، اما نمي توانند او را به ارتكاب زشتي ها وادارند (ابراهيم-22). با اين مقدمه آنچه در پاسخ سؤال فوق بايد بررسي شود دو مسئله است: 1- چرايي به بند كشيده شدن شياطين در ماه رمضان 2- بررسي عوامل پنهان در وراي انجام دادن گناهان در اين ماه، با آنكه شياطين در بندند ونقش گمراه كننده آنان كمرنگ است.
علت به بند كشيده شدن شياطين در ماه رمضان.
تحليل و بررسي روايات ديني در موضوع به بند كشيده شدن شياطين وجلوگيري از اغواگري آنها در ماه رمضان، دو علت را نشان مي دهد، با اين توضيح كه علت دوم در طول علت اول است.
1- طبيعت پيشگيرانه روزه
روزه به طور طبيعي، زمينه اي را كه شيطان براساس آن، انسان را به گمراهي مي كشاند، از بين مي برد، به تعبير دقيق تر، زنجيري كه در ماه رمضان، شيطان را به بند مي كشد، چيزي جز خود روزه نيست. از اين رو در حديث نبوي آمده است: شيطان در انسان، همچون جريان خون جاري مي شود. پس با گرسنگي، مجاري او را تنگ كنيد. (بحارالانوار، ج 70، ص/42) اين حديث به روشني براين نكته دلالت دارد كه روزه به طور طبيعي، مانع تسلط شيطان بر انسان مي شود. قدرت زنجيري كه روزه دارد، نه تنها شيطان را به بند مي كشد، بلكه كشش هاي نفس اماره را هم مهار مي كند، آن را به اسارت درمي آورد وجلوي سلطه آن را بر انسان مي گيرد و به فرموده علي(ع): گرسنگي، چه خوب ياوري براي اسير كردن نفس وشكستن عادت آن است. (غررالحكم، ح 9944) براين اساس همه رواياتي كه در ستايش گرسنگي و نقش آن در خودسازي و تربيت نفس، وارد شده اند، هدف آنها ايجاد مانع طبيعي در برابر سلطه شيطان برانسان و نگهداري انسان از كشش ها و اغواگري هاي نفس و نيز آزادسازي نيروهاي عقلي و شكوفاسازي استعدادهاي انساني است. بدين جهت پيامبر اعظم(ص) فرمود: به وسيله گرسنگي و تشنگي، با نفس خويش جهاد كنيد، چرا كه پاداش آن، مثل پاداش جهادكننده در راه خداست. (المحجه البيضاء، ج 5، ص 146) همچنين در اين رابطه آن حضرت فرمود: دل هاي خود را با كم خنديدن و كم خوردن، زنده كنيد و آن را با گرسنگي، پاك سازيد تا صاف و رقيب شود.(همان، ص 154)
ادامه دارد

 



عوامل كسب توفيق توبه

محمدباقر پورشكيب
انسان به طور طبيعي در مسير حركت كمالي خويش در بهترين وضعيت، دچار خطاها و اشتباهاتي مي شود كه كمترين آنها، عدم بهره گيري از تمام ظرفيت ممكن و استعداد هاي خدادادي خود مي باشد. از اين رو، بازگشت به مسير و بهره مندي از تمام ظرفيت و استعدادها، امري ضروري است كه اين مهم تنها به توفيق الهي و فضل و رحمت وي شدني است؛ زيرا زماني انسان مي تواند به داوري و ارزش گذاري بپردازد كه موقعيت خود و هدف را به خوبي درك كند و احاطه علمي و كامل داشته باشد. اينجاست كه پيش از هر بازگشت و توبه انساني، توبه خداوندي، خود را نشان مي دهد.
به اين معنا كه پيش از اين كه انسان موقعيت خود را ارزيابي كند، اين خداوند است كه به سوي بنده نظر مي كند و به او عنايت ويژه اي مي كند تا موقعيت خود را دريابد. در اينجا پيش از هر توبه انساني، توبه خداوندي وجود دارد كه فراهم كننده بيداري و هوشياري و بازگشت به سوي مسير اصلي و بهره مندي از تمام ظرفيت و امكانات مي باشد.
نويسنده در اين مطلب بر آن است تا بر اساس آموزه هاي قرآني، شرايط توفيق توبه و آثار و پيامدهاي آن را تبيين و تحليل كند. با هم اين مطلب را از نظر مي گذرانيم.
توبه، عنايت هاي مكرر الهي
بي گمان توبه، يكي از مواردي است كه به خوبي عنايت و رحمت فضل الهي را نسبت به بندگان نشان مي دهد. مي توان توبه را مصداق آشكاري از پيشي گرفتن رحمت و مهر الهي بر خشم او دانست؛ زيرا اين رحمت فراگير و مهر بي پايان اوست كه بندگان گمراه و خطاكار را مورد توجه خويش قرار مي دهد و با ابزارها و وسايل گوناگون به راه مي آورد و نسبت به گمراهي و خطرهايش هشدار مي دهد.
انسان ها همواره به علل دروني خواهش هاي نفساني و علل بيروني وسوسه هاي شيطاني، از مسير كمال دور مي افتند و به جاي راه، در مسيري گام برمي دارند كه آنان را به چاه ويل دوري از خداوند مي افكند. اينجاست كه نيازمند عنايت هاي الهي مي شوند تا گاه با مصيبت و گرفتاري و يا عذابي آسان و سخت و گاه ديگر با امري و فتنه اي، نسبت به موقعيت خطرناكشان آگاه گردند. از اين رو همواره خداوند به سوي بنده خويش بازمي گردد و به او از روي مهر و شفقت نظري مي افكند و به تنبيه و تشويقي، وي را نسبت به موقعيتش آگاه و بيدار و هوشيار مي سازد. اين همان معناي واقعي توبه الهي نسبت به بنده است.
در آيات و روايات آمده است كه پيش از هر توبه انساني، توبه اي از سوي خداوند انجام مي گيرد و هر يك از توبه هاي انسان ريشه در عنايت ها و توجهات خاص الهي نسبت به بشر دارد.
در آيات الهي به اين مسئله به عنوان بستر ها و زمينه هاي توبه بشر توجه و به برخي از آنها اشاره شده است كه در اين جا به برخي از آنها پرداخته مي شود.
بسترها و زمينه هاي توبه
با توجه به مطالب پيشين مي توان نتيجه گرفت كه مهم ترين بستري كه در آن فضا، توبه انسان شكل مي گيرد، توفيق توبه است كه در آيات قرآني و آموزه هاي اسلامي از آن به توبه الهي ياد شده است. خداوند در آيه 37 سوره بقره از توبه خداوند پيش از توبه حضرت آدم (ع) سخن مي گويد. چنان كه علامه طبرسي بيان مي كند عبارت «تاب عليه» به معناي توفيق الهي براي توبه انسان است. (مجمع البيان، ج 1و 2، ص 200)
آيات ديگري چون 54، 64، 128، 160 و 187 سوره بقره و 128 سوره آل عمران و بسياري از آيات ديگر به اين مطلب به صراحت و كنايه اشاره دارد.
بنابراين زماني شخص توفيق توبه پيدا مي كند كه خداوند به وي توجه كند و اين توجه الهي نيز همواره با توجه انسان نسبت به رحمت الهي همراه است. به اين معنا كه خداوند انسان را به رحمت خويش متوجه سازد و او كه پيش از اين با عنايت و توجه الهي نسبت به موقعيت خويش آگاهي يافته و توانسته موقعيت خود را ارزيابي كند، متوجه رحمت الهي مي شود و در كنف اين رحمت به سوي وي بازمي گردد. از اين رو آيات قرآني بر توجه به توبه پذيري خدا همراه با رحمت وي به عنوان زمينه توفيق انسان براي توبه ياد مي كند. از جمله اين آيات مي توان به آيات پيش گفته اشاره كرد.
اين كه انسان به رحمت خداوندي و بخشش وي ايمان داشته باشد، از مهم ترين مولفه هايي است كه انسان را به سوي توبه مي كشاند؛ زيرا اگر انسان باور به پذيري توبه از سوي خداوند نداشته باشد، هرگز به سوي وي بازنمي گردد. بر اين اساس در آيه 31 سوره توبه و نيز 8 سوره تحريم به ايمان به عنوان يكي از مقتضيات توبه توجه شده است.
البته لازم است شرايط در انسان وجود داشته باشد تا عنايت و رحمت الهي را به شكل كامل تري جلب و جذب نمايد. اينها را مي توان بسترهاي انساني توبه برشمرد. به سخن ديگر، برخي از عوامل و زمينه ها بيروني است ولي برخي ديگر دروني و مرتبط با شخص انسان توبه كننده مي باشد. از جمله اين عوامل مي توان به تقواي شخص از خدا اشاره كرد. كساني كه نسبت به گناهان، اهل تقوا هستند و به طور طبيعي به آن گرايش ندارند و به سبب خطا واشتباه، دچار آن مي شوند، زمينه بهتر و مناسب تري براي توبه كردن دارند (حجرات آيه 12) چنان كه گرايش انسان به استعاذه (پناه بردن) به خداوند در همه امور، خود يكي از بسترهاي مناسب جهت توفيق به توبه مي باشد كه در آيه 118 سوره توبه به آن اشاره شده است.
در اين ميان مي توان به گرايش آدمي به استغفار نيز ياد كرد. كساني كه اهل استغفار به ويژه در سحرگاهان هستند، اينان نيز توفيق بيشتري براي توبه پيدا مي كنند. چنان كه اگر انسان در طول شبانه روز اهل استغفار باشد، مي تواند اميد داشته باشد كه هرگز در خطا و اشتباه نيفتد و اگر به عللي دچار آن شد، به سبب استغفار و توجه دائمي به خداوند، از شر پيامدهاي آن در امان باشد و توفيق بيشتري براي توبه و بازگشت پيدا مي كند. (آل عمران آيه 135 و نساء آيه 64 و هود آيه 52)
البته آيات قرآني چون 64 سوره نساء به زمينه بيروني چون توجه پيامبر (ص) و اولياي الهي نسبت به شخص نيز اشاره مي كند كه مي تواند اسباب توفيق توبه را فراهم آورد. بي گمان عنايت و توجه اولياي الهي و شفاعت آنان در اين زمينه همانند جاهاي ديگر بسيار سودمند خواهد بود.
به هر حال توجه دايمي به خداوند و ذكر و يادش (آل عمران آيه 135) و نيز استغفار هميشگي مي تواند توفيق براي توبه را افزايش دهد و سطح قبولي آن را نيز بالا ببرد، به گونه اي كه شخص، كمتر تحت تاثير پيامدهاي طبيعي خطا و اشتباه قرار گيرد.
خداوند براي اين كه به انسان توفيق توبه را ببخشد وي را به اشكال مختلف هوشيار و بيدار مي كند تا به ارزيابي از عملكرد خويش بپردازد كه از آن جمله مي توان به گرفتار كردن شخص به سختي ها و مصيبت ها اشاره كرد.
خداوند در آيه 87 سوره انبيا به اين روش براي ايجاد بازگشت و توبه در انسان ها توجه مي دهد و به انسان اين مطلب را گوشزد مي كند كه برخي از مشكلات و گرفتاري ها به سبب آن است تا آدمي از خواب غفلت بيدار شود و از گمراهي كه به سبب خطا و اشتباه و گناه در پيش گرفته درآيد و در مسير كمالي گام بردارد.
خداوند در آيه 41 سوره روم و نيز 21 سوره سجده و 48 سوره زخرف و 27 سوره احزاب و نيز آياتي ديگر توضيح مي دهد كه برخي از عذاب هاي دنيوي در دنيا براي اين است تا زمينه توبه در اشخاص يا جوامع فراهم آيد و انسان از خواب غفلت خويش بيدار شود و در مسير كمالي گام بردارد؛ زيرا ادامه مسيري كه به دور از تقوا و آموزه هاي الهي باشد چيزي جز از دست دادن قرب الهي و متوجه كردن خشم و غضب الهي نسبت به خود نيست.
البته نبايد از اين نكته غافل ماند كه آن چه ميل آدمي را به سوي ترك گناه و انجام توبه افزايش مي دهد، آگاهي و نيز باور و عقيده به رحمت و مغفرت الهي و گذشت از خطاها و اشتباه هاي اوست. اين گونه است كه آدمي به سادگي به سوي خداوند استقبال مي كند و چنان نسبت به وي عمل مي كند كه گويي هرگز خطايي مرتكب نشده و گناهي از وي سر نزده است.
بنابراين توجه و باور آدمي، نقشي بسيار مهم و اساسي در ايجاد بستر مناسب براي توبه فراهم مي آورد كه آياتي بسيار از جمله آيه 89 سوره آل عمران و نيز 34 سوره مائده به اين اصل توجه مي دهد.
در حقيقت علم آدمي به قبولي توبه، دل او را به همه سختي و سياهي كه گناه و خطا ايجاد مي كند، نرم و آرام و سپيد مي كند و به او اين امكان را مي بخشد تا به سادگي به سوي خداوند بازگردد و به همان آساني توبه كند. (مائده آيه 34 و 39 و 40 توبه آيه 104)
همان گونه كه خداوند نسبت به انسان آسان گير است و شرايط توبه و توفيق آن را به انسان مي دهد، انسان نيز مي بايست اين گونه باشد و به ديگران فرصت توبه و بازگشت را بدهد و اگر ديد كه كسي خطايي كرد و خواستار توبه است، به وي فرصت آن را بدهد و شرايط را بر او سخت نكند كه از توبه و بازگشت به اسلام و قرآن باز ماند. از آياتي چون 2 و 3 و 11 سوره توبه و مانند آن برمي آيد كه ايجاد فرصت براي حتي دشمنان دين اسلام براي توبه و بازگشت به اسلام، لازم و ضروري است، چه رسد كه انسان مسلماني خواهان بازگشت باشد ولي شرايط جامعه براي بازگشت وي فراهم نباشد به گونه اي كه شخص روي بازگشت نداشته باشد.
از چه توبه كنيم؟
انسان مي بايست از خيلي از رفتارهاي نادرست خودداري كند؛ زيرا او را در شرايطي قرار مي دهد كه توفيق توبه از وي سلب مي شود.
ما انسان ها بايد از خيلي كارهاي روزانه خويش توبه كنيم و به انجام آن مبادرت نورزيم. از جمله اين كارها مي توان به اسراف در خوردني ها (طه آيات 81 و 82) افشاي رازهاي ديگران (تحريم آيه 3 و 4) استهزا و تمسخر ديگران (حجرات آيه 11) دادن القاب زشت و ناخوشايند به مردم (حجرات آيه 11) بخل و خساست (قلم آيات 17 تا 32) تجسس درباره عيب ها و كاستي هاي مومنان (حجرات آيه 12) رباخواري (بقره آيه 275 و 178 و 179) تهمت به ويژه تهمت هاي ناموسي و جنسي (نور آيه 14) عيب جويي (حجرات آيه 11) و قذف (نور آيه 4 و 5) و حتي كتمان حق (بقره آيه 159 و 160) و مانند آن اشاره كرد.
راه هاي استمرار توبه
توبه و بازگشت از گناهان، بايد استمرار داشته باشد و هر زمان خطايي از انسان سر زد، بلافاصله به سراغ توبه رود تا ريشه هاي وسوسه را از ضمير خود بركند و به اصلاح نفس خويش قيام نمايد. آدمي از هر گناهي كه توبه مي كند، بايد كمال مراقبت را به خرج دهد تا توبه اش را نشكند و بر پيمان خود در پيشگاه الهي باقي بماند.
به تعبير ديگر اگر هنوز انگيزه هايي از گناه در وجود انسان به چشم مي خورد، با آن به مبارزه برخيزد و جهاد با نفس را سرلوحه زندگاني خويش قرار دهد تا در صف تائبان و مجاهدان حق قرار گيرد. اما شيوه هايي را كه براي استمرار بخشي به توبه و استمرار آن در ترك گناهان مي توان ارائه كرد، عبارت است از:
1-جدا شدن از محيط گناه و عدم شركت در مجالس معصيت. توبه كار در آغاز امر آسيب پذير است و همانند بيماري مي ماند كه تازه از بستر بيماري برخاسته، و اگر در محل هاي متعفن و آلوده قدم بگذارد، بيماري او مجددا برمي گردد.
2-بايد در معاشرت هاي خود تجديدنظر كند و از دوستاني كه در گذشته او را به انجام گناه تشويق مي كردند، فاصله بگيرد.
3-هرگاه وسوسه و انگيزه گناه در او پيدا شد، به ذكر خدا روي آورد كه: «ذكر خدا مايه آرامش دلهاست». (رعد، آيه 82)
4-همواره به آثار زيانبار گناه بينديشد و به عواقب چنين اعمالي توجه داشته باشد.
5-مطالعه داستان هاي گذشتگان و كساني كه بر اثر گناهان مختلف، گرفتار مصائب دردناك شدند، و نيز دقت نظر در حالات پيامبران الهي-عليهم السلام-كه دچار ترك اولي شدند، مي تواند بسيار مفيد و اثربخش باشد و انسان را به توبه وادارد و در مسير حفظ آن و عمل به تكاليف ديني ياري رساند.
معاويه بن وهب گفت: از امام صادق(ع) شنيدم كه فرمودند: «وقتي كه بنده اي توبه خالص كند، خداوند دوستدار او شود، پس در دنيا و آخرت بر او بپوشاند. از حضرت سوال كردم: چگونه خداوند بر او بپوشاند؟
حضرت فرمودند: خدا دو فرشته اي كه گناهان او را نوشته اند به فراموشي اندازد و به سوي اعضاي او وحي كند كه گناهان او را بپوشانيد و به سوي بقعه هاي زمين وحي فرستد كه گناهاني را كه بر روي شما انجام مي داد، بپوشانيد، پس در حال توبه، خداوند راملاقات كند و زماني كه او را ملاقات مي نمايد، چيزي كه عليه او به ارتكاب گناه شهادت بدهد، وجود ندارد.»

 



بهار قرآن نازل و قرآن صاعد

عليرضا صلواتي
ماه رمضان را به جهات گوناگوني ماه قرآن ناميده اند كه از جمله آن كه مي توان به نزول قرآن در اين ماه به شكل كلي و جامع بر قلب حضرت محمدمصطفي(ص) پيامبر خاتم اشاره كرد. از اين رو خواندن قرآن در اين ماه به شكل يك ختم كامل قرآن در سي روز به عنوان امري مقبول مورد توجه بوده و همگان مي كوشند تا به هر شكلي حداقل يك ختم كامل از قرآن در ماه قرآن داشته باشند.
در ماهي كه بهار قرآن است، بايد به امري مهم و اساسي توجه داشت. قرآن چنان كه خود در سوره قدر بيان مي كند، هرگز به شكل جدا از اهل بيت(ع) نبوده است. به اين معنا كه همواره قرآن را كسي مي بايست حامل باشد كه وي در حقيقت قرآن ناطق است. خداوند مي فرمايد قرآن، همراه با پيامبر(ص) نازل شده است و اگر جان پيامبر(ص) نبود هرگز قرآني نمي توانست نازل شود؛ زيرا ظرف وجودي حامل قرآن مي بايست تا آن جا كامل و از سعه وجودي برخوردار باشد كه همه معاني و بطون آن را بتواند در خود جاي دهد.
از آن جايي كه اميرمؤمنان علي(ع) جان و نفس پيامبر(ص) به حكم آيه مباهله است، آن حضرت نيز از چنين ظرفيتي برخوردار بود و از آن جايي كه همه انوار وجودي اهل بيت و امامان معصوم(ع) از نور محمدي و علوي مي باشند، آنان نيز از چنين سعه وجودي و ظرفيت كامل برخوردار هستند. اين گونه است كه همواره قرآن صامت، همراه يك نفر از اهل بيت نبوت(ع) مي باشد.
اين شخص از اهل بيت(ع) نه تنها قرآن را همراهي مي كند و تا زماني كه در سر حوض كوثر در قيامت به حضرت ختمي مرتبت(ص) تحويل مي دهد، نمي تواند دمي از قرآن جدا باشد. از اينرو آن حضرت(ص) خود به صراحت اعلان مي كند كه «لن يفترقا حتي يردا علي الحوض؛ قرآن و عترت از هم جدايي ندارند تا زماني كه بر سر حوض كوثر بر من درآيند.»
نياز قرآن به اهل بيت عصمت و طهارت(ع) از آن روست كه ايشان نه تنها مفسر و مبين آيات الهي و حافظ و نگه دارنده آن از همه حوادث و رخدادها به حكم الهي هستند، بلكه روش عمل و بهره مندي كامل از آن را نيز در طول زمان به آدمي مي آموزند.
تفسير باطني آيات قرآن
دعاهايي كه از سوي امامان معصوم(ع) صادر شده است، در حقيقت تفسير باطني آيات قرآني است، تا آن چه همراه ايشان به شكل آيات نزول يافته به شكل دعا و نيايش به آسمان بالا رود تا دايره «انالله و انااليه راجعون» از مسير اهل بيت(ع) چنان كه آغاز شده بود به سوي حق بازگردد و «الي ربك الرجعي» و «الي ربك المنتهي» معنا يابد.
اهل بيت عصمت و طهارت(ع) همان گونه كه قرآن را آوردند و به مردم دادند، به آنان كمك مي كنند تا در مسير هدايت ايصالي، دستگير ايشان به قرآني ديگر شوند كه از آن به قرآن صاعد ياد مي كنند. اين گونه است كه نقش دعا و نيايش ماثور در زندگي بشر به خوبي نمايان مي شود.
به سخن ديگر همان گونه كه انسان ها به قرآن نازل در زندگي خويش نياز دارند تا به كمك آن به سوي كمال حركت كنند، به قرآن صاعد هم نيازمندند تا در اين مسير كمالي، حق را چنان كه هست اداكنند و از باب اكمال دين، عمل نمايند.
بدين ترتيب هر انساني همچنان كه به قرآن نياز دارد، به دعا و نيايش ماثور كه برخي از آن ها در مفاتيح الجنان شيخ عباس از مجموعه دعاهاي ماثور گردآمده نيازمند است. البته اگر كساني بتوانند در طول شبانه روز از همه دعاهاي ماثور به شكلي بهره برند بسيار مي توانند زندگي خويش را متحول سازند، به ويژه اگر در اين مسير از زبور آل محمد يعني صحيفه سجاديه نيز بهره ببرند.
بهار قرآن صاعد
ماه رمضان همان گونه كه ماه قرآن نازل است، همچنين بهار قرآن صاعد يا همان دعاها و نيايش ها مي باشد. از اين رو مي بايست اين فصل عبادت را فصل دعا نيز ناميد.
نيايش ها و دعاهاي ماثور به گونه اي است كه هركسي در هر شبانه روزش مي تواند از آنها بهره گيرد. اين دعاها به گونه اي وارد شده كه هركسي را در هر حال و زماني و مكاني به سوي كمال سوق مي دهد. هركسي در هر زمان و مكاني كه اراده اتصال بكند مي تواند به نيايش خاص آن زمان و مكان دست يابد. درحقيقت وسيله و ابزار پرواز انسان در هر زمان و مكاني فراهم است. اگر كسي سحرگاهان برخاست، مي تواند از دعاهاي خاص سحرگاهان بهره برد و اگر حال دعا و نيايش به وي در هنگام طلوع خورشيد دست داد، در آن زمان نيز ابزار خاص پروازي به شكل دعاي ماثور آن زمان، وارد شده است كه مي تواند از آن استفاده كند و بهره برد.
اين گونه است كه دعاهاي وارد شده از امامان معصوم(ع) به شكل نيايش هاي ساعت هاي روز نيز آمده چنان كه به اشكال ديگر چون هفته و ماه نيز آمده است. هركسي هرگاه حال پرواز با قرآن صاعد داشت، مي تواند در همان زمان و مكان اين نيايش هاي خاص را مورداستفاده قرار دهد. چنان كه براي هر گرفتاري و دردي، دعا و نيايش خاصي وارد شده است تا شخص به آساني و شتاب بيشتري به مقصد برسد و مشكل و گرفتاري خود را برطرف كند؛ چنان كه مي تواند همواره از دعاها و نيايش هاي مطلق بهره برد؛ زيرا اين نيايش ها همانند پل هاي برقي هستند كه پيوسته ميان آسمان و زمين كشيده شده است و هركسي مي تواند سوار آن شده و به سوي مقصد و مقصود حركت كند. البته انتظار براي پرواز ويژه مي تواند از جهاتي مفيدتر باشد، چنان كه پروازهاي ويژه سحرگاهان ياماه رمضان و يا در مساجد و اماكن مقدس مي تواند بسيار مفيدتر براي شخص باشد. از اين رو حضرت يعقوب(ع) براي استجابت دعا و دست يابي به پروازي مطمئن و بي خطر و سالم، سحرگاه روز جمعه اي در مكان مقدسي چون بيت المقدس را درنظر مي گيرد كه در برخي از روايات آمده است.
اكنون كه فصل بهار قرآن نازل و عبادت و بندگي است بهتر است كه از قرآن صاعد و دعاهاي ماثور به خوبي بهره گيريم و شرايط پروازي مساعد و مناسبي را براي خود فراهم آوريم.

 



حفاظت مرزهاي وجود در ماه رمضان

محمد خليلي
دوره آموزش تقوا
ماه رمضان، ماه مهماني خدا است. انسان در اين ماه مي تواند با اعمالي كه به عنوان ترك انجام مي دهد، به تقوايي دست يابد كه شرايط زيست وي را در آينده بهتر مي كند و زمينه بهره برداري از همه استعدادها و كمالات را فراهم مي آورد.
انسان ها در ماه هاي ديگر سال، همواره از سوي دو دشمن دروني و بيروني مورد حمله و تهديد دايمي قرار دارند. هواهاي نفساني و خواسته هاي بي پايان آن، در كنار وسوسه هاي شيطاني، آدم را به سوي افراط و تفريط و خروج از اعتدال و عدالت سوق مي دهد. اما در ماه رمضان، خداوند مردم را مهمان خود مي كند تا بتوانند در يك دوره كوتاه مدت و فشرده، كلاس هايي را بگذرانند تا تقوا در ايشان زنده شود و امكان مهار و حفاظت از جان و روح در برابر دشمن هاي دروني و بيروني بيش از پيش فراهم آيد.
در روايات است كه در اين ماه، شياطين در غل و زنجير هستند و انسان دچار گناه نمي شود. منظور و مقصود آن است كه در اين ماه، شرايط به گونه اي است كه هيچ دشمن بيروني نمي تواند به مرزهاي انسان نفوذ كند. در حقيقت همه مرزهاي وجود انسان در ماه رمضان از سوي نيروهاي الهي به شدت محافظت مي شود و هر گونه تردد دشمن به درون مرزهاي وجود بسته مي شود. از اين رو، در ماه رمضان ابليس و شياطين وابسته به او، نمي توانند هيچگونه نفوذي به درون انسان داشته باشند و اسلحه وسوسه اي را وارد مرزهاي انسان كنند. اينگونه است كه از هر لحاظ انسان ها نسبت به دشمنان بيروني در امنيت قرار مي گيرند و دشمنان آنها در غل و زنجير گرفتار مي شوند.
اين وضعيت به انسان كمك مي كند تا نسبت به تعديل خود بكوشد و نفس خويش را در مسير عدالت و اعتدال قرار دهد. البته از آنجايي كه نفس انساني در طول سال به كمك وسوسه هاي شيطاني و نيروهاي دشمن بيروني، تقويت شده است، از قدرتي بس قوي برخوردار است و مي تواند آدمي را به سوي گناه و زشتي ها و پليدي ها سوق دهد. براي تربيت و تزكيه و خودسازي نفس، خداوند مجموعه اي از اعمال را به عنوان ترك مطرح مي كند تا هواهاي نفساني در انسان ضعيف و سست شود و نتواند مديريت جان و روح آدمي را در دست گيرد.
راه زنده كردن تقوا
انسان با گرفتن روزه و خودداري از خوردن، نوشيدن، زناشويي و ترك محرماتي چون دروغ و غيبت و مانند آن، مي تواند مديريت نفس را
به عهده گيرد و اجازه ندهد تا خودسرانه عمل كند. اين گونه است كه در مدت يك ماه انسان مي تواند به شرايط مطلوبي برسد كه تقوا در وي زنده شده و نسبت به خواسته هاي نفساني واكنش درست و مطلوب داشته باشد.
به سخن ديگر، هر چند كه مرزهاي وجودي انسان به وسيله نيروهاي الهي در حفاظت است و دشمنان بيروني در زنجير هستند ولي دشمن دروني انسان رذيلت ها و پستي ها را جزو منش و كنش خويش قرار داده، هنوز سركش است و لازم است با محدود كردن آن به وسيله ترك هايي، آن را سست و ناتوان كرد تا خورشيد تقوا از درون بتابد و نور آن جان را روشن نمايد.

 



تپش قلم

عباسعلي كامرانيان
& هركس مي خواهد دوست خداوند باشد، بايد با ترك گناه، دست از دشمني با خود بردارد!
¤¤¤
& بت پرست اگر خود را به حقيقت نرساند در آتش است و خودپرست از آتش و در آتش.
¤¤¤
& شيطان در ظالم و ظالم در شيطان، دائم در هم در حال رفت و آمدند!
¤¤¤
& در «شهر نفاق» سگها، با گرگها مي درند و با چوبانها مي گريند!
¤¤¤
& گاهي، اولين «بله» فرصت آخرين «نه» را در نهايت دشواري از انسان غافل مي ستاند.
¤¤¤
& كودكان در «بازي» بزرگ و بزرگان در بازي، نابود مي شوند!
¤¤¤
& هر قاضي به تعداد قضاوتهاي ناعادلانه اش، خود و مسئولش را محكوم كرده است!
¤¤¤
& «گرفتار عشق» آزاده اي براي زندگي در همه فصول تاريخ است.
¤¤¤
& هركس تصوير غيرواقعي از چيزي به مردم بدهد، افسونگري است كه با نام آب، تشنگان را به سراب مي اندازد!
¤¤¤
& هركس تقوا پيشه كند، دوست و دشمن، خودآگاه و ناخودآگاه، در دنيا و آخرت به او كمك مي كنند!
¤¤¤
& تصوير عشق، تصوير حيات طيبه است، نگذاريد كه دست هوس آنرا برعكس كند!
¤¤¤
& باطن آزادي، سرشار از مسئوليت است.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14