(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 4 مهر 1388- شماره 19471
 

صفحه (14)

صفحه (3)

صفحه (2)

     
رهبر انقلاب در ديدار اعضاي مجلس خبرگان: خواص خود را كنار نكشند ، سكوت كمك به فتنه است
آيت الله حسيني بوشهري به سمت امام جمعه موقت قم منصوب شد
طي بيانيه اي از سوي رئيس سازمان انرژي اتمي ايران ساخت تاسيسات جديد غني سازي را اعلام كرد
اختلاف در 1+5 ادامه دارد مخالفت چين با تشديد تحريم ها عليه ايران
اندر ضرورت خلوت مدعيان امت در ارتفاعات دماوند يا طالقان



رهبر انقلاب در ديدار اعضاي مجلس خبرگان: خواص خود را كنار نكشند ، سكوت كمك به فتنه است

رهبرمعظم انقلاب در ديدار اعضاي مجلس خبرگان با تاكيد بر اينكه بلواهاي بعد از انتخابات كاملاً برنامه ريزي شده بود افزودند: اين توطئه به فضل الهي شكست خورد و تير دشمن به سمت خودش كمانه كرد. متن كامل بيانات حضرت آيت الله خامنه اي در ديدار نمايندگان مجلس خبرگان رهبري كه پنج شنبه انجام شد به اين شرح است:
بسم الله الرحمن الرحيم
خيلي خوش آمديد آقايان محترم! برادران عزيز نخبگان و خبرگان روحاني و متقي اين ملت! و خيلي متشكرم از زحمات شما در اين دو روز و نشست پرفايده اي كه داشتيد و بيانات رئيس محترم مجلس خبرگان و همچنين اين گزارش مشروح و مفيد و كاملي كه جناب آقاي شاهرودي بيان فرمودند.
اولا لازم ميدانم فقدان اين عالم شهيد را كه حقيقتاً خسارتي بود- هم براي كردستان، هم براي ما- تبريك و تسليت عرض بكنم به مردم كرد، به برادران اهل سنت و به همه كساني كه علاقه مند به سرنوشت كشورند و علاقه مند به وحدت در كشورند. اين يك نمونه از جنايتهائي است كه سرنخ آن بدون ترديد در بيرون از مرزهاست و سرويسهاي جاسوسي لانه كرده در عراق اشغالي و در كردستان عراق، بلاشك عامل و مجري اين جنايتها هستند؛ طراح اين جنايتها آنها هستند. البته اين براي ما خسارت بود بلاشك، لكن قطعاً هدف دشمن از شهادت ماموستا ملامحمد شيخ الاسلام، برآورده نخواهد شد. تروريزم نتوانسته است و نخواهد توانست ضربه اي به انقلاب وارد كند، بلكه بعكس هر جا به وسيله دشمن، خوني مظلومانه بر زمين ريخته شد، اين پرچم خونين به دست جمع بيشتري برافراشته شد. اينجا هم همانجور خواهد شد. بلاشك طلاب جوان سني و علماي اهل سنت و مردم كرد- در استان كردستان و غير آنها- راه اين شهيد را گرمتر و مشتاقانه تر ادامه خواهند داد. من نقش اين برادر خوبمان را در كردستان، هم از دور ميدانستم، هم از نزديك رفتم مشاهده كردم. ايشان عامل وحدت بود، عامل گسترش فكر انقلاب اسلامي بود، معتقد به مباني نظام بود؛ كاملاً صادقانه و جدي. و همين روحيات بلاشك در بين علاقه مندان ايشان، در بين طلاب جوان كردستان توسعه خواهد يافت. دشمن بداند كه اين خشونت و اين جنايت راه به جائي نخواهد برد و اهداف او را تامين نخواهد كرد. همه هم بدانند كه دشمن در دشمني خود، شيعه و سني و كرد و فارس و ترك و بلوچ و اينها نميشناسد؛ هركسي منادي وحدت است، هر كسي پايبند به مباني نظام هست، مورد بغض و دشمني دشمن هست؛ هر كه باشد، هر چه باشد، با هر مذهبي، با هر قوميتي.
امتياز بي بديل مجلس خبرگان
نكته دومي كه عرض ميكنم، اين است كه امتياز بي بديل مجلس خبرگان رهبري اين است كه در اين مجلس دغدغه هاي عمومي و ملي مطرح است؛ معطوفاً به اسلام و انقلاب. در اين مجلس- كه شايد اين خصوصيت در اين مجلس بي نظير باشد- جناح بندي هاي سياسي، خط بازي ها و خط سازي ها راهي ندارد؛ تاكنون بحمدالله اين جور بوده، بعد از اين هم به حول و قوه الهي همين جور خواهد بود؛ و همين مايه وزانت و متانت و اهميت اين مجلس در چشم مردم است. ولذا مي بينيد دشمني دشمن ها هم با اين مجلس بسيار وسيع و گسترده است، كه در هر برهه اي از زمان به يك نحوي اين دشمني نشان داده ميشود. اين مايه اعتماد مردم است كه احساس بكنند اين جمع منتخب آنها- كه همه عناصر روحاني و شناخته شده به علم دين هستند- در اين مجلس به فكر مسائل اساسي اسلام و مسلمين و جامعه ايراني و مسائل عمده كشور هستند؛ مسائل شخصي و خطي و جناحي در تصميم گيري ها و در اظهارات اينها راهي ندارد. اين خيلي چيز مهمي است. صحنه كار براي اين مجلس، صحنه دفاع از اصول است، صحنه دفاع از ارزشهاست؛ ممكن است سلائق و بيانهاي مختلفي باشد، لكن حقيقت قضيه همين است؛ و اين ان شاءالله بايد با جديت و استحكام ادامه پيدا بكند.
نكته بعدي كه به برادران محترم عرض كنيم، اين است كه معارضه با نظام، يك سابقه سي ساله در اين انقلاب دارد؛ چيز جديدي نيست. اشكال معارضه گوناگون بوده است، اما هميشه بوده است؛ شدتاً ضعفاً، متناسب با وضعيت ما در داخل بوده. هر جا احساس كردند و هر وقت احساس كردند ميتوانند حضور قوي تري پيدا كنند، ضربه اي را كه ميتوانستند- به خيال خود- وارد كردند. و انقلاب هم در طول اين سي سال در مقابل اين ضربات ايستاده است؛ نه فقط ضعيف نشده، بلكه روز به روز بحمدالهي كشور و نظام جمهوري اسلامي قوي تر هم شده. منتها يك نكته وجود دارد و او اين است كه هرچه ما در نظام جمهوري اسلامي، توانستيم ريشه خودمان را عميق تر كنيم و پيشتر برويم و كارهايمان را پيچيده تر بكنيم، توطئه دشمن هم پيچيده تر شده است؛ اين را بايد توجه داشت. درست است كه ما تجربه غلبه بر چالشهاي تحميل شده را داريم- نه فقط در يك مورد و دو مورد؛ در تمام اين سي سال، تجربه نظام جمهوري اسلامي، تجربه غلبه بر چالشها و بر معارضه ها و دشمني هاست- ولي بايستي توجه كرد كه- همانطور كه اشاره فرمودند- دشمن، «من نام لم ينم عنه» بيدار است؛ خبرهائي كه از مراكز حساس سياسي و امنيتي دنيا به دست ما ميرسد، نشان ميدهد كه دستگاه هاي عظيمي، گسترده اي، با بودجه هاي كلاني، به طور دائم متوجه به نظام جمهوري اسلامي هستند؛ با انگيزه هائي كه دارند، كه گفته شده است و معلوم است براي ما و شما. دارند كار ميكنند؛ هر روز طرحي را به ميدان مي آورند و هر روز عرصه جديدي را در مقابل جمهوري اسلامي مي آرايند. و اين ادامه هم پيدا خواهد كرد، تا وقتي كه مايوس بشوند؛ آن وقتي كه نظام جمهوري اسلامي به نصابهاي مشخصي در زمينه هاي سياسي، در زمينه هاي اقتصادي، در زمينه هاي امنيتي، در زمينه هاي علمي، در زمينه هاي اخلاقي برسد. تا جمهوري اسلامي به اين نصابهاي معين نرسيده است، اينها ادامه پيدا خواهد كرد؛ به آنجا كه رسيديم، دشمن طبعاً مايوس خواهد شد و واقعيت را به طور كامل خواهد پذيرفت. به هر حال امروز توطئه دشمن، توطئه پيچده اي است.
ابعاد جنگ نرم
ما بايد جوانب اين توطئه را بروشني بشناسيم و بشناسانيم؛ وظيفه ما اين است. امروز جنگ نظامي با ما خيلي محتمل نيست- نميگوئيم بكلي منتفي است، اما خيلي محتمل نيست- لكن جنگي كه وجود دارد، از جنگ نظامي اگر خطرش بيشتر نباشد، كمتر نيست؛ اگر احتياط بيشتري نخواهد، كمتر نميخواهد. در جنگ نظامي دشمن به سراغ سنگرهاي مرزي ما مي آيد، مراكز مرزي ما را سعي مي كند منهدم بكند تا بتواند در مرز نفوذ كند؛ در جنگ رواني و آنچه كه امروز به او جنگ نرم گفته ميشود در دنيا، دشمن به سراغ سنگرهاي معنوي مي آيد كه آنها را منهدم كند؛ به سراغ ايمانها، معرفتها، عزمها، پايه ها و اركان اساسي يك نظام و يك كشور؛ دشمن به سراغ اينها مي آيد كه اينها را منهدم بكند و نقاط قوت را در تبليغات خود به نقاط ضعف تبديل كند؛ فرصتهاي يك نظام را به تهديد تبديل كند. اين كارهائي است كه دارند مي كنند؛ در اين كار تجربه هم دارند، تلاش هم زياد دارند مي كنند، ابزار فراواني هم در اختيارشان هست. بايد ابعاد دشمن و ابعاد دشمني را بدانيم تا بتوانيم بر او فائق بيائيم. البته ما مدد الهي داريم، كمك غيبي داريم بدون شك؛ اين را انسان دارد مشاهده مي كند؛ لكن ما مادامي كه هوشيارانه، آگاهانه در ميدان نباشيم تدبير لازم را به كار نبريم، كمك الهي به سراغ ما نخواهد آمد.
خطوطي كه دشمن
در تبليغاتش دنبال مي كند
دشمنان ما؛ دشمنان انقلاب، دشمنان نظام جمهوري اسلامي، چند خط را دارند دنبال مي كنند كه اين در تبليغاتشان و در كاري كه انجام مي دهند، واضح هم هست؛ اينها چيزهاي پوشيده و پنهاني نيست؛ بايد در ذهن خودمان اينها را جمع بندي كنيم:
يكي اين است كه نشانه هاي اميد را مخدوش كنند؛ مورد خدشه قرار بدهند، كه از جمله همين انتخابات بود. حضور هشتاد و پنج درصدي مردم، يك چيز اميد بخشي است، يك چيز مهمي است؛ همانطور كه عرض كرديم، سي سال بعد از يك انقلاب، مردم كشور بيايند به نظام برآمده اين انقلاب يك چنين آراء وسيعي را تقديم بكنند، اين جز اعتماد به اين نظام و دل بستن به اين نظام، معناي ديگري ندارد؛ و اين اتفاق افتاد. يا رئيس جمهوري را با اين رأي بالا انتخاب بكنند، اين يك چيز بي سابقه است. اين اتفاق افتاد؛ اين كار در كشور شد. اين خيلي نقطه قوت مهمي است. سعي شد اين نقطه قوت را تبديل كنند به نقطه ضعف؛ اين مايه اميد را تبديل كنند به مايه ترديد، مايه يأس. اين كار خصمانه اي است. در كشور، مايه هاي اميد فراوان است؛ زير ساختهاي كشور، امروز زيرساختهاي بسيار مستحكمي است؛ كارهاي مهمي در طول اين سالها انجام گرفته و امروز كشور آماده يك حركت جهش وار به جلوست. پيشرفتهاي علمي، امروز خيلي چشم نواز و چشم گير است؛ به طوري كه ديگران- دانشمندان كشورهاي ديگر، آنهائي كه انگيزه سياسي ندارند- اعتراف مي كنند؛ كه يك نمونه اش را ديشب توي تلويزيون ديديد. در مورد همين سلولهاي بنيادي، اعتراف كردند كه باور نمي كردند در ايران اين حد پيشرفت وجود داشته باشد. مي گويد: من پارسال هم در اين كنفرانس علمي شركت كردم، امسال هم شركت كردم؛ امسال تا پارسال تفاوت زيادي به وجود آمده، پيشرفت زيادي شده! اين يك نمونه اش است؛ ده ها نمونه از اين قبيل داريم كه اينها پيشرفتهاي علمي است؛ مايه هاي اميد است. خود تجربه سي ساله- سي سال تجربه پشت سر ماست؛ در اختيار ماست- نسل جوان پر انرژي و تحصيلكرده اي در وسط ميدان است؛ اينها همه مايه هاي اميد و نقاط قوت است. نسل جواني كه هم تحصيلكرده است، هم اعتماد به نفس دارد، هم احساس مي كند كه مي تواند كشور خودش را پيش ببرد. ما يك سند چشم انداز داريم كه تا سال 1404، مشخص كرده كه خط ما از لحاظ پيشرفتهاي كشوري و مادي كجاست؛ خيلي چيز مهمي است. معلوم كرديم كه به كجا بايد برسيم و از چه طريقي بايد حركت بكنيم. اينها عوامل اميد است، اينها نقطه هاي قوت است. مي خواهند اينها را به موجبات يأس تبديل كنند؛ راجع به سند چشم انداز صحبت بشود، مي گويند آقا به اين سند توجهي نشده؛ راجع به پيشرفتهاي علمي بحث بشود، مي گويند اينها خيلي اهميتي ندارد؛ راجع به انتخابات بحث بشود، اين شبهه ها و خدشه ها را پيش مي آورند؛ راجع به جوانها صحبت بشود، اشاره مي كنند به تخلف چند تا جوان در يك طرفي! يعني همه اين نقاط مثبت، اين قله هاي برجسته اي كه همه اش اميدافزا هست، اينها را سعي مي كنند در چشمها كمرنگ كنند. متقابلاً نقاط ضعف كوچكي كه حتماً وجود دارد، بزرگ كنند يا نقاط ضعف را - نمي گوئيم هم كوچك، نقاط ضعفي وجوددارد- بزرگ نمايي كنند؛ چند برابر آنچه كه هست، اين نقاط ضعف را نشان بدهند؛ سياه نمايي كنند؛ تلقي هاي بدبينانه نسبت به نظام را گسترش بدهند. مي بينيد ديگر؛ به زور مي خواهند اين يأس را به جامعه القاء كنند. وقتي يأس وارد جامعه شد، جامعه از پويائي خواهد افتاد؛ افراد مبتكر، افراد نخبه، افراد جوان و پر نشاط منزوي مي شوند، كناره گيري مي كنند، دست و دلشان به كار نمي رود، مشاركتها كم مي شود، پويائي جامعه از دست مي رود. اين يكي از خطوط كاري دشمن است؛ مرتباً القاي بن بست كردن. شما اگر ببينيد اين تبليغات راديوها را - حالا امروز راديوها ديگر نيست. يك وقتي مي گفتيم ده ها راديو، امروز مسئله هزارهاست؛ راديو هست، تلويزيون هست، اين وسايل اينترنتي هست- به طور دائم از مراكز مشخصي، مرتباً القاي بن بست، القاي بحران، القاي سياه بودن وضعيت مي شود؛ هر مقداري كه بگيرد، هر مقداري كه مستمع و شنونده پيدا بكند و باورپذير باشد براي آنها، دارند در اين زمينه كار مي كنند. اين يكي از خطوط كاري دشمن است.
ايجاد تفرقه يكي از خطوط دشمن
يكي از خطوط كاري اصلي دشمن، همين مسئله تفرقه است كه شما آقايان بر روي او بحق تكيه كرديد، در گزارش هم بيان فرمودند، در بيانيه پاياني خبرگان هم به اين مسئله اتحاد توجه شده؛ بسيار مسئله مهمي است. مسئله اتحاد ملت و كاري كه براي ايجاد تفرقه دارد انجام مي گيرد، بسيار مسئله مهمي است. ما نشانه هاي وحدت عمومي مردم را داريم مي بينيم. شما نماز جمعه ها را در ماه رمضان ديديد، روز قدس را ديديد، نمازهاي عيد فطر را ديديد؛ چه عظمتي! انسان وقتي نگاه مي كند- نه فقط در تهران، در مشهد، در اصفهان، در كرمان، در تبريز، در مناطق مختلف- منظره، منظره هاي بي نظيري است؛ اصلاً شايد در طول تاريخ اسلام، هرگز نماز عيد فطر با اين عظمت، با اين و شكوه هاي عجيب- در نقاط مختلف يك كشور، نه فقط در يك شهر- ديده نشده! ما امروز اينها را داريم؛ اينها همه نشانه وحدت است؛ نشانه همدلي مردم است؛ نشانه اين است كه يك مركز مشتركي وجود دارد كه مردم علي رغم اختلافات جزئي و فرعي اي كه با هم دارند، در گرايش و انتماء به اين اصل، متفق اند؛ دلشان متوجه اين مركز است؛ كه اين مركز هم دين است، اصول اسلامي است، ارزشهاي والاست، دين خداست. اين، خيلي چيز مهمي است. خوب، همه بايد در مقابل اين وحدت سر فرود بياورند، وقتي اين وحدت را مي بينند. مي بينيد كه متأسفانه بعكس، بعضي دم از تفرق مي زنند، از روي جهالت، غفلت؛ واقعاً محمول بر غفلت است اين چيزها، بيش از آنچه كه بر چيزهاي ديگري انسان بخواهد اينها را حمل كند. اين، مسئله مهمي است. مسئله ايجاد وحدت، وحدت مذهبي، وحدت قومي، وحدت سلائق سياسي، اينها مهم است؛ بايد سعي كرد. يكي از خطوط دشمن، ايجاد تفرقه است؛ هر چه بتوانند، در هر جا بتوانند، در هر سطحي كه بتوانند؛ در سطح مختلف؛ از مسئولين، غير مسئولين، آحاد مردم، بين خود گروه هاي روحاني، بين خود گروه هاي دانشگاهي، بين خود جمعها و جمعيتهاي واحدهاي ديگر اجتماعي، و بين اينها با يكديگر ايجاد اختلاف كنند، و بين مذاهب. نمونه هاي فراوانش را داريد مشاهده مي كنيد كه در جامعه هست. اين يك مسئله است كه در جامعه هست. خط دشمن خط ايجاد تفرقه است. اين هم يك مسئله است.
تمجيد دشمن
از برخي عناصر داخلي
مسئله چهارم- اين خط ديگري است كه به نظر ما دشمن بر روي او هم دارد سرمايه گذاري مي كند- منصرف كردن ذهن مردم از دشمني دشمن است. ما هرگز منكر نيستيم كه در نارسائي هاي گوناگون و مشكلات فراواني كه بر سر راه جامعه و افراد پيش مي آيد، تقصيرهاي شخصي و تقصيرهاي اجتماعي، از درون وجود دارد؛ در اين هيچ ترديدي نيست؛ كسي اين را منكر نيست. «ما اصابك من حسنه فمن الله و ما اصابك من سيئه فمن نفسك»؛ اينكه معلوم است؛ دشمن هم اگر ضربه اي به ما زد و اين ضربه كاري شد، اين هم «من نفسك» است؛ در اين شكي نيست. در جنگ احد هم كه دشمن حمله كرد و ضربه زد، در حقيقت مسلمانها از خودشان ضربه خوردند؛ در اين كه بحثي نيست؛ منتها نكته اين است كه اگر انسان بخواهد ضربه نخورد، بايد نقش دشمن را ببيند. يكي از لوازم توجه و ملاحظه براي ضربه نخوردن، ديدن دشمني است كه مي خواهد به ما ضربه بزند؛ از اين ما را نبايد غافل كنند. خط اغفال بخصوص خواص و نخبگان از تأثير دشمن، يكي از خطوط القائي و تبليغاتي دشمن است. حالا طرق مختلفي البته براي اين كار دارند. تا كسي بگويد دشمن، مي گويند: آقا شما همه اش به گردن دشمن مي اندازيد! خوب، هست دشمن؛ هست دشمن؛ چرا نمي بينيم دشمن را؟ چرا نمي بينيم شعف عظيمي كه دشمن پيدا مي كند از آنچه كه اينجا از اختلاف ما، از حوادث گوناگون، از بلواي بعد از انتخابات به وجود مي آيد؟ تشويق كنند كساني را كه عامل هستند. آنجا، رئيس يك كشور بزرگ از آدمها اسم مي آورد! خوب، اين جز ايجاد دشمني است؟ از معارضين نظام اسم مي آورد و تمجيد مي كند از فلان كس كه آقا از شجاعت او (!) ما تعجب كرديم. چرا؟ چون يك كلمه اي گفته كه آنها خوششان آمده. اينها را بايد ديد؛ اينها را بايد متوجه شد و نبايستي از دشمني دشمن غفلت كرد.
البته دشمني او خلاف انتظار نيست، غفلت ما خلاف انتظار است؛ دولت انگليس كه كارنامه دويست ساله حضور آنها و ارتباط آنها با كشور ما، كارنامه سرتا پا سياه است- واقعا يك نقطه و يك جا نداريم كه بشود نشان داد كه دولت انگليس به نفع ملت ايران يك قدم كوچكي برداشته باشد؛ هرچه بوده ضرر؛ هرچه بوده صدمه هاي بزرگ- اينها اعلام مي كنند كه ما طرفدار ملت ايرانيم! دولت آمريكا اعلام مي كند كه ما طرفدار مردم ايرانيم! يعني: با نظام جمهوري اسلامي بديم، اما مردم را دوست داريم! خوب، مردم جزو اين نظامند؛ اين نظام كه منفك از مردم نيست. اين ترفندهاي دشمن است. اينها را بايد شناخت، فهميد. او البته دشمني اش را مي كند؛ امر طبيعي است، اما اينكه ما نفهميم دشمني او را و از اين معنا غفلت كنيم، اين قابل قبول نيست. يك وقت مي بينيد ما در داخل جدول و پازلهاي دشمن قرار مي گيريم- در پازل، مجموعه اي را كنار هم مي چينند، تا يك شكلي از تويش در بيايد- تا يكي از اين اجزا را ما تامين بكنيم. خوب، اين خيلي چيز بدي است؛ ما بايد سعي كنيم كه تامين كننده اجزاي او نباشيم. مثل اين جدول حروف متقاطع كه وقتي كنار هم گذاشته مي شود، يك كلمه اي از تويش درمي آيد. دشمن يك جدولي اين جوري درست كرده، براي اينكه يك حرفي از تويش دربياورد؛ چند تا از اين حروف را هم ما بگذاريم! اين را بايد مراقبت كرد؛ بحث سر اين است؛ بايد جدول دشمن را كامل نكنيم؛ پازل دشمن را كامل نكنيم؛ ببينيم دشمن چه كار دارد مي كند و چه كار مي خواهد بكند؛ اهداف و حضور واضح او را ببينيم.
امروز موثرترين سلاح بين المللي عليه دشمنان و مخالفين، سلاح تبليغات است؛ سلاح ارتباطات رسانه اي است. امروز اين قوي ترين سلاح است و از بمب اتم هم بدتر و خطرناك تر است. اين سلاح دشمن را شما در بلواهاي بعد از انتخابات نديديد؟ دشمن با همين سلاح، لحظه به لحظه، قضاياي ما را دنبال مي كرد و به كساني كه اهل شيطنت بودند، رهنمود مي داد. «وان الشياطين ليوحون الي اوليائهم ليجادلوكم»؛ دائم به اولياي خودشان ايحاء مي كردند. خوب، اين حضور دشمن است ديگر؛ حضور دشمن را از اين واضح تر و روشن تر مي شود فرض كرد؟
بايد بصيرت داشت. آنچه كه انسان از نخبگان جامعه و جريانات سياسي و گروه هاي سياسي انتظار دارد، اين است كه با اين حوادث، با اين خطوط دشمن، با بصيرت مواجه بشوند؛ با بصيرت. اگر بصيرت وجود داشت و عزم مقابله وجود داشت، خيلي از رفتارهاي ما ممكن است تغيير پيدا بكند؛ آن وقت وضعيت بهتر خواهد بود. بعضي از كارها از روي بي بصيرتي است.
اين محورهايي كه عرض شد- اين خطوط دشمن را- ما در عمل خودمان و در اظهارات خودمان بايد محاسبه كنيم و بايد اينها را در محاسبات خودمان بگنجانيم، كه اگر اظهارنظري هم مي خواهيم بكنيم، با توجه به اينها باشد؛ عمل و اقدامي مي خواهيم بكنيم، با توجه به اينها باشد؛ ببينيم آيا داريم به دشمن كمك مي كنيم يا نه. اين به نظر من چيز مهمي است.
جمهوري اسلامي هم مردمي است هم اسلامي
نكته چهارم اين است كه جمهوري اسلامي- كه از انقلاب اسلامي برخاسته است- يك واحدي است كه داراي دو بعد است: اسلامي بودن و مردمي بودن؛ هم اسلامي است، هم مردمي است. و مردمي است، چون اسلامي است؛ چون اسلام دين جامعه است. دين مسئوليت همگاني است؛ اسلام دين تك تك افراد و اشخاص به حيث خودشان فقط نيست؛ آن هم هست، اما افراد به حيث اجتماعشان هم مورد خطاب اسلامند. اسلام يك دين مردمي است؛ يك دين مسئوليت عمومي است؛ بنابراين مردمي بودن از خود اسلامي بودن برمي آيد. اسلامي هم هست؛ چون خداي متعال منت گذاشته است: «بل الله يمن عليكم ان هداكم للايمان»؛ منت گذاشته بر ما، هدايت كرده ما را به اين ايمان؛ پروردگار به مردم ما، به خود ما منت گذاشته، ما را به اين دين هدايت كرده؛ لذا جمهور ما اسلام را مي خواهند و اين دين الهي را بحمدالله خداي متعال به ما داده است. بنابراين «جمهوري اسلامي» است؛ يك منظومه است، يك مجموعه است، يا بگوئيم واحد داراي ابعادي است كه اين ابعاد بايد با همديگر مورد ملاحظه قرار بگيرد و با هم باشد؛ اين درهم تنيدگي بايد حفظ بشود. هركدام از اين جهات تضعيف بشود، كل و مجموعه تضعيف شده است.
ولايت فقيه
دنباله ولايت معصومين
مسئله ولايت هم پايبندي به همين مجموعه است؛ چه ولايت معصومين (عليهم السلام)، چه ولايت فقيه كه دنباله ولايت معصومين و ادامه او هست. مسئله پايبندي به اين مجموعه و رعايت حفظ اين مجموعه در كشور و در نظام است، كه زاويه اي پيدا نكند، مشكلي برايش به وجود نيايد، در او تنقيصي و تبعيضي حاصل نشود، با همين جامعيت حركت كند و پيش برود. و اين اسلام ناب هم كه در فرمايش امام بود، ناظر به همين است؛ چون امام اسلام ناب فرمودند، در مقابل اسلام آمريكايي. اسلام آمريكايي فقط آن نيست كه آمريكاپسند باشد؛ هر چيزي كه خارج از اين اسلام ناب است؛ اسلام سلطنتي هم همين جور است، اسلام التقاطي هم همين جور است، اسلام سرمايه داري هم همين جور است، اسلام سوسياليستي هم همين جور است، اسلامهايي كه با شكلها و رنگهاي مختلفي عرضه بشود و آن عناصر اصلي در او وجود نداشته باشد، همه اش مقابل اسلام ناب است؛ در واقع اسلام آمريكايي است. انسان مشاهده مي كند در اين معارضه هايي كه با نظام در طول اين سي سال انجام گرفته، اين اسلامهاي گوناگون حضور داشته اند؛ هم اسلام التقاطي وجود داشته، هم اسلام سلطنتي وجود داشته، هم اسلام سوسياليستي وجود داشته، انواع و اقسام اين اسلامها در مواجهه با نظام جمهوري اسلامي وجود داشته اند. خوب، در اين نگاه به اسلام و درك و فهم از اسلام، فرد و جامعه با هم ملاحظه مي شوند، معنويت و عدالت با هم ملاحظه مي شوند، شريعت و عقلانيت با يكديگر ملاحظه مي شوند، عاطفه و قاطعيت در كنار هم ديده مي شوند؛ اينها همه بايد باشد. قاطعيت در جاي خود، عواطف در جاي خود، شريعت در جاي خود، عقلانيت -كه آن هم خارج از شريعت البته نيست- در جاي خود؛ همه در كنار هم بايستي مورد استفاده قرار بگيرند؛ انحراف از اين منظومه مستحكم، موجب انحراف از نظام اسلامي خواهد بود.
به شجاعت در فهم نياز داريم
نكته بعدي اين است كه ما نه فقط در عمل احتياج به شجاعت داريم، در فهم هم احتياج به شجاعت داريم. در فهم فقيهانه، احتياج به شجاعت هست؛ اگر شجاعت نبود، حتي در فهم هم خلل به وجود خواهد آمد. درك روشن از كبريات و صغريات؛ گاهي انسان كبريات را درست مي فهمد، در صغريات اشتباه مي كند. اين درك صحيح از مباني دين و از موضوعات ديني و از موضوعات خارجي منطبق با آن مفاهيم كلي و عمومي- يعني كبريات و صغريات- احتياج دارد به اينكه ما شجاعت داشته باشيم، ترس نداشته باشيم؛ و الا ترس از مالمان، ترس از جانمان، ترس از آبرويمان، انفعال در مقابل دشمن، ترس از جو، ترس از فضا؛ اگر اين حرف را بزنيم عليه ما خواهند بود؛ اگر اين حرف را بزنيم، فلان لكه را به ما خواهند چسباند؛ اين ترسها فهم انسان را هم مختل مي كند. گاهي انسان به خاطر اين ترسها، به خاطر اين ملاحظات، صورت مسئله را درست نمي فهمد؛ نمي تواند مسئله را درست درك بكند و حل بكند؛ موجب اشتباه خواهد شد. لذا «و لا يخشون احدا الا الله» خيلي مهم است؛ در اين آيه شريفه «الذين يبلغون رسالات الله و يخشونه و لايخشون احدا الا الله و كفي بالله حسيبا»؛ معلوم مي شود شرط بلاغ و ابلاغ و تبليغ، همين عدم خشيت است كه: «و لا يخشون احدا الا الله». مي گويي: آقا! اگر اين كار را بكنم، ممكن است در دنيا سرم كلاه برود. خوب، «و كفي بالله حسيبا»؛ محاسبه را به خدا واگذار كنيد و بگذاريد خدا برايتان محاسبه كند. اگر پرواي قضاوتهاي مردم، داوري هاي گوناگون مردم را به جاي پرواي از خدا گذاشتيم، مشكل درست خواهد شد؛ چون پرواي از خداي متعال تقواست. اگر اين را كنار گذاشتيم و ترس مردم جايگزين شد، آنوقت فرقاني هم كه خداي متعال گفته، پيدا نخواهد شد؛ «ان تتقوا الله يجعل لكم فرقانا»؛ اين فرقان ناشي از تقواست؛ روشن شدن حقيقت براي انسان، دستاورد تقواست. و به نظر من اين مسئله خيلي مهم است؛ مسئله خشيت از مال و جان و حرف مردم و آبرو و زمزمه ها و حرفها و حديثها و تهمتها و اينها، خيلي مهم است؛ اينقدر اين مسئله مهم است كه خداي متعال به پيغمبرش خطاب مي كند و او را برحذر مي دارد: «و اذ تقول للذي انعم الله عليه و انعمت عليه امسك عليك زوجك و اتق الله و تخفي في نفسك ماالله مبديه و تخشي الناس والله احق ان تخشاه»؛
ملاحظه حرف مردم، ملاحظه اين تهمتي كه خواهند زد، ملاحظه چيزي را كه خواهند كرد، نبايد كرد؛ «ولله احق ان تخشاه». به نظر من يكي از چيزهائي كه فتوحات گوناگون امام را ارزاني آن بزرگوار داشت، همين شجاعت او بود. كه فتوحات علمي، فتوحات معنوي، فتوحات سياسي، فتوحات اجتماعي، اين مجذوب شدن دلها به آن بزرگوار را- كه واقعاً چيز عجيبي بود- بوجود آورد. و شجاعت آن بزرگوار اين بود كه ملاحظه هيچ چيزي را نمي كرد. بالاخره اهل فتنه مايلند كه خشيت خودشان را، خوف از خودشان را در دل نخبگان و خواص، به جاي خشيت از خدا بنشانند؛ يعني مايلند كه از آنها ترسيده بشود؛ «الذين قال لهم الناس ان الناس قدجمعوا لكم فاخشوهم فزادهم ايمانا و قالوا حسبنا الله و نعم الوكيل». يعني اينكه دائماً دارند به ما مي گويند: آقا! «ان الناس قد جمعوا لكم فاخشوهم»، جوابش همين است: «فقالوا حسبنا الله و نعم الوكيل». نتيجه اش هم اين است: «فانقلبوا بنعمه من الله و فضل لم يمسسهم سوء». نتيجه اين احساس، اين درك، اين حقيقت روحي و معنوي همين است كه: «فانقلبوا بنعمه من الله و فضل لم يمسسهم سوء». بنابراين، بايستي اين شجاعت را داشت و لازم شد.
خواص هدف دشمن هستند
دشمن انواع و اقسام كار را مي كند؛ انواع و اقسام فعاليت را مي كند؛ عمده هم امروز به گمان من، هدف و آماج توطئه هاي دشمن، خواص است؛ آماج دشمن، خواص است. مي نشينند طراحي مي كنند تا ذهن خواص را عوض كنند؛ براي اينكه بتوانند مردم را بكشانند؛ چون خواص تاثير مي گذارند و در عموم مردم نفوذ كلمه دارند. به نظر من يكي از وظايف اصلي امروز ما و شما، همين است: ما بصيرت خودمان را در مسائل گوناگون تقويت كنيم و بتوانيم ان شاء الله بصيرت مخاطبان و مستمعان خودمان را هم زياد بكنيم.
و انقلاب اسلامي، خيلي ريشه دار است؛ خيلي قوي است؛ خيلي اركان مستحكمي دارد؛ و خداي متعال هم پشتيبان ماست؛ همين طور كه من بارها از قول امام (رضوان الله عليه) نقل كرده ام كه فرمودند: من از اولي كه وارد اين قضيه شديم، ديدم- يا احساس كردم- يك دست قدرتي دارد كارها را پيش مي برد. حقيقتاً همين جور است؛ و اين را ايشان به من فرمودند. انسان اين دست قدرت الهي را مي بيند. البته اين دست قدرت الهي، قوم و خويشي اي با ما ندارد- «من كان لله كان الله له»، «ان تنصروا الله ينصركم»، و «لينصرن الله من ينصره»- بايد در خدمت اين راه باشيم؛ خالصانه؛ آنچه كه داريم، بياوريم ميدان و براي اين راه تقديم كنيم؛ تلاشمان و كارمان را براي اين راه تقديم كنيم. خداي متعال هم تفضل خواهد كرد؛ لطف خواهد كرد؛ امروز هم همين كار شده و خداي متعال تفضل كرده و سنگ دشمن به سوي خودش برگشته؛ تيرش كمانه كرده به طرف خودش؛ و نتوانستند از توطئه اي كه كردند، طرفي ببندند.
قطعاً اين بلواهاي بعد از انقلاب، به نظر آدمهاي خبره و آگاه، برنامه ريزي شده بود. يعني انسان با هر كسي از انسانهاي فهيم كه با مسائل كشور و با مسائل جهاني آشنا هستند، در ميان مي گذارد، مي فهمد. پريروز من به ايشان همين را عرض كردم؛ گفتم اينها برنامه ريزي شده بود. ايشان گفتند: قطعاً يعني همه اين را مي فهمند كه اين كار برنامه ريزي شده بود و اين يك كار دفعي نبود كه بخواهيم بگوئيم يك چيزي پيش آمده. مثلاً دفعتاً كسي بلند شد حرفي زد؛ نه، اين كار برنامه ريزي شده بود؛ از يك مركزي هدايت مي شد. خوب، شكست خوردند ديگر؛ انشاء الله اين شكست شان ادامه هم پيدا خواهد كرد. منتها دائم دارند توطئه مي كنند.
در فتنه نبايد كنار كشيد
اين را هم عرض بكنيم؛ بعضي ها در فضاي فتنه، اين جمله «كن في الفتنه كبن اللبون لاظهر فيركب و لا ذرع فيحلب» را بد مي فهمند و خيال مي كنند معنايش اين است كه وقتي فتنه شد و اوضاع مشتبه شد، بكش كنار! اصلاً در اين جمله اين نيست كه: «بكش كنار». اين معنايش اين است كه به هيچوجه فتنه گر نتواند از تو استفاده كند؛ از هيچ راه. «لاظهر فيركب و لا ذرع فيحلب»؛ نه بتواند سوار بشود، نه بتواند تو را بدوشد؛ مراقب بايد بود.
در جنگ صفين ما از آن طرف عمار را داريم كه جناب عمار ياسر دائم- آثار صفين را نگاه كنيد- مشغول سخنراني است؛ اين طرف لشكر، آن طرف لشكر، با گروه هاي مختلف؛ چون آنجا واقعاً فتنه بود ديگر؛ دو گروه مسلمان در مقابل هم قرار گرفتند؛ فتنه عظيمي بود كه عده اي مشتبه بودند. عمار دائم مشغول روشنگري بود؛ اين طرف مي رفت، آن طرف مي رفت، براي گروه هاي مختلف سخنراني مي كرد- كه اينها ضبط شده و همه در تاريخ هست- از آن طرف هم آن عده اي كه «نفر من اصحاب عبدالله بن مسعود...» هستند، در روايت دارد كه آمدند خدمت حضرت و گفتند: «يا اميرالمؤمنين- يعني قبول هم داشتند كه اميرالمؤمنين است- انا قد شككنا في هذا القتال»؛ ما شك كرديم. ما را به مرزها بفرست كه در اين قتال داخل نباشيم! خوب، اين كنار كشيدن، خودش همان ذرعي است كه يحلب؛ همان ظهري است كه يركب! گاهي سكوت كردن، كنار كشيدن، حرف نزدن، خودش كمك به فتنه است. در فتنه همه بايستي روشنگري كنند؛ همه بايستي بصيرت داشته باشند. اميدواريم انشاء الله خداي متعال ما را و شما را به آنچه مي گوئيم، به آنچه نيت داريم، عامل كند؛ موفق كند.
راجع به اين مطلبي هم كه جناب آقاي شاهرودي نقل كردند، به نظر من خبرگان اقدام نبايد بكنند به اينكه كسي را كه حالا عقيده مخالفي در بين خودشان دارد، اعلام كنند. اين به نظر من اقدام خيلي مناسبي نيست. حالا من البته نمي خواهم به خبرگان تكليفي بكنم يا چيزي را به عنوان تكليف بگويم؛ سليقه من اين است. بالاخره يك نفر عقيده ديگري در يك مسئله خاصي دارد؛ اينجور نيست كه در مباني و اصول اختلافي وجود داشته باشد و به نظرم نمي آيد اينجوري باشد.
اختلاف در عيد فطر طبيعي است
در قضيه اين عيد فطر هم كه فرمودند، به نظر من ايني كه ما بگوئيم بايد جوري بشود كه همه، در يك روز عقيده به عيد پيدا كنند، اين نشدني است؛ يعني طبق مباني فقهي ما نشدني است؛ همه فقها بر يك فتوا متفق بشوند؛ خوب، نمي شود. بالاخره يك فقيهي ممكن است پيدا بشود كه نظرش چيز ديگري باشد؛ بنابراين اختلاف به وجود خواهد آمد. ما اين اختلاف را خيلي بزرگ نكنيم؛ چه اهميتي دارد؟ چه اشكالي دارد؟ يك نفري است، فتوائي دارد- يا مقلديني هم دارد، يا ندارد- و طبق فتواي خودش عمل مي كند. منتها البته امسال هم مشاهده كرديد، با اينكه بعضي از آقايان بزرگ و محترم و مراجع عظام نظرشان نظر ديگري بود، هيچ تظاهري به اين نظر مخالف انجام نگرفت؛ شما ملاحظه كرديد. اين خيلي چيز مهمي است؛ اين خيلي چيز عظيمي است؛ خيلي بايد قدرداني كرد.
اينجور نبود كه حالا يك نماز عيد روز يكشنبه تشكيل بشود مثلاً در اصفهان يا در مشهد يا در تهران يا جاي ديگر، يك نماز عيد هم روز دوشنبه. همچين كاري اتفاق نيفتاد؛ اين خيلي مهم است. خوب، بزرگان انصافاً همينطور كه هميشه عقيده ما بوده و الان هم هست، به مصالح نظام، به مباني نظام خيلي پايبندند، خيلي معتقدند؛ انسان اينها را مي بيند؛ و واقعاً بايد قدرداني كرد، شكرگزاري كرد. بنده كه خيلي از آقايان محترم و بزرگي كه فتوايشان هم غير از آن چيزي بود كه مبناي حكم ما بود، متشكرم، اما در عين حال، به مخالفت تظاهري نكردند؛ اين خيلي چيز مهمي است. دشمن البته ممكن است يك كلمه حرف بزند و اين را بزرگ كنند و جنجال كنند و هياهو كنند؛ ما كه تابع نغمه دشمن كه نيستيم. انشاء الله خداوند همه مان را موفق و مؤيد دارد.
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته

 



آيت الله حسيني بوشهري به سمت امام جمعه موقت قم منصوب شد

آيت الله هاشم حسيني بوشهري به عنوان يكي از امامان جمعه موقت قم انتخاب شد.
به گزارش خبرگزاري رسا، پس از آنكه خطبه هاي نمازجمعه قم در ايام انتخابات و پس از آن مورد توجه محافل خبري قرار گرفت و به دنبال عدم حضور آيت الله استادي به علت كسالت در مسند امامت جمعه، برخي سايت هاي خبري تلاش كردند عدم حضور حضرات آيات اميني، جوادي آملي و استادي را به نوعي قهر و دلخوري آنان از وضعيت موجود تعبير كنند.
با اين حال آيت الله حسيني بوشهري به عنوان امام جمعه موقت قم انتخاب شد تا در كنار حضرات آيات ابراهيم اميني، جوادي آملي و حجت الاسلام سعيدي خطبه ها را اقامه كند.
گفتني است آيت الله حسيني بوشهري از محضر بزرگاني چون حضرات آيات ستوده، پاياني، گلپايگاني، فاضل لنكراني و تبريزي بهره برده است.
امام جمعه موقت جديد قم علاوه بر مديريت مدرسه علميه حجتيه و آيت الله گلپايگاني قم، در زمان مديريت آيت الله استادي بر حوزه علميه قم قائم مقام وي نيز بود با پايان گرفتن مديريت آيت الله استادي بر حوزه علميه قم، آيت الله حسيني بوشهري مديريت اين حوزه را برعهده گرفت. عضويت در جامعه مدرسين حوزه علميه قم، انتخاب به عنوان عضو مجلس خبرگان رهبري در چهارمين دوره اين مجلس و معاونت آيت الله مقتدايي در معاونت جامعه و روحانيت جامعه مدرسين حوزه علميه قم از ديگر مسئوليت هاي امام جمعه موقت جديد قم تا امروز بوده است.
عضويت همزمان در شوراي عالي حوزه علميه قم، رياست مجمع نمايندگان طلاب حوزه علميه و عضويت در هيئت امناي جامعه الزهرا و جامعه المصطفي العالميه از ديگر مسئوليت هاي آيت الله حسيني بوشهري به حساب مي آيد.

 



طي بيانيه اي از سوي رئيس سازمان انرژي اتمي ايران ساخت تاسيسات جديد غني سازي را اعلام كرد

رئيس سازمان انرژي اتمي ايران با انتشار بيانيه اي از ساخت كارخانه غني سازي سوخت هسته اي ديگري خبر داد.
متن بيانيه دكتر علي اكبر صالحي به اين شرح است.
بسمه تعالي
جمهوري اسلامي ايران در راستاي حفظ و برخورداري از حقوق مسلم خود در بهره برداري صلح آميز از انرژي هسته اي، طي يك گام موفق جديد، نسبت به ايجاد كارخانه نيمه صنعتي غني سازي سوخت هسته اي ديگري اقدام نموده است. ايران اكنون با رعايت تمام جوانب از جمله پدافند غيرعامل در حال ساخت اين تاسيسات مي باشد.
فعاليت هاي اين تاسيسات همانند ساير تاسيسات هسته اي ايران در چارچوب مقررات آژانس خواهد بود.
سازمان انرژي اتمي ايران اين گام موفق بزرگ را كه در جهت پيشرفت و توسعه اين صنعت است، به رهبر معظم انقلاب اسلامي و مردم عزيز و گرامي ايران تبريك عرض مي نمايد.
علي اكبر صالحي
3مهر 1388
درهمين حال در حالي كه برخي رسانه هاي غربي وابسته به رژيم صهيونيستي تلاش مي كنند كه ساخت اين سايت هسته اي را غيرقانوني و بدون اطلاع آژانس اعلام كنند، آژانس بين المللي انرژي اتمي ديروز جمعه اعلام كرد كه ايران طي نامه اي اعلام كرده بود كه در حال ساخت دومين سايت غني سازي اورانيوم خود است.
به گزارش خبرگزاري «رويترز»، ايران به آژانس بين المللي انرژي اتمي اعلام كرد كه در حال احداث دومين سايت هسته اي خود است.
آژانس انرژي اتمي امروز جمعه اعلام كرد كه ايران روز دوشنبه احداث سايت غني سازي جديد خود را به «محمد البرادعي» مديركل آژانس انرژي اتمي اعلام كرده است.
ساخت اين طرح جديد چند روز پيش از نشست گروه 1+5 با ايران در روز يكم اكتبر (9مهرماه) اعلام مي شود.
آژانس انرژي اتمي تاكيد كرده كه ايران طي نامه اي به البرادعي گفته كه اين سايت جديد اورانيوم را فقط در سطح مورد نياز براي توليد برق غني سازي مي كند.
آژانس انرژي اتمي از ايران خواسته تا اطلاعات بيشتري را در اختيار اين آژانس قرار داده و همچنين بازرسي هاي فوري براي بازرسان فراهم كند تا از مقاصد صلح آميز اين سايت اطمينان حاصل كنند.
سايت هسته اي نطنز در حال حاضر تحت بازرسي هاي منظم آژانس انرژي هسته اي قرار دارد و گزارش اخير محمد البرادعي درباره برنامه هسته اي ايران نيز بر عدم انحراف در برنامه هسته اي ايران تاكيد دارد.

 



اختلاف در 1+5 ادامه دارد مخالفت چين با تشديد تحريم ها عليه ايران

سرويس سياسي -
همزمان با اعلام ساخت دومين تاسيسات غني سازي اورانيوم در ايران، اختلاف ميان اعضاي كشورهاي گروه موسوم به 1+5 وجي هشت افزايش يافت.
چين به عنوان يكي از كشورهاي 1+5 پس از پايان نشست بي نتيجه اين گروه در نيويورك اعلام كرد كه با تشديد تحريم ها بر ضد ايران مخالف است.
جيانگ يو سخنگوي وزارت خارجه چين در يك كنفرانس مطبوعاتي در پكن گفت: ما بر اين عقيده ايم كه تحريم ها و اعمال فشار راه درستي براي حل مشكلات نيست و كمكي به تلاش هاي ديپلماتيك فعلي در زمينه برنامه هسته اي ايران نمي كند.
يانگ جيه چي وزير امورخارجه چين نيز موضع پكن را مبني بر اينكه بهترين راه براي حل مسالمت آميز برنامه هسته اي ايران مذاكره و گفت وگو است تكرار كرد.
اين موضع چين به نوعي پاسخ به موضع گوردن براون نخست وزير انگليس بود كه خطاب به اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل گفت: در صورتي كه ايران به برنامه هسته اي خود ادامه دهد جهان بايد تحريم هاي بسيار شديدتري را در نظر بگيرد.
براون در حالي اين ژست تبليغاتي را به خود گرفت كه ميليبند وزيرخارجه او پس از قرائت بيانيه پاياني نشست بي نتيجه گروه 1+5 در نيويورك گفت كه ما منتظر پاسخ ايران در نشست 9 مهر هستيم.

 



اندر ضرورت خلوت مدعيان امت در ارتفاعات دماوند يا طالقان

يكم- معمر قذافي رهبر بدون گارانتي ليبي در مجمع امم متحده چنان خطابه اي كرد كه اگر نبود شيرين عقلي او، تا حالا بعد از نصرالله و احمدي نجاد سومين درجه محبوبيت را در ميان اعراب حايز مي شد؛ ليكن بسكه مشت كوبيد بر اين ميز خطابه عنقريب بود دو نيم شود. مشاراليه شاكله شوراي امنيت را تروريستي شمرده، ابن لادن را نه عراقي و افغاني كه سعودي خوانده؛ به سر تا پاي سازمان امم متحده رطوبت عنايت نمود و كتاب قانون آن را به جانب بانكيمون پرتاب كرد تا بي قيمتي و فقدان ضمانت آن را فرياد كرده باشد؛ ليكن از آنطرف اعدام همتاي معدوم عراقي اش را محكوم و از طالبان حمايت نمود؛ به همين جهت است كه عرض شد شخصيت بيقاعده اي دارد. ياد آنجا افتادم كه در اجلاس سران اعراب باديه، ضمن يك توهم عليحده، خود را سلطان سلاطين عرب خوانده؛ يحتمل بعد از آن اجلاس هم با سران حزب سبز لجني ايران ملاقات نموده؛ ويروس خانمان برانداز توهم را طي يك ماچ عربي به اينان منتقل كرده باشد؛ شفاهم الله جميعاً.
دويم- خطبه احمدي نجاد در مجمع امم متحده، نتانياهوي صهيوني را واداشت تا براي هولوكاصت مدرك دست و پا كند و جداول و لوحاتي را بالاي سر ببرد كه به خداي صهيون قسم، هولوكاصت واقع شده است؛ ليكن بالمآل جواب اين سؤال را نداد كه اگر- فرضاً- هولوكاصتي هم بوده چرا دفع تاوان آن را به عهده فلسطين يك لاقبا گذارده ايد؟ اينهمه زمين حاصلخيز با باران فراوان در يوروپا و آمريكاي شمالي هست يهود را بدانجا كوچ مي داديد.
سيم- برچيدن سپر عقب و جلوي موشكي در يوروپا از جانب ايالات سابقاً متحده گرچه يمكن براي تأليف قلوب روس ها عليه ايران و توقيف فروش اس سيصد و بوشهر و ساير حمايت ها باشد ليكن در صوره قضيه اين چندمين بار است كه ننگ ميراث پلاسيده بوش را با رنگ دموغراتيك مي پوشانند. تعطيل غوانتانامو و دستور خروج از عراق، سابقاً واقع شده بود و بعد از اين هم يحتمل تا تحويل رجوي ها و اسلام آوردن هيلاري خاتون پيش برود.
چهارم- دگرديسي تئوريسين اصلاحات ايراني و بيان آن در تلفزيون، نه فقط جايي براي بچه بازي اقليت مزاحم جرزن باقي نمي گذارد بلكه لازم مي كند ساير سران، قبل از توقيف قطعي، مدتي را در ارتفاعات دماوند يا طالقان با خود خلوت كرده ضمن استغفار بدرگاه الهي به رفتار طفولي در عين شيوخي خود بازنگريسته، نادم شده، ياد فشار قبري كنند كه سخت جانكاه است بلكه خدا ببخشد، كيهان كه نمي بخشد.
پنجم- يك طفل فراري و چند جوان تازه مرحوم در محله مسكوني اين ميرزا موجود بوده، جان مي دهند براي صناريوسازي.مشاراليهم واجد كليه شرايط فيلمنامه هاي آقايان بوده آماده معرفي اند ليكن روشن است كه خرج دارد. فقط از هر محلي كه مي خواهيد بدهيد از محل وجوهات شرعيه نباشد لطفاً. اگر از پول هاي شهرام جزيره العرب چيزي مانده، هم طعم ملسي دارد هم راحت الحلقوم تر است.
ششم- وزارتخانه هايي كه فعلاً بلاصاحب و بلاوزير مانده اند صلاح نيست به همين منوال بمانند. تا اسپنديارخان مشاءالدوله در عالم وجود است و يكي دو اشتغال بيشتر ندارد جايز نيست اين وزارتخانه ها باري به هر جهه اداره شوند و از طرفي ظرفيت هاي مكتوم آقا بلااستفاده بماند. پتانسيل ايشان بحمدالله خيلي بيش از اينهاست؛ آن دستورالعملي هم كه از قول خواجه نظام الملك نقل شد كه «مردي و كاري»؛ روشن است كه مربوط دارد به قرن پنجم هجري و فعلاً كه قرن 41 بلكه 51 هست منسوخ شده و از آنجا كه خلاف مرامنامه ماست لازم است به ديوار كوبيده شود.
هفتم- در تكذيبيه احدي از اكابر رفرميست هاي مملكت آمده است كه ايشان ملاقات مكرر با آقاي صوروص لطيف و مخملين را رد مي كنند. به شيوه منطق دانان، مفهوم مخالف اين جمله آن است كه يكي دو سه ملاقات، صورت گرفته و مبرهن است كه بر يكي دو سه بار، وصف «مكرر» صدق نمي كند. لذا ايشان كه نخواسته روزه اش افطار شود طفلك راست گفته؛ عيب از كم سوادي امثال اين ميرزاست كه منطق و فلسفه را خوب نخوانده، در مكتبخانه اكابر «مكرر» فلك مي شده ايم. در لحظات پسيني كه مي خواستيم اين راپورت را بطهران فكص نماييم خبر آمد جناب صوروص هم ملاقات را تكذيب كرده. والله من هم مشكوك شده ام كه در اين صوره ، آن سخناني كه از جناب ايشان در خيابان پنجم نيويورك و در كاروانسراي «ترامپ» صادر شد چه بوده و پشت حجاب اين تأييدها و تكذيب ها چه مي گذرد. عجالتاً قاعده استصحاب جاري ساخته، يقين سابق را به شك لاحق نمي آلاييم. العهده علي الراوي.
هشتم- شيرين به اصطلاح عبادي از ائمه كفر هم سبقت گرفته پريروز در مباحثه با جريده طايمز از نحوه مقابله بريطانيا و مغرب با ايران گلايه كرده كه چرا سفارتخانه ها را نمي بنديد، تحريم را غليظ و پول ملت ايران را توقيف نمي كنيد. مصرع: «هان اي شرم! سرخي ات پيدا نيست.» عجوزه مذكوره عنان خود و كلام خود را تا بدانجا رها كرده كه صداي كفار هم درآمده كه چه خبر است؟ ما هنوز به اينجايي كه تو رسيده اي نرسيده ايم. وي در خاتمه اميدوار بوده كه به ايران رجعت بنمايد. به نظر مي رسد محبس كهريزك با كليه خواص و عوارض آن- تأكيد مي كنم با انواع مضيقه ها- براي رجعت ايشان مكان مناسبي باشد.
ميرزاقلي خان راپورتچي

 


صفحه (14)


صفحه (3)


صفحه (2)

     


(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14