(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 18 مهر 1388- شماره 19483
 

راهبردها و راه كارهاي تحول در آموزش و پرورش-2 استعداديابي،
هدايت تحصيلي و شغلي علائم نظام آموزشي كارآمد



راهبردها و راه كارهاي تحول در آموزش و پرورش-2 استعداديابي،
هدايت تحصيلي و شغلي علائم نظام آموزشي كارآمد

در حال حاضر معلمان كشور جز كادر تدريس، عرصه ديگري براي اظهارنظر و كمك به مسئولان در اداره امور آموزش و پرورش را ندارند. تعداد محدودي از آنها در گروههاي آموزشي فعاليت مي كنند ولي قاطبه آنان فرصتي براي ارايه ديدگاههاي خود ندارند. مي توان از طريق تشكيل گروههاي مشورتي در استانها و مناطق از آنان در امور اساسي آموزش و پرورش كمك گرفت. براي اين كار در هر استان دبيرخانه فعال تاسيس مي شود تا هماهنگي و شركت معلمان را در جلسات مشورتي تسهيل كند. گروههاي مشورتي اعضاي ثابت نخواهند داشت وبعنوان اتاق فكر سيستم اجرايي و نظارتي به نحوي سازماندهي خواهند شد كه از اكثر معلمان فعال در دوره هاي مختلف تحصيلي استفاده شود. مي توان اين كار را در چند استان به طور آزمايشي انجام داد و سپس طرح كامل و اصلاح شده را در كشور اجرا نمود.
اصلاح ساختار نظام آموزشي
در ساختار كنوني اشكالاتي وجود دارد كه اداره آنها به تعليم و تربيت كودكان و نوجوانان لطمه مي زند. يكي از آنها عدم هماهنگي دوره هاي تحصيلي با يكديگر است.
بين دوره ابتدايي و دوره راهنمايي فاصله زياد و دره عميقي وجود دارد كه در سالهاي پيشين تذكر داده شده ولي چاره انديشي نشده است. به چه دليل در دوره ابتدايي تعداد مواد درسي حدود پنج عنوان است و در دوره راهنمايي با چهارده عنوان درس مواجه مي شود؟ يعني بين پنجم ابتدايي و اول راهنمايي از جهت روانشناسي و ضرورتهاي تربيتي اين حد فاصله است؟ اين موضوع به طور جدي بايد مورد بازنگري قرار گيرد. موضوع دوم به ساختار دوره متوسطه و دوره پيش دانشگاهي است. از طريق تحليل دقيق تر رابطه آموزش متوسطه با جامعه و دانشگاه بايد اين دوره تحصيلي بازانديشي شود. به نظر مي رسد دوره يك ساله پيش دانشگاهي قابل حذف است. سؤال ديگري كه در مورد شاخه ها ورشته هاي دوره متوسطه قابل بررسي اين است كه آيا با توجه به تنوع علايق نوجوان و نيازهاي اجتماعي شاخه ها و رشته هاي موجود مناسب هستند؟ در دوره متوسطه فرصت هاي وسيع تر از طريق رشته ها و شاخه ها بايد فراهم آيدتا دانش آموزان امكان تحصيل در رشته مورد علاقه را پيدا كنند.
استعداديابي دقيق و هدايت تحصيلي و شغلي مناسب
يكي از علامت هاي يك نظام آموزشي كارآمد توانايي آن در شناخت استعدادها و قابليت هاي دانش آموزان است. بديهي است كه اگر استعدادها مجهول بماند هماهنگ سازي برنامه ها با تواناييهاي يادگيرنده مجهول خواهد ماند. اگر چنين مجهولي در نظام آموزشي وجود داشته باشد معلوم بودن ساير امور تاثير چنداني نخواهد داشت.
لذا شناخت تدريجي و ظريف دانش آموزان و قابليتهاي آنان از دوره ابتدايي بايد شروع شود. اين تلاش در دوره اول نوجواني كه اكنون به نام دوره راهنمايي ناميده مي شود بايد وضع علمي تر و شفاف تر پيدا كند. براي اين منظور علاوه بر تقويت ارايه خدمات مشاوره و راهنمايي در مدارس، معلمان توانايي شناخت و راهنمايي نخستين دانش آموزان را بايد دارا باشند. از طريق مباحث علمي و كارشناسي بايد به اين سؤال پاسخ داده شود كه معلمان ابتدايي چه مهارتهايي بايد داشته باشند تا بتوانند راهنمايي و مشاوره اوليه را به دانش آموزان ارايه كنند؟ از ظرفيت خانواده ها نيز در اين خصوص مي توان استفاده كرد.
تقويت مهارتهاي زندگي
درزندگي مسايل و موانع گوناگون پيش پاي دانش آموزان وجود دارد و تصميمات مختلفي را در زندگي بايد اتخاذ كنند. اگر به ماهيت زندگي توجه كنيم چيزي جز انتخابهاي گوناگون نظر ما را جلب نخواهد كرد.
آموزش و پرورش بايد مهارتهايي را در دانش آموزان تقويت كنند كه آنان بتوانند خود را اداره كنند و به عنوان عضو موثر جامعه نقش خود را به طور صحيح ايفا نمايند. مهارتهاي زندگي با برنامه هاي درسي دوره هاي تحصيلي تلفيق مي شود و در صورت نياز در فعاليتهاي فوق برنامه نيز مي توان اين موضوع را تقويت كرد. لازم به ذكر است كه در طراحي و تدوين مهارتهاي زندگي بايد به ارزشها و معارف اسلامي توجه شود. ممكن است دانش آموزش مهارتهاي گوناگون داشته باشد ولي با آن مهارتها نتواند به فضايل اخلاقي و قابليتهاي فردي و اجتماعي دست يابد. لذا در برنامه ريزي مهارتهاي زندگي دقت نظر و توجه به مباني مورد نياز است.
اجرايي كردن سند ملي آموزش و پرورش
آموزش و پرورش بدون دارا بودن مباني فلسفي، اجتماعي، رواني و اقتصادي مدون به درختي شباهت دارد كه ريشه ندارد و به طور نمايشي و صوري در سطح زمين قرار داده شده است. آموزش و پرورش نمي تواند انسانهاي ريشه دار و اصيل پرورش دهد. به همين دليل در سالهاي اخير براي سامان دهي مباني و تدوين يك سند مهم بالادستي به نام سند ملي آموزش وپرورش اقدامات خوبي انجام يافته است. چنانچه نواقصي هم در اين اسناد موجود باشد ضمن عمل آنها را مي توان بررسي و اصلاح كرد. پس از سند ملي آموزش و پرورش قاعدتاً بخش هاي مختلف آموزش و پرورش بايد خود را باتوجه به معيارهاي سند ارزيابي كنند و نسبت به تهيه طرح هاي عملياتي اقدام كنند. اين بخش از كار از حساسيت و ظرافت بسيار بالايي برخوردار است. تجربه تاريخي ما نشان مي دهد كه ما در ارايه طرحها و ديدگاههاي نظري توانايي بالايي داريم ولي وقتي كه قصد داريم بر مبناي آنها طرحهاي كاربردي تهيه كنيم به مشكل برمي خوريم.
يا صورت مسئله را پاك مي كنيم و يا نمي توانيم بين عمل و نظر رابطه منطقي و صحيح برقرار كنيم. بر اين اساس آنچه كه تحت عنوان فلسفه آموزش و پرورش و سند ملي توليد شده است در صورت تداوم و ارتباط به راه كارهاي عملي متناسب با تحليل هاي نظري مفيد و موثر خواهد بود. در غير اين صورت آرشيوها را آرايش خواهد داد ولي در عمل تغيير به وجود نخواهد آورد. بنابراين عملياتي ساختن همان سند و طراحي هاي گوناگون براي تغيير و مديريت واقعيتها يكي از برنامه هاي بسيار مهمي است كه بايد دنبال شود. در اين خصوص انجام چند كار، اساسي به نظر مي رسد:
الف: معرفي و اشاعه سند ملي آموزش و پرورش به جامعه آموزش و پرورش.
قابل ذكر است كه جامعه آموزش و پرورش صرفاً كارشناسان و يا افراد موجود در تهران نيستند. مدارس كشور بايد به طور دقيق و به زبان قابل فهم بفهمد كه چه اتفاقي قرار است بيفتد و سند ملي آموزش و پرورش در مجموعه فعاليتهاي وزارتخانه چه جايگاهي دارد؟ از معلمان، مديران مدارس و مسئولان آموزش و پرورش چه انتظاري مي رود؟
ب. تدوين شاخص ها
با توجه به سند ملي آموزش و پرورش كدام معيارها و شاخص ها را مي توان تعيين كرد؟ تدوين شاخص ها حلقه واسط بين سند ملي و طرحهاي عملياتي هركدام از بخش هاي آموزش و پرورش است. تعيين شاخص ها ضمن ياري به برنامه ريزي عملياتي در مرحله ارزشيابي و نظارت به فعاليتها نيز راه گشا خواهند بود.
ج. تهيه طرحهاي كاربردي جامع در بخش هاي اصلي آموزش و پرورش
تهيه طرحهاي كاربردي جامع در بخش هاي اصلي آموزش و پرورش مرحله ديگر و اصلي فرايند اجرايي كردن سند ملي است.
به عنوان مثال برنامه درسي ملي براي مديريت برنامه ريزي درسي و توليد برنامه هاي متناسب با سند ملي در سازمان پژوهش و برنامه ريزي آموزشي وزارت آموزش و پرورش طراحي مي شود.
قاعدتاً بايد بين برنامه درسي ملي و بخش برنامه ريزي درسي سند ملي ارتباط قابل فهم وجود داشته باشد.
د. اعتبارسنجي طرحهاي كاربردي از طريق بررسي ارتباط اين طرحها با سند ملي
اعتبارسنجي طرحهاي كاربردي از طريق بررسي ارتباط اين طرحها با سند ملي موضوع مهم ديگري است كه در اين فرايند قابل بررسي است. ممكن است هر قسمت از آموزش و پرورش ادعا كند كه در جهت سند ملي حركت مي كند. اين ادعا كافي نيست زيرا احتمال بروز دو نوع كاستي را بايد داد و به بررسي دقيق پرداخت. يكي از كاستي ها كم توجهي و سهل انگاري است. احتمال دارد بعضي از بخش ها به دليل سخت بودن كار و لزوم ايجاد تغيير در خيلي از امور موجود، رغبت چنداني به تهيه طرح كاربردي هم سو با سند ملي نشان ندهند. احتمال دوم آن است كه در تهيه طرحهاي كاربردي دقت و حساسيت كافي نشان ندهند و راه متفاوت با سند ملي را طي كنند. اگر بنا بود هركس راه خود را برود چه نيازي به سند ملي آموزش و پرورش بود.
بنابراين هر يك از طرحهاي كاربردي در سمينارهاي تخصصي مورد بررسي قرار مي گيرند تا ميزان هم سويي آنها با سند ملي آشكار شود. يقيناً از طريق مباحث اين سمينارها پيشنهادهاي اصلاحي متعدد به برنامه ريزان و كارشناسان شاغل در معاونتهاي مختلف آموزش و پرورش ارايه خواهد گرديد. از طريق اجرايي اين مرحله است كه از تداوم اجرايي سند ملي اطمينان لازم به دست خواهد آمد.
هـ . تهيه و تصويب طرحهاي كاربردي در مراجع بالاتر
پس از اين مرحله، طرحهاي كاربردي نهايي تهيه و در مراجع بالاتر به تصويب مي رسد. بديهي است كه شوراي عالي آموزش و پرورش در اين خصوص نقش مؤثري ايفا خواهد كرد.
و. نظارت و كنترل كيفيت طرحهاي اجرا شده و در دست اجرا
نظارت و كنترل كيفيت طرحهاي اجرا شده و در دست اجرا نيز ضرورت و اهميت خاص دارد. ممكن است يك طرح از اثربخشي دروني لازم برخوردار باشد ولي به درستي اجرا نشود. انطباق يك طرح با معيارهاي مربوط يك موضوع است و اجراي خوب آن در عرصه عمل و در مدارس كشور موضوع ديگري است. لذا با سيستم نظارتي دقيق بايد از اجرا مراقبت كرد.
ادغام آموزش و پرورش و آموزش عالي
دو نهاد آموزش و پرورش و آموزش عالي تداوم راهي هستند كه آغاز آن پايه اول ابتدايي و پايان آن دوره هاي عالي تخصصي در دانشگاه هاست. با اينكه تعدادي از رهروان اين راه در ميانه جدا مي شوند و به دلايل مختلف مسيرهاي ديگري را مي روند ولي آناني كه راه تحصيل را ادامه مي دهند در داخل اين راه باقي مي مانند و به علم آموزي مي پردازند. در شرايط كنوني اين راه پيوسته و متصل، به وسيله دو دستگاه مديريتي اداره مي شود. از آنجا كه با معيارها و شرايط متفاوت مديريت مي شود. در ادامه تحصيل دانش آموزان و دانشجويان اختلالاتي به وجود مي آيد.
در وضع موجود خروجي هاي سيستم آموزش وپرورش، ورودي هاي سيستم دانشگاه ها را تشكيل مي دهند. محتوايي كه خروجي ها آموزش ديده اند، روش هايي كه بر روي آنها اجرا شده است و فضاي آموزشي و انتظاراتي كه آنان در طول تحصيل قبل از دانشگاه در آن قرار گرفته اند با آنچه كه در دانشگاه وجود دارد تفاوت هاي زيادي دارد. به همين دليل معضلي به نام كنكور در مرحله برزخي اين دو دستگاه قرار گرفته است كه به پديده رواني، اجتماعي اضطراب آور تبديل شده است. درصورت ادغام اين دو وزارتخانه و اتصال واقعي و همه جانبه آنها مي توان چاره انديشي بهتري كرد.
البته هيچ عقل سليمي انجام اين كار را، آسان تلقي نمي كند. بديهي است كه كار سخت و مسئله داري است ولي اگر ازجهت منطقي ضرورت آن پذيرفته شود بايد برخي سختي ها را پذيرفت و يك فرايند اجرايي مناسب و زمان بندي قابل اجرا تعريف كرد. بدون شك در بعد اجرايي و مديريتي محدوديت هايي وجود دارد ولي با تدبير و برنامه صحيح مي توان قدم هايي برداشت:
امكان سنجي
با انجام مطالعات لازم امكان ادغام و رابطه آن با ظرف زماني موردانتظار بررسي مي شود. در اين مطالعات معلوم مي شود كه براي زمينه سازي ادغام كدام كارهاي مقدماتي و زمينه ساز بايد انجام پذيرد تا اين مقصود حاصل آيد. از تجارب ساير كشورها نيز در اين خصوص بايد كمك گرفت. لازم به ذكر است كه در اين مرحله از منفي بافي هاي اوليه بايد پرهيز شود. بلكه با مثبت انديشي و واقع بيني اين مرحله انجام گيرد. گاهي اوقات انجام كارهاي بزرگ به دليل فقدان اراده قوي و اعتماد به نفس، در قدم هاي آغازين گرفتار فضاي منفي و ركود مي شود.
ضمن اين كه بايد به واقعيت ها انديشيد و توجه كرد ولي به تغيير برخي واقعيت ها و رفع موانع نيز بايد فكر كرد. بايد ديد كه چه تغييري مي توان داد تا شرايط براي انجام يك كار بزرگ فراهم شود.
كاهش تمركز
يكي از لوازم ادغام كه از جهت عقلاني و تجربي نيز مورد تأييد است كاهش تمركز در دو وزارتخانه است. با اينكه ما بر مبناي نظام اعتقادي اسلام نهادهاي تربيتي و آموزشي را به سمت پرورش انسان مسلمان، عالم و متفكر بايد سوق دهيم ولي انجام اين مهم با تفويض اختيار به سطوح پائين تر مديريتي متضاد نمي باشد.
در هر دو وزارتخانه بايد به طور جدي در اين خصوص انديشيد كه كدام كارها را مي توان به سطوح پائين تر سازماني تفويض كرد؟ چگونه به ا نجام كارها در سطوح مختلف بايد نظارت كرد تا امور با كيفيت مناسب پي گيري شود؟ بديهي است كه دو چيز وقتي مي توانند با يكديگر ادغام شوند كه هم «خالص» باشند و هم «سبك». هردو وزارتخانه موظف هستند خيلي از اموري را كه از پيكر اصلي آنها آويزان شده اند و مانع انجام كارهاي زيربنايي در آنجا مي شوند از خود دور كنند.
ج- يكپارچه سازي تشكيلات و نهادسازي
پس از خالص سازي و سبك سازي تشكيلاتي مي توان به آساني اين دو را در كنار هم ديد و به وحدت تشكيلاتي و نهادسازي صحيح انديشيد. اين كار در پرتو اهداف و سياستهاي علمي و آموزشي كلان انجام مي گيرد.
در اين مرحله چند حالت ممكن است اتفاق بيفتد. ممكن است در برخي قسمتها با تركيب و ادغام بتوان به شرايط بهتري رسيد. ممكن است بعضي قسمتها را قابل حذف بدانيم و آن را به طريق ممكن را از پيكر نظام آموزشي حذف كنيم.
احتمال دارد به تاسيس بخش جديد و نهادسازي در تشكيلات و تعريف نقش هاي نو نياز داشته باشيم. ممكن است با توجه به ضرورتهاي اصل چهل و چهار قانون اساسي برخي امور را واگذار كنيم. اين كه كدام يك از صورتهاي فوق به وجود آيد و يا كدام راه و احتمال ديگري خود را نشان دهد به دلالتهاي گوناگون منتج از اوضاع و شرايط بستگي دارد.
اعتباريابي تصميمات
تصميمات اتخاذ شده كه در قالب طرح تشكيلاتي تفصيلي ارايه مي شود در يك سمينار علمي به طور دقيق بررسي مي گردد.
دراين سمينار افرادي حضور خواهند داشت كه هر دو بخش را به طور نسبي مي شناسند و اهل نظر مي باشند. بديهي است كه در اعتباريابي طرح هيچ معياري جز مصالح علمي و آموزشي كشور تاثيرگذار نبايد باشد و صاحب نظران به طور آزاد به بررسي طرح بپردازند. قاعدتاً اين بررسي در صورتي موثر خواهد بود كه برهان و دليل بر مباحث حاكم باشد.
اصلاح طرح
براساس مباحث و پيشنهادهاي طرح شده درسمينار، طرح ادغام اصلاح مي شود و سپس به مراجع بالاتر جهت بررسي و تصويب تقديم مي گردد.
طرح زمان بندي براي اجرا
تهيه طرح اجرايي ادغام به اندازه خود طرح ادغام اهميت دارد. اگر زمان بندي دقيق اجرايي با توجه به واقعيتها و محدوديتها تهيه نشود و افراد مناسب و معتقد به آن پيش بيني نگردد، ادغام صورت نخواهد گرفت و ممكن است مشكلاتي را نيز به دنبال داشته باشد. زمان بندي و مرحله بندي اجرا به نحوي طراحي شود كه وقفه اي در انجام كارها به وجود نيايد ادغام دو وزارتخانه به تكوين جسم موجود زنده اي شباهت دارد كه اعضاي بدن به تدريج شكل مي گيرد.
¤ پژوهش محوركردن آموزش وپرورش
هر يك از فعاليتهاي آموزش و پرورش به دليل ارتباط با تربيت انسان مسائل پنهان و آشكار متعددي دارد كه به وسيله پژوهش آشكار مي گردد. مي توان گفت اعتبار و اطمينان به تصميمات به استناد آنها به تحقيقات مربوط وابسته است. در شرايط كنوني با وجود پژوهشگاه تعليم و تربيت و شوراهاي پژوهشي درهر يك از معاونتهاي وزارتخانه و سازمانهاي آموزش وپرورش استانها پژوهش هايي انجام مي گيرد ولي ارتباط و هم سويي آنها با نياز و ضرورتهاي آموزشي وپرورشي شديداً محل ترديد است.
خيلي از مسائل به دليل عدم ابتناي آنها به تحقيق مناسب حل نمي شود. به نظر مي رسد اصولاً پژوهش محور كردن تصميمات و احساس تعهد به لزوم تحقيقات درآموزش وپرورش ايران به عنوان يك راهبرد پذيرفته شده نيست. هرگز مفهوم اين سخن آن نيست كه تحقيقاتي انجام نمي گيرد بلكه به اين معناست كه تحقيقات دريك دايره تصميم گيري شفاف مباني برنامه ها را تشكيل نمي دهند.
براي اصلاح امور انجام چند كار ضروري به نظر مي رسد:
الف- مسئله يابي دقيق درهريك از بخش هاي آموزش وپرورش
ب- تبديل مسئله ها به موضوعات تحقيق مناسب.
ج- اجراي تحقيقات و نظارت بر آنها تا رسيدن به يافته هاي مربوط به سؤالات تحقيق
د- كاربست تحقيقات درجهت حل مسائل و تدوين برنامه ها.
هـ همراه كردن «بسته پژوهشي» با هر يك از طرحها
متناسب سازي پژوهشها با طرحها و برنامه ها مستلزم تغيير رويكرد پژوهشي درهمه شوراهاي تحقيقات در سطح آموزش و پرورش است.
تعامل با صدا و سيما براي غني سازي برنامه ها
ارتباط هدفمند و مدون آموزش و پرورش با صدا و سيما از چند جهت قابل تامل و رسيدگي است. يكي از اين جهت كه صدا و سيما يك عامل موثر تربيت و رشد فرهنگي آحاد جامعه است. چنانچه بين برنامه هاي آنجا و آموزش و پرورش هم سويي وجود نداشته باشد خيلي از هدفهاي تربيتي حاصل نمي شود. البته نمي توان انتظار هماهنگي كامل بين اين دو نهاد فرهنگي، تربيتي را داشت. چون هركدام ويژگيها و قلمرو نفوذ خاص دارند ولي مي توان جهت گيريها را هم سو كرد تا در صورت امكان همسويي عيني و نزديك در بعضي طرحهاي تربيتي به عمل آيد.
دومين بعد ارتباط صدا و سيما با آموزش و پرورش، استفاده از نفوذ اين رسانه درپيشبرد فعاليتهاي آموزشي و پرورشي و غني سازي آن در سطح ملي مربوط است.
امكان برقراري ارتباط با قاطبه معلمان و يا مديران مدارس در سرتاسر كشور هميشه يكي از مسائل اصلي آموزش و پرورش بوده است. از طريق صدا و سيما مي توان خيلي از آموزشهاي ضمن خدمت را به معلمان ارايه كرد و در برنامه هاي مختلف از ديدگاههاي آنان در بررسي و اصلاح تصميمات آموزش و پرورش استفاده نمود. براي رسيدن به چنين مقاصدي ارتباط اين دو سازمان مهم و حساس را بايد از نو تعريف كرد. در اين تعريف جديد، ارتباط نظام دار و ساختار يافته آنان ضروري به نظر مي رسد.
دكتر حسن ملكي
ادامه دارد

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14