(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 5 آبان 1388- شماره 19496
 

مأموريت نيمه تمام زندگينامه جمعي از رجال پهلوي90

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




مأموريت نيمه تمام زندگينامه جمعي از رجال پهلوي90

در مدت حدود دو سالي كه فروغي در واشنگتن خدمت نمود. از وي با احترام زيادي در وزارت خارجه (آمريكا - م) ياد مي شد و ادارأ امور خاور نزديك معتقد است كه او يكي از با كفايت ترين سفرا در ميان سفيران كشورهاي خاورميانه است. او ارتباط نزديك شخصي با فيل تالبوت (Phil Talbot) داشت و دختر فروغي يك سال پس از رفتن والدينش، نزد خانوادأ تالبوت ماند تا مدرسه را به پايان برساند.
به پيوست نسخه اي از بيوگرافي سرّي فروغي را (چون دو نسخه از آن را در بايگاني خود داريم) كه حدود دو سال قبل در واشنگتن تهيه شده است، براي شما ارسال مي نمايم. مايلم اضافه كنم كه طبق بايگاني سفارت، فروغي طي مدتي كه در خلال كارهايش، معاون وزير امورخارجه بود، كمك بسيار زيادي به ما كرد. او بسيار آرام صحبت مي كند. و به نظر فرد ملايمي مي رسد كه شايد نقطه ضعفي براي او باشد، ولي وي عقايد محكمي دارد، هر چند شايد شجاع نباشد. شاه در دستگاه خود افرادي قوي را پرورش نداده است، اما فروغي از نظر شخصيتي داراي كيفيت بالايي است، چيزي كه شايد در ديپلماسي از همه چيز مهمتر باشد و صداقت كامل او چيزي است كه در بين همتايان وي يافت نمي شود.
سوءتفاهمي كه يك سال قبل موجب بركناري موقت او از شغل سفارت در واشنگتن شد، در ارتباط با مورد گودرزيان و ادعاي كلاهبرداري بود كه برادر و خواهر تني شاه چيزي حدود 5/2 ميليون دلار به يك كلاهبردار و جاعل سند بدهكار بودند و او موفق شد دارايي هاي شاهزاده ها را در نيويورك توقيف نمايد. فروغي در اين جريان، با پيشنهاد اين كه پاره اي از مذاكرات در خارج تهران و در پايتخت ديگري انجام شود، وارد شد و شاه احساس كرد كه (به علت اطلاعات ناقصي كه به او داده شد) سفير وي يكي از نكات اصولي ايران را ناديده گرفته است. در واقع فروغي پيشنهاد كاملاً صحيحي داده بود. (درك شاه از اين موضوع، به دنبال درج مطلب كوتاهي در يك مجله كه ديروز منتشر شد، مشخص گرديد كه اعلام شد: «آقاي محمود فروغي به علت سوءتفاهمي كه در مدت مأموريت وي در ايالات متحده به عنوان سفير در واشنگتن پيش آمد، احضار شد. اين سوءتفاهم هم اكنون به طور كامل برطرف شده است و در نتيجه پست مهم ديگري به ايشان واگذار گرديده است. » چنين موردي در اينجا فقط با تأييد اعليحضرت شاهنشاه ممكن است. در جرايد درج گردد).
محمود به من گفته است انتظار دارد پنج تا شش هفتأ ديگر، مأموريت جديدش را شروع كند، ولي فكر كردم اين نكات را براي شما بنويسم تا خود را براي رسيدن او آماده كنيد. شما او را همكاري باهوش، خوش برخورد، طرفدار غرب و عميقاً شرافتمند خواهيد يافت كه علاقأ زيادي براي همكاري با شما خواهد داشت و در واقع مي تواند در مواردي كمك هاي ذيقيمتي به شما بنمايد. در مدت نيمه بازنشستگي وي، آليس و من اغلب با فروغي يا در خانه وي يا در خانأ خودمان ديدار مي كرديم. جاي آنها نزد ما خالي خواهد بود.
ما سلام آنها را به شما مي رسانيم.
ارادتمند ماير
فروغي، محمود - 7
تاريخ: 1 دسامبر 1966 - 10/9/45
خيلي محرمانه - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان
از: منبع كنترل شدأ آمريكائي (CAS)
به: رئيس بخش سياسي
موضوع: امكان انتصاب محمود فروغي به سمت وزير امورخارجه
مطالب زير جهت اطلاع شما و هرگونه استفاده مايليد از آنها در محدودأ امنيتي تعيين شده به عمل آوريد، مي باشد. هرگونه گزارشي در مورد آنها توسط شما بايستي قيد «غيرقابل رؤيت براي بيگانگان» را داشته باشد، ولي نيازي نيست CAS به عنوان منبع ذكر گردد.
1- اظهارنظر: مطالب زير (ديدگاه بيش از يك نفر است. )
2- شاه به طور جدي فكر انتصاب محمود فروغي به جاي عباس آرام است. اين انتصاب در آينده چهرأ بي طرفانه اي به ايران در امور خارجي مي دهد و موضع آن را در قبال كشورهاي آفريقا - آسيايي بهبود مي بخشد. فروغي كه اكنون سفير در افغانستان است، از سال 1940 در وزارت امورخارجه بوده است. تجربأ عمومي وي در كليأ امور وزارت خارجه، به نفع وي شاه را تحت تأثير قرار داده است، چون مايل است از انتصاب شخصي در اين شغل كه در اذهان عمومي خيلي نزديك به غرب شناخته شده باشد، اجتناب نمايد.
فروغي، محمود - 8
محمود فروغي سفير ايران در افغانستان
سرّي
محمود فروغي سفير سابق در ايالات متحده در 3 آوريل 1966، اعتبارنامه خود را به عنوان سفير در افغانستان تقديم كرد. فروغي يكي از با كفايت ترين، اگر نه با كفايت تر از همأ اعضاي سرويس خارجه است و آرام صحبت مي كند كه گاهي ظاهري ضعيف از او ارائه مي دهد.
به هر حال او مردي است با ارتباطات قوي، خود را وقف منافع و مصالح كشورش كرده است و تا آنجا كه مي توان اظهارنظر كرد كاملاً درست و سالم است. او اغلب خود را دوست آمريكائيان نشان مي دهد و سوابقي در همكاري نزديك با ايالات متحده دارد.
در كابل ، فروغي اميدوار است توافق نهايي در مورد مشاجرأ مربوط به رودخانأ هيرمند را ببيند. او احساس مي كند كه با ديپلماسي آرام و ادامأ روابط محترمانه بين تهران و كابل، اختلافات مي توانند پايان يابند. او نسبت به اهداف ايران در ارتباط و پيوند دادن افغانستان با همكاري هاي منطقه اي جهت توسعه مشكوك است و معتقد است كه وظيفأ اوليأ وي، محكم كردن ارتباط دو جانبه، به جاي چند جانبه، با همسايه هاي ايران است. بعد از مورد رودخانه هيرمند، فروغي معتقد است كه مسئله قاچاق ترياك مهمترين مسئله اي است كه به همكاري بين دو كشور به ميزان زيادي نياز دارد.
فروغي در 1915 در تهران متولد شد. پدر وي محمدعلي فروغي، در 5291، 3391 و 1419 نخست وزير بود. پس از دريافت ليسانس علوم سياسي از دانشگاه تهران، در 1940 محمود فروغي وارد وزارت امورخارجه شد. او به مدت كمي در وزارت دارايي خدمت نمود و سپس در 1942 به وزارت امور خارجه بازگشت و به عنوان دبير اول به لندن اعزام شد. در بازگشت به تهران، در اداره حقوقي و قراردادهاي وزارت امورخارجه مشغول به كار گرديد. او در 9491 به عنوان شخصي نخست وزير خدمت نمود. 31 از 1950 تا 1953 او سركنسول در نيويورك شد، سپس به وزارت امورخارجه بازگشت و رئيس اداره سوم سياسي، چهارم سياسي و پرسنلي شد. او در 1955 در دهمين نشست عمومي سازمان ملل شركت نمود، در همان سال رئيس اداره اطلاعات، ترجمه و انتشارات وزارت امورخارجه شد. در مي 1956 مديركل امور اداري وزارت امورخارجه گرديد.
در ژانويه 1958 فروغي به عنوان نماينده به برزيل رفت و در فوريه 1691 سفير شد. در ريودوژانيرو او در صدد همكاري نزديكتر بين خود و مقامات سفارت ايالات متحده برآمد و گهگاه مقامات برزيل را از فعاليت هاي مشكوك ديپلمات هاي كمونيست مطلع مي نمود. در ژوئيأ 1961، او به تهران بازگشت و معاون وزير در امور سياسي و پارلماني شد و تا 1962 در اين شغل باقي ماند. فروغي قرارداد ترانزيت ايران - شوروي را در 1962 در مسكو امضا نمود. قبل از اينكه سفير در آمريكا شود، وي به مدت 4 ماه سفير در سوئيس بود. او از 1963 تا 1965 در واشنگتن خدمت نمود.
سفير فروغي و همسرش، ماري، داراي پنج فرزند هستند، سه دختر و دو پسر. دختر بزرگتر، نسرين با يك آمريكائي به نام بوريس فارن ازدواج كرده است و در اوهايو زندگي مي كند. دو دختر ديگر وي پري و في في حدود 21 و 19 سال دارند. خسرو پسر بزرگ در دانشگاه ايالت كنت در اوهايو درس مي خواند و پسر دوم حدود نه سال دارد. فروغي دو برادر زنده دارد؛ يك برادرش به نام جواد ، كه كارمند وزارت امورخارجه بود، در 9591 در رم فوت كرد. مسعود فروغي، سفير در مراكش از 1964 تا 1967، در 1967 رئيس هيئت بازرسي شركت ملي نفت شد. محسن فروغي يك شريك در شركت ساختماني سيوند بود و در سال 1962 به علت حيف وميل بودجه ساختمان مجلس سنا در تهران بازداشت و زنداني شد. سفير فروغي فرانسه و انگليسي را علاوه بر زبان مادري فارسي، عالي صحبت مي كند، همسر و اكثر فاميل درجه يك وي، به رواني انگليسي صحبت مي كنند.
ژوئيه 1968 - تير 7431
فروغي، محمود - 9
محمود فروغي، رئيس هيئت مديره انجمن ايران و آمريكا، مدير مؤسسه روابط بين الملل
سرّي
سفير فروغي در 1915 در تهران متولد شد. پدر وي محمدعلي فروغي كه اكنون فوت كرده است در سالهاي 1925 و 1933 و 1941 نخست وزير بود. محمود فروغي، پس از دريافت ليسانس علوم سياسي از دانشگاه تهران، در 1940 وارد وزارت امورخارجه شد. او به وزارت دارايي منتقل و در 1942 مجدداً به وزارت خارجه منتقل گرديد. وي متعاقباً به عنوان دبير اول سفارت در لندن منصوب شد. در بازگشت به تهران، فروغي به اداره امور حقوقي و قراردادها در وزارت امورخارجه منتقل گرديد. او از 1950 تا 1953 به عنوان سركنسول در نيويورك خدمت كرد. در بازگشت او به ترتيب رئيس اجرايي ادارات سوم سياسي، چهارم سياسي و پرسنلي در وزارتخانه شد. فروغي در سپتامبر و دسامبر 1955 در دهمين نشست عمومي سازمان ملل شركت نمود و رئيس اداره اطلاعات، ترجمه و نشريات وزارت امورخارجه شد. در مي 1955 او مديركل اداري وزارتخانه گرديد.
در ژانويه 8591 فروغي به عنوان نماينده به برزيل رفت. در فوريه 1961 به تهران بازگشت و معاون وزير در امور سياسي و پارلماني در وزارت امورخارجه شد. شغلي كه تا نوامبر 1962 به عهده داشت. فروغي از سوي كشورش امضأكننده قرارداد ترانزيت ايران - اتحاد جماهير شوروي در نوامبر 1962 در مسكو بود. قبل از انتصاب وي به عنوان سفير در ايالات متحده در 1963 او به مدت 4 ماه سفير در سوئيس بود.
سفير فروغي به مدت 2 سال در واشنگتن خدمت نمود و در وزارت خارجه (آمريكا - م) از او با احترام زياد صحبت مي شد. او خود را دوستدار صميمي آمريكائي ها و اهداف سياسي ايالات متحده نشان داده، در عين حالي كه خود را وقف منافع و مصالح كشورش كرده است.
مأموريت وي در سال 1965 نيمه تمام ماند و به علت سوءتفاهم در مورد اظهارنامأ حقوقي برعليه خانواده سلطنتي كه دزد و فاسد هستند، شاه او را از واشنگتن احضار نمود. در سال بعد شاه ظاهراً تشخيص داد كه آنچه در مورد فروغي قضاوت كرده اشتباه بوده است و او به سفارت در افغانستان منصوب گرديد. او به مدت 5 سال در كابل باقي ماند و وقتي به تهران بازگشت، رئيس شوراي سياست و برنامه ريزي وزارت امورخارجه شد. او در حال حاضر رئيس مؤسسأ امور بين الملل در وزارت امورخارجه است كه همتاي مؤسسأ خدمات خارجي (در وزارت امورخارجه آمريكا - م) مي باشد. از نوامبر 1967 او رئيس هيئت مديرأ انجمن ايران و آمريكا بوده است. او يك شركت كننده فعال در امور اين انجمن است و در تداوم پروژه هايي كه به او مربوط مي شود بسيار مفيد و مؤثر مي باشد. سفير فروغي و همسرش ماري، 5 فرزند، سه دختر و دو پسر دارند. دختر بزرگتر با يك آمريكائي ازدواج نموده و در اوهايو زندگي مي كند. سفير فروغي فرانسه و انگليسي را عالي صحبت مي كند. همسر و اكثر افراد فاميلش انگليسي را عالي صحبت مي كنند.
ارديبهشت 1356 - مي 1977
فروغي، محمود - 10
خيلي محرمانه
زمان: 17 سپتامبر 1979 - 26/6/58
مكان: اتاق ناهارخوري وزارت خارجه
صورت مذاكرات شركت كنندگان: سفير محمود فروغي هنري پرشت ادارأ امور خاور نزديك، ايران
فروغي يك جنتلمن سنتي ايراني است: تربيت شده، روش هاي دلپسند، مفتخر به خانواده و كشورش و عملگرا. پدر وي دوبار نخست وزير رضاشاه بود و تنها كسي بود كه شاه پير توانست در زمان اشغال كشور در 1941 به كار بگمارد. برادر وي در زمان شريف امامي وزير فرهنگ بود و اكنون در زندان است. محمود يكي از كارمندان عاليرتبأ وزارت امورخارجه، سفير در ايالات متحده (اوايل دهه شصت) و افغانستان بوده است. او از وزارتخانه چند سال قبل استعفا داد، زيرا نمي توانست فساد را تحمل نمايد. پاييز گذشته، هويدا از وي خواست كه وزير دربار شود، زيرا آنها به كسي نياز داشتند كه بتواند به شاه نه بگويد. فروغي پيشنهاد كرد كه بايد يك پاكسازي واقعي انجام شود كه شامل خانواده سلطنتي نيز مي گردد. افرادي كه جرائم بزرگ داشته باشند، بايستي دستگير و مجازات شوند. فروغي انتخاب نشد و اواخر سال ايران را ترك نمود. او درخواست تابعيت از آمريكا را نموده است.
فروغي معتقد است كه حكومت ملاها يك دوره گذرا است، ولي او مي ترسد كه اين مدت كوتاه نباشد. ملاها براي اداره مسائل پيچيده دولتي مجهز نيستند و سؤال اين است كه چه نوع دولتي پس از آنها روي كار خواهد آمد. او «وحشت» دارد كه ملي گراهاي ميانه رو حاكم شوند، ولي او از قدرت روبه رشد كمونيست ها نيز هراسان است. من اظهار كردم كه بزرگترين هدف شاه ايجاد يك نسل از رهبران سياسي در ايران بود، فروغي موافق بود، همان چيزي كه پدر شاه انجام داده بود. باعث تأسف است كه هيچ چهرأ مردمي خارج از مذهبيون وجود ندارد. در سال 50 - 1949 سنجابي، بازرگان و ساير جبهه ملّيون، ناشناس بودند. براي آنها سه سال طول كشيد تا براي خود پيرواني دست وپا كنند. اين چيزي بود كه اكنون در ايران مورد نياز است. 3 - 4 سال دمكراسي به گروه رهبران سياسي جديد اجازه خواهد داد كه رو بيايند و در صحنأ سياسي آزمايش شوند. خطر اين است كه راست، يا چپ تحولات و توسعه سياسي را سد خواهد نمود. من خطوط كلي سياستي را كه ما در قبال ايران اتخاذ كرده ايم، توضيح دادم. او عقيده داشت كه مهم اين است كه مرداني نظير بازرگان تقويت شوند، زيرا افرادي مناسب و قابل هستند كه در حال حاضر تنها اميد ايران مي باشند. ايالات متحده با عدم دنبال كردن دستورالعملهاي سياست حقوق بشر در پاييز گذشته بشدت لطمه خورد. حمايت ايالات متحده از حقوق بشر مهمترين انتظاري بود كه مخالفين روي آن حساب مي كردند، وقتي اين حمايت با شدت گرفتن مخالفت ها مشاهده نشد، آنها سرخورده شدند. همين طور، لطمه بسيار زيادي از سوي سفير زاهدي به ايالات متحده وارد شد. هر بار او به ايران مي آمد تا توصيه هاي بدي به شاه بكند، دوستان آمريكا نگران بودند، زيرا مردم زاهدي را به عنوان پيام آور واشنگتن مي دانستند. من به فروغي گفتم كه مسئله سختي كه ايالات متحده ناچار شد با آن روبرو شود، تمايل شاه به آمدن به اينجا بود. آيا امكان داشت كه شاه از ادعايش نسبت به تاج و تخت چشم بپوشد؟ فروغي گفت ما بايد تشخيص دهيم كه شاه اصولاً فرد ضعيفي است كه موفقيت هايش در هر بحران توسط ديگران حاصل شده است. اگر دولت موقت ايران به وي پيشنهاد معامله بدهد، شايد چشم پوشي نمايد. اما دورنمايي نظير آنچه در افغانستان وجود دارد، در اينجا به چشم نمي خورد، شاه بشدت مورد تنفر بود. مردم ايران ممكن است تصور كنند سه سال قبل وضع بهتري داشتند، ولي هيچ كس از رفتن شاه متأسف نمي باشد. فروغي گفت كه براي آمريكا و غرب خيلي خيلي بد خواهد شد اگر شاه در اينجا مستقر شود. ايرانيان درك نخواهند كرد، آنها پذيرش ما را به عنوان يك عملي مخالف ايران و مغاير با منافع درازمدت ما خواهند ديد. بگذاريد شاه به آفريقاي جنوبي برود. همه از ارتباطات نزديك وي با اين رژيم آگاهند. او هيچ گاه دوست واقعي ايالات متحده نبوده است و از آن در جهت منافع شخصي خودش استفاده كرده است.
فروغي اظهار داشت كه او ( فروغي) با «ميانه روترين» گروهها از چهار گروه انقلابي افغانستان در ارتباط است. نمايندأ آنها، وي را براي مشاوره به لندن فرا خوانده است. توصيه وي اين بود «حكومت جمهوري اسلامي تشكيل ندهيد». او گفت متأسفانه، به نظر مي رسد كه اين براي همه مخالفين افغان غيرقابل قبول است.
هنري پرشت 20 سپتامبر 1979 - 29/6/58
قره باغي، عباس كريم - 1
عباس كريم قره باغي، سرلشگر
خيلي محرمانه
ارزيابي، 1966، توسط رئيس AAS، 1هيئت مستشاري نظامي آمريكا در ايران، 4هيئت مستشاري نظامي آمريكا در ايران
تيمسار قره باغي يك افسر تحصيل كرده و فداكار است كه علاقمندي و اطلاعات تخصصي وي در جهت بهبود آموزش و آمادگي رزمي لشكر يكم به كار گرفته شده است. او در شغل قبلي خود، فرماندهي كل لشكر پنجم پياده، زحمت زيادي كشيد، او درستكار، صادق و افسري بي نهايت دوست داشتني است. تيمسار قره باغي انگلسيي صحبت نمي كند، ولي به رواني فرانسه تكلم مي نمايد. او همكلاسي شاه بود و دانشكده نظامي فرانسه را گذرانده است. او شبيه يك سرباز به نظر مي رسد واقعاً يك سرباز است.
سرّي - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان
سرلشكر عباس كريم قره باغي، 49 ساله اهل رضائيه است و برادر جمال قره باغي است كه در حال حاضر فرمانده مركز پياده است. او فرانسه را به رواني و انگليسي را خوب صحبت مي كند.
او در 1965 از پايگاههاي ايالات متحده بازديد رسمي به عمل آورده است. وضعيت خدمتي او عبارت است از: 1962، جانشين فرمانده، گارد شاهنشاهي لشكر يكم ؛ 1944، فرمانده لشكر پنجم پياده (گرگان)؛ سپتامبر 1965 به درجه سرلشكري ارتقأ يافت، در 1965 فرمانده، گارد شاهنشاهي لشكر يكم. او همكلاسي شاه در دانشكده افسري بوده است (1939). 1966 او به عنوان يك افسر سخت كوش، سختگير، فرماندهي كه خود را وقف پيشبرد آموزش و آمادگي رزمي لشكر يكم نموده، درستكار، صادق و بطور كلي مأموري برجسته كه دوستدار ايالات متحده مي باشد، ارزيابي شده است.
قره باغي، عباس كريم - 2
آوريل 1975 - فروردين 1354
خيلي محرمانه
اطلاعات بيوگرافيك سپهبد عباس كريم قره باغي
نام: سپهبد عباس كريم قره باغي، نيروي زميني
وضعيت فعلي: از 22 آوريل 1074، فرمانده ژاندارمري شاهنشاهي ايران ؛
حداقل از ژوئيه 1972، آجودان مخصوص شاه ايران
نكات مهم زندگي
سپهبد قره باغي در 1018 در تبريز متولد شد و در 1938 از دانشكده نظامي (اكنون آكادمي نظامي شاهنشاهي ايران) فارغ التحصيل شد و در مشاغل مختلف فرماندهي و ستادي خدمت نموده است. اولين پست فرماندهي وي در سال 1939، فرماندهي آتشبار مستقل ضد هوايي، لشكر يكم بود. او رئيس ستاد نيروي زميني از مي 1972 و فرمانده سپاه يكم نيروي زميني تا تاريخ انحلال آن در 22 آوريل 1974 بود.
او داراي پشتوانأ تحصيلي خيلي قوي از جمله دكتراي حقوق از دانشگاه پاريس است. او همچنين دانشگاه عالي جنگ پاريس را گذرانده است. در ژوئن 1974، سپهبد قره باغي از نظر ارشديت نفر هفدهم از بين 45 سپهبد نيروهاي مسلح ايران بود. انتصاب سپهبد قره باغي به عنوان فرمانده براي تجديد سازمان ژاندارمري، او را در زمان صلح تحت نظر مستقيم وزير كشور قرار مي دهد. در زمان جنگ ژاندارمري تحت امر عملياتي ستاد بزرگ ارتشتاران قرار مي گيرد.
سياسي:
سپهبد قره باغي، متمايل به غرب و دوست ايالات است. مشهور است كه او با مشاورين آمريكائي همكاري مي نمايد. او در سال 1938 در دانشكده افسري همكلاس شاه بوده است. سپهبد قره باغي به عنوان فرمانده اولين لشكر گارد (1959 - 1956)، مسئول حفاظت شخص شاه بوده است. ظاهراً شاه او را دوست دارد و به او اعتماد دارد.
اطلاعات شخصي
او يك وضعيت نظامي برجسته اي دارد، خيلي باهوش و صادق است. سپهبد قره باغي يك فرماندأ واقعي و يك افسر فداكار است كه مدالهاي زيادي دريافته داشته است، او علاوه بر زبان مادري فارسي، انگليسي را خوب و فرانسه را به رواني صحبت مي كند. او ازدواج نموده است و داراي سه دختر مي باشد. برادر وي، سپهبد جواد كريم قره باغي قبلاً از 1969 تا حداقل مارس 1971 نمايندأ دائمي نظامي در سنتو بود.
- بدون طبقه بندي
خيلي محرمانه - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14