(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


پنجشنبه 7 آبان 1388- شماره 19498
 

پاسخ هاي دلپسند مجيدي به گينگسبرگ

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




پاسخ هاي دلپسند مجيدي به گينگسبرگ

گلسرخي، ناصرقلي - 1
ناصرقلي گلسرخي وزير منابع طبيعي
خيلي محرمانه - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان
ناصرقلي گلسرخي در كابينأ اكتبر سال 1967، وزارتخانه جديدالتأسيس منابع طبيعي را تحويل گرفت. او از سال 1964، معاون وزير در امور فني و دامداري در وزارت كشاورزي بود. او يك كشاورز آموزش ديده است كه در حوزأ احياي فضاي سبز متخصص مي باشد. گلسرخي مردي با شخصيت، با ارتباطات خوب سياسي و درآمد خوب شخصي است. اطلاع كمي از قابليت و كارايي وي در هشت سال گذشته در دست است. به هر حال، در زمان جواني، او همكارانش را به عنوان جواني دوست داشتني با آينده اي خوب با تمايل اندك به كار، تحت تأثير قرار داده بود، دوران خدمت وي در وزارت كشاورزي صرف شده و نمايندأ ايران در كنفرانس هاي متعدد بين المللي در مورد كشاورزي بوده است.
گلسرخي حدوداً در سال 1924 در تهران متولد شد. پدر وي استاد دانشگاه و مادرش يك مالك ثروتمند بود. گلسرخي در سال 5194 از دانشگاه تهران ليسانس كشاورزي گرفت. از سال 1945 تا 1948 او دستيار مدير ايستگاه آزمايشي ورامين بود. در سال 1952 از ايالات متحده دعوت نامأ افتخاري جهت مطالعه كشت و توليد مواد غذايي و چراگاهها و احياي زمين هاي باير در دانشگاه دولتي يوتا در لوگان دريافت نمود.
به هر حال، او توجه كمي به تحصيلات خود داشت و شهرتي به عنوان يك فرد غيرقابل اعتماد و عياش به دست آورد.
او در سال 1953 به ايران بازگشت و در وزارت كشاورزي مشغول به كار شد. در خلال دو سال بعد او مدعي شد كه وضعيت جمعيت روستائي ايران را درك كرده است و بشدت با مادرش به بحث و جدل در مورد تمايل خود جهت كمك به روستائيان پرداخت. در سال 1955 او دعوت نامأ افتخاري ديگري براي بازگشت به ايالات متحده و تكميل فوق ليسانس در دانشكده يوتا، با اين قصد كه در دانشكده جنگلداري ايران تدريس نمايد، دريافت نمود. او در سال 6591 با فوق ليسانس به ايران بازگشت، ولي به جاي رفتن به مدرسأ جنگلداري، عهده دار وظيفه اي نظير رابط بين وزارت كشاورزي و نخست وزير شد.
در خلال دو سال بعد او به طور متوالي سه شغل را عهده دار شد و از هركدام به علت عدم توانايي كار، بركنار گرديد. همكارانش از موضع بوالهواسانأ وي ناراضي بودند. به هر حال، ظاهراً شهرت خانوادگي وي برايش شانس ديگري فراهم كرد. در ژانويه سال 1960، او مديركل كشاورزي در وزارت كشاورزي و بعداً در همان سال مديركل سازمان توسعه و خدمات كشاورزي شد. او در يك بازديد سه ماهه در سال 1960، ميهمان دولت ايالات متحده بود. در سال 1962 او از سازمان توسعه و خدمات كشوري پس از درگيري لفظي با وزير وقت كشاورزي، حسين ارسنجاني، در مورد نحوأ پياده كردن اصلاحات ارضي استعفا داد. (روش هاي بسته و محدود ارسنجاني بعدها به قيمت مقام و شغل وي تمام شد. ) گلسرخي در سال 1964 مجدداً به دولت بازگشت.
گلسرخي در سال 1954 در كنفرانس هاي فني در تركيه و عراق شركت نمود. در سال 1952 او در ششمين كنگره جهاني فضاي سبز در ايالات متحده حضور يافت. همراه با هيئت هاي نمايندگي وزارتخانه اي از اتحاد جماهير شوروي و چكسلواكي بازديد كرد و در كنفرانس سازمان كشاورزي و مواد غذايي در رم شركت نمود.
گلسرخي بلند قد (شش فوت و يك اينچ) و كمي سنگين با هيكل قوي و خط موي بالايي مي باشد. او از ميهماني هاي رقص (پارتي) خوشش مي آيد، خوش اخلاق است و تقريباً خيلي زياد مشروب مي خورد. او در سال 1954 با مهين معين ازدواج كرده است. گلسرخي علاوه بر زبان فارسي، انگليسي را خوب و كمي فرانسه صحبت مي كند.
ژوئيه 1968 - تير 1347
گنجي، منوچهر - 1
منوچهر گنجي وزير آموزش و پرورش (از نوامبر سال 1976)
خيلي محرمانه
عنوان خطاب: آقاي وزير
منوچهر گنجي قبل از ورود به كابينه به عنوان وزير آموزش و پرورش، به مدت 20 سال درگير امور حقوق بشر و به عنوان مهم ترين سخنگوي ايران در زمينه هاي حقوقي آن بود. او يك تكنوكرات زيرك، با كفايت و جاه طلب و چيزي شبيه يك خرمگس روشنفكر است. او فردي سخت كوش و دلباختأ قدرت است و در كارش ابتدا با حمايت خواهر دوقلوي شاه شاهزاده اشرف، و اخيراً ملكه، پيشرفت كرده است. در عين حال كه خصوصاً با آمريكائيان دوست است، بشدت از مواضع ايران دفاع مي كند.
مراحل خدمتي
گنجي از دانشگاه كنتاكي، ليسانس و فوق ليسانس در علوم سياسي و روابط بين الملل گرفت، ديپلم حقوق بين المللي را از مؤسسأ تحقيقات بين المللي در ژنو، دريافت كرده است كه در آنجا تز وي در مورد حقوق بشر بود. او در ژنو ماند و تا سال 1966 كه به تهران بازگشت در دبيرخانه سازمان ملل به كار مشغول بود. در آن سال او به دانشكده حقوق دانشگاه تهران رفت و اولين دبيركل مركز دانشگاهي براي بررسي هاي بين المللي شد.
در سال 1967، گنجي به عنوان نمايندأ جانشين شاهزاده اشرف در كميسيون حقوق بشر سازمان ملل منصوب شد. در اين مقام به عنوان گزارشگر ويژه كميسيون حقوق بشر سازمان ملل (UNHRE)، يك بررسي طولاني در مورد جنبه هاي حقوق بشر آپارتايد انجام داد. اين گزارش كه بشدت از رودزيا آفريقاي جنوبي و پرتغال انتقاد مي كرد، موجب شد كه ليسبون از دادن اجازأ بازديد به وي از سرزمين هاي آفريقايي پرتغال، ممانعت ورزد.
كميسيون حقوق بشر سازمان ملل از گنجي خواست كه يك بررسي در مورد نتايج اعلاميأ جهاني حقوق بشر در سال 1968 به عمل آورد. در همان سال مدير دروس دانشكده حقوق تهران شد، كه تا سال 1971 در آنجا خدمت نمود و در آن زمان به موضع خود به عنوان استاد بازگشت. در خلال سالهاي 76 - 1974 او مشاور نخست وزير در امور دانشجويان خارج از كشور بود. اين يك شغل مشكل و حساس بود، ولي او شغل خود را در كميسيون حقوق بشر سازمان ملل، استاد حقوق بين الملل و سازمانهاي بين المللي در دانشگاه تهران حفظ نمود.
اطلاعات شخصي
گنجي حدود 46 سال دارد، علاوه بر گزارشات سازمان ملل وي، سه كتاب و مقالات متعدد در حقوق بشر و روابط بين الملل نوشته است. او در سال 1972 از چين بازديد كرد. همسر وي ثريا ، از خانواده مشهور فرمانفرمائيان است. او در امور زنان فعال است. وزير فرانسه و انگليسي صحبت مي كند.
23 ژانويه 1978 - 3/11/56
گودرزي، منوچهر - 1
منوچهر گودرزي وزير مشاور، دبيركل سازمان امور اداري و استخدامي كشور
خيلي محرمانه
زماني كه سازمان امور اداري و استخدامي كشور در سال 1967 تشكيل شد، تا جايگزين شوراي عالي اداري شود، به گودرزي مسئوليت سنگين رياست اين سازمان، واگذار شد. همطراز كميسيون خدمات غيرنظامي در ايالات متحده، سازمان امور اداري و استخدامي كشور، هدفش آوردن تمام كارمندان دولت تحت يك سيستم يكنواخت مي باشد. از آنجا كه شاه همواره علاقمند به ايجاد يك سيستم استخدام كشوري مؤثر است، به نظر مي رسد او گودرزي را پيشتيباني مي كند تا از بوروكراسي به عنوان وسيله اي براي مدرنيزه شدن، به جاي مانعي براي آن، استفاده نمايد. گودرزي در اين مسئله تازه وارد نبود. او رئيس شوراي عالي اداري از زمان ورودش در ژانويه سال 1962 بود. وي سخت كوش و جاه طلب است و با شناخت و دقت از عهدأ انجام اصلاحات اداري بر مي آيد و بخشي از اين موفقيت ناشي از تلاش هاي وي مي باشد كه مفهوم اصلاحات اداري وي ميزاني از پذيرش در دولت به دست آورده است.
گودرزي مديري عالي است. او باهوش، تحصيلكرده و به نحو روشنفكرانه اي درستكار است، و به علت اينكه هيچ ترديدي در قابليت هاي خود ندارد، گاهي مغرور و غيرقابل انعطاف مي شود. هر چند او به علت تحصيلاتش در ايالات متحده متمايل به غرب است، از برچسب آمريكائي بودن گريزان است و ترجيح مي دهد يك ايراني ملي گرا باشد. او طرفدار يك مشروطه سلطنتي به سبك انگلستان است، ولي مايل به همكاري با اين شكل فعلي براي رسيدن به اهداف شخصي خود مي باشد.
شوراي عالي اداري، در زمان دولت اميني تشكيل شد و بخشي از برنامه اصلاحات نخست وزير، علي اميني، بود. تحت رهبري گودرزي، شورا در پي حذف نادرستي و بي لياقتي دست به تهاجم گسترده اي به منافع مقرره زد. شخصيت مغرور وي، از خود گذشتگي براي اصلاحات و اجتناب از قبول انتقادات، او را براي بسياري از افراد بانفوذ، خوشايند ساخته است او مواضع خود را فقط با جلب پيشتيباني و حمايت كشوري شاه حفظ كرده است. به عنوان طراح (رسام) اصلي قانون استخدام كشوري، گودرزي بار ديگر دشمني گروههاي ذينفع متعددي را به خود معطوف نمود. در اواخر سال 1962، گودرزي سعي كرد استعفأ بدهد ولي شاه دستور داد كه او در دولت باقي بماند و از رها كردن وي خودداري نمود.
گودرزي در اوت 1925 در همدان متولد شد. پس از پايان دبيرستان در كرمان، او به لبنان رفت و دو سال در دانشگاه آمريكائي بيروت تحصيل نمود. در سال 1946 به ايالات متحده رفت و در آنجا ليسانس خود را در اقتصاد از كالج ديوليس و الكينز در ويرجينياي غربي گرفت. او يك سال در دانشگاه اورگون در اوژن كارآموزي نمود و سپس به دانشگاه پرينستون رفت و از سال 1949 تا سال 1953 در آنجا زبان فارسي تدريس نمود و براي دكتراي علوم اقتصادي و سياسي كار كرد. در سال 1951 كه هنوز در دانشگاه پرينستون بود او براي صداي آمريكا مطلب مي نوشت و ترجمه مي كرد. او در سال 1954 به دانشگاه كاليفرنياي جنوبي در پازادنا رفت تا براي تحصيلات بيشتري كار كند و در آنجا امتحانات بسيار مشكلي را براي دكترا در مديريت عمومي (PUBLIC - ADMNISTRATION) گذراند. به هر حال، وي هيچ گاه تز خود را براي دكترا در هيچ رشته اي تكميل نكرد.
در سال 6591 گودرزي به ايران بازگشت و در مؤسسأ علوم اداري دانشگاه تهران استاد امور اداري شد. او به سازمان برنامه پيوست و در آنجا ادارأ سازمان و مديريت خود را تشكيل داد. بعداً او مدير قسمت خدمات اداري و در سال 1958 مدير قسمت توسعه كشوري و اجتماعي شد. در مي 1961 او به عنوان معاون سرپرست سازمان برنامه در امور شهري خدمت كرد.
گودرزي مردي رك گو و بي حوصله است كه اغلب در اولين برخورد احساس نامطبوعي ايجاد مي نمايد. او احترام كمي براي تعارفات سنتي اجتماعي ايراني قائل است.
سالهاي زندگي وي در ايالات متحده به وي شناخت بسيار پيچيده اي از نهادهاي اجتماعي و سياسي آمريكائي داده است. او عضو انجمن آمريكائي مديريت عمومي و انجمن پيشرفت مديريت است.
در سال 1966 گودرزي جايزه 1200 دلاري براي بيوگرافي كورش كبير را برد و عضو هيئت مديره ايران اير شد. همسر وي، كارتين لوئين هووارد در واشنگتن متولد شده است. گودرزي علاوه بر زبان مادري فارسي، انگليسي را به رواني صحبت مي كند.
ژوئيه 1968 - تير 1347
مجيدي، عبدالمجيد - 1
عبدالمجيد مجيدي وزير توليدات كشاورزي و مواد مصرفي
سرّي - غيرقابل رؤيت براي بيگانگان
وقتي كه وزارت توليدات كشاورزي و مواد مصرفي در اكتبر 1967 به وجود آمد، عبدالمجيد مجيدي به عنوان اولين رئيس آن برگزيده شد. او اعلام نمود كه هدف از وزارت جديد، ايجاد تعادل بين توليد و مصرف محصولات كشاورزي و مواد مصرفي (يك فرمايش اغراق آميز) مي باشد. مجيدي، قبلاً به عنوان مدير ادارأ مركزي بودجه خدمت نموده بود، كه تشكيلات جديدالتأسيسي در سازمان برنامه با مسئوليت تهيأ بودجه سرتاسري دولت بود. مجيدي كارمندي قابل با ده سال سابقه خدمت در سازمان برنامه، تجاربي طولاني در عمليات مالي و عمليات مربوط به بودجه دارد. او نوعاً فردي محقق، باهوش، درستكار و سخت كوش است، ولي قدرت يا فراست سياسي لازم براي سياستگذاري را دارا نمي باشد. او شاگرد (نوچه) صفي اصفيا، سرپرست سازمان برنامه، كه به مجيدي اختيارات وسيعي در سازمان داده بود، به حساب مي آيد. هر چند كه مجيدي به طور كلي از سياست اجتناب مي كند، وي را به عنوان فردي طرفدار غرب در نظر مي گيرند.
مجيدي معتقدي راسخ در لزوم توسعأ اقتصادي برنامه ريزي شده و دوست نزديك افراد نوگراي جواني همچون منوچهر گودرزيان و خداداد فرمانفرمائيان مي باشد كه با هم در يك زمان در سازمان برنامه استخدام شدند. با ايجاد اداره مركزي بودجه و انتصاب مجيدي در رأس آن، دولت اميد داشت كه بتواند سياست مالي و برنامه توسعه را هماهنگ كند و اختلافات مربوط به بودجه را كه سالهاي زيادي ايران را آزار مي داد، تا حدي اصلاح نمايد. با قرار دادن مجيدي در رأس وزارت جديد، دولت ظاهراً اميدوار است كه او از عهده مشكلات شديد ديگر ايران برآيد.
مجيدي در 11 ژانويه 1929 در تهران به دنيا آمد، او پسر يك حقوقدان عراقي است. وي در سال 1949 از دانشگاه تهران در رشته حقوق مدرك خود را گرفت و بعد به فرانسه رفت و در آنجا در سال 1925 به دريافت مدرك دكتراي حقوق از دانشگاه پاريس نائل آمد. حدود سال 1955 به سازمان برنامه پيوست و در سال 9591 تا رياست ادارأ بودجأ آن سازمان ارتقأ يافت. با بورسيأ مؤسسه فورد به آمريكا رفت تا در دانشگاه هاروارد اقتصاد بخواند. با مراجعتش به ايران در سال بعد، به رياست ادارأ جديد هماهنگي كمك خارجي منصوب شد. در ژوئن 1962 بحراني مالي، يك دگرگوني ناگهاني را در وزارت دارايي موجب گرديد، و مجيدي براي رياست بخش بودجه به آن وزارتخانه منتقل شد. در سپتامبر 1962 در سمت معاون رئيس امور مالي و اداري، به سازمان برنامه بازگردانيده شد.
مجيدي به طور وسيعي به سرتاسر دنيا سفر كرده است. او در مارس و اكتبر 1965 در جلسات طرح ريزي بانك توسعه آسيايي در بانكوك حضور يافت و يك دورأ دو ماهه در همان سال در حسابداري، تهيه بودجه و مميزي در واشنگتن زير نظر برنامه مساعدتهاي آمريكا (AID) گذراند.
همسر مجيدي متولد تبريز است. او خواننده اي با استعداد است كه در اروپاي غربي تعليم ديده و در تعداد زيادي از اپراها در تهران با نام خانوادگي قبل از ازدواجش، منير وكيلي، به ارائه برنامه، رهبري و اجرا پرداخته است. خانوادأ مجيدي تنها يك دختر 41 ساله دارند. مجيدي انگليسي و فرانسه را علاوه بر فارسي به خوبي صحبت مي كند.
26 مارس 1968 - 6/1/47
مجيدي، عبدالمجيد - 2
26 مارس 1969 - 6/1/48
خيلي محرمانه
فرم اطلاعات بيوگرافيك
نام: عبدالمجيد مجيدي
سمت فعلي: وزير كار
اطلاعات و ملاحظات: گزارش تكميلي بيوگرافيك
كمي بيش از يك سال در مقام وزارت توليدات كشاورزي و مواد مصرفي، در اواخر سال 1968 به عنوان بخشي از يك ترميم كابينه كه شامل 6 تن از وزراي كابينه مي شد، از عبدالمجيد مجيدي تقاضا گرديد كه وزيركار ايران شود.
او رسماً در 24 نوامبر 1968 معرفي شد. در اواخر ژانويه 1969، در كنفرانس وزراي كار آسيا در دهلي نو به عنوان رئيس هيئت نمايندگي ايران حضور يافت. همقطاران ايراني وي در كنفرانس، به خاطر نقش برجسته اي كه وي ايفأ نموده بود و به طوري كه گفته شده است مشخصاً تركيبي از تشخيص خوب و دقت عمل او بود، غرق در مباهات بازگشتند. در اين وزارتخانأ بسيار سياسي، كه به طور قابل توجهي عاري از عقيده (ايده) مي باشد، مجيدي سعي دارد كه ايدأ جديدي در آن تزريق نمايد و تأكيد زيادي روي تحقيق در رابطه با جنبه هاي مختلف بهره برداري هر چه بيشتر از نيروي انساني مي كند. بسيار زود است كه بگوييم آيا اين انحراف شديد از عملكردها و خطمشي هاي پيشينيان او، مدت زمان زيادي تحمل خواهد شد يا نه، اما براي مشاهده دل شادي كساني كه در وزارتخانه او مستقيماً با اين انحراف سروكار دارند، چندان زود نيست. كار برجستأ عمومي او در خلال اولين ماههاي سال 1969، به ميزان قابل ملاحظه اي تيزهوشي سياسي او را آشكار كرده است و ديگر نه مي توان آنچه در خلاصأ بيوگرافيك مورخ مارس 1968 آمده مبني بر اين كه «او قدرت يا فراست سياسي لازم براي سياستگذاري را دارا نمي باشد» را تكرار كرد و نه مي توان او را به عنوان شاگرد (نوچأ) صفي اصفيا قلمداد نمود. او به حق در حال تبديل شدن به يك چهرأ برجسته سياسي است و در اولين ماههايش در اين نقش جديد، ظاهراً با مهارت قابل توجهي اين آبهاي بي ثبات را هدايت نموده است.
طي ديدار اخير Eli Ginxberg، مجيدي يك سمينار غيرعادي براي كارمندانش ترتيب داد، ضمن بحث Ginxberg توصيه كرد كه وزارت كار، به صورت دفتر نمايندگي سياستگذاري نيروي انساني دولت ايران درآيد، پاسخ مجيدي، در خلوت (محرمانه) دلپسند بود. اين چيزي بود كه او در سر داشت و مي خواست Ginxberg نوشتأ لازم را تهيه نمايد، Ginxberg براي او كتاب خود را فرستاد، استراتژي نيروي انساني در كشورهاي در حال توسعه، كه براساس يك نوع مطالعه روي اتيوپي بود و فصل آخر آن را به مجيدي توصيه كرده بود، مجيدي همچنين از Ginxberg درخواست مشاوره در صورت داشتن وقت آزاد، هنگامي كه مجيدي در نيويورك است را كرد. بديهي است كه گفت و شنود بين اين دو مرد خيلي نزديك بود.
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14