شكست ابهت شيطان بزرگ استمرار حركت پرشور مردم در حماسه 13آبان-بخش پاياني

گاليا توانگر
همه چيز از صبح آزادي برمي خيزد، عزت ملت ما، جوش و خروشش و آرمان هاي بزرگ ايران. وقتي صبح آزادي را خواستيم، مي دانستيم كه ديد استكبار لحظه اي رهايمان نشخواهد كرد. يك زمان جنگ نظامي بود و امروز جنگ در صحنه فرهنگي.
معنويت ما ايراني ها هميشه مهم ترين سلاحمان در برابر استكبار بوده است. معنويت ما بود كه دل هايمان را گره زد و در سايه همدلي و عشق به امام(ره) انقلاب متولد شد.
معنويت ما بود كه صبر و ايستادگي 8سال دفاع مقدس را رقم زد. و اينك معنويت ماست كه ما را متصل به ريشه ها نگه داشته و همچنان انقلاب مسير خود را به سمت افق هاي روشن فردا طي مي كند.
در اين بين نقش جوانان پررنگ تر از ساير اقشار جامعه است، چرا كه اگر معنويت را از ساحت فكري جوان بگيريم، در بي هويتي رها شده و ممكن است هر بلايي سرش بياورند. اتفاقاً استكبار همين را مي خواهد و مي داند تنها راه نفوذ گرفتن معنويت، آگاهي و سربلندي از جوانان است.
با شدت گرفتن تظاهرات، مأموران حكومت نظامي خيابان هاي اطراف دانشگاه و قسمتي از خيابان انقلاب را بستند و دانشجويان و دانش آموزان در خيابان هاي اطراف پراكنده شدند. تظاهركنندگان در چند نقطه از خيابان هاي جمهوري اسلامي و ولي عصر(عج) فعلي و خيابان هاي منشعب از آن آتش افروختند و با دادن شعار الله اكبر و لااله الاالله خود را از حملات ددمنشانه مأموران نجات مي دادند. ساعت دو بعدازظهر مجدداً سربازان حكومت نظامي بر روي دانشجويان و دانش آموزان كه در داخل دانشگاه بودند، تيراندازي كردند كه در همان لحظات اول عده اي از آنها به زمين افتادند و در خون غلتيدند. دانشجويان و دانش آموزان با پلاكاردهايي كه در آن شمار كشته شدگان دانشگاه را نوشته بودند با دادن شعار الله اكبر خميني رهبر به راه پيمايي پرداختند. جنگ و گريز مأموران نظامي با دانشجويان و دانش آموزان تا پاسي از شب ادامه داشت...
و اينك در 13آبان 88 شكوه اين روز را پاس مي داريم، زيرا مردانگي و فتوت ايثار و از خودگذشتگي و دشمن ستيزي با سران كفر را مقدس مي دانيم. ياد همه شهيدان اين روزهاي بزرگ گرامي باد و خاطره سيزده آبان هميشه در جان ها جاودان.
افراد ناآگاه ابزار مغرضين
در روزهاي مبارزه براي پيروزي انقلاب فرصت آن نبود كه بر روي ماهيت شعارهاي مردمي كار كارشناسي شود. آنها از ته دل و از متن باورهاي ديني و مذهبي خود شعارها را سر مي دادند و درونمايه اكثر فريادها و اعتراضات طلب استقلال و آزادي بود. اين ملت از ابتداي تاريخ تا به حال هرگز سلطه بيگانگان به ويژه استكبار را نپذيرفته و استكبارستيزي يكي از شاخه هاي اصلي افكار و آرمان هايشان است.
جابر فضلي فرمانده بسيج دانش آموزي تهران بزرگ مي گويد: «يكي از سؤالات من از دگرانديشان اين است كه شما بگوييد تأكيدات امام(ره) چه بوده است؟ چون هر چه كه ما مي گوييم آنها در پاسخ مي گويند: امام(ره) اين ها را براي آن زمان گفته و در زمان حال مسائل ديگري حائز اهميت است. آيا حفظ استقلال ملت و نرفتن زير يوغ آمريكا و اسرائيل از تأكيدات امام (ره) نبود؟ آيا مبارزه با افكار پوچ ناسيوناليسم از تأكيدات امام(ره) نبود؟ پس چگونه است كه دگر انديشان ادعاي پيروي دارند اما در عمل و گفتارشان با جملات و پاراگراف هاي پرزرق وبرق افكار ناسيوناليستي را به جوانان تزريق مي كنند؟» فرمانده بسيج دانش آموزي تهران ارتقا معرفت ديني و نيز وسعت بصيرت سياسي را دو راهكار مهم براي ايستادگي در برابر موج هاي مخالف معرفي مي كند.»
در ابتداي انقلاب سه تفكر وارداتي ليبراليسم، كمونيسيم و ماركسيسم هر كدام در مقابل تفكر اسلامي مانور مي دادند، ولي امام(ره) آنچنان شاگردانش را در مكتب خودسازي تربيت كرده بود كه با ديدباز تجزيه و تحليل كرده و گول ظواهر را نمي خوردند.
در موج جديد مبارزات غرب تفكر ليبراليسم بيش از هر تفكر ديگري نمود پيدا كرده و رسانه هاي غربي و تئوريسين هاي جنگ نرم سعي دارند در قالب الفاظ زيبا ذهن جوانان را به بازي بگيرند. هادي مسلم پور كارشناس علوم سياسي توضيح مي دهد: «آنها با طرح مباحثي چون آزادي زنان، حقوق كودكان و آزادي بيان و... جلو مي آيند. چه كسي از احقاق حقوق زنان و كودكان در جامعه، عدالت اقتصادي و اجتماعي و آزادي رسانه اي بدش مي آيد؟ اين گونه است كه عده اي ذهن جوان و ناآگاه سريعاً جذب چنين حرف هاي فريبنده اي شده و خيال مي كنند مغرضين قصد خير دارند، در حالي كه مغرضين وابسته به غرب تنها قصد بازي دادن و سودجويي دادند.
مگر ما در جامعه خود آزادي نداريم و يا اسلام اين همه درباب حقوق زنان قانون نگذاشته است؟ جوان بدون مطالعه و آگاهي نسبت به داشته هايش از غرب پيروي مي كند تا به خيال خود آنچه خود دارد زبيگانه تمنا كند. در نهايت بدون گرفتن نتايج مدنظرش تنها بازي داده شده و پس از مهره قرار گرفتن در آشوب ها رها مي شود!
ارتقاي معرفت ديني و بصيرت سياسي
كساني كه آهنگ ناسازگاري با نظام را دارند از دو دسته اند: يا به صورت انسجام يافته آموزش فكري ديده اند و از اساس با ريشه ها تضاد دارند و يا از روي ناآگاهي، فريب حرف هاي خوش رنگ و لعاب را خورده اند. ما را با دسته اول كاري نيست ولي درمورد دسته دوم اولاً بايد به اين فكر كنيم كه در باب آگاهي بخشي ضعيف عمل كرده ايم و در ثاني با روندي تندتر به فكر چاره انديشي افتاده و سريعاً دريچه هاي بصيرت و شناخت دشمن را در ميدان جنگ نرم برروي جوانان بگشاييم. از سوي ديگر يكي از حساس ترين مسائل و بلكه حياتي ترين مسئله اي كه امروز بايد براي ما مطرح شود ولي كمتر مطرح شده، مسئله تجددي است كه امروز در همه جامعه هاي غير اروپايي و نيز در جامعه هاي اسلامي با آن روبرو هستيم. در اين صد، صدوپنجاه سال كه همه جامعه هاي غير اروپايي منجمله جامعه هاي اسلامي در برخورد با غرب و تماس با تمدن غربي قرار گرفتند و بايد متجدد مي شدند. غرب نيز رسالت متمدن كردن اين جامعه ها را برعهده گرفت ولي به نام متمدن كردن و آشنا كردن اين جامعه ها با تمدن، به ما تجدد دادند و چنين معني كردند كه اين تمدن است! به عبارتي مي توان گفت تجدد بهترين ضربه اي بود كه مي توانست در هر گوشه اي از دنيا، در تمام جامعه هاي غير اروپايي انسان را در هر شكل و قالب فكري كه بود، از قالب خودش، فكر خودش، شخصيت خودش تهي كند و تنها كار غربي ها اين شد كه وسوسه متجدد شدن را در همه جامعه ها با هر شكل و نظري كه بودند به وجود آورند. آنها دانستند كه اگر به طريقي و با حيله اي وسوسه عشق متجدد شدن را در شرقي به وجود بياورند، شرقي حتي با آنان همكاري خواهد كرد. در اينكه از هر چه از گذشته به او مي رسد ببرد و هر عاملي را كه شخصيت او را به عنوان غير اروپايي بالا مي برد و هر عاملي را كه فرهنگ خاصي و شخصيت خاصي برايش مي سازد به دست خودش و با كمك غرب به لجن بكشد و نابود كند. براي اينكه آنان را متجدد كنند ابتدا بايد با مذهبشان بجنگند، زيرا كه مذهب موجب مي شود كه هر جامعه اي با داشتن مذهبش، در خودش احساس شخصيت كند و سپس هويت ملي و فرهنگي اش را بگيرد.
فضلي فرمانده بسيج دانش آموزي در پاسخ به اين سؤال كه براي مقابله چه كنيم؟ مي گويد: «امام(ره) مي فرمايند: اگر معرفت ديني درست بشود، همه چيز درست مي شود. به نظر مي رسد تقويت معرفت ديني بايد پرچم اصلي ما باشد. در راهكار ديگري بايد بكوشيم بصيرت اجتماعي، فرهنگي و سياسي جامعه به ويژه جوانان را بالا ببريم و از همه مهمتر الگوسازي هاي موفقي ارائه دهيم.»
راهكار مقابله با جنگ نرم شناخت، خودباوري و ارائه الگوهاي موفق
حجت الاسلام روحي نماينده ولي فقيه در بسيج دانش آموزي نيز مي گويد: «خودباوري و هويت شناسي شيوه مؤثر مقابله است. اگر جامعه جوان ما خودش را باور داشته باشد و هويت خود را بشناسد، دشمن در جنگ نرم پيروز نمي شود. اگر طيفي مغلوب جنگ فرهنگي مي شوند، به اين دليل است كه هويت خود را نمي شناسند. در جنگ نرم بدون كمترين هزينه يك بي ارزشي را به عنوان ارزش به ناآگاهان ارائه مي دهند. مثلاً مد لباس غربي، جواني اين قبيل مدها را مي پذيرد كه هويت ملي و تاريخي خود را نمي شناسد، لذا سريع موارد وارداتي را مي پذيرد.»
وي ادامه مي دهد: «ما نيازمند ارائه الگوهاي خوب براي مقابله با جنگ نرم هستيم. 36هزار شهيد دانش آموز داريم كه هر كدامشان دريايي از معرفت و معنويت هستند. با اين حال بايد گفت همه شهداي جنگ نظامي صاحب افتخارند و الگوهاي اساسي جامعه ما محسوب مي شوند، اما در عرصه جنگ نرم اگر كسي آسيب ببيند، ناشناخته مي ماند و يا بعضاً صاحب جايگاه شهداي جنگ نظامي نمي شود. بايد در زمينه الگوسازي تحول اساسي ايجاد كنيم.»
روحي به نمايش غرب در عرصه تكنولوژي اشاره كرده و مي گويد: «دشمن تكنولوژي خود را نمايش داده و مي بالد. مثلاً به دستاوردهاي پزشكي خود افتخار مي كند، درحالي كه اوج افتخارات پزشكي از اسلام و ايران است. ما بايد بدانيم و از الگوهاي خودي استفاده كنيم. و يا غرب به تكنولوژي هسته اي خود مي بالد. بنا به گزارشات تاريخي اولين دانشمند هسته اي شيخ بهايي بوده كه آن حمام معروف را كه با يك شمع گرم مي شده، ساخته است.
ما بايد مستندات علمي و تاريخي كشورمان را بشناسيم تا براي مقابله الگوهاي موفقي ارائه دهيم.»
جسم پوسيده استكبار!
روز 13آبان فرصتي است كه بار ديگر در صحنه مبارزه با استكبار و كفرستيزي براي بسياري از ملت هاي آزاده دنيا الگو شويم. آنها چشم اميدشان به اين گوشه دنياست كه با اتكا به معنويت انقلاب كرده اند و آزادي را در قالب آيين رهايي بخش اسلام معنا بخشيده اند. ليلا سادات فرجي دانش آموز دوره پيش دانشگاهي بسيجي فعال در عرصه نشريات بسيج دانش آموزي مي گويد: «حضور در راهپيمايي 13 آبان تمريني براي هم سن و سالان من است تا به بلوغ سياسي رسيده و تفكر روشن خود را در عرصه استكبارستيزي در مقابل مغرضين قرار دهند. وقتي آدمك هاي استكبار را به آتش مي كشيم در حقيقت نشان مي دهيم كه جسم پير استكبار از درون پوسيده و پوشالي است و تنها نماي بيروني اش رعب آور و زيرك است. هرگاه آگاهانه عمل كنيم، همه نقشه هاي شيطان بزرگ را نقش بر آب كرده ايم.»
فرجي بر تشكيل كلاس هاي تربيتي، اعتقادي و سياسي در قلب بسيج دانش آموزي تأكيد داشته و مي گويد: «بايد از سخنرانان و مربيان زبده دعوت كرد تا روند آگاهي بخشي به نسل جوان مسير تكامل را طي كرده و حربه هاي جنگ نرم دشمنان مهار شود.»
گزارش