(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 16 آبان 1388- شماره 19505
 

رئيس سازمان انرژي اتمي تاكيد كرد: لزوم ارتباط دانشگاه و سازمان انرژي اتمي
جاي خوبي را گرفتيد، دستتان درد نكند
فيلا هم شكايت كرد
وقف اموال دانشگاه آزاد فريبي براي فرار از اصلاح اساسنامه
همايش بررسي علل وقوع حادثه 11 سپتامبر قطب نماي11
نمي توانم درس بخوانم



رئيس سازمان انرژي اتمي تاكيد كرد: لزوم ارتباط دانشگاه و سازمان انرژي اتمي

رئيس سازمان انرژي اتمي بر ارتباط دوسويه با دانشگاه صنعتي شريف تاكيد كرد و گفت: ارتباط سازمان انرژي و دانشكده هايي مانند دانشكده انرژي دانشگاه شريف بايد به طور مستمر برقرار شود.
به گزارش مهر، علي اكبر صالحي درمراسم تاسيس دانشكده مهندسي انرژي دانشگاه صنعتي شريف كه در يكشنبه گذشته برگزارشد گفت: ساخت دانشكده انرژي دانشگاه شريف يك اثر ماندگار خواهدبود. ازمدتها پيش آرزو داشتيم جايي را تاسيس كنيم تا زمينه رشد اين رشته روز دنيا فراهم شود. از دل دانشكده مهندسي مكانيك، دانشكده هاي سازه و هوافضا پيش از اين بيرون آمده بودند امروز هم با همت مسئولان سومين دانشكده با عنوان دانشكده مهندسي انرژي تاسيس شد.
اين استاد دانشگاه خاطرنشان كرد: يكي از راههاي ارزش گذاري به نخبگان همين فراهم كردن امكانات و برقراري تعامل با آنها است.
وي ادامه داد: هيچ امري با بخشنامه امكان پذير نخواهدبود. هميشه درگذشته تاكيد مي شود كه چرا جوانان به رشته هاي برق و پزشكي تمايل بيشتري نسبت به رشته هاي انساني و رياضي فيزيك كه رشته هاي پايه هستند نشان مي دهند. امروز بايد كاري كنيم كه جوانان به سمت ديگر رشته ها بروند درحالي كه بايد بدانيم با بخشنامه و دستور نمي توانيم اين امر را محقق كنيم.
رئيس سازمان انرژي اتمي گفت: بايد درميان جوانان انگيزه ايجاد شود تا آنها به طور طبيعي حركت به سمت رشته هاي پايه را انتخاب كنند. برقراري تعامل ميان متخصصان و ايجاد زمينه فعاليت هاي كاري و شغلي از جمله كارهايي است كه مي توانيم براي ايجاد اين انگيزه در جوانان انجام دهيم.
صالحي خاطر نشان كرد: هميشه عنوان مي شود كه بسياري از نخبگان ما به خارج از كشور مي روند و فرار مغزها صورت مي گيرد درحالي كه مي توان از وجود آنها در خارج از كشور هم استفاده و شرايط را به گونه اي فراهم كرد كه نيازي به حضور فيزيكي آنها در كشور نباشد اما از خدمات آنها استفاده شود.
وي تاكيد كرد: مهندسين و نخبگان بايد به گونه اي وابسته اين گونه دانشكده ها شوند. همچنين با برگزاري نشست هاي علمي مستمر و پيگيري تحولات علمي مي توان زمينه اين گونه فعاليتها را فراهم كرد.
رئيس سازمان انرژي اتمي اظهارداشت: ازسوي ديگر بايد ارتباط سازمان انرژي اتمي و دانشكده هايي مانند دانشكده انرژي دانشگاه شريف به طور مستمر برقرار شود. اينكه ما منتظر باشيم دانشجويان به سمت ما بيايند امر قابل قبول و كافي نيست زيرا بايد شرايط و امكاناتي فراهم شود تا تعامل دوطرفه بوده و ما نيز به سمت آنها حركت كنيم.

 



جاي خوبي را گرفتيد، دستتان درد نكند

محمد ظريفي
سخن را از اين جا شروع كنيم كه 13آبان تداعي كننده 3رخداد مهم درتاريخ انقلاب شكوهمند ايران است:
1-13آبان 1343: تبعيد حضرت امام خميني (ره) به تركيه سرآغازي براي حركت هاي ارزشمند انقلابي درآينده بود.
2-13آبان 1357: به خاك و خون كشيده شدن دانش آموزان درسال 57 دردانشگاه تهران.
3-13آبان 1358: تسخير لانه جاسوسي، حماسه اي كه ورود كتابهايي كه شامل اسناد آن است به خاك مدعي بزرگ دموكراسي ممنوع گرديد و اگر كسي همراه خودش داشته باشد، اجازه وارد شدن به آمريكا را به او نمي دهند.
عظمت رخداد سوم تا آنجا بود كه براي اولين بار نقش تعيين كننده اي را براي يك كشور مستقل ايجاد كرد تا آنجا كه نتيجه انتخابات رياست جمهوري آمريكا در 1980 درايران و توسط دانشجويان رقم خورد.
دراين مجال قصد برآن است تا شمايي مختصر از شرايط داخلي ايران در آن زمان (آبان 57) و تاثيري كه انقلاب دوم بر اوضاع داخلي برجاي گذاشت ترسيم شود و در ادامه گريزي كوچك به چگونگي حضور و غيبت آمريكا در ايران ميزنيم.
بررسي اين واقعه از ابعاد گوناگون امكان پذير است:
الف) از منظر تاريخي: كه ما به صورت روزشمار آنچه اتفاق افتاده را بيان كنيم كه نگارنده صرفا به ذكر چند روز مهم دراين عمليات 444 روزه اشاره كوتاه ميكند:
13آبان: ساعت 10صبح تقريبا چهارصد نفر از جوانان و دانشجويان دغدغه مند و ولايت مدار كه درخيابان طالقاني راهپيمايي مي كنند قصد سفارت آمريكا كرده و لانه جاسوسي را به تسخير خود درمي آورند.
14آبان: امام خميني(ره) حركت دانشجويان را مورد تأييد قرارمي دهند و مي فرمايند: امروز در ايران باز انقلاب است. انقلابي بزرگتر از انقلاب اول، دراين انقلاب شيطان بزرگ آمريكاست.
16آبان: حضور و يكپارچگي مردم جهت حمايت از حركت انقلابي دانشجويان درخيابان هاي اطراف سفارت.
شوراي امنيت سازمان ملل درنشستي بر آزادي فوري گروگان ها تأكيد مي كند كه البته ايران اين نشست را تحريم كرد.
28 و 29آبان: دانشجويان سيزده نفراز گروگان ها (زنان و سياهپوستان)را آزاد مي كنند.
روز 58ام: شوراي امنيت تصويب مي كند كه ايران بايستي نسبت به آزادي گروگان ها تا (18دي 58)، اقدام كند و درغير اين صورت شوراي امنيت تصميمات ديگري اتخاذ مي كند.
والدهايم دبيركل سازمان ملل، به ايران مي آيد اما كمتر كسي انتظار چنين استقبالي را از وي ميداد.
عكس والدهايم درحالي كه بر دست اشرف (خواهر شاه) بوسه ميزد، در روزنامه هاي 12دي ماه نقش بست. روزنامه جمهوري اسلامي در توضيح عكس اضافه مي كند: آقاي والدهايم، اين شما هستيد كه بر دست بدكاره اي بوسه مي زنيد!
روز 140 ام:
كارتر در 4 فروردين 1359 در نامه اي محرمانه به امام اعلام مي كند: ما آماده پذيرش حقايق جديد كه مولود انقلاب ايران است، مي باشيم. اين امر همچنان هدف و آرزوي ماست، زيرا من تصور مي كنم كه ما هدف واحدي را كه صلح جهاني و برقراري عدالت براي همه ملل است، تعقيب مي كنيم.
دراين برهه نيز همچون ديگر مراحل حساس انقلاب امام خميني از موضع عزت و قدرت وارد شده و اين بار دستور رسانه اي شدن نامه را صادرمي كنند. امري كه از آن به عنوان آبروريزي بزرگ و نشانه ضعف و ذلت دستگاه ديپلماسي آمريكا ياد كرد (امري كه متأسفانه پس از حدود ربع قرن بعد تحت عنوان نامه 2003 با بي درايتي، گريبانگير دولت اصلاحات گرديد).
روز 155 م:
روز عيد پاك بود و تشريفات خاص آن براي جاسوسان آمريكايي انجام گرديد و فرداي آن كارتر روابط ديپلماتيك با ايران را قطع كرد.
و در مقابل امام خميني از كارتر به خاطر قطع رابطه با ايران تشكر كرده و مي گويند: قطع روابط به اين معناست كه آمريكا از نفوذ در ايران قطع اميد كرده است.
روز 366ام:
در انتخابات رياست جمهوري آمريكا، يك فاكتور نقش تعيين كننده دارد و آن چگونگي پايان داستان لانه جاسوسي و سرنوشت جاسوسان آن ميباشد. به نحوي كه اگر شرايط به سمت بازگشت آسان و بدون آبروريزي گروگان ها پيش رود، كارتر شانس پيروزي بالايي دارد و اگر خلاف آن رخ دهد ريگان رئيس جمهور خواهد شد. و اين ميداني بود كه ملت مسلمان ايران با اطاعت از فرمايشات رهبر خويش براي مزدوران تعريف كرده بودند، چنانكه اشپيگل مي نويسد: «زماني ايالات متحده مي توانست تصميم بگيرد كه چه كسي در ايران بر مسند قدرت بنشيند، اما امروز، در، 1980 آيت اللهي در تهران مي تواند سرنوشت انتخابات رياست جمهوري ايالات متحده را تعيين كند.»
روز 444ام:
ايرانيها تا زمان تعويض دفتر رياست جمهوري ميان كارتر و ريگان تعلل كردند.
هميلتون جردن رئيس ستاد انتخاباتي كارتر در انتخابات سال 80 اين گونه اعتراف مي كند: براي من روشن بود كه كليد انتخابات در دست كسان ديگر در آن سوي دنيا است كه تصميم و عملشان تا آخرين لحظه قابل پيش بيني نيست، كارتر در هواپيما به من گفت: عجيب است كه سرنوشت انتخابات رياست جمهوري كشور بزرگ ما نه در شيكاگو يا نيويورك بلكه در تهران تعيين مي شود.
ب) انقلاب دوم از بعد شرايط حاكم در داخل كشور هم قابل بررسي است:
كشور از برخي جهات دچار آسيب شده بود و مشكلات اجتماعي گريبانگير ايران شده بود، مشكلاتي كه دولت بازرگان يا در به وجود آمدن آنها نقش داشته و يا بي درايتي مقدمات آن را فراهم كرده بود. فعاليت هاي جدايي طلبانه در برخي نقاط مرزي روزافزون بود، آخرين مراحل بررسي و تدوين قانون اساسي در حال انجام بود و برخي از مسايل اجتماعي در جامعه آن روز ايران به وضوح ديده مي شد.
در اين شرايط آتش فشاني كه در سينه هاي دغدغه مند و نخبگان اجتماعي (كه برخي از آن ها در انجمن اسلامي دانشجويان جمع شده بودند) گرم شده بود با صدور پيامي از مولايشان (در اعتراض به پذيرش شاه از سوي آمريكا) فوران كرد و گدازه هاي آن تا عمق استراتژيك دشمن ايران اسلامي پيش رفت تا ديگر هيچ بيگانه اي كوچك باشد يا بزرگ، غرب باشد يا شرق، آمريكا باشد يا انگليس يا شوروي به خود اجازه دخالت در امور ايران را ندهد:
«دانشگاهيان، دانش آموزان و طلاب علوم ديني با قدرت تمام مبارزه خود را عليه آمريكا گسترش دهند.»
پيام امام آتش دروني جريان دانشجويي را شعله ور كرد و عزم دانشجويان را راسخ.
لانه جاسوسي تسخير شد و اثرات خود را در منطقه و جهان به جاي گذاشت.
پس از اين اتفاق برخي معتقد بودند امام مخالف چنين حركتي است اما مواضع صريح امام چيزي ديگري نشان مي داد و رضايت در آن موج مي زد.
پس از تسخير لانه جاسوسي و اعمال فشارهاي اطرافيان دولت موقت، امام فرمودند: ريشه هاي فاسد با من تماس گرفتند تا دانشجويان را بيرون كنم. حاج سيد احمد خميني نيز در تماسي با سفارت از قول امام نقل كردند كه:
جاي خوبي را گرفتيد، دستتان درد نكند، فقط آن را خوب نگه داريد و مواظب باشيد از دستتان در نياورند.
با حمايت هاي امام از اين عمل مردم نيز به وظيفه خود عمل نموده و روزها در خيابان هاي اطراف به تجمع و تظاهرات مشغول بودند و اين يكي از مهم ترين دستاوردهاي انقلاب دوم بود كه موجبات وحدت و همدلي ملت ايران را فراهم آورده بود.
دولت موقت نيز كه در ابتداي امر سعي در بيرون راندن دانشجويان حتي با تهديدات نظامي داشته بود، در پايان استعفا كرد و امام نيز (بر خلاف پيش بيني دولتي ها) آن را پذيرفتند و از اين جهت نيز طومار ليبرال ها و برخي از اعضاي نهضت آزادي كه در نظام پست هاي كليدي دست و پا كرده بودند، درهم پيچيده شد.
ج) و اما از بعد خارجي:
دولت آمريكا در اين ميدان نيز همچون ديگر مراحل ديپلماسي خود تنها جلوي پاي خود را ديد و اين باعث شد فرصت هاي زيادي را از دست بدهد.
كارتر به جاي استرداد شاه به ايران سياست تقابل را درپيش گرفت تا آنجا كه هر روز ميزان دوري دستگاه ديپلماسي اين دو كشور بيشتر شد و با دخالت هاي بي مورد و مداوم ايالات متحده فضا غبارآلودتر نيز مي شد.
آزاد كردن گروگان هاي زن و سياه پوست به دستور امام خميني(ره) برخي از معادلات مرسوم سياسي و تلافي جويانه را به هم ريخته بود و باعث خلع سلاح آمريكا شده بود. صلابت در اتخاذ تصميمات امام و حمايت مردم از رهبرشان موجب وسيع تر شدن ابعاد ماجرا شد به طوري كه نقش ايران و مواضع آن و سرنوشت داستان
13 آبان 58 حتي در داخلي ترين موضوع سياسي آمريكا تأثير بالايي داشته باشد.
هميلتون جردن رئيس ستاد انتخاباتي كارتر در انتخابات سال 80 مي گويد: «براي من روشن بود كه كليد انتخابات در دست كسان ديگر در آن سوي دنيا است كه تصميم و عملشان تا آخرين لحظه قابل پيش بيني نيست، كارتر در هواپيما به من گفت: عجيب است كه سرنوشت انتخابات رياست جمهوري كشور بزرگ ما نه در شيكاگو يا نيويورك بلكه در تهران تعيين مي شود.»
اما نكته جالبي كه قابل ذكر است چگونگي طلوع و غروب آمريكا در ايران است
به صورت كلي بايد شاه كليد حركات عظيم سياسي- فرهنگي و اجتماعي در ايران را در حمايت مردم و بدنه اسلامي جامعه از آن حركت جستجو كرد.
در جريان ملي شدن صنعت نفت و به واسطه حمايت آيت ا... كاشاني و نواب صفوي از آن جريان، مردم نيز در اين حركت همراه دولت مصدق شدند ولي پس از آن و اقدامات مصدق مبني بر ناديده گرفتن اهميت حمايت هاي آيت ا... كاشاني در همراه كردن مردم و رهبري ديني اين جريان، دكتر مصدق و دولت وي جايگاه خود را در ميان مردم از دست دادند و باعث شد همان جرياني كه به خلع يد بيگانگان از منافع ملي ما منجر شده بود، به باز شدن دست مستكبري ديگر در امور مملكت بينجامد. لذا ورود اين بخت منحوس كه با كودتاي 28 مرداد به وقوع پيوست، زماني بود كه قدرت دين و رهبري ديني در انسجام بخشيدن به حركات عظيم اجتماعي ناديده گرفته شد.
و اين بار در 13 آبان سال 58، با گذشت ربع قرن از كودتاي سياه و چپاول مملكت و فرهنگ ايراني، باز هم بيداري ملت ايران و انگيزه هاي اسلامي- ايراني مردم و پيروي از ولي فقيه زمان به رخدادي جاويد در تاريخ ايران و انقلاب انجاميد. حماسه اي كه موجبات فخر و عزت ايران اسلامي را فراهم آورد. و لذاست كه هرگاه ولايت فقيه بر مبناي آرمان هاي اسلامي محور وحدت در جريانات ملي قرار گيرد، سعادت آن حركت تضمين شده است و زماني كه با كوته بيني، عوامل ديگر، مبنا قرار گيرند، پايان تاريك كار از پيش مشخص است.
در پايان بد نيست اين سؤال مطرح شود كه چرا برخي افرادي كه موجبات خلق چنين حماسه اي را فراهم آوردند، 13 آباني نمانده اند؟! در پاسخ بايد گفت صحيح نيست به خاطر چند نفر، كل جريان زيرسؤال برود، چرا كه تعداد زيادي از دانشجويان خط امام در سال 58، يا در دفاع مقدس به شهادت رسيدند و يا اكنون مشغول خدمت به نظام اسلامي هستند و تنها معدودي از آن جمع اوليه منحرف گشته اند كه چرايي آن هم قابل تأمل است و دلايل اين انحراف را مي توان اينگونه تيتر كرد:
1- تغيير در آرمان ها و پا پس كشيدن از آن ها در زمان حاضر به دلايل متفاوت از جمله توهم سهيم نبودن در حكومت و نداشتن مناصب دهن پركن در قدرت
2- عدم بصيرت نسبت به مسائل جاري در كشور و فضاي بين الملل
3- مغرور شدن افراد و اينكه كاري كه مردم كرده اند را به خود نسبت بدهند و كل جريان را در خود متبلور بدانند.
4- عدم بلوغ سياسي و انديشه اي در حين تصدي پست هاي كلان در حكومت كه موجب فساد، هم در فرد و هم در آن پست مي گردد. در اينجا به كلام گوهربار امام بزرگوار اشاره مي شود كه مي فرمودند: «خدا نكند قبل از اينكه كسي خودش را بسازد دنيا به او رو كند.»
5- و البته هستند افرادي بسيار قليل كه اكنون مي توان از آن ها به عنوان ايادي استكبار نام برد و رسما بر نظام اسلامي شمشير كشيده اند.

 



فيلا هم شكايت كرد

درپي حمايت حميد سوريان از دكتر احمدي نژاد و اهداي مدال قهرماني جهان به ايشان فدراسيون جهاني كشتي طي بيانيه اي از ايشان شكايت كرده و خواهان پس گرفتن اين مدال از ايشان شده است دراين بيانيه آمده است كه مدال قهرماني بسكتبال با مانع بيشتر لايق ايشان است و اگر ايشان دارنده مدال قهرماني جهان باشد حتماً تقلب شده دراين راستا، دفتر ميرحسين موسوي نيز طي بيانيه اي اعلام كرد: حميد سوريان ايراني نيست و وي اصالتاً اهل سوريه مي باشد كه با هماهنگي بشار اسد و احمدي نژاد به ايران آمده و تنها هدف وي از شكست ناجوانمردانه كشتي گير دانماركي، ايجاد تنش در روابط دوستانه دانمارك وجهان اسلام بود. وي شناسنامه ايراني دريافت كرده و قرار است دركشتي هاي بعدي خود به حساب كشتي گيران كشورهايي برسد كه به نحوي با خط مشي تندروانه دولت دهم مخالفند . درهمين زمينه به زودي مجلس ختمي در يكي از مساجد تهران درجهت ياد بود كشتي گيران شكست خورده درمقابل اين كشتي گير مزدور تشكيل مي شود. هم چنين ايشان دركشتي اخير خود تقلب نموده و پيروزي وي درمسابقات يك توطئه از پيش طراحي شده بود تا جنبش سبز فراموش شود.
نشريه دانشجويي توقيف

 



وقف اموال دانشگاه آزاد فريبي براي فرار از اصلاح اساسنامه

عباس سليمي نمين رئيس مركز مطالعات و تدوين تاريخ معاصر ايران، ديروز دوشنبه در نشست «پايان آقازاده ايسم» كه در تالار خوارزمي دانشكده فني دانشگاه سمنان و به دعوت انجمن اسلامي دانشجويان اين دانشگاه برگزار شد، با اشاره به اهداف تاسيس دانشگاه آزاد، گفت: هاشمي در نمازجمعه سال 61هدف از تاسيس دانشگاه آزاد را جلوگيري از مدرك گرايي عنوان كرد اما بعدها همين دانشگاه، منشا نشر مدارك جعلي شد و تنها 3 سال پس از تاسيس، دوره دكتري اين دانشگاه را فعال كرد.
وي با بيان اينكه در سال 65 انتقادات از دانشگاه آزاد زياد شد و هاشمي براي جلوگيري از انتقادات نزد امام(ره) رفت تا حمايت امام(ره) را از دانشگاه بگيرد، گفت: اما امام(ره) فرمودند كه هيچ دفاعي از دانشگاه آزاد نمي كنم.
رئيس مركز مطالعات و تدوين تاريخ معاصر ايران ادامه داد: جاسبي با دادن مدارك به مخالفين خود، آنها را با خود هم سو مي كرد كه نمونه آن جمعي از نمايندگان مجلس ششم بودند و هم چنين دهقان رئيس سابق سازمان بازنشستگي كشور، كه با قبول كرسي دكتري و تدريس در دانشگاه آزاد، دو ساختمان با ارزش درتهران كه متعلق به بازنشستگان بود را رايگان به دانشگاه آزاد و شخص جاسبي و همسرش داد.
سليمي نمين وقف اموال را فريبي براي فرار از تغيير دادن اساسنامه دانشگاه آزاد دانست و تصريح كرد: دانشگاه آزاد حتي براي اين فريب خود به رهبري دروغ بست و گفت رهبري با وقف اموال دانشگاه آزاد موافق است، اما تكذيبيه آن فورا در سايت مقام معظم رهبري منتشر شد.
وي با بيان اينكه كردان قرابت فكري و عملي با هاشمي داشت و بعد در اطراف احمدي نژاد حضور پيدا كرد، گفت: بايد با دانشگاه آزاد، كه ماشين كردان سازي است مقابله شود.
وي گفت: خواهرزاده خاتمي يكي از جمله افرادي است كه با سيستم فساد مديريتي دانشگاه آزاد دكتري گرفت.
رئيس مركز مطالعات و تدوين تاريخ معاصر ايران درباره نقش دانشگاه آزاد در انتخابات و اغتشاشات بعد از آن گفت: فعاليت اين دانشگاه در انتخابات اظهر من الشمس بود.
سليمي نمين ادامه داد: سر حلقه اين باند مديريتي دانشگاه آزاد به جايي متصل است كه فعلا صلاح نيست كه نامشان گفته شود، اما مهدي هاشمي قسمتي از اين حلقه است.

 



همايش بررسي علل وقوع حادثه 11 سپتامبر قطب نماي11

روز دوشنبه هفته گذشته در سالن همايش لانه جاسوسي، به مناسبت هفته استكبارستيزي، بسيج دانشجويي دانشگاه هاي علمي كاربردي تهران، برنامه اي تحت عنوان «قطب نماي 11» با موضوعيت بررسي علل وقوع حادثه 11 سپتامبر ترتيب داده شد.
از ميان ميهمانان اين همايش دكتر سراج «مسئول سازمان بسيج دانشجويي كشور» به بررسي و تحليل چرايي وقوع اين حادثه در زمينه خاورميانه پرداختند كه در گزارش ذيل نظرات ايشان را مي خوانيم: حادثه 11 سپتامبر از آن حوادثي است كه منشأ تحولات قابل توجهي در محيط بين الملل شده است و بايد بيش از پيش مورد توجه قرار گيرد. اين واقعه از دو منظر مي تواند بررسي شود: 1) اعتقادي، كه ريشه هايي از يك جريان صهيونيستي و يهودي در اين حادثه وجود دارد. 2) منشأ سياسي و استراتژيك. در واقع حادثه 11 سپتامبر اگر از اين دو منظر موشكافي شود، كاملاً مشخص مي شود كه چرا با خلق اين حادثه مي خواستند اهداف خود را به دنيا القاء كنند. آمريكايي ها تا قبل از فروپاشي شوروي توانسته بودند شرايط خوبي را در دوران جنگ سرد براي خودشان درست كنند و به گونه اي خود را به عنوان خير مطلق در جهان معرفي كرده بودند، پس از فروپاشي شوروي سابق در دو زمينه دچار بحران شده بودند: 1) بحران سياست خارجي
2) بحران روحي و رواني براي كنترل افكار جهانيان در اين دوران آمريكايي ها در سه زمينه پاسفيك، آتلانتيك و خاورميانه دچار مشكلات فراواني شدند. در زمينه پاسفيك، شرايط به گونه اي شد كه ژاپني ها ديگر در نبود شوروي احتياجي به همراهي با آمريكا نداشتند. در زمينه آتلانتيك نيز اروپايي ها كه تا قبل از اين به خاطر جلوگيري از نفوذ كمونيسم با آمريكا همراهي مي كردند، با آمريكا واگرايي پيدا كردند و پس از فروپاشي شوروي دليلي بر همراهي كردن با آمريكا نمي ديدند. آمريكايي ها براي پركردن اين چالش ها، شرايطي را در جهان بوجود آوردند تا بتوانند اين چالش ها را مديريت كنند. در اين زمان جريان نومحافظه كاران روي كار آمدند. در عقبه جريان نومحافظه كاران، صهيونيست هاي مسيحي بودند كه براي سازماندهي آرمانها و اهداف خود در قالب يك سياست جديد در آمريكا، قاعده نظم هژمونيك را طراحي كردند. آمريكايي ها براي رسيدن به اهداف خود از طريق نظم هژمونيك احتياج به انرژي زيادي داشتند كه براي تأمين آن متوجه منطقه خاورميانه شدند. در اين دوران آمريكايي ها در خاورميانه با سه مشكل اساسي مواجه بودند:
1) در دوران رژيم پهلوي، اسراييل همواره يك نيروي پشتيبان در منطقه داشت كه با پيروزي انقلاب، اين حامي خود را از دست داد و به گونه اي موازنه امنيت در منطقه خاورميانه براي رژيم غاصب اسراييل به هم خورد.
2) گفتمان بيداري اسلامي در منطقه شكل گرفته بود. به طوري كه انتفاضه اول و دوم فلسطين به وقوع پيوست و حزب الله لبنان نيز در اين دوره شكل گرفت
3) از آنجا كه آمريكا در منطقه خاورميانه به صورت شبكه اي از رژيم هاي ديكتاتوري در منطقه حمايت مي كرد باعث ايجاد نارضايتي در منطقه از آمريكا شده بود و چهره آمريكا در منطقه تخريب شده بود. براي حل اين مشكل، به جاي حمايت از رژيم هاي ديكتاتور، اسلامگرايان ليبرال را بر سر كار آوردند تا حدودي اين نارضايتي برطرف شود. براي برطرف كردن اين مشكلات لازم بود كه حضور نظامي در منطقه داشته باشند. آمريكا براي برقراري نظم هژمونيك نيز مشكلي داشت و آن نبود هزينه تأمين انرژي بود. در حال حاضر آمريكايي ها روزانه 21 ميليون بشكه نفت معادل 4/1 انرژي دنيا را مصرف مي كنند. و تا سال 2025 با بحران انرژي مواجه مي شوند. در نتيجه خاورميانه جايي بود كه اگر آمريكا در آن حضور پيدا مي كر د، مي توانست انرژي مورد نياز خود را تأمين كند.
در اين زمان بود كه پروژه قرن 21 را مطرح كردند و به بررسي آن پرداختند. هدف اين پروژه پاسخگويي به اين سؤال بود كه چطور دنيا بايد توسط يك قدرت برتر اداره شود؟ از بررسي اين پروژه به اين نتيجه مي رسند كه در طرح خاورميانه بزرگ، هم چالش حاصل مي شود و هم مشكل تأمين انرژي مرتفع مي گردد. هدفشان از حضور در عراق، كنترل ايران و تركيه و تأمين امنيت براي رژيم غاصب اسراييل بود. از طرف ديگر با روي كارآوردن عده اي مسلمانان ليبرال و معتقد به ارزش هاي آمريكايي، بر آن بودند تا قدرت و سيطره ايران را در منطقه بشكنند و جلوي گسترش اسلام را در منطقه بگيرند. در ادامه روند پروژه قرن 21 در سال 1998 «والاد» در كتاب «قرن 21 قرن آمريكايي خواهد بود.» افكاري را مطرح مي كند كه در آن آمريكا رهبري دنيا را در دست خواهد گرفت. يكي از نظريه پردازان آمريكايي هم گفته است: آمريكا در قرن 21 بايد نقش گاليور را در دنيا به عهده بگيرد و ساير كشورها نقش لي لي پوت را داشته باشند. در نهايت طرح 11 سپتامبر به تصويب رسيد تا از اين طريق ذهنيت خطر اسلام را در اذهان مردم جهان القا كنند و اروپاييان براي مقابله با اين خطر خود را محتاج به آمريكا بدانند و رفته رفته زمينه حمله به كشورهاي افغانستان و عراق و حضور در منطقه را فراهم آوردند. آنان در پي اين دو جنگ به دنبال شكل دادن به يك جنگ صليبي بودند و از اين جنگ به عنوان جنگ جهاني چهارم نام بردند و در حقيقت جنگ جهاني چهارم را شروع كردند.

 



نمي توانم درس بخوانم

من دانشجوي ترم 5 پزشكي هستم. به نظر خودم و با توجه به نمراتم، درسطح قابل قبول و خوبي نيستم. مدتي است كه نمي توانم درس بخوانم. اسفند امسال نيزامتحان جامع علوم پايه دارم و بايد با يك برنامه ريزي، هم به درس هاي اين ترم و هم به مرور به درس هاي ترم گذشته بپردازم. اما مشكلم اين است كه نمي توانم از وقتم به خوبي استفاده كنم و هميشه وقتم به بطالت مي گذرد و نمي توانم يك برنامه ريزي درست انجام دهم و اگر هم برنامه ريزي كنم، آن قدر اراده ندارم كه آن را انجام دهم و از طرف ديگر اضطراب درس ها و امتحانات را دارم كه مدام روي هم انباشته مي شوند و ازطرف ديگر، نمي توانم درس بخوانم و به همين خاطر هميشه دچار عذاب و ناراحتي هستم و به عبادت ساده تر مي خواهم درس بخوانم اما نمي توانم؛ مرا راهنمايي كنيد. نشريه وزين پرسمان درپاسخ به پرسش اين دانشجو آورده است.
موفقيت در هركاري مرهون سه امر زير است:
1- شناخت هدف
2-برنامه ريزي 3-همت و تلاش
يكي از دانشمندان بزرگ، مشهور به «ابوجعرانه» موفقيت خود را در دانش آموزي، از حشره اي به نام
«جعرانه» مي داند. وي مي گويد: در مسجد جامع دمشق، كنار ستوني صاف نشسته بودم. جعرانه اي (حيواني شبيه سوسك) را ديدم كه مي خواست از ستون بالا برود وكنار شعله اي كه بالاي ستون مي سوخت، بنشيند. من از اول شب تاصبح كنار آن ستون بودم. حشره هفت صدبار سعي كرد بالا برود؛ ولي هر بار به پايين سقوط مي كرد؛ زيرا ستون صاف و لغزنده بود. از تلاش و همت آن حشره، تعجب كردم، برخاستم وضو ساختم و بازگشتم، ديدم حشره به بالاي ستون رفته و كنار شعله چراغ پي سوز، آرميده است.
شما قصد داريد درس بخوانيد وپيشرفت كرده به آرزوهاي خود برسيد. بنابراين، از مشكلات نهراسيد، تلاش كنيد كه سرانجام موفقيت را در آغوش خواهيد گرفت. «سكاكي» يكي از دانشمندان بزرگ نيز درسن چهل سالگي به درس خواندن روي آورد. وي چنان كم استعداد بود كه راه خانه اش را گم مي كرد، اما با تلاش توانست از عالمان بزرگ شود؛ به طوري كه نگارش هاي وي پس از 12 يا 13 قرن هنوز به عنوان متن درسي به كار مي روند. شما بايد به نكات زير توجه كنيد:
1- عزم و همت خود را محكم كنيد.
2- به وسيله مشورت با افراد خبره، نحوه درس خواندن خود را اصلاح كرده، براي اوقات شبانه روز خود برنامه ريزي كنيد. ساعات اوليه صبح را نخوابيد و سعي كنيد در آن ساعات، درس بخوانيد و براي خود هم مباحثه انتخاب كنيد و تمامي درس ها را بدون استثناء با او بحث كنيد.
3- براي پاي بندبودن و عمل كردن به برنامه هاي طراحي شده، از يك برنامه تنبيه و پاداش و هميشه كمك بگيريد و در پايان هر روز يا هر هفته، به ميزان موفقيت ها و عملي كردن برنامه هاي طراحي شده، خود را تشويق كنيد و به ميزان تنبلي ها و عمل نكردن به آن برنامه، خود را تنبيه كنيد.
4- بهره گيري از تلقين مثبت، اگر تحت تاثير افكار منفي قرار مي گيريد و در مقطعي از دوران تحصيل، باور مي كنيد كه فرداي ناموفق و بيهوده هستيد، رفتار و كردار شما متاثر از چنين وضعي خواهدشد و نتيجه مطلوبي به بار نخواهدآمد؛ دراين صورت، با تلقين جنبه هاي مثبت و سازنده، به افكار اميدبخش و متعالي دست خواهيديافت و تداوم چنين افكار و حالاتي، درنتيجه كارتان چشم گير خواهدبود.
5. توكل به خداي متعال را در هيچ لحظه اي از زندگي از دست ندهيد و در مواقع حساس و دشواري كه برايتان پيش مي آيد، بيشتر از هميشه به نيروي ايمان به خدا تكيه كنيد و او را در همه حال ناظر برخود و پشتيبان واقعي خود بدانيد كه در چنين صورتي، به ياري حق، موفقيت درانتظار شما خواهدبود.
تجربه نشان داده كه براي حل اين مشكل، نمي توان تنها به رهنمودهاي كتبي و غيابي بسنده كرد و اين مسئله، مانند بسياري از مشكلات رواني ديگر، به ارتباط مستمر با مشاور نيازمند است ولي اجراي توصيه هاي زير، در نابودسازي اين پديده، سودمند مي نمايد:
1. بايد علل وعوامل ضعف اراده خويش را بشناسيد. توجه كنيد كه ضعف اراده، اغلب در عدم اعتماد به بينش و تفكر، عدم شناخت خويش، با ارزش تلقي نكردن خود، عدم امنيت رواني، عدم تدبير عقلاني درتشخيص امور و تفكيك امور اهم و مهم، شكست هاي گذشته و در عوامل بازدارنده رشد وقوت نفس، مانند محروميت، سرزنش و رنج هاي مستمر، ريشه دارد و زدودن هريك از اين عوامل، در پرتو سرمايه گذاري و برنامه ريزي ممكن است.
2- بايد باور كنيد كه شما نيز چون ديگر انسانها از توانمندي هاي بسيار برخورداريد و از ديگران، كمتر نيستيد. فراموش نكنيد كه نقاط قوت انسان از نقاط ضعفش برترند و نبايد خود را دست كم بگيرند. يك تصميم خوب، در پرتو تكيه بر قوت ها، جبران ضعف ها و احساس توانمندي، شكل مي گيرد.
3- پس از مشورت با افراد صلاحيت دار با توجه به امكانات و توانمندي هاي واقعي خود، براي زندگي تان برنامه ريزي كنيد و بكوشيد كه هرگز بي جهت از آن برنامه و نظم سرنپيچيد. اوقات استراحت و تفريح و عبادت و همه فعاليت ها را دراين برنامه بگنجانيد، تا زماني خالي نماند؛ زيرا توجه به فرصت بيكاري، شما را به سمت به تاخيرانداختن كارها سوق مي دهد.
4- بكوشيد براي هر رفتاري انگيزه اي قوي داشته باشيد و به ويژه از آثار مثبت تصميم گيري ها و رفتارهاي خاص خويش، به طور كامل آگاه شويد.
5 - محيط زندگي و موقعيت كاري خود را تغيير دهيد و موانع بروز اراده و فعاليت را نابود سازيد؛ براي مثال در موقعيتي كه به سرزنش شدن و متهم شدن به ناتواني و ناپختگي مي انجامد، قرار نگيريد. براي تصميم گيري ها و اقدامات خويش، امنيت رواني فراهم آوريد؛ تا بتوانيد به آرامي در برابر ديگران يا همراه آنان، ابراز وجود كنيد و برجستگي فكري و فعاليت مناسب را از طريق تصميم، آشكار سازيد.
6- هركاري را آسان تلقي كنيد؛ زيرا در برابر اراده پولادين انسان، همه سختي ها آسان مي گردند. به استقبال كارهاي به ظاهر دشوار برويد و به خود تلقين كنيد كه مي توانيد در اين امور درست تصميم بگيريد و افتخار موفقيت در انجام آن ها را به دست آوريد.
7- رضايت خداوند را ملاك هر رفتار و گفتار قرار دهيد و از تسليم شدن در برابر تمايلات پوچ و هواهاي نفساني، بپرهيزيد. اين تسليم شدن ها، اراده را ضعيف و متزلزل مي سازد. تقوا و رعايت دستورهاي پروردگار، براي آرامش رواني و تقويت نفس و اراده، بسيار سودمند است.
8- مدتي برنامه ريزي و تصميمات خود را با فردي صلاحيت دار در ميان بگذاريد و از وي بخواهيد كه مراقب باشد؛ تا در شما دودلي پيش نيايد و اجراي تصميمات خويش را به تأخير نيندازيد.
9- از خواب زياد، پرخوري و ديگر اسباب تنبلي و سستي اراده بپرهيزيد و نگذاريد ديگران به جاي شما تصميم بگيرند.
10- با كساني كه روحيه و اراده اي قوي دارند، دوست شويد؛ تا اراده شما نيز قوي گردد.
11- بكوشيد تصميم هايتان را با فردي با تجربه در ميان نهيد؛ تا از قوت و درستي شان اطمينان يابيد و پس از مشورت با اين فرد، براساس تدبر و انديشه، خود تصميم بگيريد و بدون از دست دادن فرصت، اقدام كنيد.
تصميم بايد بر تدبير و انديشه و آگاهي هاي لازم استوار باشد و به عمل بينجامد. تخلف از اين امر، جز تلف كردن وقت، پيروي از افكار پوچ و سستي در عمل، دستاوردي ندارد و فرد را با زيان هاي مادي و معنوي، رو به رو مي سازد. از اين رو، امور ياد شده، گناه به شمار مي آيند. ترديد در تصميم گيري و تأخير در عمل، سبب از دست رفتن منافع معنوي و مادي فراوان مي شود وزيان هاي بسياري را به بار مي آورد.
12- تصميمات مناسب و پرارزش گذشته خود را به ياد آوريد و توجه كنيد كه مانند گذشته، براي انجام دادن كارهاي مهم، آمادگي داريد.
13- در تصميم ها و فعاليت هاي الگوها دقت كنيد و در همسان سازي و الگوپذيري، جدي باشيد تا جرأت انجام كار يابيد و توان تصميم گيري و اجرا در شما تقويت شود.
14- ورزش مستمر و منظم را كه در تقويت اراده بسيار مؤثر است، فراموش نكنيد.
15- با تصميم هاي آسان در كارهاي ساده، به تدريج خودباوري و توانمندي را در خويش پديد آوريد و راه را براي تصميم گيري در امور مشكل و پيچيده، هموار سازيد.
16-در موضوع موردنظر، تمركز پيدا كنيد و از اشتغالات ذهني متعدد بپرهيزيد، تا تصميم گيري آسان تر صورت پذيرند.
17- پس از تدبير و مشورت، از عواقب تصميم هاي خود هراسناك نباشيد و به خدا توكل كنيد.
پيامدهاي تصميم هايتان را كه از قلمرو انديشه تان بيرون است و با بروز احتمال هاي ضعيف، سبب ترديد و تزلزل شما مي گردد، به خداوند متعال كه به بندگانش لطف و رحمت و محبت گسترده دارد، واگذاريد و به آن چه پروردگار پيش مي آورد، خشنود باشيد، شما را به سوي صلاح و مطلوب واقعي تان رهنمون شود.
براي مقابله با «اضطراب امتحان» لازم است با مفهوم كلي «اضطراب» آشنا شويم. نكته قابل توجه اين است كه اضطراب، در حد متعادل آن، براي هر جانداري ضروري و سازنده است. روان شناسان، اضطراب را پاسخي سازش يافته تلقي مي كنند؛ زيرا فرد را در انجام كارها وكسب موفقيت ها، ياري مي كند؛ اسباب نشاط و فعاليتش را فراهم مي سازد و او را در برابر خطرها و تهديدهاي واقعي، به حركت وا مي دارد؛ مثلاً هنگام احساس درد، به پزشك مراجعه مي كنيم، در جاده لغزنده با احتياط رانندگي مي كنيم و به موقع، سرقرار حاضر مي شويم و... بنابر اين، وجود اندكي اضطراب، سبب مي شود كه فرد هنگام رو به رو شدن با عوامل اضطراب زا، واكنش مناسب نشان دهد و قدرت خلاقيت و سازندگي اش را به كار گيرد يا فرد را تحريك مي كند تا به طور جدي، در جهت انجام مسئوليت مهمي مانند امتحان يا پذيرش يك وظيفه اجتماعي، تلاش كند.
اين نوع اضطراب، سازنده و مفيد است و ضرورت دارد؛البته وقتي اضطراب از حد متعادل مي گذرد و با رسوخ در انديشه، رفتار عادي و روزمره انسان را مختل مي سازد، در واقع، به اضطراب منفي تبديل مي شود و مي تواند عامل بسياري از اختلالات شناختي، عاطفي و جسماني گردد. اين نوع اضطراب، انسان را از بخش عمده اي از امكانات و توانمندي هايش محروم مي سازد؛ به گونه اي كه نمي تواند از استعدادهاي وجودي اش به درستي بهره مند شود. اين بعد منفي و مخرب اضطراب است و فرد را از رويارويي درست با مشكلات و موقعيت هاي جديد باز مي دارد.
بنابر اين، اضطراب - همان طور كه روان شناسان تعريف كرده اند - نوعي ناآرامي مبهم و نامعلوم است و به حساسيت هاي رواني و جسماني اي كه انسان در پاسخ به تهديد حقيقي يا خيالي ابراز مي دارد، اشاره مي كند. در واقع، اضطراب، نوعي احساس ناخوشايند مبهم است و اسباب دلواپسي را در انسان پديد مي آورد و به همين جهت، فرد مضطرب، اغلب دلهره و نگراني هايي دارد كه ريشه آنها را نمي شناسد. در اين موقعيت، عباراتي چون «دلم مثل سيرو سركه مي جوشد» ، «احساس مي كنم اتفاق بدي مي خواهد برايم بيفتد». «احساس مي كنم دلم هري ريخت»، «آرام و قرار ندارم» و «احساس مي كنم توي دلم خالي شده» بر زبان مي راند. نشانه هاي جسمي و رواني اين احساس ناخوشايند عبارتند از:
الف) نشانه هاي هيجاني؛ نظير احساس اندوه، خشم، خجالت و...
ب) نشانه هاي جسماني؛ نظير عرق كردن (به خصوص در كف دست ها)، افزايش ضربان قلب، لرزش اندام ها و سردرد.
ج) نشانه هاي ادراكي؛ نظير بي توجهي در انتخاب، عدم توانايي در يادگيري، ضعف تمركز حواس و فقدان تفكر.
د) نشانه هاي رواني؛ نظير نداشتن قدرت انتخاب، نداشتن اميد به آينده و احساس ناتواني در مقابله با يك كار.









 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14