(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 16 آبان 1388- شماره 19505
 

حسنعلي منصور؛ صميمي ، محافظه كار ، كم مايه و سطحي نگر! زندگينامه جمعي از رجال پهلوي99

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




حسنعلي منصور؛ صميمي ، محافظه كار ، كم مايه و سطحي نگر! زندگينامه جمعي از رجال پهلوي99

منصور، جواد - 10
جواد منصور خيلي محرمانه
جواد منصور، كه از سال 1967 وزير اطلاعات بوده است، برادر نخست وزير قبلي، حسنعلي منصور است كه در سال 1965 به قتل رسيد، و پسر علي منصور كه در سال 1941 نخست وزير بود. آقاي منصور در سالهاي 54 - 1952 رايزن مطبوعاتي سفارت ايران در واشنگتن بود (در سال 1950 وارد وزارت امورخارجه شد) و چندين منصب بالا در تهران از جمله معاون مدير بانك توسعأ صنعت و معدن ايران، دستيار نخست وزير و وزير مشاور، قبل از تصدي پست وزارتي كنوني خود داشته است.
او عضوي از شوراي مركزي حزب ايران نوين است و حزب را دستاوردي از خلاقيت خودش مي داند. او عموماً به عنوان يك وزير خيلي فعال مورد توجه نيست و به جز در موارد مبرم و ضروري، اجازه مي دهد زيردستانش تصميم گيري نمايند. عليرغم دوستي او با هويدا، نخست وزير، در سر و كار داشتن با افراد سياسي قوي، ضعيف و اغلب تدافعي به نظر مي رسد، براي مثال او از تحمل انتقاد نسبت به كابينه برادرش اجتناب مي كند و خشم زيادي نسبت به افرادي كه در حال حاضر پست هاي بالائي به آنها داده شده است و در طول گذشته هاي بس مشكل اخير، خارج از ايران بودند، ابراز مي نمايد.
آقاي منصور در دانشگاه كاليفرنيا در لس آنجلس حضور يافت و ليسانس اقتصاد و بازرگاني گرفت. او با يك زن آمريكائي ازدواج نمود و شش دختر دارد (همأ آنها به زبان انگليسي تحصيل كرده اند. )
منصور مردي نجيب و مهربان است كه از نظر اجتماعي در بين خيلي از نسل هاي كارمندان سفارت شناخته شده است، چون او مسير خود را به تدريج در دولت طي كرده است. در سالهاي اخير وي همواره در اخباري كه با موضوعات حساس و ظريف سروكار داشته اند، كاملاً مثمرثمر بوده است.
در جايي كه ما فكر مي كرديم مطبوعات اينجا حقيقتاً فاقد اطلاعات هستند يا مسير غلطي را دنبال مي كنند، او هميشه از اين كه عبارات اصلاح كننده اي با دريافت پيشنهادي از جانب سفير يا وزير مختار منتشر ساخته، خوشحال بوده است. ما مي بايست مراقب باشيم كه بيش از حد از حسن ظن وي استفاده نكنيم، زيرا وي احتمالاً به اين كه خيلي نزديك به ايالات متحده شناخته شود، حساسيت دارد. اين سياستها ممكن است در سالهاي اخير با مناسبات جديدي كه بين ايران و آمريكا و پس از يك دورأ تشنج و عدم اطمينان، در سالهاي 66 - 1965 برقرار گرديده است، فروكش كرده باشد.
شما بايد از وزير اداره اطلاعات آمريكا ( USIS) بخواهيد از همكاريهايي كه از وزارتخانه اش (منصور - م) دريافت مي كند، تقدير نمايد.
منصور، جواد - 11
زمان و مكان: 12 ژانويه 1976 - 01/12/54 - دفتر آقاي منصور
خيلي محرمانه
صورت مذاكرات شركت كنندگان: جواد منصور، نايب رئيس دفتر سياسي حزب رستاخيز و رئيس شركت بيمه ايران جان دي. استمپل، كارمند بخش سياسي
موضوع: امور حزب رستاخيز
از آنجايي كه مقدمتاً اين يك جلسه معارفه بود، من از منصور خواستم تا مقداري در مورد پيشرفت هاي حزب رستاخيز نظر دهد. او نظريات زيرا را ابراز نمود:
فلسفه حزب: حزب رستاخيز منحصر به فرد است، زيرا بر مشاركت سراسري ملت تأكيد دارد. منصور حيران بود كه حتي نخست وزير خودش اين همه براين كه مردم خودشان سازماندهي كنند، تأكيد كرده بود. او به وزارت تعاوني ها اشاره كرد كه دستور داده بود كه كشاورزان در سروسامان دادن به كانونهايشان (واحد اوليه حزب) ياري داده نشوند. اين ايدأ مشاركت به وضوح ايدأ جديدي در سياستهاي ايران است و در صورتي كه طبق طرح عمل شود، انحراف مهمي از شيوأ عمل حزب ايران نوين را نشان مي دهد (منصور عضو كميته مركزي حزب ايران بود).
تشكيلات حزب: منصور نايب رئيس اول دفتر سياسي و احمد قريشي نايب رئيس دوم مي باشد. پانزده عضو دفتر سياسي انتخاب شده از ميان 55 نفر هيئت اجرائي، بيشترين كار را در دفتر انجام مي دهند. منصور گفت: بيشتر منصوبين وزارتخانه در دفتر سياسي آنقدر گرفتارند كه نمي توانند درگير كار ديگري شوند.
كنگره حزب: اولين كنگره حزب در اواخر تابستان يا اوايل پاييز برگزار خواهد شد. تعيين زمان آن بستگي دارد به اينكه كار سازماني با چه سرعتي پيش رود.
بيانيه ايدئولوژيك حزب: گروه صد نفره كه توسط نخست وزير انتخاب شده اند و انتظار مي رود كه اساسنامه و مرامنامه حزب رستاخيز ملت ايران را بنويسند، يك كميته ده نفره انتخاب كرده اند تا پيش نويس را تهيه نمايد. اسامي اين افراد علني نشده است. پيش نويس پيشنهادي احتمالاً تا مه يا ژوئن در حضور كل اعضاي كميته تنظيم مي شود. دفتر سياسي هنوز در مورد نحوه تصويب، تصميم گيري نكرده است.
يادداشت بيوگرافيك: هر چند منصور پيوندهاي زيادي با ايالات متحده دارد، او در گذشته به عنوان يك رابط نسبتاً محتاط در سخن گفتن، مخصوصاً در سالهايي بلافاصله پس از قتل برادر نخست وزيرش در سال 1965 شناخته شده است. او هر چند نه بيش از حد آشكار، به طور مطبوعي با من صريح بود. او از اين كه مطلع شد كه پدر زن من يك مجري بيمه و يك جمهوريخواه محافظه كار است (مانند زن آمريكائي منصور ، همانند منصور) به نظر خوشحال رسيد. منصور در مقايسه با سالهايي كه در مقام وزير اطلاعات بود، به طور قابل ملاحظه اي لاغر شده است (1971 - 1967) و به نظر مي رسد كه در عاليترين وضعيت سلامتي به سر مي برد.
منصور، حسنعلي - 1
حسنعلي منصور، نخست وزير63
سرّي غيرقابل رؤيت براي بيگانگان
انتصاب حسنعلي منصور به سمت نخست وزير، كه انتظار مي رفت، بالاخره در 4 مارس 1964 تحقق يافت. منصور، كه اخيراً وجهأ يك اصلاح طلب و رهبر پيشرو را در بين مردم به دست آورده است، جانشين اسدالله علم مي گردد. ظاهراً انتصاب وي منعكس كنندأ تمايل شاه به يافتن راه جديدي در برخورد با مشكلات ايران است.
منصور به استثناي حزب دولتي ايران نوين، كه اخيراً تشكيل شده است، پايگاه سياسي اندكي دارد. اگرچه اين حزب در حال حاضر مجلس را در كنترل خود دارد، اما قدرت و پايداري آن هنوز مورد آزمايش قرار نگرفته است. نخست وزير جديد به عنوان يك رهبر مقتدر محسوب نمي شود و در ميان مجلس و مردم نيز محبوبت خاصي ندارد. گفته مي شود كه وي جاه طلب، خودپسند و مغرور مي باشد. بسياري از سمت هاي مهم در دولت وي، به جاي توانيها براساس ارتباطات خانوادگي پر شده اند. سياست هاي وي نامشخص مي باشند و بندرت خود را در مباحث سياسي جدي درگير مي كند. با اين وجود اعتقاد براين است كه وي از عناصر محافظه كار اشرافيت مي باشد كه به منظور (ايجاد - م) ثبات، از اصلاحات محدود (سياسي ولي نه اقتصادي) حمايت مي كند.
منصور اگرچه در زمينأ نظريه هاي اقتصادي سابقأ ضعيفي دارد، اما از سال 1957 تاكنون با سياست هاي اقتصادي ايران پيوندهاي نزديكي داشته است. در اوايل سال 1691 وي و دوستش اميرعباس هويدا، كانون ترقي را تشكيل دادند. ظاهراً اين كانون در صدد آن است كه به يك حزب سياسي تحت رهبري منصور تبديل شود. اين گروه، يعني هستأ كنگرأ آزادمردان و آزادزنان (كه كانديداهاي دولت را براي انتخابات 1963 معرفي نمودند) حزب ايران نوين را پايه گذاري كردند. اين حزب كه منصور دبيركل آن است در 15 دسامبر 1963 تشكيل گرديد و برنامأ اصلاحي شش ماده اي شاه را به عنوان زيربناي مرام حزبي خود انتخاب نمود. اين حزب كه در حال حاضر عمدتاً افراد ثروتمند و داراي روابط اجتماعي را شامل مي شود، مشغول برپايي پايگاههاي خودجوش مي باشد و اميدوار است در جذب روشنفكران و عناصر حرفه اي و طبقات تحصيلكرده با جبهأ ملي رقابت نمايد.
انتقادات منصور از دولت عموماً داراي لحن ملايمي بوده و به نظر مي رسد به جاي اختلافات ايدئولوژيكي از خصومت هاي شخصي وي ريشه مي گيرند. وي كه همواره مراقب است تا موقعيت سياسي خود را به هيچ وجه به مخاطره نيندازد، در طي سال گذشته با شدت روزافزوني از شاه جانبداري كرده است. ملاحظه كاريهاي سياسي وي در برخورد با سياست خارجي نيز كاملاً مشهود است. وي به هنگام انجام مشاغل ديپلماتيك خود هميشه روابط خوبي با ايلات متحده، پادشاهي انگليس و اتحاد جماهير شوروي داشته است و دربارأ وي گفته شده است تا جايي كه در جهت منافع ايران باشد از ايالات متحده حمايت مي كند. حسنعلي منصور فرزند نخست وزير سابق (از سال 1940 الي 1941 و مارس تا ژوئن 1950 كه هم اكنون سفير ايران در مقر اروپايي سازمان ملل در ژنو است)، در 21 مي 1923 در تهران متولد شد، وي ليسانس (BA) خود را در رشته علوم سياسي در سال 5491 از دانشگاه تهران دريافت نمود و در همان سال وارد بخش خدمات خارجي ايران گرديد. وي به هنگام مأموريت در پاريس (1964) به تحصيل حقوق بين المللي در دانشگاه پاريس پرداخت. در پي يك دورأ سه ساله به عنوان سركنسول ايران در اشتوتگارت آلمان غربي، در سال 1950 به تهران بازگشت و در وزارت امور خارجه مراحل ترقي را طي نمود و در سال 1956 رئيس ادارأ چهارم سياسي (نيمكرأ غربي) گرديد. وي در سالهاي 1954 و 1955 يكي از اعضاي هيئت نمايندگي ايران در مجمع عمومي سازمان ملل بود. وي در سال 1957 وزارت امورخارجه ايران را ترك نمود تا در نخست وزيري معاون وزير امور اقتصادي گردد و همزمان با آن به دبيركلي شوراي عالي اقتصاد منصوب گرديد. وي در سال 9591 توسط منوچهر اقبال، دوست خود و نخست وزير وقت، به سمت وزير كار منصوب گرديد و در سال 1960 وزير بازرگاني شد. سابقأ بسيار عالي وي در سمت وزير بازرگاني، عمدتاً از به كارگيري زيركانأ زير مجموعه هاي خود ناشي مي شود. اگرچه در كابينه هاي اخير شركت نداشته است، اما تا سال 1962 به عنوان رئيس شوراي عالي اقتصاد مشغول به كار بود و در سالهاي 1959، 1961، 1962 و 1963 نمايندأ ايران در كميسيون اقتصادي سازمان ملل در آسيا و خاور دور بود. وي در سال 9591 رئيس و در سالهاي 1962 و 1963 نايب رئيس اول اجلاسيأ اين كميسيون گرديد. او در سال 1962 سرپرستي سمپوزيسيوم اين كميسيون را در مورد تحولات ذخاير نفتي به عهده داشت. وي در حين انتخابات سال 1963 به عنوان رئيس كنگرأ آزادمردان و آزادزنان با شدت هر چه تمامتر به نفع برنامأ اصلاحي شاه به مبارزه برخاست و براي دورأ بيست ويكم مجلس به عنوان نمايندأ تهران انتخاب گرديد.
نخست وزير جديد فردي صميمي و ملاحظه كار است و طرف خود را به خوبي تحويل مي گيرد و روحيه اي دارد كه تا حدي كم مايه و سطحي نگر به نظر مي رسد و در پي جلب توجه ديگران است. وي به آرامي صحبت مي كند و با دقت بسيار لباس مي پوشد و معمولاً ظاهر بسيار خوشايندي دارد. او بخصوص از طريق اقوام خود ارتباطات گسترده اي با جوامع تهران دارد. پدر وي علاوه بر ارتباطات سياسي خود، علائق تجاري وسيعي در تهران دارد و مادرش عضو يكي از خانواده هاي زمين دار بوده و خواهر وي عروس ابوالحسن تيمورتاش، وزير سابق دربار مي باشد. منصور با فريدأ امامي دختر يكي از ثروتمندان تهران ازدواج كرده است. منصور نام حسن را دوست ندارد و ترجيح مي دهد از نام وسط خود استفاده نمايد. علاوه بر فارسي فرانسه را بسيار عالي، انگليسي را خوب و آلماني را تا حد كمي مي داند.
13 آوريل 1964 - 42/1/43
مهدوي، فريدون - 1
خيلي محرمانه
زمان: 15 اكتبر 1964 - 23/7/43
مكان: رستوران فريد، تهران
صورت مذاكرات شركت كنندگان: دكتر فريدون مهدوي، مدير اداره اقتصادي، بانك توسعه صنايع و معادن ايران، رهبر جبهأ ملي. تئودور ال. اليوت پسر، دبيراول سفارت
موضوع: وضعيت سياسي و اقتصادي در ايران
در مدت يك ساعت و نيم، موضوعات زير مورد بحث قرار گرفتند:
1- وضعيت شاه
دكتر مهدوي مي گويد از جمله كساني نيست كه معتقدند شاه بايستي كنار برود تا اغتشاش ايجاد شود، به اين اميد كه در نتيجأ چنين اغتشاشاتي وضعيت جديد و بهتري حاصل گردد. برخلاف آن، او معتقد است كه اصولاً بايد شاه را نگهداشت تا اغتشاش به وجود نيايد. او ترجيح مي دهد كه شاه خود را از ايفاي نقش فعال كنار بكشد و به يك نخست وزير با كفايت و مترقي اعتماد نمايد، ولي او اميد كمي داشت كه چنين چيزي به وقوع بپيوندد. مطمئناً او انتظار ندارد كه ايالات متحده، شاه را براي به عهده گرفتن نقش غيرفعالتري تحت فشار قرار دهد. «چه انتظاري مي توان از ايالات متحده داشت كه Tahombe را به قدرت بازگردانده است».
در چهار سال گذشته، موقعيت شاه بي اندازه مستحكم تر شده است. برنامه هاي اصلاحات وي، كه به عقيدأ مهدوي نتيجه فشار وارد از سوي دولت ك ندي بر شاه هستند، بر محبوبيت مردمي وي نيفزوده است، ولي كمك كرده اند كه تشكيلات مخالفين از هم پاشيده شود و به دوره اي از تغييرات و تحولات كشانده شود كه در آن راحت تر است بگوييم رهبري شاه مورد نياز است. با همين ميزان اهميت، ثبات درآمدهاي نفتي و انتظار درآمدهاي بيشتر نفتي در آينده وضعيت شاه را بهتر مي كنند.
مهدوي گفت: آنچه باعث تأسف است اين است كه شاه سعي مي كند كارهاي بيش از حدي را انجام دهد. هيچ كس - حتي ناصر - نمي تواند دست تنها يك جامعأ مدرن را اداره نمايد و همچنين در ورزش هاي زمستاني شركت نمايد، مرخصي برود و در ميهماني هاي كشوري شركت كند و غيره.
2- پيمان (كنوانسيون) وين
مهدوي علاقه اي به بحث برله و عليه اجراي كنوانسيون وين در مورد مستشاران نظامي آمريكائي در ايران، نداشت. چيزي كه خيلي براي وي جالب بود ارائه لايحأ مربوط به آن توسط دولت منصور به مجلس بود. اميني از ترس نظريات مخالف مردم اين كار را نكرد. بنابراين دولت منصور كنترل خود بر مجلس و عدم توجه به افكار عمومي را نشان داده است. مهدوي تحت تأثير نظريات مخالفين در مجلس قرار نگرفته است. او معتقد است كه شاه مخالفين را به طور غيرمستقيم براي نشان دادن وجود عقايد ضد آمريكائي در ايران تشويق مي كند.
به طور اتفاقي مهدوي شنيده است كه مقاله منتشر شده در تهران ژورنال مورخ 12 اكتبر كه رفتار ناشايست بعضي امريكائيان در كلوپ شبانه (نايب كلوپ) تهران را محكوم كرده، توسط پسر سردبير روزنامه، مسعودي، نوشته شده كه خود در حادثه مزبور درگير بوده است.
3- وضعيت اقتصادي و دولت منصور
مهدوي سياست هاي اقتصادي دولت منصور را به عنوان كسي كه با نياتي خوب كار ولي با جهل و ناداني حمايت مي كند، توصيف كرد. بهترين مثال، سياست شكر دولت است كه به بروز بحران ارز كمك كرده، براي انحصار شكر به دولت، پول زيادي مصرف نموده و مانع سرمايه گذاري بخش خصوصي براي كارخانجات قند شده است.
مسئله اين بوده است كه آقايان هويدا، مهر و جواد منصور مي خواستند مسئله را حل كنند - ظاهراً يك انحصار دولتي كه آنها احساس مي كردند كاملاً اصلاح نشده است - بدون اين كه در مورد معاملات شكر چيزي بدانند. مهدوي مي ترسد كه نتايج مشابهي از اقدامات جديد مانند تجديدنظر در قوانين بازرگاني و قوانين مالياتي حاصل گردد.
مهدوي گفت: به طور خلاصه نيات خوب مي توانند دولت را بسيار منحرف نمايند. هم اكنون، دولت منصور، به علت بالا بردن واردات و قيمت ها در زماني كه بازدهي در اقتصاد كاملاً در حال كاهش است و زماني كه درآمدهاي نفتي به سطوح جديدي مي رسند، با يك بحران مواجه شده است. در كنار مسائل ايجاد شده به علت فقدان افراد آموزش ديده در آن، دولت بيش از آنچه كسب مي كند، تعهد مي نمايد. تعهد انجام كارهايي نظير پارك هاي تهران، كارهاي خوبي هستند، ولي كار كمي براي فعال كردن صنايع جديد و به عهده گرفتن طرح هاي جديد شهري، انجام شده است. طرح هايي نظير توسعه دشت قزوين كه توسط اسرائيلي ها طرح ريزي شده است، يا برق رساني به تهران، متوقف شده اند و دولت سعي مي كند راهي براي پيشبرد آن پيدا نمايد.
سازمان برنامه پول زيادي براي اعتبار بدون نظارت كشاورزي و همين طور براي تأسيسات نظامي خرج مي كند، ولي براي به جريان انداختن طرح هاي سازندأ جديد ظاهراً ناتوان است.
مهدوي اعتقاد دارد كه باعث تأسف است كه قبل از اين كه سرمايه گذاريهاي بخش خصوصي به طور اصولي افزايش يابند، اقتصاد در مسير سختي افتاده است. عامل اصلي در عدم سرمايه گذاري بخش خصوصي، اصلاحات ارضي است. ولي سخنان منصور در چند هفته قبل در اتاق بازرگاني و شلوغي هاي سياست شكر دولت، بيشتر به روحيه سرمايه گذاري لطمه وارد ساخته است. بانك توسعه صنايع و معادن ايران وام هاي بيشتري پرداخت مي كند، ولي آنها عمدتاً به جاي آن كه وامهايي براي طرح هاي جديد باشند، وامهايي براي توسعأ كارخانجات موجود هستند. بانك توسعه صنايع و معادن همچنين بيشتر سياست هاي وام دهي آزاد را به كار مي برد.
4- دولت آتي
مهدوي گفت: نشانه هايي در بعضي چيزها يافته است كه تصور مي كند دكتر جلال عبده براي نخست وزيري آينده خوب باشد. به نظر مي رسيد او با اين مسئله موافق باشد.
پاورقي

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14