(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


شنبه 21 آذر 1388- شماره 19532
 

چشم دل باز كن كه جان بيني واكاوي ضرورت وجودي «بصيرت» درجامعه ايران اسلامي - بخش نخست



چشم دل باز كن كه جان بيني واكاوي ضرورت وجودي «بصيرت» درجامعه ايران اسلامي - بخش نخست

گروه گزارش
«بايد بصيرت داشت. آنچه انسان از نخبگان جامعه و جريانات سياسي و گروه هاي سياسي انتظار دارد، اين است كه با اين حوادث با اين خطوط دشمن با بصيرت مواجه بشوند؛ با بصيرت! اگر بصيرت و عزم مقابله وجود داشت، خيلي از رفتارهاي ما ممكن است تغيير پيدا بكند، آنوقت وضعيت بهتر خواهد بود. بعضي از كارها از روي بي بصيرتي است...»
جملات بالا بخشي از سخنان مقام معظم رهبري در ديدار با اعضاي مجلس خبرگان است كه با تاكيد بسيار بر روي «بصيرت» بيان فرموده اند، به طوري كه در همين عبارت بالا، اين واژه پنج بار تكرار شده است.
«بصيرت» اين گمشده ميادين فتنه و نوش داروي نجات حقيقت از منجلاب ضلالت، واژه اي است كه اين روزها در كلام رهبر حكيم و فرزانه مان در جمع اقشار مختلف مردم و بويژه خطاب به نخبگان و دانشجويان كشور تكرار مي شود.
بصيرت به چه معناست؟ علت تاكيد رهبر معظم انقلاب بر بصيرت مردم بخصوص نخبگان و دانشجويان جوان كشور چيست؟ چه رابطه اي ميان بصيرت و جنگ نرم وجود دارد؟ چه عواملي، موجب تقويت و يا تضعيف بصيرت مي شود؟ مصاديق بي بصيرتي در تاريخ كدامند؟ گزارشي كه پيش رو داريد به دنبال يافتن پاسخي براي اين سوالات است.
تعريف بصيرت
اما «بصيرت» چيست و وجود آن تا چه ميزان داراي اهميت است؟ براي پاسخ به اين سوال، ابتدا بايد واژه «بصيرت» را تعريف كنيم. بصيرت در فرهنگ لغت دهخدا به «بينايي»، «دانايي»، «زيركي» و «هوشياري» تعبير شده است. اين توضيحات، نوعي كلي گويي و جامع نگري است. شايد بهتر باشد با توضيح و تمثيل، در اين باره به تعابير روشن تري دست پيدا كنيم.
آيت ا... دكتر محسن حيدري، نماينده مردم خوزستان در مجلس خبرگان، بصيرت را به «نور» تعبير كرده و مي گويد: «بصيرت نورانيت و روشنايي است. همانگونه كه انسان در تاريكي با وجود چشم هاي قوي هم هرگز نمي تواند رنگ اشيا را تشخيص داده و اشياء را از هم تميز دهد، در تاريكي معنوي و فكري و عقلاني هم نمي تواند راست و درست را از نادرست تشخيص دهد.»
آيت ا... دكتر محسن حيدري توضيح مي دهد: «خداوند براي تشخيص حقايق، چشم باطن و چشم عقل و چشم دل به انسان داده است و انسان مي تواند به وسيله آنها حقايق را درك كند اما شرط اساسي، داشتن آن نورانيت است. همانطور كه نورانيت و روشنايي ظاهري شرط ديدن اشياءمادي است، شرط ديدن حقايق معنوي هم داشتن بصيرت است.»
امام جمعه موقت اهواز ادامه مي دهد: «كسي كه اين نورانيت را در ذهن و دل خود دارد، مي تواند در پرتو آن حقايق را تشخيص دهد و راه را گم نمي كند، اما اگر آن نورانيت را نداشته باشند يا آن نورانيت در جود او ضعيف باشد دچار اشتباه مي شود. همانطور كه يك انسان ممكن است در نور كم، در تشخيص رنگ هاي دقيق اشتباه كند.
گاهي كم بودن نور باعت بي دقتي و اشتباه مي شود. گاهي انسان نور دارد اما كم است، بنابراين احتياج به مساعدت و راهنمايي ديگران دارد تا با پرتو نور كمي كه دارد در ظلمت و تاريكي، راه درست را تشخيص دهد.»
بصيرت در مقابل ساده لوحي
مجتبي شاكري، مشاور رئيس مركز سيما فيلم، بصيرت را «استفاده از عقل و استدلال و منطق» معنا مي كند و به گزارشگر كيهان مي گويد: «بصيرت و روحيه اي كه هر فردي بايد خود را با آن تنظيم كند به نوعي به استفاده از عقل و استدلال و منطق براي ورود به مسائل ربط پيدا مي كند.»
وي بصيرت را موازي با ژرف نگري و در مقابل ساده لوحي و قشري نگري دانسته و توضيح مي دهد: «اگر ما سطحي از قضيه را ببينيم و لايه هاي زيرين آن را ملاحظه نكنيم تعبير ساده لوحي و قشري گري از آن مستفاد مي شود ولي اگر با كمك خرد، منطق و عقل از سطح مسائل عبور و به عمق قضيه دست پيدا كنيم، بهتر مي توانيم تغييرات سطح و قشر را مورد توجه قرار دهيم. اين پديده بخصوص در مسائل حكومتي، سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي ابعاد دقيق تري پيدا مي كند.
شاكري به ابعاد ديگر انحراف و ابزارهاي آن نزد منحرفين اشاره مي كند و مي گويد: «كساني كه مي خواهند انقلاب را به انحراف ببرند لزوما اينطور نيست كه بيايند از ادبيات كفرآميز استفاده كنند. منحرفين گاهي از ابيات مثنوي و يا حتي از آيات قرآن استفاده مي كنند و ممكن است در چهره و سلك روحاني و حتي مجتهد هم قرار داشته باشند. بصيرت است كه مي تواند اين پرده ها را كنار زده و حقيقت را نشان جامعه بدهد.»
وي از «تفكر افراطي گري، تحجر و ساده لوحي» به عنوان تفكري كه امام خميني(ره) درباره آن به مردم هشدار دادند، نام برده و اضافه مي كند: «اين تفكرات، مانند همين عرفان هاي منحرفي است كه در جامعه امروز هم وجود دارد. امام در مقابل اين تفكرات ايستادند و با كساني كه رفتار افراطي يا ساده لوحانه داشتند برخورد كردند. از جمله اين افراد، قائم مقام رهبري، آقاي منتظري است كه گرچه پدر شهيد بوده و سابقه زندان زمان شاه هم دارد و مجلس خبرگان او را به عنوان قائم مقام رهبري تعيين كرده اند اما امام خميني(ره) در تاريخ 6 فروردين 68 طي نامه اي ايشان را از نامه نگاري ها در دفاع از سيدمهدي هاشمي پرهيز مي دهند و مي گويند: «والله قسم من با انتخاب بازرگان مخالف بودم، والله قسم به بني صدر راي ندادم، والله قسم با انتخاب شما هم موافق نبودم.» و ايشان توصيه مي كننند كه به سياست ورود پيدا نكند.»
مشاور رئيس مركز سيما فيلم، بصيرت و ارتباط تنگاتنگ مردم با امام و رهبر جامعه را علت اصلي عبور از موانع انحرافي دانسته و مي گويد: «تنها بصيرت مردم و ارتباط تنگاتنگ آنان با امام و رهبر جامعه است كه باعث مي شود مردم از اين موانع عبور كنند.»
شاكري ادامه مي دهد: «متاسفانه در اين بين، افرادي از جمله تعدادي از خواص بودند كه حرف امام را نشنيدند و به هشدارهاي ايشان توجهي نكردند. عده اي در بحث ليبراليسم از راه امام و انقلاب جدا شدند، يك عده اي در بحث ماركسيسم، ملي گرايي با موضعي كه امام در مورد منافقين گرفتند يا موضعي كه در مقابل ساده لوحان و قائم مقام رهبري گرفتند، در هر كدام از اين ها عده اي منحرف شدند و راه شان را از امام و انقلاب جدا كردند ولي امام براي بصيرت دادن به جامعه مدل و الگويي به جا گذاشتند كه امروز هم براي ما قابل استفاده است. امروز هم مقام معظم رهبري، راه امام خميني(ره) را دنبال كرده و جامعه را به بصيرت و آگاهي در مواجهه با فتنه ها و حركات دشمن دعوت مي كنند.»
اهميت مواضع نخبگان
رهبر معظم انقلاب اسلامي در فرمايشات خود خطاب به اعضاي مجلس خبرگان رهبري، با اشاره به حضور دشمن در بلواهاي بعد از انتخابات، نخبگان، خواص و جريانات سياسي را به تقويت بصيرت توصيه كرده و فرمودند: «وقتي دشمن آشكارا و بدون پرده پوشي در بلواهاي بعد از انتخابات حضور داشت، چگونه مي توان اين حضور آشكار را انكار كرد؟ بنابراين، «بصيرت» بسيار مهم است. زيرا وجود آن در افراد باعث تغيير خيلي از رفتارها خواهد شد.»
ايشان تاكيد كردند: «همه و بخصوص خواص بايد مراقب باشند تا با اقدامات و يااظهارات خود تكميل كننده طراحي و اهداف معارضان نظام نباشند.»
آيت ا... حيدري مقطع كنوني را «فتنه» خوانده و مي گويد: «فتنه به فضاي غبارآلود در جامعه مي گويند كه باعث مي شود افراد راه خود را گم كنند. مقطع بعد از انتخابات يك فتنه بود و همه ويژگي ها و خصوصيات يك فتنه را در برداشت، اما كساني كه بصيرت قوي دارند اين گرد و غبارها هرگز مانع انتخاب راه روشن و صحيح براي آنها نمي شود.»
نماينده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبري، ادامه مي دهد: «دليل اينكه رهبر معظم انقلاب بر بصيرت خواص تاكيد كردند اين است كه مواضع خواص و نخبگان در جامعه، سرنوشت ساز است. خواص يك جامعه وقتي راه درستي را طي كنند خيل عظيمي از عامه مردم را به دنبال خود مي كشانند و اگر خداي ناكرده راه كج و معوج و بي راهه را برگزينند عوام جامعه نيز به تبع آنها، راه كج را طي مي كنند.»
وي مي افزايد: «ضامن سلامتي انتخاب راه صحيح، داشتن بصيرت است. بنابراين اگر داشتن بصيرت به عامه مردم واجب است، وجوبش بر خواص و نخبگان به صورت ويژه، مشخص است.»
نخبگان، تابلوي هدايت جامعه
در هر جامعه اي بدون شك نخبگان نقش موثري در هدايت و راهنمايي جامعه دارند، به گونه اي كه در اغلب جوامع پيشرفته و توسعه يافته مواضع و ديدگاه هاي نخبگان و خواص در پيشبرد اهداف مديريتي خرد و كلان حرف اول را مي زند. عباس سليمي نمين، مدير دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران نخبگان را تابلوهاي هدايت كننده جامعه مي داند و به خبرنگار كيهان مي گويد: «نخبگان نقش شاخص را در جامعه دارند و به مثابه تابلوهايي مي مانند كه راه صحيح را به مردم نشان مي دهد.»
وي مي افزايد: «تابلو به منزله يك اعتبار است. اين اعتبار مرتبط با شرايط فيزيكي تابلو نيست، بلكه به خاطر جايگاه و پشتوانه آن تابلوست. وقتي در يك جاده يا مكان خاص با تابلويي روبرو مي شويد، به آن اعتماد مي كنيد و اگر گفت بپيچ، مي پيچيد و به راحتي امنيت جاني و موقعيت خود را در گرو دستورات آن قرار مي دهيد، چرا كه مي دانيد در پشت اين تابلو، تشكيلات عظيمي از جمله راهنمايي و رانندگي و پليس و غيره است كه مورد اعتماد شما هستند و آنان را در راستاي مصالح مردم و در خدمت مردم مي دانيد. نخبگان نيز در طول زمان، چنين هويتي را براي خود رقم مي زنند.»
وي ادامه مي دهد: «گاهي رخدادها به گونه اي اتفاق مي افتد كه اگر امروز در رابطه با آن موضوع، تصميم گيري نشود هزينه زيادي بر جامعه تحميل خواهد شد. از اين رو، نخبگان به علت توانايي در تصميم گيري سريع و صحيح و ارائه راه حل براي چگونگي خروج بهتر از يك مسئله و يا در مواجهه با يك موضوع خاص، بر جامعه تأثيرگذارند و نقش تعيين كننده اي در اين شرايط ايفا مي كنند.»
مدير دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران، با بيان اينكه فردي كه در ميان مردم و در خدمت مردم كار مي كند، طي ساليان دراز از لحاظ سلامت، صداقت، درستكاري، شهامت و شجاعت توسط مردم محك مي خورد و به همان ميزان، داراي اعتبار مي شود، مي گويد:«مردم به دليل اعتماد و اعتباري كه نسبت به اين شخص قائل هستند، به وي مراجعه كرده و از او كمك و مشاوره مي خواهند، چرا كه او را سرمايه انساني خود مي دانند. حال اگر فردي كه به عنوان شاخص و نخبه يك جامعه شناخته شده دچار لغزش شود، مردم نيز به دنبال او دچار لغزش خواهند شد.»
وي تصريح مي كند: «تغييري كه به يكباره در تفكرات و گرايشهاي اعتقادي فرد نخبه به وجود بيايد، يكباره و به سرعت در جامعه مي پيچد. اما در رابطه با نخبگاني كه به تدريج دچار لغزش و تغيير تفكر شده اند، فقط اطرافيان نزديك متوجه تغييرات شخصيتي وي مي شوند و توده هاي مردم، به سرعت از اين تغييرات مطلع نخواهند شد، چرا كه او را براساس تابلوي سي سال مبارزه انقلابي، چهل سال تلاش براي مردم و ايثارگري و خوش فهمي در مسائل فكري مي شناسند.»
سليمي نمين با اظهار تأسف از هزينه هايي كه در حوادث اخير بر ملت ايران تحميل شده تصريح مي كند: «در مسائل اخير، نخبگان مي توانستند به گونه اي عمل كنند كه هزينه زيادي بر جامعه تحميل نشود. اما متأسفانه برخي از خواص و نخبگان، به دلايلي، نقش خود را ايفا نكردند و موجب شدند موضوعي كه مي توانست منافع زيادي را به بهترين وجه ممكن براي جامعه اسلامي ايران تامين كند، تبديل به ضرر و زيان بر جامعه شود.»
نخبگان تغيير يافته، چهره جديد خود را پنهان مي كنند
مدير دفتر مطالعات و تدوين تاريخ ايران به تلاش عمده نخبگان عرصه سياست در جهت حفظ چهره قديم و جايگاه معتبر خود در اذهان عموم اشاره كرده و مي گويد: «برخي نخبگان كه تغيير ماهيت مي دهند، به عنوان سياست مدار تلاش مي كنند چهره جديد خود را پنهان كنند، چرا كه نمي خواهند موقعيت و اعتبار خود را در ميان مردم از دست بدهند.»
وي مي افزايد: «سياستمداري كه داراي تريبون و امكانات اجتماعي و سياسي متعدد است، نه تنها اجازه نمي دهد تغييرات شخصيتي وي براي مردم افشا و روشن شود، بلكه با قوت و حتي عوام فريبي و استفاده از ابزارهاي تبليغاتي، در جهت حفظ چهره قديمي خود تلاش مي كند.»
سليمي نمين به تغيير تفكر در برخي نزديكان امام خميني(ره) اشاره كرده و مي گويد: «فردي، زماني از نزديكان امام خميني(ره) بوده و مردم به همين دليل برايش ارزش قائل بوده اند،حال اگر اين فرد از مواضع امام عدول كند، آيا به راحتي در برابر مردم اعلام مي كند كه من به مواضع امام اعتقاد ندارم؟ قطعاً اين طور نيست. انسان بايد خيلي زيرك باشد و در لابلاي عملكردها و اظهاراتش، اين موضوع را متوجه بشود كه شاخص اين شخص، هماهنگ با شاخص امام(ره) نيست.»
عباس سليمي نمين به جريانات پس از انتخابات اشاره كرده و مي گويد: «جريانات مختلفي از جمله بيگانگان، ماركسيستها و به طور كلي نيروهايي كه نظام فكري اسلامي را برنمي تابند و با اسلام سر آشتي ندارند در مسائل اخير دخيل بودند. متأسفانه برخي نخبگان هم بودند كه اعتقاد داشتند روند مسائل كشور براساس برداشت مسئولان نظام از خط امام، صحيح نيست و مي گفتند برداشت ما از خط امام درست تر است. برخي نيز خوش باورانه اين اظهارات را پذيرفتند و به خيابانها ريختند. جريان روز قدس براي خيلي ها موضوع را روشن كرد.»
وي ادامه مي دهد: «آن روز مشخص شد آنها كه مي گويند ما بهتر از همه خط و مشي امام را مي فهميم، با شاخصهاي امام فاصله اعتقادي بسياري دارند و بلكه به نوعي در مسير تضعيف خط و مشي امام قرار دارند. آن شعارها كه در روز قدس سر دادند، كليت شاخص ارائه شده توسط امام را نفي مي كرد. آن روز براي بسياري از مردم مشخص شد كه اينها مدعياني هستند كه نمي شود در عمل، آنها را با قولشان برابر يافت. در روز قدسي كه امام آن را تعيين كرده و فرموده كه تمام فريادهايشان را بر سر آمريكا و اسرائيل و انگليس فرود بياورند، شعارهاي روسيه و چين سر دادند.»
حضرت امام صادق عليه السلام در حديثي مي فرمايند: براي تشخيص خوبي و بدي كسي، به كثرت و طولاني بودن ركوع و سجود آن شخص نگاه نكن، بلكه به ويژگي هاي شخصيتي و اخلاقي او نگاه كن. به بيداري روح و ذهن او نگاه كن. ببين راستگوست يا نه، امانتدار است يا نه.
همين بصيرت و بيداري فكري است كه جبهه حق و باطل را تميز مي دهد و بين روشني و تاريكي مرز مي گذارد. والا اهل عبادت كم نيستند. آنچه رهبر ما در چالوس از ما خواست، اين بيداري است. گويا امام صادق عليه السلام هم مي دانستند و در زمان ايشان هم اهل ركوع و سجود و نمازهاي طولاني بسيار بودند اما چيزي كه نداشتند، بهره عقلي و بصيرت بود. امروز هم انسانهاي به ظاهر حق نما و عابد و زاهد بسيارند، اما آنچه بايد بسيار باشد و متأسفانه اندك است، بهره عقلي و بصيرت برخي از آنهاست.
حجت السلام و المسلمين محمدصادق اميني، كارشناس علوم ديني و صاحب نظر در مسائل سياسي به خبرنگار كيهان مي گويد: «آن آقاي مجتهدي كه رساله دارد در قم، آخرين فتوايي كه داده اين است:اخبار را از رسانه هاي رسمي جمهوري اسلامي نگاه نكنيد، جمهوري اسلامي دروغ مي گويد! مساجد را خالي نگاه داريد تا نظام جمهوري اسلامي تقويت نشود! اين آقا عمري درس خوانده و عالم و عابد است، اما عاقل نيست! به فرمايش امام صادق عليه السلام، زمان ظهور، حضرت مهدي(عج) دست مي گذارد روي سرها، عقلهاي انسانها كامل مي شود. در دوره ظهور، ارتقاء عقل از بزرگترين دستاوردهاست.»

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14