(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 29 آذر 1388- شماره 19539
 

واكنش سينماگران عليه فتنه توهين به امام خميني(ره)
مسئولان شرايط دفاع هنرمندانه از آرمان ها را فراهم كنند
گفت وگو با انسيه شاه حسيني، كارگردان فيلم پنالتي
سينماي دفاع مقدس چراغ راه آيندگان است
رسانه ملي در افق فردا
صدا و سيما و مديريت كشور
در اختتاميه اي متفاوت رخ داد
مطالبه عدالت و تجليل از ساده زيستي در جشنواره اصلاح الگوي مصرف
نقد و بررسي مجموعه طنز «مسافران»
طنز را تعريف كنيد و شكل آن را بكشيد!



واكنش سينماگران عليه فتنه توهين به امام خميني(ره)
مسئولان شرايط دفاع هنرمندانه از آرمان ها را فراهم كنند

علي برزگر پيشوا
هنرمندان كشورمان، به عنوان گروه پيشرو و آگاه جامعه، اين بار هم در مقابل توطئه ها و خناسي هاي بدخواهان خاموش ننشستند و واكنش نشان دادند.
آنچه در پي مي خوانيد نظرات برخي هنرمندان سينما و تلويزيون درباره وظيفه هنرمندان در مواجهه با چنين شرايطي است.
نياز به استراتژي فرهنگي براي دفاع از ارزش ها
يك كارگردان سينما و تلويزيون معتقد است كه بسياري از هنرمندان علاقه مند به توليد آثار هنري در راستاي شخصيت و آرمان هاي امام خميني(ره) و همچنين الگوهاي برآمده از راه آن حضرت هستند. اما سرگشتگي مديران فرهنگي و كم اهميت بودن مقوله فرهنگ در همه سال هاي گذشته، باعث شده كه از اين آمادگي بهره لازم برده نشود.
جواد اردكاني، كارگردان سريال هاي «آينه هاي نشكن» و «غريبه» در پاسخ به اين سؤال خبرنگار كيهان كه وظيفه هنرمندان در مواجهه با ابتلائات اجتماعي امروز كشور، نظير تهاجم سياسي و فرهنگي دشمن و اهانت به امام خميني(ره) چيست گفت: هنرمندان وظايفي دارند كه مربوط به مقطع زماني خاصي نمي شود كه اگر آن وظايف را در طول زمان انجام دهند، شايد اصلاً اتفاقاتي از اين دست رخ ندهد.
وي افزود: متأسفانه بعد از پايان جنگ در كشورمان يك جور كرختي نسبت به ارزش ها و فاصله گرفتن از دستاوردهاي انقلاب و دفاع مقدس به وجود آمد كه به تدريج زمينه هايي را فراهم كرد كه به اتفاقات ماه هاي اخير رسيده است. ارزش زدايي از سطح جامعه، از اهداف يك عده اي است كه اگر بتوانند حساسيت نسبت به ضدارزش ها را به صفر برسانند، مي توانند قدم هاي بعدي خود را بردارند.
اردكاني تصريح كرد: هرچه قدر آن عده در ارزش زدايي فعال هستند، مادر دفاع از ارزش ها منفعل هستيم.
كارگردان فيلم «به كبودي ياس» به روش امام خميني(ره) در برخورد با چنين مسائلي اظهار داشت: خود امام وقتي با شرايطي مشابه اين اتفاقات مواجه مي شد، قاطعانه مي ايستاد و ملاحظه چيزي را نمي كرد؛ رفتاري كه به نتايج مثبتي هم رسيد. ما هم بايد همان طور عمل كنيم و اگر واقعاً به اين ارزش ها باور داريم، بايد رودربايستي را كنار بگذاري و فقط به حرف بسنده نكنيم، بلكه عمل كنيم.
وي به نقش هنرمندان در اين شرايط اشاره كرد و ادامه داد: در اين ميان، هنرمندان وظيفه مضاعف دارند. يك هنرمند نيز به عنوان يك ايراني مسلمان انقلابي، هم بايد مثل آحاد مردم حضورش را در صحنه حفظ كند و هم هنرش را براي دفاع و ترويج ارزش ها به كار گيرد. اين كار هم به صورت مقطعي نبايد باشد، بلكه بايد به صورت يك امر جاري در طي زمان انجام گيرد تا فضاي جامعه تضمين شود.
اردكاني درباره توليد اثر هنري درباره امام خميني(ره) گفت: شخصيت امام، مجموعه اي شامل زندگي آن حضرت، زندگي افرادي كه امام را الگوي خود قرار داده بودند و فرمايشات حضرت امام كه مي تواند دستورالعمل زندگي براي همه دوره هاي زماني باشد. متأسفانه ما در تمام اين زمينه ها كم كار كرده ايم.
وي فقدان يك استراتژي و مديريت كلان فرهنگي را عامل اين كم كاري دانست و تصريح كرد: بسياري از هنرمندان، علاقه مند به ساخت آثار هنري در اين زمينه هستند، اما سرگشتگي مديران فرهنگي و بي اهميت بودن مقوله فرهنگ در همه سال هاي گذشته، باعث شده كه از اين آمادگي بهره لازم برده نشود.
اردكاني با تاكيد براين كه هم هنرمندان بايد براي كار فرهنگي درباره اين موضوعات مهم احساس مسئوليت كنند و هم مديريت فرهنگي بايد فكري دراين باره كند، بيان داشت: در غير اين صورت، يك سري از اهداف، در حد حرف و شعار باقي مي ماند و تبديل به اثر فرهنگي نمي شود.
وي اضافه كرد: اگر قرار است كه فعاليت فرهنگي داراي جايگاه تاثيرگذاري باشد و به جهت دهي افكار عمومي و زندگي مردم عمل كند، احساس تكليف هنرمندان بايد با مديريت درست اين حوزه توأم باشد.
مواظبت از آرمان هاي امام
بدون شك يكي از وظايف اساسي هنرمندان در قبال امام خميني(ره) اين است كه با آثار خود مانع به فراموشي سپرده شدن آرمان هاي آن حضرت شوند.
نادر طالب زاده ضمن اظهار ناراحتي از اهانت به ساحت امام(ره) و تقدير از صدا و سيما به خاطر پخش اخبار مربوط به آن تأكيد كرد: بايد مواظب باشيم از آرمان ها و شعارهاي اصلي امام فاصله نگيريم.
وي گفت: شعار اصلي امام برپايي عدالت و كم كردن فاصله طبقاتي و تفاوت بين مستضعفين و مستكبرين بوده است. توجه و عكس العمل در برابر اهانت به تصوير امام نبايد موجب شود شعارهاي والاي ايشان به حاشيه رود. بايد مراقب باشيم اين گونه حوادث صورت مسئله اصلي كه همان عدالت محوري است را پاك نكند.
اين مستند ساز به هنرنيوز افزود: تأكيد هميشگي حضرت امام(ره) بر حفظ وحدت كلمه و برداشتن شكاف بين مردم بوده است؛ هم اكنون نگراني اصلي ما فراموش شدن ديدگاه هاي ايشان مي باشد.
مسئولان زمينه را فراهم كنند
حميد بهمني نيز معتقد است مسئولان و سياستگذاران بايد زمينه را براي فعاليت هنرمندان در دفاع از ارزش ها فراهم كنند.
اين كارگردان سينما و تلويزيون هم با ابراز تأسف از اهانت به امام خميني(ره) به كيهان گفت: هنرمند واقعي كه خود را از پيكره نظام و انقلاب مي داند، همواره از ولايت فقيه پيروي مي كند و در صورت بروز مسئله اي عكس العمل فرهنگي نشان مي دهد.
وي تصريح كرد: شگفتي اين است كه برخي از كساني كه سال ها با حمايت نظام و رهبري كار هنري كرده و به جايي رسيده اند اكنون سكوت نموده و هيچ اعتراضي نمي كنند.
كارگردان سريال شهيد رجايي بيان داشت: نقش هنرمندان در قبال توهين به امام و هجوم به ارزش ها و آرمان هاي آن حضرت بسيار مهم تر است. چون اين ايام بود كه اين آزادي و مسير روشن را براي هنرمندان و همه مردم ايران گشود و باعث عزت و سرافرازي مي شد.
بهمني تاكيد كرد: اثر هنري، بيان گر درونيات هنرمند است و از آن مي توان فهميد كه و لايي است يا براي جشنواره هاي خارجي. وي بهترين عكس العمل هنرمندان در مواجهه با چنين حوادثي را خلق آثار قابل توجه دانست و گفت: همچنان كه مقام معظم رهبري فرموده اند در عرصه فرهنگي و به خصوص در تقابل با جنگ نرم، بايد از طريق هنر مواجه شد.
بهمني با بيان اين كه مسئولان و سياستگذاران بايد شرايط را براي فعاليت هنرمندان در اين راستا فراهم كنند، افزود: در حالتي كه دشمن قصد وارونه جلوه دادن شرايط را دارد، ما هنرمندان هم بايد دست هاي پنهان آن ها را نشان دهيم و هرچه اين كار با نگاه عميق تر و با بصيرت باشد، موفق تر است.

 



گفت وگو با انسيه شاه حسيني، كارگردان فيلم پنالتي
سينماي دفاع مقدس چراغ راه آيندگان است

آرش فهيم
فيلم «پنالتي» يكي از پديده هاي امروز سينماي ماست كه به لحاظ ساختار و محتوا، خلاف جريان آب حركت مي كند؛ با اين كه براي مخاطب عام ساخته شده است، اما عوام پسند نيست و اهدافي عالي تر از گيشه و فروش دارد. «پنالتي» در همه چيزش متفاوت است، اما در عين حال چنين ادعايي ندارد. حتي در كارنامه كارگردانش، انسيه شاه حسيني يك نقطه عطف محسوب مي شود و در مقايسه با دو فيلم قبلي اش «غروب شدبيا» و «شب بخير فرمانده» نشان از پيش رفت و حركت رو به جلوي او دارد. از مهم ترين ويژگي هاي شاخص فيلم پنالتي توجه به مشكلات اجتماعي و معيشتي مردم حماسه ساز آبادان، محور قرار گرفتن يك داستان ورزشي و پرداخت غيرمستقيم به دفاع مقدس است. نكته قابل توجه اين است كه خودشاه حسيني، جنگ و فضاي جبهه را از نزديك لمس كرده است و ماجراي حضورش در جبهه و اتفاقاتي را كه آنجا برايش افتاد در فيلم «شب بخير فرمانده» بازگو كرده است. گفت وگوي ما را با خانم شاه حسيني درباره فيلم پنالتي مي خوانيد:
¤ ورزش يكي از موضوعات غريب در سينماست. شما چرا به سراغ يك موضوع ورزشي و به طور خاص فوتبال رفتيد؟
- فوتبال يكي از مسائل روز جهاني و براي همه قابل لمس است. چنين موضوعي اگر يك ساختار دراماتيك پيدا كند، مي تواند جذاب شود.
¤ ولي پيوند بين سينما و ورزش، تجربه چندان خوبي نداشته است و بيشتر فيلم هاي ورزشي شكست خورده اند. شما نگران اين نبوديد كه به چنين وضعيتي دچار شويد؟
- نه! چون همه فيلم هاي ورزشي ناموفق نبوده اند. مثل فيلم «فرار به سوي پيروزي» كه يك فيلم موفق ورزشي محسوب مي شود. فيلم هاي ورزشي ناموفق، فقط به موضوع ورزش پرداخته بودند و بافت دراماتيك نداشتند. فيلم ورزشي اگر قواعد درام را به درستي رعايت كند، مي تواند موفق باشد.
¤ موضوع جنگ اگر چه در فيلم «پنالتي» محوريت ندارد، اما داستان و فضاي آن تحت تأثير دفاع مقدس است و عناصر بسياري در فيلم، ارجاع دهنده جهاد 8 ساله ايران در برابر متجاوز خارجي است. چه اصراري به قرار دادن موضوع دفاع مقدس در اين فيلم داشتيد؟
- اساسا هدف من از كار فرهنگي و هنري، دفاع مقدس و بچه هايي است كه خود را فداي دفاع از اين سرزمين كردند. تمام بحث ها و موضوعات ديگري كه در بافت داستان فيلم هايم وارد مي كنم بهانه اي هستند تا درنهايت به هدفم؛ دفاع مقدس و آدم هاي آن بپردازم.
¤ درواقع فيلم شما، به گونه اي است كه نمي توان آن را به يك ژانر يا گونه خاصي محدود كرد. خود شما آن را در چه ژانري مي پنداريد؟
- «پنالتي» يك فيلم در سه ژانر است؛ دفاع مقدس، ورزشي و اجتماعي.
¤ طرح موضوعات اجتماعي و انساني در فيلم هاي قبلي تان هم رخ داده بود. در پنالتي هم كل روايت بر يك مسئله اجتماعي متكي است.
- بله، همين طور است! در هر سه فيلم گرچه موضوعاتي چون عشق، جنگ و فوتبال محوريت دارند، اما در همه آن ها، تمركز بر «انسان در شرايط بحران» است. در «غروب شد بيا» يك زن، در «شب بخير فرمانده» يك جامعه و در «پنالتي» يك خانواده در بحران قرار دارند. طبيعي است كه هر هنرمندي كه دغدغه انسان را دارد، توجهش به مسائل اجتماعي جلب مي شود و نمي تواند به سادگي از كنار مشكلات جامعه و آدم ها بگذرد.
¤ پرداختن به مسائل و مشكلات اجتماعي، در سينما حركت بر لبه تيغ است. ممكن است هنرمندي كه در اين زمينه كار مي كند به ورطه سياه نمايي يا خنثي گرايي بيافتد. اما در «پنالتي» چنين ضايعه اي وجود ندارد. چطور به اين نگاه رسيديد؟
- خيلي سؤال به جايي است و نشان از تيزبيني شما دارد. چون من خودم با احتياط اين مسئله را رعايت مي كنم و برايم مهم است كه دچار سياه نمايي نشوم. اين كه چطور به اين نگاه رسيدم، مهم ترين دليلش اين است كه به طور كلي انسان اميدواري هستم و معتقدم انسان به اميد زنده است. من هم تنها هدفم از نشان دادن معضلات اجتماعي، اصلاح آن مشكلات بوده است. هيچ وقت قصد تخريب نداشته ام و نخواستم كه شكايت كنم يا عده اي را متهم نمايم. اگر هنرمند در كنار كم و كاستي ها، نقاط مثبت را هم ببيند، هيچ گاه دچار سياه نمايي نمي شود. مثلا مملكت ما داراي يك تاريخ بسيار طولاني است، اما در همين 30 سال اخير، تازه روستاهاي ما صاحب برق و تلفن و... شده اند. من رفته ام و اين روستاها را از نزديك ديده ام. هم فقر و مشكلات كشاورزان را مي بينم و هم اين كه اگر خشكسالي شود به او خسارت پرداخت مي شود. با ديدن اين اتفاقات، به آينده اميدوار مي شوم و با همين اميد، كم و كاستي ها را نشان مي دهم تا مسئولان ببينند و بيشتر به فكر بيافتند. اين درحالي است كه سياه نمايي اثري معكوس دارد و نه تنها براي حل مشكلات كمكي نمي كند كه منجر به ترويج نااميدي و سكون مي شود.
¤ با اين حال، فيلمتان داراي پايان تلخي است. چرا فيلم را با «شهادت» خاتمه داديد؟
- طبق آماري كه از سوي بنياد شهيد اعلام شده است، روزانه يكي از جانبازان ما به شهادت مي رسند. نكته قابل تأمل اين است كه بسياري از اين افراد، حاضر به بروز دادن جانباز بودن خود نيستند و مثل يك آدم عادي در كنار ما زندگي مي كنند تا اين كه يك روز شهيد مي شوند و تازه آن موقع است كه متوجه مي شويم، جانباز بوده اند. مثل شخصيت «عقيل» در فيلم «پنالتي» كه يك چوپان است و هيچ گاه ايثارگري خودش را فرياد نمي كند و به همين دليل هم همسايه هايش فكر مي كنند او غشي است. الآن افرادي از اين دست در جامعه ما كم نيستند و ممكن است در همين غروب جمعه كه ما درحال گفت وگو با يكديگر هستيم، نفس يكي از آن ها بند آمده و شهيد شده باشد. با اين پايان بندي در فيلم «پنالتي» خواستم وجود چنين افرادي را به مردم گوشزد كنم؛ بچه هايي كه با ايثارگري لبخند مي زنند و تا آخرين نفس، هر كاري از دستشان بربيايد براي مردم انجام مي دهند.
¤ نگران اين نبوديد كه اين پايان تلخ در جذب مخاطب براي فيلم تأثير منفي بگذارد؟
- به نظر من مسئله گيشه اصلا ربطي به پايان تلخ يا پايان خوش فيلم ندارد. چون متأسفانه ذائقه تماشاگران سينما را به گونه اي تربيت كرده اند كه اصلا قصه فيلم برايشان اهميتي ندارد و فقط عده معدودي هستند كه به قصه توجه مي كنند؛ همين عده اي كه مخاطب فيلم «پنالتي» هستند؛ تماشاگري كه دلش براي قصه و حرف هاي خوب تنگ شده است. اما روند قصه تأثيري روي آن دسته از تماشاگران سينما كه براساس حضور فلان بازيگر، فيلم مورد علاقه خود را انتخاب مي كنند، ندارد.
¤ چرا علي رغم استقبال گرم مردم آبادان، فيلم «پنالتي» در تهران مورد بي مهري سينماداران قرار گرفت؟
- به خاطر اين كه در آبادان، درب سينماهاي نمايش دهنده «پنالتي» به روي مخاطب باز است و هر جا اين اتفاق بيافتد، مخاطب از آن استقبال مي كند و تا پايان، عاشقانه فيلم را تماشا مي كند. اما در تهران فقط تك سانس پاياني برخي سينماها به نمايش اين فيلم اختصاص يافته و اين عامل مانع افزايش مخاطب فيلم شده است.
¤ يعني شما با اين طرح اكران تك سانسي فيلم هاي فرهنگي مخالف هستيد؟
- بله! با اين طرح، شرايطي ايجاد مي شود كه خود به خود، مخاطب به ديدن چنين فيلم هايي نمي رود.
¤ اصلا نظرتان راجع به اين گونه تقسيم بندي فيلم ها، و اين كه يك سري از فيلم ها مثل «پنالتي» را «فيلم فرهنگي» مي نامند چيست؟
- اطلاق «تهمت فرهنگي» به اين گونه از فيلم ها ناشي از تغيير معني و مفهوم كلمات در گذر روزگار است. فيلم هاي فرهنگي دو دسته هستند؛ يك سري فيلم هايي اند كه داراي فضايي خاص و درلانگ شات هستند و يك سري هم به خاطر نداشتن بازيگر چهره و معروف، به فرهنگي بودن متهم مي شوند. اين نوع از فيلم ها علي رغم اين كه حرف حساب مي زنند، اما به خاطر عدم استفاده از چنين بازيگراني مجرم شناخته مي شوند و از آنجايي كه هر مجرمي بايد كيفري بكشد، كيفر اين فيلم ها هم تبعيد به اكران تك سانس است.
¤ اين برخورد و سخت گيري با فيلم هاي دفاع مقدس بسيار بيشتر است. شما فكر مي كنيد كه مشكل سينماي ما با فيلم هاي دفاع مقدس چيست؟
- دو مشكل هست: اول اين كه عده اي تصور مي كنند تماشاگران سينما تحمل ديدن اين نوع از فيلم ها را ندارند. مشكل دوم هم اين است كه برخي از مسئولان فرهنگي كه فقط اهل شعار دادن هستند از سينماي دفاع مقدس و به طور كلي ارزش ها و بچه هاي جنگ مي ترسند و ترجيح مي دهند كه راجع به اين گونه موضوعات حرفي زده نشود.
¤ براي حل اين معضل چه بايد كرد؟
- حل اين مسئله به مسئولان فرهنگي برمي گردد. اين مسئولان را مي توان به دو دسته شاخص تقسيم كرد. يك گروه كه فقط اهل شعار هستند و در سمينارها و جلسات مناسبتي سنگ دفاع مقدس را به سينه مي زنند ولي در عمل، به گونه اي ديگر رفتار مي كنند. گروه دوم هم واقعاً دلسوز هستند. با گروه اول كاري نداريم، ولي گروه مسئولان دلسوخته، لازم است كه در مرحله اول اقدام به ايجاد تحول در فضاها و آدم ها كنند و در قدم بعدي از سينماي دفاع مقدس حمايت نمايند. به عنوان مثال الان وضع به اين منوال است كه وقتي يك هنرمند قصد ساخت فيلم دفاع مقدس دارد، بايد به شوراهاي مربوطه التماس كند تا فيلمنامه اش را بخوانند و مورد حمايت قرار دهند. آن هم شوراهايي كه در آن ها از هر 5 نفر، سه نفر اصلاً اعتقادي به دفاع مقدس ندارد. افرادي هستند كه به يك مناسبت خاص و فقط براي اين كه حقوق ماهيانه دريافت كنند، عضو اين شوراها مي شوند. من بسياري از اين آدم ها را مي شناسم كه دائم درباره دفاع مقدس سخنراني مي كنند و آدم هاي بزرگ جنگ را به اسم كوچك صدا مي زنند، اما ته دلشان هيچ علاقه اي به دفاع مقدس و بچه هاي آن ندارند. نتيجه اش اين مي شود كه فيلمنامه دفاع مقدس زير دست آن ها مي رود و مي گويند هيچ ارزشي ندارد. مسئولان هم چون به اين شوراها اعتماد دارند، نظر آن ها را مي پذيرند. در اين ميان تنها افرادي مثل سيدزاده (تهيه كننده پنالتي ) هستند كه دل را به دريا مي زنند و چون خودشان بچه جنگ هستند، جور سينماي دفاع مقدس را مي كشند؛ زندگي، حيثيت و درآمد خود را صرف توليد فيلم دفاع مقدس مي كنند، بعد هم در موقع نمايش، به جرم فرهنگي بودن، به اكران تك سانس تبعيد مي شوند.
¤ فيلم هاي دفاع مقدس چه ربطي به شرايط و زمانه ما دارند؟
- در دل حوادث دفاع مقدس، ماجراهايي رخ داد كه مي توان از شعله هاي آن براي نسل جوان امروز فانوس درست كرد. سينماي دفاع مقدس مي تواند الگوساز باشد. اگر فرهنگ دفاع مقدس حاكم شود، نجابت و عدل و انصاف بيشتري در جامعه جاري مي شود. همان طور كه در فيلم «پنالتي» تمام كساني كه به كمك مردم مي آيند جانباز هستند. اين عين واقعيت است؛ اگر در جامعه ما عده اي براي مردم كار مي كنند، باقي ماندگان دفاع مقدس يا كساني هستند كه تحت تأثير آن فرهنگ قرار دارند. سينماي دفاع مقدس فقط قهرمان پردازي و تهييج و انفجار و رزم نيست. بلكه بايد ارزش هاي نهفته آن 8 سال را به روز كرد و براي نسل آينده چراغ ساخت. به همين دليل هم من سينماي دفاع مقدس را دوست دارم و به آن اميدوارم؛ لعنت بر آن هايي كه مي خواهند فرهنگ و سينماي دفاع مقدس را آلوده كنند.
¤ برگرديم به فيلم «پنالتي». خانم شاه حسيني! به نظر مي رسد كه كار شما در اين فيلم پيشرفت كرده و نگاهتان سينمايي تر از قبل شده است. آيا به خاطر تجربيات دو فيلم گذشته تان است يا عوامل ديگري را دخيل مي دانيد؟
- اگر يك هنرمند بخواهد رشد طبيعي داشته باشد، بايد همين اتفاق برايش بيفتد. يعني معمولاً فيلم آخر يك فيلمساز بايد جذاب تر از فيلم هاي قبلي اش باشد.
¤ از يك هنرمند زن انتظار مي رود كه در آثارش فضايي زنانه را ترسيم كند. حال آن كه فيلم شما نه تنها واجد اين ويژگي نيست كه كاملا مردانه است.
- من وقتي شروع به ساختن يك فيلم مي كنم، اصلا به مردانه يا زنانه بودن آن فكر نمي كنم، بلكه مسئله اصلي برايم «انسان» است. اين انسان گاهي ممكن است مرد باشد و گاهي زن.
¤ اساسا به هنر زن محور يا برگزاري جشنواره هايي مختص زنان اعتقاد داريد؟
- نه! كساني كه به دنبال چنين موضوعاتي هستند، تصورشان اين است كه زنان بسيار ضعيف هستند و بايد با ساخت اين گونه آثار يا برگزاري اين نوع جشنواره ها از زن حمايت كرد. به نظرم اصلا اين گونه نيست. حتي در خارج از كشور هم وقتي درباره وضعيت زنان از من سئوال مي كنند، تنها جوابي كه دارم اين است كه تنها كشوري كه زنان به مفهوم مطلق در آن آزاد هستند ايران است. زنان ايراني امتيازاتي دارند كه حتي زنان كشورهاي اروپايي و آمريكايي از آن بي بهره هستند. اما يك سري به عنوان كار تبليغاتي و سوء استفاده مباحثي چون ظلم به زنان در ايران را مطرح مي كنند.
¤ در سينما چطور؟ آيا در اين عرصه هم زنان دچار چالش هايي نيستند و نوع نگاه به زن در سينماي ما سالم است؟
- صادقانه مي گويم؛ آنقدر كه در ايران براي فيلمسازي، امكانات در اختيار زنان قرار مي گيرد، در اختيار هيچ مردي قرار نمي گيرد. درباره نوع نگاه به زن هم بايد بگويم كه نمي توان يك حكم كلي صادر كرد. اين بستگي به ديد فيلمنامه نويس يا فيلمساز دارد. در برخي از آثار، نوع خوب است و در برخي ديگر نه.
¤ برخي معتقدند در دولت خاتمي (اصلاحات) و در عرصه سينمايي سياست هايي اجرا شد كه باعث افزايش حضور زنان در سينما شد. نظر شما در اين باره چيست؟
- همان طور كه در دولت هاي جنگ طلب، اين سربازان هستند كه قرباني سياست هاي دولت مي شوند، در دولت هايي هم كه به دنبال پزيشن و ويترين سازي هستند، زنان قرباني مي شوند. واقعيت آن است كه «ابتذال» از همان موقع (دولت اصلاحات) در سينماي ايران گسترش يافت و در اثر سياست هاي آن دولت، به اين بهانه كه بگويند در كشور ما زنان چنين و چنان هستند به بدترين شكل ممكن از زن استفاده ابزاري كردند.
به خوبي به ياد داريم كه قبل از آن دوره، فيلم نامه هايي كه به بنياد سينمايي فارابي ارائه مي شد، اگر از ارزش هايي برخوردار بود حتما حمايت مي شد تا ساخته شود. اما در دوره مذكور (اصلاحات) همه چيز برعكس شد و نتيجه اش اين شد كه سينماي ايران پراز زنان چاقوكش، پرخاشگر، شوهركش و... شد.
¤ برنامه آينده تان براي فيلمسازي چيست؟
- درحال تحقيق براي ساخت فيلمي درباره عمليات نصر به فرماندهي شهيد حسين علم الهدي هستم. اين فيلم «زيباتر از زندگي» نام دارد و ساخت آن به زودي آغاز مي شود.
¤ از شما به خاطر فراهم كردن فرصت اين گفت وگو بسيار ممنون هستم. در پايان اگر سخني هست بفرمائيد.
- من هم از شما ممنونم و اميدوارم كه سينماي ما به آن سلامتي كه حقش است برسد. داشتن سينماي سالم يعني داشتن يك جامعه سالم.

 



رسانه ملي در افق فردا
صدا و سيما و مديريت كشور

به نظر من سياست كلي صدا و سيما بايد تقويت مديريت هاي اجرايي كشور باشد. من توصيه نمي كنم كه صدا و سيما ضعف ها و نارسايي ها و كمبودها و خداي نكرده خيانت ها را پوشيده بدارد؛ نه، ضعف ها را هم بگويد؛ دردهايي كه جلوي چشم مردم است، عيبي ندارد صدا و سيما به آنها بپردازد؛ منتها طرح اين دردها و ضعف ها و نارسايي ها بايد به گونه اي باشد كه اولاً مردم را مأيوس نكند، ثانياً مديريت را تضعيف نكند. توفيقات دولت را بگوييد. نشان دادن توفيقات و پيشرفت هاي كشور حتماً نبايد از زبان مسئولان و دست اندركاران باشد. فرضاً رئيس جمهور مي رود و طرحي را افتتاح مي كند. اين افتتاح، گنگ است و معلوم نيست چيست. وقتي آسفالت خياباني خراب مي شود و مي خواهيد آن را در خبر منعكس كنيد، مثلاً مي رويد با تاكسي دار مصاحبه مي كنيد و او مي گويد چرخ ماشينم در اين چاله افتاد؛ يكي ديگر مي گويد زمستان در اين جا آب جمع شده بود و ترشح كرد به لباس مردم. خلاصه با ده نفر مصاحبه مي كنيد تا مشخص شود اين چاله چقدر چيز بدي است. پس در مورد پيشرفت ها و توفيقات هم همين ميكروفون را بگيريد جلوي كساني كه از اين پيشرفت ها بهره مند و برخوردار مي شوند. صرف اين كه مدير مربوطه بيايد بگويد درراه اندازي فلان طرح براي پانصد نفر و هزار نفر يا پنج هزارنفر شغل ايجاد شد، كافي نيست؛ بايد موضوع را تبيين كرد.
هدف ما بايد تقويت مديريت اجرايي كشور باشد. گفتم و تكرار هم مي كنم: ضعف ها و نقص ها هم بايد گفته شود تا مردم تصور نكنند اين جا بوقي است كه بنا دارد فقط از حكومت تعريف كند؛ منتها گفتن علاج جويانه و دلسوزانه، نه ستيزه جويانه. طرح غلط مشكلات، مضر است. طرح سؤال هايي كه پاسخ ندارد، مضر است. البته گاهي شگردهاي قشنگي زده مي شود. همين چند روز قبل ديدم كه پس از جلسه رؤساي سه قوه، راجع به مفاسد اقتصادي با آنها مصاحبه كردند. كار قشنگ ،جالب، تميز، همه جانبه و هوشمندانه و زبل واري از آب درآورده بودند؛ خوب بود و اتفاقاً تأثير هم كرد. آدم از اين طور كارها لذت مي برد. خيلي خوب، الان دارند همان كار شماها را دنبال مي كنند؛ اينها هم به نحوي منعكس شود. البته شما مي توانيد با همين نحوه طرح، به شكل هوشمندانه مديران را هم هدايت كنيد. مديران گاهي نقص كار خودشان را نمي دانند. طرح نواقص كار از زبان منصفانه و بي طرفانه شما مي تواند به آنها كمك كند.
:::::::::::::::
بيانات رهبر فرزانه انقلاب(11/9/83)

 



در اختتاميه اي متفاوت رخ داد
مطالبه عدالت و تجليل از ساده زيستي در جشنواره اصلاح الگوي مصرف

آرين اميدوار
نخستين جشنواره فيلمنامه و فيلم كوتاه اصلاح الگوي مصرف با برگزاري مراسم اختتاميه اي متفاوت به كار خود پايان داد.
اين مراسم با حضور جمعي از مسئولان سينمايي و هنرمندان چهارشنبه شب گذشته در تالار اسوه برپا شد . آنچه باعث متفاوت برگزار شدن اين مراسم شد تاكيد بر مسئله اصلاح الگوي مصرف و نوگرايي در اجرا بود. به طوري كه تمامي سخنراني هاي انجام شده نيز با صرف حداكثر 10 دقيقه انجام شد.
از جمله اتفاقات اختتاميه جشنواره اصلاح الگوي مصرف بخش تجليل ها بود كه در آن اعطاي جوايز به هنرمندان از سوي افرادي كه خود آن ها تمايل داشتند صورت گرفت. فيلم «به كبودي ياس» يكي از تجليل شدگان اين جشنواره بود كه به دليل ارائه الگويي ساده زيست و انقلابي به جامعه مورد توجه اين جشنواره قرار گرفت. جواد اردكاني كارگردان اين فيلم ، محمد حسين نيرومند را به عنوان يك هنرمند بسيجي براي دريافت جايزه اش انتخاب كرد. اردكاني پس از دريافت جايزه گفت : تقدير از «به كبودي ياس»، تقدير از مرداني است كه مدل زندگي شان بهترين الگوي زندگي بود. شهيد برونسي يكي از اين مردان است. لازم مي دانم از آقايان صفار هرندي، جعفري جلوه و شاه حسيني و تيمي كه با كمك آن ها فيلم ساخته شد، تشكر كنم.
مسعود ده نمكي هم كه به خاطر ترويج نگاه عدالتخوهانه در فيلم هايش مورد تجليل قرار گرفت ، در اقدامي قابل توجه ، يك آكاردئون نواز دوره گرد را به عنوان كسي كه جايزه را به او اعطا مي كند برگزيد. كارگردان فيلم هاي اخراجي ها در هنگام دريافت جايزه اش گفت : اين نوازنده ها موسيقي متن فقر را در جامعه ما مي نوازند. اين موسيقي، موسيقي هشدار نسبت به فاصله طبقاتي است . شبنم قلي خاني هم به عنوان هنرمند جوان موفق از دست پوران درخشنده جايزه را دريافت كرد.
قرائت پيام جواد شمقدري معاون سينمايي وزير ارشاد از ديگر برنامه هاي اين مراسم بود. در پيام شمقدري آمده است : كلام حكيمان كه سرشار از حكمت الهي است، انسان را به صلاح و اصلاح دعوت مي نمايد. خاصه اگر اين كلام از معصومين و آن چشمه هاي جوشان معرفت لايزال باشد كه بسياري در خصوص قناعت فرموده اند و پيامبر اعظم (ص) و سلاله پاكش همواره پيروان شان را به آن رهنمون ساخته اند. وي ادامه داد : اين بار رهبر فرزانه انقلاب اسلامي دلسوزانه و مشفقانه مردم اين سرزمين را به اين آموزه ديني فراخوانده است كه مي بايد اين پند و دستور بهينه سرلوحه كار تمامي مسئولان و مردم قرار گيرد. به راستي اگر جوامع بشري در مصرف منابع بكوشند، عدالت گستري در جهان نهادينه خواهد شد و چه زيباست اين آموزه از ايران عزيز اسلامي آغاز گردد. محمدتقي فهيم دبير اين جشنواره هم سخنراني كرد و با ابراز تأسف در خصوص اهانت به ساحت امام خميني (ره) گفت: اميدوارم هنرمندان با عكس العمل هايي كه در قبال اين مسئله نشان مي دهند، جواب اين حركت را بدهند.وي استقبال هنرمندان از جشنواره اصلاح الگوي مصرف را غافلگير كننده دانست و توضيح داد : استقبال خوبي از اين جشنواره شد كه خودمان هم پيش بيني آن را نداشتيم. حدود 300 اثر به جشنواره ارسال شد، كه 70 درصد اين آثار با موضوع جشنواره يعني اصلاح الگوي مصرف توليد شد. وي همچنين بودجه اين جشنواره را 40 ميليون تومان معرفي كرد. محمد قهرماني ، رئيس موسسه شهيد آويني نيز به عنوان متولي برگزاري اين جشنواره از هنرمندان خواست كه از غافله توسعه كشور عقب نمانند.
برگزيدگان جشنواره فيلمنامه و فيلم كوتاه اصلاح الگوي مصرف نيز به اين شرح معرفي شدند : فيلم هاي دفتري براي دو نفر (سعيد اميني مهر)، چيزي براي شنيدن (مهدي راوش) و بهره رويا (بهروز ملبوس باف) در بخش حرفه اي فيلم كوتاه ، برليان (علي علي خاني)، لطفا غروب نكن (احسان شادماني) و اگر دانه نميرد (حسين احمديان) در بخش تجربي فيلم كوتاه و در بخش فيلمنامه «شب شيرين» (افشين امياري)، «مصرف به سبك ايراني» (مريم باقري)، «گاو شيرده» (رستم نظري)، «منفي در منفي، مثبت» (احمد بهجتي)، «ماهي در آب مي درخشد» (مصطفي يوسفي) و «نان خشك» (جواد رضايي منفرد) تقدير شدند. همچنين جايزه ويژه هيئت داوران به فيلم «سهم مورچه» و جايزه بخش علوي به فيلم «هديه» داده شد.

 



نقد و بررسي مجموعه طنز «مسافران»
طنز را تعريف كنيد و شكل آن را بكشيد!

محمدرضا محقق
اندك رگه هاي بديعي كه از طنز جذاب و مبتكرانه در سريال «مسافران» به چشم مي خورد، بيشتر مرهون «ايده فضايي» آن است. وگرنه اين سريال نيز مانند اقران و امثالش، تكرار برخي از همان مؤلفه هايي است كه پيش از اين در مجموعه هاي پيشين شاهد و ناظر بوده ايم.
تلفيق طنز موقعيت، بيان فكاهه، بداهه گويي ها و بداهه كاري هاي تشخصي بازيگران و البته تداعي برخي معاني به اصطلاح اخلاقي و گاه سياسي، نوعي درهم تنيدگي خاص را در سريال «مسافران» دنبال مي كند كه پديد آورده مواد اصلي خامي است كه ساخت و پرداختش از نگاه نويسنده و كارگردان جوانش برآمده و به تصوير نشسته است. در واقع مي توان گفت هر يك از شاخصه هاي «مسافران» در رديف همان عناصري كه به عنوان شاكله ساختاري و محتوايي سريال برشمرديم، ما را به ياد يكي از كارهاي پيشين طنز تلويزيوني مي اندازد.
رعايت و لحاظ اين معنا، صرفاً و الزاماً تداعي گر كپي برداري و تقلب گري و جعلي سازي منفي سازنده سريال نيست. چراكه هر برداشت و جعلي در ساحت تصوير و از آن جمله، سريال هاي تلويزيوني، اگر بازتاب دهنده فكري جديد و تعلق خاص سازنده و مؤلفش باشد، مي تواند گامي به جلو و راهي جديد تلقي شود كه آن برداشت و كپي كاري را تصويري ديگر و خاصيتي ديگر مي بخشد و بار منفي مألوف و مشهورش را مي گيرد. اما سؤال اينجاست كه آيا در سريال طنز «مسافران» هم اين اتفاق به همين شكل و با همين مختصات رخ داده است يا خير؟
برگذشته از اين نكته، معنا و تداعي ديگري كه در اين مجموعه هم مثل كارهاي پيشين تلويزيوني، همچنان وجود دارد، تزريق مفاهيم و بيانات اخلاقي و سياسي است كه جابه جا و گاه و بي گاه، در خلال ديالوگ ها يا اثناي داستان و يا تداعي حركات و سكنات بازيگران به چشم مي خورد و به نظر مي رسد.
اين كه از وظايف و دستاوردهاي طنز فاخر و فكاهه موردنظر مسئولان سيماي ما، يكي هم فرآيندها و اشارت هاي اخلاقي و اصلاح گري هاي فرهنگي و اجتماعي است، البته موضوع قابل تأمل و قبولي است با درنظر داشتن چالشي كه همواره در نوع منش و شيوه و روش مياني آن وجود داشته و كماكان هست.
اما اين كه «مسافران» در اين موضوع تا چه حد موفق عمل كرده است، در دو نكته قابل اشاره است. اول آن كه، آنچه بايستي در تداعي هاي اخلاقي در خلال داستان هاي طنز و هجو و هزل و فكاهه، مورد توجه باشد، شيوه بياني غيرمستقيم و نحوه القاي هنرورزانه و لطيف و ظريف آن است كه به نظر مي رسد در طنز «مسافران»، اين وجه و نحوه، چندان مورد توجه قرار نگرفته است.
و دوم آن كه، چه بسا برخي از اين تزريقات معنايي و تخلفات اخلاقي و القائات مفهومي، در مجموع، خروجي منفي و بالعكسي دربر داشته باشد و اگر بپذيريم كه در نحوه چيدمان ديالوگ ها و داستان ها، قصور و تقصيري نبوده، قطعاً در محصول نهايي و اتفاق آخري كه براي تماشاگر و مخاطب متنوع اين سريال -و البته در بخش غالبش، عموم مردم- مي افتد، چيزي خلاف خواست مديران و مسئولاني است كه از طنز فاخر و بيان فخيم دم مي زنند و بر آن پاي مي فشارند. شاهد مثال هر دوي اين نكات، قسمت هايي از مجموعه «مسافران» است كه در آن به بحث خانواده، رفتار با بزرگترها و يا مقوله فرار از خانه مي پردازد. به نوعي كه در برخي مواقع و از جمله همين مورد اخير، تصويرپردازي ها و ديالوگ سازي ها و حركات و سكنات بازيگران، بيشتر به نوعي اباحه گري و هرزه درايي شبيه تر مي شود تا تزريقات اخلاقي و رشحات اجتماعي طنز فاخر!
قسمت هاي زيادي از مجموعه «مسافران» در گير و دار نوعي اباحه سازي و سطحي نگري و ساده پسندي معلق است و كاملاً ملموس و روشن است كه نه دقتي آنچناني صرف نويسندگي سريال شده است و نه ميزانسن حرفه اي و مدبرانه اي بر آن تفوق دارد.
البته در يك مجموعه روتين، آن هم از نوع طنز فاخر تلويزيوني ما، قدري مسامحه و ساده انگاري، جزو لاينفك آن به حساب مي رود(!) اما اين حجم از ساده سازي و سطحي انگاري، غيرقابل قبول است.اي كاش مسئولان تلويزيون در تدارك چنين مجموعه هايي، نوع بهتر و لطيف تري از نظارت را در بستري ظريف از شناخت طنز فاخر در تطبيق با مدعاي مألوف خود فراهم آورند تا رسانه فراگير ملي، كم تر و نرم تر از اين در مظان اتهام تربيت ناصحيح ذهن تماشاگرانش قرار گيرد و ابر بيانات و سخنراني ها و مدعيات دوستان ما، در عمل، كه همان مجموعه هاي درحال پخش است، باراني را هم به همراه داشته باشد. اميدواريم!

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14