سه شنبه 13 بهمن 1388- شماره
19575
جشن تولد آرمان خواهي و استقلال طلبي انقلاب اسلامي و فراز و نشيب هاي آن طي سه دهه- بخش دوم
|
|
|
جشن تولد آرمان خواهي و استقلال طلبي انقلاب اسلامي و فراز و نشيب هاي آن طي سه دهه- بخش دوم
گاليا توانگر انقلاب اسلامي از زخم دل و سرپنجه خونين هزاران شهري و روستايي در اقصي نقاط كشور كه خواهان عدالت و آزادي بودند و هميشه پابرهنه و با قضاوت سلايق وارداتي عقب مانده فرهنگي خوانده مي شدند، زاده شد. انقلاب جشن تولد تفكر پابرهنگان همه تاريخ و ظلم ستيزان همه قرن هاي آينده است. هنوز هم همين گمنامان بي ادعا هستند كه در سنگرهاي انقلاب ايثار مي كنند. در دورافتاده ترين نقاط ايران برطاقچه ايمان و باورها دستمالي گلدوزي شده، قاب عكس امام(ره)، مقام معظم رهبري و عكس يك شهيد عمق ارادت هميشگي اين مردم را نشان مي دهد. انقلاب اسلامي براي ما هدف، انگيزه، باور و مفهوم زندگي متعالي را ترسيم كرد، اما بايد براي اين سوال جواب روشني داشته باشيم كه ما براي انقلاب اسلامي چه كرده ايم؟ به گذشته ها برگرديم. آن جا كه موكتي ساده، فرش اتاق بزرگترين فرماندهان جنگ بود و رفتن و رسيدن آرزوهايشان. آن جا كه مادر شهيد مي گفت: «خوشحالم كه فرزندم در مسير خدا قدم زد.» به گذشته ها برگرديم. آن جا كه كودكي قلكش را و پيرزني تكه اي نان و پنير نذر جبهه مي كرد. همه چيز در گرو وحدت و انسجام معنا مي گرفت و كسي براي رسيدن به قدرت و ثروت دست به هر ريسماني حتي آويخته به دار بيگانگان نمي زد. به قول جامه شوراني مسئول تحليل و بررسي سازمان بسيج دانشجويي؛ مردم ايران يكي از داناترين و با مسئوليت ترين مردم جهان هستند و امروز جنگ پيش روي مديران آينده است. آقايان احساس تكليف كنند و خدمت بي منت ارائه دهند. قاطعيت در باورها و به كارگيري جوانان تولد انقلاب اسلامي زلزله سياسي قرن بيستم قلمداد مي شود. يكي از وجه تمايزات بارز انقلاب اسلامي نسبت به ساير انقلاب ها اين است كه مدل جديدي از حاكميت مردم سالاري به جهان ارائه شد و توانست براي ملت هاي استقلال طلب اميد بيافريند. مدلي كه تنها بر توكل به خدا و قدرت مردم شكل گرفت. پرويز سروري عضو كميسيون امنيت ملي مجلس شوراي اسلامي مي گويد: «در مدل جديد حاكميت مردم سالاري ديني، مشاركت مردمي و تشخص بخشيدن به جايگاه مردم يك شاهكار سياسي محسوب مي شد. پيروزي انقلاب اسلامي به دنيا ثابت كرد كه مي شود با تكيه بر قدرت مردم برخلاف قدرت استكباري حركت كرده، پتانسيل نهفته در قدرت مردمي را به صورت طوفاني درآورده و بر عليه ظلم و ستم به كار گرفت. به همين دليل انقلاب اسلامي از بدو تولد با مخالفت شديد غرب روبرو است.» وي ادامه مي دهد: «در عرصه نوع وقوع انقلاب نيز مدل جديدي ايجاد كرديم. برخلاف انقلاب هاي ديگر كه بر پايه جنگ هاي خشن پارتيزاني (مدل شرقي) و يا به صورت نرم (مدل غربي) شكل گرفته اند، انقلاب اسلامي از بطن شبكه هاي اجتماعي كوچك، اما عميق و با تكيه بر رهبري متنفذ آن متولد شد. در اين مدل حزب معنا نداشت و وحدت مردم حرف اول را مي زد. مردم خودشان به صحنه آمدند و با تشكيل شبكه هاي اجتماعي انقلاب را به ثمر رساندند. اين شبكه هاي مردمي آن قدر قوي بودند كه حتي سرويس هاي امنيتي ساواك و استكبار نتوانستند كاري از پيش ببرند.» عضو كميسيون امنيت ملي به نقش ايجادكننده و تداوم بخش جوانان در انقلاب اشاره كرده و مي گويد: «انقلاب حتي پيران را جوان كرد و به صحنه آورد.» همه تحليل شان اين است كه هرچه انسان پيرتر مي شود، محافظه كارتر خواهد شد، اما انقلاب آن چنان شوري آفريد كه حتي پيران جامعه را به صحنه قالب شكني، اعتراض و شورانقلابي كشاند. حتي امام خميني(ره) هم با آن سن انديشه اي جوانانه داشت و با قاطعيت تغيير روش ها و ساختارها را مطرح كرد. ما اگر مي خواهيم مسير شكوه انقلاب دنبال كنيم بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه به جوانان بها داده و در باورهايمان قاطعيت داشته باشيم. هر جا نيروي جوانان را به كار گرفته ايم موفق بوده ايم. انقلاب با مشاركت جوانان به ثمر نشست. جنگ با مديريت جوانان پيروز شد و باز هم با مشاركت جوانان انقلاب تداوم پيدا مي كند. براي مثال در موضوع انرژي هسته اي متوسط سن دانشمندان جوان است. مادر عرصه هسته اي جوانان را به ميدان مبارزه علمي آورديم و نتيجه درخشاني گرفتيم.» سروري به احساس خطر دشمن اشاره كرده و مي گويد: «آنها متوجه شده اند كه با تكيه بر نيروي جوان و خودباوري داريم به جايگاهي نزديك مي شويم كه در همه عرصه ها براي جهان خالق الگو و مدل هستيم. آنها چنين چيزي را نمي پذيرند، به همين دليل همه توانشان را براي ضربه زدن به كار گرفته اند.» كارنامه انقلاب درخشان است نظام جمهوري اسلامي فقط سلبي نبوده، بلكه ايجابي هم بوده است. انقلاب اسلامي با سرنگون كردن سلطه گرايان، نظام استكبار را بي آبرو كرده و خار چشم آنها شده است. نريمان جامه شوراني مسئول تحليل و بررسي سازمان بسيج دانشجويي با اشاره به مهمترين دستاوردهاي انقلاب مي گويد: «مردمي كه قبلا دستورپذير بودند از موقعيت بازيچه قرارگرفتن خارج و به بازي گرداني رسيدند. در شرايط فعلي آن قدر سطح آگاهي مردم ما بالا رفته كه هر يك قادر به تحليل مسائل پيرامون خود هستند. در عرصه فرهنگي توانستيم روحيه خودباوري را احيا كنيم. روي پاي خود ايستادن باور هر يك از هموطنان ما است. شركت 30ميليوني مردم در انتخابات اخير نشان داد كه مشاركت مردم نه تنها كمرنگ نشده، بلكه پايان ناپذير است. در عرصه نظامي يك زماني وابسته كامل به مستشاران خارجي بوديم، اما الان دانشمندان جوان حافظ مواضع ما هستند. اتفاقاً پيروزي انقلاب دكترين نظامي جهان را به هم ريخت. هيچ كس فكر نمي كرد با كمترين امكانات نظامي در 8سال دفاع مقدس پيروز ميدان باشيم. امروز ديگر هيچ كس از قدرت آمريكا نمي ترسد.» وي ادامه مي دهد: «كسي كه در يك نعمتي غرق است، قدر نمي داند. ما با طرح نظريه ولايت فقيه به انديشه پوچ سكولاريسم پشت كرديم. شعار نه شرقي و نه غربي، استقلال طلبي اين انقلاب را به جهانيان اعلام كرد. آيا اين ها تحولات عظيمي براي يك ملت نبوده است؟» جامه شوراني به ضعف جبهه نرم افزاري در قشر دانشگاهي اشاره كرده و مي گويد: «ما هنوز هم معتقديم كه اگر تحول عظيم تر و تولد دستاوردهاي جديد مي خواهيم بايد در جبهه نرم افزاري قدرتمندانه وارد شويم و خودمان را بيش از پيش به دانش روز مجهز كرده تا خالق عرصه هاي جديدي به نام ايران و به نام انقلاب اسلامي در دنياي علم باشيم.» هنوز هم آرمان خواه هستيم مجتبي باباخاني دانشجوي معارف اسلامي و علوم سياسي دانشگاه امام صادق(ع) مي گويد: «از اين زاويه وارد شويم كه انقلاب اسلامي چه تفاوتي با انقلاب هاي ديگر داشت؟ چرا اين همه مي خواهند به انقلاب ضربه بزنند؟ خيلي از انقلاب ها شكل گرفته اند. ولي بعد از مدتي دوباره با استكبار همپيمان شده اند. اما در انقلاب اسلامي كساني كه انقلاب كردند، آرمان خواه بودند. هنوز هم بعداز سي سال آرمان خواه هستند. وقتي شخصي خودش را انقلابي و مسلمان مي داند، نگاه جديدي پيدا مي كند كه شور مي آفريند. ويژگي جامعه اسلامي كه اسلام در آن حاكم است، زاويه ديد جديدي است كه مطرح مي كند. همين نگاه جوانان را جذب كرده و آنها با حس آرمان خواهي به دنبال استقلال و خودكفايي و رشد در عرصه فرهنگي، علمي و سياسي هستند. در بسيج هم همين رويكرد آگاهي دهي جريان دارد، ما فقط زاويه نگاه را مشخص مي كنيم وگرنه پيش برنده خود جوانان هستند.» وي پيرامون فراز و نشيب هاي پيش روي انقلاب مي گويد: «معمولا تاريخ انقلاب را كساني نوشته اند كه نگاه زاويه دار و برگرفته از غرب داشته اند و مغرضانه نوشته اند. و يا در عرصه هنر به ويژه سينما ما يا فيلم غربي ديده ايم و يا فيلم ايراني با مدل و الگوي فكري غرب ساخته ايم. الان خود ما بايد وارد عرصه آگاهي دهي و كار فرهنگي شويم. كار فرهنگي به صورت ستادي جواب نمي دهد، بايد از قلب نيروهاي جوان و با بصيرت بجوشد.» تبيين حقايق انقلاب با عزم جوانان آگاه كسي كه بصيرت داشته باشد هم دشمن را به موقع مي شناسد و هم راهكار ارائه مي دهد و هم مي گويد كه چطور عمل كنيم؟ امروز جنگ پيش روي مديران آينده است. بايد ابزار جديد را تعريف كنيم. نريمان جامه شوراني كه خود در جايگاه پدري هم راهنماي فرزندانش و هم راهنماي دانشجويان اطرافش است، ضمن اشاره به مطالب بالا به خاطرات دانشجويي خود گريز زده و مي گويد: «قبل انقلاب يادم هست كه يكي از همكلاسي هايم از استاد پرسيد: دليل عقب ماندگي ما چيست؟ او هم كه يكي از طرفداران پروپاقرص نظريه هاي غربي بود، چندين بار تكرار كرد: اسلام!!! فضاي قبل از انقلاب نسبت به دين و تفكر معنوي اين گونه بود. بعد از پيروزي انقلاب پيش روي جوان ها افق هاي تفكر اسلامي و معنوي گشوده شد. آنها به اين درك رسيدند كه تفكرات اسلامي نه تنها بازدارنده نيست، بلكه تعالي بخش است. ايجاد انگيزه براي تلاش و رشد در سايه چنين تفكري شكل مي گيرد. الان دختر خود من كه دانش آموز است در وبلاگش برخي يادداشت ها و تحليل هايي دارد. باور بفرماييد خط دهي فكري اش هم از خودش است، هرگز ياد ندارم چيزي را به فرزندانم ديكته كرده باشم. فقط گه گاهي مي آيد و مي پرسد: آيا اين چيزي كه نوشتم، به نظر شما با تفكر انقلابي و معنوي مغايرتي دارد يا نه؟ همين.» وي با تأكيد بر اين مسئله كه اتفاقا جوان ها به سطح آگاهي خوبي رسيده اند، مي گويد؛ «از طيف دانشگاهي طي چند روز 200 هزارنفر براي رفتن به غزه ثبت نام كردند. آيا اين رقم خودگوياي آگاهي بالاي اين نسل نيست؟ لطفاً تحليل گران بدبين نباشند، اما بي برنامه هم ميدان را رها نكنيم. من معتقدم ما نيروهاي جوان و انقلابي بسياري داريم و چون افراد زياد و كار گسترده است، چينش همه اين ها كنار هم كار دشواري به نظر مي رسد. ما به بچه ها فرصت آزمون و خطا و پرسشگري مي دهيم. بعضا يك نفر هم انتقادش را به نحو نادرستي ابراز كند، ما باز هم حوصله و سعه صدر داريم. چه اشكال دارد كه يكي از فرزندان من يكجايي اشتباه كند و بعد راهنمايي شده و تجربه اندوزي داشته باشد؟ حساب اين ها از آن هايي كه خارج از قانون و نظام ضربه مي زنند، جداست.» جامه شوراني با اشاره به اين تكليف كه هيچ كس نبايد فكر كند كه اگر من نباشم، اتفاقي نمي افتد، مي گويد: «همه بايد وارد صحنه آگاهي دهي و بصيرت شوند. از فرزند من كه در وبلاگش يادداشت مي نويسد تا استاد دانشگاه كه سركلاس درس تدريس مي كند، همه سرباز اين ميدان هستند. تبيين حقايق براي نسل چهارمي ها كار بسيار دشواري است.»
|
|
|