شناسنامه ما (يادداشت روز)

هر ملتي هويت و شناسنامه اي دارد، همچنان كه هر كس صاحب اصل و نسبي است. اگر از هر يك از ما بپرسند اصل و نسب و شناسنامه ات چيست، احتمالا شناسنامه سه جلدي خود را رو مي كنيم و از زادگاه و تبار و قوميت و احيانا دارايي هاي مادي خود مي گوييم. اما آيا فراتر از اين شناسنامه شخصي مي توانيم از «شناسنامه ايراني» براي ملت ايران سراغ بگيريم؟ شناسنامه ايران جديد چگونه شناسنامه اي است؟
مي گويند جماعتي در مسجد گردهم نشسته بودند. سخن از اصل و نسب شد. هر كس درباره تبار و طايفه خود چيزي گفت. نوبت به «روزبه» رسيد، برده اي ايراني با اربابي يهودي به نام عثمان بن اشهل كه به واسطه رسول خدا(ص) آزادي اش را بازيافته بود. او برخلاف ديگران، خود را اين گونه معرفي كرد؛ «من سلمان پسر عبدالله هستم. گمراه و گمشده بودم، خداوند عزوجل به بركت محمد(ص) هدايتم كرد. فقير بودم، خداوند غني و توانگرم ساخت به بركت محمد(ص). و برده بودم، خداوند به بركت محمد(ص) آزادم كرد». پيامبر كه از راه رسيد و ماجرا را شنيد، فرمود: «اي جماعت قريش! اصل و تبار و بزرگي مرد به دين اوست و شخصيت وي اخلاق او، و ريشه و اصالتش، خرد اوست».
سلمان فارسي (روزبه پسر خشبوذان) با اين معرفت و فروتني بود كه از اهل بيت پيامبر(ص) و سلمان محمدي(ص) شد. بي دليل نبود كه پيامبر بارها در تفسير آيه هايي از سوره هاي مائده، جمعه و محمد(ص) كه دلالت بر آمدن قومي مؤمن و جانشين شدن مسلمانان از دين برگشته مي كرد، دست بر شانه جناب سلمان زد و با مضامين نزديك به هم فرمود: «آن قوم، اين مرد و هم وطنان او هستند. به جانم سوگند اگر دين و ايمان و دانش به ستاره ثريا باشد، مردماني از تبار اين مرد و از فرزندان فارس به آن دست خواهند يافت.»
سرنوشت ملت ايران در 2 سده اخير بي شباهت به سرنوشت سلمان نبود. تاريخ 150 ساله پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، انباشته از روند رويدادهايي است كه مدام بر سيطره طواغيت شدت و غلظت بيشتري مي بخشد. مگر ملت ايران به ويژه پس از كودتاي 28 مرداد 32 به بردگي يهوديت و بهائيت و صهيونيسم مسيحي نرفت؟ آيا جز اين است كه طولاني ترين نخست وزير اين دوره- اميرعباس هويدا- به عنوان يك بهايي ضد دين و داراي عميق ترين ارتباطات با حلقه هاي ماسوني و آمريكايي و انگليسي، درباره تجزيه بحرين از ايران گفت «دختر خودمان بود، شوهرش داديم رفت»! مگر نه اينكه به شهادت اسناد سري ساواك، محمدرضا پهلوي غير از انبوهي از مشاورين و وزرا و نخست وزيران و امراي ارتش و ساواك و شهرباني كه اكثريت قريب به اتفاق آنها در زمره سران بهائيت و فراماسونري قرار داشتند، خود نيز به بهائيت گرايش پيدا كرده بود؟ مگر نه اينكه سپهبد رزم آرا با گستاخي به اين ملت مي گفت شماها عرضه ساختن لولهنگ و اداره يك كارخانه سيمان را هم نداريد، حالا مدعي ملي كردن نفت شده ايد؟ و مگر نه اينكه در كنار قانون شرم آور كاپيتولاسيون، آمريكايي ها حق توحش هم از ملت ايران مي گرفتند و با همدستي انگليس از شهريور 1320 به بعد شاه مي بردند و شاه مي آوردند و كابينه جابجا مي كردند؟! آن روز ملت ايران بايد به كدام شناسنامه استناد مي جست و به كدام هويت مي باليد؛ به اينكه حكومتش ظاهراً به عنوان ژاندارم منطقه شناخته مي شود اما كفايت ندارد بحرين را به عنوان بخشي از تماميت ارضي خود حفظ كند؟
سرنوشت ملت ايران بي شباهت به سرنوشت سلمان نبود. ملتي چنين تحقير شده و برده وار، روح به پيكرش بازگشت وقتي فرياد انقلاب حضرت روح الله را شنيد. ملت ايران از آن روز كه با نفس امام خميني به پاخاست، احيا شد. آن روز بود كه ملت ايران متولد شد و شناسنامه و هويت پيدا كرد. «ايران جديد»، بي نام خميني(ره) هيچ هويتي ندارد و هيچ جا شناخته شده نيست. ايران جديد، حيات يافته و آزاد شده خميني است. امام خميني در هنگامه جدال و مجادله دو گفتمان غالب-ماركسيسم و ليبراليسم- ظهور كرد. آن دو گفتمان به واسطه دو قطب بزرگ قدرت در دنيا غلبه و استيلا پيدا كرده بودند. اما نه گفتمان ماركسيستي در تكاپوي 5 دهه اي خود در ايران توانسته بود ملت ايران را به هويت و اقتدار برساند، نه گفتمان ليبراليستي و نه گفتمان فاشيستي كه پيش از آن بود. امام كه آمد فقط در منطق و گفت وگو بر اين مكاتب ماترياليستي غلبه نكرد. هر مكتبي فارغ از اينكه در عالم نظريه و بحث غلبه كند، بايد در لابراتوار واقعي جامعه و اجتماع، كارآمدي و كفايت خويش را به اثبات برساند و «گفتمان امام» اين كفايت را در عمل به رخ كشيد.
1-براي اولين بار در يكصد سال اخير (از 1284 شمسي و نهضت مشروطه به بعد) يك نهضت ملي در ايران پيروز و به تأسيس حكومت منجر شد كه آن حكومت اكنون سي و يكمين سال پيروزي را جشن مي گيرد 2-براي اولين بار در تاريخ 200 سال اخير، ملت ايران توانست در جنگي 8ساله و نابرابر از تماميت ارضي خود در برابر اشغالگران متجاوز پاسداري كند و حتي يك وجب از خاك او به اشغال روس و انگليس و آمريكا نرود. 3-ملتي كه به خاطر ناتواني در ساختن آفتابه و اداره كارخانه سيمان از سوي زمامداران وطني و حاميان خارجي آنها تحقير مي شد، به بركت نفس مسيحايي امام خميني توانست رو به قله هاي دانش و فناوري كند و در نزديكي هاي قله فناوري هسته اي، فناوري نانو و... ده ها دانش و فناوري برتر ديگر بايستد 4-غني سازي و آزادسازي انرژي در جان ها، منحصر به ايران نماند و هر جا كه اشعه اي از بارقه نام و ياد امام خميني رسيد، ملتي را به جنبش آورد. از حزب الله لبنان تا مقاومت اسلامي فلسطين و يمن و مصر و تا آمريكاي لاتين يعني حياط خلوت آمريكا.
روند تحولات پرشتاب 3 دهه اخير در دنيا، شاهدي است بر اين مدعا كه گفتمان امام، گفتماني احياگر، نهضت ساز، آزادي بخش و تمدن پرداز است. ملت ايران خود را مديون چنين گفتماني مي بيند و بي دليل نيست كه 20 سال پيش وقتي روح خدا به ملكوت اعلا شتافت، بزرگ ترين تشييع تاريخ در برابر ديدگان شگفت زده دنيا رقم خورد. اما اكنون حق داريم بپرسيم 20 سال پس از آن تشييع بزرگ چه اتفاقي رخ داد كه در نهم دي 1388 - چند روز پس از عاشوراي حسيني- ده ها ميليون ايراني و چند ميليون شهروند تهراني با خشم و خروش تمام پا به خيابان گذاشتند و چه شد كه روزنامه نيويورك تايمز نوشت: «اين راهپيمايي، بزرگ ترين راهپيمايي در تهران از زمان تشييع گسترده پيكر آيت الله خميني در سال 1989 به اين طرف است و بي پايگي سناريوي فروپاشي جمهوري اسلامي را نشان مي دهد».
پيش قاضي و معلق بازي؟! يعني مي شد بر عليه يك ملت انقلابي، فتنه اي ترتيب داد و به خيال وهم آلود خود نام آن را جنبش و انقلاب نهاد؟! آيا مي شد شناسنامه يك ملت را در برابر چشمان كنجكاو و نگران او به استهزا گرفت يا آتش كشيد؟ كار كوچكي نبود به آتش كشيدن تصوير حضرت روح الله در فتنه روز 16 آذر و پس از آن جريحه دار كردن عواطف يك ملت در روز عاشورا. كدام جنايت و خيانت بزرگ تر از هتاكي و هجمه به تك تك فضيلت هاي راهبردي و ميراث هاي ماندگار امام خميني؟ مرگ بر آمريكا و مرگ بر اسرائيل، شعار راهبردي امام و عين كلام الهي بود و فتنه گران با خط كشيدن بر اين شعارها، سران مستكبر اسرائيل و آمريكا را به هيجان آوردند. كدام ميراث، سترگ تر و گرانسنگ تر از «جمهوري اسلامي» و «ولايت فقيه» كه عمله آشوب به تأسي از بازي گردانان فتنه- مغضوبين و ضالين- به هتاكي و فحاشي عليه آن پرداختند؟ جنايت عناصر تروريست و محارب در اين چند ماهه با همه بزرگي به پاي اين جنايت و خيانت بزرگ سران فتنه نمي رسد. ترور و محاربه اگر مجازاتش اعدام، و قتل اگر سزايش قصاص است، پس درباره مجازات فتنه انگيزي چه بايد گفت كه خداوند در قرآن فرمود «الفتنه اكبر من القتل» و «الفتنه اشد من القتل».
آيا نبايد شگفت زده شد وقتي خبر مي رسد فلان آلت دست شبكه صهيونيسم مسيحي در بيانيه 71 خود حرمت شكنان روز عاشورا - تركيبي از اعضاي گروهك هاي منافقين، سلطنت طلب، بهائيت و...- را «مردم خداجو» خوانده يا به همراهي آن شيخ قدرت طلب و ساده لوح، اعدام تروريست هاي بمبگذار و آدم كش را اعدام «شهروندان» تفسير كرده است؟! با اين اوصاف نبايد گفت در خوش بينانه ترين قضاوت، سران فتنه قطعاتي از همان پازلي هستند كه منافقين، بهايي ها و سلطنت طلبان قطعات ديگر آنند؟ آيا جرم اين طايفه كم از خيانت سران بهايي رژيم شاه دارد كه علناً و با صراحت خاك و مال و دارايي و ناموس ايراني را به طواغيت آمريكايي و انگليسي شوهر دادند؟! و مگر نه اينكه فرخ نگهدار عضو مركزيت گروهك ماركسيستي فدائيان خلق- مستخدم فعلي سازمان جاسوسي سيا- علناً درباره حمايت سران فتنه از تروريست هاي اعدامي نوشت: «تصميم آنها به اعتراض، بهايي به سنگيني اعتراض نخست وزير دولت موقت به اعدام هويدا دارد». آيا جز اين است كه آن حلقه 5 نفره كذايي كه خود را در سكوت توأم با رضايت سران فتنه، اتاق فكر جنبش سبز معرفي كرد، اصالتاً مروج بدعت هاي انحرافي گروهك استعماري بهائيت در رد اصالت قرآن و انكار ولايت و مهدويت است؟ سران فتنه را با مهره هاي نشاندار سازمان هاي جاسوسي آمريكا و اسرائيل و انگليس چه كار كه دستور گرفته اند مشخصاً امام خميني، ولايت فقيه و عاشوراي حسين(ع) را به عنوان اركان پيروزي و پايداري انقلاب هدف قرار دهند (كتاب دكتر مايكل برانت رئيس اسبق بخش شيعه شناسي سازمان سيا).
در حلقه مغانم، دوش آن صنم چه خوش گفت
با كافران چه كارت، گر بت نمي پرستي؟
روح خدا خميني، هويت ايران جديد و شناسنامه ملت ماست. مگر مي توان بي هيچ هزينه اي، جان از تن ملتي آزاد شده ستاند. خميني عزيزتر از جان ماست و هر رجل مفلوكي كه به نيابت از دشمنان اصلي ملت ايران با اين جان درآويزد، گور خويش كنده است. بوي عفن اين جماعت مرده هفته هاست مشام ملت عزتمند ايران را مي آزارد. 22 بهمن امسال همزمان با جشن پيروزي، روز دفن لاشه فتنه است و چه قدر اين لاشه ، به لاشه نظاميان هلاك شده آمريكايي در طبس شبيه است.
امير مؤمنان(ع)، تارك امر به معروف و نهي از منكر به دست و زبان و دل را «فذلك ميت الاحياء»- مرده اي در ميان زنده ها- توصيف كرد، پس چه بايد گفت درباره فتنه انگيزان آمر به منكر و ناهي از معروف؟! چه بايد گفت درباره جماعت حقيري كه به اصل و نسب و شخصيت يك ملت تاختند و سرنگون شدند اما باز هم با لجاجت و عداوت سخن مي گويند؟ آيا از مزبله جز بوي تعفن مي توان شنيد؟ بوي عفن گناه و خيانت بود كه آنان را چنين رسوا كرد. «تعطروا بالاستغفار لاتفضحنكم روائح الذنوب».
محمد ايماني

تأكيد جمعي از فعالان سياسي حضور پرشكوه مردم در 22بهمن فتنه انگيزان را نابود خواهد ساخت

سرويس سياسي-
گروهي از فعالان سياسي، حضور ميليوني و پرشكوه مردم در راهپيمايي 22 بهمن را عامل مهمي در راستاي نابودي سران فتنه و حاميان آنها ارزيابي كردند.
صاحب نظران اين عرصه بر اين باورند، با توجه به جرات يافتن دشمنان خارجي نظام كه در نتيجه فتنه انگيزي عده اي در داخل ايجاد شد، ضرورت حضور چشمگير و حماسي مردم در اين ميثاق ملي دو چندان شده است.
در همين رابطه حجت الاسلام «روح الله حسينيان» رئيس فراكسيون انقلاب اسلامي مجلس شوراي اسلامي در گفت وگو با ايرنا اظهار داشت: همانطور كه باد عاشورا، فتنه گران را با خود برد، نسيمي كه از حضور ميليوني مردم در راهپيمايي 22بهمن مي وزد، سران فتنه و حاميان آن را به حاشيه مي راند.
رئيس مركز اسناد انقلاب اسلامي در پاسخ به اين سؤال كه با توجه به گذشت 31سال از پيروزي انقلاب، مؤلفه اصلي قدرت و پايداري نظام را در چه مي دانيد، عنوان كرد: سه عنصر ايدئولوژي، رهبري و مردم مؤلفه هاي پيروزي انقلاب و پايداري نظام در سه دهه گذشته بودند و دوام و بقاي انقلاب اسلامي در آينده نيز به حفظ اين سه عنصر بستگي دارد.
اين عضو فراكسيون اصولگرايان مجلس پيش بيني كرد: امسال مردم چه در تهران و چه در شهرستان ها به مراتب بيش از سال هاي گذشته در راهپيمايي 22 بهمن شركت خواهند كرد و قدرت مردمي نظام را به نمايش خواهند گذاشت.
حسينيان اظهار داشت: در 22بهمن چشم همه دنيا به ايران است، حتي اگر رسانه هاي خارجي بخواهند در گزارشات خود واقعيت ها را به مردم دنيا نشان ندهند، اما به طور حتم سياستمداران قطعاً از راهپيمايي مردم با خبر خواهند شد كه اين امر مي تواند تغيير بسيار مهمي را در نگرش و حماقت آنها به وجود آورد.
«بيژن نوباوه» عضو كميسيون فرهنگي مجلس هم با اشاره به فرا رسيدن سالروز پيروزي انقلاب اسلامي به فارس گفت: دهه فجر به خصوص راهپيمايي 22بهمن ميثاقي ملي به معناي واقعي و ميدان امتحان بسيار خوبي است.
وي با بيان اينكه فرصت باقي است خاطرنشان كرد، اگر عده اي اشتباه كرده و از خط انقلاب خارج شده اند، در حال حاضر زمان براي بازگشت وجود دارد، چرا كه روز 22بهمن و ايام دهه فجر ميثاقي ملي و واقعي است.
در همين خصوص «لطف الله فروزنده» معاون توسعه مديريت و سرمايه انساني رئيس جمهور نيز در مصاحبه با ايرنا روحيه مبارزه با استكبار و مبارزه با آمريكا، گسترش عدالت، وحدت حول محور رهبري و اسلام، انسجام بين مردم و رهبري، تاكيد بر ارزش هايي كه امام ايجاد كردند و همچنين ارزش هاي انقلاب و ولايت پذيري را از مهم ترين عوامل پيروزي و استمرار انقلاب دانست.
وي تأكيد كرد: حضور مردم در روز 22 بهمن اين مؤلفه ها را تثبيت و تقويت مي كند و تضمين براي رشد و توسعه انقلاب اسلامي است كه امروز نه تنها در ايران بلكه آوازه اش در جهان پيچيده است.
«مهدي چمران» رئيس شوراي شهر تهران هم كه روز گذشته در مراسم گراميداشت سالروز 12بهمن شركت كرده بود در جمع خبرنگاران و در خصوص 22بهمن گفت: اين راهپيمايي يك راهپيمايي ملي و ساليانه است و همانند عزاداري تاسوعا و عاشورا كه يك سنت ديرينه به شمار مي آيد، همه مردم با هر تفكر و سليقه اي و حتي وجود اختلافات داخلي، روز 22بهمن را به عنوان يك روز ملي پذيرفته اند.
سردار «حسين همداني» فرمانده سپاه تهران بزرگ نيز در همين زمينه با بيان اينكه براي عبور از فتنه نياز به انسان هاي با تدبير است، تصريح كرد: 22بهمن امسال خط بطلان بر تمام كساني است كه در برابر نظام ايستاده اند. ملت ايران در 22 بهمن همانند حماسه 9 دي بر تمام كساني كه مي خواهند دستاوردهاي انقلاب را ارزان به دشمن بفروشند، خط بطلان مي كشند.
«محسن محمدي» دبير فرهنگي اتحاديه جامعه اسلامي دانشجويان هم با بيان اينكه تهديدات اخير، نياز به حضور در صحنه را در ملت ايران چندين برابر كرد، به فارس گفت: در اتفاقات اخير شاهد آن بوديم كه انقلاب اسلامي دچار رستاخيز دوباره و زايشي دوباره شد و روحي تازه در كالبد انقلاب اسلامي دميده شده كه تجلي آن را در قيام نهم دي مشاهده كرديم كه چشم فتنه را كور كرد.
وي با اشاره به اينكه امسال قطعاً با توجه به مسائل پيش آمده، راهپيمايي 22بهمن بسيار متفاوت تر از سال هاي گذشته خواهد بود، گفت: مردم نيك مي دانند كه آنچه چشم فتنه را در 9 دي كور كرد همين حضور گسترده آنها در صحنه بود و براي آنكه اندك خطرات باقي مانده از اين جريان به طور كلي ريشه كن شود، حضور گسترده آنها در صحنه بود و براي آنكه اندك خطرات باقي مانده از اين جريان به طور كلي ريشه كن شود، حضور گسترده تر و متفاوت تري را در راهپيمايي 22بهمن خواهند داشت.

خيال (گفت و شنود)

گفت: روزنامه آمريكايي نشنال نوشته است؛ ما آمريكايي ها احمق بوديم كه به آشوب هاي ايران دل خوش كرده بوديم. بايد بپذيريم كه موسوي و خاتمي و كروبي به مرده سياسي تبديل شده اند.
گفتم: سران فتنه هم مدتهاست متوجه شده اند كه تا حالا زور الكي زده اند و با آبكش، آب كشيده اند!
گفت: ولي سازمان هاي «سيا» و «موساد» و «اينتلجنت سرويس» هنوز فرمان آشوب صادر مي كنند!
گفتم: در عوض گروه هاي داخلي با هزار زبان در سايت هاي خود به آنها گوشزد مي كنند كه ديگر كاري از دستشان ساخته نيست.
گفت: با اين همه، سايت وزارت خارجه اسرائيل خطاب به آشوبگران نوشته است كه نبايد نااميد شويد، دچار خيالات شده ايد كه فكر مي كنيد كارتان تمام شده!
گفتم: يارو به دكتر پدرش زنگ زد و گفت؛ دكتر جان! پدرم بد جوري مريضه، دكتر گفت؛ چيزيش نيست، خيال مي كنه كه مريض شده. سه روز بعد دكتر زنگ زد و پرسيد؛ حال پدرت چطوره؟ و يارو جواب داد، چيزيش نيست، فقط دو سه روزه كه خيال ميكنه مرده و نفس نمي كشه!

كيهان و خوانندگان

¤ طليعه سي ويكمين بهار آزادي و سرآغاز حكومت مستضعفين بر مستكبرين و خون آشامان جهان، صهيونيسم بين المللي و قدرتهاي زر و زور را بر امام عصر(عج) و نايب بر حقش مقام معظم رهبري و امت حزب ا... در سراسر گيتي تبريك و تهنيت عرض نموده و از همه امت موحد مي خواهم كه با تاسي به امام راحل(ره) و خلف صالح و به حق او امام خامنه اي زمينه ساز ظهور آخرين ذخيره الهي را فراهم و دماغ استكبار جهاني را بر خاك بماليد و از جوانان ايران عزيز مي خواهم كه قدر نعمت عظماي ولايت و انقلاب اسلامي را بدانند و بشناسند و به ديگران نيز بشناسانند .
طاهري
¤ از شجاعت و شهامت آقاي شجوني در برنامه ديروز، امروز، فردا تشكر مي كنم كه بي پرده بخشي از پرونده سران فتنه را آشكار ساخت.
عليمرداني
¤ مي خواستم بدانم كه اعدام جانيان و جاسوسان در ايران چه ربطي به آمريكا، انگليس و اسرائيل دارد. اگر اين ها راست مي گويند كه طرفدار حقوق بشر هستند بروند جلوي جنايت هاي خودشان را بگيرند كه در فلسطين، عراق، افغانستان، پاكستان و يمن، و حتي به زلزله زدگان هائيتي ها هم رحم نمي كنند.
يك هم وطن از سراب
¤ از يادداشت روز 11/11/88 آقاي شريعتمداري كه چون تيري بر قلب دشمنان نظام است تقدير و تشكر مي كنم.
جانباز شيميايي حسين عمويي و چند تلفن مشابه ديگر
¤ چرا قوه قضائيه از خودش دفاع نمي كند و پروانه وكالت وكلاي خائني كه دائم به عنوان عامل بيگانگان با رسانه هاي خارجي وابسته به صهيونيسم به مصاحبه مي پردازند و از آشوبگران به عنوان آزادي خواهان ياد مي كنند باطل نمي كند. آيا مسئولين اين قوه منتظرند تا مردم خود رأسا همه امور را انجام دهند و به پالايش بدخواهان بپردازند.
حاج خليلي
¤ با توجه به بحث خوشه بندي دولت محترم در پرداخت يارانه ها متاسفانه اكثر كارمندان دولت و قشر فرهنگي در خوشه سوم قرار گرفته اند و بسياري از افراد متمول جامعه در خوشه هاي يك و دو كه در صورت اجرا به همين نحو اعتراضهاي زيادي را در پي خواهد داشت و به طور قطع از عدالت نيز به دور است. شايسته است با تجديدنظر اساسي و كار كارشناسي نسبت به اصلاح خوشه بندي ها اقدام لازم صورت گيرد.
جمعي از فرهنگيان كشور
¤ در كنار سمينارها و همايشهاي متعددي كه در طول سال با صرف هزينه هاي سنگين برگزار مي شود، شايسته است سمينار و همايشي هم در ارتباط با بررسي علل و عوامل به وجود آمدن فقر و راهكارهاي مقابله با اين پديده شوم برگزار و ديدگاههاي اسلام در اين زمينه مورد بررسي و تحقيق قرار گيرد.
محمود بليغيان از اصفهان
¤ يكي از نقطه ضعف هاي جدي خوشه بندي ها اين است كه قشر ضعيف در خوشه 3 قرار گرفته اند به طور مثال 4 جوان تازه ازدواج كرده با حقوق 300 هزار تومان و مستاجر بودن در خوشه 3 قرار گرفته اند و افراد مشابه با وضعيت حقوق چند برابري در خوشه 1 يا 2 قرار گرفته اند. از دولت انقلابي تقاضا مي شود نسبت به اصلاح آن اقدام نمايند.
توماري
¤ ما جمعي از دانشجويان دانشكده هنر معماري تهران مركز هستيم. مدتي است كه مسئولان دانشكده به بهانه تعميرات سلف سرويس قسمت خانم ها و آقايان را مختلط كرده اند. قول داده بودند كه چند روز بيشتر طول نخواهد كشيد اما نه تنها به قول خودشان عمل نكردند بلكه مسائلي به وجود آورده اند كه موجب تحقير و توهين به دانشجويان دختر مي شود.
يك دانشجو
¤ چند ماه است كه از انتخابات و خرابكاري هاي اغتشاشگران سبز مي گذرد اما شهرداري هنوز براي پاك كردن شعارها و رنگكاري ديوارها و تابلوها كه به رنگ سبز پوشيده شده اند اقدامي نكرده است.
يكي از اهالي
¤ از وزير محترم بهداشت تقاضا مي شود، با برنامه ريزي صحيح تدبيري انديشيده شود كه تمام بيمارستانهاي شهرستانها همچنانكه مجهز به سيستم درماني مي گردند به پزشك متخصص نيز تجهيز شوند. متاسفانه بيمارستان بزرگ هشترود از داشتن پزشك متخصص محروم است و بايد بيماران به تبريز اعزام شوند، كه بسياري از بيماران در طي مسافت 110 كيلومتري هشترود تا تبريز در معرض خطر جدي قرار مي گيرند.
جعفري از هشترود
¤ نوروز سال 88، با قطار بندرعباس مسافرت كردم حالا در نوروز 89 جهت مسافرت با همان قطار مبلغ 18500 تومان مطالبه مي نمايند مي خواستم بدانم افزايش 100% قيمت در يكسال عادلانه و منطقي است؟!
محمدتقي چيت چيان
¤ از مسئولين سنقر كليايي از توابع استان كرمانشاه تقاضا مي كنم به تناسب وظيفه شان يك سري به داخل شهر بزنند و بينند كه مردم در چه شرايطي زندگي مي كنند. خيابان ها كلا در شب ها تاريك است و در خيلي از خيابان ها زباله ها جمع آوري نمي شود.
يك شهروند از سنقر كليايي
¤ از شهرداري محترم منطقه 14 تقاضا مي شود نظارت بيشتري بر كار پيمانكاران نمايند متاسفانه بيش از 2 ماه است كه يك لاين اول خيابان نيكنام توسط پيمانكار شهرداري جهت انجام كار پروژه بزرگراه امام علي(ع) مسدود شده در صورتي كه هيچ اقدامي طي اين مدت صورت نگرفته فقط بر بار ترافيك شهر افزوده است در ضمن همچنين خيابان شهيد دروديان و شهيد شكوري نيز 2 هفته اي است كه مسدود شده و باعث ترافيك سنگين در غروب هر روز مي گردد.
ورپشتي
پاسخ روابط عمومي بنياد مستضعفان انقلاب اسلامي
در پاسخ به مطلب مندرج در روزنامه مورخ 21/9/88 با عنوان «تاخير 4 ساعته در حركت قطار تهران - مشهد» به آگاهي مي رساند: «در خصوص ايجاد سانحه براي قطار سفير در محل واگنخانه راه آهن خراسان به دليل سهل انگاري مامور مانورچي ايستگاه، بالاجبار به جهت مصادف شدن حادثه مزبور در روز 16 آذر و نظر به جلوگيري از ايجاد تنش در ايستگاه راه آهن مذكور و هرگونه بهره برداري ناصحيح از موضوع، با تجهيز نيروها و استفاده از تمام ظرفيتها مسافران را به چند گروه تقسيم و با هماهنگي مسئولين شركت رجاء و كمك مديريت راه آهن خراسان در منطقه براي هر يك از آنان در قطارهاي گوناگون با وجود پيك مسافرت ناشي از عيد سعيد غدير تامين جا پيش بيني گرديد.»
پاسخ روابط عمومي وزارت راه و ترابري
در پاسخ به مطلب مندرج در روزنامه مورخ 19/10/88 در خصوص (تاخير 12 ساعت پرواز شماره 5084 تاريخ 27/9/88 جده به تهران) به آگاهي مي رساند: «هنگام بازگشت زائرين شركت هواپيمايي سعودي گذشته از ضعف مديريتي در سرويس دهي به هواپيمايي جمهوري اسلامي در فرودگاههاي جده و مدينه باعث تاخيرات پروازهاي ايران اير نيز مي شد و همچنين پروازهاي شركت هواپيمايي سعودي خود نيز تاخيراتي داشته اند كه موجب نگراني زائران عزيز گرديده، در مجامع بين المللي مكانيزم اجرايي براي مجازات شركت هاي هواپيمايي وجود ندارد فلذا بارها در رسانه ها اعم از ديداري و شنيداري در بخشهاي مختلف خبرگزاريها و روزنامه ها سوء مديريت شركت هواپيمايي سعودي را اعلام نموده و مضافا مشكلات برخورد عربستان سعودي با زائرين فراتر از تاخيرات مي باشد و سعي بر آن شده است كه با همكاري دستگاه ديپلماسي ايران و مسئولان حج و زيارت در فرصت هاي آينده در خصوص چگونگي انجام پروازهاي سازمان هواپيمايي كشوري اقدام شايسته صورت پذيرد.»
پاسخ ديوان عدالت اداري
در پاسخ به مطلب چاپ شده در تاريخ 23/10/88 به نام آقاي «پرويز پاوند مهر» به اطلاع مي رساند با بررسي بعمل آمده مشاراليه در اجراي احكام پرونده جرياني، ندارد و پرونده ايشان پيگيري و پس از اجراي دادنامه بايگاني شده است ليكن مشاراليه بعد از اجراي حكم مجدداً دادخواستي را در ديوان مطرح و حكم به نفع ايشان صادر شده است. طبق ماده 35 قانون ديوان عدالت اداري كليه مراكز دولتي موظف به اجراي آراي ديوان عدالت اداري بوده و در صورتي كه محكوم عليه از اجراي راي استنكاف نمايد بموجب ماده 37 قانون به انفصال از خدمات دولتي و جبران خسارت محكوم ميشود لذا در صورتي كه نويسنده نامه مدعي هستند كه حقي از ايشان تضييع شده ميتوانند با مراجعه به شعبه صادركننده راي تقاضا اجراي ماده 35 را نمايند.

مواجب مي گيرم و بيانيه مي نويسم، پس هستم! (خبر ويژه)

شماري از عناصر لائيك و ضدانقلاب مقيم آمريكا و اروپا با صدور بيانيه اي، از موضع اخير موسوي و كروبي در تشكيك نسبت به اعدام دو تروريست و بمبگذار سلطنت طلب حمايت كردند. آنها همچنين به تأسي از موسوي و كروبي خواستار ايجاد تنش و تشنج در راهپيمايي روز 22 بهمن شدند.
بيانيه مذكور به امضاي شماري از اصلاح طلبان فراري، شماري از اعضاي گروهك هاي توده، فدائيان خلق، منافقين، اتحاد جمهوري خواهان، شماري از شبه روشنفكران مواجب بگير سازمان جاسوسي آمريكا رسيده است. در ميان امضاها نام داريوش آشوري (مهره مورد اعتماد صهيونيست ها در روزگار پهلوي)، پروانه آبراهاميان، بابك امير خسروي، رضا براهني،شهرنوش پارسي پور، مصطفي رخ صفت، رامين جهانبگلو، فاطمه حقيقت جو، علي افشاري، يوسفي اشكوري، عباس ميلاني، فرج سركوهي، اكبر- گاف و همسرش، خانبابا تهراني، عبدي كلانتري، مجيد محمدي، روزبه ميرابراهيمي و ... ديده مي شود. امضاكنندگان بيانيه، با انكار سوابق تروريستي و جنايتكارانه دو تروريست اعدام شده ادعا كرده اند آنها فقط شعار داده اند و راديكال ترين شعارها مجازاتش يك تا دو سال زندان است. اين ادعا در حالي است كه گروهك تروريستي تندرو وابسته به انجمن پادشاهي در يك قلم اقدام تروريستي در شيراز قريب يكصد نفر را به خاك و خون كشيد و 13 نفر عزادار بيگناه را به شهادت رساند.
گفتني است جماعت ضدانقلاب فراري و خارج نشين طي ماه هاي اخير تلاش كرده اند با بيانيه پراكني، ضمن تحريك برخي عناصر ساده لوح در داخل- به شيوه «خارج گود بنشين و بگو لنگش كن»- خود را فعال و به دردبخورنشان دهند تا به لحاظ تمديد اقامت يا دريافت مواجب به مشكلي برنخورند. اين طيف از عناصر ضد انقلاب به همراه رسانه هاي رسمي در آمريكا و اروپا، تبليغات رواني گسترده اي را براي ايجاد تشنج و اغتشاش به بهانه چهلم درگذشت منتظري (پنج شنبه و جمعه گذشته) تدارك ديدند اما با سپري شدن روزهاي مذكور معلوم شد كه روي دست چوپان دروغگو بلند شده اند.

چريك سايبري 21ساله سايت ضدانقلاب را از كار انداخت (خبر ويژه)

سايت راديو زمانه وابسته به عناصر ضدانقلاب مقيم هلند چند روز است كه از كار افتاده است. گردانندگان اين سايت مي گويند مورد حمله گروهي موسوم به ارتش سايبري ايران قرار گرفته اند.
فريد حائري نژاد سردبير راديو زمانه در گفت وگو با بي بي سي تصريح كرد: حمله كنندگان تلاش كرده اند به داخل «سرور» اين سايت نفوذ كنند. آنها توانستند وارد حساب كاربري سايت شوند و حتي به داخل ايميل هاي صاحبان حساب هاي كاربري نفوذ كرده اند. آنها تلاش كردند اطلاعات افراد در تماس با سايت را هم به دست بياورند.
وي همچنين به دويچه وله گفت: حمله كنندگان اول به «سرور» ما حمله كردند و پس از آن وارد «ايميل اكانت» ما شدند و آخر سر «دومين» ما را تغيير دادند. حمله كنندگان كساني هستند كه چند هفته قبل به تويتر ضربه زدند.
اختر قاسمي از همكاران راديو زمانه هم با اشاره به اختلال چند روز اخير اين سايت اعلام كرد: از اون جايي كه همكاران زمانه اميد به درست شدن آن داشتند متاسفانه خبر هك كامل را با تامل و با كمي صبر به ديگر همكاران دادند به طوري كه خود من با ايميل هك شده يكي از همكاران مدتي در چت بودم بدون اينكه متوجه شده باشم كه كسي كه با من صحبت مي كند يك هكر است. بعد از مشخص شدن اينكه فرد مخاطب من هكر است از او پرسيدم كه «چرا اين كار را انجام مي دهند و هدفشان چيست؟ او گفت اولا من يك نفرم و به اندازه يك ارتش كار مي كنم و اسمم ارتش است. من يك جوان عادي و متخصص كامپيوتر هستم. بي بي سي و صداي آمريكا و زمانه كه تبليغي نمي گيرند و درآمدي ندارند، معلوم است كه از كجا تامين مي شوند و از براندازي حرف مي زنند.» از او پرسيدم چند سال داري، پاسخ داد 21سال. او گفت ما نمي گذاريم كشورمان را «ري ست» كنيد.
گفتني است راديو زمانه اگرچه ظاهرا با بودجه دولت هلند اداره مي شود اما خواهر خوانده راديو فردا محسوب مي شود و شماري از عناصر ضد انقلاب مقيم كشورهاي مختلف اروپايي و آمريكا با آن همكاري مي كنند.
نيك آهنگ كوثر كه همكار دايمي راديو زمانه محسوب مي شود در پي از كار افتادن اين سايت، به كم اهميت پرداختن كار اين هكر 21ساله پرداخت و در سايت «خودنويس» نوشت؛ زمانه كه به گفته كارشناسان در طول ماههاي اخير تعداد زيادي از مخاطبان خود را از دست داده بود، از سوي رسانه هايي مثل كيهان و نهادهاي امنيتي جدي گرفته مي شد. ارتش سايبري ايران بر روي سايت راديو زمانه نوشته و تصوير هميشگي خود را گذاشته است؛ «ارتش سايبري ايران به تمام مزدوران وطن فروش هشدار مي دهد كه در دامان اربابان خود نيز آنها را راحت نمي گذارد.» راديو زمانه كه در ماههاي اخير با مشكلات زيادي روبرو بوده و روز به روز همكاران قديمي و با سابقه خود را به خاطر ضعف مالي(!!) از دست مي دهد، با مشكلي ديگر نيز مواجه شد. ارتش سايبري ايران كه در طول ماههاي گذشته حملات خود را به طور مداوم متوجه سايت هاي نزديك به جنبش سبز و حتي جستجوگر «بايدو» كرده بود، اين بار سايت زمانه را هك كرده است. گرچه يك كارشناس امنيت اينترنت معتقد است عدم بهره گيري از نيروهاي حرفه اي مي تواند عاملي براي ضربه پذير شدن سايت زمانه باشد، اما با توجه به سابقه «ارتش سايبري ايران» در از كار انداختن تعدادي از سايت هاي بزرگ و به ظاهر امن، مي توان قدرت فني هكرهاي وابسته به سپاه پاسداران ]؟![ را بيشتر دانست.
گفتني است در صفحه از كار افتاده سايت راديو زمانه دو عبارت «يا حسين(ع)» و «خليج فارس» با امضاي ارتش سايبري ايران ديده مي شود.

طراحان آزمون با اتاق هاي جنگ نرم مرتبطند؟ (خبر ويژه)

ترويج افكار ضد انقلابي برخي عناصر اخراجي يا گروهكي و مسئله دار به بهانه آزمون كارشناسي ارشد در رشته هاي علوم سياسي و روابط بين الملل، اعتراض دانشجويان و اساتيد متعهد را برانگيخته است.
يكي از فارغ التحصيلان رشته علوم سياسي در اين باره به خبرنگار ما گفت: چگونه است كه آقاي حسين بشيريه پس از اخراج از دانشگاه تهران جذب اتاق فكرهاي براندازي در آمريكا مي شود و مدل «ترور در خدمت توسعه سياسي» را تجويز مي كند و همزمان كتاب وي به عنوان منبع امتحاني آزمون كارشناسي ارشد رشته علوم سياسي به افراد آزمون دهنده تحميل مي شود.
وي اضافه كرد: اين آقا الان در آمريكا به واسطه راديو فردا و امثال آن صراحتا از مدل فروپاشي جمهوري اسلامي و لزوم جنگ نرم و براندازي مخملين سخن مي گويد و آن وقت نظام آموزشي، دانشجو و فارغ التحصيل علوم سياسي را مجبور مي كند به عنوان منبع امتحاني به كتاب وي مراجعه كند. آيا سرنخ اصلي اين خطا يا خيانت در وزارت علوم و متوليان برگزاري كنكور كارشناسي ارشد نيست؟ آيا طراحان سؤال ارتباطي با عناصر نفوذي و ضد انقلاب دارند؟
يك منبع مطلع نيز در گفت وگو با خبرنگار ما تصريح كرد: يك طيف آلوده شامل شماري از ماركسيست هاي سابق و چپ هاي پشيمان مدعي اصلاح طلبي همواره تلاش كرده اند با قبضه كردن عرصه كنكور كارشناسي ارشد و دكترا، روند تربيت نيروهاي متعهد را دچار اختلال و انحراف كنند.
وي با اشاره به معرفي نوشته هاي كساني چون حاتم- ق (از اساتيد منحرف و لائيك تربيت مدرس)، احمد- س (از عناصر مرتبط با دفتر هماهنگي بني صدر) و دكتر ط (از وابستگان كنفدراسيون) به عنوان منابع آزمون كارشناسي ارشد علوم سياسي و روابط بين الملل در دانشگاههايي مانند دانشگاه تهران تاكيد كرد: اين نوع ميدان دادن به عناصر معارض با اسلام و انقلاب، بخشي از روند جنگ نرم در دانشگاه و آلودن ساحت علوم انساني به غربزدگي و طفيلي گري اتاق فكرهاي جنگ نرم در آمريكا و انگليس است.

روزنامه آمريكايي نشنال: احمق تشريف داشتيم (خبر ويژه)

يك روزنامه آمريكايي تاكيد كرد فكر براندازي و تغيير نظام سياسي ايران حماقت محض است.
روزنامه نشنال اضافه كرد با وجود هواداران ميليوني جمهوري اسلامي فكر تغيير نظام بي حاصل است.
اين روزنامه همچنين نوشت: به دنبال ناكارآمدي تحريم هاي سازمان ملل، دولت آمريكا متوجه شد كه از اين روش و نيز تهاجم نظامي نمي تواند به تغيير حكومت در ايران دلخوش نمايد اما در اين گمان بود كه با كمك «سبزها» مي توان به تغيير حكومت اميد داشت. اين فكر احمقانه است. نظامي كه ميليون ها هواداري دارد كه براي حفظ كشورشان به خيابان مي آيند، تكيه بر يك ناآرامي، در چند خيابان براي تغيير نظام حماقت محض است.

يك راهپيمايي و چند تا جنايت كه اين حرف ها را ندارد! (خبر ويژه)

يك عضو گروهك موسوم به كانون مدافعان حقوق بشر به مغالطه درباره تحركات عناصر محارب پرداخت و گفت شركت در راهپيمايي تحت هيچ عنواني محاربه نيست.
عبدالفتاح سلطاني در گفت وگو با ارگان رسمي سازمان سيا (راديو فردا) اعضاي گروهك هاي تروريستي نظير منافقين و تندر را كه طبق قانون محارب محسوب مي شوند، معترض جا زد و گفت: من معتقدم هيچ كدام از اين اتهامات به كساني كه به عنوان اعتراض در راهپيمايي شركت مي كنند، وارد نيست. حداكثر اين است كه اين 5 نفري كه متهم به محاربه شده اند، در تظاهرات شركت كرده و يك دو تا شعار داده اند.
وي متعرض اين واقعيت نشد كه عناصر تروريست در ايام اغتشاشات و با استفاده از شلوغي و تشنج، اقدام به آتش زدن بانك ها، خودروهاي شخصي و عمومي، حمله به پليس و كانكس آن، ارعاب و حمله به رهگذران عادي كرده اند.
نامبرده عضو كانون گروهك كانون مدافعان حقوق بشر است كه توسط شيرين عبادي و با هدايت مستقيم آمريكايي ها راه اندازي شده است. روزنامه هلندي هندلزبلات سال 87 در گزارشي فاش كرد كه اين گروهك و گروهك موسوم به شوراي ملي صلح با نظارت استفان هادلي مشاور امنيت ملي بوش جهت پيگيري پروژه براندازي نرم راه اندازي شده و جايزه اعطايي نوبل به عبادي نيز در همين پروژه هزينه مي شود.
سلطاني اواخر آذر ماه امسال چند روز قبل از فوت آقاي منتظري به همراه شماري از عناصر گروهكي عضو كانون مدافعان حقوق بشر (ابراهيم يزدي، حبيب پيمان، تقي رحماني، محمدعلي دادخواه و نرگس محمدي) به ملاقات وي رفت و در آنجا از آقاي منتظري به خاطر اينكه از تروريست هاي قاتل پسر خويش حمايت كرده، قدرداني كرد. شهيد محمد منتظري هفت تير 1360 به همراه شهيد بهشتي و هفتاد نفر ديگر از مسئولان در بمب گذاري و جنايت وحشيانه گروهك منافقين به شهادت رسيد.
گروهك آمريكايي كانون مدافعان حقوق بشر هرگز متعرض جنايات آمريكا و رژيم صهيونيستي نشده و صرفاً مأموريت داشته به سياه نمايي عليه نظام اسلامي و دفاع از عناصر برانداز بپردازد.

چرا خياباني شدي؟ پدر جاي خود، بيانيه نويسان هم بي تاثير نبودند (خبر ويژه)

به دنبال محاكمه يكي از عناصر محارب و آشوبگر روز عاشورا، تيره و تبار واقعي او از سوي رسانه هاي ضد انقلاب آشكارتر شد.
راديو فردا ارگان سازمان سيا «اميد- م» متهم سوم پرونده حرمت شكنان عاشورا را فرزند يكي از عناصر ضدانقلاب اعدام شده در سال 67 معرفي كرد. سايت صهيونيستي ايران گلوبال هم نام منافق اعدام شده را «حميد- م» اعلام كرد. اين رسانه ها همچنين اذعان كردند مادر محارب دستگير شده به نام «مهين-ف» نيز جزو عناصر گروهكي و ضد انقلاب دستگير شده در اوايل انقلاب بوده است. نامبرده به خاطر رافت اسلامي آزاد شده بود. وي طي سالهاي اخير نه با عنوان يك منافق گروهكي بلكه تحت پوشش «مادران صلح»! به همراه شمار ديگري از وابستگان عناصر محارب فعاليت داشته و در برخي اغتشاشات خياباني به ايفاي نقش سازماني پرداخته است.
«اميد-م» محارب دستگير شده در حوادث روز عاشورا، از بستگان نزديك مليحه محمدي از اعضاي گروهك فدائيان خلق در خارج كشور است و پيش از اين با برخي روزنامه هاي زنجيره اي همكاري مي كرده اما با خياباني شدن پروژه براندازي، او هم خياباني شده است.
متهم سوم پرونده حرمت شكني روز عاشورا روز شنبه در جلسه دادگاه گفت: من در نشريات داخل كشور قلم مي زدم. من به پدرم گرايش قلبي دارم اما آنها كه از آن سوي آبها ايستاده اند و دوستان پدرم بودند، دوست دارند ما را ملعبه خود قرار دهند. من با برخي روزنامه هاي اصلاح طلب همكاري داشتم. البته مصاحبه هايي هم با راديو همبستگي و راديو زمانه در خارج از كشور انجام دادم.
وي در ادامه دفاعياتش با انتقاد از سران فتنه گفت: بخشي از اين محاكمه در واقع محاكمه من نيست محاكمه سراني است كه فضا را براي رسانه هاي خارجي و اپوزيسيون باز كردند. چرا آنها پاسخگو نيستند؟ چرا كساني كه با ادعاي تقلب، اعلام تجمع كردند، مسئوليت كارشان را نمي پذيرند؟ من روز عاشورا در خيابان طالقاني بودم و وقتي به خانه رسيدم متوجه شدم كه چه اتفاقاتي افتاده است. پس آنهايي كه با بيانيه هاي خودشان ما را سرشوق آوردند چه؟

جوابيه ايلنا و توضيح و پوزش كيهان (خبر ويژه)

در پاسخ به خبر ويژه كيهان 6/11/88 كه در آن به تفسير خبرگزاري ايلنا در ذيل مصاحبه مديرعامل سازمان آتش نشاني شهر تهران، انتقاد شده و اين تفسير، حمايت از آشوبگران تلقي گرديده بود، خبرگزاري ايلنا جوابيه اي ارسال داشته و در آن اعلام كرده است كه جمله مورد استناد خبر ويژه كيهان در ذيل خبر ايلنا از مصاحبه مديرعامل آتش نشاني تهران وجود نداشته است و كيهان را به دقت بيشتر در نقل خبر توصيه كرده است. ايلنا در اين جوابيه توضيح داده است كه «كاربر ساده اي مشخص مي شود. بدين ترتيب كه خبرگزاري ايسنا در خبري به شماره 00834-811 مورخ 3/11/88 از قول مديرعامل آتش نشاني تهران خبر مربوط به كنفرانس خبري را منتشر كرده با اين تيتر كه «ساختمان هاي ناايمن معرفي مي شوند، چهارشنبه سوري امسال قطعا مشكل خواهيم داشت/ انبارداري چند ماه آينده از بازار تهران حذف مي شود». در صورتي كه خبر ايلنا با اين تيتر روي خروجي قرار گرفته: «زمان رسيدن آتش نشانان به 4 دقيقه مي رسد». ملاحظه مي شود كه اساسا خبر مورد استناد كيهان يك پاراگراف از خبر «ايسنا» بوده است و نه خبر ايلنا، كه با اخبار سايت هاي ضد انقلاب تلفيق شده و به حربه اي براي فشار بر خبرگزاري ايلنا تبديل شده است».
ايلنا در ادامه جوابيه خود آورده است؛
«در متن خبر مورد استناد كيهان آمده است(به نظر مي رسد با توجه به موج نارضايتي موجود در جامعه كه در ماه هاي پس از انتخابات از هر مناسبتي براي حضور در خيابان ها و اعتراض مسالمت آميز خود استفاده كرده اند، مسئولان امسال بيش از هميشه نگران چهارشنبه سوري هستند) واقعا دوستان كيهاني انصافشان كجا رفته؟! اگر آقايان كمي حرفه اي گري و انصاف داشتند و خبر منتشره از سوي ايلنا را يكبار مي خواندند، آنگاه متوجه مي شدند كه چنين توضيحي در هيچ جاي خبر ايلنا وجود ندارد. البته گويا سايت هاي ضد انقلاب اين تفسير را پس از انتشار خبر مديرعامل آتش نشاني به نقل از خبرگزاري ايسنا و نه ايلنا آورده اند».
كيهان: جمله مورد اشاره كه با انتقاد كيهان روبرو شده بود در سايت هاي وابسته به سران فتنه و بسياري از سايت هاي ضد انقلابي ديگر- همانگونه كه ايلنا نيز اشاره كرده است- به طور هماهنگ و يكسان آمده و به گونه اي نقل شده بود كه تفسير خبر از جانب خبرگزاري «ايسنا» و يا «ايلنا» تصور مي گرديد و كيهان اين تفسير مغرضانه را منتسب به ايلنا تلقي كرده و مورد انتقاد قرار داده بود. بنابراين اعتراض ايلنا را برحق مي دانيم و از اشتباهي كه رخ داده است عميقا پوزش مي خواهيم. البته ايلنا جوابيه خود را قبل از ارسال به كيهان براي سايت هاي ديگر ارسال كرده بود كه گلايه اي نداريم اگرچه به روال جاري و شناخته شده، جوابيه كيهان بايستي براي كيهان ارسال مي گرديد.