(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 20 بهمن 1388- شماره 19581
 

اثرات القاي ياس در جامعه
تلاش فرح پهلوي براي تغيير ماهيت سينماي ايران ادامه خاطره نهم؛ ناگفته هايي از پشت صحنه مطبوعات- 16
<

E-mail:shayanfar@kayhannews.ir




اثرات القاي ياس در جامعه

دشمنان ميخواهند جوانان ما را نااميد كنند
خوب، حالا استادي كه بتواند اين نقش را ايفا كند، آن استاد شايسته حال و آينده نظام جمهوري اسلامي است. توقع از اساتيد محترم اين است. جوانهايتان را توجيه كنيد. منظورم اين نيست كه بنشينيد زيد و عمرو سياسي را برايشان معرفي كنيد. نه، اصلاً من موافق هم خيلي نيستم. اسم آوردن از زيد و عمرو و بكر و ... اين چيزها، كمكي به حل مشكل نمي كند. به اينها قدرت تحليل بدهيد. به اينها توان كار و نشاط كار بدهيد. چه جور؟ با اميد دادن؛ با اميد بخشيدن. فضاي كلاس را، فضاي محيط درس و دانشگاه را فضاي اميد كنيد؛ اميد به آينده. بدترين بلائي كه ممكن است بر سر يك نسل در يك كشور بيايد، نااميدي است، يأس است. اينكه مي گويند: آقا! چه فايده دارد؟ فايده اي ندارد. اين روحيه «فايده اي ندارد» - يأس از آينده - سم مهلك همه فعاليت هاست؛ چه فعاليت هاي اجتماعي و سياسي، چه حتّي فعاليت هاي علمي، فعاليت هاي پژوهشي ... اميد، آن نيروي عظيمي است كه انسان را پيش مي برد. جوان ما را نااميد كنند از كشورش، از انقلابش، از آينده اش، از دولتش، از دانشگاهش، از آينده علمي اش، از آينده شغلي اش. اين خيلي مضر است . اين كاري است كه تو برنامه هاي دشمنان ما و مخالفين نظام وجود دارد. به نظر من يكي از كارهاي اساسي اين است. محيط را براي دانشجو، محيط نشاط، محيط اميد، محيط حركت به جلو قرار دهيد.
در جنگ نرم دشمن به سراغ سنگرهاي معنوي مي آيد
ما بايد جوانب اين توطئه را به روشني بشناسيم و بشناسانيم؛ وظيفه ما اين است. امروز جنگ نظامي با ما خيلي محتمل نيست - نمي گوئيم به كلي منتفي است، اما خيلي محتمل نيست - لكن جنگي كه وجود دارد، از جنگ نظامي اگر خطرش بيشتر نباشد، كمتر نيست؛ اگر احتياط بيشتري نخواهد، كمتر نمي خواهد. در جنگ نظامي دشمن به سراغ سنگرهاي مرزي ما مي آيد، مراكز مرزي ما را سعي مي كند منهدم بكند تا بتواند در مرز نفوذ كند؛ در جنگ رواني و آنچه كه امروز به او جنگ نرم گفته مي شود در دنيا، دشمن به سراغ سنگرهاي معنوي مي آيد كه آنها را منهدم كند؛ به سراغ ايمان ها، معرفت ها، عزم ها، پايه ها و اركان اساسي يك نظام و يك كشور؛ دشمن به سراغ اينها مي آيد كه اينها را منهدم بكند و نقاط قوت را در تبليغات خود به نقاط ضعف تبديل كند؛ فرصت هاي يك نظام را به تهديد تبديل كند. اين كارهائي است كه دارند مي كنند؛ در اين كار تجربه هم دارند، تلاش هم زياد دارند مي كنند، ابزار فراواني هم در اختيارشان هست. بايد ابعاد دشمن و ابعاد دشمني را بدانيم تا بتوانيم بر او فائق بيائيم. البته ما مدد الهي داريم، كمك غيبي داريم بدون شك؛ اين را انسان دارد مشاهده مي كند؛ لكن ما مادامي كه هوشيارانه، آگاهانه در ميدان نباشيم، تدبير لازم را به كار نبريم، كمك الهي به سراغ ما نخواهد آمد.
دشمنان ميخواهند نقاط قوت ما را به نقاط ضعف تبديل كنند
دشمنان ما؛ دشمنان انقلاب، دشمنان نظام جمهوري اسلامي، چند خط را دارند دنبال مي كنند كه اين در تبليغاتشان و در كاري كه انجام ميدهند، واضح هم هست؛ اينها چيزهاي پوشيده و پنهاني نيست... يكي اين است كه نشانه هاي اميد را مخدوش كنند؛ مورد خدشه قرار بدهند، كه از جمله همين انتخابات بود. حضور هشتاد و پنج درصدي مردم، يك چيز اميد بخشي است، يك چيز مهمي است؛ همانطور كه عرض كرديم، سي سال بعد از يك انقلاب، مردم كشور بيايند به نظام برآمده اين انقلاب يك چنين آراء وسيعي را تقديم بكنند، اين جز اعتماد به اين نظام و دل بستن به اين نظام، معناي ديگري ندارد؛ و اين اتفاق افتاد. يا رئيس جمهوري را با اين رأي بالا انتخاب بكنند، اين يك چيز بي سابقه است. اين اتفاق افتاد؛ اين كار در كشور شد. اين خيلي نقطه قوت مهمي است. سعي شد اين نقطه قوت را تبديل كنند به نقطه ضعف؛ اين مايه اميد را تبديل كنند به مايه ترديد، مايه يأس. اين كار خصمانه اي است. در كشور، مايه هاي اميد فراوان است؛ زيرساخت هاي كشور، امروز زيرساخت هاي بسيار مستحكمي است ... خود تجربه سي ساله - سي سال تجربه پشت سر ماست؛ در اختيار ماست - نسل جوان پر انرژي و تحصيلكرده اي در وسط ميدان است؛ اينها همه مايه هاي اميد و نقاط قوت است. نسل جواني كه هم تحصيلكرده است، هم اعتماد به نفس دارد، هم احساس مي كند كه مي تواند كشور خودش را پيش ببرد. ما يك سند چشم انداز داريم كه تا سال 1404، مشخص كرده كه خط ما از لحاظ پيشرفت هاي كشوري و مادي كجاست؛ خيلي چيز مهمي است. معلوم كرديم كه به كجا بايد برسيم و از چه طريقي بايد حركت بكنيم. اينها عوامل اميد است، اينها نقطه هاي قوت است. مي خواهند اينها را به موجبات يأس تبديل كنند؛ راجع به سند چشم انداز صحبت بشود، مي گويند آقا به اين سند توجهي نشده؛ راجع به پيشرفت هاي علمي بحث بشود، مي گويند اينها خيلي اهميتي ندارد؛ راجع به انتخابات بحث بشود، اين شبهه ها و خدشه ها را پيش مي آورند؛ راجع به جوان ها صحبت بشود، اشاره مي كنند به تخلف چند تا جوان در يك طرفي! يعني همه اين نقاط مثبت، اين قله هاي برجسته اي كه همه اش اميدافزا هست، اينها را سعي مي كنند در چشم ها كمرنگ كنند. متقابلاً نقاط ضعف كوچكي كه حتماً وجود دارد، بزرگ كنند يا نقاط ضعف را - نمي گوئيم هم كوچك، نقاط ضعفي وجود دارد- بزرگ نمائي كنند؛ چند برابر آنچه كه هست، اين نقاط ضعف را نشان بدهند؛ سياه نمائي كنند؛ تلقي هاي بدبينانه نسبت به نظام را گسترش بدهند. مي بينيد ديگر؛ به زور ميخواهند اين يأس را به جامعه القاء كنند. وقتي يأس وارد جامعه شد، جامعه از پويائي خواهد افتاد؛ افراد مبتكر، افراد نخبه، افراد جوان و پر نشاط منزوي مي شوند، كناره گيري مي كنند، دست و دلشان به كار نمي رود، مشاركت ها كم مي شود، پويائي جامعه از دست مي رود. اين يكي از خطوط كاري دشمن است؛ مرتباً القاي بن بست كردن. شما اگر ببينيد اين تبليغات راديوها را - حالا امروز راديوها ديگر نيست. يك وقتي مي گفتيم دهها راديو، امروز مسئله هزارهاست؛ راديو هست، تلويزيون هست، اين وسائل اينترنتي هست - به طور دائم از مراكز مشخصي، مرتباً القاي بن بست، القاي بحران، القاي سياه بودن وضعيت ميشود؛ هر مقداري كه بگيرد، هر مقداري كه مستمع و شنونده پيدا بكند و باورپذير باشد براي آنها؛ دارند در اين زمينه كار مي كنند. اين يكي از خطوط كاري دشمن است.
د) اهداف فرا مرزي:
همچنين دشمنان در سطح خارجي نيز سعي ميكنند تصويري غيرواقعي از جمهوري اسلامي عرضه كنند تا از اين طريق بتوانند انقلاب اسلامي را در حال نابودي و ضعف نشان داده و تفكر غربي را به عنوان جانشين آن معرفي نمايند. بايد توجه كرد كه مخاطب تهاجم فرهنگي غرب، فقط ايرانيان نيستند بلكه تمام علاقمندان به پياده شدن اسلام ناب در عرصه هاي اجتماعي و فردي را شامل ميشوند اما ايران از اين باب مهم است كه مهمترين و اولين مظهر جامعيت اسلام بر شمرده ميشود:
ميخواهند جمهوري اسلامي را برخلاف آنچه كه هست ، در چشم مردم عالم معرفي كنند 24/7/1368
من ، به همه برادران مسلماني كه در سراسر عالم هستند، توجه و تذكر مي دهم كه تبليغات استكبار جهاني عليه جمهوري اسلامي را كه از طريق خبرگزاري ها و مطبوعات و راديوها و اظهارات رسمي سياسيون منتشر مي شود، با اين منطق و قاعده كلي بسنجند و معنا كنند كه تمام دستگاههاي تبليغاتي استكبار و در رأس آنها امريكا، امروز بسيج شده اند تا جمهوري اسلامي و ايران و ملت اسلام را برخلاف آنچه كه هست، در چشم مردم عالم معرفي كنند و نشان بدهند. اين ، مسأله بسيار مهمي است .
تبليغات گسترده براي تاثيرگذاري بر ذهن و فكر علاقمندان
به جمهوري اسلامي و مردم ايران 28/12/1377
هدف]دشمنان[، تأثيرگذاري بر فكر و روحيه مسلمانان علاقه مند به جمهوري اسلامي در سراسر جهان و نيز بر ذهن و فكر مردم مؤمن ايران است.
مي خواهند ابتكار عمل را از ايران بگيرند 28/12/1377
آنان ]دشمنان[ در اين صددند كه جمهوري اسلامي را كه امروزه در جهان، مظهر جامعيت اسلام شمرده ميشود، در موضع دفاعي قرار داده، ابتكار عمل را در ميدان معارضه با دشمنانش از دست او خارج كنند و براي اين مقصود در چهره اي منافقانه و رياكار، شعارهاي مردم پسند مانند: حقوق بشر، آزادي، مبارزه با تروريسم، دفاع از حقوق زن و امثال آن سر مي دهند و جمهوري اسلامي را به بي اعتنايي به اين شعارها، متهم مي سازند.
در فصول گذشته درباره چيستي جنگ نرم و چرايي آن و همچنين اهداف دشمن از جنگ نرم عليه نظام اسلامي سخن به ميان آمد؛ همانگونه كه اشاره شد هدف كلان جنگ نرم عليه نظام اسلامي عبارت است از نابودي اسلام ناب و تفكر انقلاب اسلامي كه جنبه ايجابي اين هدف، جهاني سازي و فراگير شدن سلطه فرهنگي و فكري نظام استكباري بر جهان است.
همچنين به اهداف اساسي و عملياتي فرايند جنگ نرم و اهداف تاكتيكي و خردتر آن نيز مختصرا پرداخته شد. اما در اين فصل كوشيده ايم به واكاوي شيوه ها و روش هاي عمليات دشمن در ميدان مبارزه نرم با انقلاب اسلامي بنشينيم.
يكي از نكات راهبردي در احصاء روش هاي جنگ نرم دشمن عليه حاكميت اسلامي در كشور ايران آن است كه اين روش ها همگي در راستاي نابودي اسلام و انقلاب و اهدافي است كه در فصل پيش به آنها اشاره شد ولذا ميبايست توجه نمود كه اگر دشمن در مواقعي مواضع خصمانه نمي گيرد و ظاهرا از در دوستي و مصالحه با نظام وارد ميشود نه از روي تغيير ذاتي دشمن كه تنها تغييري تاكتيكي براي تاثيرگذاري بيشتر بر جبهه خودي است.
اما همانطور كه در فصل پيشين آمد دو بخش عمده داخلي در فرآيند جنگ نرم عبارتند از: جنگ رسانه اي-رواني و جنگ ميداني (مشغول سازي دروني و زمين گير كردن). همچنين در سطح خارجي نيز جنگ ديپلماتيك (ديپلماسي رسمي و ديپلماسي عمومي) از مسائل عمده است.
در توضيح روش هاي جنگ نرم دشمن، بايد گفت برخي از اين روش ها فراگير بوده و در همه بخشهاي فرآيند جنگ نرم و براي محقق ساختن تمامي اهداف عملياتي و اساسي جنگ نرم (استحاله، بي ثبات سازي، براندازي، مهار و انزواي جهاني) به كار گرفته ميشوند اما هر كدام از اين بخشها و اهداف، روش هاي خاصي را نيز ميطلبند كه در حد اختصار و اقتضا به آنها اشاره خواهد شد. روش هاي به كار گرفته شده توسط دشمن در جنگ نرم عمدتا بر اساس تكنيكهاي عمليات رواني بوده و از ابزارهاي ارتباطي يا همان رسانه ها نهايت استفاده به عمل مي آيد؛ به طور كلي رسانه هايي كه در جنگ نرم مورد استفاده دشمن قرار ميگيرد عبارتند از: رسانه هاي پخشي (راديو، تلويزيون و شبكه هاي ماهواره اي)، رسانه هاي ديجيتال (فناوري هاي جديد اطلاعاتي- ارتباطي مانند رسانه هاي كم دامنه و شخصي)، فضاي مجازي (اينترنت)، رسانه هاي مكتوب (كتاب، مجلات و روزنامه ها)
در سطح خارجي نيز عمده فعاليت هاي دشمن در عرصه جنگ نرم بر مبناي عمليات رواني و تاثيرگذاري بر افكار عمومي مردم جهان از طريق اشاعه تفكرات اسلام هراسي، ايران هراسي و غربگرايي صورت مي پذيرد.

 



تلاش فرح پهلوي براي تغيير ماهيت سينماي ايران ادامه خاطره نهم؛ ناگفته هايي از پشت صحنه مطبوعات- 16
<
br> لازم به ذكر است كه همين واحد فرهنگي دفتر فرح «فستيوال فيلم تهران» را سازماندهي كرده و اداره مي نمود. در حالي كه قاعدتاً اين كار بايد جزو وظايف وزارت فرهنگ و هنر باشد.
به خاطر دارم كه فيروز شيروانلو روزي در جمع خبرنگاران صحبت از برگزاري فستيوال فيلم تهران كرد و گفت براي اينكه كار از نظر تبليغاتي خوب هدايت شود مسئولان اين فستيوال را از ميان خود شما انتخاب خواهيم كرد. او چند روز بعد فريدون معزي مقدم را به عنوان دبير فستيوال فيلم تهران معرفي نمود. فريدون معزي مقدم از دوستان نزديك احمدرضا احمدي و اسماعيل نوري علا بود و به عنوان شاعر موج نو آثارش را در جزوه شعر و مجله فردوسي چاپ مي كرد.
من با قاطعيت اعلام مي كنم كه تمام فيلم هاي پرفروش و نامدار دوران پهلوي با حمايت دفتر فرهنگي فرح پهلوي مطرح شدند. البته آنها اعتقاد داشتند كه بايد سينماي ايران را تغيير محتوايي داد. به همين سبب تشكيلاتي به نام سينماگران پيشرو را سازمان دادند. پرويز صياد رابط اين تشكيلات با دفتر فرح بود و خودش هم از اين رهگذر بسيار منتفع گرديد. او هر سال با كمك مالي اين دفتر يك فيلم به اصطلاح روشنفكرانه مي ساخت و توانست با نفوذ فرح پهلوي قطعه زميني در مقابل خيابان جام جم را از دولت بگيرد و درآن سالني به نام سينما تئاتر كوچك تهران را ايجاد نمايد.
يكي از فيلم هايي كه با كمك مالي و بودجه عريض و طويل دفتر فرح مطرح شد، مي توان به فيلم قيصر اشاره كرد. البته مسعود كيميايي از اولين فيلم خود يعني «بيگانه بيا» مورد حمايت اين دفتر بود. او از دوستان احمدرضا احمدي و فيروز شيروانلو و اسماعيل نوري علا بود.
به خاطر دارم كه روزي احمدرضا احمدي به دفتر كارم تلفن كرد و از من خواست تا بعدازظهر همان روز براي ديدن يك فيلم به استوديويي در خيابان طالقاني كنوني ]تخت جمشيد[ بروم. آن روز در اين استوديو فيلم قيصر را نمايش دادند. پس از پايان فيلم قيصر مقداري درباره آن صحبت شد و روز بعد احمدرضا احمدي به سراغ من آمد و خواست تا چند نقد فيلم به شكل هاي مختلف درباره اين فيلم بنويسم. روزي كه اين فيلم اكران شد. اين نقدها در جرايد مختلف چاپ گرديد. با اكران شدن اين فيلم نوري علا، احمدرضا احمدي و فيروز شيروانلو در يك ديدار از من، ستار لقايي، عباس پهلوان(1) و عليرضا نوري زاده(2) خواست تا تمام توان تبليغاتي جرايد تهران را مصروف اين فيلم نماييم. به خاطر دارم كه من خودم به تنهايي بيش از 10 نقد فيلم درباره قيصر نوشتم و در روزنامه و مجلات مختلف چاپ كردم. افزون بر آن چند مصاحبه با شخصيت هاي سينمايي از هنرپيشه ها تا كارگردانان درباره اين فيلم انجام دادم و آنها را نيز چاپ كردم.
البته تمام اين نقدها و مصاحبه ها جنبه رپرتاژ آگهي داشت و مديران جرايد پس از چاپ براي آن فاكتور تهيه مي كردند و به احمدرضا احمدي مي دادند و او چك مربوط به آنها را برايشان مي آورد. فيروز شيروانلو براي من و ساير نويسندگاني كه اين مطالب را مي نوشتند نيز مزايايي در نظر گرفته بود و بابت هر نقد فيلم با مصاحبه اي كه چاپ مي شد هزار و پانصد تومان مي پرداخت و تهيه كننده فيلم عباس شباويز نيز بابت هر نقد يا مصاحبه مبلغ سيصد تومان به من يا ديگران مي داد.
اين تنها در مورد قيصر اتفاق نيفتاد. وقتي قرار شد فيلم آرامش در حضور ديگران ساخته ناصر تقوايي اكران شود، همين كار انجام شد و من و هوشنگ اعلم، ستار لقايي، محمدعلي سپانلو، ]اسماعيل[ نوري علا و عليرضا نوري زاده هر يك مطالبي درباره آن نوشتيم كه به صورت رپرتاژآگهي در جرايد چاپ شد. ناصر تقوايي اين فيلم را از روي داستاني نوشته غلامحسين ساعدي ساخته بود.
لانسه كردن خسرو هريتاش يكي ديگر از اقدامات همين گروه بود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1و2- براي آشنايي شرح حال و عملكرد «عباس پهلوان» و« عليرضا نوري زاده» ر. ك: نيمه پنهان، جلدهاي 6و7، تأليف دفتر پژوهش هاي مؤسسه كيهان.

 

(صفحه(12(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14