(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


دوشنبه 10 اسفند 1388- شماره 19594
 

ضرباهنگ شريان مردم سالاري ديني با نظم اخلاق سياسي



ضرباهنگ شريان مردم سالاري ديني با نظم اخلاق سياسي

گاليا توانگر
در منشور اخلاقي حضرت محمد(ص) كه برگرفته از دستورات رهايي بخش و تعالي دهنده اسلام است، تذهيب اخلاق و تزكيه نفس شالوده و بنيان همه عرصه هاي اجتماعي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي و... قرار مي گيرد. پيامبر عظيم الشأن اسلام با بهره گيري از رأفت و عشق به مردم توانست حكومت اسلامي را بنيان گذاري كرده و پرچم صلح، برادري و برابري را به اهتزاز درآورد.
يك سياستمدار و زمامدار بااخلاق كسي است كه اكثريت را ابزار اقليت قرار نمي دهد، چرا كه در اخلاق گرايي سياسي اسلام، اكثريت اصل است. متأسفانه در رويدادهاي نابهنجار حوادث پس از انتخابات شاهد بوديم كه برخي خواص با بداخلاقي هاي سياسي سعي كردند جمله «آنچه كه من مي خواهم» را در برابر «آنچه كه ما مي خواهيم» قرار دهند و از سوي ديگر با ايجاد شكاف بين نسل هاي دوم و سوم و حتي اول و دوم وحدت ملي و انسجام جمهوري اسلامي را نشانه بروند.
در اين تضادها و اغتشاشات اقليت هايي سعي داشتند خودآگاهي خود را بر آرمان خواهي و اصولگرايي جمع تحميل كنند و اين چيزي جز به انحراف رفتن اخلاق در سياست نيست. آن جا كه منيت ها رخ مي نمايند، سياستمدار خود شيفته سر به بيراهه گذاشته و جماعتي را كه جزو اقليت هستند در برابر آرمان خواهي اكثريت قرار مي دهد، اين گونه همه چيز تحت الشعاع صلاح حزب ها، تفكرات خاص و سلايق شخصي قرار مي گيرد، تا اين كه به منفعت ملت و حكومت اسلامي بيانجامد. اگرچه در حوادث اخير به حول و قوه الهي شاهد بوديم باز هم به صحنه آمدن مردم نقش تعيين كننده داشت و رهنمودهاي مقام معظم رهبري كه از همدلي و آگاهي جمع خبر مي داد، خنثي كننده توطئه هاي استكبار شد.
راز تشكيل حكومت اسلامي در مكه جذب دل هاي مردم به سمت نور و رعفت محمدي(ص) بود. راز تشكيل انقلاب اسلامي نيز همدلي امام(ره) با مردم بوده است. به نظر مي رسد پايه هر حركت سياسي و اجتماعي سازنده و اسلامي اخلاق مداري زمامداران باشد. حضرت محمد(ص) به رأي و نظر اكثريت بسيار اهميت مي دادند. براي مثال در جنگ خندق آن حضرت موافق با بيرون آمدن نيروها از شهر نبودند، اما چون نظر جمع بر اين بود، راي اكثريت را پذيرفتند. اگرچه پيامبر(ص) بر همه امور آگاهي كامل داشتند و متوجه ضرر اين تصميم هم بودند، ولي جمع ملاك تصميم گيري ها مي شد.
اما برعكس، سياستمداران بدون اخلاق با پافشاري كوركورانه بر برخي خودآگاهي هاي شخصي- كه اتفاقا سراسر جهل است- نظر اقليت را به زور در برابر موج اكثريت قرار مي دهند و اين خودخواهي ها ويرانگر خيلي چيزهاست.
اعتدال در سياست برپايه خواست اكثريت
در سياست جهان امروز اكثر اوقات از جهالت مردم سوءاستفاده مي كنند تا به اهداف خود برسند، اما پيامبر(ص) در جايي كه لازم بود، براي بيداري مردم مي جنگيد و در جايي كه صلاح بود با اخلاق خوش كوردلي ها را حذف كرده و تولد چشم هاي بينا را زمينه سازي مي كرد. اعتدال و خواست مردم يكي از اركان اصلي اخلاق مداري اسلامي در همه عرصه هاست.
حجت الاسلام محمد مهدي مرادي كارشناس ارشد تبليغ حوزه علميه قم با تأكيد بر اين كه راز موفقيت حكومت اسلامي در خودساختگي زمامداران آن و تقويت معنويت نهفته است، مي گويد: «فساد و تباهي هر جامعه اي به خاطر عدم تربيت نفس بين خواص و زمامداران آن حكومت است. اگر بخواهند خودشان را تربيت كنند، زير بار حرف زور استكبار نمي روند و طرفدار آزادي انسان ها هستند. پيامبر اعظم(ص) به آزادانديشي بها مي دادند. در اسلام حكومتي مشروعيت دارد كه با نظر مردم تعيين بشود، از شاخصه هاي حكومت جمهوري اسلامي هم همين است كه با خواست مردم شكل گرفت. رسول الـله(ص) هم هيچ كس را در پذيرش اجبار نمي كردند، حتي در مسئله مسلمان شدن.»
اين كارشناس پيرامون ويژگي جذب حداكثري حكومت اسلامي و دفع حداقلي با بيان مصداقي توضيح مي دهد: «بعد از جنگ بدر پسر وهب بن عمير دستگير مي شود. صفوان از آشنايان او به وهب وعده مي دهد كه پيامبر(ص) را ترور خواهد كرد و فرزند او را آزاد مي كند.
صفوان به وقت نماز صبح وارد مسجد مي شود. پيامبر(ص) تا او را مي بيند- از روي علمي كه داشتند- با لبخند مي فرمايد: «با شمشير براي آزادي چه چيز آمده اي؟» اما به يارانشان اذن ضربه زدن به صفوان را ندادند و مشغول برپايي نماز شدند. صفوان يكي از ده مشركي بود كه پس از فتح مكه بخشيده نشد، درحالي كه پيامبر(ص) همه مشركين را پس از فتح مكه بخشيد. با اين حال قبل تر هم مي توانست تسويه حساب داشته باشد، اما هرگز خواسته خود را دخالت ندادند و تا زماني كه صفوان روبروي باور اكثريت نبود، صبر و تحمل پيشه كردند. در جنگ صفين نيز سردسته منافقين وقت را كه مسلمان شد، بخشيد. اين رأفعت براي جذب حداكثري در مرام رهبر معظم انقلاب نيز به خوبي مشهود است.»
وي ادامه مي دهد: «البته رحمت پيامبر(ص) با قاطعيت همراه بود. اين قاطعيت دلالت بر اصولگرايي در حكومت اسلامي دارد كه زمامدار در اصل كوتاه نمي آيد. پيامبر(ص) اگرچه بسيار خوش برخورد بودند، ولي در مسائل اصولي از حق جمع و مردم نمي گذشتند. براي مثال بعد از فتح مكه زني كه دزدي كرده بود، به قصاص محكوم شد. همه ثروتمندان مكه براي وساطت آمدند، اما پيامبر(ص) در پاسخ آنها فرمودند: اگر اين زن از آشنايان شما نبود و زن فقير گمنامي بود، بازهم حمايت مي كرديد؟ قانون بايد درمورد خاطيان تمام و كمال اجرا شود.»
همگامي اخلاق و سياست در حكومت اسلامي
معني سياست هدايت جامعه ونشان دادن راه آن است. معني اش اين است كه همه منافع جامعه لحاظ شود، تمام جوانب ماهيت انسان و جامعه اسلامي درنظر گرفته شده و مردم به بهترين وجه هدايت شوند. درواقع اين همان وظيفه پيامبران الهي، ائمه اطهار(ع) و رهبري جامعه است.
حجت الاسلام عليرضا يحيائي پژوهشگر و محقق يكي از چالش هاي سياسيون داخلي را فقدان مهارت هاي گفت و گو عنوان كرده و مي گويد: «همواره اخلاق در سياست موردبحث و كشاكش محافل سياسي بوده، اخلاق در سياست فاكتور اصلي و درجه يك به شمار مي رود و اگر نخبگان و سياسيون فعال، قائل به اين نكته باشند كه رعايت حرمت و حفظ شأن و شخصيت افراد الزام دارد، ديگر شاهد بدگويي ها و بداخلاقي هاي سياسي نيستيم؛ اما اخلاقي بودن، صرف رعايت ادبيات سياسي و مراوده محترمانه نيست، بلكه رعايت انصاف و عدالت نيز از اخلاق سياسي است. منصف بودن و منصفانه برخورد كردن زماني معتبر و قابل احترام است كه دائماً و در همه رفتارهاي سياسيون و خصوصاً نخبگان رعايت شود.»
وي ادامه مي دهد: «يكي از مهمترين مسائل كه تقريباً در همه سطوح هويداست- بداخلاقي هاي گفتاري سياسي است. برخي از ريشه هاي اين عادت نادرست در جنبه هاي قوي و بارز عاطفي شخصيت ماست كه در كشمكش هاي معمولاً نابجا و گاه در گفت وشنودهاي جدي و موضع گيري هاي تند، خود را نشان مي دهد. هرچند فقدان مهارت هاي گفت وگو هم برآن افزوده است. وقتي گفتارها و بحث و جدل در هاله اي از رودربايستي ونبود اخلاق وفرهنگ محاوره اي و نوشتاري و مستندسازي انجام گيرد، حاصل كار داده هايي خواهد بود كه مي تواند دستمايه جمع بندي هاي گاه متعارض شود. اين همان چيزي است كه لزوماً مراعات اخلاق را تشديد مي كند تا گفتارها شفاف و راه را بر سوءبرداشت ها و كژانديشي ها و بدكرداري ها ببندد، لذا بايد سياست را با اخلاق عجين كرد تا سلامت رفتارهاي سياسي تضمين شوند.»
اين پژوهشگر به رابطه تعاملي بين اخلاق و سياست اشاره كرده و مي گويد: «بعد ديگر تأثير اخلاق در فرايندها و رويه هايي است كه در كشور صورت مي گيرد.
به عبارت بهتر، اخلاق معياري است براي فهم درستي و نادرستي ساز و كارها؛مانند فرآيند انجام انتخابات و تبليغات كانديداها، قانون گذاري ها، سياست گزاري ها و به طوركلي اخلاق معياري است براي تعيين كارآمدي و مشروعيت حكومت. امام(ره) در باب انتخابات و تبليغات فرمودند: از آقايان كانديداها و دوستان آنها انتظار دارم كه اخلاق اسلامي- انساني را در تبليغ براي خود و كانديداهاي خويش مراعات و از هرگونه انتقاد ازطرف مقابل كه موجب اختلاف و هتك حرمت باشد خودداري كنند. تصرف بزرگ امام خميني(ره) نشان دادن جامعيت اسلام در عرصه هاي سياسي و غيرسياسي بود و اين كه اين امور چنان درهم تنيده اند كه تفكيك آنها از يكديگر ناممكن است.
اين مسئله سبب مي شود تا امام(ره) بيش از تأكيد بر تقدم اخلاق برسياست، از تعامل اين دو با يكديگر سخن بگويد. چنان كه امام در صفحات آغازين كتاب ولايت فقيه نيز، اين انديشه را در تضاد با جدايي اخلاقيات از سياست دانسته است. از اين رو نمي توان انديشه سياسي امام(ره) را جداي از مباحث اخلاقي وي بررسي كرد.»
حجت الاسلام يحيائي با تاكيد بر اين كه يكي از حلقه هاي مفقوده در جهان سياست، رابطه اخلاق و سياست در صحنه عمل سياسي و خصوصاً گفتار و موضع گيري سياسي است، مي گويد: «آن چه در عمل شاهد آن هستيم بي اعتنايي و يا كمرنگ شدن اصول اخلاقي در عمل و گفتار سياسي به ويژه هنگام حوادث و ناملايمات و كشمكش هاي سياسي است. لذا يكي از دغدغه هاي مهم و ضروري تبيين رابطه و حدود نفوذ اصول اخلاقي در گفتار و رفتار سياسي است.»
دلسوزي در رابطه صادقانه با مردم
معمولاً يك پايه سياست را بي صداقتي مي دانند، در حالي كه در سيره رسول ا... صدق گفتار و عدم فريب مردم حرف اول را مي زد.
رضا نباتي كارشناس تعليم و تربيت اسلامي مي گويد: «حضرت محمد(ص) حتي در سخت ترين شرايط به اصول اخلاقي پايبند بودند. زماني كه مشركان براي اجراي توطئه هايشان از وعده و وعيدهاي مادي و زر و زور استفاده مي كردند، پيامبر(ص) براي دعوت قبايل به اسلام سرسوزني شرط نگذاشتند. حتي در دعوت قبيله بني عامر وقتي رؤساي اين قبيله فرصت را غنيمت شمردند و شرط كردند كه اگر ايمان بياوريم، جانشيني تو را مي خواهيم. پيامبر(ص) صراحتاً فرمودند: هيچ شرطي را با شما قبول نمي كنم و هرچه خدا بخواهد، همان اتفاق مي افتد.»
اين كارشناس در مثال ديگري به توضيح رويه صادقانه پيامبر(ص) با مردم مي پردازد و مي گويد: «وقتي فرزند پسر حضرت محمد(ص)- ابراهيم خردسال- فوت كرد، مقارن با آن كسوف اتفاق افتاد. همه مردم گمان كردند اين اتفاق به مرگ فرزند پيامبر(ص) ربط دارد. اما پيامبر(ص) صادقانه و صراحتاً گفت: اين يك پديده طبيعي است، در حالي كه مي توانست از اين قضيه حتي بهره برداري سياسي داشته باشد و احساسات مردم را با هدف خاصي جهت دهي كند.»
اين كارشناس يكي ديگر از مشخصه هاي سياست مدار بااخلاق را عدم دخالت احساسات و منافع شخصي در تصميم گيري ها عنوان مي كند و مي گويد: «در سفر طائف كه پيامبر(ص) از آن به سخت ترين روز زندگي خود ياد مي كنند، مردم ايمان نياوردند، اما ايشان منتقم نشد. حتي براي ايمان آوردنشان دعا كرد، چرا كه مي دانست از روي عدم آگاهي و جهل چنين مي كنند. در جنگ احد نيز با صورت زخمي و دندان شكسته دست به دعا بالا بردند و فرمودند: خدايا! قوم مرا هدايت كن. اين گونه هميشه از حق خود مي گذشت، اما طرفدار حق مردم بود.»
از اعتماد جامعه دفاع كنيد
«اخلاق اهميتش از عمل هم بيشتر است. فضاي جامعه را فضاي برادري، مهرباني، حسن ظن قرار دهيم. من هيچ موافق نيستم با اين كه فضاي جامعه را فضاي سوءظن و فضاي بدگماني قرار بدهيم. اين عادات را از خودمان بايد دور كنيم. اين كه متأسفانه باب شده كه روزنامه و رسانه و دستگاه هاي گوناگون ارتباطي روشي را در پيش گرفته اند براي متهم كردن يكديگر، اين چيز خوبي نيست؛ دل ما را تاريك و فضاي زندگي ما را ظلماني مي كند. هيچ منافات ندارد كه گنهكار تاوان گناه خويش را ببيند، اما تهمت زدن، ديگران را متهم كردن به شايعات و خيالات، فضاي اشاعه گناه نباشد. فضا را نبايد از تهمت و از گمان سوء پر كرد.»
موارد بالا فرمايشات و تاكيدات مقام معظم رهبري در باب دوري سياستمداران از غرض ورزي هاي بي حساب و كتاب است.
حسن صانعي زاده يك پژوهشگر سياسي توضيح مي دهد: «يكي از چالش هاي سياسي زمان ما همين بي اساس تهمت زدن ها و غيبت هاست. در اين روند جامعه دچار بي اعتمادي شده و آسيب هاي متعددي را متحمل مي شود. يك سياستمدار موفق به جاي پاشيدن بذر بي اعتمادي و كينه، زمينه را براي همدلي و انسجام مردم فراهم مي كند. اگرچه زماني كه اخلاق از سياست رخت برمي بندد و پاي منفعت طلبي شخصي و حزبي به رقابت سياسي باز مي شود، رفتارهاي كينه توزانه همه چيز را تحت الشعاع قرار مي دهد. بزرگترين آسيب اين است كه حق و رأي مردم به باطل تفسير مي شود.»

 

(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14