(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 16 اسفند 1388- شماره 19598
 

انسان ها هم GPS دارند
سفر به مريخ در 39 روز!
خلباني آسان تر از رانندگي!
معماي مرگ پادشاه مصري
داروهاي فشار خون ضد آلزايمر



انسان ها هم GPS دارند

پژوهشگران آمريكايي با تائيد بر اينكه تمام افراد داراي يك GPS داخلي هستند، نشان دادند كه توانايي جهت يابي در يك محيط ناشناخته در DNA انسان نوشته شده است.
سندروم ويليام نوعي بيماري ژنتيكي است كه از هر هفت هزار و 500 كودك به يك كودك آسيب مي رساند.
اين بيماري به دليل فقدان برخي ژن ها بر روي يك كروموزوم بروز مي يابد.
فقدان اين ژن ها موجب مي شود كه كودك در انجام عملكردهاي ساده اي مثل چيدن يك پازل يا جهت يابي دچار مشكل شود.
اكنون گروهي از دانشمندان دانشگاه جان هاپكينز در بالتيمور با بررسي گروهي از افراد متاثر از اين سندروم دريافتند كه توانايي جهت يابي در محيط هاي ناشناس بر روي DNA نوشته شده است.
اين محققان براي اين گروه از بيماران برخي تمرينات ساده را تجويز كردند كه در اين تمرينات افراد بايد اشياي مخفي شده در يك اتاق را پيدا مي كردند. اين افراد بايد به مدت 10 ثانيه با كمك يك نوار در اتاق حركت مي كردند و آن را مي شناختند.
به محض آنكه نوار از دست اين افراد گرفته مي شد آنها نمي توانستند اشياء را پيدا كنند. به اين ترتيب مشخص شد كه اين بيماران در كسب آگاهي از عناصر هندسي ابتدايي بر پايه GPS داخلي بدن خود ناتوان هستند.
براساس گزارش يونايتد پرس اينترنشنال، اين محققان در اين خصوص توضيح دادند: «هر چند ما هنوز بايد بفهميم كه ژن هاي مرتبط با سندروم ويليام دقيقا چگونه كار مي كنند اما واضح است كه اين ژن ها بر روي مغز اثر مي گذارند. اين اولين بار است كه ما دريافتيم كه نقص در سيستم جهت يابي و تعيين مسير با فاكتورهاي ژنتيكي ارتباط دارد.»

 



سفر به مريخ در 39 روز!

دانشمندان علوم راكتي سازمان ناسا اعلام كردند فناوري جديد فضايي مي تواند مدت زمان سفر زمين به مريخ را از سه سال به 39 روز كاهش دهد.
محققان موسسه MIT اعلام كردند دستيابي به سياره سرخ با استفاده از راكت پيشرفته VASIMR مي تواند با سرعت بالاتري انجام گيرد. اين راكت از اكنون به ده ها سال ديگر براي تكميل و فعال شدن نياز خواهد داشت. اين راكت به سرعت به بخش مركزي استراتژي هاي آينده ناسا تبديل شده است و اين سازمان در جستجوي شركتهاي خصوصي است تا بتواند با توسعه اين فناوري با هزينه هاي اكتشافات فضايي مقابله كند.
سازمان ناسا كه پس از ضربه شديد تصميم سياسي براي متوقف كردن پروژه Constellation هنوز هشياري كامل خود را به دست نياورده است به شركتهاي مختلف سفارش فناوريهاي جديدي را كه بتوانند انرژي مورد نياز كاوشگران، خودروها يا ماموريتهاي انساني در فضا را تامين كنند داده است.
در راكت جديد VASIMR انرژي الكتريكي براي تبديل سوخت هايي ماندن هيدروژن، هليوم يا ديوتريوم به گازهاي پلاسمايي كه حرارت آنها تا 8/19 ميليون درجه فارنهايت افزايش پيدا مي كند، مورد استفاده قرار مي گيرد. سپس اين گاز پلاسمايي با استفاده از ميدان مغناطيسي براي انرژي دادن به فضاپيما به لوله هاي موتور انتقال داده مي شوند.
اين فناوري مي تواند يك فضاپيما يا شاتل را با سرعتي 55كيلومتر بر ثانيه بيشتر از پيش به مريخ يا ماه بفرستد. به گفته محققان شتاب بالاي فضاپيماها در اين فناوري مي تواند منجر به شكل گيري سفرهاي 39 روزه به جاي سفرهاي سه ساله به مريخ شود.
براساس گزارش زي نيوز، همچنين استفاده از سوختهاي يونيزه شده مي تواند با ايجاد ميدان مغناطيسي در اطراف فضاپيما از آن در برابر تابشهاي كيهاني محافظت كند. تاكنون مدل كوچك اين فضاپيما تحت نظارت ناسا در شرايط خلاء ساخته شده و مورد آزمايش قرار گرفته است و قدم بزرگ بعدي آزمايش مداري اين فناوري تا انتهاي سال 2013 با استفاده از نمونه 200 كيلو واتي از موتور اين راكت جديد خواهد بود.

 



خلباني آسان تر از رانندگي!

امروزه خلباني نسبت به گذشته بسيار آسان تر شده است. فريب جثه بزرگ هواپيماها را نخوريد، خلباني آنها از رانندگي در خيابان هاي شلوغ و پرترافيك راحت تر است، زيرا جديدترين نوع فناوري در طراحي و سيستم هاي هدايت آنها به كار رفته است.
بيشترين پيشرفت ها در طراحي هواپيماهاي جديد در زمينه سيستم هاي الكترونيكي، سيستم هاي هدايت پرواز و كنترل، موتورها و بال ها است. در هر كدام از اين زمينه ها با استفاده از فناوري هاي جديد، پيچيدگي هاي پرواز به حداقل رسيده و محدوده عمل بيشتري براي خلبان ها به خصوص خلبان هاي كم تجربه ايجاد كرده است. بزرگ ترين چالش در اين زمينه، طراحي سيستم هاي كنترل پرواز بوده است، به طوري كه به هواپيما كمك كند تا با كمترين استفاده از خلبان بتواند از زمين بلند شده، ترافيك هوايي را پشت سر نهاده و با امنيت كامل فرود آيد. يكي ديگر از اين موارد، طراحي بال ها و موتورهايي با علمكرد بالا است كه به هواپيما كمك مي كند سرعت هوايي آن بيشتر از سرعت صعود باشد، ضمن اينكه توانايي آن را داشته باشد كه هنگام نشست و برخاست با سرعت كم پرواز كند.
بال هواپيما بايد براي رهايي از موج هاي ضربه اي و ديگر پديده هاي ناخواسته در سرعت هاي بالا قابليت مهار تاثيرهاي جريان هوا روي سطح بالايي بال در سرعت هاي نزديك به يك ماخ (سرعت صوت) يا فراتر از آن را داشته باشد.
هنگام برخاستن و نشستن هواپيما، بال آن بايد ويژگي هاي قابل قبولي در كمترين سرعت هوايي ممكن را داشته باشد كه در نتيجه مسافت طي شده روي باند فرود هم كاهش مي يابد. براي طراحي هواپيماهايي كه اين ويژگي ها را دارا باشند و با هر نوع سرعتي به بهترين شكل ممكن كنترل خود را حفظ كنند، هزينه و زمان بسيار زيادي صرف شده و از تخصص صدها مهندس در شركت هايي همچون جنرال الكتريك و بوئينگ استفاده شده است.
خلبانان براي حفظ تعادل (Glideslop) و جلوگيري از ليز خوردن هنگام بلند شدن هواپيما از باند فرود مجبورند از درصد بالايي قدرت موتور هواپيما استفاده كنند. در صورتي كه خلبان از مهارت كافي براي كنترل سرعت هوايي برخوردار نباشد، بازگرداندن هواپيما به حالت عادي تقريباً غيرممكن است. اين در حالي است كه سيستم هاي كنترل جديدي كه هم اكنون در هواپيماهاي جديد به ويژه بوئينگ به كار گرفته شده است، در صورتي كه در آخرين لجظه احساس كند خلبان قادر به كنترل هواپيما نيست، بلافاصله وارد عمل شده و تعادل هواپيما را به طور خودكار بر عهده مي گيرد.
موتورهاي توربوفن جديد هم نقش عمده اي در ساده تر شدن پرواز با هواپيماهاي سريع السير داشته اند. اين موتورها مجهز به سيستم ديجيتال اتوماتيك(FADEC Full-authority digital engine computers يا سيستم كامپيوتر ديجيتالي خودمختار هستند. اين در حالي است كه موتورهاي اوليه جت، اغلب از نوع توربوجت بودند يعني تمام هواي ورودي به موتور فشرده مي شد و در هسته آن به همراه بنزين مي سوخت. از حدود 30سال قبل به مرور در اين نوع موتورها تغييراتي ايجاد شد و توان توليد شده در اين موتورها افزايش پيدا كرد و مصرف سوخت آنها نيز كمتر شد تا اينكه امروزه اين سيستم ها به طور هوشمند و ديجيتالي طراحي و توليد مي شوند.
خروجي پرسرعت موتورهاي توربوجت، در سرعت هاي بالا عملكرد خوبي دارند، ولي ضعف بزرگ آنها در سرعت گيري ها هنگام برخاستن است به طوري كه اگر سرعت هواپيما در برخاستن نهايي كاهش يابد، خلبان بايد بسيار زودتر و با ميزان بيشتري قدرت موتور را افزايش دهد. جرم زياد هواي خارج شونده از موتورهاي توربوفن باعث مي شود كه اين موتورها رفتاري شبيه به موتورهاي قديمي (مانند موتورهاي توربوپراپ) داشته باشند، يعني خلبان در كوتاه ترين زمان ممكن امكان دسترسي به قدرت زيادي را دارا است. مزيت موتورهاي جديد از زمان به وجود آمدن سيستم كامپيوتر ديجيتالي خودمختار FADEC بيشتر خود را نشان داده است. به نحوي كه با استفاده از مغز الكترونيكي استفاده شده در اين موتورها، بسيار سريع تر و يكنواخت تر از سيستم هاي كنترل سوخت مكانيكي قديمي، قدرت موتور افزايش يافته و شتاب آن بسيار بيشتر مي شود. ضمن اينكه سيستمFADEC به طور كامل از اشتباه خلبان حين راندن اهرم گاز كه موجب برخاستن هواپيما و اوج گرفتن آن مي شود، جلوگيري مي كند.
در هواپيماهاي قديمي خلبان ها علاوه بر نظارت بر ابزارهاي دقيق نشان دهنده سرعت هوايي و وضعيت هواپيما، بايد كنترل و دقت زيادي روي ابزارهاي دقيق موتور به خصوص هنگام نشستن و برخاستن هواپيما داشتند، زيرا كوچك ترين بي دقتي هاي خلبان، به وسيله سيستم كنترل هواپيما قابل جبران نبود.
از زمان شروع عصر جت در تاريخ هوانوردي، طراحان هواپيما استفاده از سيستم چندگانه سازي (Redundancy) را سرلوحه كار خود قرار داده اند، به نحوي كه اگر حتي خدمه هواپيما، چندين مشكل فني و خرابي را به طور همزمان تجربه كنند، بازهم اين توانايي را دارند كه با امنيت كامل به زمين برسند.
در هواپيماهاي ساخته شده در دهه 60 و حتي دهه 70 ميلادي، بسيار معمول بود كه خدمه هواپيما از مجموعه اي دستورالعمل هاي متوالي و ساده براي تشخيص مشكل و عيب يابي پيروي كنند. چراغ هاي اخطار معمولاً دوكاره يا چندكاره بودند و خلبان براي آگاه شدن از مشكل مجبور بود مثلاً با نحوه چشمك زدن چراغ ها و نوع رنگ آنها آشنا بوده و همچنين براي پيدا كردن محل دقيق مشكل با سيستم «چك ليست» آشنا باشد و به صورت دستي همه چيز را بررسي و كنترل كند و علاوه بر شخص خلبان، ساير افراد نيز بايد عملكرد تخصصي بالايي داشتند. اين در حالي است كه امروزه در هواپيماهاي مدرن، عملكرد سيستم هاي حساس و مهم كاملاً خودكار است. به طور مثال در صورتي كه ژنراتور هواپيما يا موتور آن دچار مشكل شود بخشي از سيستم به طور خودكار از مدار خارج مي شود. هم اكنون بسياري از هواپيماهاي جت كه داراي سيستم هاي تشخيص يخ زدگي هستند، به طور خودكار سيستم محافظتي موتور و ديگر بخش ها را به كار مي اندازند و حتي مديريت سيستم فشار كابين هواپيما را نيز بر عهده مي گيرند.
ضمن اينكه ارتفاع فرودگاه مقصد از سطح دريا را كه به سيستم مديريت پرواز وارد شده است، كنترل كرده و نوع فرود را به طور كامل به خلبان نشان مي دهد و در صورت اشتباه خلبان، بلافاصله به او تذكر مي دهد.
زماني هم كه يكي از سيستم هاي هواپيما بامشكل فني مواجه مي شود، يك اخطار ساده روي سيستم هشدار به خدمه يا سيستم وضعيت موتور و ديگر سيستم هاي هواپيما به نمايش درمي آيد و به خلبان و حتي خدمه پرواز اعلام مي كند كه براي رفع مشكل چه كارهايي بايد انجام دهند.
سيستم هدايت پرواز يكي از مهم ترين بخش هاي هواپيما است كه نسبت به گذشته پيشرفت هاي تكنولوژيكي فوق العاده اي داشته و امكانات زيادي در اختيار مهندس پرواز و خلبان قرار مي دهد.
بزرگ ترين پيشرفتي كه صورت گرفته است، افزايش علمكرد سيستم خلبان خودكار هواپيما براي كاهش وظايف و مسئوليت هاي خلبان است به طوري كه هم اكنون سيستم خلبان خودكار مي تواند هواپيما را در تمام مراحل پرواز از تيك آف (برخاستن هواپيما) تا فرود آمدن به طور كامل كنترل كند.
صفحه نمايش هاي بزرگ و ديجيتالي به همراه سيستم مديريت پرواز كه مي تواند خلبان را در هر مرحله از پرواز راهنمايي كند و پيشرفت هاي سيستم كنترل، همگي از پيشرفت هايي در عرصه هدايت پرواز هستند كه پرواز ايمن و دقيق هواپيماها را ساده تر از گذشته كرده اند.

 



معماي مرگ پادشاه مصري

كارشناسان مي گويند توت عنخ آمون پادشاه جوان مصر ممكن است پس از فلج شدن در اثر ابتلا به بيماري استخوان، به مالاريا مبتلا شده و جان باخته باشد.
اين يافته مي تواند تئوري هاي توطئه قتل او را براي هميشه باطل كند.
دانشمندان دو سال گذشته را صرف معاينه بقاياي اين فرعون 19 ساله براي استخراج خون و دي ان اي او كردند.
به گزارش نشريه انجمن پزشكي آمريكا اين تحقيقات به كشف انگل مالاريا در خون او انجاميد. از زمان كشف مقبره دست نخورده توت عنخ آمون توسط هاوارد كارتر در دره پادشاهان در سال 1922، دانشمندان درباره علل جوانمرگ شدن او در 19 سالگي بحث كرده اند.
برخي معتقدند كه او در اثر سقوط از ارابه اش كشته شد و سايرين مي گويند او به قتل رسيده است.
اما از آنجا كه او در سن پايين مرد و هيچ وارثي نداشت، محققان حدس زده اند كه ممكن است بر اثر ابتلا به يك بيماري خانوادگي جان سپرده باشد.
آثار باستاني نشان داده است كه اعضاي خاندان سلطنتي آن زمان داراي بدن هاي قوسدار و بسيار زنانه بوده اند، كه به گفته برخي نشانه بيماري هاي موروثي مانند «سندروم مارفان» است.
اما دكتر زهي حواس رئيس سازمان باستان شناسي مصر اين توضيحات را رد مي كند.
او و تيمش با دقت و زحمت بقاياي توت عنخ آمون و ده موميايي ديگر از اعضاي خانواده اش را مطالعه كردند. آنها با استفاده از انگشت نگاري ژنتيكي هويت يكي از آنها را به عنوان مادربزرگ توت عنخ آمون و ديگري احتمالا پدر او تاييد كرده اند.
آنها مي گويند كه هيچ نوع شاهد قانع كننده اي دال بر اين كه شاه توت يا كسي از اجداد سلطنتي اش مبتلا به مارفان بوده باشد وجود ندارد.
اما آنها تاييد كردند كه شاه توت ممكن است به نوعي بيماري موروثي مبتلا بوده باشد. يك اختلال نادر استخواني به نام «كولر 2» كه بر پا و ستون فقرات اثر مي گذارد.
در ميان متعلقات او چوب دستي و اشياي ديگري وجود دارد كه مي توانسته به عنوان عصا به كار برده شود.
شاه توت پيش از مرگ دچار شكستگي استخوان پا شده بود و چون به درستي شفا نيافت باعث عفونت و در نهايت مرگ شاه جوان شد .
دانشمندان معتقدند آنچه كار او را تمام كرد ابتلا به مالاريا در آن شرايط ضعف جسماني بود.
آنها رد انگل مالاريا را در خون اين فرعون يافتند- كه اين قديمي ترين شاهد ژنتيكي موميايي شده براي مالاريا در جمعيت هاي كهن است كه تاكنون به دست آمده.
دكتر حواس مي گويد كه دانه ها، ميوه ها و برگ هاي يافت شده در مقبره توت احتمالا براي معالجه بوده و اين نظريه را تاييد مي كنند.
دكتر باب كانلي، مدرس ارشد مردم شناسي در دانشگاه ليورپول كه شخصا توت عنخ آمون را معاينه كرده است گفت كه محققان بسيار خوش اقبال بوده اند كه توانستند دي ان اي را براي مطالعه استخراج كنند.
او گفت آنچه از توت عنخ آمون باقي مانده «لاشه اي سوخته» است .
احتمال مرگ وي بر اثر مالاريا وجود دارد اما با توجه به شكستگي دنده ها علت مرگ بر اثر سقوط از ارابه قويتر است .

 



داروهاي فشار خون ضد آلزايمر

پژوهشگران آمريكايي دريافتند كه داروهاي رايجي كه براي كنترل فشار خون استفاده مي شوند مي توانند توسعه و گسترش اختلالات مرتبط با زوال عقل و آلزايمر را كاهش دهند.
محققان مدرسه پزشكي دانشگاه بوستون با بررسي داروهاي بازدارنده گيرنده هاي آنژيوتنسين (ARB) كه براي كنترل فشار خون بالا استفاده مي شوند، مي توانند خطر توسعه بيماري آلزايمر يا زوال عقل را به ميزان 50درصد كاهش دهند.
اين رقم در بيماراني كه هم داروهاي ARB و هم داروهاي ACE (تبديل كننده هاي آنزيم آنژيوتنسين) را مصرف مي كنند به 55درصد كاهش بروز بيماري مي رسد.
همچنين مصرف اين دو گروه از داروها در افرادي كه از زوال عقل رنج مي برند موجب كاهش 67درصد احتمال مرگ پيش از موعد مي شود.براساس گزارش مديكال نيوز تودي، اين محققان در اين خصوص اظهار داشتند: «بررسيهاي ما به وضوح نشان مي دهند كه داروهاي ARB از توسعه و گسترش آلزايمر و زوال عقل پيشگيري مي كنند.»

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14