(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


یکشنبه 16 اسفند 1388- شماره 19598
 

وقتي در سينما صلوات مي فرستند!!!
نمايشنامه اهداي جوايز به فتنه گران
بازخواني فتنه در تصوير مشروطيت
«زيباتر از زندگي» در بهار89
بررسي جشنواره هاي اسكار و فجر در سينما رسانه
نخستين جشنواره فيلمنامه و پويانمايي امام رضا(ع)
آيا شعر همان زباله است و سينما همان سطل زباله؟!
نظري برفيلم شاعر زباله ها اثر محمد احمدي و فيلمنامه محسن مخمل باف
عوامل توليد فيلم نفوذي تاكيد كردند سينماي دفاع مقدس با حمايت مسئولان رونق مي گيرد



وقتي در سينما صلوات مي فرستند!!!

در انتهاي فيلم كه شهيد برونسي به شهادت رسيد و تيتراژ فيلم با تقديم آن به روح مطهر شهيد برونسي خاتمه پيدا كرد. صدايي در سالن بلند شد كه...
محمد حسين زاده در وبلاگ «قمارباز» به بهانه اكران فيلم «به كبودي ياس» به كارگرداني جواد اردكاني نوشت: در اين چند سالي كه سينما مي روم و به تماشاي فيلم ها مي نشينم، هر چند با وسواس تقريبا زياد فيلم ها را انتخاب مي كنم و سعي مي كنم قبل از ديدن فيلم چند نقد درمورد آن را بخوانم، تا به حال با اين اتفاق رو به رو نشده بودم.
درپايان اين پست آمده است: اين بار كه براي ديدن فيلم به كبودي ياس به كارگرداني جواد اردكاني به سينما رفته بوديم در انتهاي فيلم كه شهيد برونسي به شهادت رسيد و تيتراژ فيلم با تقديم آن به روح مطهر شهيد برونسي خاتمه پيدا كرد. صدايي در سالن بلند شد كه شادي روح شهدا صلوات و همه جمع صلوات فرستادند!

 



نمايشنامه اهداي جوايز به فتنه گران

مهدي سعيدي در وبلاگ «بيم موج» درباره حمايت جشنواره هاي صهيونيستي از فتنه سبز نوشت: حوادث پس از انتخابات را طبق اعتراف بسياري از كارشناسان مي توان در قالب سناريوي كودتاي مخمليني تحليل نمود كه در آن جايگاه ويژه اي براي بيگانگان ديده شده بود. در اين بين رسانه ها و موسسات فرهنگي -هنري غربي نيز بخش عمده اي از عمليات رواني كودتا را بر عهده داشته و با بزرگ نمايي حوادث ايران و حمايت از فتنه گران سبزپوش تكميل كننده اقدامات ديگر همكاران در اين پروژه بودند. انتخاب آثار مرتبط با حوادث ايران و اقدامات مخالفين نظام اسلامي و اهداي جوايز به آنها، در حقيقت بخشي از تلاش استكبار جهاني براي حمايت معنوي از فتنه گران و معرفي آنها به افكار عمومي جهانيان است تا بتوانند فشارهاي بين المللي را برجمهوري اسلامي افزايش داده و چهره ناپسندي از نظام اسلامي براي مردم دنيا ترسيم نمايند. حمايت از قلم بدستان، فيلم سازان و عكاسان حامي فتنه سبز، همچنين حمايت از برخي آثار مرتبط با فتنه گران از جمله اين اقدامات است كه در اين روزها افزايش يافته است. اين سناريو بلافاصله با اظهارات منتخبين تكميل مي گردد آنجا كه اين افراد در برابر دوربين خبرنگاران ضمن حمايت از سناريوي كودتاي سبز، در رفتاري تكراري و مشابه جوائز خود را به يكي از فتنه گران سبزپوش اهدا مي كنند!
در بخش ديگري از اين پست آمده است: اما نكته مغفولي كه كودتاگران به آن توجه نكرده اند آن است كه ملت ايران همواره نسبت به حمايت بيگانگان از رجال سياسي خود بدبين بوده و آن را به عنوان نقطه ضعف و محل ابهام در نظر مي گيرند. چنين افراد و جرياناتي از نگاه آنها نمي توانند مورد اعتماد بوده و همنشيني و حمايت بيگانگان موجب جدايي و افتراق از ملت خواهد شد. معضلي كه امروز سران فتنه با آن مواجه بوده و هواداري را ديگر در اطراف خود مشاهده نمي كنند.

 



بازخواني فتنه در تصوير مشروطيت

آرش فهيم
¤ «سال هاي مشروطه» نيز مثل بيشتر آثار شما درباره تاريخ معاصر ايران است. چرا وقت خود را صرف اين بخش از تاريخ مي كنيد؟
- اول اين كه تاريخ معاصر كشورمان، نسبت به ساير مقاطع تاريخي اين مرز و بوم، جذابيت بصري بسيار بيشتري دارد. از نظر موضوعي نيز، مهم ترين فجايع و اتفاقات در دوران معاصر روي داد؛ فجايعي بدتر از حمله مغول، مثل عهدنامه تركمن چاي يا از بين بردن مغزهاي متفكري چون اميركبير، شيخ فضل الله نوري، مدرس و... اتفاقات بزرگي مثل انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامي- كه بزرگترين واقعه تاريخي ايران است- نيز در دوره معاصر رخ دادند.
¤ رويكرد اصلي اين سريال در روايت مشروطه، بيشتر تحليلي است تا توصيفي. چرا رويكرد تحليلي را براي به تصوير كشيدن «سال هاي مشروطه» برگزيديد؟
- ببينيد، اين كه مي گويند «تاريخ معلم انسان هاست» درست است. اما نه تاريخي كه روزشمار، گاه شمار و سال شمار باشد، مثلا بگويد فلان شخصيت در فلان سال سقوط كرد. تاريخ بايد تحليل شود؛ در اين صورت مي تواند عبرت آموز و معلم باشد. به اين دليل كه تاريخ تكرار مي شود. به عنوان مثال، آنچه امروز به عنوان طرح خاورميانه بزرگ مطرح شده، بسيار فاجعه بارتر از عهدنامه تركمن چاي دوره قاجار است. چون هدف آمريكا، انگليس و صهيونيسم از اين طرح، تجزيه ايران و تسلط بر كشورمان است. تاريخ تحليلي هم در صورتي موثر خواهد بود كه بر مردم تأثير بگذارد. زيرا سياستمداران، تا حدي مي توانند مقاومت كنند و تنها با بالا بردن سطح آگاهي و تحليل مردم، مي توان امنيت و تماميت ارضي كشور را تضمين كرد. در نتيجه، مردم يك جامعه هر چقدر تحليل شان از تاريخ افزون تر باشد، كمتر آسيب مي بينند و اشتباهات شان كاهش مي يابد. در اين زمينه، يك سريال يا فيلم تاريخي، اگر هيچ كاري هم نتواند بكند، با تلنگر به اذهان، مي تواند باعث شود تا مردم به سراغ مطالعه تاريخ بروند.
¤ معتقدم آثار تاريخي- از جمله فيلم هاي تاريخي- اگر چه درباره وقايع گذشته صحبت مي كنند، اما درواقع آينه اي براي بازنمايي حال و آينده ما هستند. آيا ديدگاه من درباره سريال «سال هاي مشروطه» نيز صادق است؟
- بله، در اين سريال، فضاي عصر مشروطه با امروز مقايسه شده است. معتقدم، در دوره مشروطيت وقايعي رخ داد كه ممكن است در هر برهه زماني ديگري نيز تكرار شود. براي توضيح مشخص اين مسئله مي توان گفت؛ اگر اغتشاشات اخير كشورمان را واكاوي كنيم، به همان ريشه هايي مي رسيم كه موجب انحراف و به هم ريختن مشروطيت شد. به عنوان مثال، مي توان تأثير سكوت نخبگان در به دار آويختن شيخ فضل الله نوري را با سكوت خواص در وقايع اخير مقايسه كرد. اين كه برخلاف دوره مشروطه، فتنه پس از انتخابات در ايران به نتيجه نرسيد، به دليل هوشمندي مردم و بالاتر بودن تحليل آن ها نسبت به مردم آن دوره است؛ ديديم كه در نهايت همه وقايع، به 22 بهمن ختم شد و مردم با نمايش اتحاد خود، انقلاب را بار ديگر تكرار و دشمنان را مأيوس كردند.
¤ يك نكته اي كه درباره «سال هاي مشروطه» قابل تأمل است، تأكيد بر نقش استعمار انگلستان در ايران است. آيا دخالت انگليس در ايران، به اين شدت واقعيت داشته است؟
- انگلستان امروز، همان انگلستان زمان مشروطيت است، با همان سياست پليد نژادپرستانه كه امروز در قالب رژيم صهيونيستي تبلور يافته است. مسئله اين است كه بسياري از محافل صهيونيستي، توسط انگليس تشكيل شدند و خيلي از سياستمداران و نمايندگان مجلس بريتانيا، صهيونيست بودند. با بررسي تاريخ، حتي مي توانيم دريابيم كه خود آمريكا هم زائيده تفكر انگليسي است.
پيش از اين در سريال «عمارت فرنگي» هم سعي كرده بودم كه اين موضوع را باز كنم.
¤ يك مسئله اي كه درباره تحليل تاريخ وجود دارد، تناسب بين تخيل و واقعيت است. شما اين مسئله را تا چه حد رعايت كرديد؟
- اصل ماجرا، وفادار به تاريخ است. اما به خاطر دراماتيك سازي سريال، لازم بود كه يك پرداخت داستاني هم انجام شود. به همين دليل ماجراي امينه و اصلان كه اصلاً در تاريخ وجود نداشت را طراحي كردم و در كنار روايت اصلي پيش بردم. اين كار لازم بود؛ چون براي بيان يك مقطع زماني 70 ساله در قالب يك نمايش، بايد يك محور داستاني خلق مي شد.
¤ «سال هاي مشروطه» با صدارت اميركبير آغاز و با شهادت شيخ فضل الله به پايان رسيد. آيا اين آغاز و پايان استعاره اي از مفهوم خاصي است؟
- مي خواستم بگويم، دين از سياست جدا نيست؛ به اين موضوع به شدت معتقدم؛ اميركبير يك سياسي و شيخ فضل الله مرد دين و يك عالم عالي رتبه بود و اين دو كامل كننده يكديگر هستند. علاوه بر اين ها، تصورم اين است كه در تاريخ، به شيخ فضل الله نوري ظلم شده است و فكر كردم كه مهم تر از زندگي نامه شيخ فضل الله، تفكرات و مشي و مرام اوست. هدفم اين بود كه نشان دهم شيخ فضل الله كه بود، چگونه فكر مي كرد، حرف حسابش چه بود و چرا به دار آويخته شد. در مورد اميركبير هم لازم بود كه از يك زاويه ديگري به او پرداخته شود. يكي از جنبه هاي اين شخصيت، مبارزه او با استعمار انگليس و فرقه هاي ضاله اي چون بابيت و بهائيت بود. فرقه هايي كه براي اسلام زدايي از جامعه ايران طراحي شدند.
¤ اين جنبه از سريال «سال هاي مشروطه» باعث عصبانيت اعضا و هواداران فرقه هاي مذكور شده است. آن ها مي گويند كه شما در اين سريال درباره آن ها دروغ پردازي كرده ايد. چطور مي توانيد ثابت كنيد كه اين موضوعات دروغ نيست؟
- اصلاً نيازي به اثبات نيست، چون اسناد و مدارك همه مسائل و اتفاقات را نشان مي دهد. ما هم براساس همان اسنادو مدارك به اين فرقه ها پرداختيم. البته ما همه و اقعيات و مسائل را در اين باره نگفتيم و تنها بخش كوچكي را بازگو كرديم.
¤ پس روي چه حسابي چنين ادعاهايي مي كنند؟
- يكي از آن ها در جايي نوشته كه ما ]بهايي ها[ به دين شما كاري نداريم، اما شما به باورهاي ما توهين مي كنيد! پاسخ من به آن ها اين است كه شبكه هايي چون صداي آمريكا و بي بي سي فارسي زيرنظر بهايي ها اداره مي شوند، و مگر اين شبكه ها به دين، نظام، رهبر و كشور ما تعرض نمي كنند؟ مگر غير از اين است كه اين شبكه هاي منحوس با انتشار اخبار غلط و دروغين خود، درپي خدشه وارد كردن به اذهان عمومي و ايجاد آشوب و تفرقه در بين مردم و در نهايت، به خطر انداختن تماميت ارضي كشورمان هستند؟ آن ها دست پيش گرفته اند كه پس نيافتند!
خودشان براي اسلام زدايي و نابودي كشور ما فعاليت مي كنند آن وقت از يك اشاره جزئي و گذراي يك سريال، آن هم براساس واقعيات، اين گونه ناراحت شده اند! اتفاقاً اين ما هستيم كه از بهائي ها طلبكاريم كه عليه فرهنگ و سرزمين ما فعاليت مي كنند.
¤ از ابتدا نگران اين واكنش ها نبوديد؟
- البته اين نوع برخوردها از سوي آن ها دور از انتظار نيست و من هم از قبل آمادگي اين واكنش ها را داشتم. به هر حال بنده يك مسلمان شيعه اثني عشري هستم و به ايام غيبت اعتقاد دارم؛ ظهور هر فرقه و مذهبي بعد از اسلام را، خارج از استاندارد و محدوده فكري انسان مي دانم؛ اسلام را كامل ترين دين مي دانم و در راه آن مجاهدت مي كنم. اگرچه در طول ساخت اين سريال نگران موفقيت آن و جلب رضايت مردم بودم، اما نيت خير داشتم و به خدا توكل كردم و خدا اين توفيق را حاصل كرد. هر چند گل بي عيب خداست و حتماً در اين سريال، اشكالات فراواني وجود دارد، اما خدا را شكر،از نتيجه به دست آمده راضي هستم.
¤ واكنش مردم چه بود؟
- مردم، هميشه پذيراي كار خوب هستند و كار بد را نمي پذيرند. خدا را شكر مي كنم كه رضايت اكثر مخاطبان اين سريال نيز جلب شده است. چندروز پيش كه به كاخ نياوران مراجعه كردم، يكي از راهنماهاي محترم آن موزه، مي گفت كه در روزهاي اخير، بازديدكنندگان در حين بازديد از فضاهاي مختلف كاخ نياوران، اشاره مي كردند كه مثلاً فلان فضا را در فلان بخش از سريال «سال هاي مشروطه» ديده اند. اين هم جالب است كه بازديدكنندگان آن كاخ - موزه، ياد اين سريال مي كنند.
¤ اما عده اي، بد جوري بنا را بر تخريب اين سريال گذاشتند، چرا نظر آن ها اين قدر با مردم فرق دارد؟
- نقطه نظرات عده اي، براساس سلايق و گرايشات شخصي شان است.
مثلاً كافي است بدانند كه محمدرضا ورزي در انتخابات به چه كسي رأي داده، همين را معياري براي تخريب يك اثر هنري در نظر مي گيرند. به هر حال بنده خودم را پيرو خط ولايت مي دانم و سعي مي كنم در جهت رهبري گام بردارم؛ چون به اين موضوع عقيده دارم؛ خط قرمز بنده ولايت فقيه است. خيلي ها نسبت به اين عقيده گارد دارند، خوب داشته باشند! من كه نمي توانم به خاطر آن ها باور خودم را انكار كنم. آن ها فكر مي كنند هر كس مثل خودشان فكر نمي كند، مستحق تخريب است. اين اتفاقي است كه در مورد مجموعه «يوسف پيامبر» و فرج الله سلحشور هم افتاد. در اين مورد هم، علي رغم استقبال مردم، همين عده در مقابلش ايستادند. اصولاً هر كس با ايمان و اعتقاد ديني، كار هنري كند، آن گروه مغرض سعي مي كنند تخريبش كنند. ولي ما عاشق هستيم و آدم عاشق، بايد به عشق خودش بسوزد.
¤ اگر بخواهيد «سال هاي مشروطه» را بار ديگر توليد كنيد، چه نكاتي را رعايت خواهيد كرد؟
- اول اين كه فرصت بيشتري را مطالبه مي كنم. دوم اين كه سعي خواهم كرد به علماي مشروطيت بيشتر توجه كنم، چون اين علما، در تاريخ معاصر ما نقش مهمي دارند. همچنين به واقعيت هاي بيشتري درباره فرقه هايي چون بهائيت خواهم پرداخت.
¤ چه بايد كرد كه سريال هايي مثل «سال هاي مشروطه»، -كه جريان ساز و بيداركننده هستند - در رسانه ملي افزايش يابد؟
- خوشبختانه صدا و سيما دسترسي خوبي به منابع غني تاريخي دارد. يكي از كارهاي خوبي هم كه لازم است استمرار يابد، نظرسنجي از مردم است. البته، مدتي است كه ضرغامي، رئيس صدا و سيما، شبكه ها را مجاب كرد كه به سمت ارتقاي كيفي گام بردارند. واقعيت هم اين است كه ارتقاي كيفي در برنامه هاي رسانه ملي محسوس است. كافي است توجه كنيد كه برخي از تله فيلم ها، از سطح بالاتري نسبت به اكثر فيلم هاي سينمايي برخوردارند. به هر حال ما يك مملكت اسلامي هستيم و در رسانه هاي ما بايد فرهنگ اسلامي لحاظ شود. خوشبختانه همين نگاه هم در صدا و سيما جاري است و آينده بهتري را براي صدا و سيما پيش بيني مي كنم.
¤ آينده خودتان چطور، آيا برنامه خاصي داريد؟
- بله، ان شاء الله پس از يك دوره استراحت، اجراي برنامه هاي آتي خودم را شروع مي كنم. پس از قطعي شدن، اعلام خواهم كرد كه چه برنامه هايي را در پيش دارم.
¤ در پايان اگر نكته خاصي مدنظرتان هست بفرمائيد.
- به اين وسيله از مديران صدا و سيما و همچنين سازمان ميراث فرهنگي، به خاطر ياري رساني در توليد سريال «سال هاي مشروطه» تشكر مي كنم.

 



«زيباتر از زندگي» در بهار89

انسيه شاه حسيني نگارش فيلم نامه «زيباتر از زندگي» را آغاز كرد. اين فيلم با موضوع عمليات نصر و رشادت هاي شهيد علم الهدي در بهار سال آينده ساخته خواهد شد. شاه حسيني به ايسنا گفت: بعد از حدود يك سال تحقيقات فيلم، به پايان رسيد و نوشتن فيلمنامه را آغاز كردم كه اميدوارم قبل از پايان سال به اتمام برسد تا بتوانيم پروانه ساخت را دريافت كنيم. وي افزود: اين فيلم به عمليات نصر مربوط مي شود و موضوعي لطيف تر و عظيم تر از فيلم هاي قبلي ام دارد و در واقع در دو پوسته به اين ماجرا پرداخته مي شود، يكي خشم و جنگ و ديگري نگاه ظريفي بعد از سي سال به عمليات نصر كه باعث نزديكي نسل جوان به آن مي شود. شاه حسيني اظهار اميدواري كرد: اوايل سال آينده شرايط آغاز فيلم برداري مهيا شود.

 



بررسي جشنواره هاي اسكار و فجر در سينما رسانه

شماره جديد ماهنامه فرهنگي هنري «سينما رسانه» با نقد جشنواره هاي فيلم فجر، تئاتر فجر و بررسي نامزدهاي اسكار منتشر شد.
جاي خالي منشور امام(ره) در جشنواره فيلم فجر، تحليل لايه هاي استراتژيك مديريت فرهنگي، مسلمانان از چشم هاليوود، تحليل تاريخي هنر هفتم در ايران، نرم خبر تا براندازي نرم گفت وگوهايي با محسن تنابنده، احمد كاوري، محمدصادق كوشكي، مسعود اطيايي و... از ديگر مطالب اين مجله است.

 



نخستين جشنواره فيلمنامه و پويانمايي امام رضا(ع)

اولين جشنواره فيلمنامه و پويانمايي «8»؛ ويژه گرامي داشت امام رضا(ع) با همكاري مؤسسه آفرينش هاي هنري آستان قدس رضوي و اداره كل پويانمايي صبا سال آينده در مشهد مقدس برگزار مي شود. سيدحسين عابدي مديرعامل مؤسسه آفرينش هاي هنري آستان قدس رضوي و دبير جشنواره بيان داشت: اين جشنواره از 4آبان ماه تا 8آبان ماه در مشهد برگزار مي شود. وي در خصوص موضوعات جشنواره گفت: زندگي حضرت زهرا(س) از تولد تا شهادت شامل نماد باران، مناظره هاي علمي و قسمت هاي مختلف زندگي، مشهد و زيارت شامل زيارت حضرت رضا، اماكن متبركه، انواع هنرهاي بكار رفته در حرم مطهر و... ومفاهيم و داستان هاي قرآني، روايات و زندگي معصومين(ع) و ديگر موضوعات معناگرا موضوعات مختلف اين جشنواره را تشكيل مي دهند. مديرعامل مؤسسه آفرينش هاي هنري آستان قدس رضوي يادآور شد: مهلت ارسال آثار تا اول مهر ماه سال آينده تعيين شده بخش فيلمنامه و انيميشن شامل فيلمنامه و انيميشن هايي است كه مدت زمان آنها بين 30 ثانيه تا 8دقيقه است و آثار توليدي سال 85 به بعد مي توانند در جشنواره حضور پيدا كنند. همچنين محدوديتي براي ارسال آثار و مخاطبان گروه سني وجود ندارد.

 



آيا شعر همان زباله است و سينما همان سطل زباله؟!
نظري برفيلم شاعر زباله ها اثر محمد احمدي و فيلمنامه محسن مخمل باف

محمدآرمان
توهم هم چيزي بدي است. تو هم و تفرعن و تناقض و تذبذب كه ديگر فاجعه است. آنهم با هم، درجا! فيلمت بد است و به جاي اينكه متواضعانه قبول كني و درصدد جبران و اصلاح و پيشرفت و بهتر شدن برآيي اصلا فرصتي براي درصدد بودن نداشته باشي و به جعل واژه هاي بي مسما مشغول شوي و كلمه ها و تركيب هاي تازه براي خودت بسازي و خودت ببري و خودت بدوزي و خودت بگويي و خودت بخندي و... هي همين طوري اين سيكل معيوب را ادامه دهي!
آخر تا قيام قيامت كه نمي توانيم دلمان را به جاي فيلم خوب و جذاب و استاندارد؛ به جعليات عبارت پردازانه شما خوش كنيم. مي توانيم؟
به اين جملات دقت كنيد:
«شاعر زباله ها فيلمي براي سرگرمي نيست. بلكه اثري است كه حرفي براي گفتن دارد و مي خواهم مخاطب تا پايان فيلم سالن را ترك نكند، زيرا مطمئن هستم برايش راضي كننده است!»
اين جملات بخش هايي از مصاحبه كارگردان فيلم «شاعر زباله ها» است كه درآن در عين كوتاه بودن، تناقضات عجيب و همپوشاني نكات بي معني و مهمل دركنار ادعاهاي وجبي و كشكي خاصي به چشم مي خورد.
معلوم نيست سينماي ايران كي قرار است از اين حلوا حلوا كردن هاي مهوع و بي فايده خلاص شود. تاكي قرار است كارگردان يك فيلم، خودش را وصله فيلمش كند و بگويد «]فيلم من[ اثري است كه حرفي براي گفتن دارد و...» خب استاد عزيز! اگر فيلمت حرفي براي گفتن دارد، پس بگذار خودش بگويد، كه «مشك آن است كه خود ببويد، نه آنكه عطار بگويد.»
چرا با چنين ادعاي شفاهي و پا در هوايي، آبروي فيلمت را مي بري و شاهكارت را حيف و ميل مي كني؟!
جالب است! به اين جمله دوباره دقت كنيد؛ «]فيلم من[- يعني همان شاعر زباله ها- اثري است كه حرفي براي گفتن دارد و مي خواهم مخاطب تا پايان فيلم سالن را ترك نكند، زيرا مطمئن هستم برايش راضي كننده است!»
واقعاً كه ! استاد! اگر فيلمت حرفي براي گفتن دارد كه خب قطعاً مخاطب تا هر كجا كه آن حرف ادامه داشته باشد مي نشيند تا ببيند و بشنود و اگر بنشيند، قطعاً سينما را ترك نمي كند و اينكه سينما را ترك نمي كند، يعني از فيلم راضي است، پس اين ديگر چه نذر و نياز و ادعا و التماس است كه مبادا مخاطب سينما را ترك كند و... الخ؟!
البته افاضات جناب كارگردان به همين جا محدود نمي شود؛ ايشان فرموده اند:«فيلم شاعر زباله ها موضوعي متفاوت درسينماي ايران است!»
عجب! بعيد است كسي نداند كه هر فيلمي، چون به «وضع» خاصي به «شكل» جديدي كه قبلا «نظير» به معناي تحت اللفظي - نداشته است، پس «موضوع» متفاوتي است واين ديگر گفتن ندارد چه رسد به اينكه به بياني شبه كشف و شهودي بيان شود و جزء ويژگي هاي فيلم درآيد!
ايشان گفته:«موضوعي كه در اين فيلم به آن پرداخته شده به روز است و زمان ندارد.(؟!) از آن جهت كه به زندگي يك رفتگر مي پردازد. خب، الحمدلله مشكل حل شد و مي توانيد علامت سؤال و تعجب پيش آمده را پـاك كنيد-موضوعي است كه درسينماي ايران كمتر به آن پرداخته شده است.
وقتي يك فيلم بد و مهمل و نازل مثل «شاعر زباله ها» به قلم آن سينماگر فراري-محسن مهمل باف -ساخته مي شود و نه منتقدين و نه داوران و نه مردم توجهي به آن نمي كنند، نبايد تعجب وگله اي بكنيم كه با اين جور حرف ها براي فيلم شان «ويژگي» بسازند و البته ما را همزمان بگريانند و بخندانند!
كارگردان ادامه داده و درباره پيش بيني خودش از استقبال مردمي اين فيلم گفته:«درسال 84 «شاعر زباله ها» دربخش جشنواره جشنواره ها، جشنواره فيلم فجر به نمايش درآمد. زيرا پيش ازآن درچندين جشنواره خارجي حضور داشته و نمي توانست دربخش مسابقه باشد. من خودم با مردم اين فيلم را در همان زمان ديدم و خوشبختانه آنها راضي از سينما بيرون رفتند.»
جل الخالق! من مي گويم اينجا وسط كره زمين است، قبول نداري برو دور كره زمين را متر كن! استدلال را مي بينيد؟ معركه است! محشر است! حرف ندارد! جناب كارگردان در يك يا دو - يا تو بگو 10تا سينما -فيلمش را با- چه تعداد؟ -مردم ديده و بعد فهميده آنها راضي هستند. چطور فهميده؟ پرسشنامه پركرده؟ چهره ها از خنده، تابنا گوش باز بوده؟ صداي سوت و كف مي آمده؟ خود مردم به كارگردان اطلاع رساني كرده اند و گفته اند؟ كداميك؟!
برگرديم به همان جمله اول:«شاعر زباله ها فيلمي براي سرگرمي نيست» خب معلوم است كه نيست چون هر آدم بي سواد و كار نابلدي كه نمي تواند از عهده اين امر عظيم و خطير و پردرد سر و طاقت فرسا يعني سرگرم كردن درست و صحيح و جاندار و پرخون و گرم مردم برآيد. فيلم شما همان براي حرفي براي گفتن ساخته شده و آن حرف ها همين چيزهايي است كه در مصاحبه تان گفته ايد!
يك فيلم بد ريتم، ناموزون، كشدار، نچسب، بد داستان و نامتجانس، بازي هاي دمده وجعلي و تقلبي با فيلمنامه اي بيمار و ضعيف از آن جناب سياست زده فراري كه زماني مانيفيست هنر اسلامي و انقلابي صادر مي كرد و مي خواست داريوش مهرجويي را با نارنجك بكشد و زماني ديگر «سكس و فلسفه» مي سازد و «فرياد مورچگان» و همه بي اعتقادي هاي قبلي و بعدي اش را به چندش آورترين شكل آن هم در آن طرف آب هاي دنيا، قي مي كند و بر سرملت و مردم مظلومي كه هرگز نشناخت و نخواهد شناخت.
كسي كه به قول دوستي، از «سطحيت مذهب به سطحيت روشنفكري نقل مكان كرده است» و البته «شاعر زباله ها» را هم نوشته است و... و چه اهميتي دارد؟! بگذريم.

 



عوامل توليد فيلم نفوذي تاكيد كردند سينماي دفاع مقدس با حمايت مسئولان رونق مي گيرد

نشست نقد و بررسي فيلم سينمايي «نفوذي» با حضور احمد كاوري و مهدي فيوضي (كارگردانان)، جمال شورجه و حسن عليمرداني و (تهيه كنندگان)، قاسم زارع (بازيگر) و جمعي از اصحاب رسانه در محل خبرگزاري حيات برگزاري شد.
جمال شورجه تهيه كننده فيلم سينمايي «نفوذي» گفت: اين فيلم بخش كوچكي از روحيه مقاومت و ايثار رزمندگان سال هاي جنگ تحميلي را نشان داد و تصوير كردن تمام آن خصوصيات در توان ما نبود.
وي درباره وضعيت سينماي دفاع مقدس توضيح داد: حيات سينما در تمام دنيا بستگي به حمايت دولت هاي آن ها دارد. در ايران نيز مسئولان دولتي مربوطه با حمايت مالي خود مي توانند سبب دلگرمي فيلم سازان و توليد فيلم هاي فاخري در همه زمينه ها به خصوص سينماي دفاع مقدس باشند.
شورجه ادامه داد: حيات سينماي دفاع مقدس در ايران به شكلي است كه در ساخت فيلم هايي در اين زمينه، بايد بتوان با زبان مردم سخن گفت و در به كارگيري اين زبان، بايد بازگشت سرمايه را هم در نظر گرفت تا چرخه سينما بچرخد. امروزه زمان ياد گرفتن نيست، بلكه افرادي خبره بايد در اين زمينه كار كنند و حمايت شوند تا شاهد توليد فيلم هاي خوبي باشيم.
احمد كاوري، يكي از دو كارگردان فيلم «نفوذي» نيز در اين نشست گفت: به اعتقاد بنده طيف عام هم بايد از يك فيلم هاي دفاع مقدسي لذت ببرد. به همين دليل بايد به تكرارها توجه داشت؛ بسياري از كارهايي كه در اين حوزه ساخته مي شود، رو نوشته اند و از همين رو اصالت خود را از دست داده اند. زماني كه يك اثر با اصالت خود در حوزه سينماي دفاع مقدس ساخته مي شود مي تواند ارتباط لازم را با مخاطب خود برقرار كند.
وي كه بازنويسي فيلم نامه «نفوذي» را نيز به عهده داشته است، در خصوص فيلم نامه اوليه بيان كرد: فيلم نامه اوليه ظاهر سفارشي صرف داشت و سعي كردم خيلي از ديالوگ هاي شعاري را حذف كنم.
كاوري در ادامه افزود: من علاقه خاصي به فيلم هاي معماگونه دارم؛ فيلم هايي نظير «بلوف» كه بيش از 10 بلوف در آن بود كه تماشاگر را ركب مي زد در «نفوذي» نيز سعي كردم حالت معماگونه آن حفظ شود.
مهدي فيوضي ديگر كارگردان نفوذي نيز درباره اين فيلم گفت: فيلم نامه اوليه موفقيتي در جذب تماشاگر نداشت و بيشتر نزديك به رمان بود تا فيلم نامه، از اين رو در بازنويسي اوليه 25 درصد تغيير كردولي بعدا به اين نتيجه رسيديم كه آقاي كاوري دوباره نويسي كرده و قصه جديد و قوي تر بنويسد و حتي نوشتن 10 صفحه آخر را سر صحنه انجام داد.
وي يك دستي شخصيت ها و داستان اين فيلم را نتيجه فيلم نامه، كارگرداني و بازي خوب بازيگران آن دانست و تصريح كرد: مجموع همه اين عوامل «نفوذي» را فيلمي با داستان يك دست و جذاب تبديل كرد.
«فيوضي» ادامه داد: مسئولان ما بايد شرايط را براي ما فراهم كنند تا فيلم هاي خوبي در زمينه دفاع مقدس ساخته شود و من اين احساس را دارم كه اين سينما هنوز جدي گرفته نشده، بايد حمايت صورت بگيرد.
قاسم زارع بازيگر «نفوذي» نيز در اين نشست گفت: جنگ تحميلي صحنه حضور همه مردم ايران بود در نتيجه سينماي دفاع مقدس نيز سينمايي مردمي است.
وي افزود: به اعتقاد من ژانربندي و خط كشي كردن براي سينماي دفاع مقدس مفهومي ندارد چون اين مردم بودند كه 8 سال شهيد، جانباز و اسير دادند و بسيار محروميت و آوارگي كشيدند در نتيجه سينماي دفاع مقدس، سينمايي مردمي است.
در ادامه حسن عليمرداني ديگر تهيه كننده «نفوذي» نيز گفت: روند توليد فيلم هايي نظير «نفوذي» بستگي زيادي به حمايت مسئولان و رسانه ها دارد و صرف اين كه يك فيلم حرفي براي گفتن داشته باشد، كافي نيست به همين دليل بايد شيوه تبليغات و سرمايه گذاري به گونه اي باشد كه موجب ارتقاء سليقه مخاطب نسبت به فيلم هاي ارزشي باشد.
عليمرداني در ادامه بيان كرد: بعضي از كارها وقتي ساخته مي شوند شكل كار سفارشي به خود مي گيرند ولي بعضي از فيلم ها علي رغم اين كه سفارشي توليد مي شوند ولي چنين حسي را به بيننده القاء نمي كند؛ فيلم «نفوذي» از اين دست فيلم ها است يعني تماشاگر برداشت سفارشي بودن از ديدن آن نمي كند.
اين تهيه كننده خاطرنشان كرد: وقتي ساختار فيلم هنرمندانه شكل گيرد نتيجه خوبي در پي دارد، همه دوستان به خصوص آقاي كاوري در بخش فيلم نامه فوق العاده كار كردند آقاي ايوبي تدوينگر اين فيلم نيز در مونتاژكاري كردند كه بيننده تشنه ديدن پلان ها مي شود و تا آخر فيلم نيز همچنان انتظار پلان ديگري را بكشد و اين جذابيت كار را افزايش مي دهد.

 

(صفحه(12(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(7(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14