(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14


سه شنبه 18 اسفند 1388- شماره 19600
 

حياتي دوباره با قلب هايي تپنده نگاهي به پيوند و اهداي عضو در بيماران مرگ مغزي -بخش پاياني



حياتي دوباره با قلب هايي تپنده نگاهي به پيوند و اهداي عضو در بيماران مرگ مغزي -بخش پاياني

صديقه توانا
با اهداي اعضاي بدن يك كودك4 ساله كه دچار مرگ مغزي شده بود، 3 بيمار نجات دوباره گرفتند. اعضاي بدن اين كودك كه در سانحه تصادف دچار مرگ مغزي شده بود، به 2 بيمار كليوي 16و 7 ساله و يك بيمار 8 ساله كه از ناحيه كبد دچار مشكل شده بود، اهدا شد.
روزهاي خوب خدا با ظاهر تلخ و شيرين يكي پس از ديگري مي آيد و مي رود با انواع حوادثي كه ما را با آنها درگير مي كنند، اينكه چه اتفاقي براي هركدام از ما مي افتد، مهم نيست، مهم اين است كه بهترين برخورد با هركدام از آنها صورت گيرد. آن وقت مي توان فهميد كه خيلي از وقايع با وجود ظاهر تلخي كه دارند، چه نتايج مثبتي برايمان داشته اند و انگار هريك هديه اي از طرف خداوند بوده اند اما روزهاي خوب خدا با هزاران هديه بازنشده در پيش روي شماست.
شايد كم و بيش خبرهاي اهداي عضو بيماران مرگ مغزي را در روزنامه ها خوانده و يا ازطريق رسانه هاي جمعي شنيده و يا با بيماران مرگ مغزي برخورد كرده باشيد. بيماراني كه ديگر قادر به ادامه حيات نيستند و به نوعي دار فاني را وداع كرده اند و فقط اعضا و جوارحشان تا چند روز پس از مرگ مغزي توسط دستگاه فعال است و سپس جسم مادي به زير خروارها خاك مي رود و مي پوسد، اما با اهداي اعضاي قابل پيوند علاوه بر اينكه نام اين بيماران جاودانه مي ماند، ضمنا خانواده هايي هم از يتيمي، بي مادري و بي فرزندي نجات پيدا مي كنند و تولدي دوباره مي يابند.
البته هنوز اين باور غلط در بين برخي از مردم رايج است كه ممكن است در صورت ابتلا فرد به مرگ مغزي معجزه اي رخ دهد و بيمار از مرگ نجات يابد، اما پزشكان اين باور غلط را كاملا مردود مي دانند چون مرگ مغزي با كما و حالت بيهوشي كاملا متفاوت است و در علم پزشكي نيز مرگ مغزي مساوي با مرگ دايمي است.
كما همان مرگ مغزي است؟
دكتر فريبا قرباني معاون واحد فراهم آوري و مسئول اهداي عضو دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي در گفت وگو با گزارشگر كيهان درپاسخ به اين سؤال كه چرا در مرگ مغزي بيمار تا مدتي داراي ضربان قلب و تنفس است، چنين مي گويد: «قلب تا زماني كه داراي اكسيژن رساني باشد به ضربان خود ادامه مي دهد. در بيمار مرگ مغزي، دستگاه تنفس مصنوعي اكسيژن لازم را براي ضربان قلب فراهم خواهدكرد و به محض جداكردن دستگاه از بيمار، قلب هم از كار خواهد افتاد.»
وقتي از او مي پرسيم آيا كما همان مرگ مغزي است، اينطور پاسخ مي دهد: «كما در واقع يك نوع اختلال كاركرد مغز است و شخص دچار كاهش شديد سطح هوشياري مي گردد و به هيچ نوع از تحريكات پيرامونش پاسخ نمي دهد. همچنين در كما شانس بهبود براي برخي بيماران وجود دارد، درصورتي كه در مرگ مغزي، مرگ حتمي و غيرقابل برگشت است.»
دكتر قرباني در ادامه با اشاره به تفاوتهاي زندگي نباتي و مرگ مغزي چنين مي گويد: «زندگي نباتي، همان مرگ مغزي نيست، اين وضعيت تقريبا هميشه در پي كما رخ مي دهد. با اينكه شخص بيدار به نظر مي رسد و چشمانش باز است و داراي يك سري حركات غيرارادي اعضاي خويش است، هيچ عملكرد ذهني و شناختي ندارد.»
وي مي گويد: «بيماران نباتي در واقع بيماراني هستند كه بدنبال آسيب شديد مغزي براي سالهاي متمادي زنده مي مانند و به نظر هوشيارند، بدون اينكه با محيط پيرامون خود ارتباطي برقراركنند.»
خانم دكتر قرباني درپاسخ به اين سؤال كه آيا مواردي از مرگ مغزي بوده است كه بهبود يافته باشد، چنين مي گويد: «خير، امكان بهبود و بازگشت بيمار مغزي به هيچ عنوان وجود ندارد، مواردي را كه شنيده ايد فرد دچار مرگ مغزي شده و سپس بهبود يافته در واقع مرگ مغزي نبوده است. اين بيمار در كماي عميق بوده ولي نزديكان آنها به دليل آگاهي ناكافي چنين برداشت نادرستي دارند.»
وي با اشاره به اينكه آمار رضايت خانواده هاي بيماران مرگ مغزي به اهداي عضو در طول فعاليتهاي واحد فراهم آوري اعضاي پيوندي از 10 درصد به 33 درصد افزايش يافته است، مي گويد: «با تلاش واحدهاي فراهم آوري اعضاي پيوندي سراسر كشور سالانه حدود 140-120 بيمار مرگ مغزي، پس از شناسايي و اخذ رضايت از خانواده هايشان به بيماران نيازمند پيوند عضو، زندگي دوباره مي بخشند و اميدواريم با فعاليت روزافزون واحدهاي فراهم آوري اعضاي پيوندي در سراسر كشور و آگاهي بيشتر خانواده ها با بيماري مرگ مغزي، شاهد شناسايي هرچه بيشتر اهداءكنندگان مرگ مغزي و به دنبال آن تعداد بيشتر موارد اهداي عضو در كشور باشيم.»
اين عضو كميته فراهم آوري اعضاي پيوندي با اشاره به اينكه فعاليت دراين مجموعه براي ما يك لطف از جانب خداوند مي باشد، اظهار مي دارد. «حضور خانواده هاي بيماران مرگ مغزي كه جهت پيوند اعضاي عزيزانشان در اين محل جمع مي شوند، براي ما مثل برگزاري مراسم ختم و سوگواري بسيار مهمي است كه با سوگواري هاي ديگر كاملاً متفاوت است. و ما به كرات در مراسم ختم اين عزيزان شركت مي كنيم و اين را براي خود يك توفيق بزرگ مي دانيم.»
وي در ادامه مي گويد: «صحنه كامل اهداي عضو مثلثي را تشكيل مي دهند كه دو ضلع آن را عضو دهنده و گيرنده پرمي كنند و هماهنگ كنندگان پيوند نيز ضلع سوم اين مثلث را تشكيل مي دهند و در حلقه مياني آن بيماران نيازمند هستند كه تلاش براي نجات اين بيماران در راس و قله اين هرم قرار دارد.»
دكتر كتايون نجفي زاده رئيس واحد فراهم آوري اعضاي پيوندي هم در گفت وگو با گزارشگر كيهان با بيان اينكه اعضايي مثل قلب، ريه، كبد، كليه ها، پانكراس و روده، نسوج كه شامل مفصل، دريچه قلب و عروق و تاندون عضلات و مفاصل استخواني قابليت پيوند دارد، مي گويد: «از مرحله شروع تا پايان اهداي عضو يك تيم 80 نفره فعاليت مي كنند كه همگي از تجربه و اطلاعات لازم و كافي برخوردارند و سعي مي كنند كار پيوند با موفقيت و در كمال آرامش صورت گيرد.»
وي راز موفقيت پيوند اعضا در بيمارستان دكتر مسيح دانشوري را هم صدايي و يكدلي اعضا و
كار گروهي عنوان مي نمايد و مي گويد: «با تلاش همه دوستان بود كه توانستيم پيوند اعضا و مخصوصاً پيوند ريه را كه يكي از سخت ترين نوع پيوند در دنيا مي باشد، در اينجا انجام دهيم. پيوندي كه بسياري از مراكز درماني دنيا آن را شروع كردند، اما نيمه كاره رها كردند و ما در عرض 9 سال نشان داديم كه با موفقيت از عهده اين كار عظيم برمي آئيم و تا الآن 34 مورد پيوند ريه نيز انجام داده ايم.»
قلبها دريچه مهرباني مي شوند
كلمات نايافتني است براي توصيف دل بزرگت كه بخشي از وجود من متعلق به وجودت است، قلبت دريچه مهربانيها و خوبي هاست و با دستان لطيفت به دلم رنگ محبت زده اي، نقش خاطره اي زده اي كه تا ابد از ذهن هيچ كس پاك نخواهد شد. مي دانم داغي بزرگ و سنگين در غم از دست دادن عزيزتان بر دل داريد، اما شما مادر، پدر و همسر گرامي زيباترين هديه را براي دلبندتان انتخاب كرده ايد، هديه اي به نام عاقبت به خيري و دري از درهاي بهشت را براي او گشوده ايد و عزيزتان جايي جز بهشت برين ندارد.
اين زبان حال قاسم لطفي، رضا حاجي مهربابايي و ديگر كساني است كه قلب عزيز ديگري در سينه شان مي تپد و ريه هاي امين ديگري را به امانت گرفته اند و خوب امانتداري مي كنند.
قاسم لطفي 44 سال سن دارد و داراي 4 فرزند مي باشد. او گچ كار است و حين كار دچار تنگي نفس مي شود و جهت مداوا و معاينات پزشكي به دكتر مراجعه مي كند كه پزشكان متوجه بيماري نادري در وي مي شوند. قلبش به شدت بزرگ شده و 85 درصد قلبش نيز از بين رفته بود و تنها راه معالجه پيوند قلب اعلام شده بود.
لطفي در مورد احساسش از اينكه قلب ديگري در سينه او مي تپد به گزارشگر كيهان چنين مي گويد: «از زمان شروع بيماري تا پيوند قلب فقط 2 ماه طول كشيد و اين را چيزي جز امتحان الهي و لطف خداوند نمي توانم بدانم، براستي اگر خداوند بخواهد مي تواند شيشه را در بغل سنگ هم نگه دارد. من فقط 15 درصد قلب داشتم و چيزي از عمرم باقي نمانده بود، اما دست تقدير به گونه اي ديگر برايم رقم خورد و هم اينك قلب جوان 22 ساله «محمدعلي قيدي» در سينه ام مي تپد كه هر شب و روز و هر لحظه همسر و فرزندانم دعاگوي خانواده و مادر داغدارش هستند.»
آقاي لطفي با اشاره به اينكه هنوز موفق به ديدار خانواده او نشده است، و براي فرارسيدن آن لحظه شماري مي كند، مي گويد: «با توجه به اينكه خانواده آقاي قيدي را نديده ام اما پدر و مادرش را همچون پدر ومادر خودم مي دانم و مي خواهم جاي خالي فرزندشان را براي آنها پر كنم.»
لطفي در ادامه ضمن تشكر از واحد فراهم آوري اعضاي پيوندي از هزينه هاي بالاي درمان و گراني داروها گله مند است و مي گويد: «با توجه به اينكه ديگر قادر به ادامه كار سنگين نمي باشم تهيه دارو آن هم از بازار آزاد و بدون دفترچه براي بيماراني مثل من بسيار گران و هزينه بر مي باشد لذا در همين جا از مسئولان وزارت بهداشت مي خواهم با توجه به اينكه بيماري ما جزو بيماريهاي خاص نيست، حداقل داروهايمان نيز تحت پوشش بيمه قرار گيرد.»
كودك 4 ساله كوچكترين بيمار اهداي عضو
كوچكترين بيمار مرگ مغزي كه اسمش در ليست اعضاي پيوندي ثبت و جاويد شده 4 ساله و بيشترين سن بيمار مرگ مغزي 60 ساله مي باشد.
آمنه رستمي مدير واحد فراهم آوري اعضاي پيوندي و روانشناس در گفت وگو با گزارشگر كيهان به شرايط سني عضودهنده در بيماران مرگ مغزي اشاره مي كند و مي گويد: «دامنه سني دهنده عضو از يك نوزاد تازه متولد شده تا بالاي 65 سال مي باشد كه به ميزان كارايي ارگان و نياز گيرنده بستگي دارد.»
رستمي مي گويد: «مهمتر از سن بيمار ميزان كارايي ارگان مي باشد كه اين امر موجب شده كه در دهه اخير به موازات افزايش 30 درصدي در اهداي عضو از مرگ مغزي، افزايش 53 درصدي در اهداكنندگان با سن بالاي 65 سال ايجاد گردد.
وي ادامه مي دهد: «سن ايده آل براي اهداي عضو بين 50 تا 10 سال است، ولي مرگ و مير بيماران كانديد پيوند در ليست انتظار، لزوم استفاده از ارگان هاي دهنده هاي با سن بالاتر را ضروري مي نمايد.» وقتي نظر خانم رستمي را درمورد سختي كار و فشارهاي روحي وارده از محيط و ديدار با خانواده هاي داغدار جويا مي شوم، لبخندي مي زند و مي گويد: «زماني ما شاهد مرگ عزيزاني هستيم كه با هزاران اميد و آرزو دارفاني را وداع مي كنند بسيار متأثر مي شويم، اما در مقابل وقتي با خانواده هايي كه با پيوند اعضاء دوباره حيات عزيزشان را مي بينند و اشك شوق مي ريزند، دل ما هم شاد مي شود و اين خستگي و سنگيني كار را سبك مي نمايد.»
وي به عنوان مصداق، به اهداي عضو جوان نخبه 17ساله كه در اثر سانحه دچار مرگ مغزي شده بود اشاره مي كند و مي گويد: «خانواده اين جوان آنقدر با آرامش مسير پيوند و مراحل كار اهداي عضو را طي كردند كه ما هم آرامش يافتيم. پدر و مادر جوان مي گفتند كه اين هديه اي بود از طرف خداوند كه به ما تحويل داده بود و مابايد آن را به ديگري تحويل دهيم.»
نظر مدير واحد فراهم آوري اعضاي پيوندي را درمورد مسئله فرهنگ سازي اهداي عضو بيماران مرگ مغزي مي پرسم كه در پاسخ با اشاره به اينكه كارگاه هاي آموزشي مرگ مغزي در برخي بيمارستان ها دائر شده است مي گويد: «در 37 بيمارستان آي سي يودار كارگاه هاي آموزشي هر 2 ماه يك بار برگزار مي شود تا پرسنل نسبت به موضوع آگاهي كامل داشته و بتوانند برخوردي مناسب با خانواده هاي بيماران مرگ مغزي داشته باشند.»
وي چاپ بروشورها و تيزرهاي تبليغاتي را هم از اقدامات مؤثر واحد، جهت آگاهي مردم نسبت به اهداي عضو مي داند و ادامه مي دهد: «در راستاي فرهنگ سازي بيشتر اهداي عضو در بيماران مرگ مغزي، از سال 1383 تاكنون، هرساله جشني باعنوان «جشن نفس، جشن زندگي» با حضور خانواده هاي اهداكننده عضو بيماران مرگ مغزي، گيرندگان اعضاي پيوندي و بيماران نيازمند اعضا، برخي ازمسئولان، هنرمندان، ورزشكاران، خيرين و علاقه مندان برگزار مي شود.» همچنين مسابقه هاي نقاشي، عكس، كاريكاتور، شعر و داستان كوتاه و فيلم با موضوع پيوند اعضا هم برگزار مي گردد.»
همايش نفس
به منظور بررسي راهكارهاي نو در پيوند اعضا همايش «نفس» به همت واحد فراهم آوري اعضاي پيوندي دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي و جمعيت حمايت از پيوند اعضاي كشور در تهران برگزار شد كه دكتر ولايتي رئيس بيمارستان مسيح دانشوري نيز در اين همايش در سخناني چنين مي گويد: «قانون پيوند اعضاء در مجلس شوراي اسلامي از سال 1381 تصويب شد. موضوع پيوند اعضا در دنيا به سرعت گسترش يافت و در ايران نيز باتوجه به مسابقه كوتاهش رشد خوبي كرده، اما همچنان نياز است فرهنگ سازي در اين زمينه به شكل جدي، عميق و تأثيرگذارتر صورت گيرد و اشخاص بيشتري داوطلب اهداي عضو شوند و فرم اهداي عضو را تكميل نمايند. وي با ابراز تأسف از رقم بالاي تعداد مرگ مغزي در كشورمان اظهار مي دارد: «اگر در 20درصد از خانواده هايي كه دچار مرگ مغزي مي شوند، آمادگي اهداي عضو وجود داشته باشد، نيازهاي بيماران برطرف مي شود؟
كمبود اهداءكننده عضو
آمارهاي جهاني حاكي از آن است كه 10درصد بيماران در ليست انتظار پيوند به علت نرسيدن عضو جان خود را ازدست داده و فقط 25درصد موفق به پيوند مي شوند، اين درحالي است كه در كشور ما به خاطر نبود اهداكننده، بيماران نيازمند با مشكلات زيادي روبرو مي شوند.
دكتر كتايون نجفي زاده نيز در اين رابطه در گفت وگو با گزارشگر كيهان با اشاره به اينكه بيماران ريوي نيز در اين زمينه مشكلات بيشتري دارند مي گويد: «در اين نوع پيوند 25 درصد افراد نيازمند ازبين رفته و فقط 4درصد پيوند مي شوند، ضمن اينكه از 10 تا 20 اهداكننده فقط يك نفر ريه قابل اهدا دارد، چراكه ريه عضوي صدمه پذير بوده و در هنگام حادثه معمولاً ريه ها به علت ورود ترشحات معده يا تورم، عفونت و... قابليت اهدا را ازدست مي دهند.»
دكتر نجفي زاده مي گويد: «در اين ميان و در شرايطي كه هنوز به علت مسائل فرهنگي جامعه، ميزان اهداي عضو از بيماران مرگ مغزي در كشور رضايت بخش نيست، مسائل قابل حل ديگري در ازدست رفتن جان بيماران نيازمند به پيوند عضو بي تأثير نبوده است.»
دكتر نجفي زاده مي گويد: «تصور اينكه فيلم يا سريال تلويزيوني به شوخي، طنز يا حتي جدي برخلاف توصيه و هشدار هميشگي مسئولان بهداشتي و درماني كشور بازهم به نحوي ساخته شود كه نشان دهنده بازگشت بيمار مرگ مغزي باشد و با القاي فرهنگ نادرست بين خانواده ها از اهداي اعضا جلوگيري كرده و درنتيجه به ازدست رفتن جان بسياري از بيماران نيازمند به عضو دامن زده از سوي هيچ كس پذيرفته نخواهد بود و اين درحالي است كه تنها انتظاري كه از صدا وسيما و فيلم نامه نويسان كشور مي رود اين است كه به عنوان يكي از مؤثرترين گروه ها در فرهنگ سازي جامعه، راهكارهاي كارشناسي شده، اصولي و مؤثري را درپيش بگيرند.»
رئيس واحد فراهم آوري اعضاي پيوندي دانشگاه شهيد بهشتي مي گويد: «تفاهم نامه اي با خانه سينما به امضا رسيده است تا در آن از ساخت فيلم هايي كه در آن بازگشت و بهبودي بيماران مرگ مغزي را نشان مي دهد، جلوگيري به عمل آيد.»
برخي از انسان ها هيچ وقت نتوانستند و يا نخواستند خود را به جاي يك بيمار نيازمند عضو پيوندي قرار دهند و دردها و رنج هاي جانكاه آنان را احساس كنند و فقط موقعي با اين دردمندان هم صدا مي شوند كه كار از كار گذشته و خود خداي ناكرده به صورت بيماري اورژانسي نيازمند چنين درمان هايي هستند، درصورتي كه چنانچه دريابيم هريك از ما هيچ وقت نمي توانيم خود را از سايرين جدا بشناسيم و چه بسا خود روزي به عضو پيوندي نيازمند شويم همواره خواهيم كوشيد كه ديگران را به اهداي اعضايشان تشويق و ترغيب كنيم تا اگر خود يا خانواده هم گرفتار آمديم به آساني با پيوند عضو حيات دوباره يابيم و تا هنگامي كه اهداي عضو به باور عمومي مردم نرسد وضرورت آن از سوي هم وطنان احساس نگردد اين چنين كم و كاستي هاي دردآور همچنان باقي خواهد ماند
.به اميد روزي كه همگان براي اهداي اعضاي خويش پس از مرگ جهت نجات هموطنان از يكديگر پيشي بگيريم و خود و خداي مهربان خويش را راضي نگه داريم.
گزارش روز

 

(صفحه(12(صفحه(10(صفحه(6(صفحه(9(صفحه(8(صفحه(15(صفحه(11(صفحه(5(صفحه(16(صفحه(13(صفحه(4(صفحه (2.3.14